مدرسه رهایی
🔴 اعتصاب علیه اعدام؛ بذری که در زندان پاشیده شد و در کردستان و کرمانشاه شکوفه زد #یادداشت_روز، پنجشنبه، چهارم بهمن ۱۴۰۳ 📌📌📌 اینستاگرام #مدرسه_رهایی https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ== 🆔 @edalatxah
🔴 اعتصاب علیه اعدام؛ بذری که در زندان پاشیده شد و در کردستان و کرمانشاه شکوفه زد
#یادداشت_روز، پنجشنبه، چهارم بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
دیروز، سوم بهمن ۱۴۰۳ مردم کردستان و کرمانشاه در همبستگی با کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» و در اعتراض به حکم اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی اعتصاب عمومی کردند. این اقدام جمعی و شجاعانه نشان داد که مردم کردستان با وجود تمام فشارها و سرکوبها، به آرمانهای آزادی و عدالت پایبند هستند. تا به حال اقدامی به این گستردگی توسط عموم مردم در همراهی با کارزار سهشنبههای نه به اعدام رخ نداده بود. بیشتر اقدامات پیشین، مربوط به دانشجویان، معلمان و زندانیان بودهاست. اعتصاب عمومی کردستان شروعی خواهد بود برای اعتصابات گستردهتر سراسری، کما اینکه کسبهٔ استان کرمانشاه هم امروز در اعتصاب بودهاند.
چیزی که اعتصابات کردستان و کرمانشاه را از دیگر کنشهای اعتراضی متمایز میکند، جمعی بودن و پشتوانهٔ مردمی داشتن آن است. کنشهای فردی مثل سرود خواندن و رقصیدن در زندان، اعتصاب فردی و فعالیت مجازی هیچگاه به تغییر بنیادین منجر نخواهد شد و حتی ممکن است به فرهنگ شهرت و سلبریتیسم دامن بزند. ما اسامی آنها که سرود میخوانند و میرقصند، اعتصاب فردی میکنند و پست و استوری میگذارند را میدانیم و تغییر مادی و محسوسی در نتیجهٔ فعالیتشان نمیبینیم؛ اما با اینکه اسامی زندانیان، دانشجویان، معلمان و کوردها و کرمانشاهیهای اعتصابکننده را نمیدانیم، نتایج مادی و عینی کنششان را به وضوح میبینیم: در وهلهٔ اول، گسترش اعتراض به بیرون از زندان وقتی که معلمان و دانشجویان نیز به اعتصابات پیوستند، در وهلهٔ دوم تصمیم مردم کردستان و کرمانشاه به همراهی با اعتصابات و در وهلهٔ سوم زمزمه متوقف شدن حکم پخشان عزیزی. حتی اگر خبر واقعی نباشد قطعاً جمهوری اسلامی در نتیجهٔ فشار عمومی و همبستهٔ مردم بوده که تصمیم به انتشار خبر توقف حکم پخشان گرفتهاست.
جدای از شکل جمعی اعتراض، موضوع و محتوای آن نیز اهمیت دارد. در ایران، اعدام امری به شدت طبقاتی است. بلوچها، کوردها، افغانستانیها و دیگر افراد تحتستم بدون دادرسی عادلانه، بدون طی روند قانونی و محروم از وکلای غیر حکومتی اعدام میشوند. جرایم مواد مخدر بیشترین سهم از اعدام را دارد، درحالی که میدانیم مهمترین عامل روی آوردن افراد به مواد مخدر فقر و بیکاری است. حتی جرایمی مانند قتل نیز بعضاً ریشه در فقر دارند. کودکانی که در مناطق حاشیه و فقیر بزرگ میشوند و از وقتی چشم باز میکنند دعوا و چاقوکشی و خشونت میبینند، چه نوع آموزشی از محیط دریافت میکنند و چه آیندهای خواهند داشت؟
جدا از طبقاتی بودن، اعدامهای سیاسی در دوران جمهوری اسلامی تبعات جمعی گستردهای داشتهاست. نیروهای مبارز و مقاوم نسل اول، قبل از اینکه بتوانند شیوههای مؤثر مبارزه و سازماندهی را که طبق تجربه بهدست میآید به نسل بعدی خود آموزش دهند، اعدام و سر به نیست شدند. اگر جمهوری اسلامی در همان دههٔ شصت دست به این جنایات نمیزد، نمیتوانست ساختار استبدادی خود را تثبیت کند. الآن نیز برای پیشگیری از قیام و اعتراض دست به سرکوب میزند و اعدام، اصلیترین ابزار خشونت حکومتی است. حالا نیز اگر میخواهیم بساط کشتار و چپاول را بر بچینیم باید همگی یکصدا مقابل اعدام بایستیم و هر اعدام را با هر اتهام و در هر منطقه محکوم نماییم.
https://tttttt.me/edalatxah/19507
#یادداشت_روز، پنجشنبه، چهارم بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
دیروز، سوم بهمن ۱۴۰۳ مردم کردستان و کرمانشاه در همبستگی با کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» و در اعتراض به حکم اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی اعتصاب عمومی کردند. این اقدام جمعی و شجاعانه نشان داد که مردم کردستان با وجود تمام فشارها و سرکوبها، به آرمانهای آزادی و عدالت پایبند هستند. تا به حال اقدامی به این گستردگی توسط عموم مردم در همراهی با کارزار سهشنبههای نه به اعدام رخ نداده بود. بیشتر اقدامات پیشین، مربوط به دانشجویان، معلمان و زندانیان بودهاست. اعتصاب عمومی کردستان شروعی خواهد بود برای اعتصابات گستردهتر سراسری، کما اینکه کسبهٔ استان کرمانشاه هم امروز در اعتصاب بودهاند.
چیزی که اعتصابات کردستان و کرمانشاه را از دیگر کنشهای اعتراضی متمایز میکند، جمعی بودن و پشتوانهٔ مردمی داشتن آن است. کنشهای فردی مثل سرود خواندن و رقصیدن در زندان، اعتصاب فردی و فعالیت مجازی هیچگاه به تغییر بنیادین منجر نخواهد شد و حتی ممکن است به فرهنگ شهرت و سلبریتیسم دامن بزند. ما اسامی آنها که سرود میخوانند و میرقصند، اعتصاب فردی میکنند و پست و استوری میگذارند را میدانیم و تغییر مادی و محسوسی در نتیجهٔ فعالیتشان نمیبینیم؛ اما با اینکه اسامی زندانیان، دانشجویان، معلمان و کوردها و کرمانشاهیهای اعتصابکننده را نمیدانیم، نتایج مادی و عینی کنششان را به وضوح میبینیم: در وهلهٔ اول، گسترش اعتراض به بیرون از زندان وقتی که معلمان و دانشجویان نیز به اعتصابات پیوستند، در وهلهٔ دوم تصمیم مردم کردستان و کرمانشاه به همراهی با اعتصابات و در وهلهٔ سوم زمزمه متوقف شدن حکم پخشان عزیزی. حتی اگر خبر واقعی نباشد قطعاً جمهوری اسلامی در نتیجهٔ فشار عمومی و همبستهٔ مردم بوده که تصمیم به انتشار خبر توقف حکم پخشان گرفتهاست.
جدای از شکل جمعی اعتراض، موضوع و محتوای آن نیز اهمیت دارد. در ایران، اعدام امری به شدت طبقاتی است. بلوچها، کوردها، افغانستانیها و دیگر افراد تحتستم بدون دادرسی عادلانه، بدون طی روند قانونی و محروم از وکلای غیر حکومتی اعدام میشوند. جرایم مواد مخدر بیشترین سهم از اعدام را دارد، درحالی که میدانیم مهمترین عامل روی آوردن افراد به مواد مخدر فقر و بیکاری است. حتی جرایمی مانند قتل نیز بعضاً ریشه در فقر دارند. کودکانی که در مناطق حاشیه و فقیر بزرگ میشوند و از وقتی چشم باز میکنند دعوا و چاقوکشی و خشونت میبینند، چه نوع آموزشی از محیط دریافت میکنند و چه آیندهای خواهند داشت؟
جدا از طبقاتی بودن، اعدامهای سیاسی در دوران جمهوری اسلامی تبعات جمعی گستردهای داشتهاست. نیروهای مبارز و مقاوم نسل اول، قبل از اینکه بتوانند شیوههای مؤثر مبارزه و سازماندهی را که طبق تجربه بهدست میآید به نسل بعدی خود آموزش دهند، اعدام و سر به نیست شدند. اگر جمهوری اسلامی در همان دههٔ شصت دست به این جنایات نمیزد، نمیتوانست ساختار استبدادی خود را تثبیت کند. الآن نیز برای پیشگیری از قیام و اعتراض دست به سرکوب میزند و اعدام، اصلیترین ابزار خشونت حکومتی است. حالا نیز اگر میخواهیم بساط کشتار و چپاول را بر بچینیم باید همگی یکصدا مقابل اعدام بایستیم و هر اعدام را با هر اتهام و در هر منطقه محکوم نماییم.
https://tttttt.me/edalatxah/19507
مدرسه رهایی
🔴در دفاع از دمکراسی ملاحظاتی مقدماتی #یادداشت_روز، پنجشنبه، ۲۰ دی۱۴۰۳ #مدرسه_رهایی دموکراسی نه شکلی از حکومت است که به الیگارشی اجازه دهد به نام مردم حکمرانی کند، نه شکلی از جامعه است که قدرت کالاها آن را سازماندهی کند. دموکراسی کنشی است که بیوقفه انحصار…
🔴 لنین یا مستشارالدوله؟ دمکراسی لطفاً
#مدرسه_رهایی
#یادداشت_روز، جمعه دوازدهم بهمن
״من بخت را به رود سرکشی همانند میکنم که چون سر برکشد، دشتها را فروگیرد و درختان و بناها را سرنگون کند و خاک را از جایی کَنَد و به جایی دیگر افکند و هرکسی از برابرش گریزد و در پیشگاه خروشش به خاک افتد و هیچ چیزی را در برابر آن یارای ایستادگی نباشد. با اینهمه، اگرچه طبعش چنین است اما چنین نیست که در روزگار آرامش از مردم کاری برنیاید؛ بلکه برآن سدها و خاکریزها بنا توانند کرد تا به هنگام سرکشی سرریزش به آبراهی ریزد یا آنکه چنان بیامان و زیانبار برنجوشد. بخت نیز اینچنین است و آن جا نیروی خود را نشان میدهد که هیچ سازوبرگی برای ایستادگی در برابرش فراهم نکرده باشند و خروشان بدانسو میتازد که میداند هیچ سد و سیلبندی در برابرش برپا نداشتهاند.“
فراز بالا از کتاب شهریار بر ضرورت آمادگی یا به تعبیر ماکیاولی، آبدیده کردن ویرتو اشاره دارد و ...
ادامه یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/Q1bEW
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#مدرسه_رهایی
#یادداشت_روز، جمعه دوازدهم بهمن
״من بخت را به رود سرکشی همانند میکنم که چون سر برکشد، دشتها را فروگیرد و درختان و بناها را سرنگون کند و خاک را از جایی کَنَد و به جایی دیگر افکند و هرکسی از برابرش گریزد و در پیشگاه خروشش به خاک افتد و هیچ چیزی را در برابر آن یارای ایستادگی نباشد. با اینهمه، اگرچه طبعش چنین است اما چنین نیست که در روزگار آرامش از مردم کاری برنیاید؛ بلکه برآن سدها و خاکریزها بنا توانند کرد تا به هنگام سرکشی سرریزش به آبراهی ریزد یا آنکه چنان بیامان و زیانبار برنجوشد. بخت نیز اینچنین است و آن جا نیروی خود را نشان میدهد که هیچ سازوبرگی برای ایستادگی در برابرش فراهم نکرده باشند و خروشان بدانسو میتازد که میداند هیچ سد و سیلبندی در برابرش برپا نداشتهاند.“
فراز بالا از کتاب شهریار بر ضرورت آمادگی یا به تعبیر ماکیاولی، آبدیده کردن ویرتو اشاره دارد و ...
ادامه یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/Q1bEW
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
🔴 در ستایش حماسه سیاهکل و انقلاب ۵۷
#یادداشت_روز ، جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یادداشت_روز ، جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
🔴 در ستایش حماسه سیاهکل و انقلاب ۵۷ #یادداشت_روز ، جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ 📌📌📌 اینستاگرام #مدرسه_رهایی https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ== 🆔 @edalatxah
🔴 در ستایش حماسه سیاهکل و انقلاب ۵۷
#یادداشت_روز ، جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
امروز ۱۹ بهمن است، سالگرد قیام سیاهکل؛ حرکتی که اگرچه در ظاهر شکست خورد و به اهداف خود نرسید، اما سرآغاز جنبشی شد که در نهایت طومار حکومت ۲۵۰۰ ساله سلطنت را درهم پیچید. انقلاب ۵۷ را میتوان از ثمرات جنبش چریکی دانست، چراکه این مبارزات تأثیر انکارناپذیری بر روند انقلاب داشتند.
قیام سیاهکل در شرایطی رخ داد که ساواک، سرمست از قدرت سرکوب، خود را شکستناپذیر میپنداشت. این قیام کوشید تا این هیمنه را در هم بشکند. اگرچه در ظاهر با شکست مواجه شد، اما با شکلگیری سازمان چریکهای فدایی خلق ایران و سایر گروههای معتقد به مشی مسلحانه، بهویژه در دهه ۵۰، ثابت شد که ساواک قادر به سرکوب کامل مبارزه و فداکاری انقلابیون نیست.
🔹حماسه سیاهکل: واکنشی به خفقان آن روزگار
جنبش چریکی و حماسه سیاهکل پاسخی به خفقان سیاسی، سرکوب شدید و انسداد فضای مشارکت سیاسی در دوران پهلوی بود. حکومت پهلوی، سرمست از درآمدهای نفتی، هیچ جایگاهی برای مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود قائل نبود. دربار، هر زمان که اراده میکرد، در تمام امور کشور دخالت مینمود و استبداد، هر روز بیش از پیش بر جامعه سایه میافکند.
امروز، با پروپاگاندای رسانههای فارسیزبان حامی پهلوی، روایتی تحریفشده از چریکها ارائه میشود. همچنین، برخی انقلابیون پشیمان تلاش دارند با مخدوش کردن چهره جنبشهای مبارزاتی، مشروعیت انقلاب ۵۷ را زیر سؤال ببرند. اما همگان نیک میدانند که انقلاب ۵۷، مستقل از سرنوشت آن، یک ضرورت تاریخی بود. تلاش برای کودتا یا شورش خواندن این انقلاب، نمیتواند اصل آن را انکار کند.
🔹درسهای انقلاب ۵۷ برای امروز
اینکه حکومت استبدادی کنونی، به مراتب سرکوبگرتر از حکومت پهلوی است و مردم همچنان برای تحقق آزادی و برابری هزینه پرداخت میکنند، هیچچیز از ابعاد ضدانسانی حکومت پهلوی نمیکاهد.
بزرگترین درس انقلاب ۵۷ این است که جامعه باید متشکل شود و مطالبات دموکراتیک، طبقاتی و سیاسی را تعمیق بخشد تا هیچ شکلی از استبداد امکان بقا یا ظهور مجدد پیدا نکند.
در غیر این صورت، آنچه باقی میماند، افسانهپردازی درباره گذشتهای است که تاریخ مصرف آن به پایان رسیده است.
https://tttttt.me/edalatxah/19593
#یادداشت_روز ، جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
امروز ۱۹ بهمن است، سالگرد قیام سیاهکل؛ حرکتی که اگرچه در ظاهر شکست خورد و به اهداف خود نرسید، اما سرآغاز جنبشی شد که در نهایت طومار حکومت ۲۵۰۰ ساله سلطنت را درهم پیچید. انقلاب ۵۷ را میتوان از ثمرات جنبش چریکی دانست، چراکه این مبارزات تأثیر انکارناپذیری بر روند انقلاب داشتند.
قیام سیاهکل در شرایطی رخ داد که ساواک، سرمست از قدرت سرکوب، خود را شکستناپذیر میپنداشت. این قیام کوشید تا این هیمنه را در هم بشکند. اگرچه در ظاهر با شکست مواجه شد، اما با شکلگیری سازمان چریکهای فدایی خلق ایران و سایر گروههای معتقد به مشی مسلحانه، بهویژه در دهه ۵۰، ثابت شد که ساواک قادر به سرکوب کامل مبارزه و فداکاری انقلابیون نیست.
🔹حماسه سیاهکل: واکنشی به خفقان آن روزگار
جنبش چریکی و حماسه سیاهکل پاسخی به خفقان سیاسی، سرکوب شدید و انسداد فضای مشارکت سیاسی در دوران پهلوی بود. حکومت پهلوی، سرمست از درآمدهای نفتی، هیچ جایگاهی برای مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود قائل نبود. دربار، هر زمان که اراده میکرد، در تمام امور کشور دخالت مینمود و استبداد، هر روز بیش از پیش بر جامعه سایه میافکند.
امروز، با پروپاگاندای رسانههای فارسیزبان حامی پهلوی، روایتی تحریفشده از چریکها ارائه میشود. همچنین، برخی انقلابیون پشیمان تلاش دارند با مخدوش کردن چهره جنبشهای مبارزاتی، مشروعیت انقلاب ۵۷ را زیر سؤال ببرند. اما همگان نیک میدانند که انقلاب ۵۷، مستقل از سرنوشت آن، یک ضرورت تاریخی بود. تلاش برای کودتا یا شورش خواندن این انقلاب، نمیتواند اصل آن را انکار کند.
🔹درسهای انقلاب ۵۷ برای امروز
اینکه حکومت استبدادی کنونی، به مراتب سرکوبگرتر از حکومت پهلوی است و مردم همچنان برای تحقق آزادی و برابری هزینه پرداخت میکنند، هیچچیز از ابعاد ضدانسانی حکومت پهلوی نمیکاهد.
بزرگترین درس انقلاب ۵۷ این است که جامعه باید متشکل شود و مطالبات دموکراتیک، طبقاتی و سیاسی را تعمیق بخشد تا هیچ شکلی از استبداد امکان بقا یا ظهور مجدد پیدا نکند.
در غیر این صورت، آنچه باقی میماند، افسانهپردازی درباره گذشتهای است که تاریخ مصرف آن به پایان رسیده است.
https://tttttt.me/edalatxah/19593
Telegram
مدرسه رهایی
🔴 در ستایش حماسه سیاهکل و انقلاب ۵۷
#یادداشت_روز ، جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یادداشت_روز ، جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
🔴 جان مردم، جان دانشآموزان و معلمان با ارزش است.
#یادداشت_روز ، یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یادداشت_روز ، یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
🔴 جان مردم، جان دانشآموزان و معلمان با ارزش است. #یادداشت_روز ، یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۳ 📌📌📌 اینستاگرام #مدرسه_رهایی https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ== 🆔 @edalatxah
🔴 جان مردم، جان دانشآموزان و معلمان باارزش است.
#یادداشت_روز، یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
از سال ۱۳۶۵ و تصادف اتوبوس حامل دانشآموزان در استان چهارمحال و بختیاری تا سال ۱۴۰۳ و واژگونی مرگبار اتوبوسهای دانشآموزان کرمان و ارومیه؛ معلمان، دانشآموزان و خانوادهها بارها و بارها مطالبات خود را مبنی بر ایمنسازی جادهها و وسایل حمل و نقل دانشآموزان و معلمان مطرح کردهاند. مسئولین اما فقط بلدند فاجعه که اتفاق افتاد، سر مزار قربانیان بیایند و اشک تمساح بریزند. این یک هشدار است: اگر فکری نکنید، اگر سریعتر به خود نجنبید و مطالبات مردم را جامهی عمل نپوشانید، خاک نه بر سر و صورت شما، بلکه بر گورهای واقعیتان خواهیم پاشید.
سال ۶۵ بهانه داشتید که «درگیر جنگیم»، «انقلاب تازه پیروز شدهاست» «فرصت بدهید زیرساختها را بازسازی کنیم»، امروز اما نه تنها این وعده عملی نشدهاست، بلکه هر سال بیش از سال پیش شاهد سوانح جادهای هستیم. زیرساختها فقط در مناطق بالاشهر کلان شهرها که محل رفتوآمد شما تزویرکاران است، بازسازی شده. مردمان سیستان وبلوچستان، کردستان، کهگیلویه و بویراحمد، کرمان و دیگر مناطق فقیرنشین همچنان در جادههای ناامن و با وسایل نقلیهٔ فرسوده رفتوآمد میکنند. برخی از آنها حتی توان استفاده از وسیلهی نقلیه را نیز ندارند. شما اما گمان میکنیم بیخبر باشید از خیل دانشآموزان و معلمانی که با پای پیاده کیلومترها طی میکنند تا به مدرسه بروند. چه بسیارند «مطرودشدگانی» از تحصیل که بهخاطر نبود جادههای امن نمیتوانند به مدرسه بروند و ترک تحصیل میکنند. چه بسیار دانشآموزان دارای معلولیتی که با وجود استعداد سرشار، بهدلیل عدم امکان رفتوآمد و جابهجایی، از تحصیل «طرد» میشوند.
باید با همبستگی و اعتراض حاکمیت را واداشت هرچه سریعتر مطالبات مردم را عملی کند. جادهها ترمیم و بازسازی شوند، وسایل نقلیهٔ فرسوده از رده خارج شوند و وسایل نقلیهٔ امن و استاندارد جایگزین آنها شوند، خطکشی جادهها و خیابانها تجدید و استانداردسازی شود، رانندگان سرویسهای مدارس آموزش کافی و لازم را ببینند، سرویس ایمن و رایگان برای مناطق فقیرنشین در نظر گرفته شود، وضع حمل و نقل دانشآموزان استثنایی بهبود پیدا کند و اینها همه بدون تبعیض طبقاتی انجام شود.
وقت آن رسیده که دیگر فجایع مرگبار جادهای را برنتابیم و در مقابل این همه ستم سکوت نکنیم. جان مردم، جان دانشآموزان و معلمان با ارزش است.
https://tttttt.me/edalatxah/19601
#یادداشت_روز، یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
از سال ۱۳۶۵ و تصادف اتوبوس حامل دانشآموزان در استان چهارمحال و بختیاری تا سال ۱۴۰۳ و واژگونی مرگبار اتوبوسهای دانشآموزان کرمان و ارومیه؛ معلمان، دانشآموزان و خانوادهها بارها و بارها مطالبات خود را مبنی بر ایمنسازی جادهها و وسایل حمل و نقل دانشآموزان و معلمان مطرح کردهاند. مسئولین اما فقط بلدند فاجعه که اتفاق افتاد، سر مزار قربانیان بیایند و اشک تمساح بریزند. این یک هشدار است: اگر فکری نکنید، اگر سریعتر به خود نجنبید و مطالبات مردم را جامهی عمل نپوشانید، خاک نه بر سر و صورت شما، بلکه بر گورهای واقعیتان خواهیم پاشید.
سال ۶۵ بهانه داشتید که «درگیر جنگیم»، «انقلاب تازه پیروز شدهاست» «فرصت بدهید زیرساختها را بازسازی کنیم»، امروز اما نه تنها این وعده عملی نشدهاست، بلکه هر سال بیش از سال پیش شاهد سوانح جادهای هستیم. زیرساختها فقط در مناطق بالاشهر کلان شهرها که محل رفتوآمد شما تزویرکاران است، بازسازی شده. مردمان سیستان وبلوچستان، کردستان، کهگیلویه و بویراحمد، کرمان و دیگر مناطق فقیرنشین همچنان در جادههای ناامن و با وسایل نقلیهٔ فرسوده رفتوآمد میکنند. برخی از آنها حتی توان استفاده از وسیلهی نقلیه را نیز ندارند. شما اما گمان میکنیم بیخبر باشید از خیل دانشآموزان و معلمانی که با پای پیاده کیلومترها طی میکنند تا به مدرسه بروند. چه بسیارند «مطرودشدگانی» از تحصیل که بهخاطر نبود جادههای امن نمیتوانند به مدرسه بروند و ترک تحصیل میکنند. چه بسیار دانشآموزان دارای معلولیتی که با وجود استعداد سرشار، بهدلیل عدم امکان رفتوآمد و جابهجایی، از تحصیل «طرد» میشوند.
باید با همبستگی و اعتراض حاکمیت را واداشت هرچه سریعتر مطالبات مردم را عملی کند. جادهها ترمیم و بازسازی شوند، وسایل نقلیهٔ فرسوده از رده خارج شوند و وسایل نقلیهٔ امن و استاندارد جایگزین آنها شوند، خطکشی جادهها و خیابانها تجدید و استانداردسازی شود، رانندگان سرویسهای مدارس آموزش کافی و لازم را ببینند، سرویس ایمن و رایگان برای مناطق فقیرنشین در نظر گرفته شود، وضع حمل و نقل دانشآموزان استثنایی بهبود پیدا کند و اینها همه بدون تبعیض طبقاتی انجام شود.
وقت آن رسیده که دیگر فجایع مرگبار جادهای را برنتابیم و در مقابل این همه ستم سکوت نکنیم. جان مردم، جان دانشآموزان و معلمان با ارزش است.
https://tttttt.me/edalatxah/19601
🔴 گره کورِ کلافِدرهمپیچ ستمها: ستم طبقاتی؛ زنکشی در حکومت اسلامی
#یادداشت_روز، سهشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یادداشت_روز، سهشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
🔴 گره کورِ کلافِدرهمپیچ ستمها: ستم طبقاتی؛ زنکشی در حکومت اسلامی #یادداشت_روز، سهشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۳ #مدرسه_رهایی 📌📌📌 اینستاگرام #مدرسه_رهایی https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ== 🆔 @edalatxah
🔴 گره کورِ کلافِدرهمپیچ ستمها: ستم طبقاتی؛ زنکشی در حکومت اسلامی
#یادداشت_روز، سهشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
چرا فمینیستها با وجود سالیان سال تلاش و مبارزه نتوانستهاند تأثیری بر جامعه بگذارند که زنکشی ریشهکن شود؟ این سؤال قصد ندارد مبارزات فمینیستها و دستاوردهایشان را بیاهمیت جلوه دهد؛ بلکه جای خالی مسئلهای بسیار حیاتی اما گمشده در روند مبارزه علیه ستم جنسیجنسیتی را برجسته میکند. آنجلا دیویس، مارکسیستفمینیست آمریکایی، میگوید:«سرمایهداری صرفاً نظامی اقتصادی نیست؛ بلکه نظامی اجتماعی است که سایر اَشکال ستم، از جمله تبعیض جنسیتی را تقویت میکند و توسط آنها تقویت میشود. این نظام، کار زنان را، چه مزدبگیر و چه بیمزد، استثمار میکند و این ایده را تداوم میبخشد که زنان ارزش کمتری نسبت به مردان دارند، و بنابراین دستمزدهای پایینتر و فرصتهای محدود آنها را توجیه میکند.»
اگر میخواهیم ستم به زنان را در دنیای امروز ریشهیابی کنیم، قطعاً پای سرمایهداری به میان کشیده میشود. مبارزهٔ «صرفاً فمینیستی» با مردسالاری کافی نیست؛ باید نظام سلطهٔ سرمایهدارانی را برچید زیرا سرمایهداری مردسالاری و ستم جنسیتی را تقویت میکند.
سرمایهداری نابرابری اقتصادی را تشدید میکند، چه در سطح خانواده و چه در سطح جامعه. عموماً زنان خانواده حتی در خانوادههای بورژوا، فقیرترین اعضای خانوادهاند. در سطح جامعه نیز، نابرابری اقتصادی و توسعهٔ نامتوازن وجود دارد و به همین سبب، ستم اقتصادی بر زنان مضاعف میشود. زنی که در منطقهای فقیرنشین زندگی میکند یکبار بهواسطهٔ محل زندگیاش مورد تبعیض قرار میگیرد و یکبار بهخاطر موقعیت پایینترش در خانواده. وابستگی اقتصادی به مرد، زن را در برابر خشونت خانگی آسیبپذیرتر میکند. چهبسی اگر زنانی که قربانی خشونت خانگیاند، استقلال مالی داشتند، حداقل از جهت فیزیکی از شوهران، پدران یا برادرانشان دور میشدند.
مناطق و استانهای حاشیه بهخاطر آموزش کمکیفیتتر و فرهنگسازی کمتری که تجربه میکنند، استعداد بیشتری برای دامن زدن به خشونت جنسیتی و خشونت خانگی دارند؛ پسران و مردان، خشونتطلب و ناموسپرست تربیت میشوند، بکارت اهمیت فراوان دارد و ختنهٔ دختران امری عادی پنداشته میشود.
در نظام سرمایهداری نئولیبرال که خودگردانی سرکوب میشود، شبکههای ایمنی اجتماعی تضعیف میشوند. میبینیم که خانههای امن زنان و بهزیستیها یکی پس از دیگری تعطیل میشوند و حتی متولیانشان جُرمانگاری میشوند. دولت سرمایهداری نه تنها اقدامی برای خشونت جنسیتی در سطح جامعه انجام نمیدهد، بلکه اقدامات خودجوش مردمی را نیز سرکوب میکند.
در نظام سرمایهسالار فقه اسلامی که مبنای قانون اساسی جمهوری اسلامی است، موارد گفتهشده جلوهٔ عریان دارند. در مقدمهٔ قانون اساسی میخوانیم:
زن در چنین برداشتی از واحد خانواده، از حالت «شیء بودن» و یا «ابزار کار بودن» در خدمت اشاعه مصرف زدگی و استثمار، خارج شده و ضمن بازیافتن وظیفه خطیر و پُر ارج مادری در پرورش انسانهای مکتبی پیشاهنگ و خود همرزم مردان در میدانهای فعال حیات میباشد و در نتیجه پذیرای مسئولیتی خطیرتر و در دیدگاه اسلامی برخوردار از ارزش و کرامتی والاتر خواهد بود.
میبینیم که قانون اساسی زن را در خدمت خانواده و بهویژه در خدمت مرد میبیند و وظیفهٔ اصلی او را «مادری کردن» میداند. با این ترفند است که جمهوری اسلامی زنان را در چهار دیواری خانه محبوس میکند و در خدمت مرد و فرزندان میگمارد. قوانین فقهی مربوط به حجاب، اجازهٔ پدر و همسر، سهم ارث، شهادت در دادگاه، و دیه همه تبعیضآمیزند و زن را جنس دوم در نظر میگیرند.
دادگاههای جمهوری اسلامی به طور سیستماتیک زنان را سرکوب میکنند. از قوانین نابرابر که بگذریم، زنان باید با پوشش مطلوب حکومت که از عرف جامعه سختگیرانهتر است، در محیط دادگاهها حضور پیدا کنند. زنان نمیتوانند در بعضی بخشها به شغل قضاوت مشغول شوند، حتی اگر پیشتر توانایی و شایستگی خود را اثبات کرده باشند.
اینها همه درهمتنیدگی انواع ستم در خصوص زنان را نشان میدهد؛ از جمله ستم جنسیتی، ستم قومیتی و ستم مذهبی که البته همه زیر چتر ستم طبقاتی قابل دستهبندیاند. برای مبارزه با این تبعیض سیستماتیک، باید همهجانبه برخورد کرد. و این ممکن نیست مگر با در نظر گرفتن راههای مقابله با نظام سرمایهداری.
https://tttttt.me/edalatxah/19609
#یادداشت_روز، سهشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
چرا فمینیستها با وجود سالیان سال تلاش و مبارزه نتوانستهاند تأثیری بر جامعه بگذارند که زنکشی ریشهکن شود؟ این سؤال قصد ندارد مبارزات فمینیستها و دستاوردهایشان را بیاهمیت جلوه دهد؛ بلکه جای خالی مسئلهای بسیار حیاتی اما گمشده در روند مبارزه علیه ستم جنسیجنسیتی را برجسته میکند. آنجلا دیویس، مارکسیستفمینیست آمریکایی، میگوید:«سرمایهداری صرفاً نظامی اقتصادی نیست؛ بلکه نظامی اجتماعی است که سایر اَشکال ستم، از جمله تبعیض جنسیتی را تقویت میکند و توسط آنها تقویت میشود. این نظام، کار زنان را، چه مزدبگیر و چه بیمزد، استثمار میکند و این ایده را تداوم میبخشد که زنان ارزش کمتری نسبت به مردان دارند، و بنابراین دستمزدهای پایینتر و فرصتهای محدود آنها را توجیه میکند.»
اگر میخواهیم ستم به زنان را در دنیای امروز ریشهیابی کنیم، قطعاً پای سرمایهداری به میان کشیده میشود. مبارزهٔ «صرفاً فمینیستی» با مردسالاری کافی نیست؛ باید نظام سلطهٔ سرمایهدارانی را برچید زیرا سرمایهداری مردسالاری و ستم جنسیتی را تقویت میکند.
سرمایهداری نابرابری اقتصادی را تشدید میکند، چه در سطح خانواده و چه در سطح جامعه. عموماً زنان خانواده حتی در خانوادههای بورژوا، فقیرترین اعضای خانوادهاند. در سطح جامعه نیز، نابرابری اقتصادی و توسعهٔ نامتوازن وجود دارد و به همین سبب، ستم اقتصادی بر زنان مضاعف میشود. زنی که در منطقهای فقیرنشین زندگی میکند یکبار بهواسطهٔ محل زندگیاش مورد تبعیض قرار میگیرد و یکبار بهخاطر موقعیت پایینترش در خانواده. وابستگی اقتصادی به مرد، زن را در برابر خشونت خانگی آسیبپذیرتر میکند. چهبسی اگر زنانی که قربانی خشونت خانگیاند، استقلال مالی داشتند، حداقل از جهت فیزیکی از شوهران، پدران یا برادرانشان دور میشدند.
مناطق و استانهای حاشیه بهخاطر آموزش کمکیفیتتر و فرهنگسازی کمتری که تجربه میکنند، استعداد بیشتری برای دامن زدن به خشونت جنسیتی و خشونت خانگی دارند؛ پسران و مردان، خشونتطلب و ناموسپرست تربیت میشوند، بکارت اهمیت فراوان دارد و ختنهٔ دختران امری عادی پنداشته میشود.
در نظام سرمایهداری نئولیبرال که خودگردانی سرکوب میشود، شبکههای ایمنی اجتماعی تضعیف میشوند. میبینیم که خانههای امن زنان و بهزیستیها یکی پس از دیگری تعطیل میشوند و حتی متولیانشان جُرمانگاری میشوند. دولت سرمایهداری نه تنها اقدامی برای خشونت جنسیتی در سطح جامعه انجام نمیدهد، بلکه اقدامات خودجوش مردمی را نیز سرکوب میکند.
در نظام سرمایهسالار فقه اسلامی که مبنای قانون اساسی جمهوری اسلامی است، موارد گفتهشده جلوهٔ عریان دارند. در مقدمهٔ قانون اساسی میخوانیم:
زن در چنین برداشتی از واحد خانواده، از حالت «شیء بودن» و یا «ابزار کار بودن» در خدمت اشاعه مصرف زدگی و استثمار، خارج شده و ضمن بازیافتن وظیفه خطیر و پُر ارج مادری در پرورش انسانهای مکتبی پیشاهنگ و خود همرزم مردان در میدانهای فعال حیات میباشد و در نتیجه پذیرای مسئولیتی خطیرتر و در دیدگاه اسلامی برخوردار از ارزش و کرامتی والاتر خواهد بود.
میبینیم که قانون اساسی زن را در خدمت خانواده و بهویژه در خدمت مرد میبیند و وظیفهٔ اصلی او را «مادری کردن» میداند. با این ترفند است که جمهوری اسلامی زنان را در چهار دیواری خانه محبوس میکند و در خدمت مرد و فرزندان میگمارد. قوانین فقهی مربوط به حجاب، اجازهٔ پدر و همسر، سهم ارث، شهادت در دادگاه، و دیه همه تبعیضآمیزند و زن را جنس دوم در نظر میگیرند.
دادگاههای جمهوری اسلامی به طور سیستماتیک زنان را سرکوب میکنند. از قوانین نابرابر که بگذریم، زنان باید با پوشش مطلوب حکومت که از عرف جامعه سختگیرانهتر است، در محیط دادگاهها حضور پیدا کنند. زنان نمیتوانند در بعضی بخشها به شغل قضاوت مشغول شوند، حتی اگر پیشتر توانایی و شایستگی خود را اثبات کرده باشند.
اینها همه درهمتنیدگی انواع ستم در خصوص زنان را نشان میدهد؛ از جمله ستم جنسیتی، ستم قومیتی و ستم مذهبی که البته همه زیر چتر ستم طبقاتی قابل دستهبندیاند. برای مبارزه با این تبعیض سیستماتیک، باید همهجانبه برخورد کرد. و این ممکن نیست مگر با در نظر گرفتن راههای مقابله با نظام سرمایهداری.
https://tttttt.me/edalatxah/19609
Telegram
مدرسه رهایی
🔴 گره کورِ کلافِدرهمپیچ ستمها: ستم طبقاتی؛ زنکشی در حکومت اسلامی
#یادداشت_روز، سهشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یادداشت_روز، سهشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
حصر غیرقانونی اما مسئله جنبش نیست.
#یادداشت_روز، پنجشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
✉️ ارتباط با ادمین مدرسه رهایی
@FreedomContact
#یادداشت_روز، پنجشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
✉️ ارتباط با ادمین مدرسه رهایی
@FreedomContact
مدرسه رهایی
حصر غیرقانونی اما مسئله جنبش نیست. #یادداشت_روز، پنجشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ #مدرسه_رهایی 📌📌📌 اینستاگرام #مدرسه_رهایی https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ== 🆔 @edalatxah ✉️ ارتباط با ادمین مدرسه رهایی @FreedomContact
حصر غیرقانونی اما مسئله جنبش نیست.
#یادداشت_روز، پنجشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
حبس، حصر، زندان و اعدام هر مخالف سیاسی و عقیدتی در تضاد آشکار با حق آزادی بیان، اعتراض، تجمع و اعتصاب است و هر آزادیخواهی با آن مخالف است. از همین منظر، با ادامه حصر میرحسین موسوی و زهرا رهنورد نیز مخالفیم؛ حصری که نتیجه استبداد و بیقانونی حاکمیت و البته بیمایگی و رذالت اصلاحطلبان است.
از سوی دیگر، حصر میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در چارچوب جدال باندهای درون حکومت قابل ارزیابی است. میرحسین حتی در آخرین نامه خود از خمینی به نیکی یاد میکند و مشکلش با خامنهای است. این مسئله نشان میدهد آن بازماندگان جنبش سبز که امروز خود را گذارطلب، تحولطلب و... مینامند، در اصل ادامه همان دعوای باندی درون حکومت هستند و ارتباطی با خواست اکثریت مردم، که همان انقلاب است، ندارند.
برای درک بهتر این موضوع کافی است به واکنش آذر منصوری توجه کنیم.
رئیس جبهه موسوم به اصلاحات درباره حق تجمع میگوید:
🔹 آذر منصوری: چرا عدهای بدون مجوز و آزادانه در هر جایی، حتی محیطهای آموزشی، تجمع و میتینگ برگزار میکنند، علیه رئیسجمهور و همراهانش شعار میدهند و مصونیت دارند، اما جمعی دیگر که از قضا از ایثارگران و جانبازان کشورند، پیش از برگزاری تجمعی مسالمتآمیز بازداشت میشوند؟
🔸 صحبتهای رئیس این جبهه حکومتی را با دقت بخوانید؛ دغدغه او آزادی بیان و آزادی تجمعات برای مردم نیست. دغدغه او مخالفت با سرکوب تجمعات بازنشستگان، معلمان، کارگران و پرستاران نیست.
او تنها دغدغه درونباندی دارد و با ادبیاتی ملتمسانه و ذلیلانه، خواستار سهم بیشتری از قدرت برای جریان خود است. منصوری از حاکمیت میخواهد که جانبازان حامی موسوی را سرکوب نکند. در ادبیات او، جانباز و رزمنده بودن ارزشمند است و باید از امتیازات ویژه برخوردار باشند. این همان نگاه فرصتطلبانهای است که بارها نشان داده استمرارطلبان خائنترین جریان سیاسی تاریخ ایران هستند و برای داشتن سهمی از قدرت، حاضر به هرگونه چاپلوسیاند.
یک روز مطالبه رفع حصر را ابزار جلب رأی مردم میکنند و زمانی که به قدرت میرسند، جرات هیچ اقدام جدی و مؤثری ندارند؛ چرا که قدرت برایشان مهمتر از آزادی است.
این جماعت زالوصفت، از دستاوردهای مبارزاتی مردم برای رسیدن به قدرت سوءاستفاده میکنند و با همراه کردن اقلیتی از مردم، از قدرت سهم میگیرند و این موقعیت را در راه رانتخواری هزینه میکنند.
در میان معلمان، تشکلهای وابستهای مانند سازمان معلمان ایران، انجمن اسلامی معلمان و مجمع فرهنگیان ایران اسلامی وظیفه دارند این خط دولتی-حکومتی ذلیلانه را پیش ببرند و برخی از بهاصطلاح فعالان صنفی نیز مترسک اینها شدهاند. اما امروز در دوران تغییر به سر میبریم و این لابیگران و رانتخواران نمیتوانند به فریبکاری خود ادامه دهند.
در مقابل، تشکلهای مستقل، زنان و جوانان پیشرو و مبارز، همچون جوانان دهدشت، حق تجمع و اعتراض را بدون گدایی مجوز و با پرداخت هزینه زندان و حتی خون در خیابانها احیا میکنند و در برابر استبداد ایستادگی میکنند.
https://tttttt.me/edalatxah/19624
#یادداشت_روز، پنجشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
حبس، حصر، زندان و اعدام هر مخالف سیاسی و عقیدتی در تضاد آشکار با حق آزادی بیان، اعتراض، تجمع و اعتصاب است و هر آزادیخواهی با آن مخالف است. از همین منظر، با ادامه حصر میرحسین موسوی و زهرا رهنورد نیز مخالفیم؛ حصری که نتیجه استبداد و بیقانونی حاکمیت و البته بیمایگی و رذالت اصلاحطلبان است.
از سوی دیگر، حصر میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در چارچوب جدال باندهای درون حکومت قابل ارزیابی است. میرحسین حتی در آخرین نامه خود از خمینی به نیکی یاد میکند و مشکلش با خامنهای است. این مسئله نشان میدهد آن بازماندگان جنبش سبز که امروز خود را گذارطلب، تحولطلب و... مینامند، در اصل ادامه همان دعوای باندی درون حکومت هستند و ارتباطی با خواست اکثریت مردم، که همان انقلاب است، ندارند.
برای درک بهتر این موضوع کافی است به واکنش آذر منصوری توجه کنیم.
رئیس جبهه موسوم به اصلاحات درباره حق تجمع میگوید:
🔹 آذر منصوری: چرا عدهای بدون مجوز و آزادانه در هر جایی، حتی محیطهای آموزشی، تجمع و میتینگ برگزار میکنند، علیه رئیسجمهور و همراهانش شعار میدهند و مصونیت دارند، اما جمعی دیگر که از قضا از ایثارگران و جانبازان کشورند، پیش از برگزاری تجمعی مسالمتآمیز بازداشت میشوند؟
🔸 صحبتهای رئیس این جبهه حکومتی را با دقت بخوانید؛ دغدغه او آزادی بیان و آزادی تجمعات برای مردم نیست. دغدغه او مخالفت با سرکوب تجمعات بازنشستگان، معلمان، کارگران و پرستاران نیست.
او تنها دغدغه درونباندی دارد و با ادبیاتی ملتمسانه و ذلیلانه، خواستار سهم بیشتری از قدرت برای جریان خود است. منصوری از حاکمیت میخواهد که جانبازان حامی موسوی را سرکوب نکند. در ادبیات او، جانباز و رزمنده بودن ارزشمند است و باید از امتیازات ویژه برخوردار باشند. این همان نگاه فرصتطلبانهای است که بارها نشان داده استمرارطلبان خائنترین جریان سیاسی تاریخ ایران هستند و برای داشتن سهمی از قدرت، حاضر به هرگونه چاپلوسیاند.
یک روز مطالبه رفع حصر را ابزار جلب رأی مردم میکنند و زمانی که به قدرت میرسند، جرات هیچ اقدام جدی و مؤثری ندارند؛ چرا که قدرت برایشان مهمتر از آزادی است.
این جماعت زالوصفت، از دستاوردهای مبارزاتی مردم برای رسیدن به قدرت سوءاستفاده میکنند و با همراه کردن اقلیتی از مردم، از قدرت سهم میگیرند و این موقعیت را در راه رانتخواری هزینه میکنند.
در میان معلمان، تشکلهای وابستهای مانند سازمان معلمان ایران، انجمن اسلامی معلمان و مجمع فرهنگیان ایران اسلامی وظیفه دارند این خط دولتی-حکومتی ذلیلانه را پیش ببرند و برخی از بهاصطلاح فعالان صنفی نیز مترسک اینها شدهاند. اما امروز در دوران تغییر به سر میبریم و این لابیگران و رانتخواران نمیتوانند به فریبکاری خود ادامه دهند.
در مقابل، تشکلهای مستقل، زنان و جوانان پیشرو و مبارز، همچون جوانان دهدشت، حق تجمع و اعتراض را بدون گدایی مجوز و با پرداخت هزینه زندان و حتی خون در خیابانها احیا میکنند و در برابر استبداد ایستادگی میکنند.
https://tttttt.me/edalatxah/19624
Telegram
مدرسه رهایی
حصر غیرقانونی اما مسئله جنبش نیست.
#یادداشت_روز، پنجشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
✉️ ارتباط با ادمین مدرسه رهایی
@FreedomContact
#یادداشت_روز، پنجشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
✉️ ارتباط با ادمین مدرسه رهایی
@FreedomContact
🔴 پخشان و وریشه؛ فریاد مصمم یک تاریخ از مقاومت
#یادداشت_روز ، جمعه ۲۶ بهمن ۱۴۰۳
✍🏽 شیوا عاملیراد شفیعی
پخشان عزیزی یکی از صداهای شورشگر و شکستناپذیر جنبش فمینیستی در کوردستان و ایران است؛ صدایی که از تپش قلب میلیونها زن ستمدیده و فرودست برمیخیزد و پژواکی از تمام زخمهایی است که سیستمهای مردسالار، سرمایهدار و سرکوبگر ملی بر پیکر جامعه حک کردهاند. این صدا، نه یک فرد، بلکه خروش تاریخی از مقاومت است. هر تلاشی برای خاموش کردنش، تلاشی برای ...
در بخش دیگری از این یاداشت آمده ست:
تاریخ کوردستان، سمفونی آواز زنانی است که دیکتاتورها گمان میکردند صدایشان را خاموش کردهاند. اما مبارزهی امروز، ادامهی همان راهی است که تهوار (مستوره شهسواری)، لیلا قاسم، مارگرتا، نسرین و شهلا کعبی، شهین باوفا، سکینه جانسز (سارا) و صدها زن مبارز دیگر پیمودهاند. این یادآور حقیقتی انکارناپذیر است: مقاومتی که پخشان، وریشه و زینب از دل آن برخاستهاند، با سرکوب تسلیم نمیشود؛ بلکه آواز این مقاومت هر بار از گلوی شورشیتری سر داده میشود.
https://tttttt.me/edalatxah/19628
ادامه یادداشت را در این لینک بخوانید
#یادداشت_روز ، جمعه ۲۶ بهمن ۱۴۰۳
✍🏽 شیوا عاملیراد شفیعی
پخشان عزیزی یکی از صداهای شورشگر و شکستناپذیر جنبش فمینیستی در کوردستان و ایران است؛ صدایی که از تپش قلب میلیونها زن ستمدیده و فرودست برمیخیزد و پژواکی از تمام زخمهایی است که سیستمهای مردسالار، سرمایهدار و سرکوبگر ملی بر پیکر جامعه حک کردهاند. این صدا، نه یک فرد، بلکه خروش تاریخی از مقاومت است. هر تلاشی برای خاموش کردنش، تلاشی برای ...
در بخش دیگری از این یاداشت آمده ست:
تاریخ کوردستان، سمفونی آواز زنانی است که دیکتاتورها گمان میکردند صدایشان را خاموش کردهاند. اما مبارزهی امروز، ادامهی همان راهی است که تهوار (مستوره شهسواری)، لیلا قاسم، مارگرتا، نسرین و شهلا کعبی، شهین باوفا، سکینه جانسز (سارا) و صدها زن مبارز دیگر پیمودهاند. این یادآور حقیقتی انکارناپذیر است: مقاومتی که پخشان، وریشه و زینب از دل آن برخاستهاند، با سرکوب تسلیم نمیشود؛ بلکه آواز این مقاومت هر بار از گلوی شورشیتری سر داده میشود.
https://tttttt.me/edalatxah/19628
ادامه یادداشت را در این لینک بخوانید
🔴 پولها کجا میروند؟
#یادداشت_روز ، سهشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
✉️ ارتباط با ادمین مدرسه رهایی
@FreedomContact
#یادداشت_روز ، سهشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
✉️ ارتباط با ادمین مدرسه رهایی
@FreedomContact