Forwarded from اتچ بات
#سنگین
با نوای #کربلایی_حمید_علیمی
#حضرت_علی_اصغر_ع
#شب_هفتم_محرم_1394
لالایی عزیزم گلم لالا
روی دستام آروم بخواب حالا
بخواب و بگو که چجوری من
جواب رباب و بدم حالا
لالا لالا که تو رو دارن
فرشته ها میبرن بالا
برای لبای تو آب خواستم
جوابم رو بابا با تیر دادند
من و از تو شرمنده کردن تا
با اشکام به کام تو شیر دادم
دلم رو کندی
چرا میخندی
چرا چشماتو نمی بندی
◼️ لالایی اصغر ◼️
لالایی گلم رو خزون کردن
تا قنداق تو غرق خون کردن
با تیر سه شعبه گلو تو نه
که قلب باباتو نشون کردن
تورو کشتن
منو کشتن
قد مادرت رو کمون کردن
شدی گرچه پنهون تو خاک اما
میخوان باز کنند.نده داغت رو
غروب وقتی غارت شروع میشه
میگیرن با نیزه سراغت رو
شبیه بابا
می ی رو نی ها
میری رو نیزه مثه سقا
کانال کربلایی حمیدرضاعلیمی 🔻
🔷🔸@hamidalimi_matn
با نوای #کربلایی_حمید_علیمی
#حضرت_علی_اصغر_ع
#شب_هفتم_محرم_1394
لالایی عزیزم گلم لالا
روی دستام آروم بخواب حالا
بخواب و بگو که چجوری من
جواب رباب و بدم حالا
لالا لالا که تو رو دارن
فرشته ها میبرن بالا
برای لبای تو آب خواستم
جوابم رو بابا با تیر دادند
من و از تو شرمنده کردن تا
با اشکام به کام تو شیر دادم
دلم رو کندی
چرا میخندی
چرا چشماتو نمی بندی
◼️ لالایی اصغر ◼️
لالایی گلم رو خزون کردن
تا قنداق تو غرق خون کردن
با تیر سه شعبه گلو تو نه
که قلب باباتو نشون کردن
تورو کشتن
منو کشتن
قد مادرت رو کمون کردن
شدی گرچه پنهون تو خاک اما
میخوان باز کنند.نده داغت رو
غروب وقتی غارت شروع میشه
میگیرن با نیزه سراغت رو
شبیه بابا
می ی رو نی ها
میری رو نیزه مثه سقا
کانال کربلایی حمیدرضاعلیمی 🔻
🔷🔸@hamidalimi_matn
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#سنگین
با نوای #کربلایی_حمید_علیمی
#حضرت_علی_اصغر_ع
#شب_هفتم_محرم_1394
طفل خود را طرف لشکر نامرد گرفت
زخم پیشانی او را عرقی سرد گرفت
رو زد و آب ندادند دل مرد گرفت
حرمله خیر نبینی جگرش درد گرفت
خرمنش سوخت و از برگ و برش هیچ نماند
به دلش حسرت یک قطره ی باران مانده
خواهرش کاش نبیند که پریشان مانده
حرمله خیر نبینی جگرش درد گرفت
شیشه در قائله ی سنگ مکسر بشود
خاطر خیمه از این حرف مکدر بشود
از خجالت نتوانست حرم برگردد
حرمله خیر نبینی جگرش درد گرفت
جان رباب من به همه رو زدم نشد
دنبال آب من به همه رو زدم نشد
عمه تورا ز دور نشان میدهد بخواب
هی شانه ی رباب تکان میدهد بخواب
شد وقت بازیت کمرت را گرفته ام
با احتیاط زیر سرت را گرفته ام
هم بازی تو سایه ی تیر است گریه کن
بابا نخواب موقع شیر است گریه کن
قنداقه ات که بست لبت باز شد علی
خندید مادرت چقدر ناز شد علی
افسوس مادر تو شب شادیت ندید
چشم رباب حجله ی دامادیت ندید
در خیمه گرم کرده خودش مجلست علی
جای نفس بلند شد خس خست علی
تا پشت خیمه کار پدر سر به زیری است
تازه زمان دیدن دندان شیری است
دیدی که دید حرمله هم ناامیدیم
لبخند میزند به محاسن سفیدیم
خون تو تا به چهره ی من پاش وای من
تا خیمه صوت قهقهه پیچید وای من
رویت عجیب مثل کویر است گریه کن
بابا نخواب موقع شیراست گریه کن
کانال کربلایی حمیدرضاعلیمی 🔻
🔷🔸@hamidalimi_matn
با نوای #کربلایی_حمید_علیمی
#حضرت_علی_اصغر_ع
#شب_هفتم_محرم_1394
طفل خود را طرف لشکر نامرد گرفت
زخم پیشانی او را عرقی سرد گرفت
رو زد و آب ندادند دل مرد گرفت
حرمله خیر نبینی جگرش درد گرفت
خرمنش سوخت و از برگ و برش هیچ نماند
به دلش حسرت یک قطره ی باران مانده
خواهرش کاش نبیند که پریشان مانده
حرمله خیر نبینی جگرش درد گرفت
شیشه در قائله ی سنگ مکسر بشود
خاطر خیمه از این حرف مکدر بشود
از خجالت نتوانست حرم برگردد
حرمله خیر نبینی جگرش درد گرفت
جان رباب من به همه رو زدم نشد
دنبال آب من به همه رو زدم نشد
عمه تورا ز دور نشان میدهد بخواب
هی شانه ی رباب تکان میدهد بخواب
شد وقت بازیت کمرت را گرفته ام
با احتیاط زیر سرت را گرفته ام
هم بازی تو سایه ی تیر است گریه کن
بابا نخواب موقع شیر است گریه کن
قنداقه ات که بست لبت باز شد علی
خندید مادرت چقدر ناز شد علی
افسوس مادر تو شب شادیت ندید
چشم رباب حجله ی دامادیت ندید
در خیمه گرم کرده خودش مجلست علی
جای نفس بلند شد خس خست علی
تا پشت خیمه کار پدر سر به زیری است
تازه زمان دیدن دندان شیری است
دیدی که دید حرمله هم ناامیدیم
لبخند میزند به محاسن سفیدیم
خون تو تا به چهره ی من پاش وای من
تا خیمه صوت قهقهه پیچید وای من
رویت عجیب مثل کویر است گریه کن
بابا نخواب موقع شیراست گریه کن
کانال کربلایی حمیدرضاعلیمی 🔻
🔷🔸@hamidalimi_matn
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#شور
با نوای #کربلایی_حمید_علیمی
#حضرت_علی_اصغر_ع
#شب_هفتم_محرم_1394
پلک میزنی به سختی
زنده میشم میمیرم
دست من و میگیری
دست دعا میگیرم
ابر بهاره چشمام
ابر بهاره چشمات
گریه نکن عزیزم
اشکی نداره چشمات
قرارم الهی که بیقرار نشی
میترسم بخوابی دیگه بیدار نشی
تو داری خجالتم میدی
تا خیره میشی به من مادر
جلوی چشمام مثه ماهی
لباتو بهم نزن مادر
◼️ علی لای لای ◼️
حتی اگه تو این دشت
بارونی هم نباره
یک نفر آخرش هست
تا بره آب بیاره
غنچه ی من تو میری
تا ببینی خدا رو
نوبت تو رسیده
یاری کنی بابا رو
حالا که بسته شده چشمای عمو
میترسم برای سفیدی گلو
همونی که من میترسیدم
داره به سرم میاد کم کم
حالا که داری میری میدون
دست بابا رو بگیر محکم
◼️ علی لای لای ◼️
حالا که رفته میدون
کوه غمه تو سینم
کاری بکن خدایا
باز علی رو ببینم
مونده هنوزتو قلبم
لالایی نگفته
از روی دست باباش
کاشکی سرش نیفته
تو گوشم صدای کمون حرمله
تو صحرا پیچیده صدای هلهله
سر پسرم رو نیزه
چجوری قراره که جاشه
آخه چجوری زیر افتاب
سایه ی سرم سرش باشه
کانال کربلایی حمیدرضاعلیمی 🔻
🔷🔸@hamidalimi_matn
با نوای #کربلایی_حمید_علیمی
#حضرت_علی_اصغر_ع
#شب_هفتم_محرم_1394
پلک میزنی به سختی
زنده میشم میمیرم
دست من و میگیری
دست دعا میگیرم
ابر بهاره چشمام
ابر بهاره چشمات
گریه نکن عزیزم
اشکی نداره چشمات
قرارم الهی که بیقرار نشی
میترسم بخوابی دیگه بیدار نشی
تو داری خجالتم میدی
تا خیره میشی به من مادر
جلوی چشمام مثه ماهی
لباتو بهم نزن مادر
◼️ علی لای لای ◼️
حتی اگه تو این دشت
بارونی هم نباره
یک نفر آخرش هست
تا بره آب بیاره
غنچه ی من تو میری
تا ببینی خدا رو
نوبت تو رسیده
یاری کنی بابا رو
حالا که بسته شده چشمای عمو
میترسم برای سفیدی گلو
همونی که من میترسیدم
داره به سرم میاد کم کم
حالا که داری میری میدون
دست بابا رو بگیر محکم
◼️ علی لای لای ◼️
حالا که رفته میدون
کوه غمه تو سینم
کاری بکن خدایا
باز علی رو ببینم
مونده هنوزتو قلبم
لالایی نگفته
از روی دست باباش
کاشکی سرش نیفته
تو گوشم صدای کمون حرمله
تو صحرا پیچیده صدای هلهله
سر پسرم رو نیزه
چجوری قراره که جاشه
آخه چجوری زیر افتاب
سایه ی سرم سرش باشه
کانال کربلایی حمیدرضاعلیمی 🔻
🔷🔸@hamidalimi_matn
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#شور
با نوای #کربلایی_حمید_علیمی
#حضرت_علی_اصغر_ع
#شب_هفتم_محرم_1394
یکمی طاقت بیار رفته عموت آب بیاره
پسرم گریه نکن که مادرت شیر نداره
به دلم آتیش نزن اینقده دست و پا نزن
با زبون بی زبونیت عموت رو صدا نزن
به بابات روم نشده بگم علی تشنه لبه
شاهد بغض گلوم اشکای عمه زینبه
هرکی آب و روی ما بسته الهی بمیره
کاشکی تا عموت بیاد یکمی بارون بگیره
خشکی لبات عزیزم قاتل جون منه
آخرش میترسم این حرمله چشمت بزنه
اگه وقتش برسه یه بازه پروازی میشی
تو بهشت با محسن فاطمه هم بازی میشی
چیزی از صدات نمونده پسرم گریه نکن
نفسی برات نمونده پسرم گریه نکن
مثه خواهرت رقیه عطش و مزمزه کن
از نگاه خیس مادر یه گلویی تازه کن
لباتو بهم نزن رباب و شرمنده نکن
واسه دلخوشی من تو گریه هات خنده نکن
من و با دریایی از غصه و غم تنها نذار
با یه گهواره ی خالی تو من و تنها نذار
غصه ی فراق و کاش که دشمنت چاره کنه
یه سه شعبه هم بگو برا من آماده کنه
بی تو زندگی برام اسارت تو قفسه
بی تو من دق میکنم خدا به دادم برسه
کربلا حاصل بذر کینه ی اولیه
خون تو میخوان بریزن آخه اسمت علیه
حرمله سفیدی زیر گلوت رو ندیده
ببینه به راحتی فرصت و از دست نمیده
خدا اون روز و نیاره روی نی ببینمت
سیب سرخم کوفیا با سنگ تورو می چیننت
کانال کربلایی حمیدرضاعلیمی 🔻
🔷🔸@hamidalimi_matn
با نوای #کربلایی_حمید_علیمی
#حضرت_علی_اصغر_ع
#شب_هفتم_محرم_1394
یکمی طاقت بیار رفته عموت آب بیاره
پسرم گریه نکن که مادرت شیر نداره
به دلم آتیش نزن اینقده دست و پا نزن
با زبون بی زبونیت عموت رو صدا نزن
به بابات روم نشده بگم علی تشنه لبه
شاهد بغض گلوم اشکای عمه زینبه
هرکی آب و روی ما بسته الهی بمیره
کاشکی تا عموت بیاد یکمی بارون بگیره
خشکی لبات عزیزم قاتل جون منه
آخرش میترسم این حرمله چشمت بزنه
اگه وقتش برسه یه بازه پروازی میشی
تو بهشت با محسن فاطمه هم بازی میشی
چیزی از صدات نمونده پسرم گریه نکن
نفسی برات نمونده پسرم گریه نکن
مثه خواهرت رقیه عطش و مزمزه کن
از نگاه خیس مادر یه گلویی تازه کن
لباتو بهم نزن رباب و شرمنده نکن
واسه دلخوشی من تو گریه هات خنده نکن
من و با دریایی از غصه و غم تنها نذار
با یه گهواره ی خالی تو من و تنها نذار
غصه ی فراق و کاش که دشمنت چاره کنه
یه سه شعبه هم بگو برا من آماده کنه
بی تو زندگی برام اسارت تو قفسه
بی تو من دق میکنم خدا به دادم برسه
کربلا حاصل بذر کینه ی اولیه
خون تو میخوان بریزن آخه اسمت علیه
حرمله سفیدی زیر گلوت رو ندیده
ببینه به راحتی فرصت و از دست نمیده
خدا اون روز و نیاره روی نی ببینمت
سیب سرخم کوفیا با سنگ تورو می چیننت
کانال کربلایی حمیدرضاعلیمی 🔻
🔷🔸@hamidalimi_matn
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
با نوای #کربلایی_حمید_علیمی
#حضرت_علی_اصغر_ع
#شب_هفتم_محرم_1394
چقده پریشونه
مادری که گریونه
دوباره به دنبال آب تو خیمه میگرده
همه آرزوش اینه
رباب که غمگینه
اونی که با مشک رفته سمت دریا برگرده
ولی نا امیدش کرد
با یه سینه ی پر درد
از علقمه بابا خبرای بد اورده
دیگه نمونده نفسی تو سینه
بچش رو میده دست سکینه
داره تلظی میکنه بچش
میمیره آخر حال و روزش اینه
لالا لالا اسمون
یه قطره بارون ببار
برو عباس علقمه
برا بچم آب بیار
کاش که این لالایی ها
میومد اینجا به کار
◼️ لالا لالا لالا لای لای لای لای علی جان ◼️
ولی نا امیدش کرد
با یه سینه ی پر درد
از علقمه بابا خبرای بد اورده
دیگه نمونده نفسی تو سینه
بچش رو میده بغل سکینه
میگه بگیرش برو بده باباش
بگو حال و روزش رو ببینه
برو مشک خالی رو
سکینه بردار بیار
نامردا رحمی کنید
ببینید این حال زار
◼️ لالا لالا لالا لای لای لای لای علی جان ◼️
خدایی که اون بالاست
شاهد همه غم هاست
شده خبر داغ خیمه ها غم عباس
کمر بابات خم شد
معجر ها چه محکم شد
بیش از غم تشنگی تو غربت باباس
اشک چشام خشکه
شبیه دل مشکه
وگرنه همونم غنیمتی تو این گرماست
آبی نداره مادر ببچاره
حتی تو چشماش اشکی نداره
حاضره دیگه بمیره تا اینکه
یکی دو قطره آبی بیاره
سر تو از تشنگی رسید ه
ولی چشای بابای تو تاره
لالا لالا میدونم
دیگه میمیری گلم
لالالالا میخونم
برا آتیش دلم
زده شعله داغ تو
به تموم حاصلم
◼️ لالا لالا لالا لای لای لای لای علی جان ◼️
کانال کربلایی حمیدرضاعلیمی 🔻
🔷🔸@hamidalimi_matn
#حضرت_علی_اصغر_ع
#شب_هفتم_محرم_1394
چقده پریشونه
مادری که گریونه
دوباره به دنبال آب تو خیمه میگرده
همه آرزوش اینه
رباب که غمگینه
اونی که با مشک رفته سمت دریا برگرده
ولی نا امیدش کرد
با یه سینه ی پر درد
از علقمه بابا خبرای بد اورده
دیگه نمونده نفسی تو سینه
بچش رو میده دست سکینه
داره تلظی میکنه بچش
میمیره آخر حال و روزش اینه
لالا لالا اسمون
یه قطره بارون ببار
برو عباس علقمه
برا بچم آب بیار
کاش که این لالایی ها
میومد اینجا به کار
◼️ لالا لالا لالا لای لای لای لای علی جان ◼️
ولی نا امیدش کرد
با یه سینه ی پر درد
از علقمه بابا خبرای بد اورده
دیگه نمونده نفسی تو سینه
بچش رو میده بغل سکینه
میگه بگیرش برو بده باباش
بگو حال و روزش رو ببینه
برو مشک خالی رو
سکینه بردار بیار
نامردا رحمی کنید
ببینید این حال زار
◼️ لالا لالا لالا لای لای لای لای علی جان ◼️
خدایی که اون بالاست
شاهد همه غم هاست
شده خبر داغ خیمه ها غم عباس
کمر بابات خم شد
معجر ها چه محکم شد
بیش از غم تشنگی تو غربت باباس
اشک چشام خشکه
شبیه دل مشکه
وگرنه همونم غنیمتی تو این گرماست
آبی نداره مادر ببچاره
حتی تو چشماش اشکی نداره
حاضره دیگه بمیره تا اینکه
یکی دو قطره آبی بیاره
سر تو از تشنگی رسید ه
ولی چشای بابای تو تاره
لالا لالا میدونم
دیگه میمیری گلم
لالالالا میخونم
برا آتیش دلم
زده شعله داغ تو
به تموم حاصلم
◼️ لالا لالا لالا لای لای لای لای علی جان ◼️
کانال کربلایی حمیدرضاعلیمی 🔻
🔷🔸@hamidalimi_matn
Telegram
attach 📎