This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ بسیار تکان دهنده #اشک ریختن پیکر شهید #مدافع_حرم موقع دیدن مادرش...😔
شهیدان زنده اند الله اکبر...
🆔💞 @ehsas7you💞
شهیدان زنده اند الله اکبر...
🆔💞 @ehsas7you💞
دو_در_به_سوی_بهشت_!_سبحان_الله.3gp
13.8 MB
🎤خواننده: #شکیلا
💎آهنگ: #نیمه_هوشیار
🎬آلبوم: #اشک_مهتاب
🔴آرشیو کامل ترانه های ایرانی 👇👇
💜Love💜
🍃💞 @eh2sas 💞🍃
#عشقهایآتشین
♥️ 🎵
💎آهنگ: #نیمه_هوشیار
🎬آلبوم: #اشک_مهتاب
🔴آرشیو کامل ترانه های ایرانی 👇👇
💜Love💜
🍃💞 @eh2sas 💞🍃
#عشقهایآتشین
♥️ 🎵
🌷🌷🌷
* #اشک_خدا* #فوق_العاده_زیباست
زن #نابینا کنار تخت پسرش در بیمارستان نشسته بود و می گریست. فرشته ایی فرود آمد و رو به زن گفت: ای زن من از جانب خدا آمده ام
#رحمت خدا برآن است که تنها یکی از #آرزوهای تو را برآورده سازد, بگو از خدا چه می خواهی؟
زن رو به فرشته کرد و گفت: از خدا می خوام پسرم رو #شفا بده.
فرشته گفت: پشیمان نمی شوی؟
زن پاسخ داد: نه!
فرشته گفت: پسرت اینک شفا یافت ولی تو می توانستی بینایی چشمان خود را از خدا بخواهی!
زن لبخندی زد و گفت: تو درک نمی کنی!
سالها گذشت و پسر بزرگ شد. او آدم موفقی شده بود و مادر #موفقیت های فرزندش را با عشق #جشن می گرفت.
پسر ازدواج کرد و همسرش را بسیار دوست داشت. روزی رو به مادرش کرد و گفت: مادر نمی دونم چطور بهت بگم ولی زنم نمی تونه با شما یه جا #زندگی کنه می خوام یه خونه برات بگیرم تا شما برید اونجا.
مادر رو به پسرش گفت: نه پسرم من می خوام برم خونه ی سالمندان زندگی کنم , آخه اونجا با هم سن و سالای خودم زندگی می کنم و راحت ترم.
و زن از خانه بیرون آمد , کناری نشست و مشغول #گریستن شد.
فرشته بار دیگر فرود آمد و گفت: ای زن دیدی پسرت با تو چه کرد؟ حال پشیمان شده ایی؟ می خواهی او را نفرین کنی؟
#مادر گفت: نه پشیمانم و نه نفرینش می کنم. آخه تو چی می دونی؟
فرشته گفت: ولی باز هم #رحمت_خداوند شامل حال تو شده است و می توانی #آرزویی بکنی.
حال بگو؟
می دانم که بینایی چشمانت را از
خدا می خواهی , درست است؟
زن با اطمینان پاسخ داد: نه!
فرشته با تعجب بسیار پرسید: پس چه؟
زن جواب داد: از خدا می خوام عروسم زن خوب و مادر مهربونی باشه و بتونه پسرم رو #خوشبخت کنه آخه من دیگه نیستم تا #مراقب پسرم باشم.
اشک از چشمان فرشته سرازیر شد و از اشک هایش دو قطره در چشمان زن ریخت و زن بینا شد.
هنگامی که زن اشک های فرشته را دید از او پرسید: تو گریه کردی؟ مگه فرشته ها هم گریه می کنن؟
فرشته گفت: بله , ولی تنها زمانی اشک می ریزیم که #خدا گریسته باشد!
زن پرسید: مگه خدا هم گریه می کنه؟!
فرشته پاسخ داد:
خدا اینک از #شوق آفرینش موجودی به نام "مادر آفریده شد گریست
❤️Love❤️
🍃💞 @eh2sas 💞🍃
* #اشک_خدا* #فوق_العاده_زیباست
زن #نابینا کنار تخت پسرش در بیمارستان نشسته بود و می گریست. فرشته ایی فرود آمد و رو به زن گفت: ای زن من از جانب خدا آمده ام
#رحمت خدا برآن است که تنها یکی از #آرزوهای تو را برآورده سازد, بگو از خدا چه می خواهی؟
زن رو به فرشته کرد و گفت: از خدا می خوام پسرم رو #شفا بده.
فرشته گفت: پشیمان نمی شوی؟
زن پاسخ داد: نه!
فرشته گفت: پسرت اینک شفا یافت ولی تو می توانستی بینایی چشمان خود را از خدا بخواهی!
زن لبخندی زد و گفت: تو درک نمی کنی!
سالها گذشت و پسر بزرگ شد. او آدم موفقی شده بود و مادر #موفقیت های فرزندش را با عشق #جشن می گرفت.
پسر ازدواج کرد و همسرش را بسیار دوست داشت. روزی رو به مادرش کرد و گفت: مادر نمی دونم چطور بهت بگم ولی زنم نمی تونه با شما یه جا #زندگی کنه می خوام یه خونه برات بگیرم تا شما برید اونجا.
مادر رو به پسرش گفت: نه پسرم من می خوام برم خونه ی سالمندان زندگی کنم , آخه اونجا با هم سن و سالای خودم زندگی می کنم و راحت ترم.
و زن از خانه بیرون آمد , کناری نشست و مشغول #گریستن شد.
فرشته بار دیگر فرود آمد و گفت: ای زن دیدی پسرت با تو چه کرد؟ حال پشیمان شده ایی؟ می خواهی او را نفرین کنی؟
#مادر گفت: نه پشیمانم و نه نفرینش می کنم. آخه تو چی می دونی؟
فرشته گفت: ولی باز هم #رحمت_خداوند شامل حال تو شده است و می توانی #آرزویی بکنی.
حال بگو؟
می دانم که بینایی چشمانت را از
خدا می خواهی , درست است؟
زن با اطمینان پاسخ داد: نه!
فرشته با تعجب بسیار پرسید: پس چه؟
زن جواب داد: از خدا می خوام عروسم زن خوب و مادر مهربونی باشه و بتونه پسرم رو #خوشبخت کنه آخه من دیگه نیستم تا #مراقب پسرم باشم.
اشک از چشمان فرشته سرازیر شد و از اشک هایش دو قطره در چشمان زن ریخت و زن بینا شد.
هنگامی که زن اشک های فرشته را دید از او پرسید: تو گریه کردی؟ مگه فرشته ها هم گریه می کنن؟
فرشته گفت: بله , ولی تنها زمانی اشک می ریزیم که #خدا گریسته باشد!
زن پرسید: مگه خدا هم گریه می کنه؟!
فرشته پاسخ داد:
خدا اینک از #شوق آفرینش موجودی به نام "مادر آفریده شد گریست
❤️Love❤️
🍃💞 @eh2sas 💞🍃
#حسیݩجاݩ 🖤
این طرف گریان شدیم و آن طرف آباد شد
#اشک کالایى ست که در هر دو عالم میخرند
#گریه_ام_وقتی_نمیگیردخجالت_میکشم
این طرف گریان شدیم و آن طرف آباد شد
#اشک کالایى ست که در هر دو عالم میخرند
#گریه_ام_وقتی_نمیگیردخجالت_میکشم
Ashke Mahtab
Shakila
شکیلا🎤
#اشک_مهتاب🎼♥️
به من گفتی که دل دریا کن ، ای دوست !
همه دریا از آن ما کن ، ای دوست !
دلم دریا شد و دادم به دستت ،
مکش دریا به خون ، پروا کن ای دوست !
کنار چشمه ای بودیم در خواب ،
تو با جامی ربودی ماه از آب !
چو نوشیدیم از آن جام گوارا ،
#اشک_مهتاب🎼♥️
به من گفتی که دل دریا کن ، ای دوست !
همه دریا از آن ما کن ، ای دوست !
دلم دریا شد و دادم به دستت ،
مکش دریا به خون ، پروا کن ای دوست !
کنار چشمه ای بودیم در خواب ،
تو با جامی ربودی ماه از آب !
چو نوشیدیم از آن جام گوارا ،
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM