.
ا😔⬛️😔 #هریس_راه‌نجاتت‌کجاست
هیچ امید نجاتی برای آینده مردم شهرم هریس و وطن مادری‌ام شهرستان هریس نیست!!! چرا؟؟ چون متاسفانه این مردم و مدیران بومی‌اش همه و همه فقط به فکر خودشان هستند با چنینومردم و چنین مدیرانی و چنین دیدگاهی و افکاری وطن و مردم ما روی توسعه و آبادانی و آرامش و آسایش و اقتدار و احترام و افتخار را نخواهند دید!!! همه آنها خود را و وطن را فراموش کرده‌اند. و بیشترشان به فکر هجرت و تامین زندگی خود در تبریز و تهران و..... هستند این نوع و شکل هجرت، #هجرت‌نیست!! این نوعی #فرار از خود است بر چنین مردم و مدیرانی باید خون گریست !! آری بگذارید بر سرتان هربلایی می‌آورند بیاورند. فاتحه مع الصلوات. مگر میشود بازار فرش #تعطیل شود و مردم #سکوت کنند . مگر می شود جشنواره آن #کنسل و #تعطیل شود و مردم آن #سکوت و مدیران بومی اش #لال شوند. مگر می شود تمام جاده های #مواصلاتی آن #عین‌جاده‌خاکی و بدتر از آن باشد اما مردم و مدیران بومی‌اش سکوت کنند!! این شکل برخورد با خود و منطقه خود فقط از دست مردمی می آید که خود را #باخته و #مغلوب فرض کنند. #فرماندار بومی، #بخشداران بومی، #ادارات متولی #جشنواره بومی، #دهیاران بومی، #شوراها بومی، #شهردار هریس و #کلوانق بومی، و بسیاری از ادارات و #روسای_مدعی خدمت #بومی اما بازار فرش #تعطیل ، #جشنواره غذاهای محلی #تعطیل، مرمت جاده ها #تعطیل، تجهیز بیمارستان #تعطیل ، ترمیم و توسعه جاده مشگین #تعطیل، افکار #تعطیل. آیا با این وضع داد و فریاد اندک منتقد به جای خواهد رسید . #هرگز !!!؟؟؟
در مقابل چه چیزی در شهر ما هریس و شهرستان #هریس در شهر شما #کلوانق و #زرنق و #بخشایش و ...و ۱۰۲ #روستاهای ما #رونق دارد . تمسخر، چشم هم چشم ، فخر فروشی، حسادت، زیر آبی هم را زدن، تمجید غریبه‌ها، ظاهرسازی، پی هم را زدن، توهین به هم، تخریب خودی‌ها، فرار از تلاش ، دوری از هم، فرار از حقیقت ، ترس از مسئولین ، حمایت از دیگران و تخریب خود ها. آیا غیر از این است؟؟؟
#سیف‌الدین‌صدری ۲۸خرداد ۹۸
#گروه‌گوزل‌یوردوم‌شهرستان‌هریس
@herisrasaneh
⬛️😔⬛️😔⬛️😔⬛️
ا😔⬛️😔 #هریس_راه‌نجاتت‌کجاست
هیچ امید نجاتی برای آینده مردم شهرم هریس و وطن مادری‌ام شهرستان هریس نیست!!! چرا؟؟ چون متاسفانه این مردم و مدیران بومی‌اش همه و همه فقط به فکر خودشان هستند با چنینومردم و چنین مدیرانی و چنین دیدگاهی و افکاری وطن و مردم ما روی توسعه و آبادانی و آرامش و آسایش و اقتدار و احترام و افتخار را نخواهند دید!!! همه آنها خود را و وطن را فراموش کرده‌اند. و بیشترشان به فکر هجرت و تامین زندگی خود در تبریز و تهران و..... هستند این نوع و شکل هجرت، #هجرت‌نیست!! این نوعی #فرار از خود است بر چنین مردم و مدیرانی باید خون گریست !! آری بگذارید بر سرتان هربلایی می‌آورند بیاورند. فاتحه مع الصلوات. مگر میشود بازار فرش #تعطیل شود و مردم #سکوت کنند . مگر می شود جشنواره آن #کنسل و #تعطیل شود و مردم آن #سکوت و مدیران بومی اش #لال شوند. مگر می شود تمام جاده های #مواصلاتی آن #عین‌جاده‌خاکی و بدتر از آن باشد اما مردم و مدیران بومی‌اش سکوت کنند!! این شکل برخورد با خود و منطقه خود فقط از دست مردمی می آید که خود را #باخته و #مغلوب فرض کنند. #فرماندار بومی، #بخشداران بومی، #ادارات متولی #جشنواره بومی، #دهیاران بومی، #شوراها بومی، #شهردار هریس و #کلوانق بومی، و بسیاری از ادارات و #روسای_مدعی خدمت #بومی اما بازار فرش #تعطیل ، #جشنواره غذاهای محلی #تعطیل، مرمت جاده ها #تعطیل، تجهیز بیمارستان #تعطیل ، ترمیم و توسعه جاده مشگین #تعطیل، افکار #تعطیل. آیا با این وضع داد و فریاد اندک منتقد به جای خواهد رسید . #هرگز !!!؟؟؟
در مقابل چه چیزی در شهر ما هریس و شهرستان #هریس در شهر شما #کلوانق و #زرنق و #بخشایش و ...و ۱۰۲ #روستاهای ما #رونق دارد . تمسخر، چشم هم چشم ، فخر فروشی، حسادت، زیر آبی هم را زدن، تمجید غریبه‌ها، ظاهرسازی، پی هم را زدن، توهین به هم، تخریب خودی‌ها، فرار از تلاش ، دوری از هم، فرار از حقیقت ، ترس از مسئولین ، حمایت از دیگران و تخریب خود ها. آیا غیر از این است؟؟؟
#سیف‌الدین‌صدری ۲۸خرداد ۹۸
#گروه‌گوزل‌یوردوم‌شهرستان‌هریس
@herisrasaneh
⬛️😔⬛️😔⬛️😔⬛️
#معلم_دانا یا #قاضی_عادل؟
در سريال معلم دهكده؛ نامزد معلم از او مي پرسد: شما كه قاضی بوديد، چرا رها كرديد و معلم شديد؟ ايشان جواب مي دهد: چون وقتی به مراجعينم و مجرمينی كه پيش من می آمدند، دقيق می شدم می ديدم كه آنان كسانی هستند كه یا آموزش نديده اند و يا آموزشی که دیده اند، درست نبوده و به خودم گفتم: به جای پرداختن به شاخ و برگ بايد به اصلاح ریشه بپردازیم. و ما چقدر به معلم دانا بیش از قاضی عادل نیازمندیم! برای فرزندانمان قصه هایی بگوییم که بیدار شوند، نه قصه هایی که به خواب فرو روند. بیداری وجدان و خرد دلنشین تر از خواب است!
گاهی نمی توان به کتابی بیان نمود حرفی که یک حکایت کوتاه می زند
دیروز پسر خواهرم راکه بچه ای ۹ ساله است به کلاس آموزش فوتبال میبردم در راه گفتم میخواهید مثل کدام ورزشکار شوید او گفت مگر لباسم را نمی بینی مگر نمی بینی پشت لباس چه نوشته است. با سوال کودکان اما پر از تاملش وادارم کرد لباس ورزش اش نگاه کنم از رنگ لباس ورزشی اش چیزی عاید نشد اما کلمه پشت پیراهنش نام بازیکن مشهوری را که زبان لاتین بود براحتی خواندم و گفتم میخواهید رونالدو شوید گفت آره ، بعد گفت رنگ لباس هم النصر عربستان است.
گفتم خدایا به چه راحتی مغزهای بچه‌های ما به سمتی که دوست دارند هدایت می کنند با خرید یک بازکن بچه ما دیگر میداند تیم النصر یکی از تیم عربستان است. باز هم پرسید دایی اگر من بخوام بازی های رونالدو ( در اصل النصر عربستان ) را نگاه کنم کدام شبکه را نگاه کنم، گفتم نمیدانم، گفت حالا من چکار کنم پاسخی برای پرسش او نداشتم. نمی‌دانستم چکار چه پاسخی دهم. بفکر فرو رفتم و با خود پرسش فراوان نمودم که کجای کار من می لنگد چطور بچه های دنبال قهرمانان سایر کشور و سایر الگو ها و سایر تیم هستند چطور ممکن است این همه بازیکن لیگ ما یک نمونه الگو برای بچه های نداشته باشیم آن بازیکنانی که میلیاردها پول از تیم های ما می گیرند اما الگوی مناسبی برای بچه های ما نیستند چرا معلم ما، قاضی ما، مدیر مدرسه ، مدیران شرکت‌ها و سازمان‌ها و نماینده مجلس ما رئیس جمهور ما و.... الگوی مناسبی برای فرزندان ما نیستند حلقه گمشده تعلیم و تربیت فرزندان ما کجاست و چیست و اینجاست که براحتی با یک نقطه ساده فرهنگ ما عوض میشود « ترکیه یا تزکیه » اینجاست که می بینیم تزکیه ای در کار نیست ، تعلیم و تربیتی در کار نیست آنچه در خون و رگهای جامعه جریان دارد « ترکیه » و النصر و رونالدو و مسی است نه از حسین رضازاده خبری است نه از علی دایی و کریم باقری ها خبری است این جا حلقه گمشده جامعه ما معلمانی هستند که زیر خط فقر بدنبال تامین معاش زندگی فرزندان خود هستند معلمی که شغل دوم هم کفاف زندگی اش نمی کند و او مجبور است از سر اجبار قدم در مدرسه و کلاس درس بگذارد نتیجه چنین معلمانی با این مدیریت بحث بر انگیز روشن و آشکار است و آینده جامعه ای که معلمش راننده اسنب و بین شهری و تاکسی تلفنی باشد بسیار تاریک است معلمانی که می توانستند جهل را از جامعه بزداید خود در امرار و معاش ساده زندگیشان درگیر و گیر افتاده‌اند
حال مسیولین نظام اسلامی انتظار نداشته باشید با چنین معلمان پر از درد و مشکلات کمر شکن ، دادگاههای بدون مجرم ، زندان های بدون متهم ، بیمارستان های بدون مریض، ادارات بدون اختلاس، قاضیان عادل و... داشته باشیم. #هرگز
#سیف‌الدین‌صدری ۱۱ مرداد ۱۴۰۲
#گروه‌اتاق‌فڪرتوسعه‌پایدار‌شهرستان‌هریس
@herisrasaneh
.
در سريال معلم دهكده؛ نامزد معلم از او مي پرسد: شما كه قاضی بوديد، چرا رها كرديد و معلم شديد؟ ايشان جواب مي دهد: چون وقتی به مراجعينم و مجرمينی كه پيش من می آمدند، دقيق می شدم می ديدم كه آنان كسانی هستند كه یا آموزش نديده اند و يا آموزشی که دیده اند، درست نبوده و به خودم گفتم: به جای پرداختن به شاخ و برگ بايد به اصلاح ریشه بپردازیم. و ما چقدر به معلم دانا بیش از قاضی عادل نیازمندیم! برای فرزندانمان قصه هایی بگوییم که بیدار شوند، نه قصه هایی که به خواب فرو روند. بیداری وجدان و خرد دلنشین تر از خواب است!
گاهی نمی توان به کتابی بیان نمود حرفی که یک حکایت کوتاه می زند
دیروز پسر خواهرم راکه بچه ای ۹ ساله است به کلاس آموزش فوتبال میبردم در راه گفتم میخواهید مثل کدام ورزشکار شوید او گفت مگر لباسم را نمی بینی مگر نمی بینی پشت لباس چه نوشته است. با سوال کودکان اما پر از تاملش وادارم کرد لباس ورزش اش نگاه کنم از رنگ لباس ورزشی اش چیزی عاید نشد اما کلمه پشت پیراهنش نام بازیکن مشهوری را که زبان لاتین بود براحتی خواندم و گفتم میخواهید رونالدو شوید گفت آره ، بعد گفت رنگ لباس هم النصر عربستان است.
گفتم خدایا به چه راحتی مغزهای بچه‌های ما به سمتی که دوست دارند هدایت می کنند با خرید یک بازکن بچه ما دیگر میداند تیم النصر یکی از تیم عربستان است. باز هم پرسید دایی اگر من بخوام بازی های رونالدو ( در اصل النصر عربستان ) را نگاه کنم کدام شبکه را نگاه کنم، گفتم نمیدانم، گفت حالا من چکار کنم پاسخی برای پرسش او نداشتم. نمی‌دانستم چکار چه پاسخی دهم. بفکر فرو رفتم و با خود پرسش فراوان نمودم که کجای کار من می لنگد چطور بچه های دنبال قهرمانان سایر کشور و سایر الگو ها و سایر تیم هستند چطور ممکن است این همه بازیکن لیگ ما یک نمونه الگو برای بچه های نداشته باشیم آن بازیکنانی که میلیاردها پول از تیم های ما می گیرند اما الگوی مناسبی برای بچه های ما نیستند چرا معلم ما، قاضی ما، مدیر مدرسه ، مدیران شرکت‌ها و سازمان‌ها و نماینده مجلس ما رئیس جمهور ما و.... الگوی مناسبی برای فرزندان ما نیستند حلقه گمشده تعلیم و تربیت فرزندان ما کجاست و چیست و اینجاست که براحتی با یک نقطه ساده فرهنگ ما عوض میشود « ترکیه یا تزکیه » اینجاست که می بینیم تزکیه ای در کار نیست ، تعلیم و تربیتی در کار نیست آنچه در خون و رگهای جامعه جریان دارد « ترکیه » و النصر و رونالدو و مسی است نه از حسین رضازاده خبری است نه از علی دایی و کریم باقری ها خبری است این جا حلقه گمشده جامعه ما معلمانی هستند که زیر خط فقر بدنبال تامین معاش زندگی فرزندان خود هستند معلمی که شغل دوم هم کفاف زندگی اش نمی کند و او مجبور است از سر اجبار قدم در مدرسه و کلاس درس بگذارد نتیجه چنین معلمانی با این مدیریت بحث بر انگیز روشن و آشکار است و آینده جامعه ای که معلمش راننده اسنب و بین شهری و تاکسی تلفنی باشد بسیار تاریک است معلمانی که می توانستند جهل را از جامعه بزداید خود در امرار و معاش ساده زندگیشان درگیر و گیر افتاده‌اند
حال مسیولین نظام اسلامی انتظار نداشته باشید با چنین معلمان پر از درد و مشکلات کمر شکن ، دادگاههای بدون مجرم ، زندان های بدون متهم ، بیمارستان های بدون مریض، ادارات بدون اختلاس، قاضیان عادل و... داشته باشیم. #هرگز
#سیف‌الدین‌صدری ۱۱ مرداد ۱۴۰۲
#گروه‌اتاق‌فڪرتوسعه‌پایدار‌شهرستان‌هریس
@herisrasaneh
.