#مدارس_کانکسی
#کمبود_فضای_آموزشی
#معضلات_حضور_خیرین_مدرسەساز
✍ غیاث نعمتی - سنندج
زمستان ١٤٠٢ برای مهمانی و دیدار با اقوام راهی روستای "ذلکە" در مسیر سنندج - دیواندرە شدم. روستایی دور، کوچک و البتە بسیار دلنشین و خوش آبوهوا در منطقەی زیبای سارال کە دلربایی آن نگاە هر رهگذری را مجذوب خود میکند. از آن زیباتر سکوت و آرامش حاکم بر روستا و خونگرمی و محبت بیریای ساکنان ذلکە است کە روح انسان را بە وجد میآورد.
بە جهت سابقەی درخشان و بە یمن شخصیتهای تاثیرگذار و صاحباندیشەای کە از این روستای کوچک و محروم برخاستەاند مردم آن از آگاهی و درک بالایی برخوردارند و بازار مطالعە، نقل تاریخ و سرودن شعر همچنان برپاست، کە همین مسئلە بە همراە صفای باطن مردمانش فضایی غنی و سرشار از صمیمیت برای مصافحت و ملازمت فراهم ساختە بود و شبی بەیادماندنی را رقم زد. در خلال بحثها، بە جهت حساسیتی کە روی مسئلە آموزش دارم از وضعیت مدرسە، معلم و دانشآموزان روستا پرسیدم، کە معلوم شد کلاس درس در کانکس برگزار میشود و معلم هم مستاجر و همخانەی پیرمرد تنهای روستا شدە است. فردای آن شب رفتم جلو مدرسە و با دیدن کانکس یاد گفتەهای مسولان آ.پ افتادم کە سالهاست وعدە خداحافظی با مدارس کانکسی و کَپَری میدهند اما با همەی این وعدهها و بەرغم بلندپروازیهای مسولان ردەبالای حکومتی برای تبدیل شدن به قطب علمی منطقه و خاورمیانە، نه فقط کودکان "ذلکه" بلکه هزاران کودک معصوم بلوچستان، خوزستان، کوردستان، آذربایجان، ایلام و... هنوز در کانکس و کپر درس میخوانند. اینکه چرا همچنان مدرسههای کانکسی و کَپَری عرضاندام میکنند یا 30درصد مدارس تخریبیاند (و هر لحظه جان 5 میلیون کودک در خطر است) و یا بخش قابل توجهی از مدرسەها دوشیفتەاند، تنها یک دلیل واضح دارد و آن اینکه "حق آموزش رایگان و باکیفیت" از سوی حاکمیت نادیده گرفته شده و آموزش روزبهروز کالاییتر میشود. در چارچوب چنین رویکردی است که دولت از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی کردە و برای ساخت مدارس ولو بسیار کوچک و کمهزینه، دست به دامان خیرین میشود.
که از چند جهت قابل نقد جدیست:
١- حضور تدریجی و پررنگ خیرین در عرصە مدرسەسازی منجر بە سلب مسئولیت دولت از وظیفە قانونی خود در تامین فضاهای آموزشی گردیدە، تا جایی کە برای ساخت یا بازسازی هر مدرسەای لاجرم باید خیری پیدا بشود تا کار شروع شود. نتیجە چنین روندی این شدە کە اگر در معدود مواردی هم دولت اندک مشارکتی در ساخت یا تعمیر مدرسەای داشتە باشد بە گونەای روی آن تبلیغ و مانور انجام میدهد کە انگار لطف و بخشش بزرگی انجام دادە است
٢- در کنار خیرین مدرسازی کە بنا بە احساسات پاک انسانی و اندیشەهای مترقی بە این عرصە ورود کردەاند، افراد و نهادهایی هستند کە عمدتا اغراض و انگیزەهای غیرآموزشی را دنبال میکنند:
الف- عدەای از آنها کە شرکتها، سرمایەهای عظیم و موسسات آموزشی در اختیار دارند با مشارکت در مدرسەسازی از مواهبی چون معافیت مالیاتی، روابط و رانتهای ویژە برخوردار میشوند (کە خود بە بازتولید نابرابری و تبعیض میانجامد)
ب- برخی هم بە دنبال تزریق و تحمیل ایدئولوژی و اندیشەی خود بە مردمان پیرامون، اتنیکها و اقلیتهای دینی و مذهبی هستند. آنها اندیشەهای خود را از طریق نحوە انتخاب منطقە و جامعە هدف، شیوە جذب دانشآموزان، نامگذاری مدرسە و شروطی کە برای ادارە و فعالیت آن میگذارند، اعمال میکنند. برای نمونە در یکی از مدارس، موسس مدرسە حتی در شیوە تدریس و کلاسداری معلمان هم دخالت میکرد. امسال هم نامگذاری جدید یکی از مدارس موفق و خوشنام سنندج (بە اصرار خیر) سبب بحرانآفرینی و سرگشتگی معلمان، اولیا و دانشآموزان آن گردید.
نتیجە:
١- نگاە صدقەای بە آموزشوپرورش باید برداشتە شود و مسئولیت مدرسەسازی و تامین فضاهای استاندارد آموزشی، مطابق قانون اساسی بە دولت بازگرداندە شود.
٢- اگر هم در معدود مواردی ساخت مدرسەای بە خیری واگذار شد، آموزشوپرورش موظف است خیر را توجیە کند و وی را در جریان شرایط جغرافیایی، فرهنگ، اعتقادات و حساسیتهای آن روستا یا منطقە قرار دهد.
٣- لازم است تکتک شهروندان، معلمان و تشکلهای صنفی نسبت بە هر شکل از خصوصیسازی بەویژە در حوزە آموزش حساس باشند و اجازە ندهند حاکمیت بە بهانە مردمیسازی امور، از زیر بار مسئولیتهای ذاتی خود شانە خالی کند.
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
@kashowranews
#کمبود_فضای_آموزشی
#معضلات_حضور_خیرین_مدرسەساز
✍ غیاث نعمتی - سنندج
زمستان ١٤٠٢ برای مهمانی و دیدار با اقوام راهی روستای "ذلکە" در مسیر سنندج - دیواندرە شدم. روستایی دور، کوچک و البتە بسیار دلنشین و خوش آبوهوا در منطقەی زیبای سارال کە دلربایی آن نگاە هر رهگذری را مجذوب خود میکند. از آن زیباتر سکوت و آرامش حاکم بر روستا و خونگرمی و محبت بیریای ساکنان ذلکە است کە روح انسان را بە وجد میآورد.
بە جهت سابقەی درخشان و بە یمن شخصیتهای تاثیرگذار و صاحباندیشەای کە از این روستای کوچک و محروم برخاستەاند مردم آن از آگاهی و درک بالایی برخوردارند و بازار مطالعە، نقل تاریخ و سرودن شعر همچنان برپاست، کە همین مسئلە بە همراە صفای باطن مردمانش فضایی غنی و سرشار از صمیمیت برای مصافحت و ملازمت فراهم ساختە بود و شبی بەیادماندنی را رقم زد. در خلال بحثها، بە جهت حساسیتی کە روی مسئلە آموزش دارم از وضعیت مدرسە، معلم و دانشآموزان روستا پرسیدم، کە معلوم شد کلاس درس در کانکس برگزار میشود و معلم هم مستاجر و همخانەی پیرمرد تنهای روستا شدە است. فردای آن شب رفتم جلو مدرسە و با دیدن کانکس یاد گفتەهای مسولان آ.پ افتادم کە سالهاست وعدە خداحافظی با مدارس کانکسی و کَپَری میدهند اما با همەی این وعدهها و بەرغم بلندپروازیهای مسولان ردەبالای حکومتی برای تبدیل شدن به قطب علمی منطقه و خاورمیانە، نه فقط کودکان "ذلکه" بلکه هزاران کودک معصوم بلوچستان، خوزستان، کوردستان، آذربایجان، ایلام و... هنوز در کانکس و کپر درس میخوانند. اینکه چرا همچنان مدرسههای کانکسی و کَپَری عرضاندام میکنند یا 30درصد مدارس تخریبیاند (و هر لحظه جان 5 میلیون کودک در خطر است) و یا بخش قابل توجهی از مدرسەها دوشیفتەاند، تنها یک دلیل واضح دارد و آن اینکه "حق آموزش رایگان و باکیفیت" از سوی حاکمیت نادیده گرفته شده و آموزش روزبهروز کالاییتر میشود. در چارچوب چنین رویکردی است که دولت از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی کردە و برای ساخت مدارس ولو بسیار کوچک و کمهزینه، دست به دامان خیرین میشود.
که از چند جهت قابل نقد جدیست:
١- حضور تدریجی و پررنگ خیرین در عرصە مدرسەسازی منجر بە سلب مسئولیت دولت از وظیفە قانونی خود در تامین فضاهای آموزشی گردیدە، تا جایی کە برای ساخت یا بازسازی هر مدرسەای لاجرم باید خیری پیدا بشود تا کار شروع شود. نتیجە چنین روندی این شدە کە اگر در معدود مواردی هم دولت اندک مشارکتی در ساخت یا تعمیر مدرسەای داشتە باشد بە گونەای روی آن تبلیغ و مانور انجام میدهد کە انگار لطف و بخشش بزرگی انجام دادە است
٢- در کنار خیرین مدرسازی کە بنا بە احساسات پاک انسانی و اندیشەهای مترقی بە این عرصە ورود کردەاند، افراد و نهادهایی هستند کە عمدتا اغراض و انگیزەهای غیرآموزشی را دنبال میکنند:
الف- عدەای از آنها کە شرکتها، سرمایەهای عظیم و موسسات آموزشی در اختیار دارند با مشارکت در مدرسەسازی از مواهبی چون معافیت مالیاتی، روابط و رانتهای ویژە برخوردار میشوند (کە خود بە بازتولید نابرابری و تبعیض میانجامد)
ب- برخی هم بە دنبال تزریق و تحمیل ایدئولوژی و اندیشەی خود بە مردمان پیرامون، اتنیکها و اقلیتهای دینی و مذهبی هستند. آنها اندیشەهای خود را از طریق نحوە انتخاب منطقە و جامعە هدف، شیوە جذب دانشآموزان، نامگذاری مدرسە و شروطی کە برای ادارە و فعالیت آن میگذارند، اعمال میکنند. برای نمونە در یکی از مدارس، موسس مدرسە حتی در شیوە تدریس و کلاسداری معلمان هم دخالت میکرد. امسال هم نامگذاری جدید یکی از مدارس موفق و خوشنام سنندج (بە اصرار خیر) سبب بحرانآفرینی و سرگشتگی معلمان، اولیا و دانشآموزان آن گردید.
نتیجە:
١- نگاە صدقەای بە آموزشوپرورش باید برداشتە شود و مسئولیت مدرسەسازی و تامین فضاهای استاندارد آموزشی، مطابق قانون اساسی بە دولت بازگرداندە شود.
٢- اگر هم در معدود مواردی ساخت مدرسەای بە خیری واگذار شد، آموزشوپرورش موظف است خیر را توجیە کند و وی را در جریان شرایط جغرافیایی، فرهنگ، اعتقادات و حساسیتهای آن روستا یا منطقە قرار دهد.
٣- لازم است تکتک شهروندان، معلمان و تشکلهای صنفی نسبت بە هر شکل از خصوصیسازی بەویژە در حوزە آموزش حساس باشند و اجازە ندهند حاکمیت بە بهانە مردمیسازی امور، از زیر بار مسئولیتهای ذاتی خود شانە خالی کند.
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
@kashowranews