اندیشکده مطالعات جهان اسلام
357 subscribers
2.02K photos
13 videos
59 files
2.38K links
www.cwis.ir

ارتباط با ادمین کانال @cwisir

👇👇
@ircwis
Download Telegram
🔖 #تحلیل

✒️ فراتحلیلی بر سه سخنرانی اخیر دبیرکل حزب الله لبنان

یک: دبیر کل حزب الله در سه سخنرانی اخیر خود مدعی شد این نهاد پاسخ قاطعی به صهیونیست‌ها می‌دهد و در این موضوع نباید تشکیک کرد. این مسئله نشان میدهد حزب الله لبنان قدرت آفندی و پدافندی بالایی دارد و جنگ سوریه بر خلاف باور بخشی از تحلیل‌گران منطقه‌ای، نه تنها حزب را تضعیف نکرد بلکه او را برای جنگ های آینده آماده ساخته و تشکیلات نظامی حزب الله توانسته در یک میدان واقعی قدرت خود را در چند عرصه مهم از جمله قدرت زرهی و ضد زره، قدرت هواپایه و جمع آوری اطلاعات هواپایه، قدرت نبرد شهری و توان پدافندی بالا در حجم آتش فراوان، هماهنگی تاکتیکی با یگان های هوایی و جنگنده‌های پیشرفته دنیا بر روی زمین، قدرت نبرد توپخانه‌ای و از همه مهمتر استفاده از موشک های جدید، واقع نمایی کند و با بازنمایی واقعی توان جدیدی بدست آورد. توانایی که به طور حتم آسیب های جدی ای به امنیت رژیم صهیونیستی وارد می سازد.

دو: حزب مدعی شده است که قدرت پاسخ به پهپادها و توان نبرد در هوا را دارد. این توان با گزاره‌ای دو وجهی توسط حجت الاسلام نصر الله طرح گردید. ابتدا مدعی شدند این توان وجود دارد و از سوئی این توان را برای گزینه های مهمتر نگه داشتند. بر همین اساس احتمال این موضوع وجود دارد که حزب الله از سامانه ی پدافندی استفاده میکند که در نبرد علیه رژیم صهیونیستی میتواند از آن بهره ببرد. فراموش نشود چندی پیش انصار الله در بدترین وضعیت تحریمی و محاصره همه جانبه از سامانه پدافندیِ خودساخته‌ی خود، رونمایی کرد. اگر این موضوع واقعیت داشته باشد، طراحی و ساخت موشک های پدافندی توسط حزب الله وجود دارد و حزب در این زمینه به طور حتم خودکفا شده است. احتمال دیگری که وجود دارد، دستیابی حزب الله به سامانه جنگ هوایی است. پیش از این جبهه مقاومت مدعی شده بودند که سامانه ای در اختیار دارند که این سامانه بر روی پهپاد نصب می شود و میتواند همچون هواپیماهای شکاری به جنگ هواپیماها رفته و با کمترین هزینه یک نبرد هوایی داشته باشد. اگر حزب الله به این سامانه دست یافته باشد به طور حتم باید شاهد شکل گیری نیروی جدیدی از توان هوایی باشیم که در تاریخ لبنان کم نظیر است. مساله ای که میتواند با کمتر از یک میلیون دلار هواپیماهای چند صد میلیون دلاری رژیم صهیونیستی را در یک بلوک پدافند هوایی، مهار و تا حدودی ارتش صهیونیستی را در نبرد ترکیبی با پهپاد شکاری، آسیب پذیر کند.

سه: حزب الله خاموش پذیر نیست. رویکرد حزب الله به جای صبر استراتژیک در قبال پیامدهای حمله به مناطق تحت مدیریت خود، به رویکرد دفاع پیش دستانه، رویه‌های هوشمند و پاسخ متقابل تغییر کرده است. این بدان معناست که حزب الله حتما بر روی پرونده صهیونیست ها تمرکز کرده و اهدافی در اختیار دارد که این اهداف میتواند ممکن پذیر بوده و از سوئی تنش را در منطقه کاهش دهد. کما اینکه ایران نشان داد با زدن پهپاد آمریکایی هیچ اتفاقی در منطقه نمی افتد و البته افکار عمومی را با خود همراه ساخته است. پیش تر این نگرانی وجود داشت که در صورت درگیری حزب الله و واکنش او، تل آویو خشم خود را نشان می دهد، اما حالا جنگ به معنای پاسخ حزب الله است و تل آویو میداند عوامل بازدارنده حزب، مانع از واکنش نتانیاهو در قبال تصمیم حجت الاسلام نصر الله می شود. این بدان معناست که حزب تولید بازدارندگی اش درون زا شده و به اقتدار پیرامونی دست یافته است. موضوعی که برگ برنده سیاست خارجی لبنان است و اگر‌ مقامات لبنانی از این برگ برنده در تعاملات خود استفاده کنند، میتوانند وضعیت لبنان را در حوزه های سیاست خارجی بهبود بخشند.


جمع بندی کارشناسان اندیشکده نشان می‌دهد؛ ادبیات سید حسن نصر الله در سه سخنرانی اخیر نسبت به رویکردهای داخلی و خارجی تغییر کرده و حزب الله در حال تولد فرزند جدید امنیتی در منطقه است. پرونده هایی که حزب الله را از یک بازیگر دسته دوم در لبنان به یک بازیگر اصلی در منطقه تبدیل کرده است و سطح حزب الله را تا یک دولت میانی در جهان اسلام افزایش داده است. به نظر می رسد باید شاهد افزایش تعاملات مستقیم سیاسی حزب در منطقه باشیم. اینجاست که میتوان دریافت چرا طرح تحریم مقامات سیاسی حزب الله دستور کار واشنگتن بوده و برای آمریکایی ها تحریم مقامات سیاسی حزب الله در اولویت قرار دارد./اندیشکده


@ircwis
به نظر می‌رسد پس از سخنان آتشین دبیرکل حزب الله پیرامون رهبری معظم انقلاب، موجی جدید در میان شخصیت‌های عربی برای عرض ارادت به شخصیت ایت الله خامنه‌ای به راه خواهد افتاد/اندیشکده

@ircwis
وال استریت ژورنال با انتشار تصویری برد عملیاتی پهپادهای یمنی را مشخص کرده و نوشته است که این پهپادها قادرند اهداف خود را تا شعاع 1450 کیلومتر مورد حمله قرار دهند./ جام نیوز

@ircwis
هدف های عملیات چشمه صلح چه بود؟ آیا اردوغان معادلات شمال سوریه را برد؟/ تا دقایقی دیگر در اندیشکده مطالعات جهان اسلام بخوانید

@ircwis
اندیشکده مطالعات جهان اسلام
هدف های عملیات چشمه صلح چه بود؟ آیا اردوغان معادلات شمال سوریه را برد؟/ تا دقایقی دیگر در اندیشکده مطالعات جهان اسلام بخوانید @ircwis
🔖 #تحلیل

✒️ آیا اردوغان معادلات شمال سوریه را برد؟

یک: اینکه عملیات در چه سطحی بود و اساساً این عملیات واقعاً به‌اندازه فعالیت رسانه‌ای که داشت، در محیط و میدان عملیاتی آورده‌ای برای طرفین به ارمغان آورد ، باید پاسخ داد «چشمه صلح» اساساً یک عملیات رسانه‌ای بود. چه توسط اردوغان که خود را سلطان جدید جهان غیر عرب اما اسلام‌گرای سنی معرفی کند و چه برای کردها که به دنبال مظلوم‌نمایی و نمایش ظلم تاریخی هستند. عملیات چشمه صلح با یک توافق بسیار ساده توسط پنس و اردوغان صورت گرفت و ترامپ خود را ناجی کردها و البته تمامیت ارضی سوریه معرفی کرد. بااین‌حال عملیات چشمه صلح ازنظر اردوغان دستاوردهایی داشت که پرداختن به آن می‌تواند سیاست‌های منطقه ترکیه و نیز تصمیم‌گیری درباره‌ی آن را بیشتر به ما معرفی کند و تصمیم گیران را پیرامون چگونگی برخورد باسیاست‌های ترکیه هوشیار سازد. بر همین اساس دستاوردهای عملیات نظامی ترکیه را می‌توان به این شرح اعلام کرد:
1.1. اردوغان نشان داد برای بازیگری در منطقه حاضر است هزینه کند تا سطح تداخل منافع خود در منطقه را نشان دهد. بعد از رقابت ژئوپلیتیک و البته ایدئولوژیک عربستان و ایران، تا حدودی جریانِ نئوعثمانی اردوغان در منطقه کم‌رنگ شد و تا حدودی به حاشیه رفت. از یک‌سو آنکارا تلاش کرد با رونمایی از پرونده‌ی خاشقچی خود را در برابر عربستان قرار دهد و از سوی دیگر با مخالفت با طرح ایران در اجلاسیه سران سه کشور ( روسیه، ایران و ترکیه)، رقابت سیاسی و امنیتی‌اش با ایران را مطرح کند. به‌عبارت‌دیگر اردوغان فراموش‌شده باز به تیتر یک رسانه‌های جهان برگشت.
1.2. سال‌هاست اردوغان وعده عضویت در اتحادیه اروپا داده اما بروکسل حاضر نیست ترکیه را بدون باج بزرگ عضو خود کند. بااین‌حال ترک‌ها تلاش بسیاری کردند در نشست‌های مختلف رهبران اروپایی را با خود همراه سازند، ولی سیاست‌های برگزیت و حتی فرگزیت مانع از تصمیم جدید اعضای اتحادیه اروپا برای عضویت کشوری چون ترکیه شد. شمال سوریه فرصت مناسبی بود تا اردوغان دروازه‌ی مهاجرت و تهدیدات امنیتی را به روی بروکسل باز کند تاکمی زیاده‌خواهی مقامات اروپایی برای نشستن پشت میز مذاکره با آنکارا کم شود. تهدیدی که اردوغان از آن به‌عنوان «پرداخت هزینه‌های امنیت اروپا» یاد می‌کند.
1.3. اردوغان از ابتدای بحران سوریه می‌خواست وارد سوریه شود. او دو بار وارد این کشور شد. یک‌بار برای انتقال پیکر سلطان سلیمان به سوریه لشگر کشی کرد و بار دیگر برای محاصره مناطق شمال غربی سوریه؛ بااین‌حال هر دو محدود بود و نمی‌توانست ابروی اردوغان را در مواجه با سوریه تضمین کند. مخالفان اردوغان به جمله نماز در مسجد اموی تمسک می‌کردند و معتقد بودند، اردوغان بلندپرواز است و همین هم سبب شده تا ترکیه ضعیف شود. اردوغان با توافق اخیر و ورود به منطقه درگیری یکی از اهداف اعلامی خودش یعنی منطقه پروازممنوع برای 30 کیلومتری خاک سوریه را به اجرا گذاشت و کردهای مستقر در مرز خود را با عناصری از ارتش آزاد و حتی داعش از جنوب محاصره کرد.
1.4. ارتش پس از حادثه کودتا در ترکیه به‌شدت سرخورده شد. به‌گونه‌ای که بسیاری معتقدند ارتش در پس از کودتای اخیر، دچار خلأ در سیاست‌های دفاعی شده و عملاً ارتش به یک پلیس نظامی تبدیل‌شده است که تحت نظر میت اداره می‌شود!حضور ارتش در شمال سوریه و رژه و استفاده از سازوبرگ نظامی و همچنین تبلیغات فراوان با عملیات توسط رسانه‌های جریان حزب عدالت و توسعه موجب شد تا ارتش ترکیه کمی خودباوری اجتماعی پیدا کند و از سویی اردوغان به‌عنوان فرمانده کل قوای ترکیه، خود را همراه ارتش نشان دهد و مدعی شود او ارتش ملی و غیرسیاسی را می‌خواهد که امنیت ترکیه را تضمین کند. از سویی دیگر مقامات ارتش ترکیه با خروج از مرزها مجبور شدند کمتر در مسائل داخلی ترکیه اظهارنظر کنند و همین موضوع به نفع پاک‌سازی‌های اخیر و موضع‌گیری اردوغان در قبال جریان گولن است.
1.5. فرا تحلیل صحبت‌های اردوغان و حتی بیانیه گروه‌هایی چون حماس و جریانات اخوانی پیرامون حادثه‌ی شمال سوریه نشان می‌دهد، اردوغان موفقیت ویژه‌ای برای زنده نگه‌داشتن و انتقال علم رهبری جریان اخوانی به درون ترکیه داشته است. علمی که پس از کنش‌های اخیر اتحادیه عرب در مصر فروریخت و عملاً اخوان سرکوب شد. به‌عبارت‌دیگر اردوغان در تمامی سخنانش به اتحادیه عرب پرید و مدعی شد این اتحادیه فاقد وجاهت قانونی و مشروعیت اجتماعی است! موضوعی که می‌تواند زمینه‌ی شکل‌دهی به یک نظام سیاسی و فکری جدید سنی غیرعربی باشد.
اندیشکده مطالعات جهان اسلام
هدف های عملیات چشمه صلح چه بود؟ آیا اردوغان معادلات شمال سوریه را برد؟/ تا دقایقی دیگر در اندیشکده مطالعات جهان اسلام بخوانید @ircwis
دو: اردوغان اشتباهات فراوانی دیگری هم داشت که در این نوشتار نمی‌توان به آن اشاره کرد. ازجمله متحد سازی کردها با دولت سوریه و حتی همراه سازی بخشی از دولت‌های مستقل اروپایی باسیاست‌های دمشق. موضوعی که به نفع دولت سوریه و محور مقاومت تمام شد و رئیس‌جمهور اسد توانست بااقتدار و نمایش هویت ملی سوری، مخالفان خود را به همکاری برای تجزیه و اشغال سوریه متهم سازد. درواقع برد این عملیات برای محور مقاومت بسیار بالاست و در تحلیل مجزا به آن اشاره می‌شود.
جمع‌بندی کارشناسان اندیشکده نشان می‌دهد؛ این عملیات برای ترکیه ازجمله اردوغان دستاوردهایی چون «مدیریت ارتش»، « هم‌افزایی افکار عمومی و تغییر ذهنیت نسبت به سیاست‌های 8 سال اخیر اردوغان»، « کاهش باج‌خواهی اروپا» و درنهایت « امنیت سیاسی سیاست‌های منطقه‌ای » را به دنبال داشت و بعید نیست این عملیات باسیاست‌های جدیدی توسط اردوغان همراه شود./اندیشکده


@ircwis
🔖 #تحلیل

✒️ سناریوهای آمریکا در عراق چیست؟

نویسنده :دکتر #زهرا_صادقی
[ پژوهشگر گروه بررسی روندها و تحولات پیرامونی اندیشکده ]

جرقه اعتراضات اقتصادی و معیشتی در عراق، لازمه‌ای شد برای دخالت ایالات متحده آمریکا در حوادث اخیر عراق تا از طریق این مداخله مستقیم، سیاست پیشینی خود را برای تضعیف جایگاه عراق مقتدر دنبال کند. در متن پپیش‌رو بخشی از سناریوی بحران‌رای واشنگتن ذکر شده است.

یک. تغییر در کابینه‌ی عراق: باید بپذیریم امریکا هر تلاشی داشت تا کابینه‌ی عراق تشکیل نشود، از تاسیس و حمایت از داعش تا نفروختن سلاح به بغداد تا در نهایت ممانعت برای شکل گیری دولت پسا انتخابات؛ همه این موارد بخشی از سناریوی آمریکا برای فروپاشی دولت مرکزی بود. دولتی که به سبب اکثریت شیعه با جمهوری اسلامی ایران رابطه خوبی دارد و به ضرر تصمیم گیران کاخ سفید است. ایجاد خلا قدرت گام دوم طراحی آمریکا در عراق در بحران اخیر است.‌این گام که تاحدودی موفقیت‌هایی به دنبال داشت، موجب شکل گیری خلا قدرت در عراق شده است. باید منتظر ماند و دید طرف های عراقی چگونه کابینه‌ی جدید را تشکیل می‌دهند.

دو. احیا داعش: بازیگر مهمی چون داعش که دشمن جدی شیعیان و ایران است هیچگاه مورد بی مهری آمریکا برای اجرای سیاست های مداخله جویانه منطقه‌ای اش قرار نخواهد گرفت. گام پس از ایجاد خلا قدرت در عراق، افزایش هسته های بحران برای فروپاشی امنیتی این کشور است. کشوری که بیشترین ناآرامی ها را در منطقه به خود از ۲۰۰۳ به این سو دیده و افکار عمومی دیگر تحمل فشار مضاعف نیست. این فشار برای تحریک اجتماعی در راستای کانالیزه کردن آنان با موضوع جداسازی و تجزیه است. در حقیقت شیعیان عراق به این جمع بندی برسند که تشکیل کشور مستقل میتواند از بحران امنیتی بکاهد؛ ار طرفی به اهل سنت عراق این فرصت را بدهد که داعش را خود مدیریت کند! در نتیجه پروژه معروف به خاورمیانه‌ی جدید احیا و اجرایی شود‌ . هرچند همین احیای حداقلی داعش نیز دستاوردهایی دارد که از آن میتوان به فشار برای امتیازگیری بیشتر در تغییر قانون اساسی یا کابینه یاد کرد.


سه. تغییر ساختار سیاسی عراق و تغییر در قانون اساسی آن؛ ایالات متحده درصدد است تا با تغییر ساختار سیاسی کشور عراق موجبات تغییر قانون اساسی گردد. تغییر قانون اساسی عراق این امکان را به آمریکا می‌دهد تا با دخالت در آن نوعی احیای مونوکراسی عربی بر پایه نوعی سکولاریسم افراطی در عراق ایجاد کند.


چهار. ایجاد اختلاف و فاصله انداختن در روابط مردم و مرجعیت؛ برای نبود نیروی ایدئولوژیک در برابر داعش، ممانعت مرجعیت همچون ابتدای بحران پیرامون سکولاریزه شدن حکومت، دینی ماندن عراق و مواردی از این دست چالش جدی واشنگتن با نجف است. بر همین اساس کاخ سفید تصمیم گرفته تا ضمن تضعیف مرجعیت به بهانه‌ی مختلف و دروغ پردازی، دست به ساخت چهره‌های دینی بزند که به عنوان برساخت‌سازی مرجعیت از آن یاد نمود.


پنج. اختلاف بین شیعیان: یکی از نیروهای متحد برای مقابله با آشوب ها، نیروهای شیعه در درون عراق است که تابع مرجعیت است و در بسیج عمومی نقش موثری دارد. بحران ۲۰۱۴ داعش این توان بالقوه را بالفعل کرد و آمریکایی ها از افزایش این مکانیسم نگرانند. به همین خاطر اولین کاری که ایالات متحده از طریق آشوبگران دنبال کرد، ایجاد اختلاف بین شیعیان بود. در همین زمینه نیز استاندار نجف بیان داشت که «آشوبگران با آتش زدن ساختمان شهید محراب و سپس آرامگاه شهیدان «محمد باقر الصدر» و «محمد محمد باقر الصدر» قصد داشتند درگیری شیعی-شیعی را صحنه سازی کنند». هدف آمریکا از این اختلاف ایجاد شکاف در کتله‌ی اکبر یا همان فروپاشی بیت شیعیان است.


در هر صورت تحولات این روزهای اخیر عراق، نشان از خطر یا فتنه بزرگ در آینده دارد که مقامات عراقی، باید مراقب تحرکات آمریکا و دیگر کشورهای معاند باشند. بر همین اساس، آنچه که مانع تحقق اهداف آمریکا در عراق می‌شود، پیروی از مرجعیت و اتحاد بین نیروهای شیعه است. از طرفی فراکسیون اکثریت باید هرچه سریعتر دولت جدید را معرفی کند تا گام دوم اجرای طرح آمریکا در عراق به تعویق بیفتد.

@ircwis
🔖 تحلیل

✒️ آینده سیاسی عراق؛ گمانی زنی ها ادامه دارد

نویسنده : دکتر #فاطمه_رضایی
[پژوهشگر گروه بررسی روندها و تحولات پیرامونی اندیشکده ]

عبدالمهدی هرچند تا کنون در پست های مختلفی حضور داشته اما همواره به دلیل همین عدم حمایت های حزبی، مجبور به استعفا شده است. این بار نیز بسیاری از تحلیلگران معتقد بودند با اندک تنش سیاسی مجبور به استعفا شود که در اندک زمانی و با اوج گیری تنش های خیابانی و خواست مرجعیت برای پایان یافتن غائله از سمت خود کناره گیری کرد! البته کناره گیری مشروطی که تا پیداشدن جایگزین مناسب دولت به کار خود ادامه خواهد داد.

اسامی زیادی این روزها در فضای سیاسی عراق مطرح می شوند. از سوی دیگر برخی از کشورها مانند عربستان سعودی و ایالات متحده نیز با تحریک برخی از احزاب به نفع خود، اوضاع عراق را پیچیده تر و رسیدن به یک گزینه توانمند و مستقل را سخت تر می کنند. بازیگران خارجی بی ثباتی سیاسی عراق را میخواهند اما عزم جدی در این کشور بر تشکیل دولت است.

مهم‌ترین گزینه‌های جانشینی عادل عبدالمهدی را طیف گسترده¬ای افراد میتوان داست که درباره هریک از این افراد حرف ها بسیار است. برای هر گزینه مخالفان و موافقان زیادی وجود دارند که دست یافتن هرکدام به صندلی نخست وزیری عراق را نامحتمل می کند.
کناره گیری دولت بدون جایگزین مشخص وضعیت کشور را در بی سامانی های بیشتر فرو خواهد برد و اصلاحاتی که خواست مردم است به کندی یا توقف پیش خواهد رفت. از سوی دیگر برخی گروه ها و جریان های سیاسی خواستار تغییرات در قانون اساسی و حتی ساختار سیاسی شده اند تا امکان ورود افراد مستقل و کارآمد بدون نیاز به وابستگی های حزبی برای شان فراهم شود.
کابینه، کمیته ها و گروه هایی را برای مشورت با قضات و اساتید دانشگاه که بر خلأهای قانونی مسلط هستند، تشکیل داده است. کمیته همچنین بسته های اصلاحی جدید متناسب خواسته های معترضین در دستور کار قرار داده است و پیشنهادهای خود را در اختیار دولت قرار می دهد. شاید حتی روند اصلاحات در کنار وعده نقد استعفای دولت در آرام کردن اوضاع و تأمین خواست معترضین مؤثر باشد.

معرفی چهره های مختلف و کارشکنی بعضی از احزاب پیرامون تشکیل نشست پارلمان برای برگزاری انتخاب نخست وزیر نشان میدهد، آشوبهای عراق و لبنان تفاوت های بسیار زیادی دارد. در جریان لبنان گروه های عضو 8 مارس به یک اجماع درونی برای تشکیل کابینه و شرایط بحرانی لبنان رسیده بودند اما نقش بازیگران خارجی در عراق مانع از دست یابی توافقات اجتماعی پارلمانی است. احتمال اینکه آشوب ها به افزایش تنش سیاسی و انحلال پارلمان برسد نیز وجود دارد./ اندیشکده

@ircwis
📝 #تحلیل

✒️ پس از خروج آمریکا

نویسنده: دکتر #زهرا_صادقی نقدعلی

[ پژوهشگر گروه بررسی روندها و تحولات پیرامونی اندیشکده ]
یکی از خواسته¬های مهم کشورهای منطقه خروج ایالات متحده آمریکا از منطقه است. این اهم با توجه به اقدامات تروریستی آمریکا در منطقه به ویژه پس از شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس و دیگر همرزمانشان با شدت و عمق بیشتر دنبال می¬شود. حال اگر خروج آمریکا از منطقه صورت گیرد، شاهد یک اثرات امنیتی جدیدی خواهیم بود که در این یاداشت به آن می¬پردازیم.
با خروج آمریکا از منطقه می¬توان این تصور را کرد که ممکن است ابتدا بین کشورهای منطقه که مدعی قدرت برتر در منطقه هستند، تنش¬هایی ایجاد شود. چرا که ایجاد نظم جدید در منطقه پس از خروج آمریکا از منطقه نیاز به گذر زمان دارد.
جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی به عنوان دو قدرت بزرگ در منطقه هستند که سعی می¬کنند خلاء قدرت در منطقه را جبران کنند با این تفاوت که عربستان سعودی با اتکا به قدرت¬های فرامنطقه¬ای چون آمریکا سعی بر این داشته تا در منطقه ادعای قدرت نماید. اما اگر خروج آمریکا از منطقه صورت گیرد. عربستان بدون پشتوانه می¬ماند، در این صورت ناچار است به سوی ایران چرخش نماید، یا بر همان مواضع قبلی یعنی همکاری با رژیم صهیونیستی در منطقه بماند.
رژیم صهیونیستی به عنوان بزرگترین متحد آمریکا با پیوند با عربستان سعودی سعی بر این دارند تا مانع تحقق اهداف جبهه مقاومت و جمهوری اسلامی ایران در منطقه شوند.
ترکیه نیز دیگر قدرت منطقه، با تکیه بر اندیشه¬های نوعثمانی سعی بر این دارد تا نظم منطقه را بر اساس این تفکر به دست گیرد. در حال حاضر خروج آمریکایی از شمال سوریه، حمله به کردها را برای ترکیه بسیار راحت¬تر کرده است. سوریه عملاً محل ابتکار عمل ایران، ترکیه و روسیه خواهد شد.
آمریکا در عراق هیچ وجهی ندارد. آمریکا با سیاست¬های ترامپ در حال از بین بردن اتحاد با نیروهای دموکراتیک سوریه و یا نیروهای چندمذهبی در سوریه است که پیش از این قدرت نظامی آمریکا در منطقه محسوب می¬شدند. کاهش نفوذ آمریکا در سوریه و عراق به معنی نزدیک شدن ایران به دروازه¬-های رژیم صهیونیستی است. این نشان از تقویت وزن جبهه مقاومت در منطقه و تأثیر آن بر عقب¬نشینی دیگر قدرت¬های منطقه است.
خروج آمریکا از افغانستان به نسبت عراق و سوریه با اما و اگرهایی مواجه است چرا که شرایط در افغانستان بسیار پیچیده است. همسایگی افغانستان با ایران، روسیه، چین و پاکستان اهمیت استراتژیک کشور را برای آمریکا پررنگ¬تر نموده است. بعد از خروج امریکا از افغانستان مبارزه روسیه و چین به خاطر نفوذ در منطقه آغاز می¬شود. آمریکا با این تصور و همچنین با از دست دادن پایگاه¬های خود در عراق و سوریه، ممکن است، خروج نیروهای خود از افغانستان را با شدت و حدت کمتری دنبال کند. اگرچه همکاری روسیه با چین در افغانستان بخش مهم استراتژی مسکو در منطقه می باشد، اما در عین حال مسکو سعی می¬ورزد به امریکا به وضاحت نشان دهد که می¬تواند بر موفقیت¬های جدی¬تر، نسبت به آنچه که واشنگتن انجام داده، در این منطقه دست یابد.
تا قبل از اقدامات تروریستی آمریکا در منطقه و شکست آن در اتحاد با نیروهای همپیمان در منطقه، این بحث بود که آمریکا از منطقه خارج نمی¬شود بلکه فقط تغییر نقش می¬دهد. مثل تبدیل نیروی نظامی به نیروی خدماتی، امنیتی. اما موفقیت جبهه مقاومت در شکست دادن داعش در عراق و سوریه و افزایش قدرت نفوذ آن در منطقه و نیز انهدام پایگاه¬های آمریکایی در منطقه الاسد عراق که منجر به کشته شدن نظامیان آمریکایی شد، نشان ضعف نظامی و استراتژیکی آمریکا در منطقه است. بنابراین، آمریکا راهی جز خروج نیروهای خود از منطقه را ندارد./اندیشکده

@ircwis
🔖 تحلیل
✒️ عمان، پس از قابوس

نویسنده:دکتر #فاطمه_رضایی

[ پژوهشگر گروه بررسی روند‌ها و تحولات پیرامونی اندیشکده ]


سلطان قابوس بن سعید، پادشاهی با 5 دهه زمامداری در کشوری مهم با جایگاه جغرافیایی استراتژیک، که کلیدی ترین وزارت خانه های این کشور را نیز خودش عهده دار بوده است. از وزارت دفاع تا وزیر امورخارجه و رییس بانک مرکزی، در سن 79 سالگی در 20 دی ماه سال جاری درگذشت.
عمان این روزها نه فقط یک پادشاه که چندین عضو مهم کابینه اش را نیز از دست داده است.  البته  باید در نظر داشت که در دهه های اخیر براساس گزارش های سازمان ملل، عمان سیر صعودی در پیشرفت و توسعه زیرساخت ها داشته است.
آنچه مشخص است این که سلطان قابوس در چنددهه پادشاهی اش کم و بیش نقش مهمی در عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامی داشته است. وی از پایه گذاران شورای همکاری خلیج فارس محسوب می شود و در دوران جنگ هشت ساله نیز تلاش بسیاری برای میانجی گری بین دو کشور کرد، هرچند در مجموع دستاورد چندانی در این زمینه نیافت.
در دهه اخیر که گاه ایران تنش های منطقه ای با برخی از کشورها داشته و یا در موضوعات هسته ای و پیشبرد مذاکرات چندجانبه ایران و کشورهای غربی از جمله ایالات متحده، عمان تلاش کرده تا نقشی قابل توجه ایفا نماید.
سلطان قابوس هربار با پیغامی برای آرامش منطقه به ایران آمده و با مقامات ایرانی دیدار کرده است.  پادشاهی که به عنوان وزیرامور خارجه کشورش در عرصه دیپلماتیک بین الملل حضور جدی و قابل تأمل داشته است و به کشور مورد اعتماد برای طرفین تبدیل شده است.
و اکنون با مرگ سلطان قابوس، شاید برای مردم عمان انتخاب جانشینی که به اندازه وی یا بیشتر برای توسعه و پیشرفت اهمیت قائل باشد، اهمیت دارد اما برای کشورهای منطقه و حتی فرامنطقه جانشینی که همچنان دغدغه صلح و حفظ آرامش در منطقه خلیج فارس و به ویژه تنگه هرمز را داشته باشد، اهمیت دارد.
هرچند سلطان قابوس روابط نزدیکی با امریکا و انگلیس داشته اما چنان نقش میانجی و بی طرف را خوب ایفا کرده که مورد اعتماد کشورهای مختلف قرار گرفته و در برهه های حساس وارد گود حوادث منطقه شده است. عمان همواره خود را از تنش ها و درگیری های نظامی و غیرنظامی شیعه و سنی و شرق و غرب دور نگه داشته و به همان نقش دیپلماتیک منطقه ای رضایت داده است.
سلطان قابوس هیچ فرزندی ندارد و به طور علنی هم جانشینی منصوب نکرده است، اما به طور خصوصی در نامه مهر و موم شده خطاب به شورای خاندان سلطنتی عمان انتخاب خودش را اعلام کرده است.
"هیثم بن طارق" پسرعمو و برادر ناتنی او که به عنوان وزیر فرهنگ عمان انجام وظیفه می کند به عنوان جانشین سلطان سوگند یاد کرد.  ولی در مراسم تحلیف ریاست جمهوری در سال 1396 از طرف پادشاهی عمان به ایران آمده است.
او در طی دهه های گذشته پست های دولتی چندی را عهده دار بوده است. از وزیر فرهنگ تا قائم مقام وزیر امور خارجه و مهمترین آن کمیته ویژه عمان 2040 که برنامه های اقتصادی و اجتماعی توسعه این کشور را برای چنددهه آینده تدوین خواهد کرد.
طبق اطلاعاتی که در سال 2009 در جریان ویکی لیکس منتشر شد، نامی نیز از هیثم برده شده بود که سرمایه ها و دارایی خود را در حوزه رسانه، تبلیغات، توسعه گردشگری و خدمات انرژی و ساخت و ساز مصرف کرده است .
اکنون عمان با وجود پیشرفت های سال های اخیر با یک رکود اقتصادی دست و پنجه نرم می کند و این یکی از چالش های جدی حکومت سلطان هیثم خواهد بود. عمان با یک کسری بودجه روبه روست که باید با استقراض خارجی جبران شود.
کشورهای خارجی که پیش از این قرار بود به کمک اقتصاد عمان بیایند اکنون با ملاحظات بیشتر به سمت عمان خواهند آمد. هنوز واکنش دیگر برادران و پسرعموهای سلطان قابوس که در رؤیای جانشینی وی بوده اند، مشخص نیست.
سلطان هیثم در روز سوگند پادشاهی، به حفظ سیاست خارجی عمان در قبال حوزه خلیج فارس و  همزیستی مسالمت آمیز با کشورهای همسایه بدون دخالت در امور داخلی دیگر کشور ها و حفظ روابط دوستانه با همه ملت ها تاکید کرد. او قسم خورد که راه سلطان قابوس را ادامه خواهد داد و دستاوردهای او در عرصه داخلی و خارجی را حفظ خواهد کرد و همه تلاش خود برای بالا بردن استاندارد زندگی در عمان به کار خواهد گرفت.
تحلیلگران سیاسی معتقدند بی طرفی عمان در مناقشات منطقه ای و تثبیت جایگاه میانجی در مسائل مختلف بین المللی، مهم ترین میراث سلطان قابوس است و باید از سوی سلطان هیثم بن طارق جدی گرفته شود.باید منتظر ماند و دید تحولات عمان به کدام سمت حرکت میکند./ اندیشکده

@ircwis
🔖تحلیل
✒️ساختار سیاسی آینده عراق پس از اعتراضات

نویسنده: دکتر #زهرا_صادقی نقدعلی

با تداوم اعتراضات (آغاز آن نهم مهرماه 98) در عراق این سوال مطرح می¬شود که آیا اعتراضات اخیر نیز به مانند اعتراضات قبل در راستای وضعیت بحران اقتصادی، بیکاری، فقدان خدمات اجتماعی و تاسیساتی، نبود آب و برق و تبعیض و فساد اقتصادی است. اما به نظر می¬رسد این اعتراضات به نسبت قبل بیشتر رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته است. هر چند که تحریک خارجی نیز در گسترش و تداوم آن نقش داشته و احزاب سیاسی را نیز پای کار آورده است.

مسائل معیشتی، بحران اقتصادی و بیکاری و ... از یک طرف، مشخص نشدن نخست وزیر جدید از سوی دیگر، اوضاع عراق را از نظر ثبات سیاسی دچار مشکل ساخته است، چرا که خواسته برخی از معترضان مشخص شدن هر چه زودتر نخست وزیر جدید عراق است. این امر نشان می دهد که مردم عراق بیش از هر چیز خواستار ثبات سیاسی عراق هستند. اختلاف های سیاسی و سهم خواهی برخی جریان‌ها و گروه‌های درون قدرت از عوامل اصلی معرفی نشدن نخست وزیر جدید عراق در این مدت به شمار می‌رود. اما با وقوع اعتراضات جدید در عراق به نظر می¬رسد وضعیت نخست وزیر جدید به زودی مشخص خواهد شد.

به نظر می¬رسد ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی و همپیمانان منطقه¬ای و بین¬المللی ¬شان با اوج گرفتن اعتراضات درصدد هستند تا طرح مبتنی بر «تجزیه عراق» را دردستور کار خود قرار دهند. چرا که از یک طرف معتقدند جنوب عراق که درصد بالایی از منابع نفتی را داراست نباید به دست همپیمانان عراق یعنی ایران بیفتد و نیز درگیر شدن ترکیه در شمال عراق، فرآیند صدور نفت در شمال عراق بیش از پیش بی ثبات تر خواهد شد. بنابراین، نسبت به تجزیه عراق بیش از پیش مصمم¬تر هستند.

در این بین، مرجعیت دینی عراق خواهان برگزاری همه پرسی درباره قانون اساسی و انتخابات دوره‌ای مجلس نمایندگان اصلی است. و بر این مسئله تاکید دارند که اصلاحات ضرورت حتمی است. اما هر گونه اصلاحات ضروری که باید در این زمینه انجام شود، به انتخاب ملت عراق با تمام طیف‌ها و قشرهای آن در سرتاسر کشور است نه شخص یا گروه یا طرف مشخص یا طرف منطقه‌ای بین المللی که بخواهد اراده عراقی‌ها را در این زمینه مصادره کرده و نظرش را بر آنها تحمیل کند.

سناریوی دیگر، تقسیم عادلانه و دموکراتیک قدرت است که در آن طیفی از سناریوهای مختلف است. مثلاً احزاب سیاسی برای انتخاب فردی به توافق می‌رسند که مورد حمایت طیف‌های مختلف قرار دارد و میتواند ثبات را به این کشور بازگرداند.

اما تا وقتی‌که ساختار فعلی با تقسیم‌بندی‌های سیاسی بر اساس مذهب و قومیت (شیعه، سنی، کرد، عرب و...) توأم باشد، خواسته‌های مردم بی‌پاسخ خواهد ماند. بنابراین تغییر ساختار فعلی به دنبال تغییر قانون اساسی راه‌حل خروج عراق از این بحران، است. یا اینکه هم‌زمان با تغییرات داخلی، تفاهمی در سطح بین‌المللی صورت گیرد که مداخلات خارجی در عراق کاهش یابد و این کشور از این وضعیت که صحنه رقابت قدرت‌های بین‌المللی باشد، بیرون آید.

به هر حال، سناریوی تجزیه عراق چندان محتمل به نظر نمی¬رسد چرا که برای تحقق این سناریو از دیرباز تلاش شده که موفقیت کسب نکرد. چرا که تقسیم عراق به مناطق کردنشین، سنی نشین یا شیعه -نشین تقریباً هیچ طرفداری نخواهد داشت. در هر صورت تحقق اینکه کدام سناریو محتمل¬تر خواهد شد بسته به دخالت گروه¬های داخلی و خارجی متفاوت خواهد بود. شرایط کنونی نشان می‌دهد که آینده مطمئنی برای عراق نمی‌توان پیش بینی کرد و تشدید بحران می‌تواند عواقب بدی برای کل منطقه به دنبال داشته باشد.


@ircwis
🔖 #تحلیل

✒️ آینده یمن؛ از میدان مقاومت تا میز مذاکره!
#نویسنده: دکتر #فاطمه_رضایی

[ پژوهشگر گروه بررسی روندها و تحولات پیرامونی اندیشکده ]

قریب به چهارسال از تحولات یمن و شروع جنگ در این کشور می گذرد. تا کنون ده ها هزار نفر جان خود را از دست داده اند و این کشور در آستانه یک قحطی گسترده قرار دارد. این در حالی است که جریان انصارالله یمن که جدی ترین مخالف دولت این کشور محسوب می شود با گسترش توانایی های نظامی، به تهدیدی جدی برای منافع ایالات متحده و دیگر کشورهای متحد آن از جمله عربستان سعودی تبدیل شده است. حتی در سال های اخیر و با قدرت گیری انصارالله جریان شورشیان جنوبی این کشور که به جریان های سلفی- وهابی نزدیک هستند، تضعیف شده اند و می توان این گروه را بازیگر اصلی عرصه سیاسی یمن قلمداد کرد.

در ماه گذشته میلادی توافقی بین دولت یمن و جدایی طلبان امضا شده است. تحلیلگران بر این نظرند که شاید کمترین نتیجه این توافق تبدیل جنگ منطقه ای با حضور کشورهایی چون عربستان سعودی و امارات به یک تنش داخلی بین گروه ها و جریان های یمنی خواهد بود و در عین حال این توافق سبب خواهد شد تا دست گروه ها و جریان های داخلی برای رسیدن به یک توافق همه جانبه برد- برد بازتر باشد و گفت و گوها با طرف های یمنی ادامه پیدا کند. پیچیدگی های منطقه ای کاهش یابد و دست مداخله گران منطقه ای از اتفاقات داخلی یمن کوتاه تر شود. اما روی دیگر سکه این توافق چیز دیگری است و می توان چشم انداز روشنی برای این توافق ها در نظر گرفت به چنددلیل:

اول آن که این گفت و گوها نه در یمن که در خاک عربستان سعودی و به میزبانی محمد بن سلمان برگزار شده است. ریاض خود یکی از ذی نفعان این جنگ بوده و نمی تواند در قامت یک میزبان بی طرف بدون در نظر گرفتن منافع چنین مذاکراتی را ترتیب داده باشد.

دوم آن که به غیر از دولت یمن و نمایندگان منصور هادی، نمایندگانی از شورشیان جنوب یمن که تحت حمایت دولت امارات متحده عربی هستند حضور داشتند. گروهی که هرچند یکی از بازیگران داخلی تنش ها و درگیری های یمن هستند ولی نمی توانند مدعی باشند که مهمترین و اثرگذارترین میدان دار عرصه سیاسی یمن در سال های اخیر بوده اند و بیش از آن که به فکر منافع ملی باشند، به دنبال تأمین منافع حامی منطقه ای خود بوده اند.

سوم آن که غایب بزرگ این نشست و گفت و گو های ملی، انصارلله یمن است. بی شک توافق هایی که بدون حضور انصارالله صورت گیرد، همه جانبه نخواهد بود و منافع ملی و خواست عمومی مردم را تأمین نخواهد کرد.
این در حالی است که جریان و گروهی که در سال های اخیر در مقابل تجاوز کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی مقاومت کرده و تلاش نموده تا تمامیت ارضی یمن حفظ شود، انصارالله است و مردم یمن نیز با تظاهرات هایی حمایت قاطع خود را از این گروه و مقاومت در مقابل بیگانگان نشان داده اند.

عربستان سعودی بیش از آن که نگران یمن باشد، نگران تأمین منافع منطقه ای خود در یمن است و بیش از آن که بوی میانجی گری و حل و فصل تنش ها از این میزبانی به مشام برسد، بوی متحد کردن مخالفان انصارالله و تجهیز و حمایت مالی از آن ها بلند شده است. حتی شورشیان جنوبی با دولت منصور هادی توافق کرده اند تا دولتی سنی مذهب تشکیل شود و برخی از صندلی های کلیدی به عنوان سهم جنوبی ها در نظر گرفته شود.

نقش میزبانی بن سلمان از یک سو و حمایت های ترامپ از سوی دیگر، خوش بینی درباره این توافق را در هاله ای از ابهام فرو می برد.

هرچند برخی کارشناسان معتقدند در صورتی که دولت هادی بتواند برسر توافق با جنوبی ها بماند، راحت تر و با دست باز تری به سراغ توافق با انصارالله خواهد رفت. چیزی که اکنون در حد گمانی زنی هایی بیش نیست.
در روز های اخیر دست برتر انصارالله در اقدامات موشکی هم علیه مواضع عربستان در خاک این کشور و هم برخی از مراکز مهم ارتش در شمال یمن، سبب شده است که جریان ها و کشورهای ائتلاف از جمله عربستان به پیشنهادها و خواسته های سیاسی این گروه جدی تر نگاه کنند و خواستار ورود به میز مذاکره با آن ها شوند. بسیاری از تحلیلگران، سال 2020 را سال سرنوشت سازی برای یمن می دانند.

@ircwis
🔖 #تحلیل

✒️سهم مدعیان قدرت در آینده دولت افغانستان
#نویسنده : دکتر #زهرا_صادقی نقدعلی؛

[پژوهشگر]


کثرت بازیگران خارجی و تأثیر عوامل داخلی، روند صلح را برای آینده افغانستان بسیار پیچیده کرده است. وجود جنگ چهل ساله در افغانستان، حضور نیروهای آمریکایی، قدرت¬طلبی طالبان و شکل¬گیری پدیده داعش، تضاد میان دولت و طالبان همگی از موضوعاتی هستند که درآینده افغانستان نقش مهمی دارند.
طالبان از جمله گروه¬هایی هستند که مخالف دولت و ساختار نظام افغانستان هستند و مدعی¬اند که باید ساختار نظام برای مشارکت طالبان در قدرت اصلاح گردد. این در حالی است که دولت با این قضیه مخالف است و خواهان کاست قدرت طالبان است. بر همین اساس است که طالبان در مذاکرات صلح با آمریکا دنبال رویه این افزایش قدرت هستند. از طرف دیگر، وجود گروه تروریستی داعش در افغانستان خطری دیگری است که افغانستان را تهدید می¬کند، فعالیت این گروه به صورتی است که می¬تواند جایگاه طالبان را به دست آورد چرا که این گروه از حمایت گروه¬های خارجی به ویژه ایالات متحده آمریکا برخوردار است و همین عامل سبب موازنه¬گیری آمریکا از داعش بر علیه طالبان و حتی دولت شود.
طالبان از سویی در وضعیتی که بتوانند دولت فراگیری در افغانستان تشکیل دهند، قرار ندارد و از سوی دیگر نمی‌توانند در مناسبات سیاسی این کشور نادیده انگاشته شود. مناسبات طالبان با برخی کشورهای خارجی مثل چین و روسیه به ویژه در راستای مهار داعش آنها را از یک گروه تروریستی تبدیل به یک بازیگر داخلی در صحنه‌ی افغانستان تبدیل کرده و به آن اعتماد به‌نفس بیشتری داده است. آنها می¬دانند که به طور مستقل نمی¬توانند دولت مستقل و فراگیری داشته باشند، بر همین اساس، خواهان قرار گرفتن در بخشی از حکومت هستند. اما در این میان، مسائلی مانع از این عمل می¬شود: وجود نیروهای آمریکایی در افغانستان که با طالبان درگیر هستند، وجود گروه تروریستی داعش که از سوی برخی کشورها حمایت می¬شود و دولت که خواهان قدرت¬ بیشتر طالبان در افغانستان نیست و حتی به طرف¬های غربی نیز تعهداتی داده است، اما قائل به این موضوع است که وجود طالبان برای مقابله با داعش و زیاده¬خواهی آمریکا لازم است.
در روند صلح بین آمریکا و طالبان، آمریکایی¬ها راه¬حلی جز خروج نیروهای خود از افغانستان ندارند، پس از مذاکره اگر این اتفاق صورت نگیرد، شاهد درگیری¬های بیشتر بین این دو گروه هستیم. هر چند که معنای خروج به این معنی نیست که آنها نیروهای خود را کامل ببرند چرا که احتمالاً آمریکایی¬ها پایگاه‌هایی را برای خود نگه دارند. اما می¬توان گفت که مذاکرات مستقیم طالبان با امریکا، موفقیت بزرگی است برای آنها چرا طالبان توانسته¬اند آمریکا را در یک خلأ قدرت ناشی از رسیدن به بن¬بست قرار دهند.
مسئله دیگر، گروه¬های تروریستی داعش است که نمی¬توان آینده¬ای شبیه آن¬چه که در عراق و سوریه اتفاق افتاد، برای آن پیش¬بینی کرد چرا که داعش در عراق و سوریه با کمک اختلافات مذهبی توانست رشد و گسترش یابد، حال آن¬که در افغانستان، اختلافات مذهبی چندان پاسخ¬گو نیست. به نظر مي¬رسد شاخه داعش در افغانستان همان سياست ايجاد ارعاب و ترس را در حال پيگيري است اما با اين¬که هم طالبان و هم دولت افغانستان ظهور اين گروه را تهديدي براي خود مي¬دانند، دشوار است که بتوان آينده روشني براي اين گروه در افغانستان تصور نمود.
بحث دیگر، رابطه دولت با طالبان است. طالبان، رئیس¬ دولت یعنی اشرف غنی را فردی وابسته به کشورهای غربی می¬دانند و آن را مانعی برای صلح با آمریکا و خروج نیروهای آن¬ها می¬دانند. این در حالی است که اشرف غنی، نیروهای طالبان را مردمی نمی¬داند و معتقد است که آنها نباید در آینده افغانستان از قدرت برخوردار شوند. اشرف غنی معتقد است که طالبان صلح را ابزاری برای برانداختن حکومت می¬بینند.
پیروزی اشرف غنی برای بسیاری از رقیبان و مخالفان چون کرزی و عبدالله عبدالله چندان خوشایند نبود به طوری که عبدالله عبدالله بلافاصه اعلام دولت موازی کرد و معتقد بود که انتخابات در شرایط شفاف برگزار نشده است. طالبان نیز نتیجه انتخابات را با توجه به ادامه¬دار بودن مذاکرات قبول نمی¬کنند. از سوی دیگر، روند صلح با توجه به عدم حضور نمایندگانی از سوی نهادهای مدنی و سیاسی افغانستان ممکن است، آتش بس موقت را پایان دهد. بنابراین، به نظر می¬رسد که رقیبی چون عبدالله عبدالله و یا طالبان به دلیل نپذیرفتن نتیجه انتخابات در حال مقدمه چینی برای شراکت در قدرت در افغانستان هستند. با این شرایط ممکن است در افغانستان جنگ قدرت صورت گیرد که این وضعیت به نفع هیچ کس نیست.
در نتیجه می¬توان گفت وضعیت افغانستان تا زمانی که مدعیان قدرت هر کدام قائل به حفظ جبهه خود برای به دست گرفتن قدرت مستقل باشند، ناامن و مستعد درگیرهای بیشتر است. از این¬رو، در این میان، ابتدا لازم است تا بین نیروهای مدعی قدرت در
داخل مثل طالبان، دولت و رقیبان دولت مذاکراتی مبنی بر قدرت واحد صورت گیرد تا بتوانند در مورد حضور نیروهای خارجی مثل آمریکا و نیروهای تکفیری داعش تصمیم¬گیری نمایند.


@ircwis
🔖 #تحلیل

✒️ ماجرای یک نخست وزیر

نویسنده : #امیر_مسروری ؛
[رئیس اندیشکده ]

در حالی انتخاب 《 عدنان الزرفی 》 به چالش جدی میان پارلمان و برهم صالح رئیس جمهوری عراق تبدیل شده که الفتح به عنوان عضو فراکسیون اکثریت از طرح شکایت نسبت به معرفی نخست وزیر بدون لحاظ نظر فراکسیون اکثریت توسط برهم صالح در دادگاه قانون اساسی خبر داد. این مناقشات به حدی بالا گرفته که میتوان گفت عراق با وضعیتی خطرناک تر از حمله ی آمریکا در سال ۲۰۰۳ مواجه شده است. انشقاق در سطح نیروهای سیاسی کنش گر شیعی، افزایش مداخلات نظامی آمریکا و کشف و خنثی سازی کودتا اماراتی ها در ارتش و افزایش سطح همکاری اربیل با واشنگتن همه موجب نگرانی ها در آینده و ساختار تصمیم گیری این کشور شده است. برهمین اساس چند نکته را باید توجه داشت:

📌 الف: شنیده ها حاکی است الزرفی یک سیاستمدار و یک کنش گر زرنگ در عراق است. او همان ابتدا تلاش کرد قلب معترضان را بدست آورد و فاصله اش را با نیروهای سیاسی شیعی حفظ کند. از طرفی اسناد منتشر شده حاکی است وی در ابتدای تصدی پست استانداری نجف پس از سقوط صدام همکاری بالایی با نیروهای متجاوز داشت و از این منظر مورد اعتماد آمریکایی ها است. در حقیقت الزرفی بهترین گزینه برای کاخ سفید و جریان لیبرال عراق است. از این منظر الزرفی به طور حتم حمایت جریان العبادی و طرفداران آمریکا و اربیل و جناح اهل سنت را برای خودش محفوظ نگه داشته است. از طرفی اگر بتواند جریان صدر را راضی کند که یک تکنوکرات غیر سیاسی است میتواند در پارلمان موجب شکاف میان فراکسیون اکثریت و جریانات شیعی شود. در حقیقت الزرفی را میتوان گزینه ی آمریکایی ها با دو امتیاز بازی دید. امتیاز اول اتحاد نیروهای طرفدار آمریکا و طرح گزینه ی آمریکایی از سوی دولت و امتیاز و آورده ی دوم شکاف در میان شیعیان و ناکارآمدی فراکسیون اکثریت است. طرح آمریکا از ابتدا انحلال پارلمان و عدم شکل گیری دولت و در نهایت برقراری قانون اضطرار و تغییر قانون اساسی به نفع واشنگتن بود. آمریکا میداند اگر اوضاع به این سو باقی بماند به سبب جمعیت شیعی، هر گزینه‌ای از صندوق خارج شود علیه کاخ سفید خواهد بود و به نفع کشورهای محیط پیرامونی عراق از جمله ایران است.

📌 ب: پارلمان در وضعیت خوبی قرار ندارد. شیوع کرونا،‌ نبود دولت مستقر برای مقابله با آن، نگرانی از افزایش عملیات نظامی و حذف فرماندهان مقاومت همچون شهید المهندس، محاصره‌ی بغداد توسط پادگان های آمریکایی و احتمال شروع مجدد عملیات داعش در نوار شرقی و غربی عراق، ضرورت تشکیل دولت را افزایش داده است. در چنین شرایطی گروه‌های مقاومت عضو مجلس دو گزینه مقابل خود دارند، یا مجبورند بر گزینه‌های حداقلی نخست وزیری با سایر احزاب شیعی توافق کنند یا سناریوی جدید آمریکا مبنی بر " ایجاد هزینه ی انتخاب و مقصر جلوه دادن گروه‌های مقاومت در تشکیل دولت را" دستور کار قرار خواهند و موج جدیدی از تظاهرات را در عراق شاهد باشیم.

باید منتظر ماند و دید اتفاقات سیاسی و مساله کرونا در آینده چه تاثیری بر تصمیم پارلمان خواهد گذاشت. / اندیشکده

@ircwis
آیا موج جدید عملیات علیه مقامات ارشد داعش در عراق به سبب مسئولیت جدید الکاظمی است؟

تا دقایقی دیگر در اندیشکده مطالعات جهان اسلام منتشر می شود.

@ircwis
اندیشکده مطالعات جهان اسلام
آیا موج جدید عملیات علیه مقامات ارشد داعش در عراق به سبب مسئولیت جدید الکاظمی است؟ تا دقایقی دیگر در اندیشکده مطالعات جهان اسلام منتشر می شود. @ircwis
🔖 #تحلیل

✒️ الکاظمی و موج جدید دستگیری های داعش
#نویسنده: گروه بررسی روندها و تحولات

با انتخاب نخست وزیر جدید عراق شاهد موج جدیدی از دستگیری ها و هلاکت سرکرده های داعش در عراق هستیم. ارتش عراق در یک عملیات پیچیده نفر دوم داعش و جانشین احتمالی البغدادی را دستگیر کرد. ظرف چند روز پس از این حادثه مسئول امور داعش عراق و سوریه در حمله ی هوایی ارتش عراق کشته شد. همچنین چندین نفر از فرماندهان ارشد داعش در عراق دستگیر و تحویل مقامات امنیتی این کشور شدند. موج دستگیری ها ادامه دارد و کارشناسان معتقدند این موج به طور حتم با الکاظمی مرتبط است.

پیش از نخست وزیری، الکاظمی رئیس دستگاه اطاعاتی عراق بود به چهره پشت پرده ی تصمیمات عراق شناخته می شد و اتهامات بسیاری از سوی موافقان و مخالفان را در ناکارامدی دستگاه اطلاعاتی عراق رد کرد. با انتخاب او به پست نخست وزیری و شکل گرفتن موجی از دستگیری ها حکایت از ان دارد که دستگاه اطلاعاتی عراق ضمن بازسازی خود در حال تقویت و افزایش سطح همکاری در سطح جغرافیای این کشور است. پیش تر عراق در حوزه ی اطلاعاتی دچار ضعف های بسیاری بود و معمولا این نوع عملیات ها توسط ارتش آمریکا انجام می شد. تقویت دستگاه اطلاعاتی عراق بی ربط به حضور مسئول سابقش در بالاترین عنوان نظامی و امنیتی بغداد نیست. به عبارت دیگر این احتمال تقویت شده که الکاظمی به دنبال تقویت دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی و حتی رزمی عراق برای گسترش امنیت و پایان دهی به شرایط امنیتی و انتظامی عراق پس از دو دهه است. دستگاه اطلاعاتی عراق در دوران حضور آمریکایی ها اسیب جدی ای دید به طوری که این دستگاه حتی نتوانست شبکه های اطلاعاتی اش که در چند سال قبل از اشغال عراق به عنوان یکی از شبکه های قدرتمند منطقه ای شناخته می شد را بازسازی کند و از این منظر بخش سرویس امنیتی عراق متهم اصلی حوادث تروریستی یک دهه ی اخیر بودهرچند نقش ان غیر عمد بود اما عمده عملیات های تروریستی از ضعف این سرویس اطلاعاتی در خاک عراق حکایت دارد. با حضور الکاظمی و افزایش سطح عملیات های نظامی و امنیتی عراق به نظر می رسد دولت عراق در حال بازسازی ساختار دفاعی و امنیتی خود است. کما اینکه در اولین دیدارهای رسمی الکاظمی، نخست وزیر عراق به وزارت دفاع، ستاد ارتش و ستاد حشدالشعبی رفت و از مسئولان این یگان ها بازدید به عمل اورد.

هرچند کارشناسان معتقدند قدرت الکاظمی موقت است و قرار است او زمینه ی برگزاری و توافق بزرگ را شکل دهد اما تثبیت امنیت و مقابله با حوادث تروریستی و بازگرداندن امنیت عراق به یک سطح پایدار میتواند تنها امیدی باشد که الکاظمی در پست مدیریت و نخست وزیری باقی بماند و همراهی همه گروه ها را کسب کند. برهمین اساس میتوان گفت تقویت دستگاه اطلاعاتی عراق و انجام عملیات های بومی و مستقل از امریکا در مقابله با داعش یکی از اهداف الکاظمی است تا سیاست های دولت بعدی عراق منوط به نظر و همراهی الکاظمی باشد.به طوری که در این حالت همراهی مردم و گروه های سیاسی به تبع آن در پشت سر نخست وزیر عراق قرار خواهد گرفت.
@ircwis
📸با انتقال عمر البشیر به بیمارستان به نظر می رسد سرنوشت مرسی در کمین یار دیگر عربستان در افریقاست. البشیر پس از انکه از ریاض رودست خورد حالا در قفس و پس از کودتای نظامی در حال محاکمه است. به نظر می اید او همانند دیگر رئیس جمهوری افریقایی قرار است در فرایند محاکمه و پس از محکوم شدن حذف شود./ اندیشکده


@ircwis
شیوه عملیات جدید داعش در جهان چگونه خواهد بود، القرشی چه دستوری به گروه های داعشی در جهان داد. تا دقایقی دیگر در اندیشکده مطالعات جهان اسلام بخوانید. / اندیشکده

@ircwis