🌕
#نامه_شماره_۶
#ویژه_شعر_اقوام
#دکتر_حسن_محمدیان
#به_مراد_قلی_پور
سلام و درود
رویکرد اسطوره گرایانه شما برای بررسی شعر اقوام برای من جالب بود، ولی شاید برای کسی که زمینههای مطالعه اسطورهای را نپسندد، ثقیل یا متکلف جلوه کند. حالا زیاد هم نباید نگران این ثقل و سنگینی بود، در فضایی که اغلب افراد حتا اهل فرهنگ، کتاب نمیخانند، ساده هم بنویسی به گوششان گران میآید!
آیا رویکرد انتقادی شما عوض شده است؟ در متنهای گذشته اغلب به کثرت گرایی تمایل داشتی و در اینجا به وحدتگرایی؟ یا این که باید چنین در نظر بگیریم که زبانهای اقوام را در جستجوی پناهگاهی میبینید برای ماندگار شدن، یا مدعی نوعی سهمخاهی از زبان مادر؟
من در مورد زبانهای محلی یا به تعبیر شما اقوام، این طور فکر میکنم:
#الف:
اگر اینها را نظامهایی از علایم ارتباطی در نظر بگیریم، طبیعی است که دربرابر علائم ارتباطی شیک تر یا وسیع تر و آسانتر رنگ می بازند و کم کم به خاموشی می گرایند مثل چندین و چند زبان فارسی که تاکنون خاموش شدهاند. حفظ این زبان ها به عنوان بخشی از میراث قومی و یادگار تاریخی ایده بسیار خوبی است، اما با وضعیت متناقضی روبرو هستیم زیرا آن زبانی که جانشین این زبانها می شود نیز خود، میراث باشکوه و درخشانی است، بنابراین این زبانها، به خاطر چرخش در چرخه ارتباطات جهانی، زیاد زنده نمیمانند (به جز کردی و ترکی) ولی جریانات جدیدی که برای ثبت و ضبط این زبانها و تحقیقات لغوی، دستوری، ادبی و ... صورت گرفته بسیار اهمیت دارد، زیرا در نهایت این زبانها را به به عنوان بخشی از میراث یک خانواده زبانی حفظ میکند نه زبان زنده، بلکه ثبت بخشی از تاریخ یک خانواده زبانی که برای مطالعات زبانشناسی آینده مفید خاهد بود.
ترکی را استثنا کردم، چون اصلن زبان ایرانی نیست و مادر آنها تورانی است و دستهایی در بیرون ایران، -تورانگرایان- بسیار فعالند که این زبان به طرف فارسی نگراید بلکه امیدوارند که عکس آن اتفاق بیفتد!
همچنین کردی را باید جدا در نظر گرفت، چون وضعیت سیاسی کردستان عراق و سوریه و ترکیه، و تحولات زبانی آنها، بر زبان کردی داخل ایران بیش از تحولات زبان فارسی اثر میگذارد و به نظر میرسد که پایدارتر باشد.
#ب:
اگر این زبانها را به عنوان مصالح خلاقیت ادبی و هنری به کار ببریم، آثار ادبی پدیدآمده در این زبانها، تابع همان قوانین اصلی آثار ادبی است. ممکن است یک اثر ادبی با تکیه بر ستونهای مقاوم خود، یا نقش تاریخیاش ماندگار شود، یا چه بسا مجموعهای از آثار ادبی که در یک دوران ظاهر میشوند، نقش ایفا کنند و پایدار بمانند و با تکیه بر آنها یک زبان قومی هم پایدار بماند، و این هم البته دور مینماید، زیرا هنگامی که همه اقوام ایرانی از محصولات وارداتی استفاده میکنند، تلویزیون نگاه میکنند، پیراهن آستین کوتاه میپوشند و با موبایل حرف میزنند، و زیست اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ارتباطات مشابه دارند، شعر آنها شبیه شعر فارسی خاهد بود و در نهایت به جایی میرسیم که به تعبیر شما اینها خود را فدای مادر خود خاهند کرد تا در وجود او باقی بمانند.
باقی بقایت.
🌷🌷
#نامه_شماره_۶
#دکتر_حسن_محمدیان
#ویژه_شعر_اقوام
#هسا_پس
#پسا_نو_در_شعر_گیلکی_مازنی_ترکی_تاتی_لری_بلوچ_تالشی_بختیاری
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران
@hasa_pas
#نامه_شماره_۶
#ویژه_شعر_اقوام
#دکتر_حسن_محمدیان
#به_مراد_قلی_پور
سلام و درود
رویکرد اسطوره گرایانه شما برای بررسی شعر اقوام برای من جالب بود، ولی شاید برای کسی که زمینههای مطالعه اسطورهای را نپسندد، ثقیل یا متکلف جلوه کند. حالا زیاد هم نباید نگران این ثقل و سنگینی بود، در فضایی که اغلب افراد حتا اهل فرهنگ، کتاب نمیخانند، ساده هم بنویسی به گوششان گران میآید!
آیا رویکرد انتقادی شما عوض شده است؟ در متنهای گذشته اغلب به کثرت گرایی تمایل داشتی و در اینجا به وحدتگرایی؟ یا این که باید چنین در نظر بگیریم که زبانهای اقوام را در جستجوی پناهگاهی میبینید برای ماندگار شدن، یا مدعی نوعی سهمخاهی از زبان مادر؟
من در مورد زبانهای محلی یا به تعبیر شما اقوام، این طور فکر میکنم:
#الف:
اگر اینها را نظامهایی از علایم ارتباطی در نظر بگیریم، طبیعی است که دربرابر علائم ارتباطی شیک تر یا وسیع تر و آسانتر رنگ می بازند و کم کم به خاموشی می گرایند مثل چندین و چند زبان فارسی که تاکنون خاموش شدهاند. حفظ این زبان ها به عنوان بخشی از میراث قومی و یادگار تاریخی ایده بسیار خوبی است، اما با وضعیت متناقضی روبرو هستیم زیرا آن زبانی که جانشین این زبانها می شود نیز خود، میراث باشکوه و درخشانی است، بنابراین این زبانها، به خاطر چرخش در چرخه ارتباطات جهانی، زیاد زنده نمیمانند (به جز کردی و ترکی) ولی جریانات جدیدی که برای ثبت و ضبط این زبانها و تحقیقات لغوی، دستوری، ادبی و ... صورت گرفته بسیار اهمیت دارد، زیرا در نهایت این زبانها را به به عنوان بخشی از میراث یک خانواده زبانی حفظ میکند نه زبان زنده، بلکه ثبت بخشی از تاریخ یک خانواده زبانی که برای مطالعات زبانشناسی آینده مفید خاهد بود.
ترکی را استثنا کردم، چون اصلن زبان ایرانی نیست و مادر آنها تورانی است و دستهایی در بیرون ایران، -تورانگرایان- بسیار فعالند که این زبان به طرف فارسی نگراید بلکه امیدوارند که عکس آن اتفاق بیفتد!
همچنین کردی را باید جدا در نظر گرفت، چون وضعیت سیاسی کردستان عراق و سوریه و ترکیه، و تحولات زبانی آنها، بر زبان کردی داخل ایران بیش از تحولات زبان فارسی اثر میگذارد و به نظر میرسد که پایدارتر باشد.
#ب:
اگر این زبانها را به عنوان مصالح خلاقیت ادبی و هنری به کار ببریم، آثار ادبی پدیدآمده در این زبانها، تابع همان قوانین اصلی آثار ادبی است. ممکن است یک اثر ادبی با تکیه بر ستونهای مقاوم خود، یا نقش تاریخیاش ماندگار شود، یا چه بسا مجموعهای از آثار ادبی که در یک دوران ظاهر میشوند، نقش ایفا کنند و پایدار بمانند و با تکیه بر آنها یک زبان قومی هم پایدار بماند، و این هم البته دور مینماید، زیرا هنگامی که همه اقوام ایرانی از محصولات وارداتی استفاده میکنند، تلویزیون نگاه میکنند، پیراهن آستین کوتاه میپوشند و با موبایل حرف میزنند، و زیست اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ارتباطات مشابه دارند، شعر آنها شبیه شعر فارسی خاهد بود و در نهایت به جایی میرسیم که به تعبیر شما اینها خود را فدای مادر خود خاهند کرد تا در وجود او باقی بمانند.
باقی بقایت.
🌷🌷
#نامه_شماره_۶
#دکتر_حسن_محمدیان
#ویژه_شعر_اقوام
#هسا_پس
#پسا_نو_در_شعر_گیلکی_مازنی_ترکی_تاتی_لری_بلوچ_تالشی_بختیاری
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران
@hasa_pas