یکی از همکارانم دخترکی دارد که مثل من مردادی است. تاریخ تولدمان یکی است. امروز میگفت مادرش دارد از شیر میگیردش و به جاش بهش شربت میدهد. اسمش را گذاشتهایم فاطمه شربتی. گفتم مادرم میگوید توی تابستان نباید بچه را شیربُر کرد. کاش میگذاشتید گرمای هوا بشکند. یک آن ماندم روی کلمهٔ شیربُر. بریدن فعل درخورتری است همراه شیر تا گرفتن. گرفتن نرمی دارد و بریدن حتی اگر خشونت هم نداشته باشد پررنج است.
صحنهٔ از شیرگرفتن برادرزادهٔ دهه هشتادیام یکی از غمگینترین پردههای زندگیام است که باهاش گریستهام. چون استیصال و بی قراری را از سلول به سلول تن و روح بچه دریافت میکردم.
کودک این بریدن را یادش نمیماند اما در هر مرحلهٔ دیگری از زندگی اگر قرار باشد بریدن از چیزی را تمرین کند همینقدر بیچاره میشود و زندگی پر است از این بیچارگیها که باید ببُری، مستأصل و سرگردان شوی و عادت کنی و بگذری و ادامه دهی.
#کلمه_بازی
#زبان_لکی
#از_زندگی
صحنهٔ از شیرگرفتن برادرزادهٔ دهه هشتادیام یکی از غمگینترین پردههای زندگیام است که باهاش گریستهام. چون استیصال و بی قراری را از سلول به سلول تن و روح بچه دریافت میکردم.
کودک این بریدن را یادش نمیماند اما در هر مرحلهٔ دیگری از زندگی اگر قرار باشد بریدن از چیزی را تمرین کند همینقدر بیچاره میشود و زندگی پر است از این بیچارگیها که باید ببُری، مستأصل و سرگردان شوی و عادت کنی و بگذری و ادامه دهی.
#کلمه_بازی
#زبان_لکی
#از_زندگی
💔15
لپتاپ قدیمیام باتری ندارد. تلگرام را باز کرده و برای دوستم ویسی فرستادهام که نه دقیقه و نه ثانیه است. ساعت پنج قرار است برق برود. چشمم به چرخیدن دایره سبز دور دکمه پلی است. چهار دقیقه وقت هست. با این سرعت وی پیان حالا مگر میرود. برو. لطفاً برو. دو دقیقه مانده میرسد و آخیش.
این بخشی از روزمره ماست که به قول مادرم روزی تاریقات میشود. تاریق تاریخ است و تاریقات هر آنچه که ارزش تاریخی پیدا میکند.
+ساعت پنج برق رفت. ادامهٔ متن رو در گوشی نوشتم:)
#از_زندگی
#کلمه_بازی
بیست و دوم تیر ۱۴۰۴
این بخشی از روزمره ماست که به قول مادرم روزی تاریقات میشود. تاریق تاریخ است و تاریقات هر آنچه که ارزش تاریخی پیدا میکند.
+ساعت پنج برق رفت. ادامهٔ متن رو در گوشی نوشتم:)
#از_زندگی
#کلمه_بازی
بیست و دوم تیر ۱۴۰۴
حرف اضافه
یکی از همکارانم دخترکی دارد که مثل من مردادی است. تاریخ تولدمان یکی است. امروز میگفت مادرش دارد از شیر میگیردش و به جاش بهش شربت میدهد. اسمش را گذاشتهایم فاطمه شربتی. گفتم مادرم میگوید توی تابستان نباید بچه را شیربُر کرد. کاش میگذاشتید گرمای هوا بشکند.…
مادرم میگه اگه بچه رو توی گرما شیر بُر کنی همیشه عطش داره. اگه کسی شیر داشته باشه به بچه بده بهترین وقتش پاییزه.
بهاره بُر هم خوب نیست. بچه ضعیف میشه.
ساخت این ترکیبها رو در زبانمون دوست دارم. کاش فرهنگستان ازشون استفاده میکرد.
#زبان_لکی
#کلمه_بازی
بهاره بُر هم خوب نیست. بچه ضعیف میشه.
ساخت این ترکیبها رو در زبانمون دوست دارم. کاش فرهنگستان ازشون استفاده میکرد.
#زبان_لکی
#کلمه_بازی
❤8