🔴 #برای_رسول_بداقی ، #برای_خودمان
✍🏼 رضا امانیفر
نام رسولی بداقی به نام #جنبش_معلمان و فراتر از آن به جنبش عدالتخواهی مردم ایران گره خورده است. وی در جنبش گسترده معلمان ایران که هزاران معلم را در جستجوی حقوق از دست رفته خود به حرکت آورد، در شکلگیری کانونها و انجمنهای صنفی در اقصا نقاط کشور، در تجمعات اعتراضی سالهای اخیر که در سال ۱۴۰۰ گاه معلمان ۲۰۰ شهر را به خیابان کشاند، در گسترش شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران به مثابه بازویی قابل اتکا برای فرهنگیان، در عادیسازی تحمعات و اعتراضات خیابانی که الگویی برای اقشار دیگر اجتماعی نیز شد و…. سهم به سزایی دارد.
رسول بداقی در حالیکه هیچگاه فعالیتی فراتر از چارچوبهای قانونی نداشته است، به طور دایم مغضوب همین قانونگذاران و مجریان قانون بوده است. وی دردمند و دغدغهمندیست که برای بهبود نظام آموزش و پرورش کشور، برای ایجاد فرصت تحصیل برای کودکان محروم، برای عدالت آموزشی و برچیده شدن بساط کالایی شدن آموزش، برای شادی کودکان این سرزمین بلادیده، برای بهروزی جامعه و برای آینده از هیچ تلاشی دریغ نکرده است و اکنون خود و خانوادهاش را هزینه این راه کرده است.
هر معلمی و حتی هر فردی که در این سیستم استثمار شده است و پیشتر از آن هر آزادهای که در این سرزمین مصایب زندگی میکند - چه به #کمپین_آزادی_رسول_بداقی بپیوندد و چه غیر، چه امضا کند و چه نکند - به نوعی وامدار تلاشها و از خودگذشتگیهای این انسان بزرگ است.
آقای بداقی از سال ۸۸ تا ۹۴ به مدت ۷ سال بدون یک روز مرخصی در زندان بود؛ حتی وقتی مادر بزرگوارشان فوت شد نیز به وی مرخصی ندادند. وی همین که از زندان آزاد شد، فعالیتش را از سر گرفت. نان از دهان خانوادهاش گرفت و به هر شهر و استانی که ممکن بود سفر کرد تا نهال تشکل صنفی دیگری را در آن دیار بنشاند. او در این راه شجاعانه ایستاد، هر چند میدانست که این راه پرهزینه است. اخراج از آموزش و پرورش و فشار بر خانواده و هفت سال زندان بدون یک ساعت مرخصی، چیزی نبود که تردیدی بر ارادهاش بیفکند. راهی که انتخاب کرده بود، رو به سوی فردا بود، هر چند اکنون خویش را ویران میکرد.
و بر همه ماست که قدر زحمات این بزرگ را بدانیم و نه برای رسول، که برای خودمان، برای فرزندانمان، برای جامعهمان و برای انسان بودن و ماندن در کارزاری که در ظاهر برای رسول است و در واقع برای همه ماست، در حد وسعمان شرکت کنیم. البته باید بدانیم که وسع هیچ انسانی مرز مشخصی ندارد، همانطور که برای انسانهایی چون رسول این مرز وجود نداشت و ندارد. بایستی گامی به پیش نهاد و….
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
✍🏼 رضا امانیفر
نام رسولی بداقی به نام #جنبش_معلمان و فراتر از آن به جنبش عدالتخواهی مردم ایران گره خورده است. وی در جنبش گسترده معلمان ایران که هزاران معلم را در جستجوی حقوق از دست رفته خود به حرکت آورد، در شکلگیری کانونها و انجمنهای صنفی در اقصا نقاط کشور، در تجمعات اعتراضی سالهای اخیر که در سال ۱۴۰۰ گاه معلمان ۲۰۰ شهر را به خیابان کشاند، در گسترش شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران به مثابه بازویی قابل اتکا برای فرهنگیان، در عادیسازی تحمعات و اعتراضات خیابانی که الگویی برای اقشار دیگر اجتماعی نیز شد و…. سهم به سزایی دارد.
رسول بداقی در حالیکه هیچگاه فعالیتی فراتر از چارچوبهای قانونی نداشته است، به طور دایم مغضوب همین قانونگذاران و مجریان قانون بوده است. وی دردمند و دغدغهمندیست که برای بهبود نظام آموزش و پرورش کشور، برای ایجاد فرصت تحصیل برای کودکان محروم، برای عدالت آموزشی و برچیده شدن بساط کالایی شدن آموزش، برای شادی کودکان این سرزمین بلادیده، برای بهروزی جامعه و برای آینده از هیچ تلاشی دریغ نکرده است و اکنون خود و خانوادهاش را هزینه این راه کرده است.
هر معلمی و حتی هر فردی که در این سیستم استثمار شده است و پیشتر از آن هر آزادهای که در این سرزمین مصایب زندگی میکند - چه به #کمپین_آزادی_رسول_بداقی بپیوندد و چه غیر، چه امضا کند و چه نکند - به نوعی وامدار تلاشها و از خودگذشتگیهای این انسان بزرگ است.
آقای بداقی از سال ۸۸ تا ۹۴ به مدت ۷ سال بدون یک روز مرخصی در زندان بود؛ حتی وقتی مادر بزرگوارشان فوت شد نیز به وی مرخصی ندادند. وی همین که از زندان آزاد شد، فعالیتش را از سر گرفت. نان از دهان خانوادهاش گرفت و به هر شهر و استانی که ممکن بود سفر کرد تا نهال تشکل صنفی دیگری را در آن دیار بنشاند. او در این راه شجاعانه ایستاد، هر چند میدانست که این راه پرهزینه است. اخراج از آموزش و پرورش و فشار بر خانواده و هفت سال زندان بدون یک ساعت مرخصی، چیزی نبود که تردیدی بر ارادهاش بیفکند. راهی که انتخاب کرده بود، رو به سوی فردا بود، هر چند اکنون خویش را ویران میکرد.
و بر همه ماست که قدر زحمات این بزرگ را بدانیم و نه برای رسول، که برای خودمان، برای فرزندانمان، برای جامعهمان و برای انسان بودن و ماندن در کارزاری که در ظاهر برای رسول است و در واقع برای همه ماست، در حد وسعمان شرکت کنیم. البته باید بدانیم که وسع هیچ انسانی مرز مشخصی ندارد، همانطور که برای انسانهایی چون رسول این مرز وجود نداشت و ندارد. بایستی گامی به پیش نهاد و….
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews