3
🔥پیشگفتار، بخش سوم؛ بررسی هنگرفت ها(مفاهیم)ی آتوکرات،هژمون، بازیلئوس،آرخه، مونارک،اریستوی،کینگ، رکس... 👑
بخشی از برنامه‌ی یک شنبه، سوم، روز اردیبهشت از ماه فروردین سال ۲۵۷۰ کوروشی
آدرس های دسترسی به برنامه کامل:
https://tttttt.me/iranshahrig/9921
بخشی از آنچه خواهید دید:
مطلب دیگر اینها که میگویند: آتوکراتور (آتو=خود) (کراتور=گردان) است. این هم یک مقام یا گاه هایی بوده که بکار رفته است برای گردانندگان کشوری. دیگری هستش: هِگِمون که بخش نخستش به معنای پیروی کردن هست که ما در #زبان_یونانی داریم از ریشه هَگ. واژه دیگری که بکار میبردند واژه #وازیلیوس هستش که البته یونانی هم نیست مام واژه است؛ یونانی ها اصولا واژه ای برای شاه ندارند و #بازیلیوس هم به معنای #فرمانده و کسی که در جنگ شرکت میکرده و آرام آرام برای پادشاهان کوچک بکار رفت، فرضا در #هومر #آزامنون و #آژاکس و #اودیس؛ اینها هر کدامشان یک بازیلیوس هستند منتها در کنار هم هستند کسی نیست بخواهد رهبر همه اینها باشد که احتمالا از یک زبان نزدیک به ایرانی گرفته شده #لیدی ایا سردیسی (اسپردیسی) ریشه اش آنچنان روشن نیست. برخی بر این باورند از ریشه کِوَزیرو گرفته شده در زبان لینه آربه و این رِآ بعدا به ل تبدیل شده در #زبان_هلنی. مفهوم دیگر واژه "بازیلیوس مِگاس" است که این واژه پس از آشنایی با ایرانیان دیگر کاملا معنی پادشاه گرفته و وقتی از ایرانیان صحبت میکردند معنی شاه بزرگ میداد (د گریت کینگ) و بازلئوس بازلئون یعنی شاه شاهان که ترجمان خشثاسیره خشاسئیانا (شاه شاهان). واژه دیگر یونانیان به ارخون (اَرخی فعلش است) ارخه به معنای همان اول و راه بردن هستش و با پیشوند مونو (مونارش، مونارش) یعنی تک رهبری که ما میگوییم ایوک خوئوادایی. و نیز واژه #توران (تورانوس) را داریم مام واژه است و یونانی نیست از زبانهای نزدیک به ایرانی گرفته شده به احتمال زیاد از ریشه تَروین است به معنای غلبه کردن و چیره شدن. واژه دیگری که بکار میبردند برای رهبری کشوری واژه اَریستای بود به معنای بهترین ها؛ کسانیکه که شایسته ترین ها هستند که بعد واژه #اریستوکراتی از روی آن ساخته شد یعنی سروری و پیشوایی بهترین های یک جامعه. واژه دیگری که برای رهبران کشورشان بکار می بردند واژه اوگِنِئس است که میشود نیک تخمه (هو نژاد) که اینها سرامدان و نام داران هَمستان و ایرمان شان بودند. واژه دیگر کینگ هستش که به باور ما از #کنگ_دژ (دژ پادشاهی) گرفته شده.
ادامه 👇
@golchinebaghkam

در این تاریخ قراردادی وقتی میسنجیم حقایق را، برای ما ارجحیت داشتن ارسطو است بر ذبیح بهروز، #ارسطو و #پلینی و #ائودوکسوس سخنانی در این باره دارند و پلینی در نشرال هیستوری خودش میگوید: بدون شک؛ مغانی گری در پارس شکل گرفت با زرتشت و در این باره مراجع گوناگون با یکدیگر توافق دارند ولی اینکه آیا فقط یک زرتشت وجود داشته با یکدیگر توافقی ندارند و از زبان ائودوکسوس که در #لیدی است میگوید: او دوست داشت که حکت مغان به عنوان والاترین و سودمندترین مکتب فلسفه شناخته شود و ائودوکسوس که خودش #مغبچه بوده گفته که زرتشت شش هزار سال پیش از مرگ پلاتون می زیسته و آریستوتل هم با او موافق هستش. یک ترمی است که زندگی و مرگ زرتشت با ارسطو را شش هزار سال با هم فاصله میگیرد و ما بن را میگیرم زایش افلاطون که 428 پیش از میلاد است که شش هزار پیش از آن میشود 6428 پیش از میلاد از امروز میشود 8448 پیش از میلاد این تاریخ زرتشتی است. این چیزی است که ما سر آن توافق داریم چون تمام نویسندگان کهن هم زرتشت را می برند به هزاره های بسیار کهن. زرتشت های گوناگونی وجود داشته فرضا در زمان #پیتاگوراس زرتشت #پان_فیلیایی داریم. زرتشت ارمنی داریم. زرتشت پروپنیسانوس (کنار #دریای_مرمره امروزی) داریم. زرتشت بنیادین هست که 8448 سال پیش 6000 هزار پیش از میلاد #افلاطون باید درباره تاریخ آن توافق بشود. از #هرمی_پوس سخن میگوید: که از دو میلیون بیت از سخنان زرتشت را هم آگاهی میدهد میگوید کسی که زرتشت پیشش مغانی گری را یاد گرفت مردی بود بنام #آگوناکس (هگّائونکه) که بدون مو بوده اند چون موبدان کهن موهایشان را می تراشیدند و یک پوستین بوده اند (یک لاقبا) بعد از اورفئوس که مغی بوده میگوید و از اوستانس (هوتن) میگوید بعد از زرتشت دیگری میگوید که پروپنسوس نام دارد. همه اینها دلیلی است برای جدا شدن از سه هزار و خرده ای #ذبیح_بهروز و اینکه نوروز را با تاریخ محمدی بکار نبریم.


#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین_پهلوی
@golchinebaghkam