✅تمسک به دین حق در فتنه ها
محدث کلینی رحمةالله علیه به سندش از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود:
«انّ لصاحب هذا الامر غیبة، المتمسک فیها بدینه کالخارط للقتاد … انّ لصاحب هذا الأمر غیبة، فلیتّق اللَّه عبد و لیتمسّک بدینه»؛ [۲]
«همانا برای صاحب این امر #غیبتی است که دین دار در آن به مانند کسی است که دست به شاخه پر تیغ گل بکشد
… به طور #حتم برای صاحب این امر غیبتی است، پس باید بنده خدا #تقوای الهی را پیشه کرده و به دین او تمسک بجوید».
بزاز و دیگران به سند خود از رسول الله صلی الله علیه وآله نقل کرده اند که فرمود:
«انّ من ورائکم ایّام الصبر، الصبر فیهنّ کقبض علی الجمر، للعامل فیها اجر خمسین … »؛ [۳]
«همانا پیش روی شما روزگارانی است که باید در آن #صبر پیشه کنید، و صبر در آن به مانند آن است که #آتش را در مشت خود بگیرید. کسی که در آن ایام به وظیفه خود عمل کند #پنجاه برابر اجر دارد … ».
محدث صدوق رحمةالله علیه به سند خود از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود:
«طوبی لمن تمسک بأمرنا فی غیبة قائمنا فلم یزغ قلبه بعد الهدایة … »؛ [۱]
«خوشا به حال کسی که در عصر #غیبت قائم ما به امر ما تمسک کند و بعد از هدایت هرگز قلبش منحرف نگردد … ».
و نیز به سندش از رسول اکرم صلی الله علیه وآله نقل کرده که فرمود:
«والذی بعثنی بالحق بشیراً لیغیبنّ القائم من ولدی بعهد معهود الیه منّی، حتی یقول اکثر الناس ماللَّه فی آل محمّد حاجة، ویشک آخرون فی ولادته فمن أدرک زمانه فلیتمسک بدینه ولایجعل للشیطان الیه سبیلاً بشکّه، فیزیله عن ملّتی ویخرجه من دینی، فقد اخرج ابویکم من الجنّة من قبل، وانّ اللَّه جعل الشیاطین اولیاء للذین لایؤمنون»؛ [۲]
«قسم به کسی که مرا به حقّ به عنوان بشارت دهنده مبعوث کرد به طور حتم #قائم از اولادم #غائب خواهد شد به جهت عهدی که از جانب من با او بسته شده است تا به حدی که بیشتر مردم میگویند:
خداوند به آل محمّد #احتیاجی ندارد، و عدّه ای دیگر در ولادت او #شک میکنند. پس هر کس زمان او را درک کند باید به دینش #چنگ زند و با شکّش راه را برای نفوذ شیطان در خودش باز #نکند تا او را از ملت و دین من #بیرون کند همان گونه که پدر و مادر شما را از بهشت قبلاً بیرون کرد، و همانا خداوند عزوجل شیاطین را اولیای #کافران قرار داده است».
----------
[۲]: کافی ج ۱ ص ۳۳۵.
[۳]: مسند بزّاز ج ۱ ص ۳۷۸، المعجم الکبیر ج ۱۷ ص ۱۱۷، مجمع الزوائد ج ۷ ص ۲۸۲ و …
[۱]: کمال الدین ص ۳۵۸.
[۲]: کمال الدین ص ۵۱، بحارالانوار ج ۵۱ ص ۶۸.
@entezare59
محدث کلینی رحمةالله علیه به سندش از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود:
«انّ لصاحب هذا الامر غیبة، المتمسک فیها بدینه کالخارط للقتاد … انّ لصاحب هذا الأمر غیبة، فلیتّق اللَّه عبد و لیتمسّک بدینه»؛ [۲]
«همانا برای صاحب این امر #غیبتی است که دین دار در آن به مانند کسی است که دست به شاخه پر تیغ گل بکشد
… به طور #حتم برای صاحب این امر غیبتی است، پس باید بنده خدا #تقوای الهی را پیشه کرده و به دین او تمسک بجوید».
بزاز و دیگران به سند خود از رسول الله صلی الله علیه وآله نقل کرده اند که فرمود:
«انّ من ورائکم ایّام الصبر، الصبر فیهنّ کقبض علی الجمر، للعامل فیها اجر خمسین … »؛ [۳]
«همانا پیش روی شما روزگارانی است که باید در آن #صبر پیشه کنید، و صبر در آن به مانند آن است که #آتش را در مشت خود بگیرید. کسی که در آن ایام به وظیفه خود عمل کند #پنجاه برابر اجر دارد … ».
محدث صدوق رحمةالله علیه به سند خود از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود:
«طوبی لمن تمسک بأمرنا فی غیبة قائمنا فلم یزغ قلبه بعد الهدایة … »؛ [۱]
«خوشا به حال کسی که در عصر #غیبت قائم ما به امر ما تمسک کند و بعد از هدایت هرگز قلبش منحرف نگردد … ».
و نیز به سندش از رسول اکرم صلی الله علیه وآله نقل کرده که فرمود:
«والذی بعثنی بالحق بشیراً لیغیبنّ القائم من ولدی بعهد معهود الیه منّی، حتی یقول اکثر الناس ماللَّه فی آل محمّد حاجة، ویشک آخرون فی ولادته فمن أدرک زمانه فلیتمسک بدینه ولایجعل للشیطان الیه سبیلاً بشکّه، فیزیله عن ملّتی ویخرجه من دینی، فقد اخرج ابویکم من الجنّة من قبل، وانّ اللَّه جعل الشیاطین اولیاء للذین لایؤمنون»؛ [۲]
«قسم به کسی که مرا به حقّ به عنوان بشارت دهنده مبعوث کرد به طور حتم #قائم از اولادم #غائب خواهد شد به جهت عهدی که از جانب من با او بسته شده است تا به حدی که بیشتر مردم میگویند:
خداوند به آل محمّد #احتیاجی ندارد، و عدّه ای دیگر در ولادت او #شک میکنند. پس هر کس زمان او را درک کند باید به دینش #چنگ زند و با شکّش راه را برای نفوذ شیطان در خودش باز #نکند تا او را از ملت و دین من #بیرون کند همان گونه که پدر و مادر شما را از بهشت قبلاً بیرون کرد، و همانا خداوند عزوجل شیاطین را اولیای #کافران قرار داده است».
----------
[۲]: کافی ج ۱ ص ۳۳۵.
[۳]: مسند بزّاز ج ۱ ص ۳۷۸، المعجم الکبیر ج ۱۷ ص ۱۱۷، مجمع الزوائد ج ۷ ص ۲۸۲ و …
[۱]: کمال الدین ص ۳۵۸.
[۲]: کمال الدین ص ۵۱، بحارالانوار ج ۵۱ ص ۶۸.
@entezare59