👫❤️️عشق‌های‌آتشین دل پاک👫
239 subscribers
244K photos
69K videos
931 files
6.14K links
♥️چَنِلِ فوق العاده عالی
♥️برترین‌کانال‌تلگرام
♥️متن؛کلیپ؛ استیکر وعکس عاشقانه
♥️با بهترین‌آهنگهای‌ترکی‌وایرانی


🌹 #ڪانال‌عشق‌های‌آتشین‌واقعي‌

مدیر کانال،#&باران‌،

.
#ڪانال‌خودرا‌بـه‌همه‌معرفی‌کنید

.
#لطفا_لفت‌ندین‌بزاربی‌صدا🔕🔇
.
Download Telegram
🕊🥀🕊
🥀🕊
🕊

#فاطمیه


🔆فاطمه، فاطمه است❤️


#فـاطمه لباس نو به تن کرده بود که پیامبر برای عروسی او خریده بود.
هنوز فـاطمه را به سوی خانه علی نبرده بودند که صدای #مستمندی از پشت در خانه به گوش رسید که می گفت: «لباس بر تن ندارم.»🍃

فـاطمه نوجوان و نوعروس، خود را در مقابل تقاضای سائل می دید.
اگرچه بودند افراد دیگری که صدای سائل را شنیدند، #ولی_فـاطمه_نبودند.
زهرا در اندیشه شد، دو دست لباس داشت، یکی آن که همیشه می پوشید، مندرس و وصله دار و دیگری آن که پیامبر برای همین شب، شب عروسی اش، خریده بود.
اگرچه پیراهنِ‌ گران‌قیمتی نبود، ولی نو بود.
کدام را بدهد؟
عقل چوبین پای محاسبه گر اشاره به پیراهن مندرس می کرد که: تو عروسی! این یک شب که هزار شب نمی شود.
امشب اولین بار است که شوهرت تو را می بیند و تا اخر عمر با همین چشم که امشب تو را دیده، نگاهت خواهد کرد.
لباس کهنه از سر آن #فقیر هم زیادی است، مگر نباید هرکس طبق شئونش زندگی کند؟ به علاوه تو چه مسئولیتی داری؟ از تو بزرگ تر ها هم هستند که #صدای_فقیر را شنیدند. لابد کسی به او چیزی خواهد داد. تازه اگر خیلی احساس مسئولیت می کنی و احساساتی هستی، زندگی را فدای احساساتت نکن. همان لباس مندرس را بده...

فـاطمه نوجوان اندیشید: #قرآن چه می گوید؟ و به یاد این آیه افتاد : {لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون}
لباس را فورا از تن در آورد و به سائل داد و کهنه را پوشید و #علی‌وار به خانه علی رفت. علی نیز فـاطمه را چنین می خواست و می ستود

📖

🕊
🥀🕊
🕊🥀🕊