#یابن_الحسن
دارد دوباره رنگ می بازد حنایم
پس با چه رویی سوی تو #آقا بیایم
دریا تویی، #مولا تویی، آقا تویی تو
من دست خالی آمدم، آقا ... گدایم
راه گلویم را دوباره #بغض بسته
آقا ببین که در نمی آید صدایم
دستی بکش بر این دل #غربت گرفته
شاید کمی آرام گردد #دردهایم
پشتم به تو گرم است، از من رو مگردان
من بی تو مثل کودکی بی دست و پایم
آقا زمین خورده دوباره #نوکر تو
فکری به حالم کن که مشغول هوایم
این حرف ها، از روی #دلتنگی است آقا
بدجور دلتنگ اذان #کربلایم
#اللهم_ارزقنا_حرم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@entezare59
دارد دوباره رنگ می بازد حنایم
پس با چه رویی سوی تو #آقا بیایم
دریا تویی، #مولا تویی، آقا تویی تو
من دست خالی آمدم، آقا ... گدایم
راه گلویم را دوباره #بغض بسته
آقا ببین که در نمی آید صدایم
دستی بکش بر این دل #غربت گرفته
شاید کمی آرام گردد #دردهایم
پشتم به تو گرم است، از من رو مگردان
من بی تو مثل کودکی بی دست و پایم
آقا زمین خورده دوباره #نوکر تو
فکری به حالم کن که مشغول هوایم
این حرف ها، از روی #دلتنگی است آقا
بدجور دلتنگ اذان #کربلایم
#اللهم_ارزقنا_حرم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@entezare59
#دلنوشته-های-یک-منتظر
«انگار بی نگار هم میتوان سر کرد...»»
بَدم اما،
سراسیمه ترین خیالم، بی تو ماندن است. دلخوش به این #خیمه_شب_بازیها شدن، کابوس آشفته من است.
اصلا کاری ندارم به آنها که در سالهای سخت غیبت شما، از دریای بیکران رحمت و زلال دین رو برگرداندند.نه!
خوبهایمان(!) را می گویم، همانان که بر این باورند که:
اگر #بیایی بهتر است اما اگر هم نیامدی «زندگی میکنیم...»
زندگی می کنیم؟!؟!
کاش می شد درد را مصور کرد و فریاد را نگاشت
که:
بی او، زندگی معنا ندارد...
زندگی نیست!
بی او، حتی #بهشت، هم جهنم است. چه رسد به دنیای بی او...
آهای اهالی دنیا!
ای از #مولا جدا!
کجایید؟ با چه کسانی هم پیاله اید؟
با آنان که به زندگی به دور از حجت خدا عادت کرده اند؟!؟!
بی او، خوش اند...
#حیران او نیستند...
چقدر این فراز، تکلیفمان را روشن می کند:
(متی #احار فیک یا مولای)
(ای مولای من! تا به کی سرگردان و حیران تو باشم)
تحیر،
آری «#تحیر» از این مردم دون! از مردمی غافل که خیال #حجت خدا را بی خیال شدند؛ ملاک عشق است.
#عبدالحسین
@entezare59
«انگار بی نگار هم میتوان سر کرد...»»
بَدم اما،
سراسیمه ترین خیالم، بی تو ماندن است. دلخوش به این #خیمه_شب_بازیها شدن، کابوس آشفته من است.
اصلا کاری ندارم به آنها که در سالهای سخت غیبت شما، از دریای بیکران رحمت و زلال دین رو برگرداندند.نه!
خوبهایمان(!) را می گویم، همانان که بر این باورند که:
اگر #بیایی بهتر است اما اگر هم نیامدی «زندگی میکنیم...»
زندگی می کنیم؟!؟!
کاش می شد درد را مصور کرد و فریاد را نگاشت
که:
بی او، زندگی معنا ندارد...
زندگی نیست!
بی او، حتی #بهشت، هم جهنم است. چه رسد به دنیای بی او...
آهای اهالی دنیا!
ای از #مولا جدا!
کجایید؟ با چه کسانی هم پیاله اید؟
با آنان که به زندگی به دور از حجت خدا عادت کرده اند؟!؟!
بی او، خوش اند...
#حیران او نیستند...
چقدر این فراز، تکلیفمان را روشن می کند:
(متی #احار فیک یا مولای)
(ای مولای من! تا به کی سرگردان و حیران تو باشم)
تحیر،
آری «#تحیر» از این مردم دون! از مردمی غافل که خیال #حجت خدا را بی خیال شدند؛ ملاک عشق است.
#عبدالحسین
@entezare59
#ایتها_الزهرا_البتول
موجی رسید هیبت دریا تکان نخورد
آتش گرفت دامنش اما تکان نخورد
او قول داده بود فدای #علی شود
در پشت در به خاطر مولا تکان نخورد
#زهرا خودش #علی ست چرا کم بیاورد؟
چون کوه از مقابل آن ها تکان نخورد
با هیبت از حریم ولایت #دفاع کرد
طوری که آب در دل #مولا تکان نخورد
#مسمار لعنتی به پرش گیر کرده بود
این بود علتش اگر از جا تکان نخورد
آن #ضربۀ غلاف مگر که چه کرده بود
از آن به بعد بازوی #زهرا تکان نخورد
#علی اكبر_لطیفیان
#اللهم_العن_صنمی_قریش
@entezare59
موجی رسید هیبت دریا تکان نخورد
آتش گرفت دامنش اما تکان نخورد
او قول داده بود فدای #علی شود
در پشت در به خاطر مولا تکان نخورد
#زهرا خودش #علی ست چرا کم بیاورد؟
چون کوه از مقابل آن ها تکان نخورد
با هیبت از حریم ولایت #دفاع کرد
طوری که آب در دل #مولا تکان نخورد
#مسمار لعنتی به پرش گیر کرده بود
این بود علتش اگر از جا تکان نخورد
آن #ضربۀ غلاف مگر که چه کرده بود
از آن به بعد بازوی #زهرا تکان نخورد
#علی اكبر_لطیفیان
#اللهم_العن_صنمی_قریش
@entezare59