مسئلۀ کلیت: جزئی نگری و بنبستهای فهم وضعیت
(بحثی در فلسفۀ روش و منطق غالب پژوهش اجتماعی در ایران)
✍️ آرش حیدری
✅ اگر بخواهیم وجه تمایز قاطعی میان دانش محافظه کار و دانش انتقادی برقرار کنیم خواه ناخواه پای مفهوم کلیت (Totality) را باید به میان بکشیم. بطور کلی میتوان ادعا کرد که دانش انتقادی به «کلیت» نظر دارد و دانش محافظهکار جزئی نگر است.
✅ وجه ممیزۀ پوزیتیویسم لزوماً این برداشت رایج نیست که «کار پوزیتیویستی یعنی کار آماری». خصلت اصلیِ پوزیتیویسم جزئینگری آن است. از این رو میتوان درگیر در پژوهشی به اصطلاح کیفی بود اما چشماندازی پوزیتیویستی داشت. پرداختن به جزء بدون فهم نسبتهای امر جزئی با امر کلی به مجموعهای از متون و دانش ها ختم میشود که درکی پاره پاره از جهان پیش روی ما میگذارند و لشکر متخصصان را به سوی حل کردن معضلات هر پارۀ مجزا روانه میکنند.
✅ در روزگاری که فریاد تخصصگرایی گوش فلک را کر کرده است باید توجه داشت که بیش از تخصصگرایی نیاز به نوعی فهم کلیت داریم. در عرصۀ سیاست، فرهنگ، اقتصاد، هنر و... آنچه بیش از هرچیز مولد بحران است نه لزوماً فقدان تخصصگرایی که فقدان دیدی کلی از پدیدهها است. بحرانی که امروز پیش روی ما است تصویر متخصصانی است که بدون فهم کلیت تنها در حال کار تخصصیاند. حال این تخصص میخواهد در قلمرو علم باشد یا شبه علم چندان فرقی ندارد.
✅ اقتصاددانی که بدون فهم کلیت اقتصاد و پیوندهایش با تاریخ، جغرافیا، اجتماع و سیاست تنها درگیر در شاخصهای تخصصی خود است؛ روانشناسی که بدون فهم هستیِ اجتماعی انسان در کلیتش در حال تولید بستههای سلامت روان است؛ متخصص بهداشتی که بدون درک کلیت منطق جغرافیا، حرکت، طبقه، حمل و نقل و... در حال نوشتن پروتوکل بهداشتی است؛ معلم اخلاقی که بدون فهم کلیتِ حاکم بر زیست اجتماعی-فرهنگی معاصر در حال ارائه درس اخلاق است و... .
✅ این تصویر کلی از وضعیتی است که ایران امروز را درگیر کرده است و صورتبندیهای غالب اندیشهای، سیاستگزارانه، زیباییشناختی و ... نیز در تصویر کردن و فهم این کلیت عاجز به نظر میرسند. از این رو، مسئلۀ گفتار حاضر پرداختن به مسئلۀ کل و جزء و پرداختن به بحرانی است که در بطن فضای اندیشه در ایران امروز وجود دارد: بحرانِ فهم کلیت و مسئلهمند کردنِ کلیتی که در اینجا و اکنون «ما». با مروری بر روندهای رایج پژوهش در بابا مساول و بحرانها و شیوههای رایج تصویر و فهم وضعیت تلاش خواهیم کرد مسئلۀ جزو و کل و نسبتش با پژوهش و فهم وضعیت را مورد بررسی قرار دهیم.
🔷 برخی از منابع اصلیِ دورۀ حاضر
لوکاچ، جورج(١٣٧٧). تاریخ و آگاهی طبقاتی. ترجمه محمد جعفر پوینده، تهران: تجربه.
مزاروش، ایستوان(١٣٨٧. مفهوم دیالکتیک از نظر لوکاچ. ترجمه اقبال طالقانی، تهران: نشرچشمه.
طبیعی، منصور؛ دلال رحمانی، محمد حسین (1395). مارکسیم به مثابۀ روش. روششناسی علوم انسانی، سال 22، شمارۀ 88، 177-163.
Jay, M. (1984). Marxism and totality: The adventures of a concept from Lukács to Habermas. Univ of California Press.
Abazari, A. (2020). Hegel's Ontology of Power: The Structure of Social Domination in Capitalism. Cambridge University Press.
Jay, M. (1977). The concept of totality in Lukacs and Adorno. In Varieties of Marxism (pp. 147-174). Springer, Dordrecht.
Oakes, G. (1987). Max Weber and the Southwest Geman School: Remarks on the Genesis of the Concept of the Historical Individual. International Journal of Politics, Culture, and Society, 115-131
@isa_ctc
(بحثی در فلسفۀ روش و منطق غالب پژوهش اجتماعی در ایران)
✍️ آرش حیدری
✅ اگر بخواهیم وجه تمایز قاطعی میان دانش محافظه کار و دانش انتقادی برقرار کنیم خواه ناخواه پای مفهوم کلیت (Totality) را باید به میان بکشیم. بطور کلی میتوان ادعا کرد که دانش انتقادی به «کلیت» نظر دارد و دانش محافظهکار جزئی نگر است.
✅ وجه ممیزۀ پوزیتیویسم لزوماً این برداشت رایج نیست که «کار پوزیتیویستی یعنی کار آماری». خصلت اصلیِ پوزیتیویسم جزئینگری آن است. از این رو میتوان درگیر در پژوهشی به اصطلاح کیفی بود اما چشماندازی پوزیتیویستی داشت. پرداختن به جزء بدون فهم نسبتهای امر جزئی با امر کلی به مجموعهای از متون و دانش ها ختم میشود که درکی پاره پاره از جهان پیش روی ما میگذارند و لشکر متخصصان را به سوی حل کردن معضلات هر پارۀ مجزا روانه میکنند.
✅ در روزگاری که فریاد تخصصگرایی گوش فلک را کر کرده است باید توجه داشت که بیش از تخصصگرایی نیاز به نوعی فهم کلیت داریم. در عرصۀ سیاست، فرهنگ، اقتصاد، هنر و... آنچه بیش از هرچیز مولد بحران است نه لزوماً فقدان تخصصگرایی که فقدان دیدی کلی از پدیدهها است. بحرانی که امروز پیش روی ما است تصویر متخصصانی است که بدون فهم کلیت تنها در حال کار تخصصیاند. حال این تخصص میخواهد در قلمرو علم باشد یا شبه علم چندان فرقی ندارد.
✅ اقتصاددانی که بدون فهم کلیت اقتصاد و پیوندهایش با تاریخ، جغرافیا، اجتماع و سیاست تنها درگیر در شاخصهای تخصصی خود است؛ روانشناسی که بدون فهم هستیِ اجتماعی انسان در کلیتش در حال تولید بستههای سلامت روان است؛ متخصص بهداشتی که بدون درک کلیت منطق جغرافیا، حرکت، طبقه، حمل و نقل و... در حال نوشتن پروتوکل بهداشتی است؛ معلم اخلاقی که بدون فهم کلیتِ حاکم بر زیست اجتماعی-فرهنگی معاصر در حال ارائه درس اخلاق است و... .
✅ این تصویر کلی از وضعیتی است که ایران امروز را درگیر کرده است و صورتبندیهای غالب اندیشهای، سیاستگزارانه، زیباییشناختی و ... نیز در تصویر کردن و فهم این کلیت عاجز به نظر میرسند. از این رو، مسئلۀ گفتار حاضر پرداختن به مسئلۀ کل و جزء و پرداختن به بحرانی است که در بطن فضای اندیشه در ایران امروز وجود دارد: بحرانِ فهم کلیت و مسئلهمند کردنِ کلیتی که در اینجا و اکنون «ما». با مروری بر روندهای رایج پژوهش در بابا مساول و بحرانها و شیوههای رایج تصویر و فهم وضعیت تلاش خواهیم کرد مسئلۀ جزو و کل و نسبتش با پژوهش و فهم وضعیت را مورد بررسی قرار دهیم.
🔷 برخی از منابع اصلیِ دورۀ حاضر
لوکاچ، جورج(١٣٧٧). تاریخ و آگاهی طبقاتی. ترجمه محمد جعفر پوینده، تهران: تجربه.
مزاروش، ایستوان(١٣٨٧. مفهوم دیالکتیک از نظر لوکاچ. ترجمه اقبال طالقانی، تهران: نشرچشمه.
طبیعی، منصور؛ دلال رحمانی، محمد حسین (1395). مارکسیم به مثابۀ روش. روششناسی علوم انسانی، سال 22، شمارۀ 88، 177-163.
Jay, M. (1984). Marxism and totality: The adventures of a concept from Lukács to Habermas. Univ of California Press.
Abazari, A. (2020). Hegel's Ontology of Power: The Structure of Social Domination in Capitalism. Cambridge University Press.
Jay, M. (1977). The concept of totality in Lukacs and Adorno. In Varieties of Marxism (pp. 147-174). Springer, Dordrecht.
Oakes, G. (1987). Max Weber and the Southwest Geman School: Remarks on the Genesis of the Concept of the Historical Individual. International Journal of Politics, Culture, and Society, 115-131
@isa_ctc
مرکز آموزش تخصصی انجمن جامعه شناسی ایران:
تحلیل تطبیقیـتاریخی نهادهای دموکراتیک در ایران
نیما شجاعی
تحلیل تطبیقیـتاریخی یکی از روشهای تحقیق مهم در جامعهشناسی تاریخی است که میتوان از آن در بررسی موضوعات مرتبط با نهادها، تغییرات نهادی و دگرگونیهای بزرگ استفاده کرد. در اینجا باید آگاه بود که «تاریخ» مهم است و گفتنی است که زمانی که نهادها و تغییرات نهادی موضوع پژوهش قرار میگیرند بایستی به تاریخ رجوع کرد و از منظری تاریخی و با توجه به اصل «وابستگی به مسیر طی شده» آن موضوعات را مورد بررسی قرار داد. اگرچه اندیشمندان بسیاری بهعنوان تاریخنگار در سدههای گذشته، چنین بینشی را ترویج دادهاند، اما، آنچه از اصل «بازگشت به تاریخ» در تحلیل تطبیقیـتاریخی مُراد میشود، حاصل تفوق دیدگاهی متفاوت و جدید در بررسی واقعیتهای اجتماعی است.
روش تحلیل تطبیقیـتاریخی مبتنی بر هستیشناسی جدیدی از جهان اجتماعی شکل گرفته است که در گذشته و در دیگر روشها وجود نداشته است. در نتیجه، بایستی اذعان داشت که این روش، عمر چندانی ندارد، و هماکنون تنها دو سه دهه است که در نتیجهی تلفیق روشهای مختلف، متولد شده است. در دیدگاههای متأخرِ این روش، دوگانهی فردگرایی و جمعگرایی از میان رفته است، و مطابق با پژوهشهای منطبق با این روش، بهجای آن دوگانهها، بر لحظات محتمل ساختاری تأکید میشود، لحظاتی که در آنها، انتخابهای کنشگران و میزان عاملیت ایشان میتواند نقش تعیینکنندهای در سیر رخدادهای آتی داشته باشد. مطابق با رویکردهای رایج در این روش کشورهای دارای دولت، معمولاً موارد مناسبی برای تحلیل تطبیقیـتاریخی هستند، که میتوان در اینها حداقل چند موضوع را مورد بررسی قرار داد: انقلابها، سیاستهای عمومی، خدمات و رفاه اجتماعی، رژیمهای اقتدارگرا و دموکراتیک.
گفتنی است که با توجه به مبانی و مبادی موجود در تمامی دیدگاههای «مطالعات دموکراسی» که تأکید بر روششناسی یکی اساسیترین و محوریترین بایستههای «نظام دانش» برآمده از آنها برای نظریهپردازی و گام برداشتن در جهت دموکراتیزاسیون است، و با توجه به اهمیت و کاربست روزافزون روش تحلیل تطبیقیـتاریخی در پژوهشهای اجتماعی مرتبط با موضوع «نهادهای دموکراتیک» در سطح جهان، ما نیز ضروری میدانیم که در پژوهشهای خود، از چنین روشهایی بهره برده، و در مورد مسائل مختلف و مهم کشورمان بهکار بندیم تا بتوانیم برای تحقق آن برنامهریزی نماییم.
هدف از این دوره آشنایی با تحلیل تطبیقیـتاریخی، از منظر رویکرد و روش است. از اینرو، در این کارگاه تلاش میشود تا بهصورت مقدماتی رویکردها و روشهای موجود در تحلیل تطبیقیـتاریخی آموزش داده شده، و در انتها دانشجویان بهصورت نظری و عملی با کاربرد آن در موضوع نهادهای دموکراتیک در ایران آشنا گردند.
سرفصلها
جلسه اول: آشنایی با جامعهشناسی تاریخی تحلیلی
جلسه دوم: روششناسی تحلیل تطبیقیـتاریخی (CHA) و کاربرد آن در مورد ایران
جلسه سوم: تحلیل تطبیقی تاریخی نهادهای دموکراتیک در ایران: رویکردی نظری
جلسه چهارم: تحلیل تطبیقی تاریخی نهادهای دموکراتیک در ایران: رویکردی تجربی
منابع
اسکاچپول، تدا (1388). بینش و روش در جامعهشناسی تاریخی، ترجمهی هاشم آقاجری، تهران: نشر مرکز.
اسکاچپول، تدا (1389). دولتها و انقلابهای اجتماعی، ترجمهی مجید روئینتن، چاپ دوم، تهران: سروش.
ریگین، چارلز (1388). روش تطبیقی: فراسوی راهبردهای کمی و کیفی، ترجمهی محمد فاضلی، تهران: نشر آگه.
ریگین، چارلز سی. (1394). بازطراحی بررسی اجتماعی: مجموعههای فازی و فراتر از آن، ترجمهی خلیل میرزایی، هادی برغمدی و فرید ناهید، تهران: انتشارات فوژان.
عجم اوغلو، دارون و رابینسون، جیمز (1393). چرا ملتها شکست میخورند: ریشههای قدرت، ثروت و فقر، ترجمهی محسن میردامادی و محمدحسین نعیمیپور، تهران: روزنه.
فوران، جان (1391). مقاومت شکننده: تاریخ تحولات اجتماعی ایران از سال 1500 میلادی مطابق با 879 شمسی تا انقلاب، ترجمه احمد تدین، چاپ دوازدهم، تهران: خدمات فرهنگی رسا.
هانتینگتون، ساموئل (1392). موج سوم دموکراسی در پایان سدة بیستم، ترجمهی احمد شهسا، چاپ پنجم، تهران: انتشارات روزنه.
Gill, Graeme (2000). Dynamics of Democratization, London: MacMillan Press LTD.
Kiser, Edgar and Hechter, Michael (1991). “The Role of General Theory in Comparative-Historical Sociology”, American Journal of Sociology, Vol. 97, No. 1. (Jul., 1991), pp. 1-30.
Lange, Matthew (2013). Comparative-Historical Methods, London: Sage Publication.
تحلیل تطبیقیـتاریخی نهادهای دموکراتیک در ایران
نیما شجاعی
تحلیل تطبیقیـتاریخی یکی از روشهای تحقیق مهم در جامعهشناسی تاریخی است که میتوان از آن در بررسی موضوعات مرتبط با نهادها، تغییرات نهادی و دگرگونیهای بزرگ استفاده کرد. در اینجا باید آگاه بود که «تاریخ» مهم است و گفتنی است که زمانی که نهادها و تغییرات نهادی موضوع پژوهش قرار میگیرند بایستی به تاریخ رجوع کرد و از منظری تاریخی و با توجه به اصل «وابستگی به مسیر طی شده» آن موضوعات را مورد بررسی قرار داد. اگرچه اندیشمندان بسیاری بهعنوان تاریخنگار در سدههای گذشته، چنین بینشی را ترویج دادهاند، اما، آنچه از اصل «بازگشت به تاریخ» در تحلیل تطبیقیـتاریخی مُراد میشود، حاصل تفوق دیدگاهی متفاوت و جدید در بررسی واقعیتهای اجتماعی است.
روش تحلیل تطبیقیـتاریخی مبتنی بر هستیشناسی جدیدی از جهان اجتماعی شکل گرفته است که در گذشته و در دیگر روشها وجود نداشته است. در نتیجه، بایستی اذعان داشت که این روش، عمر چندانی ندارد، و هماکنون تنها دو سه دهه است که در نتیجهی تلفیق روشهای مختلف، متولد شده است. در دیدگاههای متأخرِ این روش، دوگانهی فردگرایی و جمعگرایی از میان رفته است، و مطابق با پژوهشهای منطبق با این روش، بهجای آن دوگانهها، بر لحظات محتمل ساختاری تأکید میشود، لحظاتی که در آنها، انتخابهای کنشگران و میزان عاملیت ایشان میتواند نقش تعیینکنندهای در سیر رخدادهای آتی داشته باشد. مطابق با رویکردهای رایج در این روش کشورهای دارای دولت، معمولاً موارد مناسبی برای تحلیل تطبیقیـتاریخی هستند، که میتوان در اینها حداقل چند موضوع را مورد بررسی قرار داد: انقلابها، سیاستهای عمومی، خدمات و رفاه اجتماعی، رژیمهای اقتدارگرا و دموکراتیک.
گفتنی است که با توجه به مبانی و مبادی موجود در تمامی دیدگاههای «مطالعات دموکراسی» که تأکید بر روششناسی یکی اساسیترین و محوریترین بایستههای «نظام دانش» برآمده از آنها برای نظریهپردازی و گام برداشتن در جهت دموکراتیزاسیون است، و با توجه به اهمیت و کاربست روزافزون روش تحلیل تطبیقیـتاریخی در پژوهشهای اجتماعی مرتبط با موضوع «نهادهای دموکراتیک» در سطح جهان، ما نیز ضروری میدانیم که در پژوهشهای خود، از چنین روشهایی بهره برده، و در مورد مسائل مختلف و مهم کشورمان بهکار بندیم تا بتوانیم برای تحقق آن برنامهریزی نماییم.
هدف از این دوره آشنایی با تحلیل تطبیقیـتاریخی، از منظر رویکرد و روش است. از اینرو، در این کارگاه تلاش میشود تا بهصورت مقدماتی رویکردها و روشهای موجود در تحلیل تطبیقیـتاریخی آموزش داده شده، و در انتها دانشجویان بهصورت نظری و عملی با کاربرد آن در موضوع نهادهای دموکراتیک در ایران آشنا گردند.
سرفصلها
جلسه اول: آشنایی با جامعهشناسی تاریخی تحلیلی
جلسه دوم: روششناسی تحلیل تطبیقیـتاریخی (CHA) و کاربرد آن در مورد ایران
جلسه سوم: تحلیل تطبیقی تاریخی نهادهای دموکراتیک در ایران: رویکردی نظری
جلسه چهارم: تحلیل تطبیقی تاریخی نهادهای دموکراتیک در ایران: رویکردی تجربی
منابع
اسکاچپول، تدا (1388). بینش و روش در جامعهشناسی تاریخی، ترجمهی هاشم آقاجری، تهران: نشر مرکز.
اسکاچپول، تدا (1389). دولتها و انقلابهای اجتماعی، ترجمهی مجید روئینتن، چاپ دوم، تهران: سروش.
ریگین، چارلز (1388). روش تطبیقی: فراسوی راهبردهای کمی و کیفی، ترجمهی محمد فاضلی، تهران: نشر آگه.
ریگین، چارلز سی. (1394). بازطراحی بررسی اجتماعی: مجموعههای فازی و فراتر از آن، ترجمهی خلیل میرزایی، هادی برغمدی و فرید ناهید، تهران: انتشارات فوژان.
عجم اوغلو، دارون و رابینسون، جیمز (1393). چرا ملتها شکست میخورند: ریشههای قدرت، ثروت و فقر، ترجمهی محسن میردامادی و محمدحسین نعیمیپور، تهران: روزنه.
فوران، جان (1391). مقاومت شکننده: تاریخ تحولات اجتماعی ایران از سال 1500 میلادی مطابق با 879 شمسی تا انقلاب، ترجمه احمد تدین، چاپ دوازدهم، تهران: خدمات فرهنگی رسا.
هانتینگتون، ساموئل (1392). موج سوم دموکراسی در پایان سدة بیستم، ترجمهی احمد شهسا، چاپ پنجم، تهران: انتشارات روزنه.
Gill, Graeme (2000). Dynamics of Democratization, London: MacMillan Press LTD.
Kiser, Edgar and Hechter, Michael (1991). “The Role of General Theory in Comparative-Historical Sociology”, American Journal of Sociology, Vol. 97, No. 1. (Jul., 1991), pp. 1-30.
Lange, Matthew (2013). Comparative-Historical Methods, London: Sage Publication.
Mahoney, James (2000). “Path Dependence in Historical Sociology”, Theory and Society, Vol. 29, No. 4, (Aug., 2000), pp. 507-548.
Mahoney, James and Rueschemeyer, Dietrich (2003). Comparative Historical Analysis in the Social Sciences, New York: Cambridge University Press.
Mahoney, James and Thelen, Kathleen (ed.) (2015). Advances in Comparative-Historical Analysis, Cambridge: Cambridge University Press.
Ragin, Charles and Zaret, David (1996). “Theory and Method in Comparative Research: Two Strategies”, Social Forces, Vol. 61, No. 3. (Mar., 1983), pp. 731-754.
Rueschemeyer, Dietrich; Stephens, Evelyne Huber; and Stephens John D. (1992). Capitalist Development and Democracy, Chicago: University of Chicago Press.
Schneider, Carsten Q. and Wagemann, Claudius (2013). Set-Theoretic Methods for Social Sciences: A Guide to Qualitative Comparative Analysis, Cambridge University Press.
Tilly, Charles (2007). Democracy, New York: Cambridge University Press.
@isa_ctc
Mahoney, James and Rueschemeyer, Dietrich (2003). Comparative Historical Analysis in the Social Sciences, New York: Cambridge University Press.
Mahoney, James and Thelen, Kathleen (ed.) (2015). Advances in Comparative-Historical Analysis, Cambridge: Cambridge University Press.
Ragin, Charles and Zaret, David (1996). “Theory and Method in Comparative Research: Two Strategies”, Social Forces, Vol. 61, No. 3. (Mar., 1983), pp. 731-754.
Rueschemeyer, Dietrich; Stephens, Evelyne Huber; and Stephens John D. (1992). Capitalist Development and Democracy, Chicago: University of Chicago Press.
Schneider, Carsten Q. and Wagemann, Claudius (2013). Set-Theoretic Methods for Social Sciences: A Guide to Qualitative Comparative Analysis, Cambridge University Press.
Tilly, Charles (2007). Democracy, New York: Cambridge University Press.
@isa_ctc
دانش پژوهان گرامی
امروز دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱
جلسه اول دوره " مسئله جز و کل و فهم وضعیت " با تدریس آرش حیدری ساعت ۱۶:۳۰ عصر برگزار می گردد.
شماره تماس جهت شرکت در دوره: ۰۹۳۳۷۹۹۲۷۵۹
@isa_ctc
امروز دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱
جلسه اول دوره " مسئله جز و کل و فهم وضعیت " با تدریس آرش حیدری ساعت ۱۶:۳۰ عصر برگزار می گردد.
شماره تماس جهت شرکت در دوره: ۰۹۳۳۷۹۹۲۷۵۹
@isa_ctc
همراهان گرامی
امروز سهشنبه ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱
جلسه اول دوره " تحلیل تطبیقی-تاریخی نهادهای دموکراتیک در ایران " با تدریس نیما شجاعی ساعت ۱۷:۰۰ عصر برگزار می گردد.
شماره تماس جهت شرکت در دوره: ۰۹۳۳۷۹۹۲۷۵۹
@isa_ctc
امروز سهشنبه ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱
جلسه اول دوره " تحلیل تطبیقی-تاریخی نهادهای دموکراتیک در ایران " با تدریس نیما شجاعی ساعت ۱۷:۰۰ عصر برگزار می گردد.
شماره تماس جهت شرکت در دوره: ۰۹۳۳۷۹۹۲۷۵۹
@isa_ctc
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
#تازه_ها
💢 بیانیه انجمن جامعهشناسی ایران درباره شرایط کشور و بازداشت فعالان مدنی
به نام خداوند جان و خرد
مردم شریف و مسئولان محترم کشور
با درود و احترام
انجمن جامعهشناسی ایران، به عنوان بزرگترین نهاد مدنی علمی- تخصصی علوم اجتماعی در کشور، در شرایط سخت و پیچیده کنونی و پیش رو که کشور بیش از هر چیز نیازمند تدبیر هوشمندانه، نگاهی عالمانه، سعه صدر و اقداماتی است که مقوم ثبات، همبستگی ملی و حفظ پویایی اجتماعی باشد، بر خود فرض میبیند به این وسیله دغدغههای خویش را با شما در میان بگذارد.
در روزهای اخیر، بازداشت شماری از معلمان، بهخاطر شرکت در تجمعات و همزمان بازداشت شماری از مستندسازان که اعتراض انجمنهای مستندساز را در پی داشت و نیز بازداشت دکتر سعید مدنی محقق و نویسنده شناخته شده مسائل اجتماعی و عضو انجمن جامعه شناسی ایران و همچنین آقای دکتر عبدالرضا امانی فر، معلم بازنشسته آموزش و پرورش و مدیر دفتر انجمن جامعه شناسی ایران در بوشهر و نیز شهروندان عادی معترض به تنگناهای اقتصادی، نشان می دهد روش های کنترلی، مقدم بر گفتگو، مفاهمه، استماع و درک خواستههای معترضان گردیده است.
به گمان ما سوء استفاده تبلیغاتی و سیاسی بیگانگان به هیچ وجه نباید مجوز تضییع حقوق شهروندان کشور شود. ارتباط دادن مطالبات واقعی اصناف مختلف به بیگانه، نوعی فرافکنی و گریز از واقعیت است. طرح اتهامات سنگین مانند ارتباطات مشکوک با بیگانگان به شخصیتهای علمی و فرهنگی و مدنی، در حالی که امکان دفاع ندارند و هنوز رسماً تفهیم اتهامی صورت نگرفته -چه رسد که به اثبات رسیده باشد- مصداق نقض قانون توسط نهادهای قدرت و قابل پیگیرد است.
حکمرانی خوب مستلزم استقبال از کنشگری شهروندان و شنیدن صدای آنها و استمداد از متخصصان علوم اجتماعی برای رفع یا پیشگیری از بحرانها و چالشها است.
انجمن جامعه شناسی ایران به عنوان یک نهاد علمی باورمند به «جامعه شناسی مردم مدار»، و مسئولیت اجتماعی جامعه شناسان، نگرانی عمیق خود را نسبت به روند برخوردها، فشارها و بازداشت های بدون رعایت موازین قانونی و شهروندی اعلام می دارد و هشدار می دهد: فرو ریختن ارزش ها و نهادهای حقوقی، منجر به عدم تعادل و بهم ریختگی کل سامانه سیاسی و اجتماعی خواهد شد.
لزوم عمل به وعده ها و شعارهای مسئولان قضایی و خروج از گفتار درمانی و تحقق سند تحول قضایی، قانون جرم سیاسی، قانون حقوق شهروندی، قانون دسترسی آزاد به اطلاعات و در رأس آنها فصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، از نخستین گام های خروج از وضعیت کنونی است.
ادامه این بیانیه را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/74o8g5
▫️سایر بیانیه ها و نامه های انجمن جامعه شناسی ایران را اینجا بخوانید.
yun.ir/2q0cb
@iran_sociology
@انجمن_جامعه_شناسی_ایران
💢 بیانیه انجمن جامعهشناسی ایران درباره شرایط کشور و بازداشت فعالان مدنی
به نام خداوند جان و خرد
مردم شریف و مسئولان محترم کشور
با درود و احترام
انجمن جامعهشناسی ایران، به عنوان بزرگترین نهاد مدنی علمی- تخصصی علوم اجتماعی در کشور، در شرایط سخت و پیچیده کنونی و پیش رو که کشور بیش از هر چیز نیازمند تدبیر هوشمندانه، نگاهی عالمانه، سعه صدر و اقداماتی است که مقوم ثبات، همبستگی ملی و حفظ پویایی اجتماعی باشد، بر خود فرض میبیند به این وسیله دغدغههای خویش را با شما در میان بگذارد.
در روزهای اخیر، بازداشت شماری از معلمان، بهخاطر شرکت در تجمعات و همزمان بازداشت شماری از مستندسازان که اعتراض انجمنهای مستندساز را در پی داشت و نیز بازداشت دکتر سعید مدنی محقق و نویسنده شناخته شده مسائل اجتماعی و عضو انجمن جامعه شناسی ایران و همچنین آقای دکتر عبدالرضا امانی فر، معلم بازنشسته آموزش و پرورش و مدیر دفتر انجمن جامعه شناسی ایران در بوشهر و نیز شهروندان عادی معترض به تنگناهای اقتصادی، نشان می دهد روش های کنترلی، مقدم بر گفتگو، مفاهمه، استماع و درک خواستههای معترضان گردیده است.
به گمان ما سوء استفاده تبلیغاتی و سیاسی بیگانگان به هیچ وجه نباید مجوز تضییع حقوق شهروندان کشور شود. ارتباط دادن مطالبات واقعی اصناف مختلف به بیگانه، نوعی فرافکنی و گریز از واقعیت است. طرح اتهامات سنگین مانند ارتباطات مشکوک با بیگانگان به شخصیتهای علمی و فرهنگی و مدنی، در حالی که امکان دفاع ندارند و هنوز رسماً تفهیم اتهامی صورت نگرفته -چه رسد که به اثبات رسیده باشد- مصداق نقض قانون توسط نهادهای قدرت و قابل پیگیرد است.
حکمرانی خوب مستلزم استقبال از کنشگری شهروندان و شنیدن صدای آنها و استمداد از متخصصان علوم اجتماعی برای رفع یا پیشگیری از بحرانها و چالشها است.
انجمن جامعه شناسی ایران به عنوان یک نهاد علمی باورمند به «جامعه شناسی مردم مدار»، و مسئولیت اجتماعی جامعه شناسان، نگرانی عمیق خود را نسبت به روند برخوردها، فشارها و بازداشت های بدون رعایت موازین قانونی و شهروندی اعلام می دارد و هشدار می دهد: فرو ریختن ارزش ها و نهادهای حقوقی، منجر به عدم تعادل و بهم ریختگی کل سامانه سیاسی و اجتماعی خواهد شد.
لزوم عمل به وعده ها و شعارهای مسئولان قضایی و خروج از گفتار درمانی و تحقق سند تحول قضایی، قانون جرم سیاسی، قانون حقوق شهروندی، قانون دسترسی آزاد به اطلاعات و در رأس آنها فصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، از نخستین گام های خروج از وضعیت کنونی است.
ادامه این بیانیه را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
yun.ir/74o8g5
▫️سایر بیانیه ها و نامه های انجمن جامعه شناسی ایران را اینجا بخوانید.
yun.ir/2q0cb
@iran_sociology
@انجمن_جامعه_شناسی_ایران
طرح درس دورۀ «روششناسی پرترهنگاری در علوم اجتماعی»
مسعود زمانی مقدم
پرترهنگاری یکی از رویکردهای روشی جدید در پژوهشهای کیفی است که ایدۀ آن ابتدا در دهۀ 1980 توسط سارا لورنس-لایتفوت مطرح شد. در اواخر دهۀ 1990 لورنس-لایتفوت با همکاری جسیکا هافمن دیویس پرترهنگاری را بهعنوان یک روش تحقیق کیفی که هنر و علم را در هم میآمیزد تکمیل کردند و از آن پس این روششناسی مورد استفادۀ برخی از پژوهشگران قرار گرفت. با وجود این، همچنان پرترهنگاری در فضای علمی جهانی مغفول مانده است. بهطوریکه پژوهشها، رسالهها و مقالات نسبتاً اندکی در جهان با این روش منتشر شدهاند. در ایران نیز، به جز رسالۀ دکتریام که با این روششناسی انجام دادهام، تاکنون هیچ مطالعه و تحقیقِ پرترهنگاریای صورت نگرفته است. به هر حال، اگرچه در دو دهۀ اخیر پژوهش کیفی در علوم اجتماعی ایران رشدی شتابان داشته است، اما پرترهنگاری بهعنوان یک روششناسی کیفی کاملاً ناشناخته مانده است که جای خالی آن را در تحقیقات اجتماعی ایران عمیقاً احساس میشود. پرترهنگاری تلاش میکند مرزهای پژوهش تفسیری موجود را، که معمولاً رشتهها، اهداف و مخاطبان در علوم اجتماعی را از هم جدا میکند، بگشاید. پرترهنگاری بهمثابۀ یک روش تحقیق بسیار خلاقانه میتواند همچون امکانی روششناختی برای فهم مسائل جامعۀ ایران مورد استفاده قرار بگیرد. در این دوره به چیستیِ پرترهنگاری و ویژگیها و مؤلفههای اصلی آن پرداخته میشود. همچنین مراحل عملی انجام پژوهش با روش پرترهنگاری توضیح داده خواهد شد.
مباحث این دوره:
جلسۀ نخست: چیستی روششناسی پرترهنگاری و کاربردها و چالشهای آن در پژوهشهای اجتماعی
جلسۀ دوم: مراحل گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها در پرترهنگاری
جلسه سوم: اعتمادپذیری، ملاحظات اخلاقی و شیوۀ گزارش پژوهش
این دوره میتواند برای دانشجویان و پژوهشگران علاقهمند به پژوهش کیفی سودمند باشد.
منابع:
Chapman, T. K. (2005). Expressions of “voice” in portraiture. Qualitative Inquiry, 11, 27-51.
Lawrence-Lightfoot, S. & Davis, J. (1997). The art and science of portraiture. San Francisco: Wiley & Sons.
Lawrence-Lightfoot, S. (1983). The good high school: Portraits of character and culture. New York: Basic Books.
Lawrence-Lightfoot, S. (2005). Portraiture: A dialogue between art and science. Qualitative Inquiry, 11(1), 3–15.
@isa_ctc
مسعود زمانی مقدم
پرترهنگاری یکی از رویکردهای روشی جدید در پژوهشهای کیفی است که ایدۀ آن ابتدا در دهۀ 1980 توسط سارا لورنس-لایتفوت مطرح شد. در اواخر دهۀ 1990 لورنس-لایتفوت با همکاری جسیکا هافمن دیویس پرترهنگاری را بهعنوان یک روش تحقیق کیفی که هنر و علم را در هم میآمیزد تکمیل کردند و از آن پس این روششناسی مورد استفادۀ برخی از پژوهشگران قرار گرفت. با وجود این، همچنان پرترهنگاری در فضای علمی جهانی مغفول مانده است. بهطوریکه پژوهشها، رسالهها و مقالات نسبتاً اندکی در جهان با این روش منتشر شدهاند. در ایران نیز، به جز رسالۀ دکتریام که با این روششناسی انجام دادهام، تاکنون هیچ مطالعه و تحقیقِ پرترهنگاریای صورت نگرفته است. به هر حال، اگرچه در دو دهۀ اخیر پژوهش کیفی در علوم اجتماعی ایران رشدی شتابان داشته است، اما پرترهنگاری بهعنوان یک روششناسی کیفی کاملاً ناشناخته مانده است که جای خالی آن را در تحقیقات اجتماعی ایران عمیقاً احساس میشود. پرترهنگاری تلاش میکند مرزهای پژوهش تفسیری موجود را، که معمولاً رشتهها، اهداف و مخاطبان در علوم اجتماعی را از هم جدا میکند، بگشاید. پرترهنگاری بهمثابۀ یک روش تحقیق بسیار خلاقانه میتواند همچون امکانی روششناختی برای فهم مسائل جامعۀ ایران مورد استفاده قرار بگیرد. در این دوره به چیستیِ پرترهنگاری و ویژگیها و مؤلفههای اصلی آن پرداخته میشود. همچنین مراحل عملی انجام پژوهش با روش پرترهنگاری توضیح داده خواهد شد.
مباحث این دوره:
جلسۀ نخست: چیستی روششناسی پرترهنگاری و کاربردها و چالشهای آن در پژوهشهای اجتماعی
جلسۀ دوم: مراحل گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها در پرترهنگاری
جلسه سوم: اعتمادپذیری، ملاحظات اخلاقی و شیوۀ گزارش پژوهش
این دوره میتواند برای دانشجویان و پژوهشگران علاقهمند به پژوهش کیفی سودمند باشد.
منابع:
Chapman, T. K. (2005). Expressions of “voice” in portraiture. Qualitative Inquiry, 11, 27-51.
Lawrence-Lightfoot, S. & Davis, J. (1997). The art and science of portraiture. San Francisco: Wiley & Sons.
Lawrence-Lightfoot, S. (1983). The good high school: Portraits of character and culture. New York: Basic Books.
Lawrence-Lightfoot, S. (2005). Portraiture: A dialogue between art and science. Qualitative Inquiry, 11(1), 3–15.
@isa_ctc
همراهان گرامی
امروز پنج شنبه ۱۲ خرداد ماه ۱۴۰۱
جلسه اول دوره " روش شناسی پرتره نگاری در علوم اجتماعی " با تدریس مسعود زمانی مقدم ساعت ۱۷:۳۰ عصر برگزار می گردد.
شماره تماس جهت شرکت در دوره: ۰۹۳۳۷۹۹۲۷۵۹
@isa_ctc
امروز پنج شنبه ۱۲ خرداد ماه ۱۴۰۱
جلسه اول دوره " روش شناسی پرتره نگاری در علوم اجتماعی " با تدریس مسعود زمانی مقدم ساعت ۱۷:۳۰ عصر برگزار می گردد.
شماره تماس جهت شرکت در دوره: ۰۹۳۳۷۹۹۲۷۵۹
@isa_ctc