Forwarded from سرخط
مدرسه رهایی
Video
🔴 علی محمد پریسایی از شکنجههایی که دیده است میگوید
این فایل صوتی بخشی از صحبتهای علی محمد پریسایی، از بازداشتشدگان قیام در دهدشت کهگیلویه و بویراحمد است. او در قسمتی از این فایل میگوید:
«به طرزی در زندان شکنجهام کردند و تحت فشارم گذاشتند که تصورم از انسان از هم پاشید. چون قبل از این هنوز تصور نمیکردم انسانهایی وجود داشته باشند که با این طرز تحقیرآمیز فحش و شلاق و فشار، وضعیتی که برای من و باقی زندانیان بند ایجاد کردند را با این شدت برای همنوعان خودشان رقم بزنند.»
علی محمد پریسایی، متولد ۱۳۶۶ است از ۱۲ آذر در بازداشت است. بنگاه لجنپراکنی تسنیم او را به عنوان «(ع.پ) لیدر و از محرکین اصلی اغتشاشات» معرفی کرده که «عامل اصلی تخریب اموال عمومی، آتش زدن بانکها و میادین شهری بود که ضمن جذب و شبکهسازی در میان آشوبگران، اقداماتی نظیر حمله به مراکز دولتی، امنیتی و انتظامی را پیادهسازی میکرد». اتهاماتی که علی محمد همهی آنها را رد میکند.
علی محمد برای گذران معیشت خود «شوتی» بوده است. شوتیها، رانندههای خودروهایی هستند که لوازم خانگی، مواد غذایی و دیگر کالاهایی که معمولا قاچاق از بنادر وارد کشور شده را با خودروهای سواری به مرکز میرسانند. اگر در کردستان و بلوچستان، سیاستهای غارتگرانهی جمهوری اسلامی فرودستان به کولبری و سوختبری مجبور میکند، در شهرهای مختلف لُرنشین، این فقر تحمیلی جوانان را به شوتی شدن سوق میدهد. جوانانی بیکار و محروم از امکاناتی که برای لقمهای نان خطر مرگ را میپذیرند. هرچند شوتیها تنها جوانان نیستند و کودکانی که هنوز به سن گواهینامه نرسیدند و یا افراد مسنتر نیز به این کار روی آورده. شوتیها مجبورند با سرعت بالا رانندگی کنند تا از خطر پلیس و راهزنهایی که آنان هم در هماهنگی با پلیس قرار دارند، بگریزند و به همین دلیل بسیاری از آنان در تصادفات جادهای جان خود را از دست میدهند. اما مصادره ماشین و یا کالاهایی که متعلق به خودشان نیست و همچنین پیچ و خم جادهها تنها خطرات این شغل محسوب نمیشود؛ شلیک گلوله از سوی یگانهای جادهای نیروی انتظامی نیز یکی دیگر مواردی است که شوتیها را به کام مرگ میکشاند.
علی محمد پریسایی که از پیچ و خم جادهها جان سالم به در برد، حالا در پیچ و خم راهروهای زندان گیر کرده است و با شکنجه دست و پنجه نرم میکند.
#علی_محمد_پریسایی
#دهدشت
#کهگیلویه_بویراحمد
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
این فایل صوتی بخشی از صحبتهای علی محمد پریسایی، از بازداشتشدگان قیام در دهدشت کهگیلویه و بویراحمد است. او در قسمتی از این فایل میگوید:
«به طرزی در زندان شکنجهام کردند و تحت فشارم گذاشتند که تصورم از انسان از هم پاشید. چون قبل از این هنوز تصور نمیکردم انسانهایی وجود داشته باشند که با این طرز تحقیرآمیز فحش و شلاق و فشار، وضعیتی که برای من و باقی زندانیان بند ایجاد کردند را با این شدت برای همنوعان خودشان رقم بزنند.»
علی محمد پریسایی، متولد ۱۳۶۶ است از ۱۲ آذر در بازداشت است. بنگاه لجنپراکنی تسنیم او را به عنوان «(ع.پ) لیدر و از محرکین اصلی اغتشاشات» معرفی کرده که «عامل اصلی تخریب اموال عمومی، آتش زدن بانکها و میادین شهری بود که ضمن جذب و شبکهسازی در میان آشوبگران، اقداماتی نظیر حمله به مراکز دولتی، امنیتی و انتظامی را پیادهسازی میکرد». اتهاماتی که علی محمد همهی آنها را رد میکند.
علی محمد برای گذران معیشت خود «شوتی» بوده است. شوتیها، رانندههای خودروهایی هستند که لوازم خانگی، مواد غذایی و دیگر کالاهایی که معمولا قاچاق از بنادر وارد کشور شده را با خودروهای سواری به مرکز میرسانند. اگر در کردستان و بلوچستان، سیاستهای غارتگرانهی جمهوری اسلامی فرودستان به کولبری و سوختبری مجبور میکند، در شهرهای مختلف لُرنشین، این فقر تحمیلی جوانان را به شوتی شدن سوق میدهد. جوانانی بیکار و محروم از امکاناتی که برای لقمهای نان خطر مرگ را میپذیرند. هرچند شوتیها تنها جوانان نیستند و کودکانی که هنوز به سن گواهینامه نرسیدند و یا افراد مسنتر نیز به این کار روی آورده. شوتیها مجبورند با سرعت بالا رانندگی کنند تا از خطر پلیس و راهزنهایی که آنان هم در هماهنگی با پلیس قرار دارند، بگریزند و به همین دلیل بسیاری از آنان در تصادفات جادهای جان خود را از دست میدهند. اما مصادره ماشین و یا کالاهایی که متعلق به خودشان نیست و همچنین پیچ و خم جادهها تنها خطرات این شغل محسوب نمیشود؛ شلیک گلوله از سوی یگانهای جادهای نیروی انتظامی نیز یکی دیگر مواردی است که شوتیها را به کام مرگ میکشاند.
علی محمد پریسایی که از پیچ و خم جادهها جان سالم به در برد، حالا در پیچ و خم راهروهای زندان گیر کرده است و با شکنجه دست و پنجه نرم میکند.
#علی_محمد_پریسایی
#دهدشت
#کهگیلویه_بویراحمد
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
Forwarded from سرخط
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 ویدیویی از حضور دخترکان یاسین جمالزاده، شهید قیام ژینا در کنار مزار او
در این ویدیو آریانا و کیانا، دختران دوقلوی یاسین جمالزاده که ۳۰ شهریور بر اثر اصایت گلوله وحوش جمهوری اسلامی در رضوانشهر به شهادت رسید، مشغول شستن مزار پدرشان هستند.
بر اساسگزارشهای منتشر شده، او ۲۸ ساله و کارگر گچکار بوده است، گلوله در لحظهای که مشغول فیلمبرداری بوده به او اثبات کرده است و ماموران امنیتی مانع از برگزاری مراسم ترحیم برای او شدند.
#یاسین_جمالزاده
#رضوانشهر
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
@sarkhatism
در این ویدیو آریانا و کیانا، دختران دوقلوی یاسین جمالزاده که ۳۰ شهریور بر اثر اصایت گلوله وحوش جمهوری اسلامی در رضوانشهر به شهادت رسید، مشغول شستن مزار پدرشان هستند.
بر اساسگزارشهای منتشر شده، او ۲۸ ساله و کارگر گچکار بوده است، گلوله در لحظهای که مشغول فیلمبرداری بوده به او اثبات کرده است و ماموران امنیتی مانع از برگزاری مراسم ترحیم برای او شدند.
#یاسین_جمالزاده
#رضوانشهر
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
@sarkhatism
Forwarded from سرخط
🛑ماجراهای یک منشور
▪️مواجهه انتقادی با منشور مطالبات حداقلی
✍️گروه نویسندگان سرخط
🔹🔹با وضعیت ناسالمی در سطح کنشگران سیاسی ایران روبرو هستیم، در حالی که گروههای مختلف مردم ستمدیده در خیابانها جز خودشان یاوری ندارند و به سازماندهی خود در هر سطحی که بتوانند برخاستهاند، کنشگران سیاسی بازمانده از پیشروی مردم، منزوی از کمک به سازماندهی بیشتر و پیروزی، به وزنکشی و مجادله رسانهای مشغولند.
در این میان استبدادطلبان که قدرت رسانهای بالاتری دارند، حتی لیست شدن مطالباتی ساده و حداقلی از جانب جمعی از کنشگران داخل ایران را هم برنمیتابند و به طرق مختلف تخطئه میکنند. این دستاویز قراردادن قدرت رسانهای برای خفه کردن هر صدای دیگر، که مدتهاست شبکه حول «پهلوی» و بطور ویژه «ابتذالشریون» مشغول آنند، دوام نخواهد یافت و بالاخره گروههای مختلف تحت ستم، صدای مطالبات خود را در متن کنش و مبارزه میدانی بلند میکنند. به همین دلیل است که این منشور مطالبات وقتی در محتوا اشاره به برخی مطالبات گروههای تحت ستم میکند با وجود تخطیههای استبدادطلبان با اقبال نسبی مواجه میشود.
اما قاعدتا نه دستندرکاران این منشور و نه همه طیفهایی که با وجود اشاره به نقصها با عمده مطالبات منشور موافقند، همچون استبدادطلبان به دنبال تکصدایی نیستند و نقد رادیکال را فدای مصلحتاندیشی نمیکنند؛ چرا که خوب میدانند نقد رادیکال راه را برای تصحیح و پیشروی بیشتر میگشاید.
به همین دلیل همزمان با اقبال نسبی از این منشور، نقدهایی جدی وجود دارد که بعضاً در محافل یا صفحات مختلف مورد توجه قرار گرفته است. ما در اینجا به گردآوری و تشریح این نقدها میپردازیم:
متن کامل را اینجا بخوانید:
https://bit.ly/3YPQFwW
#زن_زندگی_آزادی
#نان_کار_آزادی
#قیام_ژینا
#مهسا_امینی
#ژن_ژیان_آزادی
#نه_به_مصادره_انقلاب_مردم
#خیابان_پیروز_است
@sarkhatism
▪️مواجهه انتقادی با منشور مطالبات حداقلی
✍️گروه نویسندگان سرخط
🔹🔹با وضعیت ناسالمی در سطح کنشگران سیاسی ایران روبرو هستیم، در حالی که گروههای مختلف مردم ستمدیده در خیابانها جز خودشان یاوری ندارند و به سازماندهی خود در هر سطحی که بتوانند برخاستهاند، کنشگران سیاسی بازمانده از پیشروی مردم، منزوی از کمک به سازماندهی بیشتر و پیروزی، به وزنکشی و مجادله رسانهای مشغولند.
در این میان استبدادطلبان که قدرت رسانهای بالاتری دارند، حتی لیست شدن مطالباتی ساده و حداقلی از جانب جمعی از کنشگران داخل ایران را هم برنمیتابند و به طرق مختلف تخطئه میکنند. این دستاویز قراردادن قدرت رسانهای برای خفه کردن هر صدای دیگر، که مدتهاست شبکه حول «پهلوی» و بطور ویژه «ابتذالشریون» مشغول آنند، دوام نخواهد یافت و بالاخره گروههای مختلف تحت ستم، صدای مطالبات خود را در متن کنش و مبارزه میدانی بلند میکنند. به همین دلیل است که این منشور مطالبات وقتی در محتوا اشاره به برخی مطالبات گروههای تحت ستم میکند با وجود تخطیههای استبدادطلبان با اقبال نسبی مواجه میشود.
اما قاعدتا نه دستندرکاران این منشور و نه همه طیفهایی که با وجود اشاره به نقصها با عمده مطالبات منشور موافقند، همچون استبدادطلبان به دنبال تکصدایی نیستند و نقد رادیکال را فدای مصلحتاندیشی نمیکنند؛ چرا که خوب میدانند نقد رادیکال راه را برای تصحیح و پیشروی بیشتر میگشاید.
به همین دلیل همزمان با اقبال نسبی از این منشور، نقدهایی جدی وجود دارد که بعضاً در محافل یا صفحات مختلف مورد توجه قرار گرفته است. ما در اینجا به گردآوری و تشریح این نقدها میپردازیم:
متن کامل را اینجا بخوانید:
https://bit.ly/3YPQFwW
#زن_زندگی_آزادی
#نان_کار_آزادی
#قیام_ژینا
#مهسا_امینی
#ژن_ژیان_آزادی
#نه_به_مصادره_انقلاب_مردم
#خیابان_پیروز_است
@sarkhatism
Telegraph
🛑ماجراهای یک منشور؛ مواجهه انتقادی با منشور مطالبات حداقلی
🔹🔹با وضعیت ناسالمی در سطح کنشگران سیاسی ایران روبرو هستیم، در حالی که گروههای مختلف مردم ستمدیده در خیابانها جز خودشان یاوری ندارند و به سازماندهی خود در هر سطحی که بتوانند برخاستهاند، کنشگران سیاسی بازمانده از پیشروی مردم، منزوی از کمک به سازماندهی بیشتر…
Forwarded from سرخط
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 تصویری از دختران ایستادهمان در مقابل جمهوری کودککش اسلامی که در اثر مسمومیت بر زمین افتادهاند، مدرسه دخترانه «سید جمالالدین اسدآبادی»، تهران، امروز شنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۱
#تهران
#ترور_شیمیایی_دختران
#مسمومیت_زنجیرهای_دختران
#طالبانیسم
#زن_زندگی_آزادی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#ژینا_امینی
#مهسا_امینی
@sarkhatism
#تهران
#ترور_شیمیایی_دختران
#مسمومیت_زنجیرهای_دختران
#طالبانیسم
#زن_زندگی_آزادی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#ژینا_امینی
#مهسا_امینی
@sarkhatism
Forwarded from سرخط
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 تجمع خانوادهها و مردم مقابل مقابل اداره آموزش و پرورش کرمانشاه و فریادهای «بیشرف» خطاب مسئولین جمهوری جنایت
۱۳ اسفند
#کرمانشاه
#ترور_شیمیایی_دختران
#مسمومیت_زنجیرهای_دختران
#طالبانیسم
#زن_زندگی_آزادی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#ژینا_امینی
#مهسا_امینی
@sarkhatism
۱۳ اسفند
#کرمانشاه
#ترور_شیمیایی_دختران
#مسمومیت_زنجیرهای_دختران
#طالبانیسم
#زن_زندگی_آزادی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#ژینا_امینی
#مهسا_امینی
@sarkhatism
Forwarded from سرخط
مدرسه رهایی
Photo
🔴 قتل یک مبارز کمونیست در سکوت خبری
رفیق ما، یار ناشناس و مبارز ما در گچساران را کشتهاند. او که بر دیوارهای گچساران نقش سوسیالیسم و آزادی را مینوشت به قتل رساندهاند. همان که شعارنویسیهایش را اینستاگرام نیز حذف کرد و خوشنشینهای توئیتر، این موج موج فاشیستهای فرنگنشین او را بیآنکه بشناسند به فحش کشیدند که کلمهی ممنوع «سوسیالیسم»، کلمهی «آزادی» سانسورشده در دو رژیم شاه و شیخ را بر زبان رانده بود.
طبق اطلاعاتی که از یاران #همراه_سرخط برای ما ارسال شده و به تایید منابع محلی نیز رسیده است، پیکر بیجان صادق فولادیوندا، کارگر و مبارز اهل گچساران که در روز ۱۴ بهمن توسط نیروهای امنیتی ربوده شده بود، پس از ۱۸ روز بیخبری در روز دوم اسفند در یکی از کانالهای شهر یافت شده است. پزشکی قانونی زمان فوت او را ۲۴ ساعت پیش از پیدا شدنش کرده است. این منبع همچنین برایمان نوشته «این اولین بار نیست که در شهر کوچکی مثل گچساران همچین اتفاقی میافتد. مدتی قبل زن و مرد دیگری نیز توسط حکومت کشته شدند. حکومت در سکوت خبری بر این جنایتهای هولناک سرپوش نهاده».
طبق روایاتی که از منابع لری منتشر شده، گفته میشود صادق برای ۱۴ بهمن فراخوان اعتراض داده بود. همچنین گفته میشود خانوادهی وی به شدت برای رسانهای نکردن موضوع تهدید شدهاند.
عکس آخر بساط کفاشی صادق، کارگر مبارز و انقلابی بود؛ «کفاش گلهای رنج».
#صادق_فولادی_وندا
#گچساران
#کهگیلویه_بویراحمد
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
رفیق ما، یار ناشناس و مبارز ما در گچساران را کشتهاند. او که بر دیوارهای گچساران نقش سوسیالیسم و آزادی را مینوشت به قتل رساندهاند. همان که شعارنویسیهایش را اینستاگرام نیز حذف کرد و خوشنشینهای توئیتر، این موج موج فاشیستهای فرنگنشین او را بیآنکه بشناسند به فحش کشیدند که کلمهی ممنوع «سوسیالیسم»، کلمهی «آزادی» سانسورشده در دو رژیم شاه و شیخ را بر زبان رانده بود.
طبق اطلاعاتی که از یاران #همراه_سرخط برای ما ارسال شده و به تایید منابع محلی نیز رسیده است، پیکر بیجان صادق فولادیوندا، کارگر و مبارز اهل گچساران که در روز ۱۴ بهمن توسط نیروهای امنیتی ربوده شده بود، پس از ۱۸ روز بیخبری در روز دوم اسفند در یکی از کانالهای شهر یافت شده است. پزشکی قانونی زمان فوت او را ۲۴ ساعت پیش از پیدا شدنش کرده است. این منبع همچنین برایمان نوشته «این اولین بار نیست که در شهر کوچکی مثل گچساران همچین اتفاقی میافتد. مدتی قبل زن و مرد دیگری نیز توسط حکومت کشته شدند. حکومت در سکوت خبری بر این جنایتهای هولناک سرپوش نهاده».
طبق روایاتی که از منابع لری منتشر شده، گفته میشود صادق برای ۱۴ بهمن فراخوان اعتراض داده بود. همچنین گفته میشود خانوادهی وی به شدت برای رسانهای نکردن موضوع تهدید شدهاند.
عکس آخر بساط کفاشی صادق، کارگر مبارز و انقلابی بود؛ «کفاش گلهای رنج».
#صادق_فولادی_وندا
#گچساران
#کهگیلویه_بویراحمد
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
🟥در مسیر روشن معلمانِ خود در مکتبخانههای خیابان ایستادهایم
در پس این تاریکی نور امید میدرخشد و ما نه تنها آن را دیدهایم که به واسطهی #قیام_ژینا و در پی تاریخ جمعی مبارزتمان، آن را چشیدهایم. در این میان اما حاکمان تاریکی در تلاشند تا بر سیاهی و تباهی بیافزایند بلکه درخشش این امیدِ جمعی را کمسو کنند.
هنوز نمیدانیم برای آنچه اتفاق میافتد از کدام واژگان استفاده کنیم! «تهاجم_شیمیایی»؟ «مسمومیت_سریالی»؟ «انتقام_شیمیایی»؟ نمیدانیم. آنچه رخ میدهد غیرقابل باور است اما در دل این فاجعه حداقل دو نکته مشخص است:
اول: هدفش زنان است!
دوم: ابعاد فاجعه آنقدر بزرگ است که امکان ندارد دور از چشم سردمداران این سیستم و بدون برنامهریزی و امکانات در حال وقوع باشد!
هدف قرارگرفتن دختران دانشآموز این سرزمین در حالی رخ میدهد که طی روزهای گذشته پای این «عقدهگشایی سمی» به تعدادی از خوابگاههای دخترانه دانشجویی نیز باز شده است.
بدون شک تلاش برای این حذف جنسیتی در تداوم سیاستهای کلی حاکمیت در راستای خانهنشین کردن زنان و حذف آنان از خیابان و دانشگاه و بازار کار و مداخلات سیاسی است.
در این میان نه تنها نقش معلمان به عنوان حلقه اتصال دانشآموزان به جامعه اهمیت دارد بلکه خاصه در مورد نقش آنان به عنوان یکی از معدود گروهایی که به صورت جمعی، تشکیلاتی و دموکراتیک، سپر بلای این جامعه در برابر سیاستگذاری و انتقامجویی حاکمیت شده است اهمیتی غیرقابل انکار و اساسی دارد. به این اعتبار حمایت معلمان و فراخوان تجمع اعتراضی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان نه فقط به معنای حمایت از تمامیت حق آموزش و صیانت از مدرسه و دانشگاه است که به معنای دفاع از نفسِ زندگی، آزادی، رفاه و آبادی در آیندهی رو به پیش ماست.
از سوی دیگر اعتراضات صنفی/معیشتی معلمان برای ما نه مطالباتی معطوف و محدود به صنف خویش که اعتراضی فراگیر در راستای درد و رنجی عمومی است که آن را نمایندگی میکنند و عرصه را برای اعتراضات جمعیتر میگشاید.
شوراهای صنفی دانشجویان از دیرباز و همواره در کنار همسرنوشتان خود در تشکلهای صنفی معلمان ایستاده است و بدین وسیله کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور ضمن اعلام حمایت از فراخوان ۱۶ اسفند شورای هماهنگی معلمان، اعلام میدارد در مسیر روشن معلمانِ خود در مکتبخانههای خیابان ایستادهایم.
#همراه_با_معلمان
#دانشآموزان_تنها_نیستند
@senfi_uni_iran
#ترور_شیمیایی_دانشآموزان
#سرکوب_سیستماتیک_دانشآموزان_و_معلمان
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
در پس این تاریکی نور امید میدرخشد و ما نه تنها آن را دیدهایم که به واسطهی #قیام_ژینا و در پی تاریخ جمعی مبارزتمان، آن را چشیدهایم. در این میان اما حاکمان تاریکی در تلاشند تا بر سیاهی و تباهی بیافزایند بلکه درخشش این امیدِ جمعی را کمسو کنند.
هنوز نمیدانیم برای آنچه اتفاق میافتد از کدام واژگان استفاده کنیم! «تهاجم_شیمیایی»؟ «مسمومیت_سریالی»؟ «انتقام_شیمیایی»؟ نمیدانیم. آنچه رخ میدهد غیرقابل باور است اما در دل این فاجعه حداقل دو نکته مشخص است:
اول: هدفش زنان است!
دوم: ابعاد فاجعه آنقدر بزرگ است که امکان ندارد دور از چشم سردمداران این سیستم و بدون برنامهریزی و امکانات در حال وقوع باشد!
هدف قرارگرفتن دختران دانشآموز این سرزمین در حالی رخ میدهد که طی روزهای گذشته پای این «عقدهگشایی سمی» به تعدادی از خوابگاههای دخترانه دانشجویی نیز باز شده است.
بدون شک تلاش برای این حذف جنسیتی در تداوم سیاستهای کلی حاکمیت در راستای خانهنشین کردن زنان و حذف آنان از خیابان و دانشگاه و بازار کار و مداخلات سیاسی است.
در این میان نه تنها نقش معلمان به عنوان حلقه اتصال دانشآموزان به جامعه اهمیت دارد بلکه خاصه در مورد نقش آنان به عنوان یکی از معدود گروهایی که به صورت جمعی، تشکیلاتی و دموکراتیک، سپر بلای این جامعه در برابر سیاستگذاری و انتقامجویی حاکمیت شده است اهمیتی غیرقابل انکار و اساسی دارد. به این اعتبار حمایت معلمان و فراخوان تجمع اعتراضی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان نه فقط به معنای حمایت از تمامیت حق آموزش و صیانت از مدرسه و دانشگاه است که به معنای دفاع از نفسِ زندگی، آزادی، رفاه و آبادی در آیندهی رو به پیش ماست.
از سوی دیگر اعتراضات صنفی/معیشتی معلمان برای ما نه مطالباتی معطوف و محدود به صنف خویش که اعتراضی فراگیر در راستای درد و رنجی عمومی است که آن را نمایندگی میکنند و عرصه را برای اعتراضات جمعیتر میگشاید.
شوراهای صنفی دانشجویان از دیرباز و همواره در کنار همسرنوشتان خود در تشکلهای صنفی معلمان ایستاده است و بدین وسیله کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور ضمن اعلام حمایت از فراخوان ۱۶ اسفند شورای هماهنگی معلمان، اعلام میدارد در مسیر روشن معلمانِ خود در مکتبخانههای خیابان ایستادهایم.
#همراه_با_معلمان
#دانشآموزان_تنها_نیستند
@senfi_uni_iran
#ترور_شیمیایی_دانشآموزان
#سرکوب_سیستماتیک_دانشآموزان_و_معلمان
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
Forwarded from سرخط
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 فریادهای #زن_زندگی_آزادی بار دیگر در خیابانهای تهران طنینانداز است
تجمع هشت مارس (۱۷ اسفند) در نارمک تهران
#تهران
#هشت_مارس
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
تجمع هشت مارس (۱۷ اسفند) در نارمک تهران
#تهران
#هشت_مارس
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
Forwarded from سرخط
🔴 به دنبال فراخوان «فعالان زنان گیلان» جمعی از زنان و مردان برابری خواه در رشت، با شعارهایی نظیر «زن، زندگی، آزادی» و «نان، کار، آزادی، پوشش اختیاری» به خیابان آمدهاند.
رشت، ۱۷ اسفند ۱۴۰۱
#رشت
#گیلان
#هشت_مارس
#روز_زن
#زن_زندگی_آزادی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
@sarkhatism
رشت، ۱۷ اسفند ۱۴۰۱
#رشت
#گیلان
#هشت_مارس
#روز_زن
#زن_زندگی_آزادی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
@sarkhatism
🔴 ارسال شده توسط جمعی از فعالان مدنی داخل کشور:
با #برای_دیگه_نترسیدن از رزم خود برای تن ندادن به اجبار و سرکوب مینویسیم.
توفان توییتری امشب ۲۵ فروردین
ساعت ده شب به وقت ایران
#زن_زندگی_آزادی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
با #برای_دیگه_نترسیدن از رزم خود برای تن ندادن به اجبار و سرکوب مینویسیم.
توفان توییتری امشب ۲۵ فروردین
ساعت ده شب به وقت ایران
#زن_زندگی_آزادی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
Forwarded from سرخط
🔴 تجمع گسترده خانوادهها و جمعی از مردم شاهینشهر اصفهان در اعتراض به حملات شیمایی به مدارس مقابل ساختمان آموزش و پرورش
شنبه ۲۶ فروردین
هفتهی گذشته چند مدرسه در این شهر مورد حمله قرار گرفته بود.
برخی از شعارهای امروز:
حکومت بچه کش، نمیخوایم، نمیخوایم
هیز تویی هرزه تویی، زن آزاده منم
دروغگو، دروغگو
بیشرف، بیشرف
#شاهین_شهر
#اصفهان
#ترور_شیمیایی_دختران
#مسمومیت_دانشآموزان
#ژینا_امینی
#مهسا_امینی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
@sarkhatism
شنبه ۲۶ فروردین
هفتهی گذشته چند مدرسه در این شهر مورد حمله قرار گرفته بود.
برخی از شعارهای امروز:
حکومت بچه کش، نمیخوایم، نمیخوایم
هیز تویی هرزه تویی، زن آزاده منم
دروغگو، دروغگو
بیشرف، بیشرف
#شاهین_شهر
#اصفهان
#ترور_شیمیایی_دختران
#مسمومیت_دانشآموزان
#ژینا_امینی
#مهسا_امینی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
@sarkhatism
Forwarded from سرخط
مدرسه رهایی
Video
🔴 چرا انقلاب فرهنگی ۱۳۵۹ را نباید از یاد برد؟
☑️ «دانشجویان» در کنار «زنان» و «کارگران» و «خلقهای تحت ستم»، چهارمین سوژهای بودند که جمهوری اسلامی از سر راه برداشتن ایشان را جزء ناگزیر فرآیند استقرار خویش میدید. اجزای این استقرار بنا به تناسب سوژههای نامبرده چنین بودند:
دانشگاه (برای بازآرایی سیستم دانش و ایدئولوژی)
کارخانه (برای بازآرایی سیستم تولید)
خانواده (برای بازآرایی سیستم بازتولید)
ناسیونالیسم (برای بازآرایی سیستم دولت)
☑️ «دانشگاه» البته که پایگاهی سیاسی برای نیروهای اپوزیسیون حاکمیت بود و بدنهی قابل توجه نیروهای چپ (به ویژه «فدائیان خلق» و «پیکار») موی دماغی برای حاکمیت بود. در شرایط هرچه بستهتر شدن شرایط سیاسی جامعه به میانجی سرکوب «شوراهای خلقی»، «شوراهای کارخانهها»، «ایجاد دشواریهای متعدد برای زنان بیحجاب»، دانشگاه بدل به «آخرین سنگر آزادی» شده بود.
☑️ امروز به واسطهی قیام ژینا و نقشآفرینی فعالانهی زنان در آن، «دانشگاه» بار دیگر به عرصهای برای نبرد تبدیل شده است.
روشن است که در هنگامهی اوجگیری مبارزات سیاسی و به تناسب آن اوجگیری سرکوب، دانشگاه نقشی مهم در حفظ تداوم قیام خواهد داشت.
تجربهی سرکوب در جریان «انقلاب فرهنگی» از این حیث اهمیت دارد که در زمانهای رژیم موفق به سرکوب این آخرین سنگر آزادی شد که دانشجویان بسیار بیش از امروز مُتشکل و سازمانمند بودند.
امروز اگر بار دیگر نیروهای سرکوبگر با ادوات سرکوب به درون دانشگاه بریزند، تکلیف چه خواهد بود؟
☑️ امروز لازم است تا رفقای دانشجو فعالیت تشکیلاتی مخفی را در دستور کار قرار دهند. اتفاقی که البته به ذهن خود آنها هم رسیده و دست اندر کار آن شدند. مسأله این است که تجربهی «سرکوب انقلاب فرهنگی» میتواند به ما سرخط دهد که چطور سرکوبگری احتمالی متوجهی دانشگاه را در شرایط غیرسازمانمند میشود خنثی کنیم.
پ.ن: ویدیو از «گفتگوهای زندان» به مناسبت ۱ اردیبهشت، سالروز انقلاب خونین ضد فرهنگی
#انقلاب_فرهنگی
#دانشگاه_زنده_است
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
☑️ «دانشجویان» در کنار «زنان» و «کارگران» و «خلقهای تحت ستم»، چهارمین سوژهای بودند که جمهوری اسلامی از سر راه برداشتن ایشان را جزء ناگزیر فرآیند استقرار خویش میدید. اجزای این استقرار بنا به تناسب سوژههای نامبرده چنین بودند:
دانشگاه (برای بازآرایی سیستم دانش و ایدئولوژی)
کارخانه (برای بازآرایی سیستم تولید)
خانواده (برای بازآرایی سیستم بازتولید)
ناسیونالیسم (برای بازآرایی سیستم دولت)
☑️ «دانشگاه» البته که پایگاهی سیاسی برای نیروهای اپوزیسیون حاکمیت بود و بدنهی قابل توجه نیروهای چپ (به ویژه «فدائیان خلق» و «پیکار») موی دماغی برای حاکمیت بود. در شرایط هرچه بستهتر شدن شرایط سیاسی جامعه به میانجی سرکوب «شوراهای خلقی»، «شوراهای کارخانهها»، «ایجاد دشواریهای متعدد برای زنان بیحجاب»، دانشگاه بدل به «آخرین سنگر آزادی» شده بود.
☑️ امروز به واسطهی قیام ژینا و نقشآفرینی فعالانهی زنان در آن، «دانشگاه» بار دیگر به عرصهای برای نبرد تبدیل شده است.
روشن است که در هنگامهی اوجگیری مبارزات سیاسی و به تناسب آن اوجگیری سرکوب، دانشگاه نقشی مهم در حفظ تداوم قیام خواهد داشت.
تجربهی سرکوب در جریان «انقلاب فرهنگی» از این حیث اهمیت دارد که در زمانهای رژیم موفق به سرکوب این آخرین سنگر آزادی شد که دانشجویان بسیار بیش از امروز مُتشکل و سازمانمند بودند.
امروز اگر بار دیگر نیروهای سرکوبگر با ادوات سرکوب به درون دانشگاه بریزند، تکلیف چه خواهد بود؟
☑️ امروز لازم است تا رفقای دانشجو فعالیت تشکیلاتی مخفی را در دستور کار قرار دهند. اتفاقی که البته به ذهن خود آنها هم رسیده و دست اندر کار آن شدند. مسأله این است که تجربهی «سرکوب انقلاب فرهنگی» میتواند به ما سرخط دهد که چطور سرکوبگری احتمالی متوجهی دانشگاه را در شرایط غیرسازمانمند میشود خنثی کنیم.
پ.ن: ویدیو از «گفتگوهای زندان» به مناسبت ۱ اردیبهشت، سالروز انقلاب خونین ضد فرهنگی
#انقلاب_فرهنگی
#دانشگاه_زنده_است
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
🔴 مردم نگهبان بچههایشان هستند
این تصویری از یک مدرسه دخترانه در زنجان است. خانوادههایی که پشت در مدارس نگهبانی میدهند تا کار دخترانشان به بیمارستان نکشد.
پس از ماهها ترور شیمیایی دانشآموزان دختر، انکار وزرای آموزش و پرورش و بهداشت و «بدحالی و شیطنت» نامیدن ترورها و بازداشت دانشآموزان به جای عاملین و مسببین آن، حالا خود خانوادهها پشت در مدارس نگهبانی میدهند.
بسیاری از مدارس غیرانتفاعی که بر سرمایه خانوادههای طبقات مرفه میچرخند، بادیگارد استخدام کردهاند و مدارس دولتی که عمدهترین هدف ترورها بودهاند هم مثل همهی حوزهها که دولت از آن شانه خالی کرده، خود خانوادهها تأمین امنیت را برعهده گرفتهاند.
جمهوری کشتار و زنستیز اسلامی در چنین شرایطی تنها کاری که کرده اعلام ممنوعیت پوشش اخبار مرتبط با مسمومیت بوده است.
#ترور_شیمیایی_دانشآموزان
#جمهوری_طالبانی_اسلامی
#مسمومیت_سریالی
#قیام_زندگی
#قیام_ژینا
#ژینا_امینی
@sarkhatism
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
این تصویری از یک مدرسه دخترانه در زنجان است. خانوادههایی که پشت در مدارس نگهبانی میدهند تا کار دخترانشان به بیمارستان نکشد.
پس از ماهها ترور شیمیایی دانشآموزان دختر، انکار وزرای آموزش و پرورش و بهداشت و «بدحالی و شیطنت» نامیدن ترورها و بازداشت دانشآموزان به جای عاملین و مسببین آن، حالا خود خانوادهها پشت در مدارس نگهبانی میدهند.
بسیاری از مدارس غیرانتفاعی که بر سرمایه خانوادههای طبقات مرفه میچرخند، بادیگارد استخدام کردهاند و مدارس دولتی که عمدهترین هدف ترورها بودهاند هم مثل همهی حوزهها که دولت از آن شانه خالی کرده، خود خانوادهها تأمین امنیت را برعهده گرفتهاند.
جمهوری کشتار و زنستیز اسلامی در چنین شرایطی تنها کاری که کرده اعلام ممنوعیت پوشش اخبار مرتبط با مسمومیت بوده است.
#ترور_شیمیایی_دانشآموزان
#جمهوری_طالبانی_اسلامی
#مسمومیت_سریالی
#قیام_زندگی
#قیام_ژینا
#ژینا_امینی
@sarkhatism
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
▫️ جنبش انقلابی و مبارزهی طبقاتی
✊🏼 به مناسبت روز جهانی کارگر
30 آوریل 2023
نوشتهی: کمال خسروی
🔸 در پارهای از ارزیابیها و واکاویهای جنبش انقلابی جاری جای مفاهیم طبقهی اجتماعی و مبارزهی طبقاتی خالی است. از منظر دو نوع نگاه و رویکرد، حتی نفسِ «جاری» و «انقلابیْ» نامیدن این جنبش دور از «واقعبینی» و انکار «واقعیت» تلقی میشود. کوشش این جستار کوتاه:
یک: واکاوی رابطهی انتظار «واقعبینی» از یکسو و غیبت مفاهیم طبقه و مبارزهی طبقاتی در اینگونه از ارزیابیها، از سوی دیگر؛ و
دو: طرح پرسشهایی پیرامون نقش و جایگاه طبقهی کارگر و جنبش کارگری در جنبش جاری است.
🔸 نگاه نخست، همانا رویکرد نگرورز/تماشاگر، با نگاه از پنجرهی اتاق کار یا خانه، از راه دور یا نزدیک، یا با نگاه از روزنهی اخبار دنیای مجازی، جاری بودن جنبش را انکار میکند. نگاه دوم، همانا رویکردِ واکاوانه/«جامعهشناختی»، هم در انقلابی نامیدن جنبش تردید دارد و هم در جاری بودن آن. نگاه نگرورز بیواسطه چیزی برای تماشا نمییابد و بناگزیر ادعای جاری بودن جنبش را گریز از «واقعبینی» ارزیابی میکند یا دستکم انتظار اعتراف به افول جنبش را دارد. نگاه واکاوانه باواسطه چیزی برای ارزیابی و واکاوی نمییابد و بناگزیر و بنا بر قیودات یا دستکم دغدغههای پدیدارشناختی، چارهای جز انکار جاریبودن و بهویژه انقلابی بودن جنبش نمیبیند.
🔸 در برابر اینها، رویکرد انتقادی، رویکردی از جایگاه و منظر کنشگر/مداخلهگرِ فعال، میکوشد با واکاوی علل و زمینههای غیبت مفاهیم طبقه و مبارزهی طبقاتی در ارزیابی جنبش، از مشروعیت جاری و انقلابی بودن آن، دفاع کند. نگاه از این منظر، نگاهی از درون، نگاه جنبش به خودِ جنبش است و در هر موقعیت و وضعیت، چه تدافعی و تهاجمی و چه منتظر و فرصتجویانه، نمیتواند منکر وجود و جریانِ خودْ باشد. از منظر کارگر یا انسان تهیدستی که از سر فقر کلیه یا قرنیهی چشمش را میفروشد یا از درماندگی مطلق دست به خودکشی میزند، از منظر دانشجو، معلم، پزشک، پرستار، نویسنده، وکیل، روزنامهنگار یا دگراندیشی که در سیاهچالهای رژیمی سرکوبگر و جنایتپیشه زیر شکنجه است، کسیکه یک پایش در خانه و پای دیگرش در زندان است، از منظر زنی که در مبارزهی شجاعانه و روزمره برای بدیهیترین خواست انسانیاش، همانا آزادی پوشش، باید به توهین و تعرض و تجاوز و نقصعضو و حتی مرگ تن دهد، و از منظر آنکه در داغ عزیزانش شب و روز ندارد و در تب و تاب دادخواهی میسوزد، گواهیاش به جاری بودن جنبشْ اعتراف به وجود خود است.
🔸 اخلال و انقطاع در فرآیند تولید و تحقق ارزش صریحاً و دقیقاً به معنای بههمریختن نظم سرمایهدارانهی شیوهی تولید و بازتولیدِ اجتماعی است و حتی اگر آگاهانه برای واژگونی این شیوه از زندگی صورت نگرفته باشد، بیگمان شرط انکار و اجتنابناپذیرِ انقلابی اجتماعی است که میتواند به سپریکردن این شیوهی تولید و بازتولید و این شیوه از زندگی راه ببرد. اینک پرسش این است: در شرایطی که سازمانیابی سیاسی و صورتبندیهای کمابیش روشنِ هویت سیاسی در جنبش کارگری هنوز قوام و دوام و انسجام و قدرت لازم و کافی را ندارد، آیا میتوان گفت که جنبش کارگری، چه از دید پیشروان فعال، باتجربه و آگاه آن و چه بنا بر «غریزه»ی تودهوار طبقاتیاش، آماده و متمایل به شرکت فعال در جنبشی انقلابی نیست که هژمونی جنبش کارگری در آن به صراحت تأمین نشده است؟ بهعبارت دیگر، آیا این هوشیاریِ تجربی، آگاهانه و طبقاتی کارگران نیست که از قربانیشدنِ کارگران برای چشماندازها، برنامهها و آمال طبقات دیگر، و در شرایط کنونی، برای ایدئولوژی «طبقهی متوسط»، پرهیز میکند؟ آیا چنین نیست که جنبش کارگری نمیخواهد هموارکنندهی راه بندبازان و شیادان سیاسی داخل و خارج برای استقرار سازوکار استثماریِ دیگری با برچسبهای «شیک» و «مدرن» باشد، در حالیکه هنوز دستکم امکان در دست گرفتن مهار کار را ندارد؟ آیا حرکتهایی درونپو و طبقاتی برای تدارک آن قوام و دوام و انسجام و قدرت لازم و کافی، دست اندرکار نیستند؟ آیا پیشقدمیِ جنبش معلمان در تدوین و انتشار «منشور بیست» و عدم تمایل یا آمادگی برخی از گروهها و نهادهای دیگر در همراهی با آن ــ هر چند نه لزوماً سراسر سنجیده و بدون فرصت کافی برای بحث و بررسیهای درونی ــ ناشی از یکدستْ نبودنِ جنبش معلمان و دغدغهی کمترِ بخشهایی از آن در عطف به هویت طبقاتی خود، بهلحاظ اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک، نیست؟...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3ty
#کمال_خسروی #روز_جهانی_کارگر #یکم_می
#قیام_ژینا #مبارزه_طبقاتی
👇🏽
🖋@naghd_com
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
✊🏼 به مناسبت روز جهانی کارگر
30 آوریل 2023
نوشتهی: کمال خسروی
🔸 در پارهای از ارزیابیها و واکاویهای جنبش انقلابی جاری جای مفاهیم طبقهی اجتماعی و مبارزهی طبقاتی خالی است. از منظر دو نوع نگاه و رویکرد، حتی نفسِ «جاری» و «انقلابیْ» نامیدن این جنبش دور از «واقعبینی» و انکار «واقعیت» تلقی میشود. کوشش این جستار کوتاه:
یک: واکاوی رابطهی انتظار «واقعبینی» از یکسو و غیبت مفاهیم طبقه و مبارزهی طبقاتی در اینگونه از ارزیابیها، از سوی دیگر؛ و
دو: طرح پرسشهایی پیرامون نقش و جایگاه طبقهی کارگر و جنبش کارگری در جنبش جاری است.
🔸 نگاه نخست، همانا رویکرد نگرورز/تماشاگر، با نگاه از پنجرهی اتاق کار یا خانه، از راه دور یا نزدیک، یا با نگاه از روزنهی اخبار دنیای مجازی، جاری بودن جنبش را انکار میکند. نگاه دوم، همانا رویکردِ واکاوانه/«جامعهشناختی»، هم در انقلابی نامیدن جنبش تردید دارد و هم در جاری بودن آن. نگاه نگرورز بیواسطه چیزی برای تماشا نمییابد و بناگزیر ادعای جاری بودن جنبش را گریز از «واقعبینی» ارزیابی میکند یا دستکم انتظار اعتراف به افول جنبش را دارد. نگاه واکاوانه باواسطه چیزی برای ارزیابی و واکاوی نمییابد و بناگزیر و بنا بر قیودات یا دستکم دغدغههای پدیدارشناختی، چارهای جز انکار جاریبودن و بهویژه انقلابی بودن جنبش نمیبیند.
🔸 در برابر اینها، رویکرد انتقادی، رویکردی از جایگاه و منظر کنشگر/مداخلهگرِ فعال، میکوشد با واکاوی علل و زمینههای غیبت مفاهیم طبقه و مبارزهی طبقاتی در ارزیابی جنبش، از مشروعیت جاری و انقلابی بودن آن، دفاع کند. نگاه از این منظر، نگاهی از درون، نگاه جنبش به خودِ جنبش است و در هر موقعیت و وضعیت، چه تدافعی و تهاجمی و چه منتظر و فرصتجویانه، نمیتواند منکر وجود و جریانِ خودْ باشد. از منظر کارگر یا انسان تهیدستی که از سر فقر کلیه یا قرنیهی چشمش را میفروشد یا از درماندگی مطلق دست به خودکشی میزند، از منظر دانشجو، معلم، پزشک، پرستار، نویسنده، وکیل، روزنامهنگار یا دگراندیشی که در سیاهچالهای رژیمی سرکوبگر و جنایتپیشه زیر شکنجه است، کسیکه یک پایش در خانه و پای دیگرش در زندان است، از منظر زنی که در مبارزهی شجاعانه و روزمره برای بدیهیترین خواست انسانیاش، همانا آزادی پوشش، باید به توهین و تعرض و تجاوز و نقصعضو و حتی مرگ تن دهد، و از منظر آنکه در داغ عزیزانش شب و روز ندارد و در تب و تاب دادخواهی میسوزد، گواهیاش به جاری بودن جنبشْ اعتراف به وجود خود است.
🔸 اخلال و انقطاع در فرآیند تولید و تحقق ارزش صریحاً و دقیقاً به معنای بههمریختن نظم سرمایهدارانهی شیوهی تولید و بازتولیدِ اجتماعی است و حتی اگر آگاهانه برای واژگونی این شیوه از زندگی صورت نگرفته باشد، بیگمان شرط انکار و اجتنابناپذیرِ انقلابی اجتماعی است که میتواند به سپریکردن این شیوهی تولید و بازتولید و این شیوه از زندگی راه ببرد. اینک پرسش این است: در شرایطی که سازمانیابی سیاسی و صورتبندیهای کمابیش روشنِ هویت سیاسی در جنبش کارگری هنوز قوام و دوام و انسجام و قدرت لازم و کافی را ندارد، آیا میتوان گفت که جنبش کارگری، چه از دید پیشروان فعال، باتجربه و آگاه آن و چه بنا بر «غریزه»ی تودهوار طبقاتیاش، آماده و متمایل به شرکت فعال در جنبشی انقلابی نیست که هژمونی جنبش کارگری در آن به صراحت تأمین نشده است؟ بهعبارت دیگر، آیا این هوشیاریِ تجربی، آگاهانه و طبقاتی کارگران نیست که از قربانیشدنِ کارگران برای چشماندازها، برنامهها و آمال طبقات دیگر، و در شرایط کنونی، برای ایدئولوژی «طبقهی متوسط»، پرهیز میکند؟ آیا چنین نیست که جنبش کارگری نمیخواهد هموارکنندهی راه بندبازان و شیادان سیاسی داخل و خارج برای استقرار سازوکار استثماریِ دیگری با برچسبهای «شیک» و «مدرن» باشد، در حالیکه هنوز دستکم امکان در دست گرفتن مهار کار را ندارد؟ آیا حرکتهایی درونپو و طبقاتی برای تدارک آن قوام و دوام و انسجام و قدرت لازم و کافی، دست اندرکار نیستند؟ آیا پیشقدمیِ جنبش معلمان در تدوین و انتشار «منشور بیست» و عدم تمایل یا آمادگی برخی از گروهها و نهادهای دیگر در همراهی با آن ــ هر چند نه لزوماً سراسر سنجیده و بدون فرصت کافی برای بحث و بررسیهای درونی ــ ناشی از یکدستْ نبودنِ جنبش معلمان و دغدغهی کمترِ بخشهایی از آن در عطف به هویت طبقاتی خود، بهلحاظ اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک، نیست؟...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3ty
#کمال_خسروی #روز_جهانی_کارگر #یکم_می
#قیام_ژینا #مبارزه_طبقاتی
👇🏽
🖋@naghd_com
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
جنبش انقلابی و مبارزهی طبقاتی
به مناسبت روز جهانی کارگر نوشتهی: کمال خسروی رویکرد انتقادی، رویکردی از جایگاه و منظر کنشگر/مداخلهگرِ فعال، میکوشد با واکاوی علل و زمینههای غیبت مفاهیم طبقه و مبارزهی طبقاتی در ارزیابی جنبش، …
🔴 توفان توییتری در حمایت از #مجید_کاظمی، #سعید_یعقوبی و #صالح_میرهاشمی بازداشتشدگان قیام ژینا که در پرونده خانه اصفهان به اعدام محکوم شدهاند.
یکشنبه ۲۵ اردیبهشت
ساعت ۲۲ به وقت ایران
#StopExecutiomInIsfahan
#خانه_اصفهان
#قتل_حکومتی
#جمهوری_اعدامی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#ژینا_امینی
#مهسا_امینی
@sarkhatism
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
یکشنبه ۲۵ اردیبهشت
ساعت ۲۲ به وقت ایران
#StopExecutiomInIsfahan
#خانه_اصفهان
#قتل_حکومتی
#جمهوری_اعدامی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#ژینا_امینی
#مهسا_امینی
@sarkhatism
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴 مختصری پیرامون “نامه سرگشاده کمپین یکصدهزار امضا به ریاست قوه قضائیه”
به نقل از «راهکار سوسیالیستی»
چندی پیش کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، که همواره به عنوان تریبونی مستقل در ارتباط با مسائل فرهنگیان عمل کرده، نامهای را خطاب به ریاست قوه قضائیه جمهوری اسلامی منتشر کرد که جمعآوری بیش از ۱۰۰۰ نفر از معلمان سراسر کشور آن را امضا کرده بودند و در آن خواستار پایان پروندهسازیها علیه معلمان و فرهنگیان شده بودند.
بدون شک اصل یک کنش صنفی قابل رد کردن نیست و همواره جریان صنفی فرهنگیان با اقدامات متنوع خود، در جهت احقاق حقوق صنفی، معیشتی، رفع منع تدریس برخی از معلمان بازداشتی و معترض و… حرکت کرده. شاید در یک شرایط عادی، و نه در شرایط ویژهای مانند وضعیت کنونی که پس از قیام ژینا در آن قرار گرفتهایم، باتوجه به محتوای یک نامه میتوان در مواقعی این قبیل اقدامات را قابل توجیه و حتی مثبت دانست.
اما نامهی فعلی در دو سطح از این ویژگیها فاصلهی بسیاری دارد؛ سطح نخست مربوط به محتوای نامههایی است که با چنین دغدغهای منتشر میشوند و سطح دوم به اصل کنش مطالبهگری در قالب یک نامه از نهادی مانند قوه قضائیه است که ضرورت و فایدهی آن در وضعیت کنونی باید مورد پرسش قرار بگیرد.
ادامهی متن در: https://www.s-rahkar.org/2023/08/16/10344/
#راهکار_سوسیالیستی
#کمپین
#قوه_قضاییه
#نقد
#قیام_ژینا
#جنبش_صنفی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
به نقل از «راهکار سوسیالیستی»
چندی پیش کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، که همواره به عنوان تریبونی مستقل در ارتباط با مسائل فرهنگیان عمل کرده، نامهای را خطاب به ریاست قوه قضائیه جمهوری اسلامی منتشر کرد که جمعآوری بیش از ۱۰۰۰ نفر از معلمان سراسر کشور آن را امضا کرده بودند و در آن خواستار پایان پروندهسازیها علیه معلمان و فرهنگیان شده بودند.
بدون شک اصل یک کنش صنفی قابل رد کردن نیست و همواره جریان صنفی فرهنگیان با اقدامات متنوع خود، در جهت احقاق حقوق صنفی، معیشتی، رفع منع تدریس برخی از معلمان بازداشتی و معترض و… حرکت کرده. شاید در یک شرایط عادی، و نه در شرایط ویژهای مانند وضعیت کنونی که پس از قیام ژینا در آن قرار گرفتهایم، باتوجه به محتوای یک نامه میتوان در مواقعی این قبیل اقدامات را قابل توجیه و حتی مثبت دانست.
اما نامهی فعلی در دو سطح از این ویژگیها فاصلهی بسیاری دارد؛ سطح نخست مربوط به محتوای نامههایی است که با چنین دغدغهای منتشر میشوند و سطح دوم به اصل کنش مطالبهگری در قالب یک نامه از نهادی مانند قوه قضائیه است که ضرورت و فایدهی آن در وضعیت کنونی باید مورد پرسش قرار بگیرد.
ادامهی متن در: https://www.s-rahkar.org/2023/08/16/10344/
#راهکار_سوسیالیستی
#کمپین
#قوه_قضاییه
#نقد
#قیام_ژینا
#جنبش_صنفی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴 بازجوییهای شبانه و عدم حق تماس تلفنی، ابزار فشار نیروهای امنیتی
سه روز از بازداشت گستردهی جمعی از فعالان حقوق زنان و فعالان سیاسی استان گیلان میگذرد. طی این مدت، خانوادههای بازداشتشدگان با حضور در دادسرای عمومی و انقلاب رشت، خواهان پیگیری وضعیت آنان بودند؛ اما با عدم پاسخگویی و بیتوجهی، تنها به حضور مجدد در روزهای آتی، سوق داده شدند.
از میان بازداشتشدگان، تنها تعدادی موفق به برقراری تماس تلفنی با خانوادههای خود بودند که همگی آنان از محل بازداشت و نگهداری خود بیاطلاع هستد. از طرفی، «اعمال بازجوییهای شبانه» و حضور یک مامور پشتسر فرد بازداشتی و بازجوییِ خانوادههای آنان بر سر دسترسی به پسووردهای تلفنهای همراه بازداشتشدگان، مخرج مشترک اکثر این تماسها بوده است.
از سوی دیگر، فعالینی نظیر «جلوه جواهری» و «فروغ سمیعنیا» تا کنون از حق تماس تلفنی محروم بودند. این محرومیت از حق تماس و عدم اطلاع از ضابطین پرونده و محل نگهداری بازداشتشدگان، نگرانیها پیرامون وضعیت سلامت و امنیت جانی آنان را دوچندان کرده است.
صبح روز ۲۵ مردادماه، جلوه جواهری، فروغ سمیعنیا، متین یزدانی، یاسمین حشدری، نگین رضایی، زهرا دادرس، زهره دادرس، واحده خوشسیرت، شیوا شاهسیاه، سارا جهانی، همراه با هومن طاهری از فعالان سیاسی ساکن استان گیلان در منازل شخصی خود در شهرهای رشت، انزلی، لاهیجان و فومن بازداشت شدند. بازداشتهایی گسترده که همگی با تضییع حقوق اساسی آنان همراه بوده است.
منبع: بیدارزنی
#قیام_ژینا
#ژن_ژیان_ئازادی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
سه روز از بازداشت گستردهی جمعی از فعالان حقوق زنان و فعالان سیاسی استان گیلان میگذرد. طی این مدت، خانوادههای بازداشتشدگان با حضور در دادسرای عمومی و انقلاب رشت، خواهان پیگیری وضعیت آنان بودند؛ اما با عدم پاسخگویی و بیتوجهی، تنها به حضور مجدد در روزهای آتی، سوق داده شدند.
از میان بازداشتشدگان، تنها تعدادی موفق به برقراری تماس تلفنی با خانوادههای خود بودند که همگی آنان از محل بازداشت و نگهداری خود بیاطلاع هستد. از طرفی، «اعمال بازجوییهای شبانه» و حضور یک مامور پشتسر فرد بازداشتی و بازجوییِ خانوادههای آنان بر سر دسترسی به پسووردهای تلفنهای همراه بازداشتشدگان، مخرج مشترک اکثر این تماسها بوده است.
از سوی دیگر، فعالینی نظیر «جلوه جواهری» و «فروغ سمیعنیا» تا کنون از حق تماس تلفنی محروم بودند. این محرومیت از حق تماس و عدم اطلاع از ضابطین پرونده و محل نگهداری بازداشتشدگان، نگرانیها پیرامون وضعیت سلامت و امنیت جانی آنان را دوچندان کرده است.
صبح روز ۲۵ مردادماه، جلوه جواهری، فروغ سمیعنیا، متین یزدانی، یاسمین حشدری، نگین رضایی، زهرا دادرس، زهره دادرس، واحده خوشسیرت، شیوا شاهسیاه، سارا جهانی، همراه با هومن طاهری از فعالان سیاسی ساکن استان گیلان در منازل شخصی خود در شهرهای رشت، انزلی، لاهیجان و فومن بازداشت شدند. بازداشتهایی گسترده که همگی با تضییع حقوق اساسی آنان همراه بوده است.
منبع: بیدارزنی
#قیام_ژینا
#ژن_ژیان_ئازادی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
Photo
سالگرد جمعهی خونین خاش
یک سال پیش در چنین روزی، در ۱۳ آبان ۱۴۰۱، جمهوری اسلامی جمعهی خونین دیگری در بلوچستان رقم زد. حدود یک ماه پس از قتل عام ۸ مهر در زاهدان، مبارزان خاش خیابان را در نوردیدن و نشانگان سرکوب را به آتش کشاندند و در پاسخ مزدوران انقلابیون را به گلوله بستند. با وجود گذشت یک سال هنوز بسیاری از ابعاد کشتار خاش پنهان مانده، به شکلی که برخی منابع بلوچ شمار شهدای این روز ۱۸ نفر برآورد میکنند در صورتی که هویت ۱۱ تن از آنان احراز شده است. از آمار مجروحان نیز اطلاع دقیقی در دسترس نیست. فشارها و تهدیدهای نهادهای امنیتی باعث شده تصویر و نام برخی از این شهدا مشخص نگردد. ماموران جمهوری اسلامی، به مانند جمعهی خونین زاهدان، از پیش برای این کشتار آماده بوده و مامورانی که از پیش بر پشت بام فرمانداری مستقر شده بودند، مبارزان در خیابان و مقابل فرمانداری را هدف قرار دادند. چندی از معترضان نیز که از جمعیت جدا افتاده بودند، به شکل عجیبی کشته شدند و پیکر بیجانشان روز بعد در اطراف شهر توسط مردم محلی پیدا شد. یکی از آنها یاسر بهادرزهی، نوجوان ۱۷ سالهی دارای معلولیت شدید بود که جسد بیجانش خونآلودش روز بعد در بیابان پشت فرمانداری توسط مردم یافت شد.
هویت چندی از شهدای جمعهی خونین خاش:
۱- یونس میربلوچزهی، ۲۳ ساله و ساکن نازیل
۲- محمد شه بخش (میربلوچزهی)، ۲۱ ساله، ساکن بیت آباد (دانشجوی دانشگاه آزاد خاش)
۳- عظیم محمودزهی، ۳۸ ساله
۴- سعيد سهرابزهی
۵- صادق آرامش (براهویی)، ۳۰ ساله
۶- علی کرد کلاهوری (مرادزهی)، ۲۵ ساله
۷- عبدالملک شهنوازی (کمالخان زهی)
۸- رحیمداد شهلیبر
۹- مبین میرکازهی، ۱۴ ساله،
۱۰- یاسر بهادرزهی، ۱۷ ساله، دارای معلولیت
۱۱- کامبیز ریگی، ۱۶ ساله
برگرفته از سرخط
#جمعه_خونین_خاش
#خاش
#بلوچستان
#جمعه_خونین_زاهدان
#ماهو_بلوچ
#قیام_ژینا
#جنین_زند_آجوئی
🔻🔻🔻
@edalatxah
یک سال پیش در چنین روزی، در ۱۳ آبان ۱۴۰۱، جمهوری اسلامی جمعهی خونین دیگری در بلوچستان رقم زد. حدود یک ماه پس از قتل عام ۸ مهر در زاهدان، مبارزان خاش خیابان را در نوردیدن و نشانگان سرکوب را به آتش کشاندند و در پاسخ مزدوران انقلابیون را به گلوله بستند. با وجود گذشت یک سال هنوز بسیاری از ابعاد کشتار خاش پنهان مانده، به شکلی که برخی منابع بلوچ شمار شهدای این روز ۱۸ نفر برآورد میکنند در صورتی که هویت ۱۱ تن از آنان احراز شده است. از آمار مجروحان نیز اطلاع دقیقی در دسترس نیست. فشارها و تهدیدهای نهادهای امنیتی باعث شده تصویر و نام برخی از این شهدا مشخص نگردد. ماموران جمهوری اسلامی، به مانند جمعهی خونین زاهدان، از پیش برای این کشتار آماده بوده و مامورانی که از پیش بر پشت بام فرمانداری مستقر شده بودند، مبارزان در خیابان و مقابل فرمانداری را هدف قرار دادند. چندی از معترضان نیز که از جمعیت جدا افتاده بودند، به شکل عجیبی کشته شدند و پیکر بیجانشان روز بعد در اطراف شهر توسط مردم محلی پیدا شد. یکی از آنها یاسر بهادرزهی، نوجوان ۱۷ سالهی دارای معلولیت شدید بود که جسد بیجانش خونآلودش روز بعد در بیابان پشت فرمانداری توسط مردم یافت شد.
هویت چندی از شهدای جمعهی خونین خاش:
۱- یونس میربلوچزهی، ۲۳ ساله و ساکن نازیل
۲- محمد شه بخش (میربلوچزهی)، ۲۱ ساله، ساکن بیت آباد (دانشجوی دانشگاه آزاد خاش)
۳- عظیم محمودزهی، ۳۸ ساله
۴- سعيد سهرابزهی
۵- صادق آرامش (براهویی)، ۳۰ ساله
۶- علی کرد کلاهوری (مرادزهی)، ۲۵ ساله
۷- عبدالملک شهنوازی (کمالخان زهی)
۸- رحیمداد شهلیبر
۹- مبین میرکازهی، ۱۴ ساله،
۱۰- یاسر بهادرزهی، ۱۷ ساله، دارای معلولیت
۱۱- کامبیز ریگی، ۱۶ ساله
برگرفته از سرخط
#جمعه_خونین_خاش
#خاش
#بلوچستان
#جمعه_خونین_زاهدان
#ماهو_بلوچ
#قیام_ژینا
#جنین_زند_آجوئی
🔻🔻🔻
@edalatxah
🔴 برگزاری مراسم تجلیل از #فریبا_انامی، کنشگر صنفی معلمان انزلی
دهها نفر از معلمان بندرانزلى در روز دوشنبه چهارم دى ماه يكهزاروچهارصدو دو در يكى از تالارهاى شهر،مراسم باشكوهى برای گرامیداشت تلاشهای خانم انامی و قدردانی از این فعال صنفی برگزار کردند.
در این مراسم ،همکاران ودوستان فریبا انامی،ضمن قدردانی از وى بر حمایت
بی دریغ خودنيز تاکید کردند
فریبا انامی، مردادماه توسط دادگاه تخلفات اداری گیلان از کار اخراج شد.
#مدرسه_رهایی : هیاتهای تخلفات اداری در سراسر کشور یکی از ابزارهای سرکوب فعالان به ویژه زنان معلم تبدیل شدهاست انتقام از زنان پیشرو از طریق احضار، بازداشت و اخراج و ... به خاطر حضور موثر آنان در جنبش معلمان و #قیام_ژینا است. غافل از اینکه زنان موثرترین #نیروی_انقلاب در سپهر اجتماعی و سیاسی ایران هستند و با سرکوب نمیتوان این قدرت اجتماعی را حذف نمود.
#زنان_پیشرو
#صنفی_سیاسی_است
🔻🔺🔻
@edalatxah
دهها نفر از معلمان بندرانزلى در روز دوشنبه چهارم دى ماه يكهزاروچهارصدو دو در يكى از تالارهاى شهر،مراسم باشكوهى برای گرامیداشت تلاشهای خانم انامی و قدردانی از این فعال صنفی برگزار کردند.
در این مراسم ،همکاران ودوستان فریبا انامی،ضمن قدردانی از وى بر حمایت
بی دریغ خودنيز تاکید کردند
فریبا انامی، مردادماه توسط دادگاه تخلفات اداری گیلان از کار اخراج شد.
#مدرسه_رهایی : هیاتهای تخلفات اداری در سراسر کشور یکی از ابزارهای سرکوب فعالان به ویژه زنان معلم تبدیل شدهاست انتقام از زنان پیشرو از طریق احضار، بازداشت و اخراج و ... به خاطر حضور موثر آنان در جنبش معلمان و #قیام_ژینا است. غافل از اینکه زنان موثرترین #نیروی_انقلاب در سپهر اجتماعی و سیاسی ایران هستند و با سرکوب نمیتوان این قدرت اجتماعی را حذف نمود.
#زنان_پیشرو
#صنفی_سیاسی_است
🔻🔺🔻
@edalatxah