.
ا🌺🌺 #توسعه یا #توصیه
به نام خالق زیبایی ها
مدتی هست که ذهن من به عنوان یک شهروند مهاجرت کرده از وطن درگیر #عدم توسعه شهرم #هریس هست و به مصداق مصرع :
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
این عدم توسعه یافتگی در مقایسه با شهرهای هم سن و سال هریس که نه بلکه روستاهای تازه شهر شده روح مرا میخراشد
🔹قبلا طی تحلیلی موانع سرمایهگذاری درهریس و عدم اقبال متقابل بخش خصوصی و متولیان امر توسعه شهر و شهرستان را بر شماری و به سمع و نظر علاقمندان به این موضوع رساندم .
🔹قبل از پرداختن به موضوع لازم میدانم به مطلب به ظاهر غیر مرتبطی اشاره کنم: شاید اگر ابزار و رسانهای بنام فضای مجازی بوجود نیامده بود بیان همین دغدغهها از سوی امثال من و کثیری از علاقمندان به سرنوشت وطن به محاق فراموشی میرفت و افکار دغدغه مندان با خود آنها به زیر خاک میرفت. لذا جا دارد از پیشگامان ایجاد این رسانه ها( صرف نظر از مفاسد مترتب بر آنها) بابت ایجاد این فرصت سپاسگزار باشم .
🔹هریس این کلمه چهار حرفی دغدغه هماره عدهای از شهروندانش بوده که هر کدام در طول زمان و متناسب با : گستره تفکر , انگیزه , منافع , علائق و نگرانی ها و حتی تعصبات خود درگیر آن بوده اند که صرفنظر از نوع نگاه هر کدام از آنان , یک نکته برجسته در این میان برجستگی خود را به رخ میکشد :
#عدمتوسعهیافتگیشهرستانهریس
لذا امروز بنا دارم از زاویه ای دیگر به این موضوع بپردازم و پیشاپیش از همه شهروندان از بابت صراحت بیان پوزش میطلبم :
◽️ نا گفته پیداست توسعه و دگرگونی و دگر دیسی قبل ازمحدوده و گستره فیزیکی و ملموس ( شهرستان و شهر ) باید در درون و ضمیر ناخودآگاه و ذهن ما اتفاق بیافتد ( به قول مثل معروف ترکی : #نیت_هارا_منزل_اورا )
بله درست است شتر عمل جایی زانو میزند که شتربان (خیال و تفکر ) به آن امر میکند. حال باید دید مرکوب (شتربان) شتر توسعه هریس کدامین مقصد را برای مرکب خود اراده کرده است؟
◽️ آنچه مینماید نیاز به مجادله و تحلیل ندارد و ما ناچار از پذیرش واقعیتی تلخ هسنیم : توسعه هریس به معنای واقعی آن اتفاق نیافتاده است و ما وارث تمثیلی از شیر بی یال و دم و اشکم هستیم ( که هبچ چیز آن به هیچ چیز دیگرش نمی آید )
◽️توسعه هریس مرا به یاد داستان معروف ساختن خیابانی در یکی از شهرهای آذربایجان می اندازد : #خیابان_من_اولوم_سنی_آللاه (من بمیرم , تو رو خدا ) که به دلیل تلاقی خیابان با محل کسب بازاریان و احتمال تخریب تمام یا بخشی از مغازه ها با اصرا و توصیه و شاید رشوه کاسبان به مجریان طرح در نهایت خیابانی بد هیبت و بد فواره و کج و معوج حاصل آن طرح توسعه معروف بوده است .
بلی دوستان و هموطنان مع الاسف موضوع توسعه هریس درگیر داستان پاردوکسیکال #توصیه به جای #توسعه شده است. اگر نپذیربم که موضوع توسعه یک امر فراتر از منافع محدود و کوتاه مدت فردی و خانوادگی و ایلی و طایفه ای و حتی محلی است همان خواهد شد که تا الان بوده است و از این کوزه جز آب راکد مانده و متعفن عقب ماندگی بیرون نمیتراود .
◽️توسعه از منظر یک شهروند آگاه و دغدغه مدار منافع جمعی یعنی :
1⃣من واقعاً به عقب مانده بودن شهرم پی برده ام.
2⃣این مریضی ( عقب ماندگی) نیاز به درمان فوری و جدی دارد و موکول کردن آن به فردا و فرداهای نا معلوم ( و شنبه هایی که هیچگاه از راه نمیرسند ) منجر به فاجعه ای غیر قابل جبران خواهد بود.
3⃣هیچ الویتی بالاتر از توسعه پایدار و متوازن شهر و شهرستانم نیست.
4⃣من حاضرم کاملا داوطلبانه و متفکرانه و آگاهانه ( نه با اجبار و اکراه و رودر بایستی و از روی چشم هم چشمی و احساسات کور و زود گذر ) از بخشی از وقت , سرمایه, منافع و منابع شخصی و خانوادگی و قبیله ای و موروثی خود به نفع شهرم و هموطنانم صرف نظر کنم.
5⃣ من مالک و میراث دار این شهر و سرنوشت آن نیستم و حاضرم در تعاملی متمدنانه و فارغ از گرایشات حقیر حزبی و جناحی و صنفی دست همکاری به سوی دلسوزان و علاقمندان درمان این درد مزمن ( عدم توسعه وطنم ) دراز کنم.
6⃣ هیچ توصیه ای والاتر و بالاتر از توصیه به توسعه برای من در الویت نیست , چرا که معتقدم وقتی وطنم به یک بالندگی پایدار و متوازن و فاخر و شکوهمند دراز مدت رسید , خواسته یا ناخواسته منافع من هم تامین خواهد شد چرا که در شهری زندگی خواهم کرد که: تمامی احساسات و عناصر یک شهروند خوشبخت و متمدن و شاد بودن را به من منتقل میکند .
در انتها با بیتی از سروده های خودم مطلب امروز را به پایان میبرم :
در سراشیب سقوطم برسان دستِ مدد
بعد از این فاجعه حسرت به چه کار آیدمان
باقی بقایتان جانم فدایتان
کاربر گروه #کمال_پیریآذرهریس
کرج 1399/11/17
#گروهگوزلیوردومشهرستانهریس
@herisrasaneh
🌺🌺👈👉💐💐
ا🌺🌺 #توسعه یا #توصیه
به نام خالق زیبایی ها
مدتی هست که ذهن من به عنوان یک شهروند مهاجرت کرده از وطن درگیر #عدم توسعه شهرم #هریس هست و به مصداق مصرع :
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
این عدم توسعه یافتگی در مقایسه با شهرهای هم سن و سال هریس که نه بلکه روستاهای تازه شهر شده روح مرا میخراشد
🔹قبلا طی تحلیلی موانع سرمایهگذاری درهریس و عدم اقبال متقابل بخش خصوصی و متولیان امر توسعه شهر و شهرستان را بر شماری و به سمع و نظر علاقمندان به این موضوع رساندم .
🔹قبل از پرداختن به موضوع لازم میدانم به مطلب به ظاهر غیر مرتبطی اشاره کنم: شاید اگر ابزار و رسانهای بنام فضای مجازی بوجود نیامده بود بیان همین دغدغهها از سوی امثال من و کثیری از علاقمندان به سرنوشت وطن به محاق فراموشی میرفت و افکار دغدغه مندان با خود آنها به زیر خاک میرفت. لذا جا دارد از پیشگامان ایجاد این رسانه ها( صرف نظر از مفاسد مترتب بر آنها) بابت ایجاد این فرصت سپاسگزار باشم .
🔹هریس این کلمه چهار حرفی دغدغه هماره عدهای از شهروندانش بوده که هر کدام در طول زمان و متناسب با : گستره تفکر , انگیزه , منافع , علائق و نگرانی ها و حتی تعصبات خود درگیر آن بوده اند که صرفنظر از نوع نگاه هر کدام از آنان , یک نکته برجسته در این میان برجستگی خود را به رخ میکشد :
#عدمتوسعهیافتگیشهرستانهریس
لذا امروز بنا دارم از زاویه ای دیگر به این موضوع بپردازم و پیشاپیش از همه شهروندان از بابت صراحت بیان پوزش میطلبم :
◽️ نا گفته پیداست توسعه و دگرگونی و دگر دیسی قبل ازمحدوده و گستره فیزیکی و ملموس ( شهرستان و شهر ) باید در درون و ضمیر ناخودآگاه و ذهن ما اتفاق بیافتد ( به قول مثل معروف ترکی : #نیت_هارا_منزل_اورا )
بله درست است شتر عمل جایی زانو میزند که شتربان (خیال و تفکر ) به آن امر میکند. حال باید دید مرکوب (شتربان) شتر توسعه هریس کدامین مقصد را برای مرکب خود اراده کرده است؟
◽️ آنچه مینماید نیاز به مجادله و تحلیل ندارد و ما ناچار از پذیرش واقعیتی تلخ هسنیم : توسعه هریس به معنای واقعی آن اتفاق نیافتاده است و ما وارث تمثیلی از شیر بی یال و دم و اشکم هستیم ( که هبچ چیز آن به هیچ چیز دیگرش نمی آید )
◽️توسعه هریس مرا به یاد داستان معروف ساختن خیابانی در یکی از شهرهای آذربایجان می اندازد : #خیابان_من_اولوم_سنی_آللاه (من بمیرم , تو رو خدا ) که به دلیل تلاقی خیابان با محل کسب بازاریان و احتمال تخریب تمام یا بخشی از مغازه ها با اصرا و توصیه و شاید رشوه کاسبان به مجریان طرح در نهایت خیابانی بد هیبت و بد فواره و کج و معوج حاصل آن طرح توسعه معروف بوده است .
بلی دوستان و هموطنان مع الاسف موضوع توسعه هریس درگیر داستان پاردوکسیکال #توصیه به جای #توسعه شده است. اگر نپذیربم که موضوع توسعه یک امر فراتر از منافع محدود و کوتاه مدت فردی و خانوادگی و ایلی و طایفه ای و حتی محلی است همان خواهد شد که تا الان بوده است و از این کوزه جز آب راکد مانده و متعفن عقب ماندگی بیرون نمیتراود .
◽️توسعه از منظر یک شهروند آگاه و دغدغه مدار منافع جمعی یعنی :
1⃣من واقعاً به عقب مانده بودن شهرم پی برده ام.
2⃣این مریضی ( عقب ماندگی) نیاز به درمان فوری و جدی دارد و موکول کردن آن به فردا و فرداهای نا معلوم ( و شنبه هایی که هیچگاه از راه نمیرسند ) منجر به فاجعه ای غیر قابل جبران خواهد بود.
3⃣هیچ الویتی بالاتر از توسعه پایدار و متوازن شهر و شهرستانم نیست.
4⃣من حاضرم کاملا داوطلبانه و متفکرانه و آگاهانه ( نه با اجبار و اکراه و رودر بایستی و از روی چشم هم چشمی و احساسات کور و زود گذر ) از بخشی از وقت , سرمایه, منافع و منابع شخصی و خانوادگی و قبیله ای و موروثی خود به نفع شهرم و هموطنانم صرف نظر کنم.
5⃣ من مالک و میراث دار این شهر و سرنوشت آن نیستم و حاضرم در تعاملی متمدنانه و فارغ از گرایشات حقیر حزبی و جناحی و صنفی دست همکاری به سوی دلسوزان و علاقمندان درمان این درد مزمن ( عدم توسعه وطنم ) دراز کنم.
6⃣ هیچ توصیه ای والاتر و بالاتر از توصیه به توسعه برای من در الویت نیست , چرا که معتقدم وقتی وطنم به یک بالندگی پایدار و متوازن و فاخر و شکوهمند دراز مدت رسید , خواسته یا ناخواسته منافع من هم تامین خواهد شد چرا که در شهری زندگی خواهم کرد که: تمامی احساسات و عناصر یک شهروند خوشبخت و متمدن و شاد بودن را به من منتقل میکند .
در انتها با بیتی از سروده های خودم مطلب امروز را به پایان میبرم :
در سراشیب سقوطم برسان دستِ مدد
بعد از این فاجعه حسرت به چه کار آیدمان
باقی بقایتان جانم فدایتان
کاربر گروه #کمال_پیریآذرهریس
کرج 1399/11/17
#گروهگوزلیوردومشهرستانهریس
@herisrasaneh
🌺🌺👈👉💐💐