🔴 ستیز آموزش و پرورش #گیلان با قانون و عدل و انصاف با صدور حکم غیبت به جای مرخصی بدون حقوق برای #عزیز_قاسم_زاده
علیرغم اینکه برابر قانون هر یک از کارکنان دولت تا سه سال حق بهره مندی از مرخصی بدون حقوق را دارند، آموزش و پرورش گیلان با نادیده گرفتن درخواست مرخصی عزیز قاسم زاده به شماره ۹۴۵/ ۳۰۹۵۴ مورخه ۲۰ / ۱ / ۱۴۰۲ و شماره ۹۴۵/ ۳۲۳۵۵ مورخه ۲۷ / ۶ / ۱۴۰۲ به جای پاسخ به مرخصی و صدور حکم مرخصی بدون حقوق اقدام به صدور حکم غیبت نموده است و تاسف برانگیزتر اینکه در حکم صادره به نامه مدیران آموزشگاههای های شهید برزگر قاسم اباد وشهید مطهری سیاهکلرود در تاربخ ۲۷/۰۲/ ۱۴۰۲ اشاره نموده در حالیکه آموزش و پرورش منطقه پس از درخواست مرخصی عزیز قاسم زاده با علم به عدم حضور ایشان معلم جایگزین معرفی کرده و دیگر مدیر مدرسه صلاحیت اظهار نطر در خصوص معلم قبلی نداشته است لذا صدور چنین نامه و استناد به نامه های مذکور نوعی فرافکنی بوده است و از طرف دیگر به ابلاغیه اتهام هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری کارکنان آموزش و پرورش استان گیلان و رای آن هیات که قطعی نشده و قابلیت استناد برای صدور حکم نداشته متوسل شده است . صدور حکم غیبت به جای حکم مرخصی بدون حقوقّ نادیده گرفتن حقوق قانونی عزیز قاسم زاده و مدرکی دیگر دال بر نادیده گرفتن حقوق ایشان و نقض فاحش قانون توسط متولیان آموزش و پرورش استان گیلان است...
تا کی باید تاوان ستیز با قانون و عدالت را معلمانی چون عزیز قاسم زاده بپردازند؟
https://url1.io/s/Vpl2k
ما به کف خیابان برخواهیم گشت
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
علیرغم اینکه برابر قانون هر یک از کارکنان دولت تا سه سال حق بهره مندی از مرخصی بدون حقوق را دارند، آموزش و پرورش گیلان با نادیده گرفتن درخواست مرخصی عزیز قاسم زاده به شماره ۹۴۵/ ۳۰۹۵۴ مورخه ۲۰ / ۱ / ۱۴۰۲ و شماره ۹۴۵/ ۳۲۳۵۵ مورخه ۲۷ / ۶ / ۱۴۰۲ به جای پاسخ به مرخصی و صدور حکم مرخصی بدون حقوق اقدام به صدور حکم غیبت نموده است و تاسف برانگیزتر اینکه در حکم صادره به نامه مدیران آموزشگاههای های شهید برزگر قاسم اباد وشهید مطهری سیاهکلرود در تاربخ ۲۷/۰۲/ ۱۴۰۲ اشاره نموده در حالیکه آموزش و پرورش منطقه پس از درخواست مرخصی عزیز قاسم زاده با علم به عدم حضور ایشان معلم جایگزین معرفی کرده و دیگر مدیر مدرسه صلاحیت اظهار نطر در خصوص معلم قبلی نداشته است لذا صدور چنین نامه و استناد به نامه های مذکور نوعی فرافکنی بوده است و از طرف دیگر به ابلاغیه اتهام هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری کارکنان آموزش و پرورش استان گیلان و رای آن هیات که قطعی نشده و قابلیت استناد برای صدور حکم نداشته متوسل شده است . صدور حکم غیبت به جای حکم مرخصی بدون حقوقّ نادیده گرفتن حقوق قانونی عزیز قاسم زاده و مدرکی دیگر دال بر نادیده گرفتن حقوق ایشان و نقض فاحش قانون توسط متولیان آموزش و پرورش استان گیلان است...
تا کی باید تاوان ستیز با قانون و عدالت را معلمانی چون عزیز قاسم زاده بپردازند؟
https://url1.io/s/Vpl2k
ما به کف خیابان برخواهیم گشت
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
Telegraph
ستیز آموزش و پرورش گیلان با قانون و عدل و انصاف با صدور حکم غیبت به جای مرخصی بدون حقوق برای عزیز قاسمزاده
علیرغم اینکه برابر قانون هر یک از کارکنان دولت تا سه سال حق بهره مندی از مرخصی بدون حقوق را دارند، آموزش و پرورش گیلان با نادیده گرفتن درخواست مرخصی عزیز قاسمزاده به شماره ۹۴۵/ ۳۰۹۵۴ مورخه ۲۰ / ۱ / ۱۴۰۲ و شماره ۹۴۵/ ۳۲۳۵۵ مورخه ۲۷ / ۶ / ۱۴۰۲ به جای پاسخ…
اخراج عزیز قاسم زاده از سوی هیأت تجدید نظر تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش
هیأت تجدیدنظر تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش با تأیید موارد ۲۵ گانهی اتهامات مطرح شده برای #عزیز_قاسم_زاده خواننده و معلم زندانی، در رای صادر شده توسط هیأت بدوی، علیه این معلم با ذکر عبارت «مجموعاً به شرح ابلاغ اتهام و موارد احراز شده در رأی هیأت بدوی من حیثالمجموع به عنایت به دلایل معنونه محرز و مسلم دانسته»، اخراج قاسمزاده را تخفیف در مجازات او نامیده و در دلایل صدور آن نوشته: «آثار سو اداری و آموزشی و اجتماعی_عدم تنبه از محکومیت قبلی_ایجاد خدشه به امنیت داخلی و خارجی کشور توجه به میزان سنوات خدمات مشارالیه من حیثالمجموع متهم را مستحق تخفیف در مجازات دانسته و به اتفاق آرا به شرح مندرج در صدر گردشکار (اخراج از آموزش و پرورش) مبادرت به انشا رأی مینماید». این رأی در ۲۵ دیماه در زندان لاکان رشت به این معلم و خواننده زندانی ابلاغ شد.
برخی از موارد اتهامی عزیز قاسمزاده که در رأی صادره به آن استناد شده به قرار زیر است:
«عدم حضور در کلاس درس و حضور در تجمعات و تحصنهای غیرقانونی»
«ایراد سخنرانی در بین حاضرین و بیان سخنان ساختارشکنانه جهت تحریک سایرین و خواندن آواز با مضامین انحرافی»
این هئیت در ادامهی ذکر دلایل خود به فهرست بلندی از مصاحبههای عزیز قاسمزاده در مقاطع گوناگون اشاره دارد و نوشته:
«مصاحبه با شبکه معاند ایران اینترنشنال در راستای تحریم انتخابات، حوادث خوزستان، انتقاد از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم و زیر سئوال بردن مشروعیت نظام مقدس جمهوری اسلامی»، «پیرامون اعتراضات برخی از افراد تحت عنوان کارنامه سبزها در خصوص دلایل اعتراضات و تجمعات معلمان»، «مصاحبه با شبکه معاند ایران اینترنشنال پس از تجمع غیرقانونی برخی از فرهنگیان مقابل آموزش و پرورش استان گیلان مورخ ۱۴۰۰/۷/۳ که منجر به دستگیری و بازداشت وی گردید»،
«مصاحبه با شبکه معاند بیبیسی فارسی پیرامون تجمع برخی از معلمان در تاریخ ۱۴۰۰/۷/۳»، «مصاحبه با شبکه معاند VOA (صدای آمریکا) در تاریخ ۱۴۰۱/۱۱/۱۰»، ««مصاحبه با شبکه معاند بیبیسی در تاریخ ۱۴۰۱/۱۱/۱۱»، «انتشار مطالب ساختارشکنانه علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی در فضای مجازی جهت تشویش اذهان عمومی در خصوص آشوبها و ناآرامیهای پاییز ۱۴۰۱»، «مشارکت در همایش مجازی ضدامنیت ملی گفتگو برای نجات ایران به همراه ۴۲ عنصر ضد امنیت ملی که موجب بازتاب رسانهای در رسانه تروریستی ایران اینترنشنال گردیده است.»
شایان ذکر است عزیز قاسمزاده پیشتر در یادداشتی به ۲۵ اتهام هیأت تخلفات اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان علیه خود پاسخ حقوقی و مستدلی داده بود که با این وجود هیأت جدید نظر تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش مجدداً و بیتوجه به استدلالات حقوقی مطروحه، عیناً همان موارد ۲۵ گانهی اتهامات را مبنای تأیید رأی بدوی قرار داده است.
متن نقد شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران بر اتهامات انتسابی هیأت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری کارکنان اداره آموزش و پرورش استان گیلان علیه عزیز قاسمزاده و تصویر حکم اخیر هیأت تجدید نظر مبنی بر اخراج ایشان در صفحهی پیوست بازنشر شده است.
http://tinyurl.com/32kvmd3p
https://tttttt.me/kashowra
هیأت تجدیدنظر تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش با تأیید موارد ۲۵ گانهی اتهامات مطرح شده برای #عزیز_قاسم_زاده خواننده و معلم زندانی، در رای صادر شده توسط هیأت بدوی، علیه این معلم با ذکر عبارت «مجموعاً به شرح ابلاغ اتهام و موارد احراز شده در رأی هیأت بدوی من حیثالمجموع به عنایت به دلایل معنونه محرز و مسلم دانسته»، اخراج قاسمزاده را تخفیف در مجازات او نامیده و در دلایل صدور آن نوشته: «آثار سو اداری و آموزشی و اجتماعی_عدم تنبه از محکومیت قبلی_ایجاد خدشه به امنیت داخلی و خارجی کشور توجه به میزان سنوات خدمات مشارالیه من حیثالمجموع متهم را مستحق تخفیف در مجازات دانسته و به اتفاق آرا به شرح مندرج در صدر گردشکار (اخراج از آموزش و پرورش) مبادرت به انشا رأی مینماید». این رأی در ۲۵ دیماه در زندان لاکان رشت به این معلم و خواننده زندانی ابلاغ شد.
برخی از موارد اتهامی عزیز قاسمزاده که در رأی صادره به آن استناد شده به قرار زیر است:
«عدم حضور در کلاس درس و حضور در تجمعات و تحصنهای غیرقانونی»
«ایراد سخنرانی در بین حاضرین و بیان سخنان ساختارشکنانه جهت تحریک سایرین و خواندن آواز با مضامین انحرافی»
این هئیت در ادامهی ذکر دلایل خود به فهرست بلندی از مصاحبههای عزیز قاسمزاده در مقاطع گوناگون اشاره دارد و نوشته:
«مصاحبه با شبکه معاند ایران اینترنشنال در راستای تحریم انتخابات، حوادث خوزستان، انتقاد از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم و زیر سئوال بردن مشروعیت نظام مقدس جمهوری اسلامی»، «پیرامون اعتراضات برخی از افراد تحت عنوان کارنامه سبزها در خصوص دلایل اعتراضات و تجمعات معلمان»، «مصاحبه با شبکه معاند ایران اینترنشنال پس از تجمع غیرقانونی برخی از فرهنگیان مقابل آموزش و پرورش استان گیلان مورخ ۱۴۰۰/۷/۳ که منجر به دستگیری و بازداشت وی گردید»،
«مصاحبه با شبکه معاند بیبیسی فارسی پیرامون تجمع برخی از معلمان در تاریخ ۱۴۰۰/۷/۳»، «مصاحبه با شبکه معاند VOA (صدای آمریکا) در تاریخ ۱۴۰۱/۱۱/۱۰»، ««مصاحبه با شبکه معاند بیبیسی در تاریخ ۱۴۰۱/۱۱/۱۱»، «انتشار مطالب ساختارشکنانه علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی در فضای مجازی جهت تشویش اذهان عمومی در خصوص آشوبها و ناآرامیهای پاییز ۱۴۰۱»، «مشارکت در همایش مجازی ضدامنیت ملی گفتگو برای نجات ایران به همراه ۴۲ عنصر ضد امنیت ملی که موجب بازتاب رسانهای در رسانه تروریستی ایران اینترنشنال گردیده است.»
شایان ذکر است عزیز قاسمزاده پیشتر در یادداشتی به ۲۵ اتهام هیأت تخلفات اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان علیه خود پاسخ حقوقی و مستدلی داده بود که با این وجود هیأت جدید نظر تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش مجدداً و بیتوجه به استدلالات حقوقی مطروحه، عیناً همان موارد ۲۵ گانهی اتهامات را مبنای تأیید رأی بدوی قرار داده است.
متن نقد شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران بر اتهامات انتسابی هیأت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری کارکنان اداره آموزش و پرورش استان گیلان علیه عزیز قاسمزاده و تصویر حکم اخیر هیأت تجدید نظر مبنی بر اخراج ایشان در صفحهی پیوست بازنشر شده است.
http://tinyurl.com/32kvmd3p
https://tttttt.me/kashowra
Telegraph
بازنشر نقد شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران بر اتهامات انتسابی هیأت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری کارکنان اداره آموزش و…
شرح موضوع: هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری کارکنان اداره آموزش و پرورش گیلان ابلاغیهای مشتمل بر ۲۵ اتهام، در روز چهارشنبه ۱۴۰۲/۰۴/۰۷ در زندان لاکان رشت به عزیز قاسمزاده، معلم در بند، ابلاغ نموده است که بر این ابلاغیه ایرادات زیادی وارد است که حتی نگاهی…
یادداشت #عزیز_قاسم_زاده از زندان لاکان رشت
«در باب حکم اخراجم از معلمی توسط وزارت آموزش و پرورش»
وزارت آموزش و پرورش در ظلماتی سخت و تنگ فرو رفته است. این نهاد به عنوان متولی امر آموزش به ویژه در سالهای اخیر، شمشیر خود را بیش از همه سمت و سوی معلمانی نشانه رفته که سالهاست به مناصحت حاکمان برای جلوگیری از منازعت بیشتر آنها با آموزش و پرورش نشستهاند و در مضرات جانکاه بی توجهی به آموزش و تبعات سنگین آن بر فرآیندهای گوناگون جامعه و خطرات جبران ناپذیر تعطیلی آموزش رایگان، هر نوع مرارت را به جان خریدهاند. تصور عموم شاید اینگونه میبود که با توجه به احتضار و خسارتی که آموزش و پرورش سالهاست از این بی اعتنایی دچارش شده، این نهاد، فریادهای معلمان بیدار را سرمایهای برای خود بداند و دست اندرکان این وزارتخانه خدای را شاکر باشند که به پشتوانهی این حق خواهیها سهم آموزش و پرورش را در سیاستگذاریهای کلان ارتقا ببخشند تا جان فسرده و روح خمیدهی این نهاد، دریچهای به حیات و روشنی یابد. اما گمان باطل بود و هست که در این دعوا، متولیان آموزش و پرورش سمت و سوی دغدغهمندان آموزش بایستند. وقتی جایگاه این نهاد را افرادی با دغدغههای غیر آموزشی، برای صیانت از ارزشهای مغایر با اهداف آموزش و پرورش، پر کرده باشند و وزرای این نهاد در دورههای مختلف با گسترش خصوصی سازی آموزش، بیشترین سهم را در تعطیلی و دشمنی با اصل ۳۰ قانون اساسی ایفا کرده باشند، بدیهی است این نهاد نه تنها مدافع کنشگران صنفی نخواهد شد، بلکه در رقابتی سخت با عوامل بیرونی در تضییع حقوق معلمان، میخواهد در سکوی نخست آن تکیه زده باشد. نگارنده وقتی دادنامهی محکومیت قضایی خود را با مدعیات غیر بین، غیر حقوقی و معلم ستیزانهی هیئت تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش، کنار هم قرار میدهد، در شگفت می ماند که چگونه وزارت آموزش و پرورش برای محکومیت یک معلم به هزار رسیمان حِقد خود را آویخته و پرویزن عداوت را به شقیترین صورت ممکن بیخته تا بر دوست و دشمن پوشیده نماند که در غزای با معلمان مطالبه گر و حق طلب، گوی سبقت را از دست اندرکاران قضا ربوده است...
متن کامل این یادداشت را در لینک پیوست بخوانید
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
«در باب حکم اخراجم از معلمی توسط وزارت آموزش و پرورش»
وزارت آموزش و پرورش در ظلماتی سخت و تنگ فرو رفته است. این نهاد به عنوان متولی امر آموزش به ویژه در سالهای اخیر، شمشیر خود را بیش از همه سمت و سوی معلمانی نشانه رفته که سالهاست به مناصحت حاکمان برای جلوگیری از منازعت بیشتر آنها با آموزش و پرورش نشستهاند و در مضرات جانکاه بی توجهی به آموزش و تبعات سنگین آن بر فرآیندهای گوناگون جامعه و خطرات جبران ناپذیر تعطیلی آموزش رایگان، هر نوع مرارت را به جان خریدهاند. تصور عموم شاید اینگونه میبود که با توجه به احتضار و خسارتی که آموزش و پرورش سالهاست از این بی اعتنایی دچارش شده، این نهاد، فریادهای معلمان بیدار را سرمایهای برای خود بداند و دست اندرکان این وزارتخانه خدای را شاکر باشند که به پشتوانهی این حق خواهیها سهم آموزش و پرورش را در سیاستگذاریهای کلان ارتقا ببخشند تا جان فسرده و روح خمیدهی این نهاد، دریچهای به حیات و روشنی یابد. اما گمان باطل بود و هست که در این دعوا، متولیان آموزش و پرورش سمت و سوی دغدغهمندان آموزش بایستند. وقتی جایگاه این نهاد را افرادی با دغدغههای غیر آموزشی، برای صیانت از ارزشهای مغایر با اهداف آموزش و پرورش، پر کرده باشند و وزرای این نهاد در دورههای مختلف با گسترش خصوصی سازی آموزش، بیشترین سهم را در تعطیلی و دشمنی با اصل ۳۰ قانون اساسی ایفا کرده باشند، بدیهی است این نهاد نه تنها مدافع کنشگران صنفی نخواهد شد، بلکه در رقابتی سخت با عوامل بیرونی در تضییع حقوق معلمان، میخواهد در سکوی نخست آن تکیه زده باشد. نگارنده وقتی دادنامهی محکومیت قضایی خود را با مدعیات غیر بین، غیر حقوقی و معلم ستیزانهی هیئت تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش، کنار هم قرار میدهد، در شگفت می ماند که چگونه وزارت آموزش و پرورش برای محکومیت یک معلم به هزار رسیمان حِقد خود را آویخته و پرویزن عداوت را به شقیترین صورت ممکن بیخته تا بر دوست و دشمن پوشیده نماند که در غزای با معلمان مطالبه گر و حق طلب، گوی سبقت را از دست اندرکاران قضا ربوده است...
متن کامل این یادداشت را در لینک پیوست بخوانید
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
Telegraph
در باب حکم اخراجم از معلمی توسط وزارت آموزش و پرورش
به نام خداوند جان و خرد!
#عزیز_قاسم_زاده در مولانایش
عزیز ، " جان وفا برداشته؛ کار و دکان بگذاشته".
عزیز ، براستی " بی فریاد" زیستن نتواند، ایمن نشستن نداند "گر بُت پرستی باقیست".
او صدایی است که ،" غلغله در شهر فکنده". و در زندان " از بهرِ گشاییدن ابواب رسیده".
سنگِ بدَخشان لعل شده از قلب دریایی تو.
دُرافشانِ محبوس در اسارتِ خرد سوزان ! بخوان، به نام عشق، و " بشکن قدح باده"، بشکن " قفل زندان"، که اسیران قدرت نیز رها شوند.
" تو ز همه رنگ جدا بوده ای". این زیست توست و گواهان بسیار دانند، گر بد اندیشان رشک برند بر این " موج سخن".
عزیز، بشنو از دانش آموزانت که تئوری آزادگی را در کلاس و عمل به آن را در زندان از تو آموختند :
"چون که من از دست شدم در ره من شیشه منه
ور بِنهی ، پا بنهم ، هر چه بیابم شکنم".
🆔 https://tttttt.me/kashowra
عزیز ، " جان وفا برداشته؛ کار و دکان بگذاشته".
عزیز ، براستی " بی فریاد" زیستن نتواند، ایمن نشستن نداند "گر بُت پرستی باقیست".
او صدایی است که ،" غلغله در شهر فکنده". و در زندان " از بهرِ گشاییدن ابواب رسیده".
سنگِ بدَخشان لعل شده از قلب دریایی تو.
دُرافشانِ محبوس در اسارتِ خرد سوزان ! بخوان، به نام عشق، و " بشکن قدح باده"، بشکن " قفل زندان"، که اسیران قدرت نیز رها شوند.
" تو ز همه رنگ جدا بوده ای". این زیست توست و گواهان بسیار دانند، گر بد اندیشان رشک برند بر این " موج سخن".
عزیز، بشنو از دانش آموزانت که تئوری آزادگی را در کلاس و عمل به آن را در زندان از تو آموختند :
"چون که من از دست شدم در ره من شیشه منه
ور بِنهی ، پا بنهم ، هر چه بیابم شکنم".
🆔 https://tttttt.me/kashowra
برای #عزیز_قاسم_زاده
اصغر امیرزادگان
عزیز صادقانه و بدون در نظر گرفتن نوع نگرش فکری افراد صدای گویای تمام فعالین مدنی و صنفی بود که حقوق قانونی آنان مورد تضییع واقع شده و در بند بودند و البته هنوز هم از کنج زندان برایمان می نویسد و می خواند . . اغراق نیست اگر بگوییم در جتبش معلمان، این عزیز بود که فریاد مظلومیت همکاران دربند خود را با شهامت و صداقت و با قلم و بیان شیوایش متعکس می نمود . این فریاد رسا و صدای زیبا و صداقت کلامش بود که هیات رسبدگی به تخلفات اداری تاب نیاورد و با نادیده گرفتن سابقه خدمتی بیش از ۲۵ سال با اتهاماتی همچون آواز خوانی در تجمعات معلمان او را اخراج کرد که به یقین اگر این ظلم در حق همکاری دیگر می شد با قلم و نطق گویایش تمام قد به دفاع می ایستاد کما اینکه نه صرفا" در تنها مورد مشابه(اخراج با وجود سابقه خدمتی بیش از ۳۵ سال) درخصوص اخراج خانم انامی با وجود اینکه در دوران اجرای حکم ود، ساکت ننشست بلکه حتی از همکاراانی که با سابقه کمتر اخراج شده بودند و یا همکارانی که به بازنشستگی اجباری نائل شده بودند ، نیز دفاع نمود.... عزیز قاسم زاده به دلیل صدور بیانیه در حمایت از مردم لب تشنه خوزستان و مطالبه واکسیناسیون عمومی به تبلیغ علیه نظام متهم شد و بر خلاف قانون حتی برای یک اتهام دوبار محاکمه گردید و در حال گذراندن روزهای پایانی حبس خود می باشد. این روزها ذوق آزادی عزیز معلمان ایران را داشتیم که با خبری دیگر مواجه شدیم عزیز قاسم زاده محددا از سوی شعبه ۳ دادگاه انقلاب به دوسال و یک روز حبس و دوسال ممنوعیت از عضویت در گروههای سیاسی و اجتماعی محکوم شد .... به امید روزی که شااهد آزادی عزیز و دیگر عزیزان در بند باشیم.. باشد که مرام و معرفت عزیز شیوه تمام فعالین صنفی گردد چرا که این مرام و معرفت او بود که باعث می شد قلم و هنرش بی تبعیض و بی چشمداشت در خدمت همکاران فرهنگی اش قرار گیرد و برای یکایک همکاران دریندش قلم بزند یا بخواند.
#عزیز_قاسم_زاده
#فعال_صنفی_معلمان
#اصغر_امیرزادگان
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
اصغر امیرزادگان
عزیز صادقانه و بدون در نظر گرفتن نوع نگرش فکری افراد صدای گویای تمام فعالین مدنی و صنفی بود که حقوق قانونی آنان مورد تضییع واقع شده و در بند بودند و البته هنوز هم از کنج زندان برایمان می نویسد و می خواند . . اغراق نیست اگر بگوییم در جتبش معلمان، این عزیز بود که فریاد مظلومیت همکاران دربند خود را با شهامت و صداقت و با قلم و بیان شیوایش متعکس می نمود . این فریاد رسا و صدای زیبا و صداقت کلامش بود که هیات رسبدگی به تخلفات اداری تاب نیاورد و با نادیده گرفتن سابقه خدمتی بیش از ۲۵ سال با اتهاماتی همچون آواز خوانی در تجمعات معلمان او را اخراج کرد که به یقین اگر این ظلم در حق همکاری دیگر می شد با قلم و نطق گویایش تمام قد به دفاع می ایستاد کما اینکه نه صرفا" در تنها مورد مشابه(اخراج با وجود سابقه خدمتی بیش از ۳۵ سال) درخصوص اخراج خانم انامی با وجود اینکه در دوران اجرای حکم ود، ساکت ننشست بلکه حتی از همکاراانی که با سابقه کمتر اخراج شده بودند و یا همکارانی که به بازنشستگی اجباری نائل شده بودند ، نیز دفاع نمود.... عزیز قاسم زاده به دلیل صدور بیانیه در حمایت از مردم لب تشنه خوزستان و مطالبه واکسیناسیون عمومی به تبلیغ علیه نظام متهم شد و بر خلاف قانون حتی برای یک اتهام دوبار محاکمه گردید و در حال گذراندن روزهای پایانی حبس خود می باشد. این روزها ذوق آزادی عزیز معلمان ایران را داشتیم که با خبری دیگر مواجه شدیم عزیز قاسم زاده محددا از سوی شعبه ۳ دادگاه انقلاب به دوسال و یک روز حبس و دوسال ممنوعیت از عضویت در گروههای سیاسی و اجتماعی محکوم شد .... به امید روزی که شااهد آزادی عزیز و دیگر عزیزان در بند باشیم.. باشد که مرام و معرفت عزیز شیوه تمام فعالین صنفی گردد چرا که این مرام و معرفت او بود که باعث می شد قلم و هنرش بی تبعیض و بی چشمداشت در خدمت همکاران فرهنگی اش قرار گیرد و برای یکایک همکاران دریندش قلم بزند یا بخواند.
#عزیز_قاسم_زاده
#فعال_صنفی_معلمان
#اصغر_امیرزادگان
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در محکومیت احکام ضد بشری علیه فعالان صنفی و فعالان زنان #گیلان
🔸 شصت سال زندان برای فعالان در حوزه #زنان
🔸 بیست سال زندان برای فعالان در کانون صنفی #معلمان
ناعقلانیت قدرت، ناانسانیت نهادهای وابسته بدان را بازتولید میکند، ابتذال در این احکام، "داد" را شرمگین تاریخ ساخته است.
نادانی حاکم بر زعامت سیاسی جامعه مانع از آن شده است تا فهم شود، فرایند تبدیلِ ترس به خشم، در بین مردم چنان فزونی یافته، که "هر آنچه سخت است و استوار دود می کند و به هوا میبرد".
حکومت تنها حق راستین خود را "مجازات" کردن، با هر ابزاری و با هر سنتی که صلاح میداند، قلمداد میکند. این نگرش از آنجا نشات گرفته که، شهروند گرگ حکومت است، این منطق فرمانروایی مُردنی است.
انسان امروز، قربانی خواست غیراخلاقی ِسیاستورزیهای شما مبتنی بر بقا با مجاز شمردن هر ابزاری نخواهد شد.
حق زندگیخواهی، حق اعتراض، حق نافرمانی در برابر استبداد مطلق، حق فریاد، حق استقامت، حق بهره گیری از شور زیستن، حق خودبسندگی فردی و اجتماعی، ما و فعالیتهای صنفی و مردمگرایانهی ما را باز تولید میکند.
راهی که تاکنون برای رهایی و برابری طی کردهایم، راهی است برگشتناپذیر، "ما" دیگر "آنی" نمیشویم که خواستِ نا عقلانی فرمانروایی "زورمحور" شماست.
🔸 احکام اخیر صادره از سوی دستگاه قضا، علیه فعالان حوزه زنان، و پیشتر علیه فرهنگیان در #گیلان، لمپنیسم قلدرماب حاکمیت در بهرهگیری از خشونت محض علیه تمامی نارضایتیهایی است که مردم ایران در عرصههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی از خود نشان دادهاند. مردم آموختهاند، "از ترسیدن، بترسند. این یعنی: قدرت برساختن مردم.
🔸 شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، احکام ناعادلانه علیه فعالان حوزه زنان، #زهره_دادرس، #فروغ_سمیعنیا، #سارا_جهانی، #یاسمین_حشدری، #شیوا_شاه_سیا، #نگین_رضایی، #متین_یزدانی، #آزاده_چاووشیان، #زهرا_دادرس، #جلوه_جواهری، #هومن_طاهری
و اعضای کانون صنفی معلمان گیلان، #محمود_صدیقی_پور، #عزیز_قاسم_زاده، #علی_نهالی، #تیمور_باقری_کودکانی، #جواد_سعیدی، #طهماسب_سهرابی، #انوش_عادلی، #جهانبخش_لاجوردی، #غلامرضا_اکبر_زاده، #یداله_بهارستانی
قویا محکوم میکند
و اعلام میدارد این رویه، در اراده مردم تحتستم ایران، جهت به ثمر رساندن جنبش رهایی بخش و برابریطلب خویش، ذرهای خلل وارد نخواهد ساخت.
دهم فروردین ماه ۱۴۰۳
#ژن_ژیان_ئازادی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
🔸 شصت سال زندان برای فعالان در حوزه #زنان
🔸 بیست سال زندان برای فعالان در کانون صنفی #معلمان
ناعقلانیت قدرت، ناانسانیت نهادهای وابسته بدان را بازتولید میکند، ابتذال در این احکام، "داد" را شرمگین تاریخ ساخته است.
نادانی حاکم بر زعامت سیاسی جامعه مانع از آن شده است تا فهم شود، فرایند تبدیلِ ترس به خشم، در بین مردم چنان فزونی یافته، که "هر آنچه سخت است و استوار دود می کند و به هوا میبرد".
حکومت تنها حق راستین خود را "مجازات" کردن، با هر ابزاری و با هر سنتی که صلاح میداند، قلمداد میکند. این نگرش از آنجا نشات گرفته که، شهروند گرگ حکومت است، این منطق فرمانروایی مُردنی است.
انسان امروز، قربانی خواست غیراخلاقی ِسیاستورزیهای شما مبتنی بر بقا با مجاز شمردن هر ابزاری نخواهد شد.
حق زندگیخواهی، حق اعتراض، حق نافرمانی در برابر استبداد مطلق، حق فریاد، حق استقامت، حق بهره گیری از شور زیستن، حق خودبسندگی فردی و اجتماعی، ما و فعالیتهای صنفی و مردمگرایانهی ما را باز تولید میکند.
راهی که تاکنون برای رهایی و برابری طی کردهایم، راهی است برگشتناپذیر، "ما" دیگر "آنی" نمیشویم که خواستِ نا عقلانی فرمانروایی "زورمحور" شماست.
🔸 احکام اخیر صادره از سوی دستگاه قضا، علیه فعالان حوزه زنان، و پیشتر علیه فرهنگیان در #گیلان، لمپنیسم قلدرماب حاکمیت در بهرهگیری از خشونت محض علیه تمامی نارضایتیهایی است که مردم ایران در عرصههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی از خود نشان دادهاند. مردم آموختهاند، "از ترسیدن، بترسند. این یعنی: قدرت برساختن مردم.
🔸 شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، احکام ناعادلانه علیه فعالان حوزه زنان، #زهره_دادرس، #فروغ_سمیعنیا، #سارا_جهانی، #یاسمین_حشدری، #شیوا_شاه_سیا، #نگین_رضایی، #متین_یزدانی، #آزاده_چاووشیان، #زهرا_دادرس، #جلوه_جواهری، #هومن_طاهری
و اعضای کانون صنفی معلمان گیلان، #محمود_صدیقی_پور، #عزیز_قاسم_زاده، #علی_نهالی، #تیمور_باقری_کودکانی، #جواد_سعیدی، #طهماسب_سهرابی، #انوش_عادلی، #جهانبخش_لاجوردی، #غلامرضا_اکبر_زاده، #یداله_بهارستانی
قویا محکوم میکند
و اعلام میدارد این رویه، در اراده مردم تحتستم ایران، جهت به ثمر رساندن جنبش رهایی بخش و برابریطلب خویش، ذرهای خلل وارد نخواهد ساخت.
دهم فروردین ماه ۱۴۰۳
#ژن_ژیان_ئازادی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
علیرغم پایان مدت محکومیت، عزیز قاسمزاده به زندان بازگشت
در پی مخالفت دادستانی و دادیار ناظر بر زندان با مرخصی درمانی #عزیز_قاسم_زاده خواننده و معلم زندانی که یک سال زندان او به اتهام تبلیغ علیه نظام در تاریخ ۷ فروردین ۱۴۰۳به اتمام رسیده و میبایست ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ از زندان آزاد میشد، به دلیل عدم اعمال قانون تجمیع (مجازات اشد یا مجازات واحد) امروز پنج شنبه ۱۶ فروردین ایشان به #زندان_لاکان رشت بازگشت.
شایان ذکر است پس از انجام آزمایشات تازه در سال جدید به رغم استفاده از دارو طی چند ماه، متاسفانه psa قاسم زاده باز افزایش پیدا کرده و به بالای ۱۰ رسیده و طبق تجویز پزشک با این افزایش چند باره، احتمال مشکوک به ضایعات بدخیم در پروستات محتمل است و او می بایست بلافاصله برای ادامه درمان، MRI و cT و نمونه برداری از پروستات انجام دهد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
در پی مخالفت دادستانی و دادیار ناظر بر زندان با مرخصی درمانی #عزیز_قاسم_زاده خواننده و معلم زندانی که یک سال زندان او به اتهام تبلیغ علیه نظام در تاریخ ۷ فروردین ۱۴۰۳به اتمام رسیده و میبایست ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ از زندان آزاد میشد، به دلیل عدم اعمال قانون تجمیع (مجازات اشد یا مجازات واحد) امروز پنج شنبه ۱۶ فروردین ایشان به #زندان_لاکان رشت بازگشت.
شایان ذکر است پس از انجام آزمایشات تازه در سال جدید به رغم استفاده از دارو طی چند ماه، متاسفانه psa قاسم زاده باز افزایش پیدا کرده و به بالای ۱۰ رسیده و طبق تجویز پزشک با این افزایش چند باره، احتمال مشکوک به ضایعات بدخیم در پروستات محتمل است و او می بایست بلافاصله برای ادامه درمان، MRI و cT و نمونه برداری از پروستات انجام دهد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
یادداشت #عزیز_قاسم_زاده برای #رسول_بداقی از زندان لاکان رشت
🔴 برای رسول رسولانِ کنشگری صنفی ایران
رسول بداقی را در میان کنشگران صنفی از زوایای گوناگون باید ویژه و مهم ترین شخصیت صنفی ایران نامید. او به لحاظ شجاعت و بی پروایی و تقریر حقیقت و سهولت در پرداخت هزینه بی همتاست. از شروع فعالیتهای صنفی در اواخر دههی هفتاد تا امروز، زندانهای متعدد و طولانی را تجربه کرده، شغلش را از دست داده و بعد از هفت سال زندان بدون مرخصی، با حرارتی تمامتر به ادامهی فعالیت صنفی پرداخته است و بعد از آن نیز از ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ تا هم اکنون در زندان به سر میبرد و مهمتر اینکه بدون توجه به چگوگی واکنش دیگران در قبال خدمات و هزینههای او، هرگز نه کمترین شکوهای کرده و نه کوچکترین توقعی از کسی داشته است.
او در عین سرسختی نسبت به ایدهها و نظریاتش، در کار جمعی کوشاتر از هر کسی است و در امر تشکل سازی و کنشگری بیش از هر کسی تلاش کرده، وقت گذاشته و زحمت کشیده است. حتی دورههایی در زمینه تصویربرداری و تدوین را گذرانیده و این همه را بی مزد و منتی در خدمت صنف قرار داده است. آدمی به لحاظ خصایل انسانی طبیعی است که گاهی غمگین شود، گاهی از کسی دلشکسته و دلگیر و گاه خشمگین شود. اما اینکه کسی با چنین کارنامهای در عرصهی صنفی بی کمترین توقعی از کسی، مسیر مبارزه را طی کند و دچار ملال و یاس نشود، میتواند الگو و اسوه برای همگنانش باشد. حقیقت طلبی اقتضا میکند اعتراف کنم دست کم در میان کنشگران صنفی چنین شخصی را نیافتهام که تا این حد در مسیر هزینه و مبارزه، برای خود هیچ هم نخواسته باشد. گمان میکنم سایر دوستان و کنشگران صنفی دربارهی این ادعای من در حق رسول با من هم آوا و هم نظر باشند.
گاندی در کتاب «خدا آنگونه که من میفهمم» میگوید: من بر آن بودم که «خدا حقیقت است» و بعدتر به این نتیجه رسیدم که « حقیقت خداست ». با عنایت به این نکتهی ضروری است آدمی به هر حقیقتی که از ندا و وجدان درون بدو میرسد دست به اعترافی صمیمانه بزند. حال این حقیقت ممکن است خوشایند عدهای نباشد. گاهی آدمیان برای اینکه از ضعفهای خود فرار کنند، قوتهای دیگران آزارشان میدهد و آن را نشانه میگیرند. از همین رو تجربهای که من به مرور در این سالها به ویژه در دوران زندان بیشتر آموختهام این است که از رسول کنشگران صنفی «بی توقعی» را بیشتر و بیشتر بیاموزم. مسیر مبارزه سیاسی و اجتماعی و یا صنفی انتخاب فردی برای پیشبرد مقاصد شخصی نیست بلکه معطوف به یک آرمان جمعی و بشری است. از همین رو هرگونه هوای نفس و معطوف کردن این آرمانها به خویش، نقض غرض محسوب میشود. این انتخاب در درون خود انواع و اقسام ناملایمتیها را دارد. ملامت دشمنان را از یک سو و شماتت دوستان را از سوی دیگر در پی دارد. همراهانی گاه تا پای جان و گاه سست و ناتوان دارد. دوستانی همراه را دارد که به تدریج ممکن است به هر دلیلی دشمن شوند. مسیر مبارزه رهزن دل و دین است. از همین رو چنانچه در یاداشتی دیگر نگاشتهام، برای هر کنشگر صنفی و سیاسی و مدنی ضروری است که با ادبیات عرفانی غنی ما و بزرگان آن بیشتر و بیشتر مانوس باشد تا از دامهای پیش رو مصون بماند. خویشتن شناسی و شلاق بر ناکردهها و کردههای نادرست خود باید چون چراغی روشن، همیشه همراه ما باشد تا راه ضلالت را نپیماییم.
به رغم شکسته شدن حکم رسول بداقی در دیوان عالی و تعیین شعبه، انتظار میرفت او در اواخر اسفند آزاد شود؛ اما همچنان رسول بداقی زندانی است. او برای همهی ما از جان مایه گذاشته است. از کسی هم توقع حمایت و همراهی نداشته است. اما قدرشناسی اقتضایش این است که بیش از همیشه صدای او باشیم و آنقدر از رسول بداقی بگوییم و بنویسیم که هدیهی روز معلم امسال آزادی او باشد. نگارنده در یادداشتی دیگر این دو بیت مولانا را به رسول تقدیم کرده بودم که اکنون هم با این دو بیت این یادداشت را به پایان میبرم:
چو غلام آفتابم هم از آفتاب گویم
نه شبم نه شب پرستم که حدیث خواب گویم
چو رسول آفتابم به طریق ترجمانی
به نهان از او بپرسم به شما جواب گویم
عزیز قاسمزاده
پنجشنبه ۲٣ / ۰۱ / ۱۴۰٣
زندان لاکان - بند میثاق
https://bit.ly/3Jzvd9H
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
🔴 برای رسول رسولانِ کنشگری صنفی ایران
رسول بداقی را در میان کنشگران صنفی از زوایای گوناگون باید ویژه و مهم ترین شخصیت صنفی ایران نامید. او به لحاظ شجاعت و بی پروایی و تقریر حقیقت و سهولت در پرداخت هزینه بی همتاست. از شروع فعالیتهای صنفی در اواخر دههی هفتاد تا امروز، زندانهای متعدد و طولانی را تجربه کرده، شغلش را از دست داده و بعد از هفت سال زندان بدون مرخصی، با حرارتی تمامتر به ادامهی فعالیت صنفی پرداخته است و بعد از آن نیز از ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ تا هم اکنون در زندان به سر میبرد و مهمتر اینکه بدون توجه به چگوگی واکنش دیگران در قبال خدمات و هزینههای او، هرگز نه کمترین شکوهای کرده و نه کوچکترین توقعی از کسی داشته است.
او در عین سرسختی نسبت به ایدهها و نظریاتش، در کار جمعی کوشاتر از هر کسی است و در امر تشکل سازی و کنشگری بیش از هر کسی تلاش کرده، وقت گذاشته و زحمت کشیده است. حتی دورههایی در زمینه تصویربرداری و تدوین را گذرانیده و این همه را بی مزد و منتی در خدمت صنف قرار داده است. آدمی به لحاظ خصایل انسانی طبیعی است که گاهی غمگین شود، گاهی از کسی دلشکسته و دلگیر و گاه خشمگین شود. اما اینکه کسی با چنین کارنامهای در عرصهی صنفی بی کمترین توقعی از کسی، مسیر مبارزه را طی کند و دچار ملال و یاس نشود، میتواند الگو و اسوه برای همگنانش باشد. حقیقت طلبی اقتضا میکند اعتراف کنم دست کم در میان کنشگران صنفی چنین شخصی را نیافتهام که تا این حد در مسیر هزینه و مبارزه، برای خود هیچ هم نخواسته باشد. گمان میکنم سایر دوستان و کنشگران صنفی دربارهی این ادعای من در حق رسول با من هم آوا و هم نظر باشند.
گاندی در کتاب «خدا آنگونه که من میفهمم» میگوید: من بر آن بودم که «خدا حقیقت است» و بعدتر به این نتیجه رسیدم که « حقیقت خداست ». با عنایت به این نکتهی ضروری است آدمی به هر حقیقتی که از ندا و وجدان درون بدو میرسد دست به اعترافی صمیمانه بزند. حال این حقیقت ممکن است خوشایند عدهای نباشد. گاهی آدمیان برای اینکه از ضعفهای خود فرار کنند، قوتهای دیگران آزارشان میدهد و آن را نشانه میگیرند. از همین رو تجربهای که من به مرور در این سالها به ویژه در دوران زندان بیشتر آموختهام این است که از رسول کنشگران صنفی «بی توقعی» را بیشتر و بیشتر بیاموزم. مسیر مبارزه سیاسی و اجتماعی و یا صنفی انتخاب فردی برای پیشبرد مقاصد شخصی نیست بلکه معطوف به یک آرمان جمعی و بشری است. از همین رو هرگونه هوای نفس و معطوف کردن این آرمانها به خویش، نقض غرض محسوب میشود. این انتخاب در درون خود انواع و اقسام ناملایمتیها را دارد. ملامت دشمنان را از یک سو و شماتت دوستان را از سوی دیگر در پی دارد. همراهانی گاه تا پای جان و گاه سست و ناتوان دارد. دوستانی همراه را دارد که به تدریج ممکن است به هر دلیلی دشمن شوند. مسیر مبارزه رهزن دل و دین است. از همین رو چنانچه در یاداشتی دیگر نگاشتهام، برای هر کنشگر صنفی و سیاسی و مدنی ضروری است که با ادبیات عرفانی غنی ما و بزرگان آن بیشتر و بیشتر مانوس باشد تا از دامهای پیش رو مصون بماند. خویشتن شناسی و شلاق بر ناکردهها و کردههای نادرست خود باید چون چراغی روشن، همیشه همراه ما باشد تا راه ضلالت را نپیماییم.
به رغم شکسته شدن حکم رسول بداقی در دیوان عالی و تعیین شعبه، انتظار میرفت او در اواخر اسفند آزاد شود؛ اما همچنان رسول بداقی زندانی است. او برای همهی ما از جان مایه گذاشته است. از کسی هم توقع حمایت و همراهی نداشته است. اما قدرشناسی اقتضایش این است که بیش از همیشه صدای او باشیم و آنقدر از رسول بداقی بگوییم و بنویسیم که هدیهی روز معلم امسال آزادی او باشد. نگارنده در یادداشتی دیگر این دو بیت مولانا را به رسول تقدیم کرده بودم که اکنون هم با این دو بیت این یادداشت را به پایان میبرم:
چو غلام آفتابم هم از آفتاب گویم
نه شبم نه شب پرستم که حدیث خواب گویم
چو رسول آفتابم به طریق ترجمانی
به نهان از او بپرسم به شما جواب گویم
عزیز قاسمزاده
پنجشنبه ۲٣ / ۰۱ / ۱۴۰٣
زندان لاکان - بند میثاق
https://bit.ly/3Jzvd9H
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
Telegraph
برای رسول رسولانِ کنشگری صنفی ایران
رسول بداقی را در میان کنشگران صنفی از زوایای گوناگون باید ویژه و مهم ترین شخصیت صنفی ایران نامید. او به لحاظ شجاعت و بی پروایی و تقریر حقیقت و سهولت در پرداخت هزینه بی همتاست. از شروع فعالیتهای صنفی در اواخر دههی هفتاد تا امروز، زندانهای متعدد و طولانی…
یادداشت #عزیز_قاسم_زاده از زندان لاکان برای #امیرحسین_مرادی و #علی_یونسی
🔴 در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست...
هر گلی کاندر درون بویا بود
آن گل از اسرار کل گویا بود
بوی ایشان رغم اَنف منکِران
گِرد عالم می رود پرده دران
امیر حسین مرادی و علی یونسی دو جوان نخبه المپیادی متولد اواخر دهه هفتاد هستند که ۲۲ فروروردین امسال چهارمین سال حبس و زندان خود را سپری کردند. جوانانی با مدال طلای علمی در حالی که سنشان هنوز به بیست سال نرسیده بود، به ناگهان با انفرادیهای بسیار طولانی و بازجوییهای پی در پی مواجه شدند. آنان در یاداشتی که به مناسبت چهارمین سالروز دستگیریشان منتشر کردهاند، نوشتهاند: «ما در چهارمین سالگرد دستگیریمان تکرار میکنیم انتخاب ما، مقاومت کردن است هرچه قدرهم که این زندان ادامه پیدا کند.» امیر حسین مرادی و علی یونسی در توصیف لحظه دستگیری خود چنین مینویسند: «لحظه دستگیری، لحظه ورود به دنیایی جدید، لحظه انتخاب بود، مقاوت یا تسلیم. انتخابی میان دانشگاه و موفقیت شغلی و تحصیلی و مسیر هموار تا دانشگاههای برتر اروپا و آمریکا و یا زندان و سپری شدن سالهای جوانی و از دست دادن موقعیتهای علمی و تحصیلی. اما چگونه میتوان موقعیت تحصیلی را انتخاب کرد در حالی که هستند کودکانی که بدون آنکه هرگز انتخابی کرده باشند از تحصیل محروم ماندهاند و چگونه میتوان به زندگی در رفاه و شغل پردرآمد فکر کرد در حالی که بسیارند کسانی که درآمدشان کفاف تهیه غذای روزانه را نمیدهد. با نگاه به آنچه که مردم از دست میدهند، آنچه ما از دست میدادیم دیگر بزرگ نبود و غلبه بر شرایط دیگر سخت نبود. زندان بهای این انتخاب و سنگ محک آن است.»
متن پر از دغدغههای انسانی و انتخابگری زندگی فضیلتمندانه این دو جوان به رغم کم سن و سالی درسی بزرگ و معلمانه است که باید صمیمانه و فروتنانه از این دو سرفراز آموخت.
اینک پس از مرارتهای بسیار و انفرادیهای طولانی و چهار سال زندان، نه تنها اثری از خلل و شکست در اراده و ایمان آنها پیدا نشده بلکه استوارتر و محکمتر روی مواضع خود ایستادهاند. امیر حسین مرادی و علی یونسی اکنون ائتلافی از نجابتِ توأم با صلابت و استقامتند. میان کسانی که ناکام از آرزوهای بزرگ به حق یا نا حق، جامعه و مدیریت و سیاست حکومت را مسئول سرنوشت غمبار خود میدانند و ای بسا جز نق زدنی در پستوی خانه، صدایی از آنها شنیده نمیشود، بسیار فرق است با امیر حسین مرادی و علی یونسی که آگاهانه دست به انتخابی از میان محرومیت و ریاضت در راه آرمان متعالی و انسانی و یا نجات زندگی شخصی زدهاند. نه تنها بسیاری از هم سن و سالهای این دو در این سن انواع خیالها در حوصله بحر میپزند و رسیدن به تک تک تعلقات و آرزوهایشان را شماره میکنند که اکثر استادان آنها نیز اغلب میخواهند آکادمیسینی صرف باقی بمانند و نه روشنفکری دردمند و حقیقت خواه از همین رو جز توزیع مفاهیم درسی، هیچ رسالتی و شأنیتی برای خویش قائل نیستند اما امیر حسین مرادی و علی یونسی که هنوز مرز میان دبیرستان و دانشگاه را تازه میپیمودند، کوله باری سنگین و سهمگین از رنج و شکنج را بر شانههای نحیف خود هموار کردند و نه چون خستهای از طلب و بی قوت که رستهای از چنگ تعلقات و هوسها و آرزوهای جوانی، دلیریها و دلبریها کردند و بر آنها مرارتی سخت و شرارتی تلخ چنان بارید که ازنهفتنش دیگ سینه میجوشد. آنان از صورت گذشتهاند و از گلخن جَستهاند و جنّت معنا، گزیدهاند. نقد خویش را دیدهاند که مردانه فسونها و فسانهها را رها کردهاند و خود فسانهای جاودان شدهاند:
گر زصورت بگذرید ای دوستان
جنّتست و گلسِتان در گلسِتان
دزد و قلابست خصم نور کس بس
زین دو ای فریادرس، فریاد رس
هرکِش افسانه بخواند افسانه است
وآنکه دیدش نقد خود، مردانه است
برای این دو جوان دردمند که عافیت طلبی اختیار نکردند و از تیر طعنه و آه گوشه نشینان عافیت طلب حذر نکردند، حافظانه دعا میکنم:
یارب تو آن جوان دلاور نگاه دار
کز تیر آه گوشه نشینان حذر نکرد
عزیز قاسمزاده
سهشنبه ۲٨ /۱ /۱۴۰٣
زندان لاکان رشت – بند میثاق
https://bit.ly/3UkKC3N
🔹🔹🔹
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست...
هر گلی کاندر درون بویا بود
آن گل از اسرار کل گویا بود
بوی ایشان رغم اَنف منکِران
گِرد عالم می رود پرده دران
امیر حسین مرادی و علی یونسی دو جوان نخبه المپیادی متولد اواخر دهه هفتاد هستند که ۲۲ فروروردین امسال چهارمین سال حبس و زندان خود را سپری کردند. جوانانی با مدال طلای علمی در حالی که سنشان هنوز به بیست سال نرسیده بود، به ناگهان با انفرادیهای بسیار طولانی و بازجوییهای پی در پی مواجه شدند. آنان در یاداشتی که به مناسبت چهارمین سالروز دستگیریشان منتشر کردهاند، نوشتهاند: «ما در چهارمین سالگرد دستگیریمان تکرار میکنیم انتخاب ما، مقاومت کردن است هرچه قدرهم که این زندان ادامه پیدا کند.» امیر حسین مرادی و علی یونسی در توصیف لحظه دستگیری خود چنین مینویسند: «لحظه دستگیری، لحظه ورود به دنیایی جدید، لحظه انتخاب بود، مقاوت یا تسلیم. انتخابی میان دانشگاه و موفقیت شغلی و تحصیلی و مسیر هموار تا دانشگاههای برتر اروپا و آمریکا و یا زندان و سپری شدن سالهای جوانی و از دست دادن موقعیتهای علمی و تحصیلی. اما چگونه میتوان موقعیت تحصیلی را انتخاب کرد در حالی که هستند کودکانی که بدون آنکه هرگز انتخابی کرده باشند از تحصیل محروم ماندهاند و چگونه میتوان به زندگی در رفاه و شغل پردرآمد فکر کرد در حالی که بسیارند کسانی که درآمدشان کفاف تهیه غذای روزانه را نمیدهد. با نگاه به آنچه که مردم از دست میدهند، آنچه ما از دست میدادیم دیگر بزرگ نبود و غلبه بر شرایط دیگر سخت نبود. زندان بهای این انتخاب و سنگ محک آن است.»
متن پر از دغدغههای انسانی و انتخابگری زندگی فضیلتمندانه این دو جوان به رغم کم سن و سالی درسی بزرگ و معلمانه است که باید صمیمانه و فروتنانه از این دو سرفراز آموخت.
اینک پس از مرارتهای بسیار و انفرادیهای طولانی و چهار سال زندان، نه تنها اثری از خلل و شکست در اراده و ایمان آنها پیدا نشده بلکه استوارتر و محکمتر روی مواضع خود ایستادهاند. امیر حسین مرادی و علی یونسی اکنون ائتلافی از نجابتِ توأم با صلابت و استقامتند. میان کسانی که ناکام از آرزوهای بزرگ به حق یا نا حق، جامعه و مدیریت و سیاست حکومت را مسئول سرنوشت غمبار خود میدانند و ای بسا جز نق زدنی در پستوی خانه، صدایی از آنها شنیده نمیشود، بسیار فرق است با امیر حسین مرادی و علی یونسی که آگاهانه دست به انتخابی از میان محرومیت و ریاضت در راه آرمان متعالی و انسانی و یا نجات زندگی شخصی زدهاند. نه تنها بسیاری از هم سن و سالهای این دو در این سن انواع خیالها در حوصله بحر میپزند و رسیدن به تک تک تعلقات و آرزوهایشان را شماره میکنند که اکثر استادان آنها نیز اغلب میخواهند آکادمیسینی صرف باقی بمانند و نه روشنفکری دردمند و حقیقت خواه از همین رو جز توزیع مفاهیم درسی، هیچ رسالتی و شأنیتی برای خویش قائل نیستند اما امیر حسین مرادی و علی یونسی که هنوز مرز میان دبیرستان و دانشگاه را تازه میپیمودند، کوله باری سنگین و سهمگین از رنج و شکنج را بر شانههای نحیف خود هموار کردند و نه چون خستهای از طلب و بی قوت که رستهای از چنگ تعلقات و هوسها و آرزوهای جوانی، دلیریها و دلبریها کردند و بر آنها مرارتی سخت و شرارتی تلخ چنان بارید که ازنهفتنش دیگ سینه میجوشد. آنان از صورت گذشتهاند و از گلخن جَستهاند و جنّت معنا، گزیدهاند. نقد خویش را دیدهاند که مردانه فسونها و فسانهها را رها کردهاند و خود فسانهای جاودان شدهاند:
گر زصورت بگذرید ای دوستان
جنّتست و گلسِتان در گلسِتان
دزد و قلابست خصم نور کس بس
زین دو ای فریادرس، فریاد رس
هرکِش افسانه بخواند افسانه است
وآنکه دیدش نقد خود، مردانه است
برای این دو جوان دردمند که عافیت طلبی اختیار نکردند و از تیر طعنه و آه گوشه نشینان عافیت طلب حذر نکردند، حافظانه دعا میکنم:
یارب تو آن جوان دلاور نگاه دار
کز تیر آه گوشه نشینان حذر نکرد
عزیز قاسمزاده
سهشنبه ۲٨ /۱ /۱۴۰٣
زندان لاکان رشت – بند میثاق
https://bit.ly/3UkKC3N
🔹🔹🔹
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
Telegraph
در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست... یادداشت عزیز قاسمزاده از زندان لاکان برای امیرحسین مرادی و علی یونسی
هر گلی کاندر درون بویا بودآن گل از اسرار کل گویا بود بوی ایشان رغم اَنف منکِرانگِرد عالم می رود پرده دران امیر حسین مرادی و علی یونسی دو جوان نخبه المپیادی متولد اواخر دهه هفتاد هستند که ۲۲ فروروردین امسال چهارمین سال حبس و زندان خود را سپری کردند. جوانانی…
🔴 خبر فوری:
#عزیز_قاسم_زاده خواننده و معلم زندانی دقایقی پیش، اول اردیبهشت ۱۴۰۳ برای ۱۰ روز به مرخصی درمانی اعزام شد.
🔸 عزیز قاسمزاده به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال زندان محکوم شده بود که علیرغم پایان مدت محکومیت در تاریخ ۷ فروردین ۱۴۰۳ تا کنون آزاد نشده است.
🔸 شایان ذکر است با احتساب ۱۹ روز بازداشت موقت و انجام تجمیع، عزیز قاسمزاده می بایست در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ آزاد میشد اما تا این لحظه تجمیع پروندهی این خواننده و معلم زندانی بر اساس قانون مجازات واحد (مجازات اشد) انجام نشده است و با شدت یافتن بیماری پروستات، جان و سلامت وی به خطر افتاده است.
🔸 #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران از مسؤلان قضایی انتظار دارد که طبق قانون، با تجمیع پرونده و آزادی همیشگی این معلم هنرمند، شرایطی پیش آورند تا روند درمان او بیرون زندان با آرامش انجام شود.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹 نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
#عزیز_قاسم_زاده خواننده و معلم زندانی دقایقی پیش، اول اردیبهشت ۱۴۰۳ برای ۱۰ روز به مرخصی درمانی اعزام شد.
🔸 عزیز قاسمزاده به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال زندان محکوم شده بود که علیرغم پایان مدت محکومیت در تاریخ ۷ فروردین ۱۴۰۳ تا کنون آزاد نشده است.
🔸 شایان ذکر است با احتساب ۱۹ روز بازداشت موقت و انجام تجمیع، عزیز قاسمزاده می بایست در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ آزاد میشد اما تا این لحظه تجمیع پروندهی این خواننده و معلم زندانی بر اساس قانون مجازات واحد (مجازات اشد) انجام نشده است و با شدت یافتن بیماری پروستات، جان و سلامت وی به خطر افتاده است.
🔸 #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران از مسؤلان قضایی انتظار دارد که طبق قانون، با تجمیع پرونده و آزادی همیشگی این معلم هنرمند، شرایطی پیش آورند تا روند درمان او بیرون زندان با آرامش انجام شود.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹 نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews