مدرسه رهایی
Photo
🔴 مسئله تراشی؛ یا چگونه توهم حل مسئله داشته باشیم.
#یادداشت_روز، ۲۳ دی ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
برای ورود به مدارس تیزهوشان، باید از طبقات مرفه و فرادست جامعه بود، چراکه هزینههای بالای مرتبط با آمادگی برای این مدارس، از جمله کلاسهای تستزنی، کتابهای کمکآموزشی، معلمان خصوصی و دیگر مخارج آموزشی، برای خانوادههای مرفه قابل تأمین است. در فضایی که آموزش به شدت کالایی شده و نابرابریهای آموزشی روزبهروز افزایش مییابد، این مدارس بیش از هر زمان دیگری به تسخیر فرزندان خانوادههای مرفه درآمدهاند.
در مقابل، بخش بزرگی (70 درصد) از کودکان بازمانده از تحصیل که تعدادشان حدود یک میلیون نفر برآورد میشود، متعلق به دهکهای پایین درآمدی (دهکهای ۱ تا ۴) هستند. این کودکان که فرزندان کارگران و اقشار فرودست جامعه هستند با موانع جدی برای دسترسی به آموزش روبهرو هستند. آموزش پولی و سیاستهای طبقاتی موجود سدی محکمی در برابر ورود این کودکان به این مدارس است. در نتیجه، این کودکان نه تنها از شانس برابر برای تحصیل محروم هستند، بلکه فاصله طبقاتی نیز به طور ساختاری بازتولید و تثبیت میشود.
در چنین شرایطی، هرگونه بخشنامه یا اصلاحیهای که بدون تغییر ریشههای طبقاتی نظام آموزشی طراحی شود، بیشتر پوپولیستی است تا اقدامی واقعی برای برقراری عدالت آموزشی. تا زمانی که ساختار طبقاتی آموزش عمومی تغییر نکند، روند نابرابری ادامه خواهد داشت و کودکان فرودست همچنان از دسترسی به آموزش باکیفیت محروم خواهند ماند.
📌 برای مطالعه بیشتر درباره موضوع آموزش طبقاتی، میتوانید به مطلبی از #محمد_دارکش با عنوان «از آموزش عمومی طبقاتی تا دانشگاه طبقاتی» مراجعه کنید. لینک زیر اطلاعات بیشتری در این زمینه ارائه میدهد.
https://tttttt.me/pecritique/2328
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یادداشت_روز، ۲۳ دی ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
برای ورود به مدارس تیزهوشان، باید از طبقات مرفه و فرادست جامعه بود، چراکه هزینههای بالای مرتبط با آمادگی برای این مدارس، از جمله کلاسهای تستزنی، کتابهای کمکآموزشی، معلمان خصوصی و دیگر مخارج آموزشی، برای خانوادههای مرفه قابل تأمین است. در فضایی که آموزش به شدت کالایی شده و نابرابریهای آموزشی روزبهروز افزایش مییابد، این مدارس بیش از هر زمان دیگری به تسخیر فرزندان خانوادههای مرفه درآمدهاند.
در مقابل، بخش بزرگی (70 درصد) از کودکان بازمانده از تحصیل که تعدادشان حدود یک میلیون نفر برآورد میشود، متعلق به دهکهای پایین درآمدی (دهکهای ۱ تا ۴) هستند. این کودکان که فرزندان کارگران و اقشار فرودست جامعه هستند با موانع جدی برای دسترسی به آموزش روبهرو هستند. آموزش پولی و سیاستهای طبقاتی موجود سدی محکمی در برابر ورود این کودکان به این مدارس است. در نتیجه، این کودکان نه تنها از شانس برابر برای تحصیل محروم هستند، بلکه فاصله طبقاتی نیز به طور ساختاری بازتولید و تثبیت میشود.
در چنین شرایطی، هرگونه بخشنامه یا اصلاحیهای که بدون تغییر ریشههای طبقاتی نظام آموزشی طراحی شود، بیشتر پوپولیستی است تا اقدامی واقعی برای برقراری عدالت آموزشی. تا زمانی که ساختار طبقاتی آموزش عمومی تغییر نکند، روند نابرابری ادامه خواهد داشت و کودکان فرودست همچنان از دسترسی به آموزش باکیفیت محروم خواهند ماند.
📌 برای مطالعه بیشتر درباره موضوع آموزش طبقاتی، میتوانید به مطلبی از #محمد_دارکش با عنوان «از آموزش عمومی طبقاتی تا دانشگاه طبقاتی» مراجعه کنید. لینک زیر اطلاعات بیشتری در این زمینه ارائه میدهد.
https://tttttt.me/pecritique/2328
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
Telegram
نقد اقتصاد سیاسی
طی چند سال اخیر، با اعلام نتایج رتبههای برتر کنکور و سهم ناچیز مدارس دولتی عادی از آن، تحلیلهای مختلفی در این زمینه ارائه شده است. این تحلیلها عمدتاً تنها بر رتبهی 30 نفر برتر در هر گروه آزمایشی متمرکز میشود و بر همین مبنا اغلب به مواردی همچون نبود…
🔴 تشکلهای وابسته: جاده صافکن سرکوب و انحراف مطالبات بازنشستگان
#یادداشت_روز، سهشنبه، دوم بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یادداشت_روز، سهشنبه، دوم بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
🔴 تشکلهای وابسته: جاده صافکن سرکوب و انحراف مطالبات بازنشستگان
#یادداشت_روز، سهشنبه، دوم بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
سازمان معلمان ایران، بهعنوان یکی از تشکلهای وابسته به دولت، اخیراً از قول سخنگوی وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده است که پاداش پایان خدمت بازنشستگان سال ۱۴۰۲ تا ماه آینده پرداخت خواهد شد.
این در حالی است که بازنشستگان سال ۱۴۰۲ تاکنون نهمین تجمع باشکوه اعتراضی خود را برگزار کردهاند، هرچند روز گذشته بازنشستگان مورد حمله وحشیانه نیروهای سرکوبگر قرار گرفتند. اما بازنشستگان همچنان خواستار دریافت حقوق معوقه و پاداشهای خود هستند، اما بهرغم وعدههای مکرر، هیچ اقدام ملموسی در این زمینه صورت نگرفته است.
همانطور که پیشتر نیز اشاره شده است، تشکلهای وابستهای مانند انجمن اسلامی معلمان، مجمع فرهنگیان ایران اسلامی و سازمان معلمان نقش کلیدی در سرکوب نرم معلمان و اعتراضات ایفا میکنند. این تشکلها به جای حمایت واقعی از حقوق بازنشستگان، با پمپاژ دروغ و وعدههای بیاساس سعی در انحراف افکار عمومی و کاهش فشار بر دولت دارند. منافع باندی و جناحی آنان ایجاب میکند که خیابان از حضور نیروی معترض، بهویژه معلمان بازنشسته، خالی بماند. هر از گاهی نیز با انتشار توییتهایی به مسئولان اندرز میدهند تا نشان دهند که همراه معلمان هستند. اما آیا این مکر نیست که دولت فعلی در دست همین جریانهاست و همین افراد هستند که معیشت معلمان را سرکوب میکنند؟
این رویکرد بهطور هدفمند طراحی شده است تا معترضان را از خیابانها دور نگه دارند. وظیفه فعالان پیشرو در این شرایط، مبارزه با این تشکلهای زرد و وابسته و افشای سیاستهای آنهاست.
🔹انتظار از تشکلهای مستقل صنفی
از طرفی، بازنشستگان و معلمان کشور خواهان شفافیت، عدالت و پاسخگویی در مورد حقوق و پاداشهای خود هستند. آنها از تشکلهای مستقل انتظار دارند که صدای واقعی مطالبات آنها باشند. با این حال، عملکرد این تشکلها تاکنون به اعلام حمایت محدود شده است.
شورای هماهنگی نیز، به دلیل شرایط خاصی که سپری میکند، در معرض حملات برخی از بهاصطلاح فعالان صنفی قرار دارد که خود به بازوی سرکوب تبدیل شدهاند. این افراد با حمله به ساختار شورا و مجمع عمومی، انرژی و توان تشکلهای پیشرو را هدر میدهند. اما ارکان جدید شورا نباید در برابر فضاسازیهای انحلالطلبان عقبنشینی کنند.
🔹ضرورت اتحاد و حمایت از مطالبات نیروی کار آموزشی
در شرایط فعلی، اتحاد معلمان و بازنشستگان و حمایت از تشکلهای صنفی مستقل بیش از هر زمان دیگری ضروری است.
تشکلهای مستقل باید:
با شجاعت و بدون مماشات از مطالبات نیروی کار آموزشی حمایت کنند.
بهجای محدود کردن خود به واکنشهای نمادین، برنامهریزی هدفمند داشته باشند.
مطالبات صنفی و اجتماعی معلمان و بازنشستگان را به شکلی عملی و جدی پیگیری کنند.
تنها با مقاومت در برابر سرکوب عریان و نرم و ایستادگی در برابر تشکلهای وابسته و هر نوع انحراف از مسیر مطالبه گری و افشای سیاستهای سرکوبگرانه، میتوان از حقوق معلمان و بازنشستگان دفاع کرد و گامی مؤثر در جهت تحقق عدالت و شفافیت برداشت.
https://tttttt.me/edalatxah/19494
#یادداشت_روز، سهشنبه، دوم بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
سازمان معلمان ایران، بهعنوان یکی از تشکلهای وابسته به دولت، اخیراً از قول سخنگوی وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده است که پاداش پایان خدمت بازنشستگان سال ۱۴۰۲ تا ماه آینده پرداخت خواهد شد.
این در حالی است که بازنشستگان سال ۱۴۰۲ تاکنون نهمین تجمع باشکوه اعتراضی خود را برگزار کردهاند، هرچند روز گذشته بازنشستگان مورد حمله وحشیانه نیروهای سرکوبگر قرار گرفتند. اما بازنشستگان همچنان خواستار دریافت حقوق معوقه و پاداشهای خود هستند، اما بهرغم وعدههای مکرر، هیچ اقدام ملموسی در این زمینه صورت نگرفته است.
همانطور که پیشتر نیز اشاره شده است، تشکلهای وابستهای مانند انجمن اسلامی معلمان، مجمع فرهنگیان ایران اسلامی و سازمان معلمان نقش کلیدی در سرکوب نرم معلمان و اعتراضات ایفا میکنند. این تشکلها به جای حمایت واقعی از حقوق بازنشستگان، با پمپاژ دروغ و وعدههای بیاساس سعی در انحراف افکار عمومی و کاهش فشار بر دولت دارند. منافع باندی و جناحی آنان ایجاب میکند که خیابان از حضور نیروی معترض، بهویژه معلمان بازنشسته، خالی بماند. هر از گاهی نیز با انتشار توییتهایی به مسئولان اندرز میدهند تا نشان دهند که همراه معلمان هستند. اما آیا این مکر نیست که دولت فعلی در دست همین جریانهاست و همین افراد هستند که معیشت معلمان را سرکوب میکنند؟
این رویکرد بهطور هدفمند طراحی شده است تا معترضان را از خیابانها دور نگه دارند. وظیفه فعالان پیشرو در این شرایط، مبارزه با این تشکلهای زرد و وابسته و افشای سیاستهای آنهاست.
🔹انتظار از تشکلهای مستقل صنفی
از طرفی، بازنشستگان و معلمان کشور خواهان شفافیت، عدالت و پاسخگویی در مورد حقوق و پاداشهای خود هستند. آنها از تشکلهای مستقل انتظار دارند که صدای واقعی مطالبات آنها باشند. با این حال، عملکرد این تشکلها تاکنون به اعلام حمایت محدود شده است.
شورای هماهنگی نیز، به دلیل شرایط خاصی که سپری میکند، در معرض حملات برخی از بهاصطلاح فعالان صنفی قرار دارد که خود به بازوی سرکوب تبدیل شدهاند. این افراد با حمله به ساختار شورا و مجمع عمومی، انرژی و توان تشکلهای پیشرو را هدر میدهند. اما ارکان جدید شورا نباید در برابر فضاسازیهای انحلالطلبان عقبنشینی کنند.
🔹ضرورت اتحاد و حمایت از مطالبات نیروی کار آموزشی
در شرایط فعلی، اتحاد معلمان و بازنشستگان و حمایت از تشکلهای صنفی مستقل بیش از هر زمان دیگری ضروری است.
تشکلهای مستقل باید:
با شجاعت و بدون مماشات از مطالبات نیروی کار آموزشی حمایت کنند.
بهجای محدود کردن خود به واکنشهای نمادین، برنامهریزی هدفمند داشته باشند.
مطالبات صنفی و اجتماعی معلمان و بازنشستگان را به شکلی عملی و جدی پیگیری کنند.
تنها با مقاومت در برابر سرکوب عریان و نرم و ایستادگی در برابر تشکلهای وابسته و هر نوع انحراف از مسیر مطالبه گری و افشای سیاستهای سرکوبگرانه، میتوان از حقوق معلمان و بازنشستگان دفاع کرد و گامی مؤثر در جهت تحقق عدالت و شفافیت برداشت.
https://tttttt.me/edalatxah/19494
🔴 اعتصاب علیه اعدام؛ بذری که در زندان پاشیده شد و در کردستان و کرمانشاه شکوفه زد
#یادداشت_روز، پنجشنبه، چهارم بهمن ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یادداشت_روز، پنجشنبه، چهارم بهمن ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
🔴 اعتصاب علیه اعدام؛ بذری که در زندان پاشیده شد و در کردستان و کرمانشاه شکوفه زد #یادداشت_روز، پنجشنبه، چهارم بهمن ۱۴۰۳ 📌📌📌 اینستاگرام #مدرسه_رهایی https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ== 🆔 @edalatxah
🔴 اعتصاب علیه اعدام؛ بذری که در زندان پاشیده شد و در کردستان و کرمانشاه شکوفه زد
#یادداشت_روز، پنجشنبه، چهارم بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
دیروز، سوم بهمن ۱۴۰۳ مردم کردستان و کرمانشاه در همبستگی با کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» و در اعتراض به حکم اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی اعتصاب عمومی کردند. این اقدام جمعی و شجاعانه نشان داد که مردم کردستان با وجود تمام فشارها و سرکوبها، به آرمانهای آزادی و عدالت پایبند هستند. تا به حال اقدامی به این گستردگی توسط عموم مردم در همراهی با کارزار سهشنبههای نه به اعدام رخ نداده بود. بیشتر اقدامات پیشین، مربوط به دانشجویان، معلمان و زندانیان بودهاست. اعتصاب عمومی کردستان شروعی خواهد بود برای اعتصابات گستردهتر سراسری، کما اینکه کسبهٔ استان کرمانشاه هم امروز در اعتصاب بودهاند.
چیزی که اعتصابات کردستان و کرمانشاه را از دیگر کنشهای اعتراضی متمایز میکند، جمعی بودن و پشتوانهٔ مردمی داشتن آن است. کنشهای فردی مثل سرود خواندن و رقصیدن در زندان، اعتصاب فردی و فعالیت مجازی هیچگاه به تغییر بنیادین منجر نخواهد شد و حتی ممکن است به فرهنگ شهرت و سلبریتیسم دامن بزند. ما اسامی آنها که سرود میخوانند و میرقصند، اعتصاب فردی میکنند و پست و استوری میگذارند را میدانیم و تغییر مادی و محسوسی در نتیجهٔ فعالیتشان نمیبینیم؛ اما با اینکه اسامی زندانیان، دانشجویان، معلمان و کوردها و کرمانشاهیهای اعتصابکننده را نمیدانیم، نتایج مادی و عینی کنششان را به وضوح میبینیم: در وهلهٔ اول، گسترش اعتراض به بیرون از زندان وقتی که معلمان و دانشجویان نیز به اعتصابات پیوستند، در وهلهٔ دوم تصمیم مردم کردستان و کرمانشاه به همراهی با اعتصابات و در وهلهٔ سوم زمزمه متوقف شدن حکم پخشان عزیزی. حتی اگر خبر واقعی نباشد قطعاً جمهوری اسلامی در نتیجهٔ فشار عمومی و همبستهٔ مردم بوده که تصمیم به انتشار خبر توقف حکم پخشان گرفتهاست.
جدای از شکل جمعی اعتراض، موضوع و محتوای آن نیز اهمیت دارد. در ایران، اعدام امری به شدت طبقاتی است. بلوچها، کوردها، افغانستانیها و دیگر افراد تحتستم بدون دادرسی عادلانه، بدون طی روند قانونی و محروم از وکلای غیر حکومتی اعدام میشوند. جرایم مواد مخدر بیشترین سهم از اعدام را دارد، درحالی که میدانیم مهمترین عامل روی آوردن افراد به مواد مخدر فقر و بیکاری است. حتی جرایمی مانند قتل نیز بعضاً ریشه در فقر دارند. کودکانی که در مناطق حاشیه و فقیر بزرگ میشوند و از وقتی چشم باز میکنند دعوا و چاقوکشی و خشونت میبینند، چه نوع آموزشی از محیط دریافت میکنند و چه آیندهای خواهند داشت؟
جدا از طبقاتی بودن، اعدامهای سیاسی در دوران جمهوری اسلامی تبعات جمعی گستردهای داشتهاست. نیروهای مبارز و مقاوم نسل اول، قبل از اینکه بتوانند شیوههای مؤثر مبارزه و سازماندهی را که طبق تجربه بهدست میآید به نسل بعدی خود آموزش دهند، اعدام و سر به نیست شدند. اگر جمهوری اسلامی در همان دههٔ شصت دست به این جنایات نمیزد، نمیتوانست ساختار استبدادی خود را تثبیت کند. الآن نیز برای پیشگیری از قیام و اعتراض دست به سرکوب میزند و اعدام، اصلیترین ابزار خشونت حکومتی است. حالا نیز اگر میخواهیم بساط کشتار و چپاول را بر بچینیم باید همگی یکصدا مقابل اعدام بایستیم و هر اعدام را با هر اتهام و در هر منطقه محکوم نماییم.
https://tttttt.me/edalatxah/19507
#یادداشت_روز، پنجشنبه، چهارم بهمن ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
دیروز، سوم بهمن ۱۴۰۳ مردم کردستان و کرمانشاه در همبستگی با کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» و در اعتراض به حکم اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی اعتصاب عمومی کردند. این اقدام جمعی و شجاعانه نشان داد که مردم کردستان با وجود تمام فشارها و سرکوبها، به آرمانهای آزادی و عدالت پایبند هستند. تا به حال اقدامی به این گستردگی توسط عموم مردم در همراهی با کارزار سهشنبههای نه به اعدام رخ نداده بود. بیشتر اقدامات پیشین، مربوط به دانشجویان، معلمان و زندانیان بودهاست. اعتصاب عمومی کردستان شروعی خواهد بود برای اعتصابات گستردهتر سراسری، کما اینکه کسبهٔ استان کرمانشاه هم امروز در اعتصاب بودهاند.
چیزی که اعتصابات کردستان و کرمانشاه را از دیگر کنشهای اعتراضی متمایز میکند، جمعی بودن و پشتوانهٔ مردمی داشتن آن است. کنشهای فردی مثل سرود خواندن و رقصیدن در زندان، اعتصاب فردی و فعالیت مجازی هیچگاه به تغییر بنیادین منجر نخواهد شد و حتی ممکن است به فرهنگ شهرت و سلبریتیسم دامن بزند. ما اسامی آنها که سرود میخوانند و میرقصند، اعتصاب فردی میکنند و پست و استوری میگذارند را میدانیم و تغییر مادی و محسوسی در نتیجهٔ فعالیتشان نمیبینیم؛ اما با اینکه اسامی زندانیان، دانشجویان، معلمان و کوردها و کرمانشاهیهای اعتصابکننده را نمیدانیم، نتایج مادی و عینی کنششان را به وضوح میبینیم: در وهلهٔ اول، گسترش اعتراض به بیرون از زندان وقتی که معلمان و دانشجویان نیز به اعتصابات پیوستند، در وهلهٔ دوم تصمیم مردم کردستان و کرمانشاه به همراهی با اعتصابات و در وهلهٔ سوم زمزمه متوقف شدن حکم پخشان عزیزی. حتی اگر خبر واقعی نباشد قطعاً جمهوری اسلامی در نتیجهٔ فشار عمومی و همبستهٔ مردم بوده که تصمیم به انتشار خبر توقف حکم پخشان گرفتهاست.
جدای از شکل جمعی اعتراض، موضوع و محتوای آن نیز اهمیت دارد. در ایران، اعدام امری به شدت طبقاتی است. بلوچها، کوردها، افغانستانیها و دیگر افراد تحتستم بدون دادرسی عادلانه، بدون طی روند قانونی و محروم از وکلای غیر حکومتی اعدام میشوند. جرایم مواد مخدر بیشترین سهم از اعدام را دارد، درحالی که میدانیم مهمترین عامل روی آوردن افراد به مواد مخدر فقر و بیکاری است. حتی جرایمی مانند قتل نیز بعضاً ریشه در فقر دارند. کودکانی که در مناطق حاشیه و فقیر بزرگ میشوند و از وقتی چشم باز میکنند دعوا و چاقوکشی و خشونت میبینند، چه نوع آموزشی از محیط دریافت میکنند و چه آیندهای خواهند داشت؟
جدا از طبقاتی بودن، اعدامهای سیاسی در دوران جمهوری اسلامی تبعات جمعی گستردهای داشتهاست. نیروهای مبارز و مقاوم نسل اول، قبل از اینکه بتوانند شیوههای مؤثر مبارزه و سازماندهی را که طبق تجربه بهدست میآید به نسل بعدی خود آموزش دهند، اعدام و سر به نیست شدند. اگر جمهوری اسلامی در همان دههٔ شصت دست به این جنایات نمیزد، نمیتوانست ساختار استبدادی خود را تثبیت کند. الآن نیز برای پیشگیری از قیام و اعتراض دست به سرکوب میزند و اعدام، اصلیترین ابزار خشونت حکومتی است. حالا نیز اگر میخواهیم بساط کشتار و چپاول را بر بچینیم باید همگی یکصدا مقابل اعدام بایستیم و هر اعدام را با هر اتهام و در هر منطقه محکوم نماییم.
https://tttttt.me/edalatxah/19507