کشتی نساز ای نوح
طوفان نخواهد آمد
بر شوره زار دلها
باران نخواهد آمد
شاید به شعر تلخم
خرده بگیری ،اما
جایی که سفره خالیست
ایمان نخواهد آمد.
🥀 @goftarniek
طوفان نخواهد آمد
بر شوره زار دلها
باران نخواهد آمد
شاید به شعر تلخم
خرده بگیری ،اما
جایی که سفره خالیست
ایمان نخواهد آمد.
🥀 @goftarniek
هر چه یک جامعه
بیشتر از حقیقت فاصله بگیرد،
افراد آن جامعه
از آنان که حقیقت را می گویند
نیز بيشتر متنفر خواهند شد.
🍃💛 @goftarniek
بیشتر از حقیقت فاصله بگیرد،
افراد آن جامعه
از آنان که حقیقت را می گویند
نیز بيشتر متنفر خواهند شد.
🍃💛 @goftarniek
وقتی تنهاییم
دنبال یک دوست می گردیم.
وقتی پیدایش می کنیم
دنبال عیب هایش میگردیم .
وقتی از دستش دادیم
دنبال خاطره هاش می گردیم.
و باز ... تنهاییم
هیچ چیز آسانتر از قلب نمی شکند
🍂🌾 @goftarniek
دنبال یک دوست می گردیم.
وقتی پیدایش می کنیم
دنبال عیب هایش میگردیم .
وقتی از دستش دادیم
دنبال خاطره هاش می گردیم.
و باز ... تنهاییم
هیچ چیز آسانتر از قلب نمی شکند
🍂🌾 @goftarniek
از بچگی بهمون میگفتن
از کسی نترس
فقط ازخدا بترس
درحالی که باید میگفتن
از همه بترس
فقط از خدا نترس
🍃🌾 @goftarniek
از کسی نترس
فقط ازخدا بترس
درحالی که باید میگفتن
از همه بترس
فقط از خدا نترس
🍃🌾 @goftarniek
گفت دانایى که گرگى خیره سر
هست پنهان در نهاد هر بشر
لاجرم جارى است پیکارى بزرگ
روز و شب مابین این انسان و گرگ
زور بازو چاره این گرگ نیست
صاحب اندیشه داند چاره چیست
اى بسا انسان رنجور و پریش
سخت پیچیده گلوى گرگ خویش
اى بسا زورآفرین مردِ دلیر
مانده در چنگال گرگ خود اسیر
هرکه گرگش را دراندازد به خاک
رفته رفته مىشود انسان پاک
هرکه با گرگش مدارا مىکند
خلق و خوى گرگ پیدا مىکند
هرکه از گرگش خورد دائم شکست
گرچه انسان مىنماید ،گرگ هست
در جوانى جان گرگت را بگیر
واى اگر این گرگ گردد با تو پیر
روز پیرى گرکه باشى همچو شیر
ناتوانى در مصاف گرگ پیر
اینکه مردم یکدگر را مىدرند
گرگهاشان رهنما و رهبرند
اینکه انسان هست این سان دردمند
گرگها فرمان روایى مىکنند
این ستمکاران که با هم همرهند
گرگهاشان آشنایان همند
گرگها همراه و انسانها غریب
با که باید گفت این حال عجیب
💎 @goftarniek
هست پنهان در نهاد هر بشر
لاجرم جارى است پیکارى بزرگ
روز و شب مابین این انسان و گرگ
زور بازو چاره این گرگ نیست
صاحب اندیشه داند چاره چیست
اى بسا انسان رنجور و پریش
سخت پیچیده گلوى گرگ خویش
اى بسا زورآفرین مردِ دلیر
مانده در چنگال گرگ خود اسیر
هرکه گرگش را دراندازد به خاک
رفته رفته مىشود انسان پاک
هرکه با گرگش مدارا مىکند
خلق و خوى گرگ پیدا مىکند
هرکه از گرگش خورد دائم شکست
گرچه انسان مىنماید ،گرگ هست
در جوانى جان گرگت را بگیر
واى اگر این گرگ گردد با تو پیر
روز پیرى گرکه باشى همچو شیر
ناتوانى در مصاف گرگ پیر
اینکه مردم یکدگر را مىدرند
گرگهاشان رهنما و رهبرند
اینکه انسان هست این سان دردمند
گرگها فرمان روایى مىکنند
این ستمکاران که با هم همرهند
گرگهاشان آشنایان همند
گرگها همراه و انسانها غریب
با که باید گفت این حال عجیب
💎 @goftarniek
کسی که تنها به عقلش اعتماد کند،
گمراه میشود
کسی که تنها به مالش اعتماد کند،
کم می آورد
کسی که تنها به منصبش اعتماد کند،
خوار میشود
کسیکه تنها به مردم اعتماد کند،
خسته می شود
امّا کسی که تنها بر خدا اعتماد کند؛
نه گمراه میشود
نه کم می آورد
نه خوار میشود و نه خسته ميشود
🎋 @goftarniek
گمراه میشود
کسی که تنها به مالش اعتماد کند،
کم می آورد
کسی که تنها به منصبش اعتماد کند،
خوار میشود
کسیکه تنها به مردم اعتماد کند،
خسته می شود
امّا کسی که تنها بر خدا اعتماد کند؛
نه گمراه میشود
نه کم می آورد
نه خوار میشود و نه خسته ميشود
🎋 @goftarniek
پیش از پاسخ دادن
به پرسش های ديگران
اندکی سكوت كن
تا پاسخ بهتری بيابی.
سكوتت
در یاد هيچكس نخواهد ماند
اما پاسخ ات را
هميشه به یاد خواهند سپرد.
🌿 @goftarniek
به پرسش های ديگران
اندکی سكوت كن
تا پاسخ بهتری بيابی.
سكوتت
در یاد هيچكس نخواهد ماند
اما پاسخ ات را
هميشه به یاد خواهند سپرد.
🌿 @goftarniek
وقتى ارزشها عوض شوند،
عوضى ها با ارزش مى شوند.
در دنيايى كه مردها نان را
از نامرد گدايى مى كنند،
نان روسپى ها حلال تر است.
چرا كه آنان
خودفروشند نه مملكت فروش .
«گاندی»
🌾 @goftarniek
عوضى ها با ارزش مى شوند.
در دنيايى كه مردها نان را
از نامرد گدايى مى كنند،
نان روسپى ها حلال تر است.
چرا كه آنان
خودفروشند نه مملكت فروش .
«گاندی»
🌾 @goftarniek
زنده را تا زنده است بايد به فريادش رسيد!
بی خبر از هم خوابیدن چه سود؟
بر مزار مردگان خویش نالیدن چه سود؟
زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید
ورنه بر مزارش آب پاشیدن چه سود؟
گر نرفتی خانه اش تا زنده بود
خانه صاحب عزا خوابیدن چه سود؟
گر نپرسی حال من تا زنده ام
گریه و زاری و نالیدن چه سود؟
زنده را در زندگی قدرش بدان
ورنه مشکی از برای مرده پوشیدن چه سود؟
گر نکردی یاد من تا زنده ام
سنگ مرمر روی قبرم وانهادن ها چه سود؟
💎 @goftarniek
بی خبر از هم خوابیدن چه سود؟
بر مزار مردگان خویش نالیدن چه سود؟
زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید
ورنه بر مزارش آب پاشیدن چه سود؟
گر نرفتی خانه اش تا زنده بود
خانه صاحب عزا خوابیدن چه سود؟
گر نپرسی حال من تا زنده ام
گریه و زاری و نالیدن چه سود؟
زنده را در زندگی قدرش بدان
ورنه مشکی از برای مرده پوشیدن چه سود؟
گر نکردی یاد من تا زنده ام
سنگ مرمر روی قبرم وانهادن ها چه سود؟
💎 @goftarniek
پادشاهی نیمهشب خواب دید
که زندانیاش بیگناه است
پس آزادش کرد.
پادشاه به زندانیاش گفت:
حاجتی از من بخواه،
زندانی گفت : وقتی خدایی دارم
که نیمهشب تو را بیدار میکند
تا مرا رها کند
نامردیست که از دیگری حاجت بخواهم .
✨🌙 @goftarniek
که زندانیاش بیگناه است
پس آزادش کرد.
پادشاه به زندانیاش گفت:
حاجتی از من بخواه،
زندانی گفت : وقتی خدایی دارم
که نیمهشب تو را بیدار میکند
تا مرا رها کند
نامردیست که از دیگری حاجت بخواهم .
✨🌙 @goftarniek
ابوعلی سینا در سفر بود. در هنگام عبور از شهری ،جلوی قهوه خانه ای اسبش را بر درختی بست و مقداری کاه و یونجه جلوی اسبش ریخت و خودش هم بر روی تخت جلوی قهوه خانه نشست تا غذایی بخورد. خر سواری هم به آنجا رسید ،از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود و خودش هم آمد در کنار ابوعلی سینا نشست.
شیخ گفت : خر را پهلوی اسب من نبند،چرا که خر تو از کاه و یونجه او میخورد و اسب هم به خرت لگد میزند و پایش را میشکند.
خر سوار آن سخن نشنیده گرفت به روی خودش نیاورد و مشغول خوردن شد. ناگاه اسب لگدی زد و پای خر را لنگ کرد.
خر سوار گفت : اسب تو خر مرا لنگ کرد و باید خسارت دهی.
شیخ ساکت شد و خود را به لال بودن زد و جواب نداد.
صاحب خر ، ابوعلی سینا را نزد قاضی برد و شکایت کرد.
قاضی سوال کرد که چه شده؟ اما ابوعلی سینا که خود را به لال بودن زده بود ،هیچ چیز نگفت.
قاضی به صاحب خر گفت : این مرد لال است .........؟
روستایی گفت : این لال نیست بلکه خود را به لال بودن زده تا اینکه تاوان خر مرا ندهد، قبل از این اتفاق با من حرف میزد....
قاضی پرسید : با تو سخن گفت .......؟چه گفت؟
صاحب خر گفت : او به من گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد میزند و پای خرت را میشکند....... قاضی خندید و بر دانش ابو علی سینا آفرین گفت.
قاضی به ابوعلی سینا گفت حکمت حرف نزدنت پس چنین بود؟!
ابوعلی سینا جوابی داد که از آن به بعد در زبان پارسی به مثل تبدیل شد:
"جواب ابلهان خاموشی ست"
” علی اکبر دهخد“
💎 @goftarniek
شیخ گفت : خر را پهلوی اسب من نبند،چرا که خر تو از کاه و یونجه او میخورد و اسب هم به خرت لگد میزند و پایش را میشکند.
خر سوار آن سخن نشنیده گرفت به روی خودش نیاورد و مشغول خوردن شد. ناگاه اسب لگدی زد و پای خر را لنگ کرد.
خر سوار گفت : اسب تو خر مرا لنگ کرد و باید خسارت دهی.
شیخ ساکت شد و خود را به لال بودن زد و جواب نداد.
صاحب خر ، ابوعلی سینا را نزد قاضی برد و شکایت کرد.
قاضی سوال کرد که چه شده؟ اما ابوعلی سینا که خود را به لال بودن زده بود ،هیچ چیز نگفت.
قاضی به صاحب خر گفت : این مرد لال است .........؟
روستایی گفت : این لال نیست بلکه خود را به لال بودن زده تا اینکه تاوان خر مرا ندهد، قبل از این اتفاق با من حرف میزد....
قاضی پرسید : با تو سخن گفت .......؟چه گفت؟
صاحب خر گفت : او به من گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد میزند و پای خرت را میشکند....... قاضی خندید و بر دانش ابو علی سینا آفرین گفت.
قاضی به ابوعلی سینا گفت حکمت حرف نزدنت پس چنین بود؟!
ابوعلی سینا جوابی داد که از آن به بعد در زبان پارسی به مثل تبدیل شد:
"جواب ابلهان خاموشی ست"
” علی اکبر دهخد“
💎 @goftarniek
انشايم كه تمام شد
معلم با خط كش چوبی اش زد پشتِ دستم
و گفت جمله هايت زيباست ...
گفتم اجازه آقا ...
پس چرا ميزنيد؟؟؟
نگاهم كرد ...
پوزخندِ تلخی زد و گفت :
ميزنم تا همیشه يادت بماند
خوب نوشتن و زيبا فكر كردن در اين دنيا تاوان دارد.
🍃💛 @goftarniek
معلم با خط كش چوبی اش زد پشتِ دستم
و گفت جمله هايت زيباست ...
گفتم اجازه آقا ...
پس چرا ميزنيد؟؟؟
نگاهم كرد ...
پوزخندِ تلخی زد و گفت :
ميزنم تا همیشه يادت بماند
خوب نوشتن و زيبا فكر كردن در اين دنيا تاوان دارد.
🍃💛 @goftarniek
شش پند مولانا :
شب باش در پوشیدن خطای دیگری.
زمین باش در فروتنی.
خورشید باش در مهربانی.
کوه باش در هنگام خشم.
رود باش در سخاوت به دیگران.
خودت باش همانگونه که هستی.
🕯 @goftarniek
شب باش در پوشیدن خطای دیگری.
زمین باش در فروتنی.
خورشید باش در مهربانی.
کوه باش در هنگام خشم.
رود باش در سخاوت به دیگران.
خودت باش همانگونه که هستی.
🕯 @goftarniek
#داستان
مجلس ميهمانی بود.
پير مرد از جايش برخاست تا به بيرون برود.
اما وقتی که بلند شد، عصای خويش را بر عکس بر زمين نهاد.
و چون دسته عصا بر زمين بود، تعادل کامل نداشت.
ديگران فکر کردند که او چون پير شده، ديگر حواس خويش را از دست داده و متوجه نيست که عصايش را بر عکس بر زمين نهاده.
به همين خاطر صاحبخانه با حالتی که خالی از تمسخر نبود به وی گفت:
پس چرا عصايت را بر عکس گرفته ای؟!
پير مرد آرام و متين پاسخ داد :
زيرا انتهايش خاکی است،
میخواهم فرش خانه تان خاکی نشود .
مواظب قضاوتهايمان باشيم.
برای کسی که ميفهمد
هيچ توضيحی لازم نيست
و برای کسی که نميفهمد
هر توضيحی اضافه است
آنانکه ميفهمند ، عذاب ميکشند
و آنانکه نميفهمند ، عذاب می دهند
مهم نيست که چه "مدرکی" داريد
مهم اينه که چه "درکی" داريد..
💎 @goftarniek
مجلس ميهمانی بود.
پير مرد از جايش برخاست تا به بيرون برود.
اما وقتی که بلند شد، عصای خويش را بر عکس بر زمين نهاد.
و چون دسته عصا بر زمين بود، تعادل کامل نداشت.
ديگران فکر کردند که او چون پير شده، ديگر حواس خويش را از دست داده و متوجه نيست که عصايش را بر عکس بر زمين نهاده.
به همين خاطر صاحبخانه با حالتی که خالی از تمسخر نبود به وی گفت:
پس چرا عصايت را بر عکس گرفته ای؟!
پير مرد آرام و متين پاسخ داد :
زيرا انتهايش خاکی است،
میخواهم فرش خانه تان خاکی نشود .
مواظب قضاوتهايمان باشيم.
برای کسی که ميفهمد
هيچ توضيحی لازم نيست
و برای کسی که نميفهمد
هر توضيحی اضافه است
آنانکه ميفهمند ، عذاب ميکشند
و آنانکه نميفهمند ، عذاب می دهند
مهم نيست که چه "مدرکی" داريد
مهم اينه که چه "درکی" داريد..
💎 @goftarniek
از نخل بر هنه ، سایه بانی نطلب
از مردم بی وفا ، یاری نطلب
عزت به قناعت است ، خواری به طمع
با عزت خود بساز و خواری نطلب
🌴 @goftarniek
از مردم بی وفا ، یاری نطلب
عزت به قناعت است ، خواری به طمع
با عزت خود بساز و خواری نطلب
🌴 @goftarniek