Forwarded from کانون حقوق بشر ایران
گزارشی از دوران زندان از زهره دادرس :
من #فاطمه_دادرس (زهره) ، ساکن رشت در ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ در کوچه محل خانهمان بازداشت شدم. پیش از دستگیری هیچ تماس یا احضاریهای نداشتم که در صورت عدم حضور، حکم جلب من صادر شود و در هنگام دستگیری نیز حکمی برای بازداشت و یا تفتیش خانه به من نشان داده نشد. پس از بازداشت، نیروهای امنیتی لباس شخصی، کلید خانه را بدون اجازه از کیفم برداشتند و من از شیشه پشت ماشین دیدم که ماموران مرد، بدون زدن زنگ در و با کلید من وارد خانهمان شدند که باعث ترسیدن مادر مسن و برادرزاده ششسالهام شد. مادر من فردی مذهبی و مقید به حجاب است و حضور ناگهانی چندین مرد در خانه فشار زیادی به وی وارد کرد. من که از داخل ماشین درخواست میکردم که همراه انان به داخل خانه بروم با شوکر تهدید شدم. بیش از ۷ روز در انفرادی اطلاعات بودم و فرصتی برای هواخوری نداشتم. تمام مراحل بازجویی با چشمبند، در حضور چندین بازجوی مرد، بدون حضور مامور زن، در بازه زمانی طولانی انجام میشد و تنها در هنگام حضور شبانه بازپرس پرونده در اداره اطلاعات، چشمبند از روی چشمانم برداشته شد. در بازجویی مورد تمسخر، تحقیر و توهین قرار گرفتم. بعدها فهمیدم که کمتر از یک روز بعد از بازداشت، اطلاعات گیلان با انتشار بیانیهای ما را با دولتهای خارجی و سرویسهای امنیتی مرتبط و به دریافت پول و موارد غیر واقعی دیگر چون ارتباط با اینترنشنال و... متهم کرده است، در حالیکه میزان غیر واقعی بودن این موارد حتی در روند تشکیل پرونده هم کاملا مشخص شد و هیچ عنوان مجرمانهای در ارتباط با این موارد در پرونده و احکام ما وجود ندارد. همچنین در این بیانه گفته شد که سرکردگان این تشکیلات در خارج از کشور آموزش دیدهاند، در حالیکه من به عنوان کسی که با اتهام تشکیل گروه مجرم شناخته شدهام، تا به امروز از کشور خارج نشدهام. در روزهای ابتدایی بازداشت، در ساعات یازده یا دوازده شب با دو مامور مرد، به بازداشتگاه پلیس امنیت منتقل شدم. در بازداشتگاه انفرادی بخش نسوان پلیس امنیت، به مانند انفرادی اطلاعات، مانتو و شال قبل از ورود به سلول از ما گرفته میشد؛ هنگام رفت وآمد به سرویس بهداشتی در صبح، مامور مردی که به داخل بند نسوان آمده بود به من خیره شد و اعتراض من نسبت به چرایی ورود بدون اطلاع مرد در بند نسوان، با رفتار غیرمحترمانه و توهین آمیز همراه بود. تا ۲۰ روز از ملاقات با پدر و مادر خود محروم بودهام و ممنوعیت تماس من تا روز آخر بازداشت در زندان لاکان باقی ماند. ۱۷ روز پس از پایان زمان قرار بازداشت و پنج روز بعد از ابلاغ قرار وثیقه به من ، در ۹ مهر آزاد شدم.
@iranhrs98
📩 @MaryamHashemai
📩 @hessam_92
https://iranhrs.org/
من #فاطمه_دادرس (زهره) ، ساکن رشت در ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ در کوچه محل خانهمان بازداشت شدم. پیش از دستگیری هیچ تماس یا احضاریهای نداشتم که در صورت عدم حضور، حکم جلب من صادر شود و در هنگام دستگیری نیز حکمی برای بازداشت و یا تفتیش خانه به من نشان داده نشد. پس از بازداشت، نیروهای امنیتی لباس شخصی، کلید خانه را بدون اجازه از کیفم برداشتند و من از شیشه پشت ماشین دیدم که ماموران مرد، بدون زدن زنگ در و با کلید من وارد خانهمان شدند که باعث ترسیدن مادر مسن و برادرزاده ششسالهام شد. مادر من فردی مذهبی و مقید به حجاب است و حضور ناگهانی چندین مرد در خانه فشار زیادی به وی وارد کرد. من که از داخل ماشین درخواست میکردم که همراه انان به داخل خانه بروم با شوکر تهدید شدم. بیش از ۷ روز در انفرادی اطلاعات بودم و فرصتی برای هواخوری نداشتم. تمام مراحل بازجویی با چشمبند، در حضور چندین بازجوی مرد، بدون حضور مامور زن، در بازه زمانی طولانی انجام میشد و تنها در هنگام حضور شبانه بازپرس پرونده در اداره اطلاعات، چشمبند از روی چشمانم برداشته شد. در بازجویی مورد تمسخر، تحقیر و توهین قرار گرفتم. بعدها فهمیدم که کمتر از یک روز بعد از بازداشت، اطلاعات گیلان با انتشار بیانیهای ما را با دولتهای خارجی و سرویسهای امنیتی مرتبط و به دریافت پول و موارد غیر واقعی دیگر چون ارتباط با اینترنشنال و... متهم کرده است، در حالیکه میزان غیر واقعی بودن این موارد حتی در روند تشکیل پرونده هم کاملا مشخص شد و هیچ عنوان مجرمانهای در ارتباط با این موارد در پرونده و احکام ما وجود ندارد. همچنین در این بیانه گفته شد که سرکردگان این تشکیلات در خارج از کشور آموزش دیدهاند، در حالیکه من به عنوان کسی که با اتهام تشکیل گروه مجرم شناخته شدهام، تا به امروز از کشور خارج نشدهام. در روزهای ابتدایی بازداشت، در ساعات یازده یا دوازده شب با دو مامور مرد، به بازداشتگاه پلیس امنیت منتقل شدم. در بازداشتگاه انفرادی بخش نسوان پلیس امنیت، به مانند انفرادی اطلاعات، مانتو و شال قبل از ورود به سلول از ما گرفته میشد؛ هنگام رفت وآمد به سرویس بهداشتی در صبح، مامور مردی که به داخل بند نسوان آمده بود به من خیره شد و اعتراض من نسبت به چرایی ورود بدون اطلاع مرد در بند نسوان، با رفتار غیرمحترمانه و توهین آمیز همراه بود. تا ۲۰ روز از ملاقات با پدر و مادر خود محروم بودهام و ممنوعیت تماس من تا روز آخر بازداشت در زندان لاکان باقی ماند. ۱۷ روز پس از پایان زمان قرار بازداشت و پنج روز بعد از ابلاغ قرار وثیقه به من ، در ۹ مهر آزاد شدم.
@iranhrs98
📩 @MaryamHashemai
📩 @hessam_92
https://iranhrs.org/