🌹🌹
🌹
👌فردا آخرین مهلت ارسال شعر برای جناب فضّه خاتون علیهاالسّلام است... .
👈 قصیدهای از استاد #رستگار به اقتفای آیةالله #غروی دیدم که دو بیت پایانیاش را ملاحظه میکنید:
چشم جهانیان سویش، فاطمه است بانویش
میسزد این کنیز اگر فخر به ماسوا کند
امید "رستگار" هم، چو "مفتقر" به فاطمه است
《زآن که مس وجود را فضّهی او طلا کند》
#حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها
#فضه_خاتون_علیهاسلام
#محمدحسین_غروی_اصفهانی_مفتقر
#سید_محمد_رستگار
😭منتظران را به لب آمد نفس😭
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
🌹
👌فردا آخرین مهلت ارسال شعر برای جناب فضّه خاتون علیهاالسّلام است... .
👈 قصیدهای از استاد #رستگار به اقتفای آیةالله #غروی دیدم که دو بیت پایانیاش را ملاحظه میکنید:
چشم جهانیان سویش، فاطمه است بانویش
میسزد این کنیز اگر فخر به ماسوا کند
امید "رستگار" هم، چو "مفتقر" به فاطمه است
《زآن که مس وجود را فضّهی او طلا کند》
#حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها
#فضه_خاتون_علیهاسلام
#محمدحسین_غروی_اصفهانی_مفتقر
#سید_محمد_رستگار
😭منتظران را به لب آمد نفس😭
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
...به مسجدالنّبی، اسلام را عوض کردند
که دین تازهی این قوم، کفر دیگر بود
در آن میانه گرفتند مجلس ترحیم
که روز فاتحهخوانیّ دین و دفتر بود
اگر که مجلس ترحیم دین نبود چرا؟
علی برهنهسر استاده پای منبر بود...
▪️▪️▪️
به غیر دیدهی زهرا به ماه روی علی
نبود پنجرهای باز و بسته هر در بود
اگر چه گریهی او بود بیصدا چون شمع
برای مردم بیدرد، دردآور بود
علی چو شمع به بالین فاطمه میسوخت
چه سخت بود که پروانهاش به بستر بود!
علی به فاطمه میسوخت، فاطمه به علی
در آن میانه، دل کودکان به مِجمر بود
چه سرگذشتِ ملالآوری! که پیش پدر
عصای مادرِ از پا فتاده، دختر بود
نهاده بودبه درگاه خانه رو کلثوم
که قبر محسن مظلوم، پشت آن در بود
ز کوچههای بنیهاشم آگه است حسن
که پارههای دلش پیش دیدهی تر بود
کنار بستر مادر، حسین، حالی داشت
که زینبش نگران بود چون که خواهر بود
اگر غلط نکنم داشت حسرت نیزه
سرِ حسین که بر شانهی برادر بود...
◾️
بهار آرزویش را علی به خاک سپرد
شبی که وعدهی دیدار، روز محشر بود
کنار تربت گل، دست خود به هم میزد
که
"هر چه بود، گذشت"؛
این کلام آخربود
🏴
#حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها
#سید_محمد_رستگار
#تبری
🏴
📝قصیدهی فوق بیش از ۶۰ بیت دارد. با مدح شروع میشود و مختوم به مصیبت است.
مضامین برخی ابیات، چاشنی تبرّایی نیز دارد.
این شعر، علیرغم این که در کتاب "گریهی گل" اثر استاد #رستگار منتشر شده هنوز مغفول مانده است.
اگر شاعر شعر بالا یعنی جناب "رستگار" (شاعر معاصر مشهدی) را هم نشناسید ولی مشهورترین شعر ایشان بارها چشمهایتان را بارانی کرده است:
🌹گل بر من و جوانی من😭😭.
#سید_محمد_رستگار
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
که دین تازهی این قوم، کفر دیگر بود
در آن میانه گرفتند مجلس ترحیم
که روز فاتحهخوانیّ دین و دفتر بود
اگر که مجلس ترحیم دین نبود چرا؟
علی برهنهسر استاده پای منبر بود...
▪️▪️▪️
به غیر دیدهی زهرا به ماه روی علی
نبود پنجرهای باز و بسته هر در بود
اگر چه گریهی او بود بیصدا چون شمع
برای مردم بیدرد، دردآور بود
علی چو شمع به بالین فاطمه میسوخت
چه سخت بود که پروانهاش به بستر بود!
علی به فاطمه میسوخت، فاطمه به علی
در آن میانه، دل کودکان به مِجمر بود
چه سرگذشتِ ملالآوری! که پیش پدر
عصای مادرِ از پا فتاده، دختر بود
نهاده بودبه درگاه خانه رو کلثوم
که قبر محسن مظلوم، پشت آن در بود
ز کوچههای بنیهاشم آگه است حسن
که پارههای دلش پیش دیدهی تر بود
کنار بستر مادر، حسین، حالی داشت
که زینبش نگران بود چون که خواهر بود
اگر غلط نکنم داشت حسرت نیزه
سرِ حسین که بر شانهی برادر بود...
◾️
بهار آرزویش را علی به خاک سپرد
شبی که وعدهی دیدار، روز محشر بود
کنار تربت گل، دست خود به هم میزد
که
"هر چه بود، گذشت"؛
این کلام آخربود
🏴
#حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها
#سید_محمد_رستگار
#تبری
🏴
📝قصیدهی فوق بیش از ۶۰ بیت دارد. با مدح شروع میشود و مختوم به مصیبت است.
مضامین برخی ابیات، چاشنی تبرّایی نیز دارد.
این شعر، علیرغم این که در کتاب "گریهی گل" اثر استاد #رستگار منتشر شده هنوز مغفول مانده است.
اگر شاعر شعر بالا یعنی جناب "رستگار" (شاعر معاصر مشهدی) را هم نشناسید ولی مشهورترین شعر ایشان بارها چشمهایتان را بارانی کرده است:
🌹گل بر من و جوانی من😭😭.
#سید_محمد_رستگار
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
انّا لله و انّا الیه راجعون
شاعر و ذاکر امام زمانی
جوان خوب و بامعرفت
#محمد_مختاری که عصر چهارشنبه در غرفهی #محمل در حالی که چند ساعتی بود از سفر عتبات برگشته بود، ظهر دیروز یعنی پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲شمسی به دیدار سیّدالشّهدا علیهالسّلام برگشت.
دو جلد کتاب استاد #رستگار را در #نمایشگاه_کتاب از محمل خرید.
وقتی متوجّه شد، ۲۰۰ تومن شده، گفت از کارت، ۲۰۵ بکش. گفت عدد ابجد حضرت #رباب است.
این بیت دلنشین از سرودههای اوست:
یکی یکی همه رفتند و کم شدند از من
تو رفته رفته به جای همه زیاد شدی
#محمد_مختاری
#محمدکاظم_مختاری
#جواد_هاشمی_تربت
http://www.instagram.com/javadhashemi69/
@javadhashemi_torbat
شاعر و ذاکر امام زمانی
جوان خوب و بامعرفت
#محمد_مختاری که عصر چهارشنبه در غرفهی #محمل در حالی که چند ساعتی بود از سفر عتبات برگشته بود، ظهر دیروز یعنی پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲شمسی به دیدار سیّدالشّهدا علیهالسّلام برگشت.
دو جلد کتاب استاد #رستگار را در #نمایشگاه_کتاب از محمل خرید.
وقتی متوجّه شد، ۲۰۰ تومن شده، گفت از کارت، ۲۰۵ بکش. گفت عدد ابجد حضرت #رباب است.
این بیت دلنشین از سرودههای اوست:
تو رفته رفته به جای همه زیاد شدی
#محمد_مختاری
#محمدکاظم_مختاری
#جواد_هاشمی_تربت
http://www.instagram.com/javadhashemi69/
@javadhashemi_torbat