♦️ این کاخ که میبینی، گاه از تو و گاه از من!
«وقتی من در #آبادان و #خرمشهر منبر داشتم، گاهی در آخر منبر قطعه شعر معروف افسر سبزواری را با آهنگ محزونی میخواندم، حتی بارها میخواستند که باز آن را بخوانم. در خرمشهر خبر میآوردند که بعضی شبها جمعیتی در بلوار جنب پل دستهدسته نشستهاند و آن اشعار را با آهنگ من میخوانند!
در شب آخر ماه صفر سال ۱۳۴۹ شمسی که یک دهه در منزل یکی از تجار خرمشهر به نام عیدی زاده منبر بودم، در پایان سخنانم آن اشعار را با همان آهنگ خاص خودم خواندم و گریز زدم و منبر را تمام کردم، نوار آن را با خودم به قم آوردم و هنوز هم دارم و گاهی به یاد آن ایام که دیگر برای منبر به خرمشهر نرفتم باز میکنم و خود و بچهها گوش میدهیم:
این کاخ که میبینی، گاه از تو و گاه از من
جاوید نمیماند، خواه از تو و خواه از من
گردون که نمیگردد، بر میل کسی هرگز
گیرم که تواند بود، مهر از تو و ماه از من
کبکی به هزاری گفت: پیوسته بهاری نیست
این خنده و افغان چیست؟ گل از تو گیاه از من
با خویش درافتادیم، تا ملک ز کف دادیم
از جنگ کسان شادیم، داد از تو و آه از من
نه تاج کیانی ماند، نه افسر ساسانی
افسر! ز چه نالانی؟ تاج از تو، کلاه از من»
علی دوانی، نقد عمر (زندگی و خاطرات)
💠 کانال دکتر غلامحسین الهام
💠 @Elham_ir
yon.ir/Y5HC1
«وقتی من در #آبادان و #خرمشهر منبر داشتم، گاهی در آخر منبر قطعه شعر معروف افسر سبزواری را با آهنگ محزونی میخواندم، حتی بارها میخواستند که باز آن را بخوانم. در خرمشهر خبر میآوردند که بعضی شبها جمعیتی در بلوار جنب پل دستهدسته نشستهاند و آن اشعار را با آهنگ من میخوانند!
در شب آخر ماه صفر سال ۱۳۴۹ شمسی که یک دهه در منزل یکی از تجار خرمشهر به نام عیدی زاده منبر بودم، در پایان سخنانم آن اشعار را با همان آهنگ خاص خودم خواندم و گریز زدم و منبر را تمام کردم، نوار آن را با خودم به قم آوردم و هنوز هم دارم و گاهی به یاد آن ایام که دیگر برای منبر به خرمشهر نرفتم باز میکنم و خود و بچهها گوش میدهیم:
این کاخ که میبینی، گاه از تو و گاه از من
جاوید نمیماند، خواه از تو و خواه از من
گردون که نمیگردد، بر میل کسی هرگز
گیرم که تواند بود، مهر از تو و ماه از من
کبکی به هزاری گفت: پیوسته بهاری نیست
این خنده و افغان چیست؟ گل از تو گیاه از من
با خویش درافتادیم، تا ملک ز کف دادیم
از جنگ کسان شادیم، داد از تو و آه از من
نه تاج کیانی ماند، نه افسر ساسانی
افسر! ز چه نالانی؟ تاج از تو، کلاه از من»
علی دوانی، نقد عمر (زندگی و خاطرات)
💠 کانال دکتر غلامحسین الهام
💠 @Elham_ir
yon.ir/Y5HC1