#شب_دوم
#گزیده_سخنرانی
#با_امام_بودن
#حجت_الاسلام_شهسواری :

گرفتن توفیق شهادت

خبر شهادت جناب مسلم آن روز بسیار عجیب بود. کسی باور نمی کرد. خیلی سخت بود باورش. چرا؟ چون ۱۸ هزار نفر با او بیعت کرده بودند. خبرهای فوق العاده ای از کوفه رسیده بود. اصحاب به آقا گفتند: این خبر را به دیگر نفرات نرسانید. چرا که از نظر نظامی همین صحیح است که روحیه ی جنگجویان تا حد امکان حفظ شود. اگر خبر برسد که مسلم در کوفه به شهادت رسیده، همه ی امیدهایی که به کوفه بسته شده از بین می رود و امکان دارد گامها در یاری امام بلرزد. لذا یاران به امام می گویند این خبر را به بقیه نرسانید.

اما، حسین ع چه می گوید؟
امام خطاب به آن ها می گوید نه!
من دوست دارم اگر کسی کشته شد، با آگاهی باشد و اگر کسی زنده ماند هم با آگاهی باشد.

آقا چرا توفیق شهادت را سلب می کنید؟
حسین در کربلا، نمره ی ۲۰ می خواهد

@maktaboshohada_uma

#شب_دوم
#گزیده_سخنرانی
#با_امام_بودن
#حجت_الاسلام_شهسواری

شناخت فلسفه ی امامت، ایراد اساسی مردم کوفه

یک ایراد اساسی مردم کوفه آن بود که جنس با امام بودن را نمی دانستند! اصلا بی خبر بودند. گمان می کردند که امام یعنی کسی که هروقت گره ای به کارشان افتاد بروند سراغش و او گره گشایی کند. اگر باری داشتند، امام از دوششان بردارد. دردی داشتند امام آن را برطرف کنند. گمان می کردند امامت، این شکلی است.

وقتی هم که فهمیدند این کارها- یعنی برآورده کردن حاجات دنیایی شان - از غیر امام هم برمیآید، از ابن زیاد هم برمیآید دیگر دست از امام کشیدند..

جنس امامت را نمی دانستند..

@maktaboshohada_uma