🔴در برابر آگاهی
بخشی از پروسه بازتولید نیروی کار مطیع و فرمانبردار نسبت به اصول، قوانین و نظم نمادین حاکم، از طریق نظام آموزشی صورت می‌گیرد. دم و دستگاه تعلیم و تربیت دولتی به عنوان یکی از ابزارهای ایدئولوژیک دولت قوانین نابرابر و به سود طبقه صاحب سرمایه را بدیهی، ناگزیر و منطقی جلوه می‌دهد. مدارس، از نیروی کار، انسان-ماشین‌های مطیعی می‌سازند تا در پس‌زمینه‌ی تصویر سیاهی که اکنون در برابر ماست، خاموش بمانند. اينجا درست همان جایی که عصیان می‌تواند آغاز شود؛ درست جایی که عصیان آغاز شد. جایی که بدیهیات این منطق نقض شد. معلمان در ۳۰ شهر سراسر کشور در اردیبهشت ماه به طور همزمان تجمعاتی را تشکیل دادند با پلاکاردی که روی آن نوشته بود: «دسترسی به آموزش کیفی، رایگان و عادلانه حق تمام کودکان است.» شعارها بر حق تحصیل رایگان و فرصت برابر برای دانش‌آموزان تاکید داشت و از آن مهم‌تر شعار «آموزش رهایی» بود. مخالفت با هر نوع تبعیض و بی‌عدالتی، مطالبه حقوق و دستمزد بالای خط فقر برای معلمان و بازنشستگان فرهنگی و رفع تبعیض طبقاتی، جنسیتی،قومیتی و مذهبی از جمله مطالباتی بود که کانون صنفی معلمان و شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان ایران بر آن تاکید داشتند. این تشکل معلمان چنان هماهنگی و نفوذی بین معلمان داشت که توانست ۳۰ تجمع در سراسر ایران را راهبری کرده و فرابخواند. این آگاهی و قدرت سازماندهی و مستقل بودن تشکل صنفی معلمان در نهایت از سوی دولت پاسخ گرفت: بازداشت و زندان معلمان برای به سکوت کشاندن این مطالبات مترقی.
همان روز بود که #محمد_حبیبی ،عضو کانون صنفی معلمان ایران بازداشت شد. کسی که تنها به خاطر بیان این مطالبات به ۱۰ سال و نیم حبس، ممنوع الخروجی، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال حرومیت از شرکت در احزاب، دسته‌ها و گروه‌های سیاسی و اجتماعی محکوم شده است.
#اسماعیل_عبدی، فعال صنفی معلمان نیز به دنبال تایید حکم پنج سال حبس خود در دادگاه تجدید نظر، روز آبان ۹۵، بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
#محمود_بهشتی_لنگرودی که از بنیانگذاران کانون صنفی معلمان است و مدتی نیز دبیرکل این تشکل بوده، از نیمه اول دهه هشتاد تا کنون بارها بدلیل فعالیت در تشکل صنفی معلمان و مشارکت در اعتراضات‌شان احضار و زندانی شده است. او در سال ۹۴ بازداشت شد و دادگاه تجدید نظر مجموع احکامش را تجمیع و تبدیل به ۵ سال حکم قابل اجرا کرد. او که در بهار ۹۵ درپی یک اعتصاب غذای طولانی از زندان آزاد شده بود در شهریور ۹۶ مجددا دستگیر و روانه زندان اوین شد.
#روح‌الله_مردانی، معلم زندانی نيز كه در بهمن ماه ۹۶ بازداشت شده بود به ۸ سال حبس محكوم شده است.
هرچه هست پرونده‌سازی و احکام سنگين برای معلمان نمی‌تواند راه آگاهی این قشر را مسدود کند؛ در نهایت باعث می‌شود تا جامعه شعارهای رهایی‌بخش را با فرکانس بیشتری بشنود.
منبع : مارش
🆔 @edalatxah
بخشی از پروسه بازتولید نیروی کار مطیع و فرمانبردار نسبت به اصول، قوانین و نظم نمادین حاکم، از طریق نظام آموزشی صورت می‌گیرد. دم و دستگاه تعلیم و تربیت دولتی به عنوان یکی از ابزارهای ایدئولوژیک دولت قوانین نابرابر و به سود طبقه صاحب سرمایه را بدیهی، ناگزیر و منطقی جلوه می‌دهد. مدارس، از نیروی کار، انسان-ماشین‌های مطیعی می‌سازند تا در پس‌زمینه‌ی تصویر سیاهی که اکنون در برابر ماست، خاموش بمانند. اينجا درست همان جایی که عصیان می‌تواند آغاز شود؛ درست جایی که عصیان آغاز شد. جایی که بدیهیات این منطق نقض شد. معلمان در ۳۰ شهر سراسر کشور در اردیبهشت ماه به طور همزمان تجمعاتی را تشکیل دادند با پلاکاردی که روی آن نوشته بود: «دسترسی به آموزش کیفی، رایگان و عادلانه حق تمام کودکان است.» شعارها بر حق تحصیل رایگان و فرصت برابر برای دانش‌آموزان تاکید داشت و از آن مهم‌تر شعار «آموزش رهایی» بود. مخالفت با هر نوع تبعیض و بی‌عدالتی، مطالبه حقوق و دستمزد بالای خط فقر برای معلمان و بازنشستگان فرهنگی و رفع تبعیض طبقاتی، جنسیتی،قومیتی و مذهبی از جمله مطالباتی بود که کانون صنفی معلمان و شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان ایران بر آن تاکید داشتند. این تشکل معلمان چنان هماهنگی و نفوذی بین معلمان داشت که توانست ۳۰ تجمع در سراسر ایران را راهبری کرده و فرابخواند. این آگاهی و قدرت سازماندهی و مستقل بودن تشکل صنفی معلمان در نهایت از سوی دولت پاسخ گرفت: بازداشت و زندان معلمان برای به سکوت کشاندن این مطالبات مترقی.
همان روز بود که #محمد_حبیبی ،عضو کانون صنفی معلمان ایران بازداشت شد. کسی که تنها به خاطر بیان این مطالبات به ۱۰ سال و نیم حبس، ممنوع الخروجی، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال حرومیت از شرکت در احزاب، دسته‌ها و گروه‌های سیاسی و اجتماعی محکوم شده است.
#اسماعیل_عبدی، فعال صنفی معلمان نیز به دنبال تایید حکم پنج سال حبس خود در دادگاه تجدید نظر، روز آبان ۹۵، بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
#محمود_بهشتی_لنگرودی که از بنیانگذاران کانون صنفی معلمان است و مدتی نیز دبیرکل این تشکل بوده، از نیمه اول دهه هشتاد تا کنون بارها بدلیل فعالیت در تشکل صنفی معلمان و مشارکت در اعتراضات‌شان احضار و زندانی شده است. او در سال ۹۴ بازداشت شد و دادگاه تجدید نظر مجموع احکامش را تجمیع و تبدیل به ۵ سال حکم قابل اجرا کرد. او که در بهار ۹۵ درپی یک اعتصاب غذای طولانی از زندان آزاد شده بود در شهریور ۹۶ مجددا دستگیر و روانه زندان اوین شد.
#روح‌الله_مردانی، معلم زندانی نيز كه در بهمن ماه ۹۶ بازداشت شده بود به ۸ سال حبس محكوم شده است.
هرچه هست پرونده‌سازی و احکام سنگين برای معلمان نمی‌تواند راه آگاهی این قشر را مسدود کند؛ در نهایت باعث می‌شود تا جامعه شعارهای رهایی‌بخش را با فرکانس بیشتری بشنود.
منبع : مارش
🆔 @edalatxah
💢 #محمود_بهشتی_لنگرودی (عضو کانون معلمان تهران و معلم زندانی در اوین) در نوشته ای تحت عنوان؛
#صدای_مردم_را_بشنوید_لطفا! نوشت:
...بی تردید مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با بگیر و ببند حل نخواهد شد ،چنانچه که مشکلات ارز و سکه نیز با دستگیری و محاکمه دلالان ارز و سکه کاهش نیافت و انتساب همه این مشکلات به امثال سلطان سکه و غیره در شرایط بحرانی فعلی حتی در حد مسکن هم کاربرد ندارد، مردم اعتمادشان خدشه دار شده است و در این آشفته بازار ارز و سکه و گرانی کالا هرکس تلاش دارد تا گلیم خود را از آب بیرون بکشد، همانگونه که بسیاری از مسئولان کشور نیز این گونه عمل کردند.
متن کامل این نامه را در instant view بخوانید 👇
yon.ir/mA2LD
http://telegram.me/mahmoodbeheshti1
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
#صدای_مردم_را_بشنوید_لطفا! نوشت:
...بی تردید مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با بگیر و ببند حل نخواهد شد ،چنانچه که مشکلات ارز و سکه نیز با دستگیری و محاکمه دلالان ارز و سکه کاهش نیافت و انتساب همه این مشکلات به امثال سلطان سکه و غیره در شرایط بحرانی فعلی حتی در حد مسکن هم کاربرد ندارد، مردم اعتمادشان خدشه دار شده است و در این آشفته بازار ارز و سکه و گرانی کالا هرکس تلاش دارد تا گلیم خود را از آب بیرون بکشد، همانگونه که بسیاری از مسئولان کشور نیز این گونه عمل کردند.
متن کامل این نامه را در instant view بخوانید 👇
yon.ir/mA2LD
http://telegram.me/mahmoodbeheshti1
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
Telegraph
محمود بهشتی لنگرودی:صدای مردم را بشنوید، لطفا!
به نام خداوند جان و خرد آن که می اندیشد به ناچار دم فرو می بندد اما آنگاه که زمانه، زخم خورده و معصوم به شهادتش طلبد به هزار زبان سخن خواهد گفت. «شاملو» روزی که آخرین پادشاه ایران در اوج قدرت و شوکت، جشن های ۲۵۰۰ ساله را میزبانی می نمود، هرگز گمان نمی‌کرد…