ای ستون‌ آسمان ها در زمین
زاده پاک امیر المومنین
کی می آیی
تا ببینیم روی تو
حجت حق
ای ولی آخرین

ای اميد زندگی ما همه
کی می آیی
ای عزیز فاطمه
کی می آیی
تا ببینیم روی تو
نام زیبایت نمائيم زمزمه

امشب زمین و آسمان
با آه و شور و زمزمه
همراه اولاد علی
گریند برای فاطمه
شهادت ام ابیها کوثر قرآن کریم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر تمامی شیعیان جهان تسلیت باد

سلام آقا
دوباره جمعه و
این جمعه را
شال عزای مادرت
بر شانه داری
سرت بر روی زانو می گذاری
و با گریه
تمام رنج مادر می شماری

ما در طلبت
روز و شب انگار نداریم
چون بر غم عشق
تو به‌ هر بار اسیریم

برای آمدنت
نذر کردیم گناه نکنيم
به روی کسی
غیر خودت نگاه نکنيم
به‌ یاد تو باشیم ای همه هستی ما
که‌ در نبود شما
زندگی مان را تباه نکنيم

آرزو داریم
که‌ روزی بی‌ خبر
تو بیایی
یابن الزهرا از سفر
تو بیایی و
بتابی بر زمين
ما ببینیم
روی ماهت
یک نظر

سه شنبه شب
نسیم جمکرانت
نسیم باصفای مهربانت
به برگ گل
نشیند همچو شبنم
غبار از صحن دل ها می رباید

عاقبت
روزی می آيد از سفر
این درخت انتطار ما
بگردد باور
او می آید
تا که آرامش دهد
بر نهاد قوم مظلوم بشر

شب جمعه
شب راز و نیاز است
شب ديدار ارباب غریب است
شب سجده
به‌ روی تربت او
و بوسه بر ضریح خوشکل وشش گوشه او

سلام آقا
دوباره جمعه است و
جمعه ها
وقت قرار است
نیاز جمعه مان
ديدار یار است
بیا آقا
به‌ تن کن دیگر آن رخت ظهورت
برای دیدنت
کل جهان چشم انتظار است

می رسد روزی
که ما پشت سرت
می نماییم اقتدا
بهر نماز
ای امام حی و حاضر در جهان

کنار چشمه چشمان تو ما
نشستیم تا بگيريم
زندگی‌ را
بیایی تا بیاموزیم از تو
مرام و راه و رسم بندگی را

پشت پرچین خیالم
عشق تو دارد مکان
وعده حق
حضرت صاحب زمان

سه شنبه شب
نسیم جمکرانت
به‌ آغوش دل ما می نشاند
به‌ هر جا و مکان
صبر و قراری
به حق مادرت زهرای اطهر
شما دست‌ از سر ما بر نداری

شیعیان سرمایه ای دارند گران
که ندارد مثل آن
کل جهان
شیعیان دارند امام حاضری
مالک عصر است‌ و
صاحب‌ بر زمان

شب جمعه
شب ديدار یار است
شب روضه
و چشم اشکبار است
شب بوسیدن شش گوشه ی او
به قلب کربلای لاله زار است
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام

سلام آقا
دوباره جمعه و
ما در مسیر انتظاریم
بسی آشفته و
دلواپسیم و بی قراریم
نشستیم گوشه ای
با اشک دیده
برایت نامه های
عاشقانه می نگاریم

دل به تو
بستیم و در تاب و تبیم
منتظر بر صبح و
پایان شبیم
از فراغت دائما
اين جمله‌ ی
یا غیاث المستغیثین بر لبیم

هجر تو بر
خرمن دل شعله زد
تا تو نیایی
بسوزد دلم