Forwarded from اتچ بات
#سنگین_آهو_برو_کناری_و_جای_مرا_بده
با نوای #کربلایی_حمید_علیمی
#امام_رضا_ع
آهو برو کناری و جای مرابده
ته مانده ی غذای سرای مرا بده
سهمیه ی امام رضای مرا بده
آقا بیا و کرب و بلای مرا بده
سلطان تویی آمده ام رعیتی کنم
آقا اجازه هست که من صحبتی کنم
آقا اجازه هست تو را رویتی کنم
آقا اجازه هست تو را دعوتی کنم
بر من قدم گذار که فیروزه ای شوم
از خادمان رسمی و هرروزه ای شوم
❤️ امام رضا ❤️
مانند مادرت شده ای قد خمیده ای
آقا چرا عبا به سر خود کشیده ای
با درد کهنه ای به نظر راه می روی
مانند مادرت چقدر راه می روی
داغ غریبی تو نمک بر جگر زند
خواهر نداشتی که برایت به سر زند
اینجا مدینه نیست چرا دلخوری شما
در کوچه های طوس زمین میخوری چرا
با یاعلی به زانوی خسته توان بده
خاک لباس های خودت را تکان بده
مقداری از عبای شما پاره شد ولی
اینجا نیزه نزد کسی به تو از کینه ی علی
اینجا کسی به پیرهن تو نظر نداشت
فکر و خیال گندم ری را به سر نداشت
اینجا کسی به غارت انگشترت نرفت
اینجا که تازیانه بر خواهرت نرفت
◼️ امام رضا ◼️
چقدر مو سفید کردی اقا
چقدر غصه دار دردی اقا
مگر چه زهری به شما داده اند
که سبزی و کبود و زردی اقا
وای که از سوز جگر سوختی
تا در حجره در به در سوختی
صدای یا فاطمه ات تا رسیده
گمان کنم که پشت در سوختی
سوز جگر آه تورا میبرد
آه تورا سمت خدا میبرد
سلام بر لبان تشنه ی تو
که هی مرا به کربلا میبرد
کینه ی این زهر چه بی حد شده
آه تو از سوز جگر سد شده
شمر به قتلگاه تو امده
حجره ی کوچک تو مشهد شده
چجور تا حجره رسیدی بگو
در آن میانه چه کشیدی بگو
به کوچه یا پشت در خانه ات
مغیره را باز ندیدی بگو
غریب و تنها به کجا میروی
دست به دیوار چرا میروی
با جگر سوخته این لحظه ها
مدینه یا کرب و بلا میروی
عبای خود را به سر انداختی
به کوچه ها یک نظر انداختی
در وسط کوچه که خوردی زمین
مارا به یاد مادر انداختی
در وسط کوچه تورا میزدند
کاش به جای تو مرا میزدند
کانال کربلایی حمید علیمی🔻
🔷🔸 @hamidalimi_matn
با نوای #کربلایی_حمید_علیمی
#امام_رضا_ع
آهو برو کناری و جای مرابده
ته مانده ی غذای سرای مرا بده
سهمیه ی امام رضای مرا بده
آقا بیا و کرب و بلای مرا بده
سلطان تویی آمده ام رعیتی کنم
آقا اجازه هست که من صحبتی کنم
آقا اجازه هست تو را رویتی کنم
آقا اجازه هست تو را دعوتی کنم
بر من قدم گذار که فیروزه ای شوم
از خادمان رسمی و هرروزه ای شوم
❤️ امام رضا ❤️
مانند مادرت شده ای قد خمیده ای
آقا چرا عبا به سر خود کشیده ای
با درد کهنه ای به نظر راه می روی
مانند مادرت چقدر راه می روی
داغ غریبی تو نمک بر جگر زند
خواهر نداشتی که برایت به سر زند
اینجا مدینه نیست چرا دلخوری شما
در کوچه های طوس زمین میخوری چرا
با یاعلی به زانوی خسته توان بده
خاک لباس های خودت را تکان بده
مقداری از عبای شما پاره شد ولی
اینجا نیزه نزد کسی به تو از کینه ی علی
اینجا کسی به پیرهن تو نظر نداشت
فکر و خیال گندم ری را به سر نداشت
اینجا کسی به غارت انگشترت نرفت
اینجا که تازیانه بر خواهرت نرفت
◼️ امام رضا ◼️
چقدر مو سفید کردی اقا
چقدر غصه دار دردی اقا
مگر چه زهری به شما داده اند
که سبزی و کبود و زردی اقا
وای که از سوز جگر سوختی
تا در حجره در به در سوختی
صدای یا فاطمه ات تا رسیده
گمان کنم که پشت در سوختی
سوز جگر آه تورا میبرد
آه تورا سمت خدا میبرد
سلام بر لبان تشنه ی تو
که هی مرا به کربلا میبرد
کینه ی این زهر چه بی حد شده
آه تو از سوز جگر سد شده
شمر به قتلگاه تو امده
حجره ی کوچک تو مشهد شده
چجور تا حجره رسیدی بگو
در آن میانه چه کشیدی بگو
به کوچه یا پشت در خانه ات
مغیره را باز ندیدی بگو
غریب و تنها به کجا میروی
دست به دیوار چرا میروی
با جگر سوخته این لحظه ها
مدینه یا کرب و بلا میروی
عبای خود را به سر انداختی
به کوچه ها یک نظر انداختی
در وسط کوچه که خوردی زمین
مارا به یاد مادر انداختی
در وسط کوچه تورا میزدند
کاش به جای تو مرا میزدند
کانال کربلایی حمید علیمی🔻
🔷🔸 @hamidalimi_matn
Telegram
attach 📎