🔴 اعتراضات صنفی را سیاسی نکنیم
#گفتگوی دبیرکل کانون صنفی معلمان تهران
پیرامون تحصن سراسری اسفندماه معلمان با روزنامه همدلی
۱۳ اسفندماه ۹۷
📌معلمان در مظان اتهام!!!
روزنامه همدلی: براساس گزارشهای منتشر شده روز گذشته (یکشنبه ۱۲ اسفند ) برخی معلمان در اعتراض به برآورده نشدن مطالبات خود دست به اعتصاب زدند و از حضور در کلاسهای درس خودداری کردند.
🔹 در همین رابطه #دبیر کل کانون صنفی معلمان استان تهران در گفت وگو با همدلی با ارائه گزارشی از نارضایتی معلمان و عدم ضرورت تبدیل یک اعتراض صنفی به اعتراضی #سیاسی گفت: اعتراضات معلمان تازگی ندارد و روندی است که از چند سال پیش آغاز شده است. به عبارتی با شدت یافتن بحران ها در آموزش و پرورش، حرکت صنفی معلمان نیز وارد مرحلهای تازه شده است.
🔹محمد تقی فلاحی وضعیت فعلی معلمان را این گونه تشریح کرد: میتوان اینگونه گفت که معلمان و دانشآموزان از یکسو با یک دستگاه بورکراتیک ناکارآمد و از دیگرسو با خصوصیسازی به بدترین شکل آن در حوزه آموزش مواجه هستند. البته اینهمهٔ ابعاد ماجرا نیست. در شرایطی که وضعیت معیشتی معلمان نامطلوب است و آموزشوپرورش از پس بسیاری از مطالبات معلمان برنمیآید، دولت تلاش میکند تا اعتراض معلمان را که اعتراضی مدنی و کاملا صنفی است سیاسی کند!
‼️متاسفانه تلاش می شود این اعتراضات سیاسی جلوه داده شود تا زمینه برای برخورد با آن فراهم شود.
🔹در هر صورت درچند سال گذشته تشکل صنفی معلمان سعی کرده تا دولت و آموزشوپرورش را مجاب کند نسبت به وضعیت آموزش، شرایط معلمان و دانشآموزان بیتوجه نباشد و آموزش را اولویت خود قرار دهد. یکی از اصولی که تشکل صنفی ما بر آن پای می فشرد، اصل همسانسازی و برابری بوده است؛ به این معنا که برابری از نظر مسائل رفاهی بین کارکنان آموزش و پرورش با سایر وزارتخانههای دیگر اجرایی شود.
🔹وی افزود: آنچه در مورد اعتراض صنفی معلمان مهم است اینست که ماهیت این اعتراضات ماهیتی مدنی و کاملا #صنفی بوده است. به عبارتی معلمان هیچ هدفی غیر از #پیگیری_مطالبات_صنفی خود ندارند و اعتراض به عنوان تنها ابزار در اختیار معلمان تنها زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که وضعیت بیش از هر زمانی بحرانی شده باشد.
این حق طبیعی معلمان است که به شکلی کاملا مدنی مطالبات خود را از دولت طلب کنند.
🔹برخی مسائل درونی و البته فشارهای بیرونی از جمله دلایلی هستند که #تشکلیابی صنوف مختلف را کم رمق و با مشکل مواجه ساخته است.
با اینهمه شاهد هستیم که با همین تشکلهای کمبنیه هم برخوردهای شدیدی شده است! در واقع برخی نهادها در وهله اول تلاش میکنند تا جلوی تشکلیابی را بگیرند و اگر تشکلی هم شکل بگیرد، به انحاءمختلف سعی خواهد شد تا آن تشکل کارایی خود را از دست بدهد. به عبارت دیگر تلاش می شود با بالا بردن هزینه فعالیت های صنفی برای معلمان و ایجاد وحشت، معلمان را از پیوستن به نهادهای صنفی برحذر دارند.
🔹فلاحی گفت: معتقدم این وزارتخانه با این کسری بودجه مزمن و عقب ماندگیهای مستمر و با این تمرکز گرایی شدید و #بورکراسی فرسوده و روشهای کهنه آموزشی اش شکست خورده و دیگر کارآیی ندارد و این واقعیتی است که همه ما ناچار به پذیرش آنیم.
در اینجا قربانیان اصلی #ناکارآمد بودن سیستم آموزشی دانشآموزان و معلمان هستند و این واقعیتی تلخ است که باید اول آن را پذیرفت تا شاید در مراحل بعد بتوان درمان و چارهای برای آن جست.
🔹دبیر کانون صنفی معلمان استان تهران ادامه داد: ما به عنوان یک #صنف، طرف حساب خود را دولت و مجلس و نهادهای مسئول حکومتی میدانیم و اگر اعتراضی هم داریم تلاش می کنیم با همین نهادها وارد مذاکره و گفت وگو شویم. حال سوالی که میتوان مطرح کرد این است که چرا یک اعتراض صنفی محض، ابعادی سیاسی- امنیتی می یابد؟!!!
درحالیکه کارنامه اعمال ما معلمان نشان می دهد که تا کنون اقدام ضد امنیتی انجام ندادهایم. اقدامات ما ضد منافع ملی نبوده و همیشه به شکلی مدنی در پی احقاق حقوقمان بودهایم. مگر در قانون اساسی ما، اعتراض مدنی به رسمیت شناخته نشده است؟!
ایشان در پایان با اشاره به اینکه حتی در کشورهای قلب سرمایه داری، دو حوزه آموزش و بهداشت تا حدود زیادی از خصوصیسازی معاف هستند، تاکید نمود: این دو حوزه در بسیاری کشورها از یک پوشش دولتی مناسب برخوردار است. اما در کشور ما در حالی که همواره بخش القائات #ایدئولوژیک آموزشی پررنگ تر شده از کیفیت و ارائه تسهیلات مناسب برای گسترش آموزش کاسته شده است.
منبع :
کانال کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
♦️♦️♦️
🆔 @edalatxah
#گفتگوی دبیرکل کانون صنفی معلمان تهران
پیرامون تحصن سراسری اسفندماه معلمان با روزنامه همدلی
۱۳ اسفندماه ۹۷
📌معلمان در مظان اتهام!!!
روزنامه همدلی: براساس گزارشهای منتشر شده روز گذشته (یکشنبه ۱۲ اسفند ) برخی معلمان در اعتراض به برآورده نشدن مطالبات خود دست به اعتصاب زدند و از حضور در کلاسهای درس خودداری کردند.
🔹 در همین رابطه #دبیر کل کانون صنفی معلمان استان تهران در گفت وگو با همدلی با ارائه گزارشی از نارضایتی معلمان و عدم ضرورت تبدیل یک اعتراض صنفی به اعتراضی #سیاسی گفت: اعتراضات معلمان تازگی ندارد و روندی است که از چند سال پیش آغاز شده است. به عبارتی با شدت یافتن بحران ها در آموزش و پرورش، حرکت صنفی معلمان نیز وارد مرحلهای تازه شده است.
🔹محمد تقی فلاحی وضعیت فعلی معلمان را این گونه تشریح کرد: میتوان اینگونه گفت که معلمان و دانشآموزان از یکسو با یک دستگاه بورکراتیک ناکارآمد و از دیگرسو با خصوصیسازی به بدترین شکل آن در حوزه آموزش مواجه هستند. البته اینهمهٔ ابعاد ماجرا نیست. در شرایطی که وضعیت معیشتی معلمان نامطلوب است و آموزشوپرورش از پس بسیاری از مطالبات معلمان برنمیآید، دولت تلاش میکند تا اعتراض معلمان را که اعتراضی مدنی و کاملا صنفی است سیاسی کند!
‼️متاسفانه تلاش می شود این اعتراضات سیاسی جلوه داده شود تا زمینه برای برخورد با آن فراهم شود.
🔹در هر صورت درچند سال گذشته تشکل صنفی معلمان سعی کرده تا دولت و آموزشوپرورش را مجاب کند نسبت به وضعیت آموزش، شرایط معلمان و دانشآموزان بیتوجه نباشد و آموزش را اولویت خود قرار دهد. یکی از اصولی که تشکل صنفی ما بر آن پای می فشرد، اصل همسانسازی و برابری بوده است؛ به این معنا که برابری از نظر مسائل رفاهی بین کارکنان آموزش و پرورش با سایر وزارتخانههای دیگر اجرایی شود.
🔹وی افزود: آنچه در مورد اعتراض صنفی معلمان مهم است اینست که ماهیت این اعتراضات ماهیتی مدنی و کاملا #صنفی بوده است. به عبارتی معلمان هیچ هدفی غیر از #پیگیری_مطالبات_صنفی خود ندارند و اعتراض به عنوان تنها ابزار در اختیار معلمان تنها زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که وضعیت بیش از هر زمانی بحرانی شده باشد.
این حق طبیعی معلمان است که به شکلی کاملا مدنی مطالبات خود را از دولت طلب کنند.
🔹برخی مسائل درونی و البته فشارهای بیرونی از جمله دلایلی هستند که #تشکلیابی صنوف مختلف را کم رمق و با مشکل مواجه ساخته است.
با اینهمه شاهد هستیم که با همین تشکلهای کمبنیه هم برخوردهای شدیدی شده است! در واقع برخی نهادها در وهله اول تلاش میکنند تا جلوی تشکلیابی را بگیرند و اگر تشکلی هم شکل بگیرد، به انحاءمختلف سعی خواهد شد تا آن تشکل کارایی خود را از دست بدهد. به عبارت دیگر تلاش می شود با بالا بردن هزینه فعالیت های صنفی برای معلمان و ایجاد وحشت، معلمان را از پیوستن به نهادهای صنفی برحذر دارند.
🔹فلاحی گفت: معتقدم این وزارتخانه با این کسری بودجه مزمن و عقب ماندگیهای مستمر و با این تمرکز گرایی شدید و #بورکراسی فرسوده و روشهای کهنه آموزشی اش شکست خورده و دیگر کارآیی ندارد و این واقعیتی است که همه ما ناچار به پذیرش آنیم.
در اینجا قربانیان اصلی #ناکارآمد بودن سیستم آموزشی دانشآموزان و معلمان هستند و این واقعیتی تلخ است که باید اول آن را پذیرفت تا شاید در مراحل بعد بتوان درمان و چارهای برای آن جست.
🔹دبیر کانون صنفی معلمان استان تهران ادامه داد: ما به عنوان یک #صنف، طرف حساب خود را دولت و مجلس و نهادهای مسئول حکومتی میدانیم و اگر اعتراضی هم داریم تلاش می کنیم با همین نهادها وارد مذاکره و گفت وگو شویم. حال سوالی که میتوان مطرح کرد این است که چرا یک اعتراض صنفی محض، ابعادی سیاسی- امنیتی می یابد؟!!!
درحالیکه کارنامه اعمال ما معلمان نشان می دهد که تا کنون اقدام ضد امنیتی انجام ندادهایم. اقدامات ما ضد منافع ملی نبوده و همیشه به شکلی مدنی در پی احقاق حقوقمان بودهایم. مگر در قانون اساسی ما، اعتراض مدنی به رسمیت شناخته نشده است؟!
ایشان در پایان با اشاره به اینکه حتی در کشورهای قلب سرمایه داری، دو حوزه آموزش و بهداشت تا حدود زیادی از خصوصیسازی معاف هستند، تاکید نمود: این دو حوزه در بسیاری کشورها از یک پوشش دولتی مناسب برخوردار است. اما در کشور ما در حالی که همواره بخش القائات #ایدئولوژیک آموزشی پررنگ تر شده از کیفیت و ارائه تسهیلات مناسب برای گسترش آموزش کاسته شده است.
منبع :
کانال کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
♦️♦️♦️
🆔 @edalatxah
🔴آقایان خانمها
#مدرسه مسئول #مکتب_ساسی_مانکنیسم نیست!
✍️مهین برخورداری/ دکترای فلسفه تربیت
🔹رواج موسیقی مبتذل در بین مردم مربوط به امروز نیست. امروز فقط به لطف شبکههای اجتماعی ابتذال سلیقه موسیقیایی، فرهنگی و سیاسی ما بولد و نشان داده میشود.
🔹ده سال پیش در یک نهاد دولتی مهم جشن نوروز برپا بود. از کودکان کارکنان آن نهاد دعوت شد بروند روی سن و هر کدام یک شعر زیبا از کتاب درسیشان را بخوانند. ( بگذریم که هیچ کدام نتوانستند دو بیت شعر فارسی را پشت سر هم و درست بخوانند)
🔹فرزند رئیس آن نهاد دولتی که طبیعتا پدری مذهبی داشت و کلاس پنجم بود به مجری برنامه گفت: من به جای شعر از کتاب درسی، یک شعرِ دیگر میخوانم.
مجری برنامه هم متملقانه فرزند رئیس را تشویق کرد که بخواند.
🔹پسرک میکروفون را گرفت و خواند: سوسن خانم! خوشگل خانم! ابرو کمون! میخوام بیام در خونتون و ناگهان یکپارچه جمعیت سالن دم گرفت که حالا نمه نمه بیا تو بغلم و .... ( در آن سالها سوار هر خودرویی میشدی آهنگ سوسن خانم با صدای بلند در حال پخش بود)
🔹مگر در این سالها متن #نوحههای عزاداری و مداحیهای اهل بیت علیه السلام، از باز این چه شورش است که در خلق عالم است به سطح محتوای نازل آهنگهای لس آنجلسی و دوبس دوبس و سین سین سین و ... تغییر و تنزل نیافته است؟
🔹مگر مردم ما رکورد تماشای فیلم اخراجیها یک و دو و سه را نشکستند؟
🔹مگر خواننده ارزشی ما حامد زمانی نشد که میخواند مرگ بر حقوق بی بشر!
🔹ما درگیر مواجهه دو ابتذالیم.
#افراط و #تفریطی که قربانی آن موسیقی اصیل، فیلم با کیفیت و هنر فاخر است.
🔹انسان نیازمند شادی؛ #رقص و ریتم است. همانگونه که با سرکوب و نادیده گرفتن نیاز جنسی نسل نو، نیازشان از بین نرفت بلکه به روابط زیرزمینی و خارج از عرف و هنجار تبدیل شد. به ازدواج سفید و به قول تئوریسینهای دولتی به همباشی سیاه منجر شد. علاقه و نیاز موسیقیایی و هنری مردم نیز حذف نشد فقط مبتذل شد.
🔹لذا به عنوان یک ناقد همیشگی نظام آموزشی این بار معتقدم کسی حق ندارد یقه #نظام_آموزشی را بگیرد که مروج فساد و ابتذال است.
🔹این نظام آموزشی محصول دیدگاه #ایدئولوژیک حاکمیت به مساله #هنر و #فرهنگ است.
مدرسهای که در آن موسیقی و نواختن و شناختن آلات موسیقی ممنوع است. چه نقشی در شکل گیری ذائقه موسیقیایی و هنری دارد؟
🔹تنها کار مدرسه این است که در مناسبتها و جشنها واقعیتهای این مملکت را _در قالب جامعه مینیاتوری که دیویی از آن یاد میکند، بازنمایی میکند.
🕊آینه چون عیب تو بنمود راست
خودشکن آینه شکستن خطاست.
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
#مدرسه مسئول #مکتب_ساسی_مانکنیسم نیست!
✍️مهین برخورداری/ دکترای فلسفه تربیت
🔹رواج موسیقی مبتذل در بین مردم مربوط به امروز نیست. امروز فقط به لطف شبکههای اجتماعی ابتذال سلیقه موسیقیایی، فرهنگی و سیاسی ما بولد و نشان داده میشود.
🔹ده سال پیش در یک نهاد دولتی مهم جشن نوروز برپا بود. از کودکان کارکنان آن نهاد دعوت شد بروند روی سن و هر کدام یک شعر زیبا از کتاب درسیشان را بخوانند. ( بگذریم که هیچ کدام نتوانستند دو بیت شعر فارسی را پشت سر هم و درست بخوانند)
🔹فرزند رئیس آن نهاد دولتی که طبیعتا پدری مذهبی داشت و کلاس پنجم بود به مجری برنامه گفت: من به جای شعر از کتاب درسی، یک شعرِ دیگر میخوانم.
مجری برنامه هم متملقانه فرزند رئیس را تشویق کرد که بخواند.
🔹پسرک میکروفون را گرفت و خواند: سوسن خانم! خوشگل خانم! ابرو کمون! میخوام بیام در خونتون و ناگهان یکپارچه جمعیت سالن دم گرفت که حالا نمه نمه بیا تو بغلم و .... ( در آن سالها سوار هر خودرویی میشدی آهنگ سوسن خانم با صدای بلند در حال پخش بود)
🔹مگر در این سالها متن #نوحههای عزاداری و مداحیهای اهل بیت علیه السلام، از باز این چه شورش است که در خلق عالم است به سطح محتوای نازل آهنگهای لس آنجلسی و دوبس دوبس و سین سین سین و ... تغییر و تنزل نیافته است؟
🔹مگر مردم ما رکورد تماشای فیلم اخراجیها یک و دو و سه را نشکستند؟
🔹مگر خواننده ارزشی ما حامد زمانی نشد که میخواند مرگ بر حقوق بی بشر!
🔹ما درگیر مواجهه دو ابتذالیم.
#افراط و #تفریطی که قربانی آن موسیقی اصیل، فیلم با کیفیت و هنر فاخر است.
🔹انسان نیازمند شادی؛ #رقص و ریتم است. همانگونه که با سرکوب و نادیده گرفتن نیاز جنسی نسل نو، نیازشان از بین نرفت بلکه به روابط زیرزمینی و خارج از عرف و هنجار تبدیل شد. به ازدواج سفید و به قول تئوریسینهای دولتی به همباشی سیاه منجر شد. علاقه و نیاز موسیقیایی و هنری مردم نیز حذف نشد فقط مبتذل شد.
🔹لذا به عنوان یک ناقد همیشگی نظام آموزشی این بار معتقدم کسی حق ندارد یقه #نظام_آموزشی را بگیرد که مروج فساد و ابتذال است.
🔹این نظام آموزشی محصول دیدگاه #ایدئولوژیک حاکمیت به مساله #هنر و #فرهنگ است.
مدرسهای که در آن موسیقی و نواختن و شناختن آلات موسیقی ممنوع است. چه نقشی در شکل گیری ذائقه موسیقیایی و هنری دارد؟
🔹تنها کار مدرسه این است که در مناسبتها و جشنها واقعیتهای این مملکت را _در قالب جامعه مینیاتوری که دیویی از آن یاد میکند، بازنمایی میکند.
🕊آینه چون عیب تو بنمود راست
خودشکن آینه شکستن خطاست.
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
۲. آموزش عمومی و اجباری در همه کشورها به وجود آمده است تا هم عدالت آموزشی گسترش یابد و هم مردم جامعه با تکیه بر یافته های جدید علمی در حوزه های علوم طبیعی و انسانی، زندگی انسانی تری برای خود بسازند و از بند سنت هایی که اقوام پیشین بر اساس اوهام و خرافات ساخته بودند رها شوند.
در ایران اما به نظر می رسد آموزش و پرورش رسمی هر دو کارکرد را از دست داده است؛ چه بسا که از ابتدا نیز قصد تامین چنین کارکردهایی نداشته است.
وقتی مردی جوان که بعد از انقلاب به دنیا آمده و در همین سیستم آموزشی درس خوانده به جای تاثیرپذیری از این آموزش، هنوز تحت تاثیر سنت های طایفه و عشیره خود، سر همسرش را می برد می توان نتیجه گرفت که یا آموزش رسمی نتوانسته بر تربیت طایفه ای غلبه کند و یا اینکه این آموزش، همراه و دوشادوش سنت قبیله ای، تایید کننده و حامی فرهنگ زن کشی و ناامن کننده محیط زندگی برای زنانی است که از بخت بد در طایفه به دنیا می آیند.
🔸نگاهی به مفاهیم #ایدئولوژیک کتاب های درسی مدارس و تاکید بر اصطلاحاتی همچون غیرت و ناموس و آبرو، نشان می دهد که سیاست گذاران آموزش رسمی در ایران قصد ندارند از این سنت زن ستیز عبور کنند.
۳. در کنار آموزش و پرورش رسمی، رسانه های حکومتی و مهم تر از آن صدا و سیما نیز با تمام توان در تلاشند تا به مردان و زنان جامعه بباورانند که زن، ناموس مرد است!
طرفه آنکه سینما یعنی هنر هفتم با تمام سازوکارهای مدرنش در خدمت این هدف قرار گرفته است.
یعنی مجموعه ای از نویسندگان، کارگردانان، بازیگران و همه دست اندکاران یک فیلم یا سریال بسیج می شوند و فیلمی می سازند که مثلا بازیگر زن به جرم عاشق شدن مورد خشم خانواده قرار گرفته و معشوق زن از سوی برادر باغیرتش لت و پار شود!
طبیعی است جوان هایی که پای چنین فیلم و سریال هایی می نشینند یاد می گیرند که مادران و دختران و همسرانشان ناموس آن ها هستند و آن ها باید با تمام وجود از ناموسشان محافظت کنند. حتی اگر این محافظت به قیمت جان ناموسشان هم تمام شود باکی نیست!
چون به قول یکی از روحانیون خطایی بوده که اتفاق افتاده و شوهر آن زن اهوازی در تنبیه همسرش کمی زیاده روی کرده است!
🔸تحلیل محتوای فیلم ها و سریال های تلویزیونی کار بسیار مهمی است که باید مورد توجه پژوهشگران جامعه شناسی قرار گیرد.
۴. خیابان ها و میادین شهرها نیز همگام با قوانین قضایی، آموزش رسمی و رسانه های عمومی، در گسترش این فرهنگ ضد زن از هیچ تلاشی دریغ نکرده اند.
از بازداشت و کتک زدن زنانی که حجاب از سرشان افتاده توسط گشت های ارشاد تا ارسال پیامک از طرف پلیس امنیت اخلاقی برای مالکان خوروهایی که زن بی حجاب در آن ها نشسته است تا نصب تابلوها و بیلبوردهایی که جملاتی چون "بی حجابی زن از بی غیرتی مرد است" را با کلمات بسیار درشت در چشم رهگذران فرو می کنند، همه و همه، نشان می دهد که این سیل هجوم علیه زنان و دختران بی پناه این سرزمین را سر بازایستادن نیست.
🔸اکنون بهتر می توان به پرسش مطرح شده در ابتدای این نوشته پاسخ داد.
آیا حکومت نمی تواند یا نمی خواهد که امنیت روانی و جانی زنان جامعه را تامین کند؟
با کمال تاسف باید گفت نه رومینا اشرفی اولین نفر بود و نه مونا حیدری آخرین نفر.
اگر قوانین قضایی، محتوای آموزش رسمی و سیاست حاکم بر صدا و سیما و دیگر رسانه های حکومتی به نفع زنان تغییر نکند، زنان و دختران زیادی با وحشت منتظر روزی خواهند بود که سرهایشان توسط پدران، برداران و شوهران باغیرتشان! بریده شده و فاتحانه به نشانه ناموس پرستی در خیابان ها چرخانده شود.
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://tttttt.me/edalatxah
در ایران اما به نظر می رسد آموزش و پرورش رسمی هر دو کارکرد را از دست داده است؛ چه بسا که از ابتدا نیز قصد تامین چنین کارکردهایی نداشته است.
وقتی مردی جوان که بعد از انقلاب به دنیا آمده و در همین سیستم آموزشی درس خوانده به جای تاثیرپذیری از این آموزش، هنوز تحت تاثیر سنت های طایفه و عشیره خود، سر همسرش را می برد می توان نتیجه گرفت که یا آموزش رسمی نتوانسته بر تربیت طایفه ای غلبه کند و یا اینکه این آموزش، همراه و دوشادوش سنت قبیله ای، تایید کننده و حامی فرهنگ زن کشی و ناامن کننده محیط زندگی برای زنانی است که از بخت بد در طایفه به دنیا می آیند.
🔸نگاهی به مفاهیم #ایدئولوژیک کتاب های درسی مدارس و تاکید بر اصطلاحاتی همچون غیرت و ناموس و آبرو، نشان می دهد که سیاست گذاران آموزش رسمی در ایران قصد ندارند از این سنت زن ستیز عبور کنند.
۳. در کنار آموزش و پرورش رسمی، رسانه های حکومتی و مهم تر از آن صدا و سیما نیز با تمام توان در تلاشند تا به مردان و زنان جامعه بباورانند که زن، ناموس مرد است!
طرفه آنکه سینما یعنی هنر هفتم با تمام سازوکارهای مدرنش در خدمت این هدف قرار گرفته است.
یعنی مجموعه ای از نویسندگان، کارگردانان، بازیگران و همه دست اندکاران یک فیلم یا سریال بسیج می شوند و فیلمی می سازند که مثلا بازیگر زن به جرم عاشق شدن مورد خشم خانواده قرار گرفته و معشوق زن از سوی برادر باغیرتش لت و پار شود!
طبیعی است جوان هایی که پای چنین فیلم و سریال هایی می نشینند یاد می گیرند که مادران و دختران و همسرانشان ناموس آن ها هستند و آن ها باید با تمام وجود از ناموسشان محافظت کنند. حتی اگر این محافظت به قیمت جان ناموسشان هم تمام شود باکی نیست!
چون به قول یکی از روحانیون خطایی بوده که اتفاق افتاده و شوهر آن زن اهوازی در تنبیه همسرش کمی زیاده روی کرده است!
🔸تحلیل محتوای فیلم ها و سریال های تلویزیونی کار بسیار مهمی است که باید مورد توجه پژوهشگران جامعه شناسی قرار گیرد.
۴. خیابان ها و میادین شهرها نیز همگام با قوانین قضایی، آموزش رسمی و رسانه های عمومی، در گسترش این فرهنگ ضد زن از هیچ تلاشی دریغ نکرده اند.
از بازداشت و کتک زدن زنانی که حجاب از سرشان افتاده توسط گشت های ارشاد تا ارسال پیامک از طرف پلیس امنیت اخلاقی برای مالکان خوروهایی که زن بی حجاب در آن ها نشسته است تا نصب تابلوها و بیلبوردهایی که جملاتی چون "بی حجابی زن از بی غیرتی مرد است" را با کلمات بسیار درشت در چشم رهگذران فرو می کنند، همه و همه، نشان می دهد که این سیل هجوم علیه زنان و دختران بی پناه این سرزمین را سر بازایستادن نیست.
🔸اکنون بهتر می توان به پرسش مطرح شده در ابتدای این نوشته پاسخ داد.
آیا حکومت نمی تواند یا نمی خواهد که امنیت روانی و جانی زنان جامعه را تامین کند؟
با کمال تاسف باید گفت نه رومینا اشرفی اولین نفر بود و نه مونا حیدری آخرین نفر.
اگر قوانین قضایی، محتوای آموزش رسمی و سیاست حاکم بر صدا و سیما و دیگر رسانه های حکومتی به نفع زنان تغییر نکند، زنان و دختران زیادی با وحشت منتظر روزی خواهند بود که سرهایشان توسط پدران، برداران و شوهران باغیرتشان! بریده شده و فاتحانه به نشانه ناموس پرستی در خیابان ها چرخانده شود.
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://tttttt.me/edalatxah
Telegram
مدرسه رهایی
«مدرسه رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالتخواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.