مدرسه‌ رهایی
2.33K subscribers
6.97K photos
2.16K videos
199 files
4.99K links
«مدرسه‌ رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالت‌خواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی‌ و عدالت‌ خواهی دانش‌آموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهایی‌بخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبش‌های اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
Download Telegram
معلمی در گوشه ای ازین سرزمین بدست نااهلی کشته شد،معلمانی در زندان و...
((خشونت و بیعدالتی در هرشکل ممنوع!!))
اینروزها در جامعه شاهد بروز نابهنجاریهای فراوانی هستیم که این رفتارهای غلط ازسوی هرشخص یامقامی که باشد مردودست.
تنهاراه پیشگیری ازهنجارهای بد ونادرست آموزش درست میباشد وبرای آموزش درست نیازمند محیطی آرام و بی دغدغه و کم حاشیه هستیم.بستری که درآن بتواند مربی فارغ از هرگونه هیاهویی درشناخت کامل شاگردان خویش ازهرنظر، بکوشدو بتواند با حوصله و هنرمندی در زدودن رفتارها و آموزه های غلط ونیزجایگزین هنجاری درست درفرد، بکوشد.
همگان میدانیم که آموزش امری زمانبر و مستمرست.هرگاه بخواهیم کاری را عجولانه به سرانجامی برسانیم و چندان به فکر نتایجش نیز نباشیم، چیزی چندان جز ازدست دادن سرمایه های انسانی ومادی و اتلاف گرانبهاترین کالایعنی، زمان، رابدست نمیاوریم.
درین مقوله سخن بسیارگفته شده و ناگفته ها نیز فراوان!!
ازین مقدمه گذرکنیم و نظری بیفکنیم به اوضاع واحوال اینروزهای جامعه ی فرهنگیان که اصلیترین پرچمداران نظام آموزشی و پرورش بشری درکنار خانواده و چه بسا مهمتر ازآن هستند.
با کوتاه نگاهی به سرگذشت چند دهه ی قبل آموزش و پرورش به این خواهیم رسید که در حق مهمترین،بزرگترین و مفیدترین مجموعه و وزارتخانه که همانا خانواده بزرگ آموزش و پرورش می باشد، نامهربانیهای بسیاری شده است. این بی مهریها هم شامل بی توجهی به وضعیت معیشتی و منزلتی معلمان می گردد و هم کاستیهای فراوانی درحق دانش آموزان این مرز و بوم.
معلم برای انجام درست رسالت خویش نیازمند آرامش می باشد، و آرامش نیز در سایه ی توجه ویژه و حداقل برابر باسایر کارکنان دولت بدست می آید. دانش آموزان نیز برای بهره وری و بهره گیری، نیازمند امکانات از نظر آموزشی، ورزشی،رفاهی و.... و همچنین کتابها و منابع همگون با سن و نیازمندیهای دوران خویش می باشد.
عدم توجه کافی و درست به مجموعه ی آموزش و پرورش، انباشت مطالبات و خواسته ها را بدنبال داشته و دارد. دراین بین گاها فرهنگیان ناچار شده اند پیگیری و رایزنیهای گوناگونی برای رفع کمبودها را در سطوح مختلف داشته باشند و هرگز به عنوان قشر فرهیخته جامعه به خود اجازه نداده و نمی دهند که از چارچوب قوانین کشور گذر کنند.
کنشگران صنفی در قالب اعتراضاتی کاملا صنفی و قانونی برای رساندن صدای حق طلبی و عدالت‌خواهی خویش به گوش مسوولین کوشیده اند.
آنها بدین امید کاستیها را گوشزد کرده و میکنند تا شاید تلنگری زده باشند بر گوش کاربدستان و فرادستان برای رسیدگی و توجه بیشتر به اوضاع بد و نگران کننده ی آموزش و پرورش.
اندک توجهاتی به این مطالبات معطوف گشته است ولی هرگز این اندک نگاهها پاسخگوی کمبودها و کم توجهیهای این مجموعه ی بزرگ و موثر در سرنوشت حال وآینده ی جامعه نمیباشد.
واما گلایه ونگرانی اصلی جامعه فرهنگیان بیشتراز برخوردهای قهری و نگاههای امنیتی براین خواسته ها وافراد پیگیر امورات صنفی میباشد.
رسول بداقی، علی اکبرباغانی، محمود بهشتی، اسماعیل عبدی، رضا مسلمی و اخیرا محسن عمرانی، طاهر قادرزاده عزیز قاسمزاده و... از جمله کنشگران صنفی فرهنگی هستند که بخاطرپیگیری امورات صنفی فرهنگیان و دانش آموزان مورد بیمهری و ظلم واقع شده اند.آنها یا هزینه‌های وحشتناک زندان،تبعید و اخراج و... را داده ومیدهند ویا درانتطار اجرای احکامی ناعادلانه اند که هریک به نوبه ی خود دردیست گران بر گرده ی کنشگران دلسوز جامعه در کنار همه ی دردهای پیدا و ناپیدای دیگر.
از شما مسوولین محترم دولتی،قضایی، امنیتی و دیگرنهادها پرسشی داریم و اگر همین پرسش را با درایت و حقانیت پاسخگو باشید ما جامعه ی فرهنگی قول میدهیم که با تمام این دردها و کمبودها بسازیم و دم برنیاریم؛ آیا برخوردها امنیتی و قهری با افراد فرهیخته و فرهنگی این جامعه که ناکارامدیها وکاستیها و بی مهریها را فریاد میزنند و چیزی نمیخواهند جز اجرای عدالت، راه صواب و درستیست که در پیش گرفته اید؟ اگر امروز ما که درد و غم کاستیها را با جان و دل حس کرده ایم، بازنگوییم و شمابه عنوان مسئول برای مرهم این زخمهای کهنه تلاشی نکنید، یقینا آیندگان از ماوشما خواهند پرسید که ما درین سرزمین چه نقشی را بازی کرده ایم جز ریا و فریب!! بیاییدو تادیر نشده به همفکری بنشینیم و راهی را در پیش بگیریم که اگر دیگران برایمان کف نزنند دست کم در پیشگاه وجدان خود و پروردگار خویش سرافکنده نباشیم.
#اسماعیل_عبدی ،#محمود_بهشتی، #محسن_عمرانی بوشهر ، #رضا_مسلمی همدان #طاهر_قادرزاده سقز #عزیز_قاسمزاده گیلان و دیگر کنشگران درگیر محاکم قضایی و زندان را ازین مخمسه وارهانید وآرامش رابه جامعه ی معلمین بویژه کنشگران صنفی فرهنگی کشور بازگردانید. "امنیت فرهنگی جایگزین فرهنگ امنیتی"

⭕️انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی
http://uupload.ir/files/uk8d_img_20170725_012310.jpg

🆔 @edalatxah
Forwarded from هیمه
💢آقایان! اموال ضبط شده ما را پس دهید.

: جعفر ابراهیمی/فعال صنفی

روز گذشته نیروهای اطلاعات سپاه با مراجعه به منزل برادر عزیز و هنرمند، آقای #عزیز_قاسم‌زاده وسایل شخصی وی را ضبط نموده و وی را جهت بازجویی برای روزهای آینده احضار نموده‌اند.
عزیز قاسم‌زاده یک هنرمند مردمی و متعهد است که نیاز به معرفی ندارد. آوای دلنشین عزیز مملو از عشق به دیگران و مرحم درد ستمدیدگان است.

این اولین بار نیست که منزل یک فعال صنفی مورد بازرسی قرار می گیرد پیش از این در اقدامی مشابه وسایل خصوصی از جمله لپ‌تاب و تلفن همراه و اوراق هویتی برخی فعالان مانند ، #حسین_سلامی، #اسکندر_لطفی ، #جعفر_ابراهیمی، #علیرضا_قربانی، #محمدصادق_وفایی، #محمدعلی_زحمتکش و … ضبط و این افراد به نهادهای امنیتی و قضایی احضار و مورد بازجویی و پرونده سازی قرار گرفتند که متاسفانه آقای #محمدعلی_زحمتکش در حال حاضر در زندان وکیل‌آباد شیراز محبوس است و سایر فعالان منتظر برگزاری دادگاه یا جلسه بازپرسی هستند و اموال هیچ‌یک تاکنون عودت داده نشده‌است.
بررسی مجموعه این اقدامات نشان می دهد که نهادهای امنیتی خود به وضوح می دانند هیچ نقطه مبهمی در پرونده فعالان صنفی وجود ندارد با وجود این با ضبط اموال و پرونده سازی می‌کوشند فعالان صنفی را منفعل ، منزوی و مرعوب کنند. غافل از اینکه حرکت جنبش معلمان مبتنی بر فرد نیست و دینامیسم جنبش، مطالبه‌گریِ جمعی حول مشکلات صنفی و آموزشی است و تا مطالبات پاسخ داده نشود این مطالبه‌گری ادامه خواهد یافت.
با مروری بر اعتراضات فرهنگیان در طی یک سال گذشته می توان به وضوح مشاهده نمود که فرهنگیان با سرکوب از طریق زندان، تبعید، اخراج و ضبط اموال از مطالبه‌گری مدنی دست نمی‌کشند و هر روز چهره‌های جدیدی به عنوان فعال صنفی و آموزشی در مدارس ظهور می کنند.
آقایان! اموال ضبط شده ما را پس دهید.

 منبع : سایت حقوق معلم و کارگر

http://bield.info/jebrahim/

از طریق لینک زیر عضو #کانال_هیمه شوید:

https://tttttt.me/kahimeh
🛑 آیا این رئیس جمهور محترم است؟

#عزیز_قاسم‌زاده

فردای افزایش ناگهانی و شبانه ی بنزین هزاران نفر از شهرهای مختلف ایران به صورت خودجوش و هماهنگ دست به اعتراض های گسترده زدند.این اعتراض ها از همان آغاز با شدیدترین برخوردها و خشونت ها مواجه شد و عزمی واحد از سوی مجموعه ی حاکمیت در جهت نادیده انگاشتن این اعتراضات شکل گرفت.با این حال چرا خطاب این نوشته تنها حسن روحانی است؟واقعیت این است که نهادهای ایدئولوژیک و بازوهای نظامی حکومت سالهاست که تلویحا و تصریحا بر مشروعیت آسمانی حکومت تاکید کرده اند و هر جا هم که از مردم سخن گفته اند مرادشان امت حاضر در صحنه برای بیعت دوباره بوده است.هواداران این نظریه هم با هر درصدی از جمعیت ۸۰ میلیونی ایران پس از سالها با همه ریزش ها و رویش های ناشی از علل مختلف تمام هم خود را برای دفاع از این منظومه ی فکری به شکل های مختلف به منصه ی ظهور رسانده اند.حسن روحانی هم از ابتدای انقلاب تا آغاز کاندیداتوری ریاست جمهوریش بارها در کارزارهای مختلف طرفداری خود را از این نوع حکومت داری به اثبات رسانده بود.پس از سرکوب خونین جنبش دانشجویی در ۲۳ تیر ۷۸ حسن روحانی در میان انصار حزب ا...و لباس شخصی ها و امت حزب ا...به عنوان سخنران برای ثبت در تاریخ با نادیده گرفتن همه ی جنایات صورت گرفته علیه دانشجویانی که شبانه در خوابگاه هایشان مورد ظلم و حمله و هجوم بی امان قرار گرفته بودند٬سخن گفت.واقعیت این است که حسن روحانی از همان ابتدای پیروزی انقلاب به اردوگاه امنیتی ترین لایه های حاکمیت متصل بود اما در سال ۹۲ بسیار فرصت طلبانه با از یاد بردن ۳۴ سال کارنامه ی اقتدار طلبی خود به ناگاه کاندید جریان اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری شد.شاید از آفات سیاست ورزی در ایران تعارض بنیادی شعار با تبار فرد باشد و این ضعف عمده در سایه سار حافظه ی تاریخی فراموشکار به راحتی می تواند فرصت طلبی را یک روزه در جایگاه ناجی ملک و ملت بنشاند.او در سال ۸۸ هم از جنبش سبز تبری جست اما به ناگاه در سال ۹۲ با فرصت طلبی تمام خود را طرفدار آزادی خواند و افکار عمومی بدون درنگی به پیشینه و عملکرد او صرفا در همراهی با مدعیات تازه ی او آرایشان را در سبد او ریختند.حسن روحانی از محصورین هم با فرصت طلبی تمام یاد کرد بی آنکه پس از پیروزی کمترین دغدغه ای در رفع آن نشان دهد.در سال ۹۶ حسن روحانی منشور حقوق شهروندی را برای پیروزی دوباره اش تدوین کرد.در کارزار انتخاباتی خود را حقوقدان خواند و سوگند خورد که وزیرش دست به فیلتر فضای مجازی نمی زند.اما چهار سال دوم هم اوضاع کشور بسیار وخیم تر از دوره نخست ریاست جمهوریش گذشت.پاره ای از نزدیکان و دولتمردانش به اتهام اختلاس محکوم شدند و روحانی چند روز قبل از اعتراضات اخیر در یزد برای دفاع از نزدیکانش خطاب به قوه قضائیه می گوید حالا که فسادهای چند صد میلیارد تومانی را افشا می کنی فسادهای چند صد میلیارد دلاری را هم افشا کن.برخی روزنامه نگاران طرفدار او در بوق و کرنا دمیدند و سخنان «رئیس جمهور محترم»را مورد بررسی و تحلیل و تجلیل قرار دادند.همین رئیس جمهور محترم چندی پس از بالا گرفتن اعتراضات کارگری و موج دستگیری ها در هفت تپه و اراک اعلام کرد اگر هم کسی اعتراضی دارد از طریق صندوق رای ابراز نظر کند.شاید آن روز کسی مراد روحانی را از این تاکید در نیافت.اما تنها ساعاتی پس از حضور در صدا و سیما و اعلام اینکه تا پایان سال افزایش قیمتی نخواهیم داشت٬بدون هیچ گونه توضیحی٬نیمه شب ۲۴ آبان قیمت بنزین را سه برابر کردند فردای این افزایش قیمت٬ معترضان زیادی از شهرها و استان های مختلف ایران به خیابانها آمدند اما این «رئیس جمهور محترم»دستور عریان سرکوب را صادر کرد در صحبت هایش چشمش را به خون های ریخته شده جوانانی که اغلبشان شاید در تجمع اعتراضی هم حضور نداشتند٬به راحتی آب خوردن بست و به مراتب از بخش های نظامی و امنیتی مواضع شدیدتری اتخاذ کرد.اینترنت را در سراسر ایران قطع کرد و از این طریق نان هزاران نفر را برید.بسیاری از دانشجویان دوره دکتری از آزمون های تافل جا ماندند و اینچنین مشت امنیتی و سرکوبگر روحانی وا شد.اما با وجود این عریانی شرم آور معدود کسانی در قالب روزنامه نگار و یا فعال اصلاح طلب علی رغم آبان خونین امسال٬ به توجیه عملکرد و دفاع از او مشغولند.روحانی نه تنها هیچ تفاوت ماهوی و روشی با جریان های رقیب خود این روزها نشان نداد٬بلکه مواضعی به مراتب خشونت بار تر در دعوت به سرکوب گرفت.اگر مهدی کروبی و میر حسین موسوی پس از خونین شدن خرداد ۸۸ راه حصر را بر معامله بر سر لاله های سرخ وطن بر زندگی آرام ترجیح دادند و قرار خود را در بی قراری ملت نجستند٬حسن روحانی تمام قد مقابل ملت معترضش ایستاد و بی تردید باید در ریختن خون بی گناهان در برابر تاریخ پاسخگو باشد.

ادامه ص2
👇👇👇

🔽🔽🔽