.
#مرگشور_جوانیدر_هریس
سالی یک روز، روز جهاني جوانان است. کاری به سال و روزش نداریم و ما شاهد شور وشعف و واکنشهاي هیجانی جوانان #هریس نیستیم! #چرا جوانان ما شعور و شعف خاص را ندارد و اگر دارند خیلی سطحی، دردآور و کسالتآور است. چرا تجليلهاي مرسوم رسمي و غير رسمي و وافر مسئولین، جوابگویی نیاز جوانان ما نبوده و در جهت ایجاد شعور و شعف و ایجاد انگیزههای فردی و گروهی نیست؟!
اگر کمي دقت کنيم و به مسأله عميق تر نگاه نماييم، به روشنی در مييابيم که جوانان ما سرنوشت امروز و فردايشان، نيازها و چالشهايشان خيلي عميق تر و بيشتر از تصور مسیولین ماست. که در سخنراني ها و جلسات مشاهده می شود و اغلب آن جلسات و...... اثرات زودگذر و بازتاب موقتی دارند. چالشها و مشکلاتی خاص جوانان از جمله علاقه به کار فردی، تولیدی و گروهی که امروزه گريبان جوانان ما گرفته و هر روز بيشتر و سنگين تر است. چرا جوان ما اشتیاقی به کارکردن ندارد و اکثر آنها دنبال کار و ریسکهای خاص میباشند.
بيکاري بزرگترين و در عين حال تحمل ناپذير ترين چالش جوانان ما و خانواده های آنهاست. جوانان پاک و صادق ما با فراغت از دانشگاه اميدوارند که صاحب شغل شوند و دست شان به جايي برسد و با اين روند هم در خدمت جامعه باشند و هم زندگي شان را بسازند. با این وضعيت و زمينهي سخت و طاقت فرساي موجود در استخدام و اشتغال به نظر مي رسد که اين آرزوها بيشترشان به رويا يا توهمي مي ماند که هرگز دست يافتني نميشود. بخش زيادي از جوانان با فراغت از دانشگاه، هر قدر هم تلاش ميکنند، صاحب کار و وظيفه نمي شوند. يکی دوسال مي دوند و به هر ادارهاي مي روند؛ اما دوندگيشان به نتيجه نمي رسد و همچنان بي نتيجه و بي دستآورد مي ماند. فساد اداري در منطقه (خويش و خاله بازي، رشوت، شفاف نبودن پروسه امتحان و استخدام ) مرگ همهی استعدادها و اميد جوانان ماست. موارد ياد شده، چنان زياد است که هرگز اجازه بروز وظهور استعداد وتوانايي به جوانان ما نميدهد. به همين دليل جوانان ورزيده ما و بدون واسطه ما يک عمر خانه نشين مي شود و در نهایت راه مهاجرت را امتحان میکنند اما این مهاجرت نیز پاسخگوی نیاز جوانان نبوده ودر نهایت آنان با تمام سعی و تلاش صادقانه باز هم نادیده گرفته میشوند. در پاره از رویدادهای جامعه آنان به درد سیاست بازی عدهای خاص قرار میگیرند و در ادامه باز هم رها و در حقشان ستم ميگردد. توانايي، دانايي و تخصص شان نقش بر آب مي گردد. ارمغانِ ندانم کاریها و بدون برنامه بودن مسئولین ما فرار مردان، خانواده ها و مخصوصا جوانان و نيروي با استعداد از اين شهرستان مظلوم هریس را بدنبال دارد. چون وقتي تلاشهاي جوانان ورزيده برای اخذ حداقل تسهیلات برای ایجاد کسب و کارهای ساده بي نتيجه ميماند و استعداد، توانايي و دانايي شان ناديده گرفته مي شود، داد و فريادشان به جايي نميرسد، ناگزير از اين جا رخت بر ميبندد و به اميد اينکه در دياری ديگر بتوانند، کار کنند و به خواسته و آرزوهايشان برسند. قصد سفر به شهرهای ديگر را انتخاب و شهر و شهرستان هریس را دچار بحران جمعیت متخصص و متعهد می کنند و منطقه را به بحرانهاي بسيار سخت و ناگوار خاص سوق می دهند. جوانان ما ناگزير مي شوند ترک ديار کرده و سر به مهاجرت بنهند. آنها با ترک خانه و کاشانهي خود تفريح نمي روند، بلکه ناگزير و ناچارند که براي زنده ماندن و تأمين زندگي از اين جا بروند و با هزاران مشکل دست و پنجه نرم کنند چون راهي ديگر در پيش روي شان نمي بينند. براي همين است که با سرنوشت شوم زندگي در غربت روبرو مي شوند؛ تا از اين بحران و بي سرنوشتي رهايي يابند. آنها پس از تقلا و تلاش مداوم به نتيجهي نمي رسند، و بدینسان دچار يأس و سرخوردگي ميشوند. با اين نابرابري و بي عدالتي انگيزه ي کار و تلاش براي هميشه از آنها گرفته ميشود و وقتي که نابرابري را مي بينند محرک دروني شان فلج مي شوند و انگيزه ي کار و تلاش را از دست ميدهند. جوانان پاک و فعال دیروز ما که شایستگیهای خود در کلاس و مدرسه و دانشگاه را از خود نشان داده بودند سرخورده شده و احتمال دارد به زمينه هاي خطرناکي رو بیآورند که پيامدهاي بسيار ناگوار آن براي خانوادهها، جامعه و منطقه ما روشن است، و بعد از آن نمیتوان به هيچ قيمتي اين ناگواري و انحراف را جبران کرد. همکاری با هر کاندید چه ریاست جمهوری، مجلس و چه شورا ناشی از نیاز آنها و جبران گذشته جوانان برای ورود به جرگه کار و زندگی است چون احساس میکنند دیگر راهی نمانده است و انتخابات راهی برای بهرهبرداری از سیاسیون برای استعداد های نهفته در وجود آنهاست وهمين طور دهها نمونهي عيني وجود دارد که از توانايي جوانان در زمينه هاي ناروا استفاده مي شوند. انتخابات و دهها مورد ديگر، پيامد يا تأثير بيکاري بر جوانان ماست.
برايخروجازاينبحرانهاچکاربایدکرد
#سیفالدینصدری ۲۵شهریور ۹۹
#گروهگوزلیوردومهریس
@herisrasa
#مرگشور_جوانیدر_هریس
سالی یک روز، روز جهاني جوانان است. کاری به سال و روزش نداریم و ما شاهد شور وشعف و واکنشهاي هیجانی جوانان #هریس نیستیم! #چرا جوانان ما شعور و شعف خاص را ندارد و اگر دارند خیلی سطحی، دردآور و کسالتآور است. چرا تجليلهاي مرسوم رسمي و غير رسمي و وافر مسئولین، جوابگویی نیاز جوانان ما نبوده و در جهت ایجاد شعور و شعف و ایجاد انگیزههای فردی و گروهی نیست؟!
اگر کمي دقت کنيم و به مسأله عميق تر نگاه نماييم، به روشنی در مييابيم که جوانان ما سرنوشت امروز و فردايشان، نيازها و چالشهايشان خيلي عميق تر و بيشتر از تصور مسیولین ماست. که در سخنراني ها و جلسات مشاهده می شود و اغلب آن جلسات و...... اثرات زودگذر و بازتاب موقتی دارند. چالشها و مشکلاتی خاص جوانان از جمله علاقه به کار فردی، تولیدی و گروهی که امروزه گريبان جوانان ما گرفته و هر روز بيشتر و سنگين تر است. چرا جوان ما اشتیاقی به کارکردن ندارد و اکثر آنها دنبال کار و ریسکهای خاص میباشند.
بيکاري بزرگترين و در عين حال تحمل ناپذير ترين چالش جوانان ما و خانواده های آنهاست. جوانان پاک و صادق ما با فراغت از دانشگاه اميدوارند که صاحب شغل شوند و دست شان به جايي برسد و با اين روند هم در خدمت جامعه باشند و هم زندگي شان را بسازند. با این وضعيت و زمينهي سخت و طاقت فرساي موجود در استخدام و اشتغال به نظر مي رسد که اين آرزوها بيشترشان به رويا يا توهمي مي ماند که هرگز دست يافتني نميشود. بخش زيادي از جوانان با فراغت از دانشگاه، هر قدر هم تلاش ميکنند، صاحب کار و وظيفه نمي شوند. يکی دوسال مي دوند و به هر ادارهاي مي روند؛ اما دوندگيشان به نتيجه نمي رسد و همچنان بي نتيجه و بي دستآورد مي ماند. فساد اداري در منطقه (خويش و خاله بازي، رشوت، شفاف نبودن پروسه امتحان و استخدام ) مرگ همهی استعدادها و اميد جوانان ماست. موارد ياد شده، چنان زياد است که هرگز اجازه بروز وظهور استعداد وتوانايي به جوانان ما نميدهد. به همين دليل جوانان ورزيده ما و بدون واسطه ما يک عمر خانه نشين مي شود و در نهایت راه مهاجرت را امتحان میکنند اما این مهاجرت نیز پاسخگوی نیاز جوانان نبوده ودر نهایت آنان با تمام سعی و تلاش صادقانه باز هم نادیده گرفته میشوند. در پاره از رویدادهای جامعه آنان به درد سیاست بازی عدهای خاص قرار میگیرند و در ادامه باز هم رها و در حقشان ستم ميگردد. توانايي، دانايي و تخصص شان نقش بر آب مي گردد. ارمغانِ ندانم کاریها و بدون برنامه بودن مسئولین ما فرار مردان، خانواده ها و مخصوصا جوانان و نيروي با استعداد از اين شهرستان مظلوم هریس را بدنبال دارد. چون وقتي تلاشهاي جوانان ورزيده برای اخذ حداقل تسهیلات برای ایجاد کسب و کارهای ساده بي نتيجه ميماند و استعداد، توانايي و دانايي شان ناديده گرفته مي شود، داد و فريادشان به جايي نميرسد، ناگزير از اين جا رخت بر ميبندد و به اميد اينکه در دياری ديگر بتوانند، کار کنند و به خواسته و آرزوهايشان برسند. قصد سفر به شهرهای ديگر را انتخاب و شهر و شهرستان هریس را دچار بحران جمعیت متخصص و متعهد می کنند و منطقه را به بحرانهاي بسيار سخت و ناگوار خاص سوق می دهند. جوانان ما ناگزير مي شوند ترک ديار کرده و سر به مهاجرت بنهند. آنها با ترک خانه و کاشانهي خود تفريح نمي روند، بلکه ناگزير و ناچارند که براي زنده ماندن و تأمين زندگي از اين جا بروند و با هزاران مشکل دست و پنجه نرم کنند چون راهي ديگر در پيش روي شان نمي بينند. براي همين است که با سرنوشت شوم زندگي در غربت روبرو مي شوند؛ تا از اين بحران و بي سرنوشتي رهايي يابند. آنها پس از تقلا و تلاش مداوم به نتيجهي نمي رسند، و بدینسان دچار يأس و سرخوردگي ميشوند. با اين نابرابري و بي عدالتي انگيزه ي کار و تلاش براي هميشه از آنها گرفته ميشود و وقتي که نابرابري را مي بينند محرک دروني شان فلج مي شوند و انگيزه ي کار و تلاش را از دست ميدهند. جوانان پاک و فعال دیروز ما که شایستگیهای خود در کلاس و مدرسه و دانشگاه را از خود نشان داده بودند سرخورده شده و احتمال دارد به زمينه هاي خطرناکي رو بیآورند که پيامدهاي بسيار ناگوار آن براي خانوادهها، جامعه و منطقه ما روشن است، و بعد از آن نمیتوان به هيچ قيمتي اين ناگواري و انحراف را جبران کرد. همکاری با هر کاندید چه ریاست جمهوری، مجلس و چه شورا ناشی از نیاز آنها و جبران گذشته جوانان برای ورود به جرگه کار و زندگی است چون احساس میکنند دیگر راهی نمانده است و انتخابات راهی برای بهرهبرداری از سیاسیون برای استعداد های نهفته در وجود آنهاست وهمين طور دهها نمونهي عيني وجود دارد که از توانايي جوانان در زمينه هاي ناروا استفاده مي شوند. انتخابات و دهها مورد ديگر، پيامد يا تأثير بيکاري بر جوانان ماست.
برايخروجازاينبحرانهاچکاربایدکرد
#سیفالدینصدری ۲۵شهریور ۹۹
#گروهگوزلیوردومهریس
@herisrasa