عشقم صاحب الزمان(عج)
80 subscribers
74 photos
26 videos
5 files
2 links
💞مهدیـــــــا کامم زجور روزگاران تلخ گشته

دلم بهر دمی دیدار رویت تنـــــــگ گشته

تاسیس کانال ۱۳۹۵/۱۱/۵
Download Telegram
#ولادت_عبدالعظیم_حسنی💕

💞ناگهان قید قیل و قال زدم
پرسه در عالم خیال زدم
به کتاب غزل که فال زدم
تا به اوج کرانه بال زدم

سرخوشم از همین طرب هایم
میخورم یک به یک رطب هایم

ماه روی زمین هویدا شد
خشکسالی بدل به دریا شد
بارور نسل پاک زهرا شد
مایه افتخار دنیا شد

پسری ذوالنعیم آمده است
شاه عبدالعظیم آمده است

به حضورت سلام یا سید
احترامی مدام یا سید
حرف من یک کلام یا سید
شاهی و من غلام یا سید

سایه ات بر سر محبان است
مثل ابری که غرق باران است

آمدی شهرری گلستان شد
پایگاهی برای قرآن شد
حرمت کربلای ایران شد
قبله مردمان تهران شد

کاش قبرم در این حرم باشد
ضامنم حضرت کرم باشد

سیدی از تبار زهرایی
ری شد از مقدمت مسیحایی
تا تو هستی نمی روم جایی
چون امیر قبیله مایی

گفته در شانتان گل زهرا
که تو هستی "وَلیُنا حَقٰا"

با ورودت صفا به پا کردی
حوزه علمیه بنا کردی
تو مرا بنده خدا کردی
شهرری را تو کربلا کردی

شده ام از اهالی شهرت
می برم فیض از یم بحرت

جان عالم فدای رضوانت
به فدای رواق و ایوانت
علمای زمانه حیرانت
طیب و حق شناس مهمانت

در حریمت چه لذتی بردم
از غذاهای حضرتی خوردم

چه رواقی چه گنبدی داری
خوش به حالت چه مرقدی داری
خادمان زبانزدی داری
سیل زوار بیحدی داری

حرف صحن و سرا شده ای وای
صحبت از مجتبی شده ای وای

کاش قبر حسن بنایی داشت
کاش هم صحن و هم سرایی داشت
کاش یک گنبد طلایی داشت
روضه خوانهای باصفایی داشت

ری کجا و بقیع خاک آلود
کاش هیئت مدینه مهمان بود💞

شاعر:حبیب باقرزاده

@eshgam_saheb_zaman
#ولادت_عبدالعظیم_حسنی💕

💞اینجا دیار گریه کن ها از قدیم است
دولت سرای حضرت عبدالعظیم است

صاحب لوای این حرم شاهی کریم است
تنها پناه بی پناهان این حریم است

با لطف این آقا گدا عبد خدا شد
هرسائلی در این حرم حاجت روا شد

بوی حسن دارد ضریح دل ربایش
قربان رنگ سبز این گلدسته هایش

اینجا غمی دیرینه دارد گریه هایش
این سرزمین خیلی گران باشد بهایش

این خاک را وعده به یک نامرد دادند
داغ حسین را بر دل زهرا نهادند

شبهای جمعه نیمه شبها تا سپیده
بر روی اسرارش خدا پرده کشیده

از راه می آید زنی قامت خمیده
لب میگذارد روی حلقوم بریده

فریادهای یا بنی پا بگیرد
حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد

روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربان آن آقا که انگشتر ندارد

یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد
جایی برای بوسه ی مادر ندارد

گیسوی خود را ریخته روی گلویش
مادر بود اینگونه شکل گفتگویش

گوید بنیّ یا بنیّ یا بنیّ
برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ

دیدم خودم در عصر عاشورا بنی
افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ

من بی وضو موی تو را شانه نکردم
حالا به دنبال سرت باید بگردم

از تشنگی لبهای عطشانت به هم خورد
ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد

از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد
آیه آیه نذر قرآنت به هم خورد

راه تو را در گودی گودال بستند
بر پیکر تو نیزه ها را می شکستند💞

شاعر:قاسم نعمتی

@eshgam_saheb_zaman
#ولادت_عبدالعظیم_حسنی💕

💞تو که از نسل کریمانی و آقا هستی
حسنی گشته ترین سید دنیا هستی

آن ضریحی که ندارد به شما بخشیده
تو حرم دار حسن، زاده زهرا هستی

آمدم کاسه خالی مرا پر بکنی
تو که در جود، چنان وسعت دریا هستی

تو که در نزد امامان همه سلمان بودی
می‌شود گفت خودت صاحب «منّا» هستی

ذوب در بحر پر از نور ولایت بودی
مظهر بندگی و خوبی و تقوا هستی

زائر کوی تو زوار حسین بن علی است
بی سبب نیست اگر قبله‌ی دل‌ها هستی

تو مراد دل ما را بده آقای کریم
تو که از نسل کریمانی و آقا هستی💞

شاعر:وحید محمدی

@eshgam_saheb_zaman
#ولادت_عبدالعظیم_حسنی💕

💞افق فضل و شرف را قمري پيدا شد
يا كه در طور ولايت شجري پيدا شد
باز از بحر ولايت گهري پيدا شد
نخل سرسبز ولا را ثمري پيدا شد
درسماوات و زمين جشن عظيم است امشب
عيد ميلاد كريم ابن كريم است امشب

در رياض علوي سرو روان اين پسر است
نجل مولاي كريمان جهان اين پسر است
بهترين زاده ابناء جهان اين پسر است
فخر دين ، قبله دل ، كعبة جان ، اين پسر است
اوست سروي كه بود دامن هستي چمنش
صلوات همه بر حُسن حَسن در حَسنش

اهل فضل و شرف و علم زعيمش خوانند
خيل عبّاد همه عبد عظيمش خوانند
صاحبان كرم و جود كريمش خوانند
آيت رحمت رحمان و رحيمش خوانند
اوست ماهي كه بر ابناء زمان مي تابد
نورش از ري به همه خلق جهان مي تابد

قامتش سرو و لبش كوثر و رويش ماه است
زائر مرقد او زائر ثارالله است
حرمش كعبه آمال دل آگاه است
حَسني حُسنش بر خلق چراغ راه است
خاص و عامند ز هر سوي رهين كرمش
دل صد قافله سر گرم طواف حرمش

نعمت ساية اين دسته گل عترت را
بر شما داده خدا اين شرف و رفعت را
اهل ري قدر بدانيد چنين نعمت را
فيض همسايگي تربت آن حضرت را
بال جبرئيل زده سايه به بام و درتان
اين شما ، اين حرم زادة پيغمبرتان

يا حجاز است و بُوَد كعبه جاويدانش
جان من ، جان همه خلق جهان قربانش
ري سپهر و حرم اوست مه تابانش
برتر از عرش بُوَد بارگه و ايوانش
دوست دارم كه شب و روز ز لطف وكرمش
پر زند مرغ دلم يكسره سوي حرمش

آيه وحي در اين خانه كتابت دارد
زير اين قبّه دعا كن كه اجابت دارد
زائر او به خدا فيض قرابت دارد
درو ديوار حرم نقش نجابت دارد
ماه صد انجمن اينجاست خدا مي داند
آفتاب حسن اينجاست خدا مي داند

خاك درگاه تو بر درد دل خسته شفاست
سر به خاك حرمت گر نگذاريم جفاست
اي گل باغ حسن عطر تو بر روح صفاست
كرم و جود تو بر ما به عيان و به خفاست
«ما به اين در، نه پي حشمت وجاه آمده ايم»
«از بد حادثه اينجا به پناه آمده ايم»

حُسن پيداي حَسن سرّ نهان حسني
بلكه جانان همه خلق و تو جان حسني
تو به باغ دل ما سرو روان حسني
نخل طاها و گل عطر فشان حسني
ما به خاك حرمت روي نياز آورديم
حاجت خويش به درگاه تو بازآورديم

عصمت فاطمه و عزّت حيدر داري
تو مقام از سخن مدح فراتر داري
تو عطا و كرم آل پيمبر داري
ز حسين و ز حسن جلوه ديگر داري
جان به قربان تو اي سيّد پاكيزه سرشت
شهرري ازتو بهشت است بهشت است بهشت

به تو و عزّت آباء کرامت سوگند
به خدا و به رسول و به امامت سوگند
به جلال و به كمال و به مقامت سوگند
به نماز و به قعودت ، به قيامت سوگند
تو كه سايه به سر خلق دو عالم فكني
چه شود گر نگهي جانب «ميثم» فكني💞

شاعر:استاد غلامرضا سازگار

@eshgam_saheb_zaman
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃💞🍃💞🍃💞🍃💞
#ولادت_عبدالعظیم_حسنی

با نور تو راه مستقیمی داریم
در صحن تو جنةالنعیمی داریم
دلتنگ کریم اهل‌بیتیم ولی
صد شکر که سَیّدالکریمی داریم
@eshgam_saheb_zaman
@Channel_zakerin
سازور/سرود حضرت عبدالعظیم
💞تو آسمون شهر ری نور هل عطایی

حاج حسین سازور

ویژه ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی

@eshgam_saheb_zaman
#ولادت_امام_حسن_عسکری💕

💞سری که سجده کرده بر پای دل
به قصد قربت و تولای دل
با نگه حضرت زهرای دل
آمده تا عالم بالای دل
دیده قد و قامت رعنای دل
بنده شده، بنده ی آقای دل

گرفته از جنّ و ملک برتری
از برکات حسن عسگری

صورت زیباش، چنان ماهتاب
روز ازل جلوه نمود از نقاب
به باد داد آبروی آفتاب
به زلف خود داد کمی پیچ و تاب
ربود از ملائک احساس خواب
به خواب دلبران خود شد عذاب

روز ازل شد بخدا محشری
از برکات حسن عسگری

از برکاتش دل ما روشن است
از کرمش هر دو سرا روشن است
شمس و قمر، ارض و سما روشن است
خانه ی کعبه ی خدا روشن است
چراغ محراب و دعا روشن است
او حسن دوّم دین من است

گشته خدا به دین من مشتری
از برکات حسن عسگری

کیست حسن؟ اسم شب عاشقان
ذکر شریف لب پیغمبران
ابن رضای سوم شیعیان
سیزدهم یوسف زهرا نشان
عشق دل حضرت صاحب زمان
ستاره ی یازده آسمان

شیعه تو ره به آسمان  می بری
از برکات حسن عسگری

ای حَسَنِ حُسنِ جمال نبی
کمال دین حق، کمال نبی
به آسمان ها پر و بال نبی
لعل لبت آب زلال نبی
وصال حضرتت وصال نبی
مثال هیبتت مثال نبی

شعر شده مدیحه ی دیگری
از برکات حسن عسگری

چه خوش بُود به این سرا سر زدن
کبوتر حرم شدن پر زدن

بر در او آمدن و در زدن
درب خدای ذرّه پرور زدن
باز نشد درب، مکرّر زدن
از عشق او به سیم آخر زدن

حیدری ام، حیدری ام، حیدری
از برکات حسن عسگری

ای حرمت کعبه ی اهل ولا
کعبه کجا مدفن پاکت کجا
وا أَسَفا دشمن زخم آشنا
هتک نموده است حریم تو را
حال که ناامن شده سامرا
شد حرم مطهّرت قلب ما

به کعبه می کند دلم سروری
از برکات حسن عسگری💞

شاعر:امیرعظیمی

@eshgam_saheb_zaman
#ولادت_امام_حسن_عسکری💕

💞آنقدر آمدند و گرفتارتان شدند
خاک شما شدند و هوادارتان شدند
زیباترین اهالی دنیای عشق هم
یوسف شدند و گرمی بازارتان شدند
لطف شماست اینکه تمامی انبیا
بالاتفاق سائل دربارتان شدند
آنها که پای منت چشم کریمتان
بی سر شدند تازه بدهکارتان شدند
این بالهایی که زیر بت عشق سوختند
خاک تبرک در و دیوارتان شدند

نفرین به آنکه مهر تو را سرسری گرفت
یا آنکه حاجت از حرم دیگری گرفت

ای جلوه خدایی بی انتها حسن
خورشید روشن سحر سامرا حسن
بی تو عبودیت به خدا بت پرستی است
نور خدا مکمل توحید ما حسن
امشب عروج زخمی بال مرا ببر
تا سامرا ، مدینه ، نجف ، کربلا ؛ حسن
در بین خانواده زهرای مرضیه
باید شوند تمام علی زاده ها ؛ حسن
زنجیره ی محبت زهراست دین من
با یک حسین و چار علی و دوتا حسن

سوگند میخوریم خدا لشگری نداشت
روی زمین اگر حسن عسگری نداشت

آنکه مرا فقیر حرم میکند تویی
یک التماس پشت درم میکند تویی
آنکه در این زمانه ی بی اعتبارها
با یک سلام معتبرم میکند تویی
آنکه برای پر زدن سامرایی ام
هرشب دعا برای پرم میکند تویی
آنکه مرا برای خودش خانه خودش
با یک نگاه ، در به درم میکند تویی
آنکه تو را همیشه صدا میکند منم
آنکه مرا همیشه کرم میکند تویی

شکرخدا گدای امام حسن شدم
خاکی ترین کبوتر باغ حسن شدم

تو کیستی که سائل تو جبرئیل شد
دسته فرشته پای ضریحت دخیل شد
تو کیستی که جدّ نجیب پیمبرت
مهر تو را به سینه گرفت و خلیل شد
تو کسیتی که حضرت موسی عصا به دست
ذکر تو را گرفت اگر مرد نیل شد
اصلی که پا گرفت بدون تو فرع فرع
فرعی که پا گرفت کنارت اصیل شد
تنها خدا به خانه ی تو آفتاب داد
بعدا تمام زندگی ات نذر ایل شد

امشب دعا کنید ظهوری کند مرا
تا اینکه میهمان حضوری کند مرا

امشب دعا کنید بیاید نگار ما
آیات روشنایی شبهای تار ما
امشب دعا کنید بیاید در این خزان
فصل گلاب فاطمه فصل بهار ما
امشب دعا کنید بیاید گل خدا
تا اینکه این بهار بیاید به کار ما
امشب دعا کنید بیاید ز راه دور
مرکب سوار آل علی تک سوار ما
آنکه اگر نبود دلم فاطمی نبود
حتی نبود سجده ی سجاده یار ما

زهرا هنوز دست به پهلو کند دعا
زهرا کند دعا که بیایی کنار ما💞

شاعر:علی اکبر لطیفیان

@eshgam_saheb_zaman
#ولادت_امام_حسن_عسکری💕

💞جان میدهم فقط و فقط پای سامرا
زاده شدم به شوق تمنّای سامرا
دیگر نیازمند کسی نیستم که من
هستم گدای دست تو آقای سامرا
حال مرا برای خودت روبه راه کن
حاذق ترین طبیب - مسیحای سامرا
از لطف بی نهایت تو بی مقدمه
پر زد دلم به گنبد زیبای سامرا

حالا شدم برای حریمت کبوتری
ای منتهای عشقِ خداوند ”عسکری”

ای دومین حسن که وجودت خدایی است
صبر تو حیدری و دلت مجتبایی است
در کنج صحن خلوت تو هر فرشته ای
مشغول لحظه های شریف گدایی است
صدها درود و تهنیت سبز بر دلی
که آب و تاب عاشقی اش سامرایی است
وقتی کبوتری به هوای تو می پرد
دیگر کجا به فکر فرار و جدایی است
هرکس که میرسد تو به او لطف میکنی
فرقی نمی کند طرف اصلاً کجایی است

با این حساب بر در این خانه آمدم
بر دور شمع روی تو پروانه آمدم

ای جلوه ی حقیقی هفت آسمان حسن
رفته شعاع نور تو تا لا مکان حسن
در زیر چتر سایه ی تو آرمیده ایم
از پرتو جمال تو روشن جهان حسن
در مدح تو همیشه قلم کم می آورد
قفل است درسرودن تو هر دهان حسن
میخوانمت به طرز زمان های کودکیم
بابای مهربان “امام زمان” حسن
بنیان گذار کرب و بلا روز اربعین
ای بانی زیارت ما شیعیان "حسن"

شغل همیشگیم دراین خانه نوکریست
کار همیشگی شما بنده پرویست

حتی بهشت در به در آستان توست
تنها نه آسمان که زمین هم از آن توست
قطره اگر کنار تو باشد که قطره نیست
زیرا که تحت مرحمت بی کران توست
از پشت پرده یک دو کلامی سخن بگو
گوشم در انتظار شِنود بیان توست
بین درندگان به نماز ایستاده ای
این هم نشانه ای ز جلال نهان توست
هر چند ظاهراً تو به مکّه نرفته ای
کعبه همیشه گرم طواف نشان توست

روز ولادت تو زمان هم عهدی است
بعد تو جانشین بلافصل مهدی است💞

شاعر:محمد حسن بیات لو

@eshgam_saheb_zaman
#ولادت_امام_حسن_عسکری💕

💞باران کرامت خدا می بارد
نور از نفس فرشته ها می بارد
صد دسته گل محمّدی باز امشب
بر صحن و سرای سامرا می بارد

تو آینه ی خدا نمایی آقا
سوم پسر از نسل رضایی آقا
می خوانمتان کریم زیرا که شما
دوم حسن آل عبایی آقا

این درد که مانده بی دوا را چه کنم؟
این سینه تحبس الدعا را چه کنم؟
این ها به کنار، یک نفر می گوید؟
این دوری راه سامرا را چه کنم؟💞

شاعر:وحید محمدی

@eshgam_saheb_zaman
#ولادت_امام_حسن_عسکری💕

💞از عرش دارد می‌رسد فصل بهارم
كم كم پر از خورشيد خواهد شد ديارم

از عرش دارد می‌رسد پيكی خدايی
از عرش دارد می‌رسد دار و ندارم

يک عمر در دست خودم در حبس بودم
امشب نگاهش می‌شود راه فرارم

اميد بستم بر كرامت‌های چشمش
بلكه كمی رونق بگيرد كار و بارم

من هرچه را دارم به دست دوست دادم
شكر خدا كه بعد از اين بی‌اختيارم

از آسمان نور هدی آمد ، مبارک
عيسای آل مصطفی آمد مبارک

ما اهل بارانيم و اهل روضه‌هائيم
عمری است محتاج گداهای شمائيم

آواره‌های كوچه‌ی حُسن بهاريم
كاسه به دست سفره‌های هل‌اتائيم

از روز اول خادم اين خانه هستيم
تا شام آخر هم مقيم اين حرائيم

ما نسل در نسل عاشق اين خانواده
ديوانه ‌وار از عالم و آدم جدائيم

وقتی كراماتِ نگاهت شامل ماست
يعنی كه در هفت آسمان مشكل ‌گشائيم

از اولش هم قلب ما دست شما بود
توفيق ما و سلب ما دست شما بود

شكر خدا كه عاشقی درمان ندارد
اين قصه‌ی شاه و گدا پايان ندارد

شكر خدا كه عاشق اين خانواده
شرمندگی دارد ولی عصيان ندارد

فرع تولی و تبری اصل دين است
ايمانِ بی اين خانواده جان ندارد

چشمی كه ابری شد از اين دريای جوشان
در روز محشر لحظه‌ی گريان ندارد

دست كسی بر دامن فهم شما نيست
اين نردبان‌ها پله‌ی آسان ندارد

ای خلقت آدم طفيلی وجودت
هفت آسمان محتاج بارش‌های جودت

امشب بيا رحمی به حال اين گدا كن
بی ‌آبرويی را مقيم اين حرا كن

ابری بياور بر سر چشم خسيسم
با دست باران درد دل‌ها را دوا كن

يک قطره از نور كراماتت بپاش و
اين دفعه ما را حُر دشت روضه‌ها كن

دلبستگی ‌های مرا از من بگير و
بر چشم‌های خود اسير و مبتلا كن

يک صبح با جادوی چشمت اين گدا را
از جمله‌ی همسايه‌های سامرا كن

گرچه به ظاهر از خداوندی جدائيد
آئينه در آئينه تكرار خدائيد💞

شاعر:محمد بختیاری

@eshgam_saheb_zaman
#ولادت_امام_حسن_عسکری💕

💞امشب همه جا موج زند نور ولایت
افتاده به سرها همه دم شور ولایت
گردیده سماوات و زمین طور ولایت
از پرده در آمد مه مستور ولایت

گردیده ملک گرم ثناگُستری امشب
گویند ثنای حسن عسگری امشب


برخیز و بزن خنده که گل خنده زن آمد
با خنده ی گل بر لب بلبل سخن آمد
خورشید فروزنده مه انجمن آمد
فرزند رضا را حسن آمد حسن آمد

عالم همه غرق شعف و عشرت و شادی است
میلاد گرامی خلف حضرت هادی است


نخل نبوی را ثمر است این ثمر است این
چرخ علوی را قمر است این قمر است این
فخر دو جهان را پسر است این پسر است این
بر مصلح عالم پدر است این پدر است این

این شیعه و این مشعل انوار هدایش
ای جان همه عالم و آدم بفدایش


روئید گل تازۀ آمال محمّد (ص)
یا مهر فروزنده ی اقبال محمّد (ص)
یا صفحه ی رخسار و خط و خال محمّد (ص)
یا آمده دوم حسن از آل محمّد (ص)

از سامره تابیده به عالم جلواتش
پیوسته فرستید درود و صلواتش


این گوهر ده بحر خروشنده ی دین است
این کعبه ی امیّد دل اهل یقین است
این عرش خداوند تعالی به زمین است
این نجل دهم حجّت خلاّق مبین است

در سجده ملایک به یسار و به یمینش
تابنده بود جلوه ی مهدی ز جبینش


آینه ی حسن ازلی ماه جمالش
آیات لب حضرت هادی خط و خالش
یادآور جاه نبوی قدر و جلالش
جبریل فرو ماند در اوج کمالش

عالم همه مرهون وی و موهبت اوست
از سامره تا عرش خدا مملکت اوست

این اختر برج نقوی ماه تمام است
این فرش نشینی است که خود عرش مقام است
این حجّ و زکوة است و صلات است و صیام است
بر خلق امام است امام است امام است

قدر و شرف و عزّت و جاه بشر از اوست
ای منتظران حجّت ثانی عشر از اوست


ای ارض و سماوات همه سامره ی تو
ای چرخ برین نقطه ای از دایره ی تو
ای مهر فلک ذرّه ای از نائره ی تو
ای زنده دل اهل دل از خاطره ی تو

از جود تو بس خاطره داریم حسن جان
ما آرزوی سامره داریم حسن جان


تو یازدهم اختر منظومه ی نوری
تو واسطۀ عفو خداوند غفوری
تو نور خدا در شجر وادی طوری
تو سرّ انا الحق به غیاب و به حضوری

من سائل لطف و کرم و جود تو هستم
با آن همه آلودگیم دل به تو بستم


ای فوج ملک را به درت عرض ارادت
سادات جهان از تو گرفته است سیادت
مِهر تو بود مُهر قبولیّ عبادت
قرآن به تو و پاکی تو داده شهادت

تو دست خداوند به تقدیر قضایی
فرزند علیّ ابن جواد ابن رضایی


قرآن به تو نازد که در او جلوه گر استی
ایمان به تو بالد که ورا راهبر استی
انسان به تو بالد که امام البشر استی
مهدی به تو در فخر که او را پدر استی

لطفی که مگر سائل هر روز تو باشم
خاک قدم عسگر پیروز تو باشم

ای عادت تو جود و مرام تو عنایت
ای مهر رخت مشعل انوار هدایت
ای یازدهم اختر تابان ولایت
قرآن سخن فضل تو را کرده حکایت

من «میثم» آلوده دل بی سر و پایم
از خویش مرانید که مدّاح شمایم💞

شاعر:استاد غلامرضا سازگار

@eshgam_saheb_zaman
#ولادت_امام_حسن_عسکری💕

💞تلالوء‌نور خدایی‌حسن
جمال ذات کبریایی‌حسن
خدا، خدا‌، خدانمایی‌حسن
ذکر شریف تو چه‌ها می‌کند
"حسن‌حسن" شور بپا می‌کند

ای گل خوشبوی علی‌النّقی
میوه‌ی مینوی علی‌النّقی
آینه‌ی روی علی‌النقّی
مدینه شد مدینه‌ی دیگری
به یمن میلاد تو ای عسکری

مادر تو سلیل و بابا، علی
یازدهم جلوه‌ی بابا، علی
یاعلی و یاعلی و یاعلی
شکرخدا فاطمه دلشاد شد
کف بزن عالم حسن‌آباد شد

قبله حسن، مسجد و منبر حسن
کعبه حسن، منا و مشعر حسن
حجِّ قبولِ حیّ داور حسن
کعبه به طوف حرمت مشتری‌ست
حج حقیقی، حسن‌العسکری‌ست

یاقمر ابن قمر ابن قمر
منکر نور تو شود کور و کر
ای پدر ناجی‌ نوع بشر
به عالمی امن و امان از شماست
مهدی‌صاحب‌الزمان از شماست

جمال بی‌مثال‌حق، ای‌حسن
تجلّی جلال هر پنج‌تن
پرده‌نشین باش گه از مرد‌و‌زن
نور تو بایست وساطت کند
شیعه به عصر غیبت عادت کند

شیر درنده شده رام شما
کنگره‌ی عرش مقام شما
هشت بهشت است بنام شما
پرنده روح تو محبوس نیست
حقیقت امام محسوس نیست

هوایی‌ام، مرا ببر تا حرم
به خانه‌ی خدا ببر، تا حرم
باز به سامرا ببر تا حرم
«ای حرمت قبله‌ی حاجات ما
یاد تو تسبیح و مناجات ما»

دوباره مست‌مست‌مستم کنید
مستِ میِ روز الستم کنید
با دو حسن، خداپرستم کنید
لعن بنی‌امیه روی لبم
شکرخدا، من‌حسنی‌مذهبم

سلام بر دو نور در مشرقین
سلام بر دو دلبر عالمین
سلام ما بر حسن و بر حسین
مرغ دلم به سامرا می‌رود
حسن به لب، به کربلا می‌رود

سلام بر خسرو خوبان حسین
سلام بر شاه شهیدان حسین
سلام بر امام عطشان حسین
ای که فلک از عطشت سوخته
داغ تو را خدا به دل دوخته💞

شاعر:امیر عظیمی

@eshgam_saheb_zaman
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃💞🍃💞🍃💞🍃💞
#یا_امام_حسن_عسکری

بر عسکری آن نور ولایت صلوات
بر آن گل گلزار رسالت صلوات 

خواهی که خدا گناه تو عفو کند
بفرست بر آن روح کرامات صلوات
@eshgam_saheb_zaman
#مرثیه_حضرت_معصومه🖤

🖤اهل قم خیر ببینید که غوغا کردید
احترامی که به این دختر زهرا کردید

اهل قم خیر ببینید پناهم دادید
با سلام و صلوات آمده راهم دادید

همه گفتید به هم عمه سادات آمد
گوییا فاطمه از سوی سماوات آمد

اهل قم خیر ببیند چه مسرور شدید
غیر زنها همه از محمل من دور شدید

اهل قم خیر ببینید گلاب آوردید
تا که دیدید که لب تشنه ام آب آوردید

اهل قم خیر ببینید شما کف نزدید
دور ناموس خدا ساز و نی و دف نزدید

اهل قم خیر ببینید به خواهر نزدید
طعنه ام بر سر هر کوچه و معبر نزدید

اهل قم خیر ببینید مراقب بودید
تا نیفتم زروی ناقه مواظب بودید

اهل قم خیر ببینید خدایی مردید
چقدر چادر و پوشیه نثارم کردید

اهل قم خیر ببینید محبت کردید
کوچه را وقت ورودم همه خلوت کردید

اهل قم خیر ببینید که همت دارید
سر ناموس خدا این همه غیرت دارید

شاد کردید شما قلب رضا را به خدا
همچو زینب سر بازار نبردید مرا

اینکه با گریه معصومه مدارا کردید
همه جبران غم زینب کبری کردید

بعد از آن خستگی راه توانم دادید
بهترین نقطه این شهر مکانم دادید

به خدا حق مرا خوب رعایت کردید
روز و شب از من بیمار عیادت کردید

زحمتی بود اگر غرق ملالم نکنید
من دگر رفتنی هستم ،حلالم بکنید

غربت و درد و غم و غصه هماهنگ شده
بهر بابای غریبم دلم تنگ شده

بعد مرگم اگر از کوی رضا میگذرید
کمی از خاک مزارم به خراسان ببرید

تا که در قبر شود یار من و همسخنم
نامه اش را بگذارید درون کفنم

اهل قم اجر شماها همگی با زهرا
وقت تشییع بگویید فقط یا زهرا

مادرم فاطمه شب دفن شد و یار نداشت
به جز از هفت نفر او که عزادار نداشت

نیمه ی شب چه غریبانه و مظلومانه
بدن مادر ما رفت برون از خانه

لرزه ها بود که بر عرش برین می افتاد
پی تابوت علی هی به زمین می افتاد🖤

شاعر:حسین میرزایی

@eshgam_saheb_zaman
#مرثیه_حضرت_معصومه🖤

🖤ﺗﺎ ﮐﯽ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺳﻼ‌ﻣﯽ ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ
ﺍﺯ ﺗﻮ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ
جان بی تو به لب آمده، ﺍﯼ ﭘﺎﺭۀ ﺟﺎﻧﻢ
دلگیرم ازین شهر و روا ، نیست بمانم

ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﯾﻌﻘﻮﺏ  ﺍﮔﺮﺟﺎﻣﻪ ﺭﺳﯿﺪﻩ
ﺣﺎﻻ‌ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺭﺿﺎ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺳﯿﺪﻩ

 ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺧﺒﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ
ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﭘﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺳﻔﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ
ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﻪ ﻗﻢ ﻫﻢ ﻧﻈﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ

ﺑﺎ ﺧﺎﻃﺮ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺑﻤﺎﻥ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﻢ
ﯾﮏ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﻣﺤﺮﻡ ﺑه ﺨﺪﺍ ﻫﺴﺖ ﺳﭙﺎﻫﻢ!

ﺍﯾﻦ ﺟﺎﺩّﻩ ﻫﺎ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﻗﺪﻡ ﻣﺎﺳﺖ
ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻧﺮﺳﺪ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﺗﺎ ﻃﻮﺱ، ﻏﻢ ﻣﺎﺳﺖ
ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﮎ ﻋﺮﺍﻕ ﻋﺠﻢ ﻣﺎﺳﺖ
ﺣﺎﻻ‌ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﭘﺪﺭﻡ، ﻗﻢ ﺣﺮﻡ ﻣﺎﺳﺖ

حاشا ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﻢ ﺩﻟﺒﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ
ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺴﺎﺯﻡ ﺣﺮﻡ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ

ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺮﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺭﺿﺎ ﺭﺍ ﺑﭙﺬﯾﺮﻡ
ﺣﺎﻻ‌ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺮﺳﻢ ﯾﺎﮐﻪ ﺑﻤﯿﺮﻡ
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﻢ ﻭ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﻭ ﺍﺳﯿﺮﻡ
ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﺠﺮﻩ ﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﻭﺿﻪ ﺑﮕﯿﺮﻡ

ﺑﺎ ﯾﺎﺩ ﻏﻢ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻫﻖ ﻫﻖ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ
ﺑﺮ ﺣﺎﺷﯿﻪ ﯼ ﺑﺮﮒ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ

 ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﯼ ﻣﻦ ﻫﯿﭻ ﮐﺴﯽ ﮐﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﻗﻢ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﺩﺭﯼ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺴﻤﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﻣﻌﺼﻮﻣۀ ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ

نامحرم اگر هست در این کوچه غمی نیست
اینجا زدن فاطمه ها حرف کمی نیست

ﺑﯿﻦ ﻧﻈﺮ ﺁﻥ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ
ﺑﯿﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﻭ ﻫﻤﻬﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ
ﺑﯿﻦ ﺍﺛﺮ ﻫﻠﻬﻠﻪ ﺑﺎ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ
ﻣﺎﺑﯿﻦ ﻏﻢ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﺎ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ

از مردم نامرد در اینجا اثری نیست
در شهر قم از ضربۀ سیلی خبری نیست🖤

شاعر:مجید تال

@eshgam_saheb_zaman
#مرثیه_حضرت_معصومه🖤

🖤ما گدایان قم و شهر خراسان هستیم
عاشق و دربه در و بی سر و سامان هستیم

خاک زیر قدم ذریه ی زهراییم
نسل در نسل همه نایب سلمان هستیم

نوکر حلقه به گوشیم همه می دانند
خاکبوسان دَر ِ بیت کریمان هستیم

سائل طایفه ی حضرت کاظم شده ایم
فاطمه کرده نظر، شیعه ایران هستیم

عاقبت ، عاقبت ما بشود ختم ِ به خیر
حاجیان حرم خواهر سلطان هستیم

کفتر مشهد و قم شد دل آواره ی ما
زینب ضامن آهوست همه کاره ی ما

ما گدایان تو هستیم سعادت داریم
از کرامات تو بانوست که قیمت داریم

کرمت کاسه ی ما را نگذارد خالی
بده در راه خدا باز ، که حاجت داریم

ما گنه کار ،گنه کار ،گنه کار، اما
روز محشر ز تو امّید شفاعت داریم

بین این طایفه ی آینه ها بعد حسین
جور دیگر به رضای تو ارادت داریم

هر که دارد به جهان عادتی و اخلاقی
ما به بوسیدن درگاه تو عادت داریم

دل ِ وابسته به تو خانه امّید شود
هر که شد خادم تو مرجع تقلید شود

آمدی شد همه قم یاور تو ، شکر خدا
خاکی و پاره نشد معجر تو ، شکر خدا

آمد اشک تو ز دوری برادر اما
کس نخندید به چشم تر تو ،شکر خدا

مردم قم همه خوبند نریزند ز بام
آتش و سنگ به روی سر تو ، شکر خدا

به سری نیست درین شهر ولایی فکر ِ
غارت زیور و انگشتر تو ، شکر خدا

آمدی و کسی از مرد و زن شهر نداشت
قصد توهین به تو و دلبر تو ، شکر خدا

غصه ی زینب کبری و چهل روز عذاب
بین این شهر نیامد سر تو ، شکر خدا

زینب و کوفه و اشرار امان از این غم
زینب و تشت و سر یار امان از این غم🖤

شاعر:محمدحسین رحیمیان

@eshgam_saheb_zaman
#مرثیه_حضرت_معصومه🖤

🖤قدمت روی چشم بی بی جان
چه صفایی به خاک ما دادی
به گدایان وادی سلمان
با حضور خودت بها دادی

چند روز است در تکاپویم
تا که از جانب ات خبر برسد
لحظه ها را شمرده ایم همه
تا زمان وصال سر برسد

سر ما خاک راه ناقه ی تو
می شود میهمان ما بشوی
یک شبی را ز لطف ، مهمانِ
سفره ی آب و نان ما بشوی

گرچه ما بی بضاعتیم ولی
سینه چاکان حیدریم همه
از گدایان و از کنیزانیم
مست موسی بن جعفریم همه

هرکسی مشک با خود آورده
تا که سیراب آبتان بکند
آری لال گردد اگر کسی اینجا
غیر بی بی خطابتان بکند

گرچه دور تو ازدحام شده
چه جوان و چه پیر آمده اند
چشم ها لحظه ای نخورد به تو
مردها سر به زیر آمده اند

خبری نیست از دف و از ساز
حال این شهر حال جنگ که نیست
پشت بامی اگر شلوغ شده
خبری از هجوم سنگ که نیست

بهترین جای شهر منزل توست
دور تا دور خانه سادات اند
نه به ویرانه می برند تو را
و نه همسایه هات الوات اند

تو به شهر غریبه آمدی و
گل نثار تو شد ولی زینب...
غیرت مردهای این وادی
پاسدار تو شد ولی زینب...

صورتش را به دست میپوشاند
تا از این داغ با خبر نشوند
این حرامی که آمده اند اینجا
خیره هستند ، خیره تر نشوند🖤

شاعر:سید پوریا هاشمی

@eshgam_saheb_zaman
#مرثیه_حضرت_معصومه🖤

🖤دل شده راهی دوباره سوی قم
بر مشام جان رسیده بوی قم
پر زدم تا کعبه دلجوی قم
سائلم من سائل بانوی قم

فاطمه اینجا پناهم داده است
حضرت معصومه راهم داده است

این حرم بوی خراسان می دهد
بوی الطاف فراوان می دهد
بهترین ها را به مهمان می دهد
مردگان را خادمش جان می دهد

تا اید قم خانه امید ماست
کاظمین و مشهد و کرببلاست

چون نگینی در جهان پیداست قم
مرکز فقه و اصول ماست قم
شعبه ای از عالم بالاست قم
یار ما در شادی و غم هاست قم

جای جای قم معطر گشته است
مرجع تقلید پرور گشته است

واشده از قم دری سوی جنان
گشته قم سنگ صبور عاشقان
دارد این شهر ملائک پاسبان
از مزار مخفی زهرا نشان

حضرت معصومه از روز الست
فاطمه در فاطمه در فاطمه است

اوست که اعجاز عیسی می کند
درد را نامش مداوا می کند
مثل بابایش گره وا می کند
دخت موسی کار موسی می کند

در قیامت هم قیامت می کند
خوب و بدها را شفاعت می کند

بود آن نور دو چشمان رضا
سخت دلتنگ و پریشان رضا
روز و شب دلواپس جان رضا
پیر شد از داغ هجران رضا

از مدینه تا به قم بی تاب بود
چشم او از غصه ها پر آب بود

گرچه بار غم روی شانه کشید
پای دوری رضا قدش خمید
جز ادب چیزی ازین مردم ندید
پیش دنیا شهر قم شد رو سفید

خیره بر قم بود چشم آسمان
احترامش کرد هر پیر و جوان

حرف مهمان است و حرف احترام
آی مردم هست ناموس امام
واجب التعظیم چون بیت الحرام
داد قم مهمان نوازی یاد شام

قبر خانم بین ویرانه نبود
دفن و تشییعش غریبانه نبود

بین ویرانه رقیه پیر شد
با لگد با تازیانه سیر شد
خسته از زخم غل و زنجیر شد
غیر زینب از همه دلگیر شد

زنده کرد او داغ هجده ساله را
کشت غسل او زن غساله را🖤

شاعر:محمد حسین رحیمیان

@eshgam_saheb_zaman
#یا_حضرت_معصومه🖤

🖤کیم دئسه دردون خانم معصومیه دلشاد اولار

بارگاه اقدسون ئوپسه او دل آباد اولار

دل ائوی هر غصه دن آباد اولوب آزاد اولار

سیز ایکی قارداش باجی ایرانون اولدوز زینتی

واردی دل لرده سنون هم ده رضانون صحبتی🖤

@eshgam_saheb_zaman