Forwarded from دلنوشته های یک منتظر
با خود می اندیشم:
براستی در غیبت ولی خدا، با چ کسی همدم و مونسم؟
اولْ همراهم، نفسِ شقاوتباری است که هماره بر عصیان و طغیان امر می کند و من مدام در امتثال اوامر آن.
دوم، مردمانی که هر چه می نگرم نشانی از #بیقراری و #تحیر در فراق محبوب خدا، در آنها نمی جویم. در غیبت آن عزیز، بی تاب و پرالتهاب نیستند. براستی کیستند که اینگونه مشغول همه چیزند حتی خواسته های بی مقدار، و بی خیال آن دلدار...
آری دیگر کسی دغدغهمند و حاجتمند دیدار آن دلآرام عالمیان نیست؟
مولا
مرا از اینجا ببر که دیریست سخت دلگیرم...
براستی در غیبت ولی خدا، با چ کسی همدم و مونسم؟
اولْ همراهم، نفسِ شقاوتباری است که هماره بر عصیان و طغیان امر می کند و من مدام در امتثال اوامر آن.
دوم، مردمانی که هر چه می نگرم نشانی از #بیقراری و #تحیر در فراق محبوب خدا، در آنها نمی جویم. در غیبت آن عزیز، بی تاب و پرالتهاب نیستند. براستی کیستند که اینگونه مشغول همه چیزند حتی خواسته های بی مقدار، و بی خیال آن دلدار...
آری دیگر کسی دغدغهمند و حاجتمند دیدار آن دلآرام عالمیان نیست؟
مولا
مرا از اینجا ببر که دیریست سخت دلگیرم...