کانال صنفی معلمان ایران
6.35K subscribers
17.3K photos
2.61K videos
407 files
8.27K links
#این_کانال_مستقل_است

حقوق دانش آموزان و معلمان
قوانین اداری
بخشنامه ها
یادداشت های صنفی و آموزشی
پلی بین معلمان و فعالان صنفی.
شعر ، داستان ، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.
@Ertebat_ba_kasenfe
Download Telegram
🔴 کانفورمیست‌هایِ اصلاح‌طلب‌نما و ساده‌سازی‌هایِ فرصت‌طلبانه!

حسن مایلی

🔻 گرچه پیشتر در قالب سه یادداشت «گفتمان به مثابه‌ی خنجر مخنث»، «اصلاح‌طلبان بر فراز اَمرودبُن» و «نقطه‌ی سه‌گانه‌ی سیاست‌ورزی» به تفصیل در حد دانش و توانش خویش، وقاحت اصلاح‌طلبان را به رشته‌ی تحریر درآوردم و سخنم در این باب به نهایت رسید؛ اما گویا وصف وقاحت اینان نمی‌رسد به نهایت. لاجرم دیگر بار وقت آن آمد که دستی بر زنم تا کی آخر خواهم بود پای بست!

🔻 با نظری گذرا بر کارزارهای انتخاباتی، مشمئزکننده‌تر از کمپین‌ انقلابیونِ تباه (قالیباف، جلیلی و زاکانی)، ذوق زدگی کودکانه و ساده‌سازی‌های فرصت‌طلبانه‌ی اصلاح‌طلبان است که کماکان در جهان توهمی خود سودای بازگشت به تخت جمهور و اصلاح نظام سیاسی را در سر دارند و به خیال خام خود گمان می‌کنند با حضور عاملیت اصلاح‌طلبی می‌توانند ناکارآمدی‌های نظام سیاسی را مرتفع کنند!

🔻 مواضع و راهبردهای کنونی اصلاح‌طلبان در کارزار اخیر و ادعای مضحک تدوین برنامه‌های همه‌جانبه برای رفع ناکامی‌های نظام سیاسی با طرح گزاره‌ی دروغین #برای_ایران بیش از همه یادآور حکایت شخصی است که در چهل سالگی تنبور نوازی پیشه کرد و به مزاح می‌گفتند در گور استاد خواهد شد! حضرات مستطاب گویا بعد از ربع قرن ناکامی در پیشبرد جریان اصلاحی و به مسلخ کشاندن آمال و آرزوهای ملتی دردمند، تازه فیلشان یاد هندوستان کرده تا برای مرتفع کردن دردهای مزمن جامعه برنامه ارائه دهند! غافل از آنکه کنش‌گران مستقل و مسئله‌مند بر احوال این جماعت بی‌اعتبار آگاهند و بالا و پایین اینان را دیده‌اند. همان‌گونه که نیک آورده‌اند روزی گدایی درِ خانه‌ای را زد صاحب خانه بالای بام بود. گفت: اگر پایین بودم چیزی به تو می‌دادم. روز دیگر گدا در را زد صاحب خانه پایین بود و گفت: اگر بالا بودم چیزی به تو می‌دادم. آن گدا در جواب گفت: بالایت را دیده‌ام، پایینت را هم!

🔻 این حضرات که اینک در نهایت بی‌شرمی مدعای داشتن برنامه برای برون‌رفت از دل بحران‌های پیچیده و چندعاملی کنونی که البته خود نیز در تعمیق آن نقش داشته‌اند را دارند چگونه است به وقت حضور در قدرت سیاسی به فکر پیاده‌سازی این برنامه‌های موهوم نبودند و به جای تلاش در راستای مرتفع کردن مطالبات انباشت‌شده مردم، تعقیب حقوق اساسی ملت، رسانش صدای جامعه‌ی مدنی و کوشش در راستای حاکمیت محدود و مسئول و ... گوی سبقت را از پسرعموهای اصولگرای خود در اظهار ارادت و چاکری می‌ربودند و با کرنش مداوم در برابر اصحاب قدرت، خود به یکی از عوامل امتناع هرگونه کنش اصلاحی مبدل می‌شدند!

🔻 مگر نه آن است که همینان در تمامی بزنگاه‌های سیاسی برای حفظ موقعیت‌های برآمده از «زیست انگلی در حاشیه قدرت»، پشت به مردم و در کنار هسته سخت قدرت ایستاده و به سمت آن غش می‌کردند تا مگر بدین رهیافت به وقت پیروزی در مبارزات انتخاباتی، سر از نهادهای دولتی و خصولتی برآورند و در هنگامه شکست با فرصت‌های برآمده از مناسبات رانتیِ حلقه‌هایِ الیگارشیک اصلاح‌طلبی ارتزاق کنند؛ حال چگونه است اینک به وقت جویده شدن و پرتاب شدن به گوشه عزلت درصدد ارائه‌ی برنامه‌ی اصلاحی برآمده‌اند؟!

🔻 مگر اینان فراموش کرده‌اند که بسیار بسیار سیاست‌های مخرب در دوران جلوس آن‌ها بر صندلی قدرت به وقوع پیوسته است. هرچند به درستی بگویند مسبب اصلی نبوده‌اند و با اصالت دادن به ساختار، این اتفاقات را محصول سایر ارکان ساختار سیاسی بدانند! البته آنگاه باید توضیح دهند که اگر این گزاره صحیح است (که با نسبت اوزان طرفین تا حدی صحیح است) چگونه کماکان در دل همین ساختار بر طبل اصلاح‌طلبی بروکراتیک می‌کوبند و همچنان برای نیل به قدرت سیاسی و تکیه بر جایگاهی اینچنین ناکارآمد که فاقد قدرت لازم برای تغییر است تا بدین حد حریص‌اند و  کماکان برای پیشبرد اهداف موهوم اصلاحی درصدد حضور در قدرت سیاسی و ارائه‌ی برنامه به همین ساختار برآمده‌اند؟!

🔻 با این وصف گویا کانفورمیست‌هایِ اصلاح‌طلب‌نما که پیشتر با کارویژه‌ی تمرکز صرف بر انتخابات؛ عدم استیفای حقوق ملت و فاصله معنادار با جامعه مدنی، احتراز از اعلام مواضع صریح و کرنشِ مدام در برابر جریانِ غالب و نیز تقلیل سیاست‌ورزی به «پیمانکاری انتخاباتی» و «بنگاه اقتصادی» آمال و آرزوهای ملتی دردمند را به فنا داده‌اند، اکنون با کارویژه‌‌ای نسبتا متفاوت به بازی فراخوانده شده‌اند تا ضمن دمیدن بر تنور انتخابات و بالا بردن نرخ مشارکت، ظاهری دموکراتیک بر اقتدارگراییِ عریان بپوشانند و بدین رهیافت مشروعیت برباد رفته‌ی حاکمیت را ترمیم کنند و از سوی دیگر با رویافروشی فریبکارانه ضمن بهره‌مندی از مناسبات باندی و رانتی با احیای اصلاح‌طلبی حکومت‌محور، به خیال خام خود تحول خواهان و نیز جامعه‌ی مدنی ایران را تضعیف نموده و بدین سان هرگونه تغییر و تحول را مطابق اوامر ملوکانه به حاشیه برانند!


🆔 @kasenfi
Forwarded from مدرسه‌ رهایی
⭕️ #برای_ایران یا #برای_پاستور و #برای_وزارت

#یادداشت_روز ، ۲۸ تیر ۱۴۰۳

شعار هواداران پزشکیان در انتخابات #برای_ایران بود اما هنوز دولت شکل نگرفته مشخص شده‌است که این شعار فقط مصرف انتخاباتی داشته‌است و نزاع باندهای درون جبهه اصلاحات کار را به جایی رسانده که پدرخوانده این جبهه که ذات و ماهیت فرصت‌طلبانه هم‌مسلک‌های خود را خوب می‌شناسد با گلایه گفته است : شعار برای ایران قبل از انتخابات، به شعار برای وزارت تبدیل شده.!

پزشکیان هم آب پاکی را روی دست بخشی از هوادارانش ریخته و در پاسخ به کسی که به وی گفته ما به تو مشروط رای دادیم گفته : شما از حب علی به من رای ندادید از بغض معاویه رای دادید و نباید از من توقع داشته باشید.

حالا این دو اتفاق را بگذارید در کنار آن هیاهوی قبل و بعد از انتخاب پزشکیان که ستادش مدعی می‌شد قرار است او رییس‌جمهور همه از جمله ۶۰ درصد تحریمی باشد و ... اگر صد روز لازم بود تا پوشالی بودن وعده‌های روحانی و رییسی مشخص گردد پزشکیان آب پاکی را روی دست همه ریخته و ثابت کرده یک پوپولیست از جنس احمدی‌نژاد است البته با میزان ذوب شدگی بیشتر.

امثال زیدآبادی هم که می‌دانند به همین زودی کارزار پشیمانم به راه خواهد افتاد و قماش آنها باید پاسخگوی عملکرد و حمایت خود باشند از همین حالا هشدار می‌دهد که توقع نباید از پزشکیان مانند خاتمی و روحانی باشد ...

در شورای راهبردی تعیین وزرا هم که مافیای قدرت و ثروت در حال تکه پاره کردن هم هستند و هر کدام می‌خواهند به گونه‌ای سهم خود در رانت را افزایش دهند. انگار واقعا قرار است وزیر و کابینه با این ساز و کار انتخاب گردد و ... اما این افراد خوب می‌دانند اگر رسیدن به وزارت از این راه ممکن نیست اما حضور در کارگروه‌های تعیین وزیر فرصتی برای سهم‌خواهی است.
نمونه آن هم همین کمیته کذایی برای تعیین وزیر آموزش و پرورش است یک مشت جماعت ضد فرهنگ و رانت‌خوار با سوابق اجرایی و پیشینه تاریک جمع شده‌اند و قرار است برای فرهنگیان این مملکت و دانش‌آموزان وزیر تعیین کنند.
البته همین کارگروه‌ها فرصت خوبی است تا معلمان چهره واقعی این جماعت را بشناسند همه اینها که در ستاد فرهنگیان مدعی بودند برای ایران جمع شده‌اند برای وزارت به جان هم افتاده‌اند.
به طوری که #طاهره_نقی‌ئی دبیرکل تشکل وابسته سازمان معلمان رفتار برخی افراد رزومه به دست برای پست وزارت  را #چندش‌آور خوانده همچنین وی از شفاف نبودن ساز و کار شکایت کرده‌است.
نقی‌ئی در حالی دم از اخلاق و شفافیت می‌زند که معلوم نیست که به عنوان یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب همراه با #صفر_اسلامی چرا خودشان در این کمیته به عنوان نماینده تشکل صنفی حضور دارند. اگر نخواهیم مانند وی از کلمه چندش‌آور استفاده نماییم این رفتار بسیار فریبکارانه و حتی سرکوبگرانه است. سواستفاده از نام تشکل‌های صنفی امری غیراخلاقی و خیانت به هزینه‌های فعالان از جمله معلمان زندانی است. گویی #فرج_کمیجانی و تشکلش تمام جایگاه‌ها را اشغال نموده و افراد خود را در کمیته گذاشته و اینها مجبور شده‌اند عنوان نماینده تشکل صنفی را برای خود جعل نمایند.

مرور موارد فوق نشان می‌دهد که تا چه حد شعار #برای_ایران دروغ بود و آن چیز که برای این جماعت استمرارطلب اهمیت داشت و دارد رسیدن به #پاستور و #وزارت و به تبع آن منابع سرشار از #رانت است.
البته موضوع به این سادگی نیست در روزهای آتی نه پزشکیان و نه جناح و افراد هوادارش نمی‌توانند با دوگانه «حب علی و بغض معاویه» یا تکرار این که «می‌خواهد نمی‌گذارند» از زیر مسئولیت خود شانه خالی نمایند. جامعه ایران به عقب بر نمی‌گردد چون مطالبه گری دنده عقب نداشته و سر ایستادن ندارد.

https://tttttt.me/edalatxah/18242?single
Forwarded from مدرسه‌ رهایی
⭕️ لیستی برای ادامه وضعیت موجود
#یادداشت_روز ، جمعه ۲۹ تیر

سرانجام لیست پیشنهادی کمیته تعیین وزیر آموزش و پرورش به شورای راهبردی منتشر شد در این لیست اسامی زیر به چشم می‌خورند :

🔹سید جواد حسینی
🔹عبدالرضا فولادوند
🔹عباسعلی باقری
🔹رحیم عبادی
🔹غلامرضا کریمی
🔹علیرضا کمره ای
🔹حمایت میرزاده
🔹علیرضا کاظمی
🔹 مهین منافی
🔹فاطمه مهاجرانی
🔹شهریار فولادوند
🔹محمد حسن قائدیها

دو  نفر نیز  خارج از آموزش وپرورش در این لیست وجود دارد :
🔸محمدباقر نوبخت
🔸 سید ضیا هاشمی

نگاهی اجمالی به این لیست نشان می‌دهد که همه افراد دارای سابقه و مسئولیت در آموزش و پرورش هستند و در عملکرد آنان چیز مثبتی به چشم نمی‌خورد.
چند نفر مدیرکل آموزش و پرورش تهران و سایر استان‌ها بوده‌اند و چند نفر دیگر در معاونت وزارتخانه یا سازمان‌های آن نقش آفرینی کرده‌اند به عبارتی این افراد در به وجود آمدن بحران‌های امروز آموزش و پرورش نقش داشته‌اند.
این لیست به ما می‌گوید سیاست‌های جاری در آموزش و پرورش با آمدن هر یک از این افراد ادامه خواهد یافت. در حقوق معلمان تغییری رخ نخواهد داد، سیاست‌های پولی سازی و فروش مدارس ادامه خواهد یافت، بحران و کمبود نیروی کار آموزشی مرتفع نخواهد شد و مافیا بر ارکان صندوق ذخیره چیره خواهد شد و سیاست‌های سرکوبگرانه علیه دختران دانش‌آموز و معلمان زن و فعالان صنفی ادامه خواهد یافت.
تفاوت این افراد تنها در وابستگی باندی آنهاست برخی به تشکل وابسته انجمن اسلامی وابسته هستند برخی به مجمع فرهنگیان. برخی مورد حمایت فانی هستند برخی مورد حمایت بطحایی.
به عنوان نمونه نوبخت که باید بخاطر رفتارش و عهدشکنی با فرهنگیان مورد مواخذه و محاکمه شود گزینه مورد حمایت مجمع فرهنگیان و حزب عدالت و توسعه است و افرادی مانند #مجتبی‌زینی‌وند و #فرج_کمیجانی از حامیان وی برای قرار گرفتن در لیست بوده‌اند.

در پایان باید به این موضوع اشاره نمود که لزوما وزیر از میان افراد انتخاب نخواهد شد بلکه گزینه نهایی کسی است که مورد تأیید نهادهای امنیتی و همسو با سیاستهای کلی نظام باشد. چرا که تک تک این افراد از نهادهای امنیتی استعلام خواهند شد و کسی به مجلس معرفی می‌شود که آنان تایید نمایند. این موضوع و جنگ و دعواهای جناحی درون جبهه اصلاحات در این کمیته‌ها بیش از پیش نشان می‌دهد که این کمیته‌های_کذایی و آن #شورای_ظریف به چه میزان سویه فریبکارانه دارند و مشکلی از مردم و معلمان حل نخواهند کرد.

📌 لینک یادداشت‌های مرتبط :
🔸 برای ایران یا برای پاستور و برای وزارت

https://tttttt.me/edalatxah/18244
Forwarded from مدرسه‌ رهایی
⭕️ معمای غیرقابل‌حل (Dilemma) وزیر آموزش و پرورش
#یادداشت_روز، یکشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۳

سرانجام پس از کش و قوس فراوان، کمیته تعیین وزیر آموزش و پرورش نام ۱۴ نفر و به عبارتی ۵ نفر را به عنوان نامزد پست وزارت به #شورای_کذایی_راهبردی برای معرفی وزیر اعلام کرد. کمیته‌ای که افرادش از باندهای درونی استمرارطلبان تشکیل شده و این کمیته در تحلیل نهایی محملی برای دستیابی به رانت است.

مستقل از اینکه وزیر جدید آموزش و پرورش  از چه جناحی باشد، احتمالا دو راه را در پیش خواهد داشت:
۱- این که میزانی از فشار امنیتی را کاهش دهد.
۲- این که راه پیشینیان را برود و دستگاه سرکوب را هر روز تیزتر کند.

هرگاه از فشار امنیتی و دستگاه سرکوب سخن می‌گوییم، بایستی آن را به تمامیت و گستره آن در نظر بگیریم. مهم‌ترین و ریشه‌ای‌ترین ویژگی دستگاه امنیتی و سرکوب حاکمیت #ایدئولوژی آن است که تضاد بنیادینی با مفهوم مدرن  و هر آنچه مربوط به آن است، دارد.
در نظام آموزش و پرورش نیز همین ایدئولوژی می‌تواند به مثابه #علت‌العلل دستگاه عریض و طویل سرکوب در نظر گرفته شود. در چارچوب این دستگاه ایدئولوژیک است که محتوای کتب درسی و حتی شکل و صورت‌بندی کلاس‌های درس و مناسبات عوامل مدرسه‌ای و غیر مدرسه‌ای قوام می‌یابند، گزینش معلمان انجام می‌شود، دانش‌آموز و معلم منقاد و مطیع، دانش‌آموز و معلم تراز حکومت اسلامی معرفی می‌شوند، خودی و غیر خودی به وجود می‌آید، سرکوب طبقاتی، جنسیتی و قومیتی شکل می‌گیرد، اعتراض و حتی انتقاد معنای امنیتی می‌یابد و نهاد آموزش و پرورش و نهادهای امنیتی به هم گره می‌خورند و تهدید و اخراج و زندان معلم و حتی دانش‌آموز قاعده می‌گردد.

وزیر آموزش و پرورش یا باید ذره‌ای از این ایدئولوژی عدول کند و سپس در جستجوی اصلاح دیگر موارد بر آید یا پا جای پای پیشینیان بگذارد و همان مسیر را ادامه دهد. فقط این که پس از شکل‌گیری و گسترش #جنبش_معلمان و اعتراضات سال ۱۴۰۰ آنها و نیز اتفاقات #قیام_ژینا در سال ۱۴۰۱ که بخش زیادی از دانش‌آموزان و خصوصا زنان جوان و نوجوان را همراه داشت -و به تعبیری این اقشار پیشتاز قیام بودند- #تعادل_پیشین به هم خورده است. وزیر آموزش و پرورش از یک سو نمی‌تواند به خاطر ماهیت استبدادی  و جوهره ایدئولوژیک آن -که بی‌شکاف توتالیتر است- اندک عدولی از گفتمان ایدئولوژیک حاکمیت داشته باشد؛ زیرا بالادستی‌ها به خوبی می‌دانند که در تعادل جدید، هر ترکی بر ساختار ستبر استبداد راه جنبش‌ها و خیزش‌های جدیدی را خواهد گشود.
اگر نظام آموزش و پرورش اندکی از ایدئولوژی مسلط عقب‌نشینی کند، محتوای آموزشی اندکی تغییر کند، نظام گزینش معلم و حراست ادارات فرصتی برای نیروی کارآمد آموزشی ایجاد کند، مناسبات عوامل مدرسه‌ای و غیر مدرسه‌ای اندکی تغییر کند، اشکال مختلف سرکوب ذره‌ای کاهش یابد و…، جنبش معلمان جان تازه‌ای می‌گیرد و گسترش می‌یابد، نسل نوجوان و جوان -خصوصا دختران دانش‌آموز- مطالبات و خواست‌های بیشتری را پیش خواهند کشید و آن ترک، حاکمیت را به شکاف و فروپاشی نزدیک‌تر خواهد ساخت.
از سوی دیگر، خط دیگری که وزیر آموزش و پرورش پیش رو دارد، مسیر تاکنون است که باز هم به دلیل همان بر هم خوردن تعادلی که در بالا اشاره شد، کارایی پیشین را نمی‌تواند داشته باشد. هم اتفاقات و رویدادهای سال‌های قبل -به خصوص ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱- و هم سبک زندگی مردم و خصوصا جوانان و نوجوانان که تحت تاثیر عوامل داخلی، جهانی و خصوصا توسعه تکنوژی‌های ارتباطی به سرعت تغییر کرده است، سبب می‌شود که سرکوب عریان دیگر نتواند خواست مردم برای تغییر را کنترل یا سرکوب کند.
همین اکنون تعداد زیادی از معلمان، دانش‌آموزان و اقشار دیگر زندانند یا به زندان رفته‌، اخراج شده یا پرونده‌ دارند و نیز تغییرات بنیادینی که در مناسبات مردم و خصوصا جوانان و نوجوانان به وجود آمده است، سرکوب عریان را به خطری برای بقای حاکمیت تبدیل خواهد کرد.

بنابراین، دولت پزشکیان در سطح کلان و وزارت آموزش و پرورش در زیرمجموعه آن هر خطی را که پیش بگیرند، احتمالا #جنبش‌ها و #خیزش‌های_اجتماعی را همراه خواهد داشت.

📌 یادداشت‌های مرتبط :

🔸 برای ایران یا برای پاستور و برای وزارت

https://tttttt.me/edalatxah/18244

🔸 لیستی برای ادامه وضعیت موجود

https://tttttt.me/edalatxah/18257