کانال رسمی باشگاه یاران کوروش نهاوند
118 subscribers
3.6K photos
527 videos
22 files
64 links
ارتباط با مدیرکانال
@Koroshghapanvari
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
از دل برامده تقدیم به شما همشهری خوب و فهیم نهاوندی
بالای بالکن خاطراتم ایستادم دستم را بر پیشانی خیالم زدم و دوردستهای خاطراتم را با چشم خیال رسد کردم
صدای حمله حمله یک حمله کوبنده تماشاچیان در گوش هایم پیچید انگار
بالای سکوی سالن عباد ایستاده بودم علی صفاری با یک کشتی گیر کرمانشاهی سرشاخ بود استاد نعمت رضائی هم داور وسط بود خیلی سالن شلوغ بود مردی تنومند داشت داد می زد و می گفت:صفاری درختکن درختکنش کن انگار علی صفاری شنید دو خم کشتی گیر کرمانشاهی را گرفت و مانند رعدوبرق ان را روی دو دست بلند کردو کوباند روی تشک کشتی سالن انگار منفجر شد همه با خوشحالی علی صفاری را صدا می زدند
ناگهان افتادم زمین بلند که شدم دیدم جمعیت زیادی یک صدا فریاد می زنند دیانوش شکوهی هنوز امید مایی خوب که نگاه کردم دیدم خیالم پرواز کرده زمین فوتبال و تیم نهاوند برای قهرمانی در استان بازی با شیشه همدان دارد بالای 5هزار نفر داد می زدند ((شی شی شیشه شکست)) توکل جعفری سرطلایی فوتبال ان روزهای نهاوند سانتر دیانوش شکوهی را با سر به تور دروازه شیشه همدان دوخته بود و هیجان این گل مردم حاضر در زمین فوتبال را ذوق زده کرده بود اتش خیالم تند تر شد عمو شاه عباس مرا دنبال کرد و گفت چرا بلیط نگرفتی با سرعت فرار کردم و از زمین فوتبال دور شدم
چه سرو صدایی می امد کنجکاو شدم رفتم ببینم این چه صدایی است که از سالن تختی بلند شده دیدم انگار مسابقه بسکتبال است یک مرد بلند قد لاغر اندام که کتونی اسپرتکس پوشیده بود را دیدم که داشت برای تیم بسکتبال نهاوند حرف می زد و با هیجان می گفت:((افرین بچه ها افرین تیم همدان را دیروز بردیم امروز هم ملایر را به راحتی خواهیم برد)) روحش شاد این مرد قدبلند زنده یاد رسول شهبازی بود یک روز در مسابقات فوتبال اموزشگاهها دست من را گرفت و گفت((تو فوتبال را خیلی خوب بازی می کنی پسر کارت را ادامه بده) واقعا اقا رسول پدر ورزش نهاوند بود امروز مثل این مرد در ورزش کم داریم
داشتم در خیالاتم غرق می شدم انگار خدا بیامرز صارمی بود داشت با بچه های تیم هندبال حرف می زد و می گفت:((شعبان باباعلی را باید راه انداخت این پسر وقتی کنار سهیل بازی می کنه قدرت تیم ما زیادمی شه )) سریع از بالکن خیال دور شدم چون واقعا داشت اشکهایم سرازیر می شد واقعا رونق ورزش در ان روزها چقدر زیاد بود تماشاچیان عشق می کردند اما امروز با این همه امکانات و مدیران با دانش چه اتفاقی افتاده انگار رونق از ورزش رفته و دیگر هیچ صدای تشویقی از سالن های ورزشی به گوش نمی رسد جز صدای نا رضایتی و کمبود حمایت
دلمان را خوش کرده بودیم به اینده که شاید با مردانی از جنس ورزش چرخ ورزش رونق بیشتری بگیرد اما انگار باید باز هم چشم انتظار فرجی باشیم و فعلا با خاطرات قدیم ورزش حال کنیم

با احترام: #کوروش_قپانوری
@Nahavand_farhangohonar
۲۴۰۶