🌐بیانیه کانون صنفی مستقل فرهنگیان آذربایجان شرقی درباره حادثه آتش سوزی مدرسه در سیستان و بلوچستان
نازلی(مدرسه سیستان)
سخن نگفت
او ستاره بود
یک دم در این ظلام
درخشید و جست و رفت
"احمد شاملو"
آموزش و پرورش در ایران مثل اکثر ستونهای جامعه ایران به حال خود رها شده است. هنوز از سالتحصیلی جدید سه ماه نگذشته است که حوادثی جانکاه و سخت، تن نحیف و پژمرده آموزش و پرورش ایران را سخت آزرده است؛از آوار دیوار مدرسه در کردستان گرفته تا واژگونی اتوبوس دانش آموزان در بستان آباد آذربایجان شرقی و گرفتن تست خون با سرنگ مشترک توسط یک جوان از مدرسه غیر انتفاعی دخترانه در تاکستان تا آتش سوزی مدرسه و سوختن تن نحیف دانش آموزان سیستانی همه و همه نشانگر بی اهمیت بودن آموزش و پرورش و بی اعتنایی آشکار حاکمیت و دولت به آموزش وپرورش و سرنوشت فرزندان این ملت شریف است. (ناگفته نماند که فرزندان مسوولین محترم تا پایین ترین رده شان و نیز گروههای مرفه جامعه، در بهترین و باکیفت ترین مدارس ممکن تحصیل میکنند).
هنوز یاد و خاطره تلخ آتش سوزی دانش آموزان شین آباد از خاطره ما نرفته بود که داغ تلختر سوختن دانش آموزان سیستانی آن را بر ما زنده کرد.
دانش آموزان عزیز و سوخته سیستانی،
شما با سوختگی و آزردگی تن رنجورتان درآغوش سردخاک بخوابید تا عده ای خواب راحتی برای تداوم چند روز بیشترحاکمیت خود داشته باشند و حتی خود را در مقام عذرخواهی هم نبینند.
بارها هشدار داده شده است که آموزش و پرورش ایران روزهای سختی را میگذراند و مسئولین ناتوانی بر آن حاکمیت میکنند. این مسئولان حتی در آماده نمودن حداقلهای یک کلاس درس ساده برای دانش آموزان این کشور ناتوانند.این مسولین ناتوان با گسترش بی رویه مدارس غیرانتفاعی و بخصوص نقش مخرب سازمان تجهیز و نوسازی مدارس در گسترش بی در و پیکر آن بدن نحیف آموزش وپرورش را سخت جانکاه نموده اند،هرچند که در رسانه ها همیشه خود را بعنوان یک ناجی مطرح میکنند اما از پاسخگویی ساده بر طرحهای آبکی خود ناتوانند؛ نمونه ساده این مطلب، عدم پاسخگویی معاون وزیر در طرح معلم تمام وقت به منتقدین خود میباشد.
کانون صنفی مستقل فرهنگیان آذربایجانشرقی ضمن عرض تسلیت به خانواده های داغدار و جامعه بزرگ آموزش و پرورش، بر خود وظیفه میداند تا خواستار "پاسخگویی" و "عذرخواهی" وزیر آموزش و پرورش و مقامات ارشد نظام (در عدم #همراهی یا #نظارت بر کم و کیف نظام آموزشی جاری کشور) از مردم ایران و بخصوص مردم سیستان و بلوچستان شده و در راستای اجرای قانون اساسی و برای التیام زخم عمیق ملت از این حادثه، استعفای خود را تقدیم نماید.
آذرماه 97
کانون صنفی مستقل فرهنگیان آذربایجان شرقی
https://tttttt.me/kashowra
نازلی(مدرسه سیستان)
سخن نگفت
او ستاره بود
یک دم در این ظلام
درخشید و جست و رفت
"احمد شاملو"
آموزش و پرورش در ایران مثل اکثر ستونهای جامعه ایران به حال خود رها شده است. هنوز از سالتحصیلی جدید سه ماه نگذشته است که حوادثی جانکاه و سخت، تن نحیف و پژمرده آموزش و پرورش ایران را سخت آزرده است؛از آوار دیوار مدرسه در کردستان گرفته تا واژگونی اتوبوس دانش آموزان در بستان آباد آذربایجان شرقی و گرفتن تست خون با سرنگ مشترک توسط یک جوان از مدرسه غیر انتفاعی دخترانه در تاکستان تا آتش سوزی مدرسه و سوختن تن نحیف دانش آموزان سیستانی همه و همه نشانگر بی اهمیت بودن آموزش و پرورش و بی اعتنایی آشکار حاکمیت و دولت به آموزش وپرورش و سرنوشت فرزندان این ملت شریف است. (ناگفته نماند که فرزندان مسوولین محترم تا پایین ترین رده شان و نیز گروههای مرفه جامعه، در بهترین و باکیفت ترین مدارس ممکن تحصیل میکنند).
هنوز یاد و خاطره تلخ آتش سوزی دانش آموزان شین آباد از خاطره ما نرفته بود که داغ تلختر سوختن دانش آموزان سیستانی آن را بر ما زنده کرد.
دانش آموزان عزیز و سوخته سیستانی،
شما با سوختگی و آزردگی تن رنجورتان درآغوش سردخاک بخوابید تا عده ای خواب راحتی برای تداوم چند روز بیشترحاکمیت خود داشته باشند و حتی خود را در مقام عذرخواهی هم نبینند.
بارها هشدار داده شده است که آموزش و پرورش ایران روزهای سختی را میگذراند و مسئولین ناتوانی بر آن حاکمیت میکنند. این مسئولان حتی در آماده نمودن حداقلهای یک کلاس درس ساده برای دانش آموزان این کشور ناتوانند.این مسولین ناتوان با گسترش بی رویه مدارس غیرانتفاعی و بخصوص نقش مخرب سازمان تجهیز و نوسازی مدارس در گسترش بی در و پیکر آن بدن نحیف آموزش وپرورش را سخت جانکاه نموده اند،هرچند که در رسانه ها همیشه خود را بعنوان یک ناجی مطرح میکنند اما از پاسخگویی ساده بر طرحهای آبکی خود ناتوانند؛ نمونه ساده این مطلب، عدم پاسخگویی معاون وزیر در طرح معلم تمام وقت به منتقدین خود میباشد.
کانون صنفی مستقل فرهنگیان آذربایجانشرقی ضمن عرض تسلیت به خانواده های داغدار و جامعه بزرگ آموزش و پرورش، بر خود وظیفه میداند تا خواستار "پاسخگویی" و "عذرخواهی" وزیر آموزش و پرورش و مقامات ارشد نظام (در عدم #همراهی یا #نظارت بر کم و کیف نظام آموزشی جاری کشور) از مردم ایران و بخصوص مردم سیستان و بلوچستان شده و در راستای اجرای قانون اساسی و برای التیام زخم عمیق ملت از این حادثه، استعفای خود را تقدیم نماید.
آذرماه 97
کانون صنفی مستقل فرهنگیان آذربایجان شرقی
https://tttttt.me/kashowra
Telegram
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
منبع مستند اطلاعیه ها، بیانیه ها، فراخوانها و نامه های سرگشاده شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، این کانال می باشد. (مقالات ونوشته های افراد، گروهها و احزاب که از این کانال پخش شود، لزومادیدگاه شورا نیست.)
🔴تجمع معلمان مریوانی در مقابل فرمانداری برای #آزادی_معلمان_بازداشتی
♦️امروز بعداز ظهر معلمان مریوان در مقابل فرمانداری مریوان تجمع کرده و خواهان آزادی شعبان محمدی و جبار دوستی هستند . این دو عضو انجمن صنفی معلمان مریوان دیروز و
امروز بازداشت شدند .
#همراهی🤝
#همبستگی
#سرکوب_معلمان
#سرکوب_مردم
#معلمان_زندانی
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔹🔹🔹
🆔 @kashowra
♦️امروز بعداز ظهر معلمان مریوان در مقابل فرمانداری مریوان تجمع کرده و خواهان آزادی شعبان محمدی و جبار دوستی هستند . این دو عضو انجمن صنفی معلمان مریوان دیروز و
امروز بازداشت شدند .
#همراهی🤝
#همبستگی
#سرکوب_معلمان
#سرکوب_مردم
#معلمان_زندانی
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔹🔹🔹
🆔 @kashowra
⭕️ #دیدار جمعی از فرهنگیان کرمانشاه به همراه اعضای انجمن صنفی فرهنگیان شاغل و بازنشسته کرمانشاه با آقای خان عزیز اسماعیلی عضو هیئت موسس فرهنگیان اسلام آباد غرب که مدت پنج روز در اعتصاب غذا بوده و درخواست از ایشان و تمامی معلمان کنشگری که به حمایت از معلم آزاده آقای #اسکندر_لطفی اعتصاب غذا نموده اند برای پایان دادن به اعتصاب غذایشان
۱۶ خرداد ۱۴۰۱
#همراهی
#همبستگی
#حمایت
#اعتصاب_غذا
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#صدای_معلمان_زندانی_باشیم
🔹🔹🔹
لطفا عضو کانال شورا شوید و کانال را به دانشآموزان، اولیا و همکاران معرفی نمایید 👇👇👇
🆔 @kashowra
دریافت اخبار از طریق آیدی زیر 👇👇👇
@kashowranews
۱۶ خرداد ۱۴۰۱
#همراهی
#همبستگی
#حمایت
#اعتصاب_غذا
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
#صدای_معلمان_زندانی_باشیم
🔹🔹🔹
لطفا عضو کانال شورا شوید و کانال را به دانشآموزان، اولیا و همکاران معرفی نمایید 👇👇👇
🆔 @kashowra
دریافت اخبار از طریق آیدی زیر 👇👇👇
@kashowranews
🔴فراخوان حمایتی ۱۱۲ نفر از معلمان شاغل و بازنشسته، فعالین کارگری و مدنی از هشتگ #نه_به_اعدام
و اعلام #اعتصاب_غذا در روز ۶ بهمن
نه آن شوکت و پادشاهی بماند
نه آن ظلم بر روستایی بماند
بد انجام رفت و بد اندیشه کرد
که با زیردستان، جفا پیشه کرد
ما جمعی از فرهنگیان کنشگر صنفی و فعالان کارگری در اعتراض به رویه های نادرست حاکمیت و بی عدالتی های گسترده و همراهی با زنان پیشروی محبوس در زندان و فعالان مدنی و سیاسی که روز پنجشنبه ۵ بهمن اقدام به اعتصاب غذا کردند و باور عمیق به هشتگ #نه_به_اعدام طبق اعلامیه حقوق بشر که معتقد بر آنست که انسان های بیگناه زیادی تا کنون قربانی اعدام شده که راه بازگشتی برای آن وجود ندارد
#ضرب_و_شتمهای_غیرانسانی_و_حکومتی
#حبس و زندانی کردن زنان و مردان آزاده و سرافراز
#همراهی با #معلمان اعتصاب کننده شیراز
و دیگر زندانیانی که برای شنیده شدن صدای آزادی خواهی یشان در اعتصاب غذا هستند.
در تاریخ ۶ بهمن ماه روز جمعه دست به اعتصاب غذا می زنیم.
این اعتصاب غذا ضمن اینکه اقدامی اخلاقی در همراهی و همدلی عاطفی با دردمندان است، در عین حال در جهت تقویت یک روح جمعی واحد و نوعی تمرین برای مقاومت و رسیدن به آرمان های برابری خواهانه و رهایی بخش یاری رسان است.
درخواست لغو بی قیدو شرط حکم اعدام یکی از مبنایی ترین خواست در دادخواهی و آزادی خواهی است.
امضاء کنندگان
👇🏻
https://telegra.ph/%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%A8-%D8%BA%D8%B0%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%DB%B6-%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86-01-25
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار ، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
و اعلام #اعتصاب_غذا در روز ۶ بهمن
نه آن شوکت و پادشاهی بماند
نه آن ظلم بر روستایی بماند
بد انجام رفت و بد اندیشه کرد
که با زیردستان، جفا پیشه کرد
ما جمعی از فرهنگیان کنشگر صنفی و فعالان کارگری در اعتراض به رویه های نادرست حاکمیت و بی عدالتی های گسترده و همراهی با زنان پیشروی محبوس در زندان و فعالان مدنی و سیاسی که روز پنجشنبه ۵ بهمن اقدام به اعتصاب غذا کردند و باور عمیق به هشتگ #نه_به_اعدام طبق اعلامیه حقوق بشر که معتقد بر آنست که انسان های بیگناه زیادی تا کنون قربانی اعدام شده که راه بازگشتی برای آن وجود ندارد
#ضرب_و_شتمهای_غیرانسانی_و_حکومتی
#حبس و زندانی کردن زنان و مردان آزاده و سرافراز
#همراهی با #معلمان اعتصاب کننده شیراز
و دیگر زندانیانی که برای شنیده شدن صدای آزادی خواهی یشان در اعتصاب غذا هستند.
در تاریخ ۶ بهمن ماه روز جمعه دست به اعتصاب غذا می زنیم.
این اعتصاب غذا ضمن اینکه اقدامی اخلاقی در همراهی و همدلی عاطفی با دردمندان است، در عین حال در جهت تقویت یک روح جمعی واحد و نوعی تمرین برای مقاومت و رسیدن به آرمان های برابری خواهانه و رهایی بخش یاری رسان است.
درخواست لغو بی قیدو شرط حکم اعدام یکی از مبنایی ترین خواست در دادخواهی و آزادی خواهی است.
امضاء کنندگان
👇🏻
https://telegra.ph/%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%A8-%D8%BA%D8%B0%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%DB%B6-%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86-01-25
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار ، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
Telegraph
اعلام #اعتصاب_غذا در روز ۶ بهمن
🔴فراخوان حمایتی ۱۱۱ نفر از معلمان شاغل و بازنشسته، فعالین کارگری و مدنی از هشتگ #نه_به_اعدام و اعلام #اعتصاب_غذا در روز ۶ بهمن نه آن شوکت و پادشاهی بماند نه آن ظلم بر روستایی بماند بد انجام رفت و بد اندیشه کرد که با زیردستان، جفا پیشه کرد ما جمعی از فرهنگیان…
🔴 به کجا میرویم:
از زوایایی دیگر به پدیدههایی
چون «کمپین من سلیطهام» بنگریم.
✍🏼 رضا امانیفر
تحلیل جنبشهای اجتماعی مبانی نظری و روشی را میطلبد که در گام نخست بتواند آنها را از پدیدههای زودگذر اجتماعی متمایز سازد.
در واژگان جامعهشناختی، کنشهای جمعی برای پیشبرد منافع مشترک را «جنبش اجتماعی» میدانند.
این جنبشها بستگی به تعداد اعضای آنها میتوانند جنبشهای کوچک، متوسط یا بزرگ - هزاران یا میلیونها نفره - باشند که حول مسائل مشترکی گِرد میآیند و اهداف مشترکی را دنبال میکنند.
«کنش جمعی» ، «منافع مشترک» و «مسایل مشترک» مفاهیم کلیدی تعریف بالا هستند.
در واقع، جنبشهای اجتماعی کنشی جمعیاند که حول مسائل مشترک و برای منافع مشترک شکل میگیرند.
با توجه به تعریف بالا و این مهم که جامعهٔ ایرانی «جنبشی فراگیر و رهاییبخش» را پیش گرفته که نیاز به #همبستگی اقشار مختلف تحت ستم دارد، در ادامه به چند نکته اشاره میشود:
۱- کمپینهایی نظیر «من سلیطهام» معمولا «واکنشی» هستند، در حالی که جنبشهای اجتماعی «کنش» محورند. برخی رادیکالیسمی متهورانه را در این واکنشها میبینند، در حالی که رادیکالیسم کنشی رهاییبخش است که میتواند اقشار تحت ستم را حول خویش گِرد آورد و ساختارهای سلطه را دگرگون سازد. به سخن دیگر، این کمپینها معمولا سوار بر واکنشهای هیجانی میشوند و بدون این که جریانساز باشند، بسیار زودگذرند و چون حبابی در زمان از بین میروند.
۲- زنان بخشی از اقشار تحت ستم جامعه هستند. جنبش زنان زمانی میتواند جریانی رهاییبخش را ایجاد کند که با دیگر اقشار تحت ستم پیوند برقرار کند و رهایی زنان را به رهایی آن اقشار گره بزند.
این کمپینها معمولا نه تنها نمیتوانند «همدلی و همراهی» لازم در دیگر اقشار تحت ستم را ایجاد کنند، بلکه در ایجاد همدلی و همراهی با بخش زیادی از همجنسان خود نیز ناکامند.
معادلهٔ مادی سادهای برای ایجاد همدلی و همراهی افراد و اقشار مختلف وجود دارد: افراد و اقشار مختلف آنگاه با یک کنش همدلی و همراهی میکنند که موضوع یا محتوای آن را مساله مشترک خود بدانند.
۳- من مفاهیم «همدلی» و «همراهی» را هدفمند به کار بردهام. ممکن است بتوان برای برخی توضیح داد که کمپین x یا رفتار y, به این دلیل و با آن استدلال شکل گرفته است، ولی تا اینجای کار ما به صورت نظری یک نوع همفکری در این افراد ایجاد کردهایم.
در حالی که یک جنبش اجتماعی به #همدلی و #همراهی افراد و اقشار جامعه نیاز دارد. و این همدلی و همراهی ایجاد نمیشود الا حول مساله یا مسائل مشترک.
۴- جنبش ژینا در سال ۱۴۰۱ توسط بخشی از فعالین مطرح سیاسی و اجتماعی و از طریق برخی رسانهها به «جنبش ضد حجاب» تقلیل یافت (هر چند پوشش اختیاری حق هر انسانی است) و مبارزهٔ مدنی به نمودها یا گزارشهایی از دختران و زنانی که روسری برداشته بودند، فرو کاست. این تقلیل میتوانست - و میتواند - در گام نخست بخشی از جامعهٔ زنان را از همراهی با جنبش باز دارد. در این موضوع پژوهشی مستقل انجام نشده است ولی به صورت نظری میتوان گفت که مسالهٔ اصلی و بنیادین زنان بلوچ، عرب و… و زنان اقشار تهیدست جامعه - که با فقر دست و پنجه نرم میکنند - احتمالا «برداشتن روسری» نباشد. این موضوع؛ یعنی نبود مسالهٔ مشترک بین زنانی که معترض به وضع موجود نیز هستند، میتواند بخشی از جامعهٔ زنان را از جنبش جدا کند. اشاره کردم که تحقیق مستقلی در این موضوع صورت نگرفته است ولی واقعیت عینی نشان داد که زنان بلوچ بلوچستان و عرب خوزستان و زنان اقشار تهیدست اجتماعی به صورت معناداری به این جنبش نپیوستند.
البته یک پژوهش روشمند میتواند دلایل و عوامل آن را بررسی نماید.
در گام دوم میتوانست - و میتواند - بخش زیادی از مردانی که مسائل اقتصادی و اجتماعی و سیاسی موجود آنها را به حاشیه رانده است را به حاشیه براند. در واقع، جنبش ژینا به سمت و سویی سوق پیدا کرد که این مردان یا بخشی از این مردان که میتوانستند به جنبش بپیوندند را از صف جدا کرد. در این مورد نیز پژوهشی صورت نگرفته است ولی به صورت نظری و بر مبنای آن معادلهٔ مادی که پیشتر اشاره شد - همدلی و همراهی بر مبنای مسالهٔ مشترک به وجود میآید - میتوان این نتیجهگیری را انجام داد.
در مورد کمپینهایی چون «من سلیطهام» میتوان پیشبینی کرد که این قبیل کمپینها بخشی دیگر از اقشار درگیر جنبش ژینا را نیز از صف جدا کند.
ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید:👇
https://telegra.ph/به-کجا-می-رویم-03-16
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
از زوایایی دیگر به پدیدههایی
چون «کمپین من سلیطهام» بنگریم.
✍🏼 رضا امانیفر
تحلیل جنبشهای اجتماعی مبانی نظری و روشی را میطلبد که در گام نخست بتواند آنها را از پدیدههای زودگذر اجتماعی متمایز سازد.
در واژگان جامعهشناختی، کنشهای جمعی برای پیشبرد منافع مشترک را «جنبش اجتماعی» میدانند.
این جنبشها بستگی به تعداد اعضای آنها میتوانند جنبشهای کوچک، متوسط یا بزرگ - هزاران یا میلیونها نفره - باشند که حول مسائل مشترکی گِرد میآیند و اهداف مشترکی را دنبال میکنند.
«کنش جمعی» ، «منافع مشترک» و «مسایل مشترک» مفاهیم کلیدی تعریف بالا هستند.
در واقع، جنبشهای اجتماعی کنشی جمعیاند که حول مسائل مشترک و برای منافع مشترک شکل میگیرند.
با توجه به تعریف بالا و این مهم که جامعهٔ ایرانی «جنبشی فراگیر و رهاییبخش» را پیش گرفته که نیاز به #همبستگی اقشار مختلف تحت ستم دارد، در ادامه به چند نکته اشاره میشود:
۱- کمپینهایی نظیر «من سلیطهام» معمولا «واکنشی» هستند، در حالی که جنبشهای اجتماعی «کنش» محورند. برخی رادیکالیسمی متهورانه را در این واکنشها میبینند، در حالی که رادیکالیسم کنشی رهاییبخش است که میتواند اقشار تحت ستم را حول خویش گِرد آورد و ساختارهای سلطه را دگرگون سازد. به سخن دیگر، این کمپینها معمولا سوار بر واکنشهای هیجانی میشوند و بدون این که جریانساز باشند، بسیار زودگذرند و چون حبابی در زمان از بین میروند.
۲- زنان بخشی از اقشار تحت ستم جامعه هستند. جنبش زنان زمانی میتواند جریانی رهاییبخش را ایجاد کند که با دیگر اقشار تحت ستم پیوند برقرار کند و رهایی زنان را به رهایی آن اقشار گره بزند.
این کمپینها معمولا نه تنها نمیتوانند «همدلی و همراهی» لازم در دیگر اقشار تحت ستم را ایجاد کنند، بلکه در ایجاد همدلی و همراهی با بخش زیادی از همجنسان خود نیز ناکامند.
معادلهٔ مادی سادهای برای ایجاد همدلی و همراهی افراد و اقشار مختلف وجود دارد: افراد و اقشار مختلف آنگاه با یک کنش همدلی و همراهی میکنند که موضوع یا محتوای آن را مساله مشترک خود بدانند.
۳- من مفاهیم «همدلی» و «همراهی» را هدفمند به کار بردهام. ممکن است بتوان برای برخی توضیح داد که کمپین x یا رفتار y, به این دلیل و با آن استدلال شکل گرفته است، ولی تا اینجای کار ما به صورت نظری یک نوع همفکری در این افراد ایجاد کردهایم.
در حالی که یک جنبش اجتماعی به #همدلی و #همراهی افراد و اقشار جامعه نیاز دارد. و این همدلی و همراهی ایجاد نمیشود الا حول مساله یا مسائل مشترک.
۴- جنبش ژینا در سال ۱۴۰۱ توسط بخشی از فعالین مطرح سیاسی و اجتماعی و از طریق برخی رسانهها به «جنبش ضد حجاب» تقلیل یافت (هر چند پوشش اختیاری حق هر انسانی است) و مبارزهٔ مدنی به نمودها یا گزارشهایی از دختران و زنانی که روسری برداشته بودند، فرو کاست. این تقلیل میتوانست - و میتواند - در گام نخست بخشی از جامعهٔ زنان را از همراهی با جنبش باز دارد. در این موضوع پژوهشی مستقل انجام نشده است ولی به صورت نظری میتوان گفت که مسالهٔ اصلی و بنیادین زنان بلوچ، عرب و… و زنان اقشار تهیدست جامعه - که با فقر دست و پنجه نرم میکنند - احتمالا «برداشتن روسری» نباشد. این موضوع؛ یعنی نبود مسالهٔ مشترک بین زنانی که معترض به وضع موجود نیز هستند، میتواند بخشی از جامعهٔ زنان را از جنبش جدا کند. اشاره کردم که تحقیق مستقلی در این موضوع صورت نگرفته است ولی واقعیت عینی نشان داد که زنان بلوچ بلوچستان و عرب خوزستان و زنان اقشار تهیدست اجتماعی به صورت معناداری به این جنبش نپیوستند.
البته یک پژوهش روشمند میتواند دلایل و عوامل آن را بررسی نماید.
در گام دوم میتوانست - و میتواند - بخش زیادی از مردانی که مسائل اقتصادی و اجتماعی و سیاسی موجود آنها را به حاشیه رانده است را به حاشیه براند. در واقع، جنبش ژینا به سمت و سویی سوق پیدا کرد که این مردان یا بخشی از این مردان که میتوانستند به جنبش بپیوندند را از صف جدا کرد. در این مورد نیز پژوهشی صورت نگرفته است ولی به صورت نظری و بر مبنای آن معادلهٔ مادی که پیشتر اشاره شد - همدلی و همراهی بر مبنای مسالهٔ مشترک به وجود میآید - میتوان این نتیجهگیری را انجام داد.
در مورد کمپینهایی چون «من سلیطهام» میتوان پیشبینی کرد که این قبیل کمپینها بخشی دیگر از اقشار درگیر جنبش ژینا را نیز از صف جدا کند.
ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید:👇
https://telegra.ph/به-کجا-می-رویم-03-16
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
Telegraph
🔴 به کجا می رویم:
از زوایای دیگر به پدیده هایی چون « کمپین من سلیطهام » بنگریم. تحلیل جنبشهای اجتماعی مبانی نظری و روشی را میطلبد که در گام نخست بتواند آنها را از پدیدههای زودگذر اجتماعی متمایز سازد. در واژگان جامعهشناختی، کنشهای جمعی برای پیشبرد منافع مشترک را «جنبش…