Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #تجمع اعتراضی صنفی معلمان
#شیراز ، سخنرانی #امراله_نصرالهی
سهشنبه، ۳ اسفندماه ۱۴۰۰
برای تحقق مطالبات:
#همسانسازیبازنشستگان_مبتنی_بر_قانون_مدیریت_خدمات_کشوری
#رتبهبندیشاغلان #آزادی_معلمان_زندانی
#اصل_سیام_قانون_اساسی
#آموزش_کیفی_و_برابر
🔹🔹🔹
لطفا عضو کانال شورا شوید و کانال را به دانشآموزان، اولیا و همکاران معرفی نمایید 👇👇👇
🆔 @kashowra
تماس با دبیرخانه 👇👇👇
🆔 @maHamahangimو
#شیراز ، سخنرانی #امراله_نصرالهی
سهشنبه، ۳ اسفندماه ۱۴۰۰
برای تحقق مطالبات:
#همسانسازیبازنشستگان_مبتنی_بر_قانون_مدیریت_خدمات_کشوری
#رتبهبندیشاغلان #آزادی_معلمان_زندانی
#اصل_سیام_قانون_اساسی
#آموزش_کیفی_و_برابر
🔹🔹🔹
لطفا عضو کانال شورا شوید و کانال را به دانشآموزان، اولیا و همکاران معرفی نمایید 👇👇👇
🆔 @kashowra
تماس با دبیرخانه 👇👇👇
🆔 @maHamahangimو
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #تجمع اعتراضی صنفی معلمان
#شیراز ، سخنرانی #امراله_نصرالهی
#معدل دیگر خیابان نیست
سهشنبه، ۳ اسفندماه ۱۴۰۰
برای تحقق مطالبات:
#همسانسازیبازنشستگان_مبتنی_بر_قانون_مدیریت_خدمات_کشوری
#رتبهبندیشاغلان #آزادی_معلمان_زندانی
#اصل_سیام_قانون_اساسی
#آموزش_کیفی_و_برابر
🔹🔹🔹
لطفا عضو کانال شورا شوید و کانال را به دانشآموزان، اولیا و همکاران معرفی نمایید 👇👇👇
🆔 @kashowra
تماس با دبیرخانه 👇👇👇
🆔 @maHamahangimو
#شیراز ، سخنرانی #امراله_نصرالهی
#معدل دیگر خیابان نیست
سهشنبه، ۳ اسفندماه ۱۴۰۰
برای تحقق مطالبات:
#همسانسازیبازنشستگان_مبتنی_بر_قانون_مدیریت_خدمات_کشوری
#رتبهبندیشاغلان #آزادی_معلمان_زندانی
#اصل_سیام_قانون_اساسی
#آموزش_کیفی_و_برابر
🔹🔹🔹
لطفا عضو کانال شورا شوید و کانال را به دانشآموزان، اولیا و همکاران معرفی نمایید 👇👇👇
🆔 @kashowra
تماس با دبیرخانه 👇👇👇
🆔 @maHamahangimو
🔴 به بهانه ی رخداد رودسر و جلسهی #عزیز_قاسمزاده
ارغوان
این چه رازی است که هر بار بهار
با عزای دل ما می آید
وین چنین بر جگر سوختگان
داغ بر داغ می افزاید
باز سم ستوران غرچگان و اعوران در آغازگاه بهاری دیگر از برای شکفتنی دیگر، پای بر گرده هایمان نهادند. همین که فصل، فصل روییدن می شود و آیین سبزینگی به -رسم بر سفره هامان پدیدار می گردد، سواران خزان از راه می رسند و خسته خسته اندام ناساز ما را لت لت و چاک چاک می کنند تا نابرسم طریق گجسته و ناجوانمردی شان را عقده ها بگشایند. ما قلندران وادی حقیقت را، دردی کشان کوی محبت را، عاشقان مقام انسانیت را، زخمی ناسور زنند. پیشگاه حقیقت را تازانه زنان با وردهایی پر ز دروج و فریب بسمل کنند. گلوی مرغ سحر را بدرند، آواز سرخ او از گلو برنامده خفته سازند که گویی مراد آنها تنها در نامرادی ماست. این بی چرا زندگان و شب کوران تنها معاد مقدرشان جز این نبوده است. می آیند تا آب حیوان تیره گون سازند، از شاخ سرو خون چکانند. ما انبوه اندوهان دیرین، شاهدان بی سرنوشت این بی درکجایی بوده ایم. ما را حتی امان گریه ندادند تا بر تل ویرانه ی خویش بنشینیم و مویه سر دهیم. تاریخی که قامت راست نکرده در خم ستمی دیگر کژ می شود. و کدام شاعر این سرزمین است که شعری بر ناتندرستی این مهن پر محن نسروده باشد. پیر توس با نامه ی رستم فرخزادش، انوری با قصیده ی اهل خراسانش، پیر گنجه با طرح شکایت از زبان پیرزنی بیداد دیده اش، سعدی و بوستان ترببت و سیاست اش و حافظ با آن ایهام های تند مزاجش که عارف و عامی و زاهد و محتسب و مست نمی شناسد. و اکنون این صدای اوست در زمانه ی حاکمیت بی هنر شهریاران غرچه با آشکارا گزندشان از دل ناماندگار بی درمان ما که؛
مزاج دهر تبه شد در این بلا حافظ
کجاست فکر حکیمی و رای برهمنی؟
#امراله_نصرالهی
شیراز، بیست و یکم شهریورماه هزار و چهارصد
🔹🔹🔹
لطفا عضو کانال شورا شوید و کانال را به دانشآموزان، اولیا و همکاران معرفی نمایید 👇👇👇
🆔 @kashowra
تماس با دبیرخانه 👇👇👇
🆔 @maHamahangim
ارغوان
این چه رازی است که هر بار بهار
با عزای دل ما می آید
وین چنین بر جگر سوختگان
داغ بر داغ می افزاید
باز سم ستوران غرچگان و اعوران در آغازگاه بهاری دیگر از برای شکفتنی دیگر، پای بر گرده هایمان نهادند. همین که فصل، فصل روییدن می شود و آیین سبزینگی به -رسم بر سفره هامان پدیدار می گردد، سواران خزان از راه می رسند و خسته خسته اندام ناساز ما را لت لت و چاک چاک می کنند تا نابرسم طریق گجسته و ناجوانمردی شان را عقده ها بگشایند. ما قلندران وادی حقیقت را، دردی کشان کوی محبت را، عاشقان مقام انسانیت را، زخمی ناسور زنند. پیشگاه حقیقت را تازانه زنان با وردهایی پر ز دروج و فریب بسمل کنند. گلوی مرغ سحر را بدرند، آواز سرخ او از گلو برنامده خفته سازند که گویی مراد آنها تنها در نامرادی ماست. این بی چرا زندگان و شب کوران تنها معاد مقدرشان جز این نبوده است. می آیند تا آب حیوان تیره گون سازند، از شاخ سرو خون چکانند. ما انبوه اندوهان دیرین، شاهدان بی سرنوشت این بی درکجایی بوده ایم. ما را حتی امان گریه ندادند تا بر تل ویرانه ی خویش بنشینیم و مویه سر دهیم. تاریخی که قامت راست نکرده در خم ستمی دیگر کژ می شود. و کدام شاعر این سرزمین است که شعری بر ناتندرستی این مهن پر محن نسروده باشد. پیر توس با نامه ی رستم فرخزادش، انوری با قصیده ی اهل خراسانش، پیر گنجه با طرح شکایت از زبان پیرزنی بیداد دیده اش، سعدی و بوستان ترببت و سیاست اش و حافظ با آن ایهام های تند مزاجش که عارف و عامی و زاهد و محتسب و مست نمی شناسد. و اکنون این صدای اوست در زمانه ی حاکمیت بی هنر شهریاران غرچه با آشکارا گزندشان از دل ناماندگار بی درمان ما که؛
مزاج دهر تبه شد در این بلا حافظ
کجاست فکر حکیمی و رای برهمنی؟
#امراله_نصرالهی
شیراز، بیست و یکم شهریورماه هزار و چهارصد
🔹🔹🔹
لطفا عضو کانال شورا شوید و کانال را به دانشآموزان، اولیا و همکاران معرفی نمایید 👇👇👇
🆔 @kashowra
تماس با دبیرخانه 👇👇👇
🆔 @maHamahangim