⭕️ اصلاحطلبان، بهرهبرداری از قیام ژینا و فرافکنی در آمار
✍ مهدی رشیدی، معلم
چندی پیش یکی از مدیران اصلاحطلب در دولت روحانی، رئیس مرکز روابط عمومی وزارت آموزشوپرورش، در گفتگو با اعتماد از خالصسازی مدارس و عزل و تنبیه ۲۰ هزار مدیر مدرسه در دولت سیزدهم به خاطر حمایت از قیام ژینا خبر داد. #رادیو_زمانه هم در گزارشی عجیب همین ادعا را تکرار و گفت ۷۰ هزار معلم خانهنشین شدهاند. در مورد این موضوع ذکر چند نکته الزامی است:
اول : مدیران آموزش و پرورش از صدر تا ذیل با نظر مثبت نهادهای امنیتی و مدیران و حتی معاونان با مجوز حراست به این سمت گماشته میشوند به عبارتی مدیر مدرسه شدن در جمهوری اسلامی قواعد و قوانینی دارد. باید وفاداری خود به این نظام را نشان بدهی تا بتوانی رانت وفاداری (مدیر مدرسه شدن) را دریافت کنی. در واقع مدیر مدرسه شدن هدیه رانت وفاداری است که مدیران دریافت میکنند. در این میان اندک مدیران توانمند هم به این سمت میرسند که استثنا و قابل احترام هستند ولی همه آنها در اصل کارگزار رسمی نظام آموزشی در مدرسه و مسئول اجرای سیاستهای ضدآموزشی در قالب بخشنامه و دستورالعملهای مرتجعانه هستند.
مدیر باید مطیع اداره باشد تا بتواند دانشآموزان رام و مطیع تربیت کند و معلمان را در چارچوب برنامههای کلی حکومت سامان دهد مدیری که اندکی استقلال داشته باشد به زودی تصفیه میشود متاسفانه این مدیران کم هستند و اغلب همسو با اداره و حراست عمل میکنند اغلب گزارشها که زمینه اخراج معلمان و دانشآموزان منتقد و معترض شدهاست را همین مدیران نوشتهاند اما مدیران باشرفی هم هستند که نانشان را به این ننگ نمیزنند اما شوربختانه کم هستند.
دوم : همه معلمان میدانند که به هنگام تغییر دولتها مدیران مناطق آموزشی و مدیران مدارس عوض میشوند و این موضوع در آموزشوپرورش در تمام دولتها مرسوم بوده است. هر دولتی که بر سر کار میآید نیروهای همسو و وفادار به خود که در ستادها فعال بودهاند را مدیر مدرسه قرار میدهند. فرقی نمیکند دولت خاتمی باشد، احمدینژاد یا روحانی و رئیسی. در واقع نهتنها در آموزشوپرورش بلکه در بقیه ادارات دولتی نیز همین اتفاق رخ میدهد. این رویه غلط آموزش و پرورش را به محل تصفیه حساب باندی تبدیل کرده و از موانع استقلال نهاد آموزش است.
سوم : قطعاً نمیتوان منکر همسویی و همراهی برخی مدیران مدارس در طول قیام ژینا با جامعه، دانشآموزان و معلمان شد. آن زنان و مردانی که به خاطر پست مدیریت نان خود را به خون کودکان نزدند. اما تعداد چنین مدیرانی در آموزشوپرورش بسیار اندک است. اغلب مدیران آموزشوپرورش بازوی سرکوب حاکمیت در مدارس هستند. اگر چنین نیرویی، یعنی 20 هزار مدیر مدرسه همسو با قیام ژینا، در آموزشوپرورش داشتیم وضعیت آموزشوپرورش امروز گلوبلبل بود و به این شکل نبود و دختران و زنان معلم اینقدر سرکوب نمیشدند.
چهارم : هر چه از دوران پساانتخاباتی میگذریم و به موسم تقسیم قدرت و غنائم نزدیک میشویم سروکله مدیران اصلاحطلبی همچون همین #مرتضی_نظری از راه میرسند تا با چنین مصاحبههایی و سو استفاده از قیام ژینا فضا را برای بازگشت خود و اعوانوانصارشان به قدرت فراهم نمایند.
پنجم : تفاوت بسیاری وجود دارد بین فعالان صنفی که بهواسطه فعالیت صنفی از کار اخراج، تعلیق و تبعید شدند یا معلمانی که بازنشسته اجباری شده یا از رتبهبندی محروم گشتند یا مدیران شریفی که در مقابل سرکوب ایستادند با مدیرانی که به علت وابستگی جناحی و دعواهای بین باندهای قدرت از مدیریت برکنار شدند یا معلمانی که به خاطر غیبت طولانی مدت از کار برکنار میشوند. بین این دو تفاوت بسیار است. نباید اجازه داد که چون این مدیران در دوران قیام ژینا جایشان را به مدیران همسو با دولت رئیسی دادند چنین به نظر برسد که علت همسویی با قیام از مدیریت برکنار شدند. ما میدانیم دوران رئیسی از سیاهترین دورانها برای نظام آموزشی ایران بود یک نمونهاش مسموم سازی سریالی دانشآموزان بود برای نشان دادن ناکارآمدی دولت رییسی نیازی به آمار سازی و فرافکنی نیست و نباید خلط مبحث نمود. آقای نظری که دسترسی به اطلاعات و اسناد داشته و دارد چرا به تصفیه و پاکسازی در دهه شصت توسط همفکران اصلاحطلب خود نمیپردازد؟ و اسناد ۲۰ هزار معلم همسو با قیام ژینا را به ما نمیدهد؟
نکته آخر : معلمان و فعالان صنفی و حتی تشکلها که خود در بطن قضایا بوده و هزینه دادهاند و نبض مدارس در دستانشان هست چرا مقهور رسانههای اصلاحطلب میشوند و بدون سند ادعای یک مدیر سابق آموزش و پرورش را تکرار میکنند. ما اگر در مورد ادعاهای بدون سند واکنش نشان ندهیم آن موقع اخراج و بازنشسته کردن و سایر برخوردهای واقعی با معلمان عادی میگردد. رادیکال بودن به معنای رفتن به ریشههای پدیدههاست و کنشگران پیشرو باید رادیکال باشند.
🆔 https://tttttt.me/kashowra
✍ مهدی رشیدی، معلم
چندی پیش یکی از مدیران اصلاحطلب در دولت روحانی، رئیس مرکز روابط عمومی وزارت آموزشوپرورش، در گفتگو با اعتماد از خالصسازی مدارس و عزل و تنبیه ۲۰ هزار مدیر مدرسه در دولت سیزدهم به خاطر حمایت از قیام ژینا خبر داد. #رادیو_زمانه هم در گزارشی عجیب همین ادعا را تکرار و گفت ۷۰ هزار معلم خانهنشین شدهاند. در مورد این موضوع ذکر چند نکته الزامی است:
اول : مدیران آموزش و پرورش از صدر تا ذیل با نظر مثبت نهادهای امنیتی و مدیران و حتی معاونان با مجوز حراست به این سمت گماشته میشوند به عبارتی مدیر مدرسه شدن در جمهوری اسلامی قواعد و قوانینی دارد. باید وفاداری خود به این نظام را نشان بدهی تا بتوانی رانت وفاداری (مدیر مدرسه شدن) را دریافت کنی. در واقع مدیر مدرسه شدن هدیه رانت وفاداری است که مدیران دریافت میکنند. در این میان اندک مدیران توانمند هم به این سمت میرسند که استثنا و قابل احترام هستند ولی همه آنها در اصل کارگزار رسمی نظام آموزشی در مدرسه و مسئول اجرای سیاستهای ضدآموزشی در قالب بخشنامه و دستورالعملهای مرتجعانه هستند.
مدیر باید مطیع اداره باشد تا بتواند دانشآموزان رام و مطیع تربیت کند و معلمان را در چارچوب برنامههای کلی حکومت سامان دهد مدیری که اندکی استقلال داشته باشد به زودی تصفیه میشود متاسفانه این مدیران کم هستند و اغلب همسو با اداره و حراست عمل میکنند اغلب گزارشها که زمینه اخراج معلمان و دانشآموزان منتقد و معترض شدهاست را همین مدیران نوشتهاند اما مدیران باشرفی هم هستند که نانشان را به این ننگ نمیزنند اما شوربختانه کم هستند.
دوم : همه معلمان میدانند که به هنگام تغییر دولتها مدیران مناطق آموزشی و مدیران مدارس عوض میشوند و این موضوع در آموزشوپرورش در تمام دولتها مرسوم بوده است. هر دولتی که بر سر کار میآید نیروهای همسو و وفادار به خود که در ستادها فعال بودهاند را مدیر مدرسه قرار میدهند. فرقی نمیکند دولت خاتمی باشد، احمدینژاد یا روحانی و رئیسی. در واقع نهتنها در آموزشوپرورش بلکه در بقیه ادارات دولتی نیز همین اتفاق رخ میدهد. این رویه غلط آموزش و پرورش را به محل تصفیه حساب باندی تبدیل کرده و از موانع استقلال نهاد آموزش است.
سوم : قطعاً نمیتوان منکر همسویی و همراهی برخی مدیران مدارس در طول قیام ژینا با جامعه، دانشآموزان و معلمان شد. آن زنان و مردانی که به خاطر پست مدیریت نان خود را به خون کودکان نزدند. اما تعداد چنین مدیرانی در آموزشوپرورش بسیار اندک است. اغلب مدیران آموزشوپرورش بازوی سرکوب حاکمیت در مدارس هستند. اگر چنین نیرویی، یعنی 20 هزار مدیر مدرسه همسو با قیام ژینا، در آموزشوپرورش داشتیم وضعیت آموزشوپرورش امروز گلوبلبل بود و به این شکل نبود و دختران و زنان معلم اینقدر سرکوب نمیشدند.
چهارم : هر چه از دوران پساانتخاباتی میگذریم و به موسم تقسیم قدرت و غنائم نزدیک میشویم سروکله مدیران اصلاحطلبی همچون همین #مرتضی_نظری از راه میرسند تا با چنین مصاحبههایی و سو استفاده از قیام ژینا فضا را برای بازگشت خود و اعوانوانصارشان به قدرت فراهم نمایند.
پنجم : تفاوت بسیاری وجود دارد بین فعالان صنفی که بهواسطه فعالیت صنفی از کار اخراج، تعلیق و تبعید شدند یا معلمانی که بازنشسته اجباری شده یا از رتبهبندی محروم گشتند یا مدیران شریفی که در مقابل سرکوب ایستادند با مدیرانی که به علت وابستگی جناحی و دعواهای بین باندهای قدرت از مدیریت برکنار شدند یا معلمانی که به خاطر غیبت طولانی مدت از کار برکنار میشوند. بین این دو تفاوت بسیار است. نباید اجازه داد که چون این مدیران در دوران قیام ژینا جایشان را به مدیران همسو با دولت رئیسی دادند چنین به نظر برسد که علت همسویی با قیام از مدیریت برکنار شدند. ما میدانیم دوران رئیسی از سیاهترین دورانها برای نظام آموزشی ایران بود یک نمونهاش مسموم سازی سریالی دانشآموزان بود برای نشان دادن ناکارآمدی دولت رییسی نیازی به آمار سازی و فرافکنی نیست و نباید خلط مبحث نمود. آقای نظری که دسترسی به اطلاعات و اسناد داشته و دارد چرا به تصفیه و پاکسازی در دهه شصت توسط همفکران اصلاحطلب خود نمیپردازد؟ و اسناد ۲۰ هزار معلم همسو با قیام ژینا را به ما نمیدهد؟
نکته آخر : معلمان و فعالان صنفی و حتی تشکلها که خود در بطن قضایا بوده و هزینه دادهاند و نبض مدارس در دستانشان هست چرا مقهور رسانههای اصلاحطلب میشوند و بدون سند ادعای یک مدیر سابق آموزش و پرورش را تکرار میکنند. ما اگر در مورد ادعاهای بدون سند واکنش نشان ندهیم آن موقع اخراج و بازنشسته کردن و سایر برخوردهای واقعی با معلمان عادی میگردد. رادیکال بودن به معنای رفتن به ریشههای پدیدههاست و کنشگران پیشرو باید رادیکال باشند.
🆔 https://tttttt.me/kashowra
Telegram
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
منبع مستند اطلاعیه ها، بیانیه ها، فراخوانها و نامه های سرگشاده شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، این کانال می باشد. (مقالات ونوشته های افراد، گروهها و احزاب که از این کانال پخش شود، لزومادیدگاه شورا نیست.)
🔴 سکوتهای نابخشودنی+۵
✍️ دکتر #مرتضی_نظری
🔸 اگر انتشار رتبه ۵۴ ایران از بین ۵۸ کشور از نظر کیفیت یادگیری و سواد علوم و ریاضی در هر جای دنیا بود با واکنشی کمتر از پوزشخواهی رسمی مسؤلان از خانوادهها در رسانههای جمعی، بیان توضیح و کنارهگیری مسؤلان ذیربط همراه نبود چون عذرخواهی و پوزش خواستن در پیشگاه مردم، برای مسولان یک مهارت نرمِ مدیریتی به حساب میآید.
🔸اما در کشور ما ۶۰ روز از انتشار گزارش تیمز و پرلز و تنزل شدید کیفیت یادگیری و سواد پایه دانش آموزان گذشته و هیچ یک از مسؤلان آموزش و پرورش دولت انقلابی قبل و مسولان به اصطلاح اصلاح طلب فعلی به ویژه معاونت ابتدایی و سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی خم به ابروی مبارک نیاوردند، شرمنده نشدند و به جز کلیگویی و سخنرانیهای همایش پسند و بیخاصیت، هیچ توضیحِ آسیبشناسانه و اصلاحی به همراه بسته سیاستی و برنامه اقدامِ شفاف و زمانبندی شده ارائه نکردند.
🔸اما موضعِ سکوت و انفعال برخی گروهها در برابر این آمار تلخ، دور از انتظار است. مینویسم دور از از انتظار چون انتظار حوزه عمومی از ایشان بالاست:
گروه اول: اساتید و صاحبنظران علوم تربیتی و انجمن های علمی مرتبط با آموزش و پرورش
گروه دوم: انجمنهای اولیا و مربیان مدارس
گروه سوم: تشکلهای شناسنامهدار معلمان و فرهنگیان
گروه چهارم: اغلب رسانهها و خبرنگاران (جز تعداد کمی) در موضع سکوت بودند و جز اطلاع رسانی اصل خبر، روشنگری برای ریشهیابی مساله و مطالبه از مسولان را در اولویت قرار ندادند.
🔸برای مواجهه مسؤلانه و اصلاحی با ابرچالش افت سواد پایه و کیفیت یادگیری در مدارس چند پیشنهاد فوریتی به شرح زیر ارائه میشود:
۱. وزیر آموزش و پرورش
به ابلاغ دستور تشکیل کمیته اکتفا نکنند چون معاون اصلی شما در این خصوص با تیتر پرطمطراقِ "انتصاب یک استاد تمام دانشگاه در معاونت ابتدایی" منصوب شده و خیلی جدی نمیگیرد نه شما را و نه پذیرش مسؤلیت برای اقدام در این مورد را. لطفا جدیتر از خانمِ استاد تمام، برنامه و گزارش اقدام بخواهید تا زمین آموزش و پرورش را با زمین سخنرانیهای آکادمیک اشتباه نگیرد.
۲. آقای دکتر علی لطیفی
روحانی جوان و رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی برای خروج از خفا و ورود مسولانهتر به موضوع به ویژه در حوزه حماسهای که در سه سال اخیر بر سر کتابهای درسی خلق کردهاید. شما شخصیت متواضعی هستید و بهتر با این منطق دینی آشنایید که وقتی کسی در مسئولیتی نمیتواند، ماندن در آن صندلی غصب است. یا کاری کنید یا عرصه را به فرد شایسته تر از خود تحویل دهید.
۳. آقایان دکتر امانی طهرانی و دکتر علی محبی
دبیرکل شورای عالی و رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، ضمن تشکر از انتشار بیکموکاست گزارش مرکز تیمز و پرلز، لطفا با کمک بازوهای فکری پژوهشگاه و شورای عالی، به تشکیل کمیته مطالعه فوری و اصلاح سیاستگذاری آموزشی و همراهی فکریِ نزدیکتر برای چارهاندیشیِ ابرچالش اُفت سواد پایه بچه های ایران به ویژه در مقطع ابتدایی بیندیشید.
۴. انجمنهای علمی علوم تربیتی، اساتید و صاحبنظران دانشگاهها لطفا از حالت نظارهگری محض به حالت کُنش علمی تغییر فاز دهید و نهاد مدرسه را در این روزهای سخت تنها نگذارید. خانه فکری شما قطعا راهگشاست.
۵. از برخی کارکنان ستادیِ منحصراً "هماهنگ با مقام مافوق تحت هر شرایط" که بگذریم، آن دسته از کارشناسانِ ستاد و ادارات آموزش و پرورش و مدیران مدارس که بله قربانگوی هر سلیقهای از سوی مقام مافوق نیستند و از آمار تلخ افت سواد و یادگیری بچه های ایران در منطقه نگران میشوند و دغدغه بهبود و تحول دارند و به روزمرّگی دچار نشدند، وجود شما شاید از نقاط قوت آینده آپ باشد.
🔸 حتی اگر مسولان دچار سِرشدگی، بی تفاوتی و نگاه بالا به پایین بشوند، ما باید مدرسه و بچههای ایران و "ایران" را ببینیم و فعالانهتر به مسأله بغرنج پیش رو فکر و اقدام کنیم.
https://is.gd/rleoZg
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
✍️ دکتر #مرتضی_نظری
🔸 اگر انتشار رتبه ۵۴ ایران از بین ۵۸ کشور از نظر کیفیت یادگیری و سواد علوم و ریاضی در هر جای دنیا بود با واکنشی کمتر از پوزشخواهی رسمی مسؤلان از خانوادهها در رسانههای جمعی، بیان توضیح و کنارهگیری مسؤلان ذیربط همراه نبود چون عذرخواهی و پوزش خواستن در پیشگاه مردم، برای مسولان یک مهارت نرمِ مدیریتی به حساب میآید.
🔸اما در کشور ما ۶۰ روز از انتشار گزارش تیمز و پرلز و تنزل شدید کیفیت یادگیری و سواد پایه دانش آموزان گذشته و هیچ یک از مسؤلان آموزش و پرورش دولت انقلابی قبل و مسولان به اصطلاح اصلاح طلب فعلی به ویژه معاونت ابتدایی و سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی خم به ابروی مبارک نیاوردند، شرمنده نشدند و به جز کلیگویی و سخنرانیهای همایش پسند و بیخاصیت، هیچ توضیحِ آسیبشناسانه و اصلاحی به همراه بسته سیاستی و برنامه اقدامِ شفاف و زمانبندی شده ارائه نکردند.
🔸اما موضعِ سکوت و انفعال برخی گروهها در برابر این آمار تلخ، دور از انتظار است. مینویسم دور از از انتظار چون انتظار حوزه عمومی از ایشان بالاست:
گروه اول: اساتید و صاحبنظران علوم تربیتی و انجمن های علمی مرتبط با آموزش و پرورش
گروه دوم: انجمنهای اولیا و مربیان مدارس
گروه سوم: تشکلهای شناسنامهدار معلمان و فرهنگیان
گروه چهارم: اغلب رسانهها و خبرنگاران (جز تعداد کمی) در موضع سکوت بودند و جز اطلاع رسانی اصل خبر، روشنگری برای ریشهیابی مساله و مطالبه از مسولان را در اولویت قرار ندادند.
🔸برای مواجهه مسؤلانه و اصلاحی با ابرچالش افت سواد پایه و کیفیت یادگیری در مدارس چند پیشنهاد فوریتی به شرح زیر ارائه میشود:
۱. وزیر آموزش و پرورش
به ابلاغ دستور تشکیل کمیته اکتفا نکنند چون معاون اصلی شما در این خصوص با تیتر پرطمطراقِ "انتصاب یک استاد تمام دانشگاه در معاونت ابتدایی" منصوب شده و خیلی جدی نمیگیرد نه شما را و نه پذیرش مسؤلیت برای اقدام در این مورد را. لطفا جدیتر از خانمِ استاد تمام، برنامه و گزارش اقدام بخواهید تا زمین آموزش و پرورش را با زمین سخنرانیهای آکادمیک اشتباه نگیرد.
۲. آقای دکتر علی لطیفی
روحانی جوان و رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی برای خروج از خفا و ورود مسولانهتر به موضوع به ویژه در حوزه حماسهای که در سه سال اخیر بر سر کتابهای درسی خلق کردهاید. شما شخصیت متواضعی هستید و بهتر با این منطق دینی آشنایید که وقتی کسی در مسئولیتی نمیتواند، ماندن در آن صندلی غصب است. یا کاری کنید یا عرصه را به فرد شایسته تر از خود تحویل دهید.
۳. آقایان دکتر امانی طهرانی و دکتر علی محبی
دبیرکل شورای عالی و رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، ضمن تشکر از انتشار بیکموکاست گزارش مرکز تیمز و پرلز، لطفا با کمک بازوهای فکری پژوهشگاه و شورای عالی، به تشکیل کمیته مطالعه فوری و اصلاح سیاستگذاری آموزشی و همراهی فکریِ نزدیکتر برای چارهاندیشیِ ابرچالش اُفت سواد پایه بچه های ایران به ویژه در مقطع ابتدایی بیندیشید.
۴. انجمنهای علمی علوم تربیتی، اساتید و صاحبنظران دانشگاهها لطفا از حالت نظارهگری محض به حالت کُنش علمی تغییر فاز دهید و نهاد مدرسه را در این روزهای سخت تنها نگذارید. خانه فکری شما قطعا راهگشاست.
۵. از برخی کارکنان ستادیِ منحصراً "هماهنگ با مقام مافوق تحت هر شرایط" که بگذریم، آن دسته از کارشناسانِ ستاد و ادارات آموزش و پرورش و مدیران مدارس که بله قربانگوی هر سلیقهای از سوی مقام مافوق نیستند و از آمار تلخ افت سواد و یادگیری بچه های ایران در منطقه نگران میشوند و دغدغه بهبود و تحول دارند و به روزمرّگی دچار نشدند، وجود شما شاید از نقاط قوت آینده آپ باشد.
🔸 حتی اگر مسولان دچار سِرشدگی، بی تفاوتی و نگاه بالا به پایین بشوند، ما باید مدرسه و بچههای ایران و "ایران" را ببینیم و فعالانهتر به مسأله بغرنج پیش رو فکر و اقدام کنیم.
https://is.gd/rleoZg
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
Telegraph
سکوتهای نابخشودنی+۵
اگر انتشار رتبه ۵۴ ایران از بین ۵۸ کشور از نظر کیفیت یادگیری و سواد علوم و ریاضی در هر جای دنیا بود با واکنشی کمتر از پوزشخواهی رسمی مسؤلان از خانوادهها در رسانههای جمعی، بیان توضیح و کنارهگیری مسؤلان ذیربط همراه نبود چون عذرخواهی و پوزش خواستن در پیشگاه…