🔴 #بیانیه_شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران و #فراخوان_تجمع_اعتراض به عدم اجرای همسانسازی، رتبهبندی، بازداشتهای غیر قانونی فعالان صنفی و سناریوسازیهای صدا و سیما
بهنام خداوند جان و خرد
همکاران گرانقدر، مردم شریف ایران!
بیش از دو دهه است که معلمان ایران و نمایندگان آنها در تشکلهای صنفی، در چهارچوب قوانین موضوعه کشور به روشهای مختلف _همواره مصرانه و صریح_ مطالبات خود را پیگیری کردهاند؛ مطالباتی که علاوه بر کرامت و معیشت فرهنگیان، کرامت و حقوق بدیهی دانشآموزان و فرزندان این مرز و بوم، منجمله امکانات آموزشی رایگان، کیفی و مطابق با استانداردهای روز را نیز شامل میشود.
جای تاسف است که در تمام این سالها، مسئولانِ امر، همواره و در هرحرکت قانونی، مشروع و حقطلبانهی فرهنگیان، آن روشهای قانونی را نادرست تلقی کرده و در هر کدام از این کنشها، چند نفر از معلمان را بازداشت کردهاند.
ما بارها از مسئولان خواستهایم که با نبستنِ راهِ گفتگو ومذاکره، حرفهای ما را بشنوند و درصدد رفع معضلات برآیند.
ما در تمامی جلسات، معضلات و کمبودها را مشخص کرده و راه حلهای عملی ارائه کردهایم، با اینکه در بادی امر، سخنانمان را پذیرفتهاند، امّا هیچگاه به قولهای خود عمل نکردهاند.
برای شنیدهشدن مطالباتمان، طومارها و نامهها نوشته و تحویل دادهایم و نهایتاً و علیرغم میل باطنی مجبور به برگزاری تجمعات اعتراضیِ قانونی شدهایم تا شاید به خواب رفتگان صدای ما را بشنوند.
در سال ۱۴۰۰، اعتراضات سراسری معلمان در ۲۰۰ شهر برگزار شد و خواستههای قانونی فرهنگیان صریحاً و به بانگ بلند اعلام گردید.
این تجمعات، مدنی، مسالمتآمیز و مبتنی بر اصل ۲۷ قانون اساسی، با اینکه دستاورد بزرگی برای معلمان و کلیت جنبش مطالباتی کشور محسوب شده و در تاریخ مبارزات صنفی و مدنی به یادگار خواهد ماند، هیچگاه پاسخ مناسب دریافت نکرد. تجمعاتی که فارغ از نتایج ملموس مادی، روحیه کرامت و اعتبار و شکوه حقخواهی و عدالتطلبی را در پیکرهی جامعه تقویت کرد.
عظمت و شکوه تجمعات اعتراضی معلمان در سراسر کشور نمیتوانست از دید هیچ ناظری مغفول بماند، امّا مسئولان در دولت و مجلس، اینبار نیز طوری رفتار کردند که انگار صدای ما را نشنیدهاند.
نکتهی قابل تامل اینجاست که مسئولان در ادوار مختلف_با تفاوت در گرایش و سلایق سیاسی و مدیریتی شان_ در یک مورد اتفاقِ نظر داشتند و آن هم در شیوه (پاسخنگویی) آنان بود. آنها، بهاتفاق با خواستههای قانونیِ ما با یک روشِ واحد برخورد کردند:
"سرکوب و بازداشت فعالان صنفی معلمان و پروندهسازی، و اخیراً سناریوسازی علیه بهترین معلمان ایران".
طُرفه اینکه بهخوبی میدانند، سرکوب و بازداشت هیچ حاصلی جز تخریب آخرین بقایای دیوارهای اعتماد به مسئولان نداشته و اتفاقاً ارادهی معلمان را برای مطالبهی خواستههای برحق تقویت کردهاست.
در چند ماه گذشته و در پی برگزاری تجمعات سراسری معلمان، اتهامزنی و سناریوسازی امنیتی علیه فعالان صنفی معلمان و کارگران، بهعنوان آخرین حربه برای تقابل با اعتراضات و مطالبات صنفی، به مجموعهی روشهای سرکوب افزوده شدهاست.
همگان میدانند که این روشها، هیچگاه افکار عمومی را قانع نکرده و به مصداقِ قول مولاناً "از قضا سرکنگبین صفرا فزود" نگاه جامعه را نسبت به سناریوسازان منفیتر کردهاست، همچنین ایننکته را به ذهن تداعی نموده که مگر پیشتر، توانستهاند از این روشهای نخنماشده، سودی ببرند!؟
از سوی دیگر، خواستهی معلمان تلاشگر و فرهیختهی این خاک عزیز، فضیلت ِ دانش، زیستن با کرامت، معیشت و رفاه همگانی است، یقیناً این خواستهها با مُسکنهای کم اثر و موقت قابل حل نیستند و یا با حملههایی از جنس سرکوب و سناریوسازی، فراموش شدنی نیستند و مرتفع نخواهند شد.
ساختارهای ناکارآمد اجرایی و سازمانی که برای خوشخدمتی به بالادستیها و ارباب قدرت و ثروت، تلاش میکنند که مطالبهگری کانونها و انجمنهای صنفی معلمان را به جریانیهای سیاسی داخلی و خارجی نسبت دهند، تنها و تنها یک پیام را به جامعه منتقل میکنند:
"درماندگی و ناکارآمدی ساختار اجرایی و مدیریتی کشور برای پاسخ به خواستههای قانونی معلمان! از جمله اصل سیام قانون اساسی، همسانسازی حقوق بازنشستگان و اجرای قانون رتبهبندی" و...
🔺صفحه اول
ادامه در صفحه بعد ⤵️
بهنام خداوند جان و خرد
همکاران گرانقدر، مردم شریف ایران!
بیش از دو دهه است که معلمان ایران و نمایندگان آنها در تشکلهای صنفی، در چهارچوب قوانین موضوعه کشور به روشهای مختلف _همواره مصرانه و صریح_ مطالبات خود را پیگیری کردهاند؛ مطالباتی که علاوه بر کرامت و معیشت فرهنگیان، کرامت و حقوق بدیهی دانشآموزان و فرزندان این مرز و بوم، منجمله امکانات آموزشی رایگان، کیفی و مطابق با استانداردهای روز را نیز شامل میشود.
جای تاسف است که در تمام این سالها، مسئولانِ امر، همواره و در هرحرکت قانونی، مشروع و حقطلبانهی فرهنگیان، آن روشهای قانونی را نادرست تلقی کرده و در هر کدام از این کنشها، چند نفر از معلمان را بازداشت کردهاند.
ما بارها از مسئولان خواستهایم که با نبستنِ راهِ گفتگو ومذاکره، حرفهای ما را بشنوند و درصدد رفع معضلات برآیند.
ما در تمامی جلسات، معضلات و کمبودها را مشخص کرده و راه حلهای عملی ارائه کردهایم، با اینکه در بادی امر، سخنانمان را پذیرفتهاند، امّا هیچگاه به قولهای خود عمل نکردهاند.
برای شنیدهشدن مطالباتمان، طومارها و نامهها نوشته و تحویل دادهایم و نهایتاً و علیرغم میل باطنی مجبور به برگزاری تجمعات اعتراضیِ قانونی شدهایم تا شاید به خواب رفتگان صدای ما را بشنوند.
در سال ۱۴۰۰، اعتراضات سراسری معلمان در ۲۰۰ شهر برگزار شد و خواستههای قانونی فرهنگیان صریحاً و به بانگ بلند اعلام گردید.
این تجمعات، مدنی، مسالمتآمیز و مبتنی بر اصل ۲۷ قانون اساسی، با اینکه دستاورد بزرگی برای معلمان و کلیت جنبش مطالباتی کشور محسوب شده و در تاریخ مبارزات صنفی و مدنی به یادگار خواهد ماند، هیچگاه پاسخ مناسب دریافت نکرد. تجمعاتی که فارغ از نتایج ملموس مادی، روحیه کرامت و اعتبار و شکوه حقخواهی و عدالتطلبی را در پیکرهی جامعه تقویت کرد.
عظمت و شکوه تجمعات اعتراضی معلمان در سراسر کشور نمیتوانست از دید هیچ ناظری مغفول بماند، امّا مسئولان در دولت و مجلس، اینبار نیز طوری رفتار کردند که انگار صدای ما را نشنیدهاند.
نکتهی قابل تامل اینجاست که مسئولان در ادوار مختلف_با تفاوت در گرایش و سلایق سیاسی و مدیریتی شان_ در یک مورد اتفاقِ نظر داشتند و آن هم در شیوه (پاسخنگویی) آنان بود. آنها، بهاتفاق با خواستههای قانونیِ ما با یک روشِ واحد برخورد کردند:
"سرکوب و بازداشت فعالان صنفی معلمان و پروندهسازی، و اخیراً سناریوسازی علیه بهترین معلمان ایران".
طُرفه اینکه بهخوبی میدانند، سرکوب و بازداشت هیچ حاصلی جز تخریب آخرین بقایای دیوارهای اعتماد به مسئولان نداشته و اتفاقاً ارادهی معلمان را برای مطالبهی خواستههای برحق تقویت کردهاست.
در چند ماه گذشته و در پی برگزاری تجمعات سراسری معلمان، اتهامزنی و سناریوسازی امنیتی علیه فعالان صنفی معلمان و کارگران، بهعنوان آخرین حربه برای تقابل با اعتراضات و مطالبات صنفی، به مجموعهی روشهای سرکوب افزوده شدهاست.
همگان میدانند که این روشها، هیچگاه افکار عمومی را قانع نکرده و به مصداقِ قول مولاناً "از قضا سرکنگبین صفرا فزود" نگاه جامعه را نسبت به سناریوسازان منفیتر کردهاست، همچنین ایننکته را به ذهن تداعی نموده که مگر پیشتر، توانستهاند از این روشهای نخنماشده، سودی ببرند!؟
از سوی دیگر، خواستهی معلمان تلاشگر و فرهیختهی این خاک عزیز، فضیلت ِ دانش، زیستن با کرامت، معیشت و رفاه همگانی است، یقیناً این خواستهها با مُسکنهای کم اثر و موقت قابل حل نیستند و یا با حملههایی از جنس سرکوب و سناریوسازی، فراموش شدنی نیستند و مرتفع نخواهند شد.
ساختارهای ناکارآمد اجرایی و سازمانی که برای خوشخدمتی به بالادستیها و ارباب قدرت و ثروت، تلاش میکنند که مطالبهگری کانونها و انجمنهای صنفی معلمان را به جریانیهای سیاسی داخلی و خارجی نسبت دهند، تنها و تنها یک پیام را به جامعه منتقل میکنند:
"درماندگی و ناکارآمدی ساختار اجرایی و مدیریتی کشور برای پاسخ به خواستههای قانونی معلمان! از جمله اصل سیام قانون اساسی، همسانسازی حقوق بازنشستگان و اجرای قانون رتبهبندی" و...
🔺صفحه اول
ادامه در صفحه بعد ⤵️