🔴استیصال در سروری شمایان
✍️: دکتر مجید رعایایی
بیتردید، هر تلاشی برای علتیابی وضعیتِ فشار بر کنشگران صنفی و مدنی کشور، گامی بيچارهگونه تلقی میشود و این نوید را میدهد که جامعه عمومی و فرهنگ برابریخواهی متوجه اوضاع بحرانی جامعه شده و در مقابله با آن از تمام ظرفیتها استفاده خواهد کرد.
زیست کنونی آدمهای اینسرزمین، چه آن دستهی «صبح از خواب بیدار شوم و فقط به این فکر کنم که بیل خودم دسته بشود» و یا از آن دسته ی «پُر شجاعت که شفاف در مورد فضای پیش آمده از خود عملکرد داشته و خواهند داشت»، ناشی از بازتاب گستردهای از طبقه نوین برخواسته از اعتراض است.
گونهایی از مالکیت آشکارِ سمفونی فاجعهآمیز بودنِ مفهوم استیصال «طبقهی دستمزدبگیر» بهطور شفاف و معناداری در حال نابودی هستند «آموزگاران و کارگران». این بدان معنی است که حکومت عقیم شده از سیاستهای اقتصادی و اجتماعی، راه به ترکستان میبرد. گونهایی که مصادف با هوسهای حکومتی و سرمایهداری منحط ایرانی و سرشار از خلع ید نخبهگان و چارهاندیشان در برابر استیصال است. بازتاب همین درمانده گی را به صورت کاملا اوریجینال میتوانید از برخورد حکومت با کنشگرانِ واقعی طبقات دستمزد بگیر ببینید.
بهراستی قربانی کردن مفهوم انسان در ساحتِ درخواستهایی مبنی بر خواست طبقات چیست؟ فقط یک جمله چند وجهی باقی خواهد ماند: «ارعابِ نوعی از دیکتاتوری که سخت در پی حفظ موقعیت خویش از طریق دار و درفش است». از طریق سوختنِ تمامی بلوطهای کشور که از انحراف آرمانهای بشری در وسعت بیدفاعترین قشر از جامعه حرف میزنند.
روش بیچارهگی و درماندهگی قدرت خودکامه همان است که این جنایات توسط دولت و سایر سازمانهایی که دسترسی به قدرت سیاسی دارند طراحی میشود. انهدام بالفعل ضرورتهایی بیریشه از جانب حاکمیت مبدل میشود به نوعی از اس-اس دوران قبل، که فکر میکند زیرکانه میتواند در حفظ موقعیت و امر غیر واقع برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول خودکامگی و بیدادگری باشد.
باید خیلی دقیق به اطلاع برسانم جنبش اوباش برای سرکوب نخبگان، آموزگاران و کارگران تنها میتواند کژفهمیهای جامعه را به فرامین از قبل تعیینشده _بدون هرگونه تعقلی_ به گرفتاریهای روزمره پیوند دهند. آن چه که امر حقیقی است، عبارت است از ماهیتِ شکلگیری جنبشهای برابریخواه که اوباش (اوباشِ استیصالیافته از انواع حقکشیها و دست در گردن امپریالیسم) برای حفظ موقعیت کنونی خود را دقیق، شناسایی کردهاند.
رنجهای ما، انبوه ویرانی مطلق شما خواهدبود. رنجهای ما در تبلیغات عامه فریبتان به صبحگاه امیدی تبدیل خواهد شد که هیچگاه در موعدِ اذان، آدمی نابود نخواهد شد.
خطاپذیری شمایان، بخش مهمی از نابودی کامل اخلاق اجتماعی و فرهنگی در وسعتِ منحرفِ سرمایهداری تان است. نوعی از نابودی که پیشوا را خیلی دقیق به زیر خواهدکشید. حالا تا میتوانید با نابودی قهری خردمندان، این موطن را به وضعیت انحطاط برسانید. در این نابودی، آرمان ما برندهی جایزه حقیقت زندگی خواهدشد. برندهی موعودگرایی به سمت کمال به سوی دنیایی #برابر و #آزاد…
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
✍️: دکتر مجید رعایایی
بیتردید، هر تلاشی برای علتیابی وضعیتِ فشار بر کنشگران صنفی و مدنی کشور، گامی بيچارهگونه تلقی میشود و این نوید را میدهد که جامعه عمومی و فرهنگ برابریخواهی متوجه اوضاع بحرانی جامعه شده و در مقابله با آن از تمام ظرفیتها استفاده خواهد کرد.
زیست کنونی آدمهای اینسرزمین، چه آن دستهی «صبح از خواب بیدار شوم و فقط به این فکر کنم که بیل خودم دسته بشود» و یا از آن دسته ی «پُر شجاعت که شفاف در مورد فضای پیش آمده از خود عملکرد داشته و خواهند داشت»، ناشی از بازتاب گستردهای از طبقه نوین برخواسته از اعتراض است.
گونهایی از مالکیت آشکارِ سمفونی فاجعهآمیز بودنِ مفهوم استیصال «طبقهی دستمزدبگیر» بهطور شفاف و معناداری در حال نابودی هستند «آموزگاران و کارگران». این بدان معنی است که حکومت عقیم شده از سیاستهای اقتصادی و اجتماعی، راه به ترکستان میبرد. گونهایی که مصادف با هوسهای حکومتی و سرمایهداری منحط ایرانی و سرشار از خلع ید نخبهگان و چارهاندیشان در برابر استیصال است. بازتاب همین درمانده گی را به صورت کاملا اوریجینال میتوانید از برخورد حکومت با کنشگرانِ واقعی طبقات دستمزد بگیر ببینید.
بهراستی قربانی کردن مفهوم انسان در ساحتِ درخواستهایی مبنی بر خواست طبقات چیست؟ فقط یک جمله چند وجهی باقی خواهد ماند: «ارعابِ نوعی از دیکتاتوری که سخت در پی حفظ موقعیت خویش از طریق دار و درفش است». از طریق سوختنِ تمامی بلوطهای کشور که از انحراف آرمانهای بشری در وسعت بیدفاعترین قشر از جامعه حرف میزنند.
روش بیچارهگی و درماندهگی قدرت خودکامه همان است که این جنایات توسط دولت و سایر سازمانهایی که دسترسی به قدرت سیاسی دارند طراحی میشود. انهدام بالفعل ضرورتهایی بیریشه از جانب حاکمیت مبدل میشود به نوعی از اس-اس دوران قبل، که فکر میکند زیرکانه میتواند در حفظ موقعیت و امر غیر واقع برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول خودکامگی و بیدادگری باشد.
باید خیلی دقیق به اطلاع برسانم جنبش اوباش برای سرکوب نخبگان، آموزگاران و کارگران تنها میتواند کژفهمیهای جامعه را به فرامین از قبل تعیینشده _بدون هرگونه تعقلی_ به گرفتاریهای روزمره پیوند دهند. آن چه که امر حقیقی است، عبارت است از ماهیتِ شکلگیری جنبشهای برابریخواه که اوباش (اوباشِ استیصالیافته از انواع حقکشیها و دست در گردن امپریالیسم) برای حفظ موقعیت کنونی خود را دقیق، شناسایی کردهاند.
رنجهای ما، انبوه ویرانی مطلق شما خواهدبود. رنجهای ما در تبلیغات عامه فریبتان به صبحگاه امیدی تبدیل خواهد شد که هیچگاه در موعدِ اذان، آدمی نابود نخواهد شد.
خطاپذیری شمایان، بخش مهمی از نابودی کامل اخلاق اجتماعی و فرهنگی در وسعتِ منحرفِ سرمایهداری تان است. نوعی از نابودی که پیشوا را خیلی دقیق به زیر خواهدکشید. حالا تا میتوانید با نابودی قهری خردمندان، این موطن را به وضعیت انحطاط برسانید. در این نابودی، آرمان ما برندهی جایزه حقیقت زندگی خواهدشد. برندهی موعودگرایی به سمت کمال به سوی دنیایی #برابر و #آزاد…
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews