🔴 امتناع گفتمان ایدئولوژیک در
آموزش و پرورش
✍#محمدتقی_فلاحی؛ #دبیر_کل_کانون_صنفی_معلمان
از نیازهای زندگی در دنیای نو کسب توانايی است
که در دنیای گذشته یا اصولا یا در حد رفع نیاز در جریان زندگی روزمره، از
راه تقلید یا گوش سپردن به دستورات به دست
می آمد.
یادگرفتنیها اندک بودند و ساده و امر
یادگیری عملی بود و بیدرنگ.
به بیان دیگر در جوامع ابتدایی میان یادگیری و کاربرد آن فاصله چندانی وجود نداشت.
دنیای امروز اما از نوع دیگری است، هرچند
شیوه های یادگیری رایج در گذشته را نمی توان
ً کامل منسوخ شده دانست، اما اجبار ضرورتها
راههای بسیار طولانی و پیچیده تری پیش
روی افراد و اجتماعات قرار داده، زیرا امروزه
یادگیری، فراتر از نیازهای فردی، ضرورتی
اجتماعی است.
از این روست که آموزش و پرورش رسمی همواره رو به گسترش بوده است
و پرداختن به آن از وظایف اصلی دولتهای
جدید محسوب می شود.
اگرچه درنگ و تأمل در این وظیفه همواره این پرسش را مطرح كرده، که آموزش و پرورش رسمی برای تداوم حکومت ها بیش تر به کار می آید یا برای رشد افراد.
جامعه شناسان ازجمله کارکردهای
مهم آموزش و پرورش را جامعه پذیركردن
کودکان و نوجوانان می دانند و نيز کمک به
کنترل اجتماعی.
در واقع آنچه امروزه از مدرسه
انتظار می رود آن است که افزون بر انتقال دانش و مهارتهای فنی همراه با سایر دستگاههای
رسمی، کودک و نوجوان را از راه انتقال ارزشها
و هنجارهای خاص، همساز با اخلاق اجتماعی
مطلوب و مناسب مورد نظر جامعه (حاکمان)
بار آورد.
از این دیدگاه، مدرسه پایگاهی است
که با الگوبرداری از روابط و مناسبات جاری در
جامعه، فرد را برای پذیرش نظم موجود در آن
آماده میكند.
با اطمینان می توان گفت كه تمامی
نظام های آموزشی در دنیا، به صورت آشکار
یا نهان، تلاش میكنند ارزشها و هنجارهای
مشخصی را در دانش آموزان خود درونی كرده
و از این راه آن ارزشها را بازتولید نمایند.
تا جایی که برخی متفکران مانند پیر بوردیو
کارکرد واقعی مدرسه را انتقال دانش نمی دانند
و معتقدند هدف اصلی نظامهای آموزشی حفظ
و بازتولید نظام موجود نابرابریهای اجتماعی
است.
ماکس وبر نیز بر این باور است که هرگونه
اقتدار سنتی و کاریزماتیک و نيز اقتدار عقلانی
ـ بوروکراتیک، برای حفظ مشروعیت خویش،
سازمانهای اجتماعی خاص خویش را ـ ازجمله
در آموزش و پرورش ـ به وجود می آورد.
وبر و بوردیو البته تنها گویندگان چنین نظراتی نیستند، مجموعه ای از اندیشمندان دیگر نیز ـ باعنوان نظریه های بازتولید ـ به توضیح نقش آموزش و پرورش و... در تولید ارزشهای مطلوب
حاکمان جوامع پرداخته اند.
در این میان دولتها را می توان برمبنای میزان فراگیر و آشکاربودن ارزشهای خاصی که القا
می کنند، روی یک پیوستار درجه بندی كرده و
حدی از ایدئولوژیک بودن را برای آنها در نظر
گرفت.
حسین بشیریه معتقد است:
دولتهای ایدئولوژیک نوع خاصی از
نظامهای سیاسی هستند که هدف اصلی آنها
اجرای اصول ایدئولوژی کم و بیش فراگیر و
همه جانبه به منظور ایجاد تحول در خودفهمی ها و کردارهای اجتماعی و فرهنگی مردم است.
در راستای همین ایجاد تحول در کردارهای
اجتماعی و فرهنگی مردم است که نظامهای
ایدئولوژیک تلاش می کنند ضمن تقویت
هویت ایدئولوژیک مورد نظر خود، به تضعیف
هویتهای ملی، قومی و طبقاتی بپردازند،
چه بسا از شکل گیری آنها جلوگیری كنند.
با یکسان سازی افکار و عقاید مردم، جامعه ای
با هویت توده ای پديد آورند.
دستیابی به این
مقصود نیازمند به کارگیری ابزارهای گوناگون
موجود و در اختیار دولت است؛ ازجمله:
کنترل فکری نهادهای آموزشی
در سطوح گوناگون، کنترل فکری و
ایدئولوژیک کلیه رسانه ها، مبارزه با مظاهر
مختلف زندگی غیر ایدئولوژیک و از میان موارد بالا نهادهای آموزشی را می توان دیرپاترین و در گستره زمان، اثرگذارترین نهاد برای تأمین هدفهای ایدئولوژیک دولتها در نظر گرفت، زيرا به طورکلی کارکرد آموزش و پرورش را از دو دیدگاه می توان بررسی كرد.
دیدگاه اول که فراگیری بیشتری دارد:
آموزش و پرورش مسئول تربیت حرفه ای
و تخصصی افراد جامعه است، یعنی آماده کردن
آنها برای جذب در نیروی کار.
جامعه در سطوح مختلف به نیروی انسانی نیمه ماهر، ماهر و متخصص نیاز دارد و به این منظور افراد را از طریق تعلیمات رسمی آماده جذب در مشاغل و حرفه های گوناگون در تقسیم کار اجتماعی می سازد.
در دیدگاه دوم که می توان آن را دیدگاه
ایدئولوژیک نیز نامید:
آموزش و پرورش درصدد پرورش نگهبانان
نظام سیاسی موجود است.
از این منظر آموزش و پرورش جایگاه کشمکش بر سر نوع خاصی از آموزش و سیاست فرهنگی تلقی می شود.
ادامه 👇👇👇
آموزش و پرورش
✍#محمدتقی_فلاحی؛ #دبیر_کل_کانون_صنفی_معلمان
از نیازهای زندگی در دنیای نو کسب توانايی است
که در دنیای گذشته یا اصولا یا در حد رفع نیاز در جریان زندگی روزمره، از
راه تقلید یا گوش سپردن به دستورات به دست
می آمد.
یادگرفتنیها اندک بودند و ساده و امر
یادگیری عملی بود و بیدرنگ.
به بیان دیگر در جوامع ابتدایی میان یادگیری و کاربرد آن فاصله چندانی وجود نداشت.
دنیای امروز اما از نوع دیگری است، هرچند
شیوه های یادگیری رایج در گذشته را نمی توان
ً کامل منسوخ شده دانست، اما اجبار ضرورتها
راههای بسیار طولانی و پیچیده تری پیش
روی افراد و اجتماعات قرار داده، زیرا امروزه
یادگیری، فراتر از نیازهای فردی، ضرورتی
اجتماعی است.
از این روست که آموزش و پرورش رسمی همواره رو به گسترش بوده است
و پرداختن به آن از وظایف اصلی دولتهای
جدید محسوب می شود.
اگرچه درنگ و تأمل در این وظیفه همواره این پرسش را مطرح كرده، که آموزش و پرورش رسمی برای تداوم حکومت ها بیش تر به کار می آید یا برای رشد افراد.
جامعه شناسان ازجمله کارکردهای
مهم آموزش و پرورش را جامعه پذیركردن
کودکان و نوجوانان می دانند و نيز کمک به
کنترل اجتماعی.
در واقع آنچه امروزه از مدرسه
انتظار می رود آن است که افزون بر انتقال دانش و مهارتهای فنی همراه با سایر دستگاههای
رسمی، کودک و نوجوان را از راه انتقال ارزشها
و هنجارهای خاص، همساز با اخلاق اجتماعی
مطلوب و مناسب مورد نظر جامعه (حاکمان)
بار آورد.
از این دیدگاه، مدرسه پایگاهی است
که با الگوبرداری از روابط و مناسبات جاری در
جامعه، فرد را برای پذیرش نظم موجود در آن
آماده میكند.
با اطمینان می توان گفت كه تمامی
نظام های آموزشی در دنیا، به صورت آشکار
یا نهان، تلاش میكنند ارزشها و هنجارهای
مشخصی را در دانش آموزان خود درونی كرده
و از این راه آن ارزشها را بازتولید نمایند.
تا جایی که برخی متفکران مانند پیر بوردیو
کارکرد واقعی مدرسه را انتقال دانش نمی دانند
و معتقدند هدف اصلی نظامهای آموزشی حفظ
و بازتولید نظام موجود نابرابریهای اجتماعی
است.
ماکس وبر نیز بر این باور است که هرگونه
اقتدار سنتی و کاریزماتیک و نيز اقتدار عقلانی
ـ بوروکراتیک، برای حفظ مشروعیت خویش،
سازمانهای اجتماعی خاص خویش را ـ ازجمله
در آموزش و پرورش ـ به وجود می آورد.
وبر و بوردیو البته تنها گویندگان چنین نظراتی نیستند، مجموعه ای از اندیشمندان دیگر نیز ـ باعنوان نظریه های بازتولید ـ به توضیح نقش آموزش و پرورش و... در تولید ارزشهای مطلوب
حاکمان جوامع پرداخته اند.
در این میان دولتها را می توان برمبنای میزان فراگیر و آشکاربودن ارزشهای خاصی که القا
می کنند، روی یک پیوستار درجه بندی كرده و
حدی از ایدئولوژیک بودن را برای آنها در نظر
گرفت.
حسین بشیریه معتقد است:
دولتهای ایدئولوژیک نوع خاصی از
نظامهای سیاسی هستند که هدف اصلی آنها
اجرای اصول ایدئولوژی کم و بیش فراگیر و
همه جانبه به منظور ایجاد تحول در خودفهمی ها و کردارهای اجتماعی و فرهنگی مردم است.
در راستای همین ایجاد تحول در کردارهای
اجتماعی و فرهنگی مردم است که نظامهای
ایدئولوژیک تلاش می کنند ضمن تقویت
هویت ایدئولوژیک مورد نظر خود، به تضعیف
هویتهای ملی، قومی و طبقاتی بپردازند،
چه بسا از شکل گیری آنها جلوگیری كنند.
با یکسان سازی افکار و عقاید مردم، جامعه ای
با هویت توده ای پديد آورند.
دستیابی به این
مقصود نیازمند به کارگیری ابزارهای گوناگون
موجود و در اختیار دولت است؛ ازجمله:
کنترل فکری نهادهای آموزشی
در سطوح گوناگون، کنترل فکری و
ایدئولوژیک کلیه رسانه ها، مبارزه با مظاهر
مختلف زندگی غیر ایدئولوژیک و از میان موارد بالا نهادهای آموزشی را می توان دیرپاترین و در گستره زمان، اثرگذارترین نهاد برای تأمین هدفهای ایدئولوژیک دولتها در نظر گرفت، زيرا به طورکلی کارکرد آموزش و پرورش را از دو دیدگاه می توان بررسی كرد.
دیدگاه اول که فراگیری بیشتری دارد:
آموزش و پرورش مسئول تربیت حرفه ای
و تخصصی افراد جامعه است، یعنی آماده کردن
آنها برای جذب در نیروی کار.
جامعه در سطوح مختلف به نیروی انسانی نیمه ماهر، ماهر و متخصص نیاز دارد و به این منظور افراد را از طریق تعلیمات رسمی آماده جذب در مشاغل و حرفه های گوناگون در تقسیم کار اجتماعی می سازد.
در دیدگاه دوم که می توان آن را دیدگاه
ایدئولوژیک نیز نامید:
آموزش و پرورش درصدد پرورش نگهبانان
نظام سیاسی موجود است.
از این منظر آموزش و پرورش جایگاه کشمکش بر سر نوع خاصی از آموزش و سیاست فرهنگی تلقی می شود.
ادامه 👇👇👇
Forwarded from کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #بهار_در_زندان
ای
شادی
آزادی
ای شادی آزادی
روزی که تو بازآیی
با این دل غم پرورد
من با تو چه خواهم کرد؟...
وقتی که قلم از کاغذ شک داشت
حتی حتی حافظه از
وحشت در خواب سخن گفتن می آشفت
ما نام تو را در دل
چون نقشی بر یاقوت
می کندیم...
✍ هوشنگ ابتهاج
#معلمان_زندانی
#محمدتقی_فلاحی
#دبیرکل_کانون_صنفی_معلمان_تهران
#زادروز
📌جای هیچ معلمی زندان نیست✌️
به امید آزادی🕊
🔗 ارجاع به اصل ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی
#نوروز_مبارک
#معلمان_زندانی
#مطالبات_فرهنگیان
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
ای
شادی
آزادی
ای شادی آزادی
روزی که تو بازآیی
با این دل غم پرورد
من با تو چه خواهم کرد؟...
وقتی که قلم از کاغذ شک داشت
حتی حتی حافظه از
وحشت در خواب سخن گفتن می آشفت
ما نام تو را در دل
چون نقشی بر یاقوت
می کندیم...
✍ هوشنگ ابتهاج
#معلمان_زندانی
#محمدتقی_فلاحی
#دبیرکل_کانون_صنفی_معلمان_تهران
#زادروز
📌جای هیچ معلمی زندان نیست✌️
به امید آزادی🕊
🔗 ارجاع به اصل ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی
#نوروز_مبارک
#معلمان_زندانی
#مطالبات_فرهنگیان
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran