🌟تصویری از تجدید دیداری با استاد #صائم در منزل ایشان. کاشان؛ جمعه، سوم آذر ۱۳۹۶.
(از چپ به راست)
#صائم_کاشانی
#ناصر_بندار
#باقر_فروزان
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
(از چپ به راست)
#صائم_کاشانی
#ناصر_بندار
#باقر_فروزان
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
🌟تصویر دیگری از دیدار با جناب #صائم در منزل ایشان به همراه دوستان. کاشان؛ جمعه، سوم آذر ۱۳۹۶.
#صائم_کاشانی
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
#صائم_کاشانی
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
👆جناب #صائم خاطراتی از دیدارهایش با #قاسم_رسا گفتند.
✳️ غزلی هم در مدح آقا #حضرت_امام_رضا_عليه_السلام به استقبال #حافظ و #اقبال خواندند.
#صائم_کاشانی
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
✳️ غزلی هم در مدح آقا #حضرت_امام_رضا_عليه_السلام به استقبال #حافظ و #اقبال خواندند.
#صائم_کاشانی
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
💦سالروز تولّد استاد صائم کاشانی💦
"به بهانهی ۶۵ سالگی ايشان"
🌼سیّد علیاصغر صائم کاشانی متخلّص به «صائم» که از شاعران و محقّقان معاصر است، در اوّلین روز از اوّلین ماه زمستان یعنی دیماه و در سال ۱۳۳۱ ش در کاشان متولّد شد.
بیش از چهل سال است که به سرودن شعر، نویسندگی و تحقیق مبادرت میورزد و علاوه بر مسؤولیتهای فرهنگی و اجتماعی، سالها به تدریس ادبیات در کلاسهای گوناگون پرداخته است. وی در سال ۱۳۶۴ ش به تأسیس انجمن ادبی سخن کاشان همّت گماشت و تا حال ادارهی این انجمن را که یکی از کوشاترین مجامع ادبی کشور است، به عهده دارد.
📚برخی از مجموعهشعرهای «صائم کاشانی» عبارتند از:
📗۱.خدا کند که بیایی
📙۲.بلور اشک
📘۳.فروغستان عشق
📕۴.دل هست اینجا کبوتر
📔۵.دریای عطش
📓۶.خانهی دوست کجاست... .
در ضمن، او آثار تحقیقی و ادبی فراوانی دارد که تصحیح «دیوان ناصری کاشانی» و «دیوان فتوّت کرمانشاهی» از آن جملهاند.
یک غزل مهدوی و یک غزل رضوی و در پایان یک رباعی عاشورایی از او در این سال روز تولّدشان بازمیخوانیم (این مطلب را برای سایت #کرب_و_بلا نوشتهام):
🌷غزل مهدوی🌷
تو آفتابِ وفایی، خدا کند که بیایی
فروغِ دیده مایی، خدا کند که بیایی
زلالِ چشمه نوری، صفای جامِ حضوری
بهشتِ عاطفههایی، خدا کند که بیایی
تو قلّه سارِ صفایی، تو چشمه سارِ وفایی
طلوعِ سبزِ ولایی، خدا کند که بیایی
تو آفتابِ امیدی، تو ماهتابِ نویدی
سفیرِ صبحِ صفایی، خدا کند که بیایی
تو یوسفی که نداری به مُلک حُسن، نظیری
عزیزِ مصر وفایی، خدا کند که بیایی
تو کوثری، تو بهشتی، تو کعبه ای، تو کنشتی
تو مروه ای، تو صفایی، خدا کند که بیایی
💐غزل رضوی💐
ز نیشابورِ ذوقم می رسد حالا پرستویی
و عطّارِ نگاهش می فرستد باز دارویی
و چشمک می زند از دور، ماهِ مهربانی ها
و دل ها می برد از عاشقان، گلخندِ شب بویی
و بر عاشق رسد پیغام از شرقِ نگاهِ او
و در آیینه ی اشراق، جوشد نازآهویی
بده تا خطِ هفتم، هشتمین ساغر مرا ساقی!
که از میخانه ی خاکِ خراسان برده ام بویی
کنون تا فصلِ آهوهاست از کاشان فراتر رو
بزن مینا در آن سامان که آن جا هست مینویی
🔥رباعی عاشورایی🔥
دریای عطش، لبانِ پُر گوهرِ تو
گلزخمِ هزار خنجر و حنجرِ تو
هنگامِ غروب بود و می کرد طلوع
از مشرقِ نیزه، آفتابِ سرِ تو
#حضرت_امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه
#حضرت_امام_رضا_عليهالسلام
#حضرت_امام_حسین_عليهالسلام
#صائم_کاشانی
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
"به بهانهی ۶۵ سالگی ايشان"
🌼سیّد علیاصغر صائم کاشانی متخلّص به «صائم» که از شاعران و محقّقان معاصر است، در اوّلین روز از اوّلین ماه زمستان یعنی دیماه و در سال ۱۳۳۱ ش در کاشان متولّد شد.
بیش از چهل سال است که به سرودن شعر، نویسندگی و تحقیق مبادرت میورزد و علاوه بر مسؤولیتهای فرهنگی و اجتماعی، سالها به تدریس ادبیات در کلاسهای گوناگون پرداخته است. وی در سال ۱۳۶۴ ش به تأسیس انجمن ادبی سخن کاشان همّت گماشت و تا حال ادارهی این انجمن را که یکی از کوشاترین مجامع ادبی کشور است، به عهده دارد.
📚برخی از مجموعهشعرهای «صائم کاشانی» عبارتند از:
📗۱.خدا کند که بیایی
📙۲.بلور اشک
📘۳.فروغستان عشق
📕۴.دل هست اینجا کبوتر
📔۵.دریای عطش
📓۶.خانهی دوست کجاست... .
در ضمن، او آثار تحقیقی و ادبی فراوانی دارد که تصحیح «دیوان ناصری کاشانی» و «دیوان فتوّت کرمانشاهی» از آن جملهاند.
یک غزل مهدوی و یک غزل رضوی و در پایان یک رباعی عاشورایی از او در این سال روز تولّدشان بازمیخوانیم (این مطلب را برای سایت #کرب_و_بلا نوشتهام):
🌷غزل مهدوی🌷
تو آفتابِ وفایی، خدا کند که بیایی
فروغِ دیده مایی، خدا کند که بیایی
زلالِ چشمه نوری، صفای جامِ حضوری
بهشتِ عاطفههایی، خدا کند که بیایی
تو قلّه سارِ صفایی، تو چشمه سارِ وفایی
طلوعِ سبزِ ولایی، خدا کند که بیایی
تو آفتابِ امیدی، تو ماهتابِ نویدی
سفیرِ صبحِ صفایی، خدا کند که بیایی
تو یوسفی که نداری به مُلک حُسن، نظیری
عزیزِ مصر وفایی، خدا کند که بیایی
تو کوثری، تو بهشتی، تو کعبه ای، تو کنشتی
تو مروه ای، تو صفایی، خدا کند که بیایی
💐غزل رضوی💐
ز نیشابورِ ذوقم می رسد حالا پرستویی
و عطّارِ نگاهش می فرستد باز دارویی
و چشمک می زند از دور، ماهِ مهربانی ها
و دل ها می برد از عاشقان، گلخندِ شب بویی
و بر عاشق رسد پیغام از شرقِ نگاهِ او
و در آیینه ی اشراق، جوشد نازآهویی
بده تا خطِ هفتم، هشتمین ساغر مرا ساقی!
که از میخانه ی خاکِ خراسان برده ام بویی
کنون تا فصلِ آهوهاست از کاشان فراتر رو
بزن مینا در آن سامان که آن جا هست مینویی
🔥رباعی عاشورایی🔥
دریای عطش، لبانِ پُر گوهرِ تو
گلزخمِ هزار خنجر و حنجرِ تو
هنگامِ غروب بود و می کرد طلوع
از مشرقِ نیزه، آفتابِ سرِ تو
#حضرت_امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه
#حضرت_امام_رضا_عليهالسلام
#حضرت_امام_حسین_عليهالسلام
#صائم_کاشانی
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
«آرزویی كه آرزو ماند» عنوان مقدّمهای است که بر کتاب فوق نوشتهام و دارای اشعار فراوانی است كه در قالب یک شب شعر خیالی آمده و امشب به بخشهایی در کانال اشاره میشود ولی از اصل متن غفلت نکنید... . 🥀🥀🥀 #حضرت_امکلثوم_سلاماللهعليها #جواد_هاشمی_تربت @jav…
«آرزویی که آرزو ماند» به قلم حقیر/۱
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌹قاری قرآن، آیات نورانی «هل اتی» را برای تلاوت انتخاب کرده بود. وقتی به آیهی «و یطعمون الطّعام» رسید، فریاد اشکهای بیصدا، غوغایی به راه انداخت؛ گمانم زن و مرد حاضر در جلسه به یاد کوفه و صدقهی مردم به خاندان صاحبان همین سوره افتاده بودند.
🌻مجری برنامه که از سادات بود، پس از بسم الله، با صلوات خاصّهی حضرت ثامن الحجج (علیهالسّلام) دلها را ملکوتی کرد و با سلام به حضّار آغازگر مراسم شد. سپس با زمزمهی چند بیتی از #الهامی_کرمانشاهی که در توصیف اسارت آلالله (علیهمالسّلام) بود، کاروان شعر و قافلهی اشک، همگام و همراه شدند:
ز آل علی هیجده سر چو ماه
به نیزه زدند آن بداخترسپاه
حرم را سپس بر شترها سوار
نمودند بیپوشش و بیمهار
به زنجیر بسته شهنشاه دین
به گردن نهاده، غل آهنین
همه کودکان شه تاجور
به یک رشته بسته چو عقد گهر
برِ هودج زینب داغدار
به نیزه، سر حجّت کردگار
برِ محمل امّ کلثوم زار
به نیزه، سر ساقی نامدار
بدینسان برِ هر یک از بانوان
سری جلوهگر بود اندر سنان
🍂صدای ذکر صلوات، حاکی از حواس جمع تمام جمع بود: اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم.
🌺شروع شعرخوانی با #سید_محمد_رستگار از مشهد بود که غزلش، با سوز و سازی همیشگی به این بیت رسید:
علی که عالم و آدم نشسته بر خوانش
به شام آخر، مهمان امّ کلثوم است
🌿شاعر دوم، #مرتضی_صفرپور از خراسان شمالی بود که غربت نام و یاد این بانو را چنین توصیف کرد:
او از همه سو داغ عزیزانش دید
با این همه یک بار از او یاد نشد
🌴وقتی #مصطفی_جلیلیان_مصلحی باز هم از خطّهی خراسان، آرزوی سفر به سوریه را در سر میپروراند و به این تک بیت زیبا رسید:
ای چلچراغ عمر تو، آیینهدار عشق!
دارم هوای طوف حریم تو در دمشق،
به ناگاه، یاد مضمون این مصراع #اکرم_بهرامچی از کردستان افتادم که
در دمشق، آرامگاهش تا ابد پر نور باد!
که امیدوارم، دعایش مستجاب باشد.
🌾از کاشان سه مهمان در جلسه حضور داشت، یکی #صائم_کاشانی که غزل «آیین سوختن» را خواند و به طور کامل در بخش اشعار آمده است و دیگری #علی_لواف_حامد که در یک بیتش چنین مضمون غربتباری نشسته بود:
کمتر حضور معنویات را سرودهایم
بیبهره از ستایش یاد تو بودهایم
و سرانجام #جعفر_رسولزاده_آشفته که این بیت از مثنوی مطوّلش، شایسته است، نصبالعین عشّاق حضرت سیّدالشّهدا (علیهالسّلام) شود:
از تمام جهان، حسینیتر
در دو عالم شما دوتا خواهر
#حضرت_امکلثوم_سلاماللهعليها
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌹قاری قرآن، آیات نورانی «هل اتی» را برای تلاوت انتخاب کرده بود. وقتی به آیهی «و یطعمون الطّعام» رسید، فریاد اشکهای بیصدا، غوغایی به راه انداخت؛ گمانم زن و مرد حاضر در جلسه به یاد کوفه و صدقهی مردم به خاندان صاحبان همین سوره افتاده بودند.
🌻مجری برنامه که از سادات بود، پس از بسم الله، با صلوات خاصّهی حضرت ثامن الحجج (علیهالسّلام) دلها را ملکوتی کرد و با سلام به حضّار آغازگر مراسم شد. سپس با زمزمهی چند بیتی از #الهامی_کرمانشاهی که در توصیف اسارت آلالله (علیهمالسّلام) بود، کاروان شعر و قافلهی اشک، همگام و همراه شدند:
ز آل علی هیجده سر چو ماه
به نیزه زدند آن بداخترسپاه
حرم را سپس بر شترها سوار
نمودند بیپوشش و بیمهار
به زنجیر بسته شهنشاه دین
به گردن نهاده، غل آهنین
همه کودکان شه تاجور
به یک رشته بسته چو عقد گهر
برِ هودج زینب داغدار
به نیزه، سر حجّت کردگار
برِ محمل امّ کلثوم زار
به نیزه، سر ساقی نامدار
بدینسان برِ هر یک از بانوان
سری جلوهگر بود اندر سنان
🍂صدای ذکر صلوات، حاکی از حواس جمع تمام جمع بود: اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم.
🌺شروع شعرخوانی با #سید_محمد_رستگار از مشهد بود که غزلش، با سوز و سازی همیشگی به این بیت رسید:
علی که عالم و آدم نشسته بر خوانش
به شام آخر، مهمان امّ کلثوم است
🌿شاعر دوم، #مرتضی_صفرپور از خراسان شمالی بود که غربت نام و یاد این بانو را چنین توصیف کرد:
او از همه سو داغ عزیزانش دید
با این همه یک بار از او یاد نشد
🌴وقتی #مصطفی_جلیلیان_مصلحی باز هم از خطّهی خراسان، آرزوی سفر به سوریه را در سر میپروراند و به این تک بیت زیبا رسید:
ای چلچراغ عمر تو، آیینهدار عشق!
دارم هوای طوف حریم تو در دمشق،
به ناگاه، یاد مضمون این مصراع #اکرم_بهرامچی از کردستان افتادم که
در دمشق، آرامگاهش تا ابد پر نور باد!
که امیدوارم، دعایش مستجاب باشد.
🌾از کاشان سه مهمان در جلسه حضور داشت، یکی #صائم_کاشانی که غزل «آیین سوختن» را خواند و به طور کامل در بخش اشعار آمده است و دیگری #علی_لواف_حامد که در یک بیتش چنین مضمون غربتباری نشسته بود:
کمتر حضور معنویات را سرودهایم
بیبهره از ستایش یاد تو بودهایم
و سرانجام #جعفر_رسولزاده_آشفته که این بیت از مثنوی مطوّلش، شایسته است، نصبالعین عشّاق حضرت سیّدالشّهدا (علیهالسّلام) شود:
از تمام جهان، حسینیتر
در دو عالم شما دوتا خواهر
#حضرت_امکلثوم_سلاماللهعليها
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
💠یکم دی: سالروز تولّد استاد صائم کاشانی
(تاریخ عکس:۱۳۹۶)
🌼سیّد علیاصغر صائم کاشانی متخلّص به «صائم» که از شاعران و محقّقان معاصر است، در اوّلین روز از اوّلین ماه زمستان یعنی دیماه و در سال ۱۳۳۱ ش در کاشان متولّد شد.
📚برخی از آثار ایشان:
📗۱. خدا کند که بیایی
📙۲. بلور اشک
📘۳. فروغستان عشق
📕۴. دل هست اینجا کبوتر
📔۵. دریای عطش
📓۶. خانهی دوست کجاست
📗۷. تصحیح دیوان #ناصری_کاشانی
📙۸. تصحیح دیوان #فتوت_کرمانشاهی
🔥رباعی عاشورایی🔥
دریای عطش، لبان پُرگوهر تو
گلزخمِ هزار خنجر و حنجر تو
هنگام غروب بود و میکرد طلوع
از مشرق نیزه، آفتاب سر تو
#حضرت_امام_حسین_عليهالسلام
#صائم_کاشانی
#رباعی
#بازنشر
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
(تاریخ عکس:۱۳۹۶)
🌼سیّد علیاصغر صائم کاشانی متخلّص به «صائم» که از شاعران و محقّقان معاصر است، در اوّلین روز از اوّلین ماه زمستان یعنی دیماه و در سال ۱۳۳۱ ش در کاشان متولّد شد.
📚برخی از آثار ایشان:
📗۱. خدا کند که بیایی
📙۲. بلور اشک
📘۳. فروغستان عشق
📕۴. دل هست اینجا کبوتر
📔۵. دریای عطش
📓۶. خانهی دوست کجاست
📗۷. تصحیح دیوان #ناصری_کاشانی
📙۸. تصحیح دیوان #فتوت_کرمانشاهی
🔥رباعی عاشورایی🔥
دریای عطش، لبان پُرگوهر تو
گلزخمِ هزار خنجر و حنجر تو
هنگام غروب بود و میکرد طلوع
از مشرق نیزه، آفتاب سر تو
#حضرت_امام_حسین_عليهالسلام
#صائم_کاشانی
#رباعی
#بازنشر
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
🔥رباعی عاشورایی🔥
دریای عطش، لبان پُرگوهر تو
گلزخمِ هزار خنجر و حنجر تو
هنگام غروب بود و میکرد طلوع
از مشرق نیزه، آفتاب سر تو
💠یکم دی: سالروز تولّد استاد صائم کاشانی
(👆تاریخ عکس:۱۳۹۶)
🌼سیّد علیاصغر صائم کاشانی متخلّص به «صائم» که از شاعران و محقّقان معاصر است، در اوّلین روز از اوّلین ماه زمستان یعنی دیماه و در سال ۱۳۳۱ ش در کاشان متولّد شد.
📚برخی از آثار ایشان:
📗۱. خدا کند که بیایی
📙۲. بلور اشک
📘۳. فروغستان عشق
📕۴. دل هست اینجا کبوتر
📔۵. دریای عطش
📓۶. خانهی دوست کجاست
📗۷. تصحیح دیوان #ناصری_کاشانی
📙۸. تصحیح دیوان #فتوت_کرمانشاهی
#حضرت_امام_حسین_عليهالسلام
#صائم_کاشانی
#رباعی
#بازنشر
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
دریای عطش، لبان پُرگوهر تو
گلزخمِ هزار خنجر و حنجر تو
هنگام غروب بود و میکرد طلوع
از مشرق نیزه، آفتاب سر تو
💠یکم دی: سالروز تولّد استاد صائم کاشانی
(👆تاریخ عکس:۱۳۹۶)
🌼سیّد علیاصغر صائم کاشانی متخلّص به «صائم» که از شاعران و محقّقان معاصر است، در اوّلین روز از اوّلین ماه زمستان یعنی دیماه و در سال ۱۳۳۱ ش در کاشان متولّد شد.
📚برخی از آثار ایشان:
📗۱. خدا کند که بیایی
📙۲. بلور اشک
📘۳. فروغستان عشق
📕۴. دل هست اینجا کبوتر
📔۵. دریای عطش
📓۶. خانهی دوست کجاست
📗۷. تصحیح دیوان #ناصری_کاشانی
📙۸. تصحیح دیوان #فتوت_کرمانشاهی
#حضرت_امام_حسین_عليهالسلام
#صائم_کاشانی
#رباعی
#بازنشر
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
«آرزویی که آرزو ماند» به قلم حقیر/
(بخش۱)
■●■●
🖤قاری قرآن، آیات نورانی «هل اتی» را برای تلاوت انتخاب کرده بود. وقتی به آیهی «و یطعمون الطّعام» رسید، فریاد اشکهای بیصدا، غوغایی به راه انداخت؛ گمانم زن و مرد حاضر در جلسه به یاد کوفه و صدقهی مردم به خاندان صاحبان همین سوره افتاده بودند.
🖤مجری برنامه که از سادات بود، پس از بسم الله، با صلوات خاصّهی حضرت ثامن الحجج (علیهالسّلام) دلها را ملکوتی کرد و با سلام به حضّار آغازگر مراسم شد. سپس با زمزمهی چند بیتی از #الهامی_کرمانشاهی که در توصیف اسارت آلالله (علیهمالسّلام) بود، کاروان شعر و قافلهی اشک، همگام و همراه شدند:
ز آل علی هیجده سر چو ماه
به نیزه زدند آن بداخترسپاه
حرم را سپس بر شترها سوار
نمودند بیپوشش و بیمهار
به زنجیر بسته شهنشاه دین
به گردن نهاده، غل آهنین
همه کودکان شه تاجور
به یک رشته بسته چو عقد گهر
برِ هودج زینب داغدار
به نیزه، سر حجّت کردگار
برِ محمل امّ کلثوم زار
به نیزه، سر ساقی نامدار
بدینسان برِ هر یک از بانوان
سری جلوهگر بود اندر سنان
🖤صدای ذکر صلوات، حاکی از حواس جمع تمام جمع بود: اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم.
🖤شروع شعرخوانی با #سید_محمد_رستگار از مشهد بود که غزلش، با سوز و سازی همیشگی به این بیت رسید:
علی که عالم و آدم نشسته بر خوانش
به شام آخر، مهمان امّ کلثوم است
🖤شاعر دوم، #مرتضی_صفرپور از خراسان شمالی بود که غربت نام و یاد این بانو را چنین توصیف کرد:
او از همه سو داغ عزیزانش دید
با این همه یک بار از او یاد نشد
🖤وقتی #مصطفی_جلیلیان_مصلحی باز هم از خطّهی خراسان، آرزوی سفر به سوریه را در سر میپروراند و به این تک بیت زیبا رسید:
ای چلچراغ عمر تو، آیینهدار عشق!
دارم هوای طوف حریم تو در دمشق،
به ناگاه، یاد مضمون این مصراع #اکرم_بهرامچی از کردستان افتادم که
در دمشق، آرامگاهش تا ابد پر نور باد!
که امیدوارم، دعایش مستجاب باشد.
🖤از کاشان سه مهمان در جلسه حضور داشت، یکی #صائم_کاشانی که غزل «آیین سوختن» را خواند و به طور کامل در بخش اشعار آمده است و دیگری #علی_لواف_حامد که در یک بیتش چنین مضمون غربتباری نشسته بود:
کمتر حضور معنویات را سرودهایم
بیبهره از ستایش یاد تو بودهایم
و سرانجام #جعفر_رسولزاده_آشفته که این بیت از مثنوی مطوّلش، شایسته است، نصبالعین عشّاق حضرت سیّدالشّهدا (علیهالسّلام) شود:
از تمام جهان، حسینیتر
در دو عالم شما دوتا خواهر
#حضرت_امکلثوم_سلاماللهعليها
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat
(بخش۱)
■●■●
🖤قاری قرآن، آیات نورانی «هل اتی» را برای تلاوت انتخاب کرده بود. وقتی به آیهی «و یطعمون الطّعام» رسید، فریاد اشکهای بیصدا، غوغایی به راه انداخت؛ گمانم زن و مرد حاضر در جلسه به یاد کوفه و صدقهی مردم به خاندان صاحبان همین سوره افتاده بودند.
🖤مجری برنامه که از سادات بود، پس از بسم الله، با صلوات خاصّهی حضرت ثامن الحجج (علیهالسّلام) دلها را ملکوتی کرد و با سلام به حضّار آغازگر مراسم شد. سپس با زمزمهی چند بیتی از #الهامی_کرمانشاهی که در توصیف اسارت آلالله (علیهمالسّلام) بود، کاروان شعر و قافلهی اشک، همگام و همراه شدند:
ز آل علی هیجده سر چو ماه
به نیزه زدند آن بداخترسپاه
حرم را سپس بر شترها سوار
نمودند بیپوشش و بیمهار
به زنجیر بسته شهنشاه دین
به گردن نهاده، غل آهنین
همه کودکان شه تاجور
به یک رشته بسته چو عقد گهر
برِ هودج زینب داغدار
به نیزه، سر حجّت کردگار
برِ محمل امّ کلثوم زار
به نیزه، سر ساقی نامدار
بدینسان برِ هر یک از بانوان
سری جلوهگر بود اندر سنان
🖤صدای ذکر صلوات، حاکی از حواس جمع تمام جمع بود: اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم.
🖤شروع شعرخوانی با #سید_محمد_رستگار از مشهد بود که غزلش، با سوز و سازی همیشگی به این بیت رسید:
علی که عالم و آدم نشسته بر خوانش
به شام آخر، مهمان امّ کلثوم است
🖤شاعر دوم، #مرتضی_صفرپور از خراسان شمالی بود که غربت نام و یاد این بانو را چنین توصیف کرد:
او از همه سو داغ عزیزانش دید
با این همه یک بار از او یاد نشد
🖤وقتی #مصطفی_جلیلیان_مصلحی باز هم از خطّهی خراسان، آرزوی سفر به سوریه را در سر میپروراند و به این تک بیت زیبا رسید:
ای چلچراغ عمر تو، آیینهدار عشق!
دارم هوای طوف حریم تو در دمشق،
به ناگاه، یاد مضمون این مصراع #اکرم_بهرامچی از کردستان افتادم که
در دمشق، آرامگاهش تا ابد پر نور باد!
که امیدوارم، دعایش مستجاب باشد.
🖤از کاشان سه مهمان در جلسه حضور داشت، یکی #صائم_کاشانی که غزل «آیین سوختن» را خواند و به طور کامل در بخش اشعار آمده است و دیگری #علی_لواف_حامد که در یک بیتش چنین مضمون غربتباری نشسته بود:
کمتر حضور معنویات را سرودهایم
بیبهره از ستایش یاد تو بودهایم
و سرانجام #جعفر_رسولزاده_آشفته که این بیت از مثنوی مطوّلش، شایسته است، نصبالعین عشّاق حضرت سیّدالشّهدا (علیهالسّلام) شود:
از تمام جهان، حسینیتر
در دو عالم شما دوتا خواهر
#حضرت_امکلثوم_سلاماللهعليها
#جواد_هاشمی_تربت
@javadhashemi_torbat