ظاهرم خیلی جوان است از درون پوسیده ام
دست هایش را میان دست دیگر دیده ام
مثل کتری که به روی شعله ی آتش نشست
داغ دیدم، گریه کردم، تا سحر جوشیده ام
من که یک رکعت نیفتاده نمازم پشتِ گوش
از غم لیلای خود تا صبح، مِی، نوشیده ام
گفت تا آخرِ این دنیا کنارت هستم و....
رفت، من هم بر تنم رخت عزا پوشیده ام
جای دستش روی موهای من دیوانه ماند
نیست تا حالا ببیند عاشقی ژولیده ام
آی مردم بی خیالِ عشق های این زمان
مرگ را لحظه به لحظه با دو چشمم دیده ام
#علی_کشاورز محمود م.ک:
❤️ @golbarg012
دست هایش را میان دست دیگر دیده ام
مثل کتری که به روی شعله ی آتش نشست
داغ دیدم، گریه کردم، تا سحر جوشیده ام
من که یک رکعت نیفتاده نمازم پشتِ گوش
از غم لیلای خود تا صبح، مِی، نوشیده ام
گفت تا آخرِ این دنیا کنارت هستم و....
رفت، من هم بر تنم رخت عزا پوشیده ام
جای دستش روی موهای من دیوانه ماند
نیست تا حالا ببیند عاشقی ژولیده ام
آی مردم بی خیالِ عشق های این زمان
مرگ را لحظه به لحظه با دو چشمم دیده ام
#علی_کشاورز محمود م.ک:
❤️ @golbarg012