▪️نقل قول های مهندسی (3)
🔺همکار دقیق و ظریفی در خصوص اتفاقات اخیر نظام مهندسی ساختمان ذکر می کند:
تعلیق پروانه رییس سازمان نظام مهندسی استان تهران به دلیل ادامه ارجاع کار نظارت در شرایط فعلی، بی شباهت به استیضاح وزیر راه و شهرسازی به دلیل حوادث ریلی، دریایی و هوایی در گذشته نیست!
وقتی مسایل و مشکلات به «آشفتگی قوانین» و «ناکارآمدی ساختاری» مربوط است، قربانی کردن مدیران، اخلاقی نیست.
🔺نه آن استیضاح به جا و منطقی بود و نه این تعلیق! چه علاوه بر ایرادات حقوقی ذکر شده در بیانیه های رییس سازمان نظام مهندسی کشور و رییس سازمان استان تهران، بر اساس گزارش کانال تلگرامی یکی از اعضای شورای شهر و به استناد گزارش روزنامه دنیای اقتصاد مورخ 08-02-97، طبق توافقی بین مسوولان شهری و نماینده وزارت راه و شهرسازی بنا بر ادامه ارجاع نظارت توسط سازمان استان بوده است تا شفاف شدن موضوع و ابلاغ دستورالعمل جدید که ...
🔺گزارش روزنامه دنیای اقتصاد را در لینک زیر بخوانید:
https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3381717
#نقل_قول_های_مهندسی
@Engineering_Ethics
🔺همکار دقیق و ظریفی در خصوص اتفاقات اخیر نظام مهندسی ساختمان ذکر می کند:
تعلیق پروانه رییس سازمان نظام مهندسی استان تهران به دلیل ادامه ارجاع کار نظارت در شرایط فعلی، بی شباهت به استیضاح وزیر راه و شهرسازی به دلیل حوادث ریلی، دریایی و هوایی در گذشته نیست!
وقتی مسایل و مشکلات به «آشفتگی قوانین» و «ناکارآمدی ساختاری» مربوط است، قربانی کردن مدیران، اخلاقی نیست.
🔺نه آن استیضاح به جا و منطقی بود و نه این تعلیق! چه علاوه بر ایرادات حقوقی ذکر شده در بیانیه های رییس سازمان نظام مهندسی کشور و رییس سازمان استان تهران، بر اساس گزارش کانال تلگرامی یکی از اعضای شورای شهر و به استناد گزارش روزنامه دنیای اقتصاد مورخ 08-02-97، طبق توافقی بین مسوولان شهری و نماینده وزارت راه و شهرسازی بنا بر ادامه ارجاع نظارت توسط سازمان استان بوده است تا شفاف شدن موضوع و ابلاغ دستورالعمل جدید که ...
🔺گزارش روزنامه دنیای اقتصاد را در لینک زیر بخوانید:
https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3381717
#نقل_قول_های_مهندسی
@Engineering_Ethics
Forwarded from دکتر محمود سریع القلم
"سی ویژگی کسانی که کتاب نمی خوانند"
یادداشتی از دکتر محمود سریع القلم
1-خیلی راحت تحت تأثیر تبلیغات و Propaganda قرار می گیرند؛
2-حرف های تکراری می زنند؛
3-دایره ی واژگان آنها بسیار محدود است؛
4-خود را نمی شناسند؛
5-با هیجان و احساس زندگی می کنند؛
6-بخش استدلالی ذهن آنها تقریباً تعطیل است؛
7-استعداد پوپولیست شدن را پیدا می کنند؛
8-قوای عقلی آنها پرورش نیافته است؛
9-بر آنچه می گویند خیلی کنترل ندارند؛
10-گوش کردن به دیگران را نمی آموزند؛
11-مستعد پذیرش شایعات هستند؛
12-اهمیت متفاوت بودن انسانها را کشف نمی کنند؛
13-مغز، حالت سولفاته پیدا می کند؛
14-غلظت یادگیری آنها به شدت کاهش می یابد؛
15-فرصت فکر کردن در زندگی را از دست می دهند؛
16-با واژه «انتقاد» بیگانه اند؛
17-زمینه های تداوم اقتدارگرایی را فراهم می آورند؛
18-حرف های نسنجیده زیاد می زنند؛
19-منافع خود را به خوبی تشخیص نمی دهند؛
20-با واژه «مشورت» ناآشنا هستند؛
21-حکومت ها را خوشحال می کنند؛
22-باعث می شوند که نظام حزبی در یک کشور شکل نگیرد؛
23-زود عصبانی می شوند؛
24-از حقوق شهروندی خود و دیگران ناآگاه هستند؛
25-برای رشد فکری و شخصیتی، احساس نیاز نمی کنند؛
26-در همه زمینه ها، اظهار نظر می کنند؛
27-راحت بر دیگران القاب می گذارند؛
28-تفاوت بین توهم و غیرتوهم را نمی دانند؛
29-تعریفشان در خصوص زندگی، از غرایز انسانی فراتر نمی رود؛
30-نمی دانند جهل چیست.
ارسال نظر در لینک زیر 👇
sariolghalam.com/?p=1628
کانال تلگرام 👇
@sariolghalam
یادداشتی از دکتر محمود سریع القلم
1-خیلی راحت تحت تأثیر تبلیغات و Propaganda قرار می گیرند؛
2-حرف های تکراری می زنند؛
3-دایره ی واژگان آنها بسیار محدود است؛
4-خود را نمی شناسند؛
5-با هیجان و احساس زندگی می کنند؛
6-بخش استدلالی ذهن آنها تقریباً تعطیل است؛
7-استعداد پوپولیست شدن را پیدا می کنند؛
8-قوای عقلی آنها پرورش نیافته است؛
9-بر آنچه می گویند خیلی کنترل ندارند؛
10-گوش کردن به دیگران را نمی آموزند؛
11-مستعد پذیرش شایعات هستند؛
12-اهمیت متفاوت بودن انسانها را کشف نمی کنند؛
13-مغز، حالت سولفاته پیدا می کند؛
14-غلظت یادگیری آنها به شدت کاهش می یابد؛
15-فرصت فکر کردن در زندگی را از دست می دهند؛
16-با واژه «انتقاد» بیگانه اند؛
17-زمینه های تداوم اقتدارگرایی را فراهم می آورند؛
18-حرف های نسنجیده زیاد می زنند؛
19-منافع خود را به خوبی تشخیص نمی دهند؛
20-با واژه «مشورت» ناآشنا هستند؛
21-حکومت ها را خوشحال می کنند؛
22-باعث می شوند که نظام حزبی در یک کشور شکل نگیرد؛
23-زود عصبانی می شوند؛
24-از حقوق شهروندی خود و دیگران ناآگاه هستند؛
25-برای رشد فکری و شخصیتی، احساس نیاز نمی کنند؛
26-در همه زمینه ها، اظهار نظر می کنند؛
27-راحت بر دیگران القاب می گذارند؛
28-تفاوت بین توهم و غیرتوهم را نمی دانند؛
29-تعریفشان در خصوص زندگی، از غرایز انسانی فراتر نمی رود؛
30-نمی دانند جهل چیست.
ارسال نظر در لینک زیر 👇
sariolghalam.com/?p=1628
کانال تلگرام 👇
@sariolghalam
کتابهای ارزشمند با موضوع اخلاق مهندسی به انتخاب «کانال اخلاق مهندسی»
@Engineering_Ethics
@Engineering_Ethics
▪️نقل قول های مهندسی (4)
🔺همکار دقیق و ظریفی معتقد است: «رعب آورترین کارها» پذیرش مسوولیت اجرای یک ساختمان، به نحوی است که این کار توسط برخی مهندسان در تهران و چند شهرستان انجام می شود!
🔺یعنی چه که نظارت ساختمان متری 10 هزار تومان است؛ ولی تعهد اجرای آن با متری 3 هزار تومان پذیرفته شود؟!
همکارانی که اینچنین به کار مهندسی می پردازند، با مسوولیت اجری ساختمان در مبحث نظامات اداری آشنا هستند؟!
🔺همکارانی که با این شرایط اجرای یک ساختمان را متعهد می شوند در واقع خود را قربانی خطاها و سهل انگاری های مالک معرفی می کنند!
#نقل_قول_های_مهندسی
@Engineering_Ethics
🔺همکار دقیق و ظریفی معتقد است: «رعب آورترین کارها» پذیرش مسوولیت اجرای یک ساختمان، به نحوی است که این کار توسط برخی مهندسان در تهران و چند شهرستان انجام می شود!
🔺یعنی چه که نظارت ساختمان متری 10 هزار تومان است؛ ولی تعهد اجرای آن با متری 3 هزار تومان پذیرفته شود؟!
همکارانی که اینچنین به کار مهندسی می پردازند، با مسوولیت اجری ساختمان در مبحث نظامات اداری آشنا هستند؟!
🔺همکارانی که با این شرایط اجرای یک ساختمان را متعهد می شوند در واقع خود را قربانی خطاها و سهل انگاری های مالک معرفی می کنند!
#نقل_قول_های_مهندسی
@Engineering_Ethics
Forwarded from اخلاق مهندسی
✅ انتقاد به مقامات سازمان
⭕️ در هر سازمان لازم است مکانیزمهایی برای بیان انتقاد به مقامات بالادستی وجود داشته باشد.
▪️رهبران سازمانی هم باید خودشان را در ارزیابیهای دورهای و اجباری مانند بازبینیهای عملکرد قرار دهند و هم باید مکانیزمهایی را در نظر بگیرند که شاید خیلی ساده به نظر بیایند اما بسیار مفیدند؛ مکانیزمهای سنتی مانند صندوق پیشنهادها و انتقادها.
▪️یکی از رهبران سازمانی اخیرا یکی از این صندوقها را بیرون دفتر کارش نصب کرد و از حجم وسیع بازخوردهای تند و بدون نام در مورد سبک رهبری نهچندان دوستانه خود شگفتزده شد.
▪️مدیر اجرایی دیگری درخواست بازخورد صادقانه از طریق ایمیل از سوی اعضای تیم کرد. او از آنها خواست آنچه تیم بهطور متفاوت انجام میدهد، آنچه آنها میتوانند به انجام دادن آن ادامه دهند اما بهبود یابند و آنچه باید انجام آن را متوقف کنند، بیان کنند. او هر ماه قاطعترین واکنشها را انتخاب میکند، در جلسه تیمی بعدی با صدای بلند میخواند و نویسنده آن را تحسین میکند؛ عملی که شفافیت، تفکر نوین و انتقاد سازنده را تشویق میکند.
▪️ در هر سازمان، فعالیتی می تواند شکل بگیرد که به آن «نامه مدیر عامل» گفته می شود. کارمندان بهصورت دورهای برای نوشتن نامهای به مدیرعامل دعوت شوند. شرکتکنندگان میتوانند هر فردی در سازمان یا تنها ردیفهای بالای رهبری سازمان باشند. نامههای آنها می تواند توصیههایی به مدیر ارشد اجرایی باشد. این تجربه مدیران را در معرض مشکلاتی میگذارد که از مشاهده آنها امتناع میکردند، چشماندازهایی برای آنها فراهم میکند که ممکن بود در غیر این صورت از نظر دور بماند و ارزشها و انگیزههای افراد دیگر را به آنها منتقل میکند.
منبع: strategy-business
#اخلاق_سازمانی
@Engineering_Ethics
⭕️ در هر سازمان لازم است مکانیزمهایی برای بیان انتقاد به مقامات بالادستی وجود داشته باشد.
▪️رهبران سازمانی هم باید خودشان را در ارزیابیهای دورهای و اجباری مانند بازبینیهای عملکرد قرار دهند و هم باید مکانیزمهایی را در نظر بگیرند که شاید خیلی ساده به نظر بیایند اما بسیار مفیدند؛ مکانیزمهای سنتی مانند صندوق پیشنهادها و انتقادها.
▪️یکی از رهبران سازمانی اخیرا یکی از این صندوقها را بیرون دفتر کارش نصب کرد و از حجم وسیع بازخوردهای تند و بدون نام در مورد سبک رهبری نهچندان دوستانه خود شگفتزده شد.
▪️مدیر اجرایی دیگری درخواست بازخورد صادقانه از طریق ایمیل از سوی اعضای تیم کرد. او از آنها خواست آنچه تیم بهطور متفاوت انجام میدهد، آنچه آنها میتوانند به انجام دادن آن ادامه دهند اما بهبود یابند و آنچه باید انجام آن را متوقف کنند، بیان کنند. او هر ماه قاطعترین واکنشها را انتخاب میکند، در جلسه تیمی بعدی با صدای بلند میخواند و نویسنده آن را تحسین میکند؛ عملی که شفافیت، تفکر نوین و انتقاد سازنده را تشویق میکند.
▪️ در هر سازمان، فعالیتی می تواند شکل بگیرد که به آن «نامه مدیر عامل» گفته می شود. کارمندان بهصورت دورهای برای نوشتن نامهای به مدیرعامل دعوت شوند. شرکتکنندگان میتوانند هر فردی در سازمان یا تنها ردیفهای بالای رهبری سازمان باشند. نامههای آنها می تواند توصیههایی به مدیر ارشد اجرایی باشد. این تجربه مدیران را در معرض مشکلاتی میگذارد که از مشاهده آنها امتناع میکردند، چشماندازهایی برای آنها فراهم میکند که ممکن بود در غیر این صورت از نظر دور بماند و ارزشها و انگیزههای افراد دیگر را به آنها منتقل میکند.
منبع: strategy-business
#اخلاق_سازمانی
@Engineering_Ethics
Forwarded from امیدگاه (Omid Marjomaki)
چشم های آبی و موهای صاف به بغل شانه شده و چهره ی قرمز آقای رازی شبیه خارجی هاست و نمی شود که فراموشش کنی.حتی اگر هشتادوچهار ساله باشد و موهای طلاییش دیگر سفید شده باشد...
آقای رازی، معلم علوم ما بود.سال شصت بود و من دوم راهنمایی مدرسه ی ابوالقاسم قربانی بودم که حالا شده بود شهید مطهری... هنوز کراوات می زد و نمازش قطع نمی شد و مثل مهندس بازرگان، که استاد و مقتدایش بود سعی داشت علم را با دین مخلوط کند و برای گزاره های دینی مبنایی علمی پیدا کند... بسیار دقیق و منظم بود و اسمش را گذاشته بودیم بازرس ژاور: آدم اطو کشیده و شق و رقی بود و قبل از هر کلاس آیه ای می خواند و سه بار هم مرا از کلاس بیرون کرد(تمام دوران تحصیل راهنمایی و دبیرستان از کلاس و حتی از مدرسه اخراج شدنم کاملا عادی بود)... پرسیده بودم چطور می شود با علم ثابت کرد که بعد از مرگ هم زندگی ادامه دارد؟... جوابش را - که آمیزه ای از علم و دین بود - البته گوش نداده بودم و خنده ی موذیانه ای کرده بودم... دو بار دیگر هم کمابیش همین طور بود... با اینکه معلم سختگیر و ناخن خشکی بود اما توی امتحان تلافی نکرد و نمره ام را تمام و کمال داد... با پدرم هم آشنایی و دوستی مختصری داشت...
سه بار بعد از آن سال، به محضرش رسیده بودم...بار اول وقتی دانشجوی سال سوم بودم و پسرش در تصادفی از دست رفته بود... وقتی بغلش کردم و اشکم صورتش را خیس کرد نگاه ِ گر گفته ای کرد و گفت که فقط یکی از پسرهایش رفته... آن هم به جایی که دور نیست... مرگ پایان نیست...
بار دوم هفت سال پیش، وقتی که دوره ی تخصصی را می گذراندم، روی تخت اورژانس و با رنگ ِ پریده دراز کشیده بود... با لبخند گفت که خوبم... پارتی بازی موقوف...به بقیه برس... هنوز یادش بود که از جهان پس از مرگ پرسیده بودم ولی دیگر توضیحی نداد...
بار سوم، روز مجلس ختم مادرم بود.بهمن ماه نود و شش.بغلم کرد.هنوز محکم و سرپا بود... چشم هایم را نه با دستمال بلکه با دست های هنوز خوشبویش پاک کرد و توی گوشم گفت مادرت ادامه پیدا می کند... خواهی دید...و کاغذی را توی جیبم گذاشت...
********
امید عزیز:
مرگ شروع آدمهاست.شروع تاثیر آدم ها و آنچه کرده اند.مثلا من که معلمم، در شاگردهایم ادامه پیدا می کنم...در ساختمانی که مهندسی می سازد...در زخمی که به دست پزشکی خوب می شود... در بیسکوییتی که فروشنده ای می فروشد...در راننده ای که مسافری را به مقصدی می رساند ...در معلم دیگری که به دیگران می آموزد...در مادری که برای فرزندانش کتابی می خواند... اگر ساختمانی محکم باشد و به قاعده من کیف می کنم... با شادی آدمی که سلامتش را یافته من هم شاد می شوم ... با گلی که می شکفد در باغچه ای که به دست شاگرد من درست شده من هم می شکفم و با هر نمره ی خوب آن کودک دانش آموز من هم افتخار می کنم... و این خود ِ بهشت است... اما اگر سازه ای خراب شود یا قلبی از درمانگری برنجد یا باغچه ای پژمرده شود یا مسافری به مقصد نرسد، این منم که رنج می برم... این من هستم که در گناهش شریکم... و این خود ِ جهنم است...
امید ِ عزیز؛
ما در همدیگر ادامه پیدا می کنیم... با هم شاد می شویم... با هم رنج می بریم... ادامه بده...آدمی ادامه پیدا می کند حتی اگر نخواهد...
"کسی که روزگاری معلم ات بود"
****
معلم عزیزم، آقای رازی
روزت مبارک.امیدوارم چیزی به بهشت ات اضافه کرده باشم...
شاگرد همیشگی ات:امید
Telegram.me/raheomid
آقای رازی، معلم علوم ما بود.سال شصت بود و من دوم راهنمایی مدرسه ی ابوالقاسم قربانی بودم که حالا شده بود شهید مطهری... هنوز کراوات می زد و نمازش قطع نمی شد و مثل مهندس بازرگان، که استاد و مقتدایش بود سعی داشت علم را با دین مخلوط کند و برای گزاره های دینی مبنایی علمی پیدا کند... بسیار دقیق و منظم بود و اسمش را گذاشته بودیم بازرس ژاور: آدم اطو کشیده و شق و رقی بود و قبل از هر کلاس آیه ای می خواند و سه بار هم مرا از کلاس بیرون کرد(تمام دوران تحصیل راهنمایی و دبیرستان از کلاس و حتی از مدرسه اخراج شدنم کاملا عادی بود)... پرسیده بودم چطور می شود با علم ثابت کرد که بعد از مرگ هم زندگی ادامه دارد؟... جوابش را - که آمیزه ای از علم و دین بود - البته گوش نداده بودم و خنده ی موذیانه ای کرده بودم... دو بار دیگر هم کمابیش همین طور بود... با اینکه معلم سختگیر و ناخن خشکی بود اما توی امتحان تلافی نکرد و نمره ام را تمام و کمال داد... با پدرم هم آشنایی و دوستی مختصری داشت...
سه بار بعد از آن سال، به محضرش رسیده بودم...بار اول وقتی دانشجوی سال سوم بودم و پسرش در تصادفی از دست رفته بود... وقتی بغلش کردم و اشکم صورتش را خیس کرد نگاه ِ گر گفته ای کرد و گفت که فقط یکی از پسرهایش رفته... آن هم به جایی که دور نیست... مرگ پایان نیست...
بار دوم هفت سال پیش، وقتی که دوره ی تخصصی را می گذراندم، روی تخت اورژانس و با رنگ ِ پریده دراز کشیده بود... با لبخند گفت که خوبم... پارتی بازی موقوف...به بقیه برس... هنوز یادش بود که از جهان پس از مرگ پرسیده بودم ولی دیگر توضیحی نداد...
بار سوم، روز مجلس ختم مادرم بود.بهمن ماه نود و شش.بغلم کرد.هنوز محکم و سرپا بود... چشم هایم را نه با دستمال بلکه با دست های هنوز خوشبویش پاک کرد و توی گوشم گفت مادرت ادامه پیدا می کند... خواهی دید...و کاغذی را توی جیبم گذاشت...
********
امید عزیز:
مرگ شروع آدمهاست.شروع تاثیر آدم ها و آنچه کرده اند.مثلا من که معلمم، در شاگردهایم ادامه پیدا می کنم...در ساختمانی که مهندسی می سازد...در زخمی که به دست پزشکی خوب می شود... در بیسکوییتی که فروشنده ای می فروشد...در راننده ای که مسافری را به مقصدی می رساند ...در معلم دیگری که به دیگران می آموزد...در مادری که برای فرزندانش کتابی می خواند... اگر ساختمانی محکم باشد و به قاعده من کیف می کنم... با شادی آدمی که سلامتش را یافته من هم شاد می شوم ... با گلی که می شکفد در باغچه ای که به دست شاگرد من درست شده من هم می شکفم و با هر نمره ی خوب آن کودک دانش آموز من هم افتخار می کنم... و این خود ِ بهشت است... اما اگر سازه ای خراب شود یا قلبی از درمانگری برنجد یا باغچه ای پژمرده شود یا مسافری به مقصد نرسد، این منم که رنج می برم... این من هستم که در گناهش شریکم... و این خود ِ جهنم است...
امید ِ عزیز؛
ما در همدیگر ادامه پیدا می کنیم... با هم شاد می شویم... با هم رنج می بریم... ادامه بده...آدمی ادامه پیدا می کند حتی اگر نخواهد...
"کسی که روزگاری معلم ات بود"
****
معلم عزیزم، آقای رازی
روزت مبارک.امیدوارم چیزی به بهشت ات اضافه کرده باشم...
شاگرد همیشگی ات:امید
Telegram.me/raheomid
Telegram
امیدگاه
آنچه امید مرجمکی می بیند و می گوید
▪️تبه کاری!
تبه کاران، وقتی می خواهند از فرصتی یا شرایطی یا منابع مالی در وضعیتی ناحق و خلاف بهره ببرند، اینگونه تفسیر نمی کنند که:
▪️ما قرار است دزدی کنیم...
▪️ ما می خواهیم پول عده ای را به ناحق بخوریم...
▪️ ما می خواهیم خانواده دیگری را به خاک سیاه بنشانیم...
تبه کاران، تا به توجیه و تفسیری زیبا و «عقل پسند» از تبه کاری خود نرسند، دست به خلاف نمی زنند!
احتمالا در وضعیت تبه کاری به خود چنین حرف های می زنند:
▪️ آنها پیش از این، حق ما را خورده اند...
▪️ما به خاطر استعدادمان، ما به خاطر تلاشمان، استحقاق بیشتر داریم...
▪️ما خانواده اصیل تری هستیم...
▪️حق گرفتنی است نه دادنی!
▪️ما به خیریه کمک می کنیم...
▪️ما نان خور بیشتری داریم...
▪️ما نان بیشتری به مردم می رسانیم...
تبه کاران، عده خاصی نیستند که بتوان آنها را از بقیه جدا کرد.
همه ما به نوعی تبه کاریم، وقتی با توجیه عقلی، به کاری خلاف دست می زنیم. حتی اگر خلافی کوچک باشد!
خلافی کوچک! تبه کاری از همین کوچک شمردن خلاف شروع می شود.
@Engineering_Ethics
تبه کاران، وقتی می خواهند از فرصتی یا شرایطی یا منابع مالی در وضعیتی ناحق و خلاف بهره ببرند، اینگونه تفسیر نمی کنند که:
▪️ما قرار است دزدی کنیم...
▪️ ما می خواهیم پول عده ای را به ناحق بخوریم...
▪️ ما می خواهیم خانواده دیگری را به خاک سیاه بنشانیم...
تبه کاران، تا به توجیه و تفسیری زیبا و «عقل پسند» از تبه کاری خود نرسند، دست به خلاف نمی زنند!
احتمالا در وضعیت تبه کاری به خود چنین حرف های می زنند:
▪️ آنها پیش از این، حق ما را خورده اند...
▪️ما به خاطر استعدادمان، ما به خاطر تلاشمان، استحقاق بیشتر داریم...
▪️ما خانواده اصیل تری هستیم...
▪️حق گرفتنی است نه دادنی!
▪️ما به خیریه کمک می کنیم...
▪️ما نان خور بیشتری داریم...
▪️ما نان بیشتری به مردم می رسانیم...
تبه کاران، عده خاصی نیستند که بتوان آنها را از بقیه جدا کرد.
همه ما به نوعی تبه کاریم، وقتی با توجیه عقلی، به کاری خلاف دست می زنیم. حتی اگر خلافی کوچک باشد!
خلافی کوچک! تبه کاری از همین کوچک شمردن خلاف شروع می شود.
@Engineering_Ethics
▫️نيكي مسري است.
نيكي مسري است. خوبي و خير قابل اشاعه است.
فردي كه براي انجام كار درست تلاش مي كند، در جامعه بيش از يك نفر از كل، اثرگذار است.
هر چه تعداد افراد خيرخواه در جامعه بيشتر شوند، جذب و گرايش افراد به خير، به شكل تصاعدي، بيشتر مي شود.
ما آدمها در انجام كارهايمان در خيلي از مواقع به اطرافمان و ساير افرادي كه آن كار را انجام مي دهند نگاه مي كنيم، اگر حتي يك نفر ساعي به نيكي در اطراف خود ببينم، احتمال انجام درست كاري كه انجام مي دهيم بيشتر مي شود.
سعي كنيم كه نيك باشيم، مطمين باشيم كه منشا اثر هستيم و اين خصيصه ما به ديگران نيز سرايت مي كند.
@Engineering_Ethics
نيكي مسري است. خوبي و خير قابل اشاعه است.
فردي كه براي انجام كار درست تلاش مي كند، در جامعه بيش از يك نفر از كل، اثرگذار است.
هر چه تعداد افراد خيرخواه در جامعه بيشتر شوند، جذب و گرايش افراد به خير، به شكل تصاعدي، بيشتر مي شود.
ما آدمها در انجام كارهايمان در خيلي از مواقع به اطرافمان و ساير افرادي كه آن كار را انجام مي دهند نگاه مي كنيم، اگر حتي يك نفر ساعي به نيكي در اطراف خود ببينم، احتمال انجام درست كاري كه انجام مي دهيم بيشتر مي شود.
سعي كنيم كه نيك باشيم، مطمين باشيم كه منشا اثر هستيم و اين خصيصه ما به ديگران نيز سرايت مي كند.
@Engineering_Ethics
▫️به خير و نيكي، اميدوار باشيد.
از شنيدن خبرها و تحليلهاي جاري نسبت به وضعيت كشور و منطقه نگران نباشيد و نااميد از آينده نشويد. مردم، همه چيز را نمي دانند.
تا جايي كه مي توانيد از خبرها و تحليلهاي رسانه اي دوري كنيد، رسانه ها بي جهت و بي غرض خبري را منتشر نمي كنند.
به عوض خبرخواني در رسانه ها، كتابهاي خوب بخوانيد و در صدر آنها قرآن.
قرآن گذشته و آينده جهان را بيان مي كند، اينكه هيچ ظلمي پايدار نيست، اينكه هيچ قوم بدكاره اي بدون عقوبت نبوده است...
و اينكه خوبي و خير باقي است، براي نيكوكاران هيچ ترس و اندوهي نيست، و زمين را بندگان صالح خدا به ارث مي برند.
@Engineering_Ethics
از شنيدن خبرها و تحليلهاي جاري نسبت به وضعيت كشور و منطقه نگران نباشيد و نااميد از آينده نشويد. مردم، همه چيز را نمي دانند.
تا جايي كه مي توانيد از خبرها و تحليلهاي رسانه اي دوري كنيد، رسانه ها بي جهت و بي غرض خبري را منتشر نمي كنند.
به عوض خبرخواني در رسانه ها، كتابهاي خوب بخوانيد و در صدر آنها قرآن.
قرآن گذشته و آينده جهان را بيان مي كند، اينكه هيچ ظلمي پايدار نيست، اينكه هيچ قوم بدكاره اي بدون عقوبت نبوده است...
و اينكه خوبي و خير باقي است، براي نيكوكاران هيچ ترس و اندوهي نيست، و زمين را بندگان صالح خدا به ارث مي برند.
@Engineering_Ethics
🔴 مساله بیاخلاقی
✍🏻 حامد زرندی، پژوهشگر اقتصاد رفتاری در تحلیلی برای تجارت فردا از راه حل درمان بی اخلاقی در کسب و کارها می نویسد:
🔹اگر بخواهیم از بالا به قضیه درستکاری و نادرستکاری نگاه کنیم، با دو نوع از نادرستکاری روبهرو هستیم. دسته اول فردی مسلح که وارد فروشگاهی میشود و پولهای آن فروشگاه را میدزدد. اما دسته دوم، دستهای پیچیدهتر هستند. دسته دوم افرادی هستند که معمولاً خود را راستکردار میدانند. این افراد شاید هیچگاه اسلحه به دست نگیرند، اما به تقلبها و دروغهایی که گاهی اوقات، زیاد هم به چشم نمیآید، نادرستکار میشوند.
🔹تقریباً در تمام کسبوکارها اگر جستوجو کنید بیاخلاقیهایی را پیدا میکنید. حتی گاهی اوقات این مسائل برایمان عجیب میشود. مثلاً هیچگاه انتظار نداریم افرادی که با سلامت مردم سر و کار دارند، دست به بیاخلاقی بزنند. با احترام به تمام پزشکان عزیزی که صادقانه و مخلصانه کار خود را انجام میدهند، اما حرفه پزشکی هم منتقدان جدی خودش را در بحث بیاخلاقی دارد. به جراحانی که دست به جراحیهای غیرضروری میزنند نگاه کنید. یا آزمایشگاهها یا دکترهایی که علاقه دارند با دستگاهی که در مرکز خود دارند تمام آزمایشها انجام شود. یا حتی در صنعت دارو.
🔹استیون لویت (Steven Levitt) از مطالعه جالبی نام میبرد. در مجموعهای که جعبه پول نقد و نان بیگل وجود داشته است، متوجه شدند که بیش از 10 درصد نانهای بیگل دزدیده میشدهاند در حالی که پولهای نقد بدون دزدی باقی میماندند. او در ادامه میگوید افراد ممکن است که در یک رستوران سلفسرویس از یک لیوان پرنوشابه، تنها یک جرعه بنوشند، اما احتمال اینکه بدون پرداختن پول تمام نوشابه آنجا را ترک کنند بسیار کم است. استیون لویت حتی از نتایج عجیبتری نام میبرد. او با توجه به مطالعات میگوید که حال شخصی افراد بر میزان درستکاری آنها تاثیر دارد. آبوهوا نیز بر درستکاری افراد تاثیر دارد.
🔹اگر از دید رفتاری به مقوله تقلب، دروغ و اشتباه در کسبوکارها نگاه کنیم، با بررسی مطالعات به این نتیجه میرسیم که انسانها حتی در شغلهای حساس و شریفی مثل پزشکی دچار خطا میشوند. برای برطرف کردن این چالش باید در سطح سیاستگذاری عمومی برای کسبوکارها تصمیمهای جدی در امر رفتاری گرفته شود. امید است مسوولان مرتبط، با دعوت از استادان و متخصصان حوزه رفتاری و شناختی برای چالشهای موجود راهحلهای مناسب و صحیحی را پیدا کنند.
👈🏻 متن کامل این تحلیل را می توانید در شماره 270 تجارت فردا مطالعه کنید.
@Engineering_Ethics
https://tttttt.me/Eng_Ethics/20
✍🏻 حامد زرندی، پژوهشگر اقتصاد رفتاری در تحلیلی برای تجارت فردا از راه حل درمان بی اخلاقی در کسب و کارها می نویسد:
🔹اگر بخواهیم از بالا به قضیه درستکاری و نادرستکاری نگاه کنیم، با دو نوع از نادرستکاری روبهرو هستیم. دسته اول فردی مسلح که وارد فروشگاهی میشود و پولهای آن فروشگاه را میدزدد. اما دسته دوم، دستهای پیچیدهتر هستند. دسته دوم افرادی هستند که معمولاً خود را راستکردار میدانند. این افراد شاید هیچگاه اسلحه به دست نگیرند، اما به تقلبها و دروغهایی که گاهی اوقات، زیاد هم به چشم نمیآید، نادرستکار میشوند.
🔹تقریباً در تمام کسبوکارها اگر جستوجو کنید بیاخلاقیهایی را پیدا میکنید. حتی گاهی اوقات این مسائل برایمان عجیب میشود. مثلاً هیچگاه انتظار نداریم افرادی که با سلامت مردم سر و کار دارند، دست به بیاخلاقی بزنند. با احترام به تمام پزشکان عزیزی که صادقانه و مخلصانه کار خود را انجام میدهند، اما حرفه پزشکی هم منتقدان جدی خودش را در بحث بیاخلاقی دارد. به جراحانی که دست به جراحیهای غیرضروری میزنند نگاه کنید. یا آزمایشگاهها یا دکترهایی که علاقه دارند با دستگاهی که در مرکز خود دارند تمام آزمایشها انجام شود. یا حتی در صنعت دارو.
🔹استیون لویت (Steven Levitt) از مطالعه جالبی نام میبرد. در مجموعهای که جعبه پول نقد و نان بیگل وجود داشته است، متوجه شدند که بیش از 10 درصد نانهای بیگل دزدیده میشدهاند در حالی که پولهای نقد بدون دزدی باقی میماندند. او در ادامه میگوید افراد ممکن است که در یک رستوران سلفسرویس از یک لیوان پرنوشابه، تنها یک جرعه بنوشند، اما احتمال اینکه بدون پرداختن پول تمام نوشابه آنجا را ترک کنند بسیار کم است. استیون لویت حتی از نتایج عجیبتری نام میبرد. او با توجه به مطالعات میگوید که حال شخصی افراد بر میزان درستکاری آنها تاثیر دارد. آبوهوا نیز بر درستکاری افراد تاثیر دارد.
🔹اگر از دید رفتاری به مقوله تقلب، دروغ و اشتباه در کسبوکارها نگاه کنیم، با بررسی مطالعات به این نتیجه میرسیم که انسانها حتی در شغلهای حساس و شریفی مثل پزشکی دچار خطا میشوند. برای برطرف کردن این چالش باید در سطح سیاستگذاری عمومی برای کسبوکارها تصمیمهای جدی در امر رفتاری گرفته شود. امید است مسوولان مرتبط، با دعوت از استادان و متخصصان حوزه رفتاری و شناختی برای چالشهای موجود راهحلهای مناسب و صحیحی را پیدا کنند.
👈🏻 متن کامل این تحلیل را می توانید در شماره 270 تجارت فردا مطالعه کنید.
@Engineering_Ethics
https://tttttt.me/Eng_Ethics/20
Telegram
Engineering Ethics
یک روز بعد از پایان کلاس مثنوی، استاد علامه جعفری فرمودند: من خیلی فکر کردم و به این جمعبندی رسیدهام که رسالت هزار پیغمبر در عبارتی خلاصه میشود و آن "کوک چهارم" است...
جمع مریدان مثل من با چشمهایی گرد، پرسان بودند که "کوک چهارم" چیست!؟
علامه با آن لهجهی شیرین در تمثیل شرح میدهند که: کسی کفشش را برای تعمیر، نزد کفاش میبرد. کفاش با نگاهی میگوید این کفش سه کوک میخواهد و هر کوک مثلاً ده تومان و خرج کفش میشود سی تومان...
مشتری هم قبول میکند. پول را میدهد و میرود تا ساعتی دیگر برگردد و سوار کفش تعمیر شده بشود.
@Engineering_Ethics
کفاش دست به کار میشود. کوک اول، کوک دوم و در نهایت، کوک سوم و تمام...
اما ...اما با یک نگاه عمیق در مییابد اگر چه کار تمام است، ولی یک کوک دیگر اگر بزند، عمر کفش، بیشتر میشود و کفش، کفشتر خواهدشد.
از یکسو، قرار مالی را گذاشته و نمیشود طلبِ اضافه کند و از سوی دیگر، دو دل است که کوک چهارم را بزند یا نزند...
او میان نفع و اخلاق، میان دل و قاعدهی توافق، مانده است...
یک دوراهی ساده که هیچ کدام خلاف عقل نیست...
اگر کوک چهارم را نزند، هیچ خلافی نکرده؛ اما اگر بزند، به رسالت هزار پیامبر تعظیم کرده...
اگر کوک چهارم را نزند، روی خط توافق و قانون، راه رفته؛ اما اگر بزند، صدای لبیک او، آسمان اخلاق را پر خواهد کرد...
دنیا پر از فرصت کوک چهارم است، و من و تو کفاشهای دو دل.
@Engineering_Ethics
جمع مریدان مثل من با چشمهایی گرد، پرسان بودند که "کوک چهارم" چیست!؟
علامه با آن لهجهی شیرین در تمثیل شرح میدهند که: کسی کفشش را برای تعمیر، نزد کفاش میبرد. کفاش با نگاهی میگوید این کفش سه کوک میخواهد و هر کوک مثلاً ده تومان و خرج کفش میشود سی تومان...
مشتری هم قبول میکند. پول را میدهد و میرود تا ساعتی دیگر برگردد و سوار کفش تعمیر شده بشود.
@Engineering_Ethics
کفاش دست به کار میشود. کوک اول، کوک دوم و در نهایت، کوک سوم و تمام...
اما ...اما با یک نگاه عمیق در مییابد اگر چه کار تمام است، ولی یک کوک دیگر اگر بزند، عمر کفش، بیشتر میشود و کفش، کفشتر خواهدشد.
از یکسو، قرار مالی را گذاشته و نمیشود طلبِ اضافه کند و از سوی دیگر، دو دل است که کوک چهارم را بزند یا نزند...
او میان نفع و اخلاق، میان دل و قاعدهی توافق، مانده است...
یک دوراهی ساده که هیچ کدام خلاف عقل نیست...
اگر کوک چهارم را نزند، هیچ خلافی نکرده؛ اما اگر بزند، به رسالت هزار پیامبر تعظیم کرده...
اگر کوک چهارم را نزند، روی خط توافق و قانون، راه رفته؛ اما اگر بزند، صدای لبیک او، آسمان اخلاق را پر خواهد کرد...
دنیا پر از فرصت کوک چهارم است، و من و تو کفاشهای دو دل.
@Engineering_Ethics
این چند صفحه از کتاب « فرهنگ سیاسی ایران» اثر دکتر سریع القلم که در ادامه می آید، بی ارتباط با بحث «اخلاق مهندسی» نیست.
اخلاق کاربردی و شقوق آن از جمله اخلاق مهندسی در بستری از فرهنگ عمومی جامعه قابل بررسی است؛ فرهنگ سیاسی کشور نیز متاثر از فرهنگ عمومی است. به عبارتی «اخلاق مهندسی» و «فرهنگ سیاسی» هر دو گیاه و نهالی هستند که در یک خاک و زمین کاشته و پرورانده می شوند، هر چند به لحاظ جنس و محصول و شرایط پروراندن و مسایل دیگر با هم تفاوتهای دارند، اما عدم مرغوبیت هر دوی آنها می تواند در نامناسب بودن و نواقصی باشد که در خاک و بستر وجود دارد. بالتبع آبیاری و تقویت و غنی بخشیدن به خاک و زمین موجب تقویت آن دو و سایر گیاهان و درختانی می شود که در آن می رویند.
لطفا این شش صفحه را در خصوص فرهنگ سیاسی کشور مطالعه فرمایید.👇👇👇
@Engineering_Ethics
اخلاق کاربردی و شقوق آن از جمله اخلاق مهندسی در بستری از فرهنگ عمومی جامعه قابل بررسی است؛ فرهنگ سیاسی کشور نیز متاثر از فرهنگ عمومی است. به عبارتی «اخلاق مهندسی» و «فرهنگ سیاسی» هر دو گیاه و نهالی هستند که در یک خاک و زمین کاشته و پرورانده می شوند، هر چند به لحاظ جنس و محصول و شرایط پروراندن و مسایل دیگر با هم تفاوتهای دارند، اما عدم مرغوبیت هر دوی آنها می تواند در نامناسب بودن و نواقصی باشد که در خاک و بستر وجود دارد. بالتبع آبیاری و تقویت و غنی بخشیدن به خاک و زمین موجب تقویت آن دو و سایر گیاهان و درختانی می شود که در آن می رویند.
لطفا این شش صفحه را در خصوص فرهنگ سیاسی کشور مطالعه فرمایید.👇👇👇
@Engineering_Ethics
📌 ارزیابی عملکرد مدیران، چگونه؟
▪️با وجود «ضعفهای ساختاری» و «نارسايی های سازمانی» كه عملكرد مديران را تحت شعاع قرار می دهد...
▪️در ميان «فريب» و «ظاهر سازی» هواداران یک مدیر كه مفاسد و كج كاری او را موجه جلوه می دهد...
▪️در ميان «هجمه» و «دروغ پردازی» مخالفان یک مدیر كه عملكرد مثبت او را پنهان و شخصيت ايشان را تخريب می كند...
▪️در نبود كارگروه ها و برنامه هايی كه به «ارزيابی عملكرد» مديران يك سازمان بپردازد...
▪️در نبود «شاخصها و معيارهای ارزيابی عملکرد»...
▪️در نبود «گزارشهای عملکرد» قابل اعتماد...
⁉️ به نظر شما ...
🔺چگونه می توان در مورد عملکرد مدیران یک سازمان اظهار نظر کرد؟
🔺و اگر قرار باشد مدیران آن سازمان در هر دوره توسط اعضا انتخاب شوند، چگونه می توان به انتخاب بهترين افراد پرداخت؟
🔺به نظر شما چگونه می توان در انتخابات هيات مديره نظام مهندسی ساختمان بهترین افراد را به لحاظ تخصص و تعهد انتخاب کرد؟
🔺لطفا نظرات خود را برای انتشار در كانال اخلاق مهندسی برای ما به آیدی @EngineeringEthics بفرستيد.
🔺اینکه در شرایط موجود، چگونه به ارزیابی عملكرد مديران می پردازید؟
@Engineering_Ethics
▪️با وجود «ضعفهای ساختاری» و «نارسايی های سازمانی» كه عملكرد مديران را تحت شعاع قرار می دهد...
▪️در ميان «فريب» و «ظاهر سازی» هواداران یک مدیر كه مفاسد و كج كاری او را موجه جلوه می دهد...
▪️در ميان «هجمه» و «دروغ پردازی» مخالفان یک مدیر كه عملكرد مثبت او را پنهان و شخصيت ايشان را تخريب می كند...
▪️در نبود كارگروه ها و برنامه هايی كه به «ارزيابی عملكرد» مديران يك سازمان بپردازد...
▪️در نبود «شاخصها و معيارهای ارزيابی عملکرد»...
▪️در نبود «گزارشهای عملکرد» قابل اعتماد...
⁉️ به نظر شما ...
🔺چگونه می توان در مورد عملکرد مدیران یک سازمان اظهار نظر کرد؟
🔺و اگر قرار باشد مدیران آن سازمان در هر دوره توسط اعضا انتخاب شوند، چگونه می توان به انتخاب بهترين افراد پرداخت؟
🔺به نظر شما چگونه می توان در انتخابات هيات مديره نظام مهندسی ساختمان بهترین افراد را به لحاظ تخصص و تعهد انتخاب کرد؟
🔺لطفا نظرات خود را برای انتشار در كانال اخلاق مهندسی برای ما به آیدی @EngineeringEthics بفرستيد.
🔺اینکه در شرایط موجود، چگونه به ارزیابی عملكرد مديران می پردازید؟
@Engineering_Ethics