جوادهاشمی"تربت"
👆شعر از #خوشدل_تهرانی با موضوع #عید_قربان و اشاره به مصیبت #حضرت_علی_اکبر_علیهالسلام ✴️اگر بزرگواری زحمت تایپ را کشید، در کانال بارگذاری میکنیم. #جواد_هاشمی_تربت @javadhashemi_torbat
✴️مثنوی عاشورایی از کتاب "دههی عاشورا" اثر #خوشدل_تهرانی به کوشش حاج #مهدی_آصفی
شنيدستم كه چون با لطف يزدان
ذبيح الله را در عيد قربان،
فدا، قوچ بهشتى از جنان شد
رها از قيد قتلى، آن چنان شد
پدر بگشود بند از دست و پايش
به هاجر باز گرداندى خدايش
زدش آن مادر هجران كشيده
ز شفقت، بوسهها بر روى و ديده
به ناگه ديد آن مام نكويش
خط سرخی عيان زير گلويش
بلى؛ سرخى ز جاى ريسمان بود
پسر را از فداكارى، نشان بود
از آن ديدار، مادر گشت مدهوش
فتادى بر زمين و رفت از هوش
اگر اينسان بُود احوال مادر
چه حالى داشت پس ليلاى مضطر؟
اگر هاجر، خط سرخى عيان ديد
ولى ليلا به خون، نعش جوان ديد
نبُد لبتشنه اسماعيل هاجر
وليكن تشنه لب شد كشته اكبر
چه حالى داشت آن مظلومه مادر؟
چو ديدى غرقه در خون، زلف اكبر
ز كين پژمرده ديدى نوگلش را
ز خون چون لاله، زلف سنبلش را
بيا بين هاجر كرببلا را
كه بر نى ديد ماه نينوا را
چهل منزل بُدش در پيش محمل
سر خونين اكبر در مقابل
مگو "خوشدل"! دگر اين ماجرا را
مزن آتش، دل خيرالنّسا را
#عید_قربان
#حضرت_علی_اکبر_علیهالسلام
#خوشدل_تهرانی
✴️با تشکّر از آقایان #محمد_سوری و #مهدی_ملکی که هر دو زحمت حروفچینی شعر فوق را کشیدند.
💟اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج💟
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
شنيدستم كه چون با لطف يزدان
ذبيح الله را در عيد قربان،
فدا، قوچ بهشتى از جنان شد
رها از قيد قتلى، آن چنان شد
پدر بگشود بند از دست و پايش
به هاجر باز گرداندى خدايش
زدش آن مادر هجران كشيده
ز شفقت، بوسهها بر روى و ديده
به ناگه ديد آن مام نكويش
خط سرخی عيان زير گلويش
بلى؛ سرخى ز جاى ريسمان بود
پسر را از فداكارى، نشان بود
از آن ديدار، مادر گشت مدهوش
فتادى بر زمين و رفت از هوش
اگر اينسان بُود احوال مادر
چه حالى داشت پس ليلاى مضطر؟
اگر هاجر، خط سرخى عيان ديد
ولى ليلا به خون، نعش جوان ديد
نبُد لبتشنه اسماعيل هاجر
وليكن تشنه لب شد كشته اكبر
چه حالى داشت آن مظلومه مادر؟
چو ديدى غرقه در خون، زلف اكبر
ز كين پژمرده ديدى نوگلش را
ز خون چون لاله، زلف سنبلش را
بيا بين هاجر كرببلا را
كه بر نى ديد ماه نينوا را
چهل منزل بُدش در پيش محمل
سر خونين اكبر در مقابل
مگو "خوشدل"! دگر اين ماجرا را
مزن آتش، دل خيرالنّسا را
#عید_قربان
#حضرت_علی_اکبر_علیهالسلام
#خوشدل_تهرانی
✴️با تشکّر از آقایان #محمد_سوری و #مهدی_ملکی که هر دو زحمت حروفچینی شعر فوق را کشیدند.
💟اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج💟
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
💠امروز بحمدالله خیلی اتّفاقی این قصیده با موضوع #مباهله را در دیوان #واصل_دزفولی یافتم. 💻سه صفحه است اگر تایپ کنید قصیدهای شیعی را به دنیای مجازی وارد کردهاید. #جواد_هاشمی_تربت @javadhashemi_torbat
خداى عزّوجل آفريد دنيا را
براى آن كه كند امتحان برايا را
بسى سخن به زبان آورد به هر نفسى
كه هر دمى دمد از شكر آدمى نا را (؟)
دهد به مردمک ديده روشنى كه كند
نظاره، صنع بديع صنيع اشيا را
نمايد او شنوا گوش را که تا شنود
حديث نعت پيمبر، خداى يكتا را
پيمبرى كه خدا را به خلق ظاهر كرد
ز جلوهاى كه نشان داد روى زيبا را
به آن جمال جميل محمّدى روشن
نمود چشم جهان و دل احبّا را
پس از وقايع بعثت چنان چه شد مبعوث
نخست بار منظّم نمود بطحا را
نهاد رسم سلام و مراسم اسلام
كه در طريق سلامت برد برايا را
به هر كجا كه فرستاد نامهاى كردند
قبول از در تعظيم، حكم والا را
به جز جماعت نصرانيان نجرانى
كه امتثال نپذرفته شاه لولا را
خداى داد نزول، آيهى #مباهله را
كه تا پيمبر او خوار سازد اعدا را
به امر بار خدا بهر احتجاج رسول
طلب نمود كشيشان كيش عيسى را
به محضر نبوى آمدند عيسويان
گشود از در نرمى، زبان گويا را
كه اى گروه نصارى! ز راه باطل خود
نمىنهيد اگر در طريق حق، پا را،
در اين ميانه مرا با شما مجادله نيست
مگر #مباهله كاو حل كند معمّا را
شما ابا زن و فرزند و نفس خويش كنيد
برابرى، زن و ابنا و انفس ما را
براى كردن نفرين به جان همديگر
پى نياز بخوانيم حق تعالى را
كه در هلاک رَود هر كه بر دروغ بُوَد
چشد به زحمت دنيا عذاب عقبى را
چو اين شنيد قسيس نصارى نجران
پس از معاهده مهلت گرفت فردا را
سحر كه مهر چو چهر پيمبر آرايش
ز جلوه داد رخ دشت و كوه و دريا را،
همان جماعت ترسا برون شدند از شهر
به دوش هشته صليب و به بر چليپا را
در آن مقام مقرّر، پيمبر آن ساعت
رسيد و داشت به همراه، آل طه را
وجود احمد و زهرا و حيدر و حسنين
پى مباهله شد روبهرو نصارى را
فتاد تا كه به آن خمسه، چشم ترسايان
ز شش جهت نگرستند قرص بيضا را
قسيس ترسا پرسيد كآن چهار قمر
مگر كهاند همين آفتاب رخشا را
چو يافت بنت رسول و دو سبط و صهر ویاند
فرو به فكر شد و گفت قوم ترسا را:
چنان وجود محمّد به خود بُوَد واثق
كه در مباهله آورده است اينها را
به او دمى نتوانيم ما مباهله كرد
چرا كنيم چنين كارهاى بیجا را
خدا گواست من اين #پنج_تن كه مىبينم
به يک اشاره به هم میزنند دنيا را
به گاه معجزه، انفاس هر يكى زيشان
به نيم لحظه کند زنده صد مسيحا را
ز جاى خود اگر الله اكبرى گويند
فنا كنند چه ناقوس و چه كليسا را
پس از مذاكره با قوم خود كشيش گشود
زبان عجز و بگفتا رسول دانا را
مكن #مباهله با ما بيا مصالحه كن
ز ما مضايقه منما ره مدارا را
به امتنان مسيحا، نبى مصالحه كرد
چنان كه جزيه دهند آن شه توانا را
قبول جزيه نمودند فرقهی ترسا
گرفته باز ره معبد سكویا را
سخن بجاى دگر میكشد مرا #واصل
شنيد بايد از اين جا، بيان آن جا را
اگر به نزد پيمبر، كسى ز كيش مسيح
نزد به دامن شرعش كف تولّا را
حضور سبط پيمبر بسى ز عيسويان
گذاشت در ره اسلام، دين آبا را
گهى بريده سرش، گاه پاره پاره تنش
ربود از دل نصرانيان، شكيبا را
چه #نينوا، چه ره #شام، چه به بزم يزيد
به راه راست كشانيد قوم عيسى را
#مباهله
#واصل_دزفولی
با تشکّر از آقا #مهدی_ملکی که زحمت حروفچینی را کشیدند.🙏
@javadhashemi_torbat
براى آن كه كند امتحان برايا را
بسى سخن به زبان آورد به هر نفسى
كه هر دمى دمد از شكر آدمى نا را (؟)
دهد به مردمک ديده روشنى كه كند
نظاره، صنع بديع صنيع اشيا را
نمايد او شنوا گوش را که تا شنود
حديث نعت پيمبر، خداى يكتا را
پيمبرى كه خدا را به خلق ظاهر كرد
ز جلوهاى كه نشان داد روى زيبا را
به آن جمال جميل محمّدى روشن
نمود چشم جهان و دل احبّا را
پس از وقايع بعثت چنان چه شد مبعوث
نخست بار منظّم نمود بطحا را
نهاد رسم سلام و مراسم اسلام
كه در طريق سلامت برد برايا را
به هر كجا كه فرستاد نامهاى كردند
قبول از در تعظيم، حكم والا را
به جز جماعت نصرانيان نجرانى
كه امتثال نپذرفته شاه لولا را
خداى داد نزول، آيهى #مباهله را
كه تا پيمبر او خوار سازد اعدا را
به امر بار خدا بهر احتجاج رسول
طلب نمود كشيشان كيش عيسى را
به محضر نبوى آمدند عيسويان
گشود از در نرمى، زبان گويا را
كه اى گروه نصارى! ز راه باطل خود
نمىنهيد اگر در طريق حق، پا را،
در اين ميانه مرا با شما مجادله نيست
مگر #مباهله كاو حل كند معمّا را
شما ابا زن و فرزند و نفس خويش كنيد
برابرى، زن و ابنا و انفس ما را
براى كردن نفرين به جان همديگر
پى نياز بخوانيم حق تعالى را
كه در هلاک رَود هر كه بر دروغ بُوَد
چشد به زحمت دنيا عذاب عقبى را
چو اين شنيد قسيس نصارى نجران
پس از معاهده مهلت گرفت فردا را
سحر كه مهر چو چهر پيمبر آرايش
ز جلوه داد رخ دشت و كوه و دريا را،
همان جماعت ترسا برون شدند از شهر
به دوش هشته صليب و به بر چليپا را
در آن مقام مقرّر، پيمبر آن ساعت
رسيد و داشت به همراه، آل طه را
وجود احمد و زهرا و حيدر و حسنين
پى مباهله شد روبهرو نصارى را
فتاد تا كه به آن خمسه، چشم ترسايان
ز شش جهت نگرستند قرص بيضا را
قسيس ترسا پرسيد كآن چهار قمر
مگر كهاند همين آفتاب رخشا را
چو يافت بنت رسول و دو سبط و صهر ویاند
فرو به فكر شد و گفت قوم ترسا را:
چنان وجود محمّد به خود بُوَد واثق
كه در مباهله آورده است اينها را
به او دمى نتوانيم ما مباهله كرد
چرا كنيم چنين كارهاى بیجا را
خدا گواست من اين #پنج_تن كه مىبينم
به يک اشاره به هم میزنند دنيا را
به گاه معجزه، انفاس هر يكى زيشان
به نيم لحظه کند زنده صد مسيحا را
ز جاى خود اگر الله اكبرى گويند
فنا كنند چه ناقوس و چه كليسا را
پس از مذاكره با قوم خود كشيش گشود
زبان عجز و بگفتا رسول دانا را
مكن #مباهله با ما بيا مصالحه كن
ز ما مضايقه منما ره مدارا را
به امتنان مسيحا، نبى مصالحه كرد
چنان كه جزيه دهند آن شه توانا را
قبول جزيه نمودند فرقهی ترسا
گرفته باز ره معبد سكویا را
سخن بجاى دگر میكشد مرا #واصل
شنيد بايد از اين جا، بيان آن جا را
اگر به نزد پيمبر، كسى ز كيش مسيح
نزد به دامن شرعش كف تولّا را
حضور سبط پيمبر بسى ز عيسويان
گذاشت در ره اسلام، دين آبا را
گهى بريده سرش، گاه پاره پاره تنش
ربود از دل نصرانيان، شكيبا را
چه #نينوا، چه ره #شام، چه به بزم يزيد
به راه راست كشانيد قوم عيسى را
#مباهله
#واصل_دزفولی
با تشکّر از آقا #مهدی_ملکی که زحمت حروفچینی را کشیدند.🙏
@javadhashemi_torbat