Forwarded from شو آن | show on
میزگردی با کارگردان، آهنگساز و خواننده #اپرای_عروسکی_خیام به همت مجله #کتاب_هفته_خبر
خونِ اُپراهای ما، تمدن، فرهنگ و اندیشه جهانی است
میتوانیم دانش جهان را بگیریم و ایرانی باقی بمانیم.
بخشی از پاسخ بهروز غریبپور به یک سوال:
«...در اپرا دیالوگها در حد امکان بایستی منظوم باشد. در اپراهای غربی هم تا دویست سال همه چیز به نظم بود، مثل تعزیه خودمان که هرآنچه دیالوگ بود، باید به نظم باشد. هرچند اشکالات قواعدی و اوزان و چیزهای دیگر در آن وجود داشت، چون شاعران بلندمرتبه نمیآمدند متن تعزیه بنویسند. در غرب نیز همینطور بود تا زمان واگنر. او اعتقاد پیدا کرده بود و درست هم میگفت که «اپرا قدرت دارد اندیشه را با سرعت به هدف برساند، چون موسیقی و شعر قدرت دارند محتوا را سریع منتقل بکنند». از اینرو در مواردی به دیالوگ صرف هم توجه میکرد، زیرا برخلاف موسیقی اپرایی ایتالیا،که جای تمرکز بر اندیشه و محتوا، بیشتر به موسیقی و شعر و آهنگسازی توجه میکرد، واگنر در مقام یک فیلسوف و اندیشمند جهان اپرا و نمایش، به انتقال اندیشه فکر میکرد. پس هر کجا زبان رساتر و نافذتر بود از این استفاده میکرد. تفاوت عمده اپرا با نمایشهای صحنهیی در این است، ولی تفاوت آنچه من مینویسم با اپراهای دیگر، یک چیز دیگر هم هست. مثلاً تصور بکنید نمایش «مکبث» که روی صحنه آوردم، متن اولیه متعلق به ویلیام شکسپیر است. شکسپیر هم شاعرانه و به شعر مینوشت اما برای اینکه به زبان موسیقایی باشد و کلمات در آن ارزش انتقال به تماشاگر پیدا بکنند، لیبرِتو دوباره نوشته میشد و نوشته شده تا هم با موسیقی تطبیق داشته باشد و هم آهنگساز بتواند آزادتر عمل بکند. در اپرایی که من کار میکنم، از زبان خود شاعر استفاده میکنم، یعنی مولوی باید از اشعار خودش و با بیان خودش روی صحنه بیاید، یا همینطور سعدی، حافظ و خیام، و دشواری کار من در اینست که باید زبان یک شاعر بلندپایه را دقیقاً در صحنه رعایت بکنم. در مواردی هم دستم بسیار بازتر است، مثل اپرای مولوی. شصت هزار بیت پیشِ روی من بود به اضافهی اینکه آنجا هم از «سیفِ فرغانی» استفاده کردم، از حافظ استفاده کردم و شعرای دیگر، حتی اگر فقط یک بیت استفاده بکنم. برای مثال از اشعار خانقاهی در مولوی استفاده کردم، از جمله «باز هوای وطنم، وطنم آرزوست» اصلاً متعلق به شعر خانقاهی و جدِ خانواده عندلیبیهاست. پس من باید چنان زبان را آرکاییک بکنم که به نظر برسد مولوی میگوید! در مورد حافظ هم همینطور بود. لذا من باید هم رعایتِ امانت بکنم و هم بتوانم روایتِ خودم را از حافظ یا مولوی و سعدی بیان بکنم. باز در مورد سعدی، آزادیِ عملِ بیشتری وجود دارد، به خاطر اینکه بوستان و گلستان هست. غزلیات سعدی هست، ولی در مورد خیام این دشواریِ کار مضاعف بود، چون تعداد ابیات خیام بسیار محدود است.»
متن کامل این گفتگو را در فایل پیوست «PDF» مطالعه کنید.
با تشکر ویژه از آقای #احمدرضاحجارزاده که در عین مهربانی متن کامل گفتوگو را در اختیار «شو آن» گذاشت.
میزگردی با کارگردان و عوامل اجرایی #اپرای_عروسکی_خیام
منبع: #مجله_کتاب_هفته_خبر شماره 166
#بهروز_غریب_پور ، کارگردان اپرای عروسکی خیام
#امیر_بهزاد، آهنگساز
#محمد_معتمدی، خواننده
در گفتوگو با #احمدرضا_حجارزاده دبیر پرونده، و #بهنام_حبیبی ، منتقد و کارگردان تئاتر
#نمایش
#اپرا
#میزگرد
@ShowOn
خونِ اُپراهای ما، تمدن، فرهنگ و اندیشه جهانی است
میتوانیم دانش جهان را بگیریم و ایرانی باقی بمانیم.
بخشی از پاسخ بهروز غریبپور به یک سوال:
«...در اپرا دیالوگها در حد امکان بایستی منظوم باشد. در اپراهای غربی هم تا دویست سال همه چیز به نظم بود، مثل تعزیه خودمان که هرآنچه دیالوگ بود، باید به نظم باشد. هرچند اشکالات قواعدی و اوزان و چیزهای دیگر در آن وجود داشت، چون شاعران بلندمرتبه نمیآمدند متن تعزیه بنویسند. در غرب نیز همینطور بود تا زمان واگنر. او اعتقاد پیدا کرده بود و درست هم میگفت که «اپرا قدرت دارد اندیشه را با سرعت به هدف برساند، چون موسیقی و شعر قدرت دارند محتوا را سریع منتقل بکنند». از اینرو در مواردی به دیالوگ صرف هم توجه میکرد، زیرا برخلاف موسیقی اپرایی ایتالیا،که جای تمرکز بر اندیشه و محتوا، بیشتر به موسیقی و شعر و آهنگسازی توجه میکرد، واگنر در مقام یک فیلسوف و اندیشمند جهان اپرا و نمایش، به انتقال اندیشه فکر میکرد. پس هر کجا زبان رساتر و نافذتر بود از این استفاده میکرد. تفاوت عمده اپرا با نمایشهای صحنهیی در این است، ولی تفاوت آنچه من مینویسم با اپراهای دیگر، یک چیز دیگر هم هست. مثلاً تصور بکنید نمایش «مکبث» که روی صحنه آوردم، متن اولیه متعلق به ویلیام شکسپیر است. شکسپیر هم شاعرانه و به شعر مینوشت اما برای اینکه به زبان موسیقایی باشد و کلمات در آن ارزش انتقال به تماشاگر پیدا بکنند، لیبرِتو دوباره نوشته میشد و نوشته شده تا هم با موسیقی تطبیق داشته باشد و هم آهنگساز بتواند آزادتر عمل بکند. در اپرایی که من کار میکنم، از زبان خود شاعر استفاده میکنم، یعنی مولوی باید از اشعار خودش و با بیان خودش روی صحنه بیاید، یا همینطور سعدی، حافظ و خیام، و دشواری کار من در اینست که باید زبان یک شاعر بلندپایه را دقیقاً در صحنه رعایت بکنم. در مواردی هم دستم بسیار بازتر است، مثل اپرای مولوی. شصت هزار بیت پیشِ روی من بود به اضافهی اینکه آنجا هم از «سیفِ فرغانی» استفاده کردم، از حافظ استفاده کردم و شعرای دیگر، حتی اگر فقط یک بیت استفاده بکنم. برای مثال از اشعار خانقاهی در مولوی استفاده کردم، از جمله «باز هوای وطنم، وطنم آرزوست» اصلاً متعلق به شعر خانقاهی و جدِ خانواده عندلیبیهاست. پس من باید چنان زبان را آرکاییک بکنم که به نظر برسد مولوی میگوید! در مورد حافظ هم همینطور بود. لذا من باید هم رعایتِ امانت بکنم و هم بتوانم روایتِ خودم را از حافظ یا مولوی و سعدی بیان بکنم. باز در مورد سعدی، آزادیِ عملِ بیشتری وجود دارد، به خاطر اینکه بوستان و گلستان هست. غزلیات سعدی هست، ولی در مورد خیام این دشواریِ کار مضاعف بود، چون تعداد ابیات خیام بسیار محدود است.»
متن کامل این گفتگو را در فایل پیوست «PDF» مطالعه کنید.
با تشکر ویژه از آقای #احمدرضاحجارزاده که در عین مهربانی متن کامل گفتوگو را در اختیار «شو آن» گذاشت.
میزگردی با کارگردان و عوامل اجرایی #اپرای_عروسکی_خیام
منبع: #مجله_کتاب_هفته_خبر شماره 166
#بهروز_غریب_پور ، کارگردان اپرای عروسکی خیام
#امیر_بهزاد، آهنگساز
#محمد_معتمدی، خواننده
در گفتوگو با #احمدرضا_حجارزاده دبیر پرونده، و #بهنام_حبیبی ، منتقد و کارگردان تئاتر
#نمایش
#اپرا
#میزگرد
@ShowOn
Forwarded from شو آن | show on
میزگرد اپرای عروسکی خیام @ ShowOn.pdf
868.8 KB
#اپرای_عروسکی_خیام
#بهروز_غریب_پور ، کارگردان
#امیر_بهزاد، آهنگساز
#محمد_معتمدی، خواننده
#احمدرضا_حجارزاده
#بهنام_حبیبی
منبع: #کتاب_هفته_خبر
#فکرنکن_باش
@ShowOn
#بهروز_غریب_پور ، کارگردان
#امیر_بهزاد، آهنگساز
#محمد_معتمدی، خواننده
#احمدرضا_حجارزاده
#بهنام_حبیبی
منبع: #کتاب_هفته_خبر
#فکرنکن_باش
@ShowOn