🎧مکالمه عامیانه : آماده کردن غذا
▼▼▼
سناریو:👇
میشل داره غذا آماده میکنه
و از جان میخواد که کمکش کنه
▼▼▼
John, can you do me a favor?
جان، میتونی لطفی به من بکنی؟
.
Can you help me cut this chicken?
میشه کمکم کنی این مرغ رو بِبُرَم/تکه کنم؟
.
At your service.
در خدمت شما هستم
.
How do you want me to cut it?
چطور میخواهی من خوردش کنم؟
.
I would like half of it cut into slices,
and the other half diced.
نصف اش میخواهم تکه ایی باشه،
و نصف دیگرش نگینی خورد بشه
.
OK. Half sliced
and the other half diced.
بسیار خب. نصفش تکه ایی و نصفش نگینی
.
Oh, by the way,
اوه، در ضمن،
.
I want it to be very, very lean.
میخواهم که خیلی خیلی نازک باشه.
.
Not even a shred of fat.
یک تکه هم چربی نداشته باشه
.
Gotcha. Cut off the fat.
گرفتم؛ چربیهاش رو بگیرم
▼▼▼
@EnglishTex
🖐😎
▼▼▼
سناریو:👇
میشل داره غذا آماده میکنه
و از جان میخواد که کمکش کنه
▼▼▼
John, can you do me a favor?
جان، میتونی لطفی به من بکنی؟
.
Can you help me cut this chicken?
میشه کمکم کنی این مرغ رو بِبُرَم/تکه کنم؟
.
At your service.
در خدمت شما هستم
.
How do you want me to cut it?
چطور میخواهی من خوردش کنم؟
.
I would like half of it cut into slices,
and the other half diced.
نصف اش میخواهم تکه ایی باشه،
و نصف دیگرش نگینی خورد بشه
.
OK. Half sliced
and the other half diced.
بسیار خب. نصفش تکه ایی و نصفش نگینی
.
Oh, by the way,
اوه، در ضمن،
.
I want it to be very, very lean.
میخواهم که خیلی خیلی نازک باشه.
.
Not even a shred of fat.
یک تکه هم چربی نداشته باشه
.
Gotcha. Cut off the fat.
گرفتم؛ چربیهاش رو بگیرم
▼▼▼
@EnglishTex
🖐😎
#teach
🤓کاربرد help:
📝 یکی از کاربردهای مهم help برای وقتیه که بگیم ترک کردن کاری یا انجام ندادن کاری خیلی سخته. و کاربردش به این شکله:
🔰 sb can’t help sth یا sb can’t help doing sth
مثال:
🔰A: you must cut down on candy. You’re putting on weight
🔰B: I know but I can’t help it. I have a sweet tooth
🔰تو باید کمتر شیرینی بخوری. داری چاق میشیا.
🔰میدونم اما “دست خودم نیست”. من شیرینی خورم.
♦️نکته: have a sweet tooth یعنی به خوردن شیرینی جات علاقه ی زیادی داشتن 🍬🍫🍭🍩🍪🎂🍰
🙊I can’t help eating Ghorme Sabzi!
🙊موقع خوردن قورمه سبزی نمیتونم جلوی خودمو بگیرم😄😄
🌸🌸
😎🖐
@Englishtex
🤓کاربرد help:
📝 یکی از کاربردهای مهم help برای وقتیه که بگیم ترک کردن کاری یا انجام ندادن کاری خیلی سخته. و کاربردش به این شکله:
🔰 sb can’t help sth یا sb can’t help doing sth
مثال:
🔰A: you must cut down on candy. You’re putting on weight
🔰B: I know but I can’t help it. I have a sweet tooth
🔰تو باید کمتر شیرینی بخوری. داری چاق میشیا.
🔰میدونم اما “دست خودم نیست”. من شیرینی خورم.
♦️نکته: have a sweet tooth یعنی به خوردن شیرینی جات علاقه ی زیادی داشتن 🍬🍫🍭🍩🍪🎂🍰
🙊I can’t help eating Ghorme Sabzi!
🙊موقع خوردن قورمه سبزی نمیتونم جلوی خودمو بگیرم😄😄
🌸🌸
😎🖐
@Englishtex
فعلهاي عبارتی Phrasal verb با Take
🔸
Take after
به یاد آوردن / شباهت داشتن
The rest of us take after our mother.
بقیه ی من شبیه مادرمان هستیم
🔸
Take away
منتقل کردن / جمع کردن چیزی از جایی
They were taken away in a police bus.
آنها به اتوبوس پلیس منتقل شدند
.
همچنین در حالت اسم: به معنی غذای بیرون بر
a fast-food takeaway
فست فودی که باید غذا رو برداری ببری، جا برای خودن نداره
🔸
Take back
عقب کشیدن / پس کشیدن/ پس گرفتن حرف
.
Take back what you said about Mori!
آنچه که راجع به موری گفتی پس بگیر
🔸
Take care
مراقب بودن
.
I will take care of you!
من مراقبت خواهم بود
🔸
Take down
خراب کردن / پیاده کردن/ پایین آوردن از جایی بالاتر
Mori took the portrait down from the wall.
موری نقاشی را از دیوار پایین آورد.
🔸
Take for
اشتباهی گرفتن/ اشتباهی برداشت کردن/ اشتباه قلمداد کردن
The fake coins were taken for genuine.
سکه های تقلبی به عنوان سکه ی اصلی قلمداد شدند
🔸
Take in
گول زدن / کوچک کردن / فهمیدن
She totally took me in.
او کلا" منو گول زد
🔸
Take off
ترک کردن / راهی کردن / بلند شدن از زمین
We eventually took off at 11 o'clock
ما در نهایت ساعت 11 راهی شدیم/ هواپیمامون از زمین بلند شد
🔸
Take on
استخدام کردن / تعهد کاری کردن
No other organisation was able or willing to take on the job.
هیچ سازمان دیگری قادر نبود و نمیخواست که برای شغل استخدام کند
🔸
Take out
حذف کردن/ بیرون کشیدن و دور انداختن
I got an abscess so the dentist took the tooth out.
یه آبسه داشتم دندانپزشک دندون رو کشید
🔸
Take over
کنترل چیزی را به دست آوردن
British Airways plan to take over Trans World Airways.
بریتیش ایرویز کنترل نرنس ورلد ایرویز را به عهده میگیرد
🔸
Take to
واکنش نشان دادن / وقف کردن/ دوست داشتن بعد از مدت کوتاه
It's clear that children taken to Mori.
واضحه که بچه ها موری رو دوست داشته اند.
🔸
Take up
به تصرف درآوردن / بحث کردن / آغاز سرگرمی یا کاری
He did not want to take up a competitive sport.
او نمیخواست که یک ورزش رقابتی را آغاز کند
🔸
take part
شرکت کردن/دخالت يا شرکت کردن ،سهيم شدن
Do you want to take part in an IELTS exam?
آیا میخواهی که در یک آزمون آیلتس شرکت کنی؟
🔸
Take place
رخ دادن / اتفاق افتادن
The accident took place in a crowded place.
تصادف در یک محل شلوغ رخ داد.
@EnglishTex
🖐😎
🔸
Take after
به یاد آوردن / شباهت داشتن
The rest of us take after our mother.
بقیه ی من شبیه مادرمان هستیم
🔸
Take away
منتقل کردن / جمع کردن چیزی از جایی
They were taken away in a police bus.
آنها به اتوبوس پلیس منتقل شدند
.
همچنین در حالت اسم: به معنی غذای بیرون بر
a fast-food takeaway
فست فودی که باید غذا رو برداری ببری، جا برای خودن نداره
🔸
Take back
عقب کشیدن / پس کشیدن/ پس گرفتن حرف
.
Take back what you said about Mori!
آنچه که راجع به موری گفتی پس بگیر
🔸
Take care
مراقب بودن
.
I will take care of you!
من مراقبت خواهم بود
🔸
Take down
خراب کردن / پیاده کردن/ پایین آوردن از جایی بالاتر
Mori took the portrait down from the wall.
موری نقاشی را از دیوار پایین آورد.
🔸
Take for
اشتباهی گرفتن/ اشتباهی برداشت کردن/ اشتباه قلمداد کردن
The fake coins were taken for genuine.
سکه های تقلبی به عنوان سکه ی اصلی قلمداد شدند
🔸
Take in
گول زدن / کوچک کردن / فهمیدن
She totally took me in.
او کلا" منو گول زد
🔸
Take off
ترک کردن / راهی کردن / بلند شدن از زمین
We eventually took off at 11 o'clock
ما در نهایت ساعت 11 راهی شدیم/ هواپیمامون از زمین بلند شد
🔸
Take on
استخدام کردن / تعهد کاری کردن
No other organisation was able or willing to take on the job.
هیچ سازمان دیگری قادر نبود و نمیخواست که برای شغل استخدام کند
🔸
Take out
حذف کردن/ بیرون کشیدن و دور انداختن
I got an abscess so the dentist took the tooth out.
یه آبسه داشتم دندانپزشک دندون رو کشید
🔸
Take over
کنترل چیزی را به دست آوردن
British Airways plan to take over Trans World Airways.
بریتیش ایرویز کنترل نرنس ورلد ایرویز را به عهده میگیرد
🔸
Take to
واکنش نشان دادن / وقف کردن/ دوست داشتن بعد از مدت کوتاه
It's clear that children taken to Mori.
واضحه که بچه ها موری رو دوست داشته اند.
🔸
Take up
به تصرف درآوردن / بحث کردن / آغاز سرگرمی یا کاری
He did not want to take up a competitive sport.
او نمیخواست که یک ورزش رقابتی را آغاز کند
🔸
take part
شرکت کردن/دخالت يا شرکت کردن ،سهيم شدن
Do you want to take part in an IELTS exam?
آیا میخواهی که در یک آزمون آیلتس شرکت کنی؟
🔸
Take place
رخ دادن / اتفاق افتادن
The accident took place in a crowded place.
تصادف در یک محل شلوغ رخ داد.
@EnglishTex
🖐😎
Yesterday is for memories
Tomorrow is an imagination
But today is real gift
have a pleasant day.
Good Morning to EnglishTex family.
🌺
@EnglishTex
🖐😎
Tomorrow is an imagination
But today is real gift
have a pleasant day.
Good Morning to EnglishTex family.
🌺
@EnglishTex
🖐😎
🎧خبر بد دادن در انگلیسی
Giving Bad News in English
.
Giving bad news:خبر بد دادن
▼▼▼
I’m afraid I’ve got some bad news for you…
شرمنده ام خبرهای بد دارم برات...
.
I’m so sorry but…
خیلی متاسفم اما...
.
I’m sorry to have to tell you that …
متاسفم که باید بهت بگم که...
.
I know this isn’t what you want to hear but…
میدونم این چیزی نیست که بخواهی بشنوی اما...
.
I’m afraid to inform you of …
متاسفم که شما رو مطلع کنم که...
.
It is my unfortunate duty to tell you that …
این وظیفه ی تاسف آور منه که بهت بگم...
.
I really feel bad to have to say this, but …
خیلی حس بدی دارم که این رو میگم، اما...
.
I really don’t know how to say it, but …
واقعا" نمیدونم چطور بگم اش، اما...
.
Responding to bad news:پاسخ به خبر بد
▼▼▼
I’m sorry to hear that…
خیلی متاسفم که این رو میشنوم
.
You must be feeling terrible …
باید حس خیلی بدی داشته باشی
.
That’s awful!
افتضاحه!
.
Too bad!
خیلی بد!
.
Poor you!
!توءِ بیچاره
.
Please, accept my deepest sympathy.
لطفا"، همدردی عمیق مرا بپذیرید
.
Anytime you need to talk, just call me …
هروقت نیاز به همصحبتی داشتی، فقط به من زنگ بزن...
.
If there’s anything I can do, just let me know…
اگر کاری هست که من بتونم انجام بدهم، فقط بگذار بدونم...
@EnglishTex
🖐😎
Giving Bad News in English
.
Giving bad news:خبر بد دادن
▼▼▼
I’m afraid I’ve got some bad news for you…
شرمنده ام خبرهای بد دارم برات...
.
I’m so sorry but…
خیلی متاسفم اما...
.
I’m sorry to have to tell you that …
متاسفم که باید بهت بگم که...
.
I know this isn’t what you want to hear but…
میدونم این چیزی نیست که بخواهی بشنوی اما...
.
I’m afraid to inform you of …
متاسفم که شما رو مطلع کنم که...
.
It is my unfortunate duty to tell you that …
این وظیفه ی تاسف آور منه که بهت بگم...
.
I really feel bad to have to say this, but …
خیلی حس بدی دارم که این رو میگم، اما...
.
I really don’t know how to say it, but …
واقعا" نمیدونم چطور بگم اش، اما...
.
Responding to bad news:پاسخ به خبر بد
▼▼▼
I’m sorry to hear that…
خیلی متاسفم که این رو میشنوم
.
You must be feeling terrible …
باید حس خیلی بدی داشته باشی
.
That’s awful!
افتضاحه!
.
Too bad!
خیلی بد!
.
Poor you!
!توءِ بیچاره
.
Please, accept my deepest sympathy.
لطفا"، همدردی عمیق مرا بپذیرید
.
Anytime you need to talk, just call me …
هروقت نیاز به همصحبتی داشتی، فقط به من زنگ بزن...
.
If there’s anything I can do, just let me know…
اگر کاری هست که من بتونم انجام بدهم، فقط بگذار بدونم...
@EnglishTex
🖐😎
چرندگویی رو تمام کن/ جفنگ گویی رو تمام کن/ بس کن
Cut the crap
نکته:❗️
در استفاده از این عبارت مراقب باشید!!! توهین آمیز است!!!
مثالها:👇
💥 Just cut the crap and tell me where I'm going wrong.
فقط چرند گویی رو تمام کن و بگو که من کجا رو دارم اشتباه میکنم/میروم
.
💥 Guys, cut the crap, you need to work toward a solution.
بچه ها، چرند گویی رو بس کنید، شما لازمه که در جهت یک راه حل کار کنید
💥
"Where's my money, Marv?"
مارو، پول من کجاست؟
"Yo, hey, I've been meaning to call you, something came up, and I, uh..."
هی، چطوری، میخواستم بهت زنگ بزنم یه اتفاقی افتاد و من ....
"Cut the crap, douchebag, where's my money?!?"
چرند نگو مرتیکه مزخرف، پول من کجاست؟
💥
"Whatever, Crystal, cut the crap, you spent the child support on a f*ckin' dress for the club! The judge will love to hear that!"
کریستال، هرچی که شده تو پول نگهداری بچه رو صرف یک لباس برای کلاب کرده ایی، دادگاه دوست داره در مورد این بشنوه.
💥
Guy- So, how long have you been in the mobile phone industry?
پسر: خب، چه مدته که توی صنف/صنعت موبایل هستی؟
احتمالا" شماره موبایلشو میخواد!!!
Girl- cut the crap and Go away.
دختر: چرند نگو و بزن به چاک
@EnglishTex
🖐😎
Cut the crap
نکته:❗️
در استفاده از این عبارت مراقب باشید!!! توهین آمیز است!!!
مثالها:👇
💥 Just cut the crap and tell me where I'm going wrong.
فقط چرند گویی رو تمام کن و بگو که من کجا رو دارم اشتباه میکنم/میروم
.
💥 Guys, cut the crap, you need to work toward a solution.
بچه ها، چرند گویی رو بس کنید، شما لازمه که در جهت یک راه حل کار کنید
💥
"Where's my money, Marv?"
مارو، پول من کجاست؟
"Yo, hey, I've been meaning to call you, something came up, and I, uh..."
هی، چطوری، میخواستم بهت زنگ بزنم یه اتفاقی افتاد و من ....
"Cut the crap, douchebag, where's my money?!?"
چرند نگو مرتیکه مزخرف، پول من کجاست؟
💥
"Whatever, Crystal, cut the crap, you spent the child support on a f*ckin' dress for the club! The judge will love to hear that!"
کریستال، هرچی که شده تو پول نگهداری بچه رو صرف یک لباس برای کلاب کرده ایی، دادگاه دوست داره در مورد این بشنوه.
💥
Guy- So, how long have you been in the mobile phone industry?
پسر: خب، چه مدته که توی صنف/صنعت موبایل هستی؟
احتمالا" شماره موبایلشو میخواد!!!
Girl- cut the crap and Go away.
دختر: چرند نگو و بزن به چاک
@EnglishTex
🖐😎
🌨🌨🌨
Anyone who stops learning is old, whether at twenty or eighty.
Anyone who keeps learning stays young.
The greatest thing in life is to keep your mind young.
─Henry Ford
آنکه از یادگیری دست بکشد پیر است، چه در 20 سالگی، چه در 80 سالگی.
آنکه همواره در حال یادگیری ست جوان میماند.
بزرگترین چیز در زندگی جوان نگه داشتن فکر و ذهن است.
.
─هنری فورد: کارآفرین، مخترع، نویسنده و نظریهپرداز امریکایی
.
جوان بمانید با👇😊
@EnglishTex
🖐😎
Anyone who stops learning is old, whether at twenty or eighty.
Anyone who keeps learning stays young.
The greatest thing in life is to keep your mind young.
─Henry Ford
آنکه از یادگیری دست بکشد پیر است، چه در 20 سالگی، چه در 80 سالگی.
آنکه همواره در حال یادگیری ست جوان میماند.
بزرگترین چیز در زندگی جوان نگه داشتن فکر و ذهن است.
.
─هنری فورد: کارآفرین، مخترع، نویسنده و نظریهپرداز امریکایی
.
جوان بمانید با👇😊
@EnglishTex
🖐😎
🎧آموزش کاربردی انگلیسی
I feel like + (verb-ing)
.
I feel like + (ing فعل/verb-ing)
برای بیان تمایل و خواسته
در انجام کاری یا چیزی
▼▼▼
I feel like (ing فعل)
یعنی
دلم میخواهد/ هوس فلان کرده ام
▼▼▼
I feel like going for a bike ride.
دلم میخواهد بروم و دوچرخه سواری کنم
.
I feel like going to the beach.
دلم میخواهد به ساحل بروم
.
I feel like having a snack.
دلم میخواهد یک اسنک بخورم
.
I feel like talking.
دلم میخواهد حرف بزنم
.
I feel like dancing.
دلم میخواهد برقصم
.
I feel like having
friends over to my house.
دلم میخواهد دوستانم را به خانه ام دعوت کنم
.
I feel like watching TV.
دلم میخواهد تلویزیون تماشا کنم
.
همچنین در حالت منفی
و عدم خواسته و انجام کاری
به این شکل بیان میکنیم:
.
I don't feel like leaving yet.
هنوز دلم نمیخواهد اینجا را ترک کنم
.
I don't feel like explaining.
دلم نمیخواهد توضیح دهم
.
I don't feel like going to bed.
دلم نمیخواهد به رختخواب بروم
@EnglishTex
🖐😎
I feel like + (verb-ing)
.
I feel like + (ing فعل/verb-ing)
برای بیان تمایل و خواسته
در انجام کاری یا چیزی
▼▼▼
I feel like (ing فعل)
یعنی
دلم میخواهد/ هوس فلان کرده ام
▼▼▼
I feel like going for a bike ride.
دلم میخواهد بروم و دوچرخه سواری کنم
.
I feel like going to the beach.
دلم میخواهد به ساحل بروم
.
I feel like having a snack.
دلم میخواهد یک اسنک بخورم
.
I feel like talking.
دلم میخواهد حرف بزنم
.
I feel like dancing.
دلم میخواهد برقصم
.
I feel like having
friends over to my house.
دلم میخواهد دوستانم را به خانه ام دعوت کنم
.
I feel like watching TV.
دلم میخواهد تلویزیون تماشا کنم
.
همچنین در حالت منفی
و عدم خواسته و انجام کاری
به این شکل بیان میکنیم:
.
I don't feel like leaving yet.
هنوز دلم نمیخواهد اینجا را ترک کنم
.
I don't feel like explaining.
دلم نمیخواهد توضیح دهم
.
I don't feel like going to bed.
دلم نمیخواهد به رختخواب بروم
@EnglishTex
🖐😎
تفاوت و کاربرد Just و Only در انگلیسی🇺🇸🇬🇧
.
در خیلی از موارد این دو کلمه قابل تعویض به جای همدیگه هستند!
و همین موضوع باعث سردرگم شدن زبان آموزان میشه
.
🌳Just
در اکثر موارد Just به معنی به تازگی/چند لحظه پیش استفاده میشود و در این حالت نباید با Only جایگزین شود
در محاوره، Just بیشتر استفاده میشه.
مثال:
He has just arrived.
او همین الان/ به تازگی رسید
.
I’ve just spoken to Mori about the proposals.
من همین الان/ چند لحظه پیش داشتم با مورد در مورد پروپوزالها صحبت میکردم.
—---—
🌳Only
خیلی کلمه پرکار و پر مشغله ای است و به عنوان صفت / قید یا حرف ربط ممکنه استفاده بشه.
مثال برای Only در حالت قید:
.
Mozart was only five when he started composing.
موتزارت تنها/فقط پنج سالش بود وقتی که شروع کرد به ساخت موزیک.
.
I only expect you to listen to what I have to say.
من تنها انتظار داریم به چیزهایی که من باید بگم گوش بدی
.
It's only an idea.
اون تنها یک ایده است
—-
نکته:❗️
وقتی که Only در نقش قید استفاده بشود، فقط قابل تعویض یا Just است
از مثالهای بالا داریم:
.
Mozart was Just five when he started composing.
موتزارت تنها/فقط پنج سالش بود وقتی که شروع کرد به ساخت موزیک.
و ...
—
وقتی که Only به عنوان صفت به کار برود، به این معنی است که تنها یک گونه از چیزی وجود دارد
مثال برای Only در حالت صفت:
.
This is the only photograph I have of my great grandfather.
این تنها عکسی است که از پدربزرگم دارم
.
Only you can understand me.
تنها تو میتوانی من را بفهمی/ درک کنی
.
I think it is an advantage to be an only child.
فکر کنم این یک مزیت است که تنها یک بچه باشی
.
نکته:❗️
در حالت صفت، بهتر است که Only را با Just عوض نکنیم.
—
وقتی که Only به عنوان حرف ربط به کار برود، به معنی اما استفاده میشود
مثال برای Only در حالت حرف ربط:
.
We both live in the same city only I live closer to the sea.
ما هر دو در یک شهر زندگی میکنیم اما خانه من به دریا نزدیکتر است
.
We both want to learn English only I have to try more than you.
ما هر دو میخواهیم انگلیسی یاد بگیریم اما من باید بیشتر تلاش کنم
.
He's got a great sense of humor only he drinks too much.
او خیلی شوخ طبع است اما فقط وقتی که زیاد مشروب بنوشد
.
در جملات زیر Just و Only با هم قابل تعویض اند:❗️
.
It is only/just a few minutes away from the station.
فقط/تنها چند دقیقه تا ایستگاه راه/فاصله است
.
It was only/just a silly comment. I didn’t mean to offend him.
اون فقط/تنها یک نظر احمقانه بود، نمیخواستم بهش توهین کنم
.
نکته:❗️
بعضی وقتها Just به معنی دقیقا" هم به کار میره
مثال:
This is just (exactly) what I wanted to do.
این دقیقا" چیزی/کاری است که من میخواستم انجام بدهم
.
This is just (exactly) the reason I am so proud of you
این دقیقا" دلیلی است که من به تو اینقدر افتخار میکنم.
.
امیدواریم که خوب یاد گرفته باشید. 😊
@EnglishTex
🖐😎
.
در خیلی از موارد این دو کلمه قابل تعویض به جای همدیگه هستند!
و همین موضوع باعث سردرگم شدن زبان آموزان میشه
.
🌳Just
در اکثر موارد Just به معنی به تازگی/چند لحظه پیش استفاده میشود و در این حالت نباید با Only جایگزین شود
در محاوره، Just بیشتر استفاده میشه.
مثال:
He has just arrived.
او همین الان/ به تازگی رسید
.
I’ve just spoken to Mori about the proposals.
من همین الان/ چند لحظه پیش داشتم با مورد در مورد پروپوزالها صحبت میکردم.
—---—
🌳Only
خیلی کلمه پرکار و پر مشغله ای است و به عنوان صفت / قید یا حرف ربط ممکنه استفاده بشه.
مثال برای Only در حالت قید:
.
Mozart was only five when he started composing.
موتزارت تنها/فقط پنج سالش بود وقتی که شروع کرد به ساخت موزیک.
.
I only expect you to listen to what I have to say.
من تنها انتظار داریم به چیزهایی که من باید بگم گوش بدی
.
It's only an idea.
اون تنها یک ایده است
—-
نکته:❗️
وقتی که Only در نقش قید استفاده بشود، فقط قابل تعویض یا Just است
از مثالهای بالا داریم:
.
Mozart was Just five when he started composing.
موتزارت تنها/فقط پنج سالش بود وقتی که شروع کرد به ساخت موزیک.
و ...
—
وقتی که Only به عنوان صفت به کار برود، به این معنی است که تنها یک گونه از چیزی وجود دارد
مثال برای Only در حالت صفت:
.
This is the only photograph I have of my great grandfather.
این تنها عکسی است که از پدربزرگم دارم
.
Only you can understand me.
تنها تو میتوانی من را بفهمی/ درک کنی
.
I think it is an advantage to be an only child.
فکر کنم این یک مزیت است که تنها یک بچه باشی
.
نکته:❗️
در حالت صفت، بهتر است که Only را با Just عوض نکنیم.
—
وقتی که Only به عنوان حرف ربط به کار برود، به معنی اما استفاده میشود
مثال برای Only در حالت حرف ربط:
.
We both live in the same city only I live closer to the sea.
ما هر دو در یک شهر زندگی میکنیم اما خانه من به دریا نزدیکتر است
.
We both want to learn English only I have to try more than you.
ما هر دو میخواهیم انگلیسی یاد بگیریم اما من باید بیشتر تلاش کنم
.
He's got a great sense of humor only he drinks too much.
او خیلی شوخ طبع است اما فقط وقتی که زیاد مشروب بنوشد
.
در جملات زیر Just و Only با هم قابل تعویض اند:❗️
.
It is only/just a few minutes away from the station.
فقط/تنها چند دقیقه تا ایستگاه راه/فاصله است
.
It was only/just a silly comment. I didn’t mean to offend him.
اون فقط/تنها یک نظر احمقانه بود، نمیخواستم بهش توهین کنم
.
نکته:❗️
بعضی وقتها Just به معنی دقیقا" هم به کار میره
مثال:
This is just (exactly) what I wanted to do.
این دقیقا" چیزی/کاری است که من میخواستم انجام بدهم
.
This is just (exactly) the reason I am so proud of you
این دقیقا" دلیلی است که من به تو اینقدر افتخار میکنم.
.
امیدواریم که خوب یاد گرفته باشید. 😊
@EnglishTex
🖐😎
🅰 Out of
💫کلمه ربطی out of به معنی "از روی" ، "به خاطر" می باشد.
👉She asked the question out of politeness.
به خاطر رعایت ادب سوال را پرسید.
👉Out of desperation, he tried to borrow money from his neighbor.
از روی ناچاری از همسایه پول قرض گرفت
🌹🌸
💫کلمه ربطی out of به معنی "از روی" ، "به خاطر" می باشد.
👉She asked the question out of politeness.
به خاطر رعایت ادب سوال را پرسید.
👉Out of desperation, he tried to borrow money from his neighbor.
از روی ناچاری از همسایه پول قرض گرفت
🌹🌸
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#idioms_expressions_lili_scat
🔸Feel under the weather
حالِت گرفته است، حس و حال نداری😔
😊Change for the better🔻
🌹🌸
🔸Feel under the weather
حالِت گرفته است، حس و حال نداری😔
😊Change for the better🔻
🌹🌸
📚 كارت كشيدن در انگلیسی 💳💳
به عنوان مثال به یک فروشگاه رفتی و ميخوای پرداخت كنی. فروشنده كارت ميكشه و پرداخت موفقيت آميز نيست!
ميخواهيد به فروشنده بگيد كه دوباره كارت بكشه:
برای این منظور میتونید از عبارات زیر استفاده کنید:
💳 Give it another swipe.
💳 Please swipe it again.
البته طبیعیه كه ميتونید بگید:
Please try it again.
🌹🌸
به عنوان مثال به یک فروشگاه رفتی و ميخوای پرداخت كنی. فروشنده كارت ميكشه و پرداخت موفقيت آميز نيست!
ميخواهيد به فروشنده بگيد كه دوباره كارت بكشه:
برای این منظور میتونید از عبارات زیر استفاده کنید:
💳 Give it another swipe.
💳 Please swipe it again.
البته طبیعیه كه ميتونید بگید:
Please try it again.
🌹🌸