مدرسه رهایی
⭕️ مادری برای ثبتنام فرزندش مجبور شد کلاسهای مدرسه دولتی در شهر قدس را تمیز کند! #یادداشت_روز، دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳ 📌📌📌 اینستاگرام #مدرسه_رهایی https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ== 🆔 @edalatxah
⭕️ مادری برای ثبتنام فرزندش مجبور شد کلاسهای مدرسه دولتی در شهر قدس را تمیز کند!
#یادداشت_روز، دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳
نتیجهٔ دو سال تلاش و دوندگی شبانهروزی و بیوقفهاش برای اخراج نشدن پسرش از مدرسه، با بهرهکشی و بیوجدانی مدیر مدرسهٔ دولتیِ شهر قدس پاسخ داده شد. تا جایی که سعید یقینی، خبرنگار حکومتی صداوسیما، نتوانست آن را بازتاب ندهد و پردهٔ جدیدی از بیعدالتی، بهرهکشی و استثماری که در مدارس دولتی به خانوادهها روا داشته میشود بارز شد.
مدیر و عوامل اجراییِ مدرسهای دولتی در شهر قدس، بهخاطر اینکه مادر توان پرداخت هزینهٔ تحصیل فرزندش را نداشت، او را مجبور کردند تکتک کلاسها را تمیز کند. این درحالی است که طبق اصل ۳ و ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دسترسی به آموزش و پرورش رایگان، حق همهٔ کودکان و نوجوانان ساکن در ایران است و دولت وظیفه دارد شرایطی مهیا کند که همهٔ کودکان و نوجوانان در ایران دستکم تا پایان مقطع متوسطه، به تحصیل رایگان دسترسی داشته باشند. از نظر ما دیر زمانی است که این قوانین به دست حاکمیت ملغی شدهاست.
بر هیچ کس پوشیده نیست که همهٔ مدارس دولتی، خارج از قانون، اقدام به دریافت مقادیر و مبالغ از خانوادهها میکنند اما مدیران بعضی مدارس از جمله این مدرسه در قدس، قساوت را به منتهیالیه آن میرسانند و به تحقیر و استثمار دانشآموزان و خانوادهها میپردازند؛ از ارائهٔ آموزش بیکیفیت گرفته تا پول گرفتن از خانوادهها تا انجام اقدامات باورنکردنیای مثل بهرهکشی از والدین در ازای ثبتنام فرزندشان. این مدیران مجریان حلقه به گوش سیاستهای حاکمیتی هستند و نباید این مسأله را به برخورد سلیقهٔ مدیران تقلیل داد.
تا وقتی حاکمیت ذیل سیاستهای نئولیبرالی و ضدآموزشی در آموزشوپروش، معلم و دانشآموز و خانوادهها را کیفپول میبیند، این فجایع ادامه خواهد داشت. امروز به جرأت میتوان گفت آموزش طبقاتی اصلیترین برنامهٔ حاکمیت با رویکردی ایدئولوژیک و فاقد کیفیت است.
دانشآموزان در کلاسهای ناامن و خراب درس میخوانند، مافیای کنکور روح و جان نوجوانان را میکُشد، تغییر مکرر قوانین آموزشی در دو سه سال اخیر آرامش روان را از نوجوانان و خانوادههایشان گرفتهاست، پدرومادرها از پس سادهترین هزینههای تحصیل مانند خرید لوازم تحریر برنمیآیند، معلمان معترض بازداشت و اخراج میشوند و حاکمیت هرروز بیش از دیروز تیغ سرکوب را تیز میکند و میکوشد به مدد مدرسه دانشآموزان را رام و مطیع کند.
راهکار مقابله با این شرایط متشکلشدن هر چه بیشتر است. باید مبارزه با آموزش ایدئولوژیک و طبقاتی و هر شکلی از استثمار و تبعیض به مطالبهای عمومی بدل گردد.
https://tttttt.me/edalatxah/18818
#یادداشت_روز، دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳
نتیجهٔ دو سال تلاش و دوندگی شبانهروزی و بیوقفهاش برای اخراج نشدن پسرش از مدرسه، با بهرهکشی و بیوجدانی مدیر مدرسهٔ دولتیِ شهر قدس پاسخ داده شد. تا جایی که سعید یقینی، خبرنگار حکومتی صداوسیما، نتوانست آن را بازتاب ندهد و پردهٔ جدیدی از بیعدالتی، بهرهکشی و استثماری که در مدارس دولتی به خانوادهها روا داشته میشود بارز شد.
مدیر و عوامل اجراییِ مدرسهای دولتی در شهر قدس، بهخاطر اینکه مادر توان پرداخت هزینهٔ تحصیل فرزندش را نداشت، او را مجبور کردند تکتک کلاسها را تمیز کند. این درحالی است که طبق اصل ۳ و ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دسترسی به آموزش و پرورش رایگان، حق همهٔ کودکان و نوجوانان ساکن در ایران است و دولت وظیفه دارد شرایطی مهیا کند که همهٔ کودکان و نوجوانان در ایران دستکم تا پایان مقطع متوسطه، به تحصیل رایگان دسترسی داشته باشند. از نظر ما دیر زمانی است که این قوانین به دست حاکمیت ملغی شدهاست.
بر هیچ کس پوشیده نیست که همهٔ مدارس دولتی، خارج از قانون، اقدام به دریافت مقادیر و مبالغ از خانوادهها میکنند اما مدیران بعضی مدارس از جمله این مدرسه در قدس، قساوت را به منتهیالیه آن میرسانند و به تحقیر و استثمار دانشآموزان و خانوادهها میپردازند؛ از ارائهٔ آموزش بیکیفیت گرفته تا پول گرفتن از خانوادهها تا انجام اقدامات باورنکردنیای مثل بهرهکشی از والدین در ازای ثبتنام فرزندشان. این مدیران مجریان حلقه به گوش سیاستهای حاکمیتی هستند و نباید این مسأله را به برخورد سلیقهٔ مدیران تقلیل داد.
تا وقتی حاکمیت ذیل سیاستهای نئولیبرالی و ضدآموزشی در آموزشوپروش، معلم و دانشآموز و خانوادهها را کیفپول میبیند، این فجایع ادامه خواهد داشت. امروز به جرأت میتوان گفت آموزش طبقاتی اصلیترین برنامهٔ حاکمیت با رویکردی ایدئولوژیک و فاقد کیفیت است.
دانشآموزان در کلاسهای ناامن و خراب درس میخوانند، مافیای کنکور روح و جان نوجوانان را میکُشد، تغییر مکرر قوانین آموزشی در دو سه سال اخیر آرامش روان را از نوجوانان و خانوادههایشان گرفتهاست، پدرومادرها از پس سادهترین هزینههای تحصیل مانند خرید لوازم تحریر برنمیآیند، معلمان معترض بازداشت و اخراج میشوند و حاکمیت هرروز بیش از دیروز تیغ سرکوب را تیز میکند و میکوشد به مدد مدرسه دانشآموزان را رام و مطیع کند.
راهکار مقابله با این شرایط متشکلشدن هر چه بیشتر است. باید مبارزه با آموزش ایدئولوژیک و طبقاتی و هر شکلی از استثمار و تبعیض به مطالبهای عمومی بدل گردد.
https://tttttt.me/edalatxah/18818
Telegram
مدرسه رهایی
⭕️ مادری برای ثبتنام فرزندش مجبور شد کلاسهای مدرسه دولتی در شهر قدس را تمیز کند!
#یادداشت_روز، دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یادداشت_روز، دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
⭕️ مادری برای ثبتنام فرزندش مجبور شد کلاسهای مدرسه دولتی در شهر قدس را تمیز کند! #یادداشت_روز، دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳ نتیجهٔ دو سال تلاش و دوندگی شبانهروزی و بیوقفهاش برای اخراج نشدن پسرش از مدرسه، با بهرهکشی و بیوجدانی مدیر مدرسهٔ دولتیِ شهر قدس پاسخ…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ واکنش یکی والدین به #یادداشت_روز، دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳
گوشه دیگری از بهرهکشی و استثمار والدین در مدارس بالای شهر تهران
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
گوشه دیگری از بهرهکشی و استثمار والدین در مدارس بالای شهر تهران
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
⭕️ مادری برای ثبتنام فرزندش مجبور شد کلاسهای مدرسه دولتی در شهر قدس را تمیز کند! #یادداشت_روز، دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳ نتیجهٔ دو سال تلاش و دوندگی شبانهروزی و بیوقفهاش برای اخراج نشدن پسرش از مدرسه، با بهرهکشی و بیوجدانی مدیر مدرسهٔ دولتیِ شهر قدس پاسخ…
⭕️ واکنش یکی از والدین به #یادداشت_روز ، دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳
شکل جدیدی از استثمار و بهره کشی از والدین در مدارس دولتی بالای شهر تهران
به دنبال درج یادداشت روز دوشنبه، یکی از والدین محترم مطلبی را برای یکی از دوستان ارسال نمودند که به دست ادمینهای مدرسه رهایی رسیده است. متن کامل را در زیر بخوانید 👇👇👇
خبر را خواندم و برای من تازگی نداشت، من که ۱۰ سال است بچههایم را مدرسه دولتی میفرستم و جایی زندگی میکنم که در مدارس دولتی دانشآموزان اتباع و سرایدارهای برجهای مسکونی این منطقه در آن تحصیل میکنند و تعداد انگشت شماری که یا انسانیت دارند و تفاوتی میان انسانها شریف قائل نمیشوند و یا هزینه مدارس غیرانتفاعي را قبول ندارند (نه اینکه پولش را نداشته باشند، نمیخواهند پولشان را برای مدرسه غیر انتفاعی خرج کنند) و فرزندان خود را در این مدارس ثبت نام میکنند.
در مقابل بقیه اهالی این منطقه بچه ها را در مدارسی ثبت نام می کنند که از ۱۰۰ میلیون شروع میشود و تا ۱۵۰ میلیون هم من سراغ دارم و جالب اینکه همهی این مدارس پیش ثبت نام می کنند و به راحتی پر می شوند.
برگردم به خبر و یادداشت بالا ، بله من در این ده سال به چشمم دیدهام که مدیران این مدارس دولتی، اولیای عزیز چه اتباع و چه ایرانی که اغلب سرایدار هستند را چطور به بیگاری می گیرند. از طی کشیدن راهروها و پلههای مدرسه و شستن پرده های کلاسها در منزلشان تا شستن فرشهای نمازخانه در حیاط مدرسه تا کار در آبدارخانه و چایی ریختن و صبحانه آماده کردن برای کادر مدرسه.
این عزیزان برای ثبت نام پاره تنشان این کارها را علاوه بر کار خود، که دقیقا همین کارها در برج های این منطقه است ،انجام میدهند و آن دسته از اولیایی که توضیح دادم مبلغ غیر انتفاعی برایشان پول زور محسوب می شود اینجا با دادن یک دهم آن مبلغ به مدرسه، پادشاهی می کنند و احترام مدیریت و کادر را خریداری می کنند و عضو انجمن اولیا و مربیان مدرسه هستند و در واقع تصمیم گیرنده های مدرسه.
و نکته مهم تر اینکه مسئولین آموزش و پرورش کاملا به این موضوعات واقف هستند و برای تبرئه خود این دست گزارشات را پخش میکنند و خطاهای نابخشودنی خودشان را به گردن مدیران مدارس می اندازند. من بارها شنیدم که اداره آموزش پرورش درباره بوجه مدارس منطقه ما گفته مدارس منطقه ۱و۲ مدارس برخوردار هستند و مدرسه باید خودش بوجه مورد نیاز یک سال مدرسه را تأمین کند. ریشه مشکلات و بی قانونیها همین حرفهای مسئولان است. تا جایی که کار به اینجا کشیده می شود که مادری را مجبور میکنند کلاسهای مدرسه را به جای شهریه! مدرسه دولتی تمیز کند.
یک مطلب جالب دیگر هم بگویم، برخی از این اولیای محترمی که برای مدرسه دولتی هزینه میکنند و مورد احترام کادر مدارس هستند از جیب خودشان هم مایه نمی گذارند. و به خاطر ارتباطات خود برای خود مقبولیت ایجاد میکنند. مثلا فردی با یک مدیر دولتی در شهرداری مرتبط است و از طریق وی، کل گل و گیاه حیاط مدرسه را تامین میکند. کارگران عزیز شهرداری باغچههای اطراف حیاط را گلکاری میکنند یا آسفالت حیاط را تأمین و دیوارهای حیاط و در مدرسه را نقاشی میکنند. که باز همهی این هزینه ها متعلق به خود مردم است ولی این آقایان با رانت ارتباطی خود از یک ارگان (شهرداری) به ارگان دیگر (آموزش و پرورش) انتقالش میدهند. شاید تا اینجا خوب به نظر برسد اما این والدین بانفوذ به خاطر این خدمات حق پیدا میکنند در امور مدرسه دخالت کنند حتی در موارد آموزشی که صلاحیت ندارند. و سر سایر والدین منت میگذارند.
لینک #یادداشت_روز، ۲۳ مهر ۱۴۰۳
https://tttttt.me/edalatxah/18819
شکل جدیدی از استثمار و بهره کشی از والدین در مدارس دولتی بالای شهر تهران
به دنبال درج یادداشت روز دوشنبه، یکی از والدین محترم مطلبی را برای یکی از دوستان ارسال نمودند که به دست ادمینهای مدرسه رهایی رسیده است. متن کامل را در زیر بخوانید 👇👇👇
خبر را خواندم و برای من تازگی نداشت، من که ۱۰ سال است بچههایم را مدرسه دولتی میفرستم و جایی زندگی میکنم که در مدارس دولتی دانشآموزان اتباع و سرایدارهای برجهای مسکونی این منطقه در آن تحصیل میکنند و تعداد انگشت شماری که یا انسانیت دارند و تفاوتی میان انسانها شریف قائل نمیشوند و یا هزینه مدارس غیرانتفاعي را قبول ندارند (نه اینکه پولش را نداشته باشند، نمیخواهند پولشان را برای مدرسه غیر انتفاعی خرج کنند) و فرزندان خود را در این مدارس ثبت نام میکنند.
در مقابل بقیه اهالی این منطقه بچه ها را در مدارسی ثبت نام می کنند که از ۱۰۰ میلیون شروع میشود و تا ۱۵۰ میلیون هم من سراغ دارم و جالب اینکه همهی این مدارس پیش ثبت نام می کنند و به راحتی پر می شوند.
برگردم به خبر و یادداشت بالا ، بله من در این ده سال به چشمم دیدهام که مدیران این مدارس دولتی، اولیای عزیز چه اتباع و چه ایرانی که اغلب سرایدار هستند را چطور به بیگاری می گیرند. از طی کشیدن راهروها و پلههای مدرسه و شستن پرده های کلاسها در منزلشان تا شستن فرشهای نمازخانه در حیاط مدرسه تا کار در آبدارخانه و چایی ریختن و صبحانه آماده کردن برای کادر مدرسه.
این عزیزان برای ثبت نام پاره تنشان این کارها را علاوه بر کار خود، که دقیقا همین کارها در برج های این منطقه است ،انجام میدهند و آن دسته از اولیایی که توضیح دادم مبلغ غیر انتفاعی برایشان پول زور محسوب می شود اینجا با دادن یک دهم آن مبلغ به مدرسه، پادشاهی می کنند و احترام مدیریت و کادر را خریداری می کنند و عضو انجمن اولیا و مربیان مدرسه هستند و در واقع تصمیم گیرنده های مدرسه.
و نکته مهم تر اینکه مسئولین آموزش و پرورش کاملا به این موضوعات واقف هستند و برای تبرئه خود این دست گزارشات را پخش میکنند و خطاهای نابخشودنی خودشان را به گردن مدیران مدارس می اندازند. من بارها شنیدم که اداره آموزش پرورش درباره بوجه مدارس منطقه ما گفته مدارس منطقه ۱و۲ مدارس برخوردار هستند و مدرسه باید خودش بوجه مورد نیاز یک سال مدرسه را تأمین کند. ریشه مشکلات و بی قانونیها همین حرفهای مسئولان است. تا جایی که کار به اینجا کشیده می شود که مادری را مجبور میکنند کلاسهای مدرسه را به جای شهریه! مدرسه دولتی تمیز کند.
یک مطلب جالب دیگر هم بگویم، برخی از این اولیای محترمی که برای مدرسه دولتی هزینه میکنند و مورد احترام کادر مدارس هستند از جیب خودشان هم مایه نمی گذارند. و به خاطر ارتباطات خود برای خود مقبولیت ایجاد میکنند. مثلا فردی با یک مدیر دولتی در شهرداری مرتبط است و از طریق وی، کل گل و گیاه حیاط مدرسه را تامین میکند. کارگران عزیز شهرداری باغچههای اطراف حیاط را گلکاری میکنند یا آسفالت حیاط را تأمین و دیوارهای حیاط و در مدرسه را نقاشی میکنند. که باز همهی این هزینه ها متعلق به خود مردم است ولی این آقایان با رانت ارتباطی خود از یک ارگان (شهرداری) به ارگان دیگر (آموزش و پرورش) انتقالش میدهند. شاید تا اینجا خوب به نظر برسد اما این والدین بانفوذ به خاطر این خدمات حق پیدا میکنند در امور مدرسه دخالت کنند حتی در موارد آموزشی که صلاحیت ندارند. و سر سایر والدین منت میگذارند.
لینک #یادداشت_روز، ۲۳ مهر ۱۴۰۳
https://tttttt.me/edalatxah/18819
مدرسه رهایی
Photo
⭕️ #یادداشت_روز، سهشنبه، ۲۳ آبان ماه ۱۴۰۳
#آهو_دریایی زبان یک روایت جمعیِ متکثر
عصیان که انباشت شود گاه از کنش"فرد" خود را آشکار می کند، فردی که هولناکترین واقعیت هستی یعنی مرگ برایش رام شده است. این کنش از هیچ ساخته نشده، امری تاریخی و اندیشیدهشده توسط انبوه انسانهای مسئلهمندِ تحت ستمی است که اتصال و همبودگی آنان طوفانی هولناک خلق میکند.
امور برسازنده این کنشِ شفاف را می توان در کلیت جامعه و در ابعاد گوناگون حوزه نمادین مشاهده کرد، که به اختصار اهم آنها در ادامه خواهد آمد:
🔸مردم، خصوصا جوانان و نوجوانان از بعد معرفتشناختی لباس ایدئولوژی رسمی قدرت را از ساحت زیست خویش دریده و لباس عصیان علیه آن بر تن دارند.
🔸نوع حکمرانی استبدادی و خشونت محور، که با میدان دادن به پسماندهای اصلاح طلبی!! در صدد بازیافت خود بر آمده، با هیچ منطقی توان مقاومت در برابر منطق حق خواهی و مطالبات زندگیمحورِ سوژه مابعد قیام #ژینا را ندارد.
🔸پروژه اسلام سیاسی که بر محور امپراتوریسازی و سرمایهداری عَلَم شده بود، تبدیل به گورستان آرزوها شده و در توهم حاکمان هم نمیگنجد. برای تن ندادن به گور سپاری این پروژه، برای حاکمان جنگ بزرگترین نعمت شده است، این یعنی شکست پروژهی نازایی که جز خون چیزی نیافرید!
🔸در حوزه آموزش( مدارس و دانشگاهها )، حاکمیت توان برساخت قربانی برای اهداف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود را عملا از دست داده، چنگ زدن به استخدام طلاب و متورم کردن نهاد نمایندگی رهبر و امنیتی کردن دانشگاهها و مدارس عقیمترین تلاش ممکن است. صنعت کشتار آزادی توسط دولت و حکومت نیز مقهور اراده های آزاد شده است.
🔸زنان، زنجیرهای بردگیِ مبتنی بر دین، سنت، سیاست و خانواده را که با خشونت حاکمیت همراه بود، از اندیشه و امور انضمامی خویش با صلابت پاره کرده و عاملیت خویش را در تمامی ساحتهای زندگی تثبیت کردهاند.
🔸فریاد: " آهو دریایی آزاد باید گردد" در تجمع ۱۵ آبان بازنشستگان کرمانشاه، نشان عصیانگری همدلانه ی مادران، پدران، مادربزرگان و پدربزرگانی است که تمامی تبعیضهای سیستماتیک از هرنوع، با همهی هستی خویش زیستهاند؛ از نظریه شکاف نسل ها در مبارزه تمام عیار با استبداد عبور کرده، و چه زیبا همبستگی و همدلی معنای از دست رفته خود را باز مییابد و طغیان به سمت همگانی شدن پیش می رود.
🔸 امر کلیِ برسازندهی جنبش #زن_زندگی_آزادی به شکلی دیکر درخشید و خاموش کردن آن توسط هر خوانشی که بقای آن در ذرهای کردن جامعه و فردگرایی خودمحورانه باشد، شکست حتمی را از پیش تجربه خواهد کرد.
🔸حاکمیت تنها بر بردگی و جهل حکومت می کند. دو عنصری که از مرگ ارتزاق می کنند.
آزادگان و دانایان عریانند، آهوان دریایند، بر هرآنچه آنان را به زنجیر کشاند عصیان کنند.
این است شکننده ی "هر آنچه سخت و استوار" می نُماید.
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#آهو_دریایی زبان یک روایت جمعیِ متکثر
عصیان که انباشت شود گاه از کنش"فرد" خود را آشکار می کند، فردی که هولناکترین واقعیت هستی یعنی مرگ برایش رام شده است. این کنش از هیچ ساخته نشده، امری تاریخی و اندیشیدهشده توسط انبوه انسانهای مسئلهمندِ تحت ستمی است که اتصال و همبودگی آنان طوفانی هولناک خلق میکند.
امور برسازنده این کنشِ شفاف را می توان در کلیت جامعه و در ابعاد گوناگون حوزه نمادین مشاهده کرد، که به اختصار اهم آنها در ادامه خواهد آمد:
🔸مردم، خصوصا جوانان و نوجوانان از بعد معرفتشناختی لباس ایدئولوژی رسمی قدرت را از ساحت زیست خویش دریده و لباس عصیان علیه آن بر تن دارند.
🔸نوع حکمرانی استبدادی و خشونت محور، که با میدان دادن به پسماندهای اصلاح طلبی!! در صدد بازیافت خود بر آمده، با هیچ منطقی توان مقاومت در برابر منطق حق خواهی و مطالبات زندگیمحورِ سوژه مابعد قیام #ژینا را ندارد.
🔸پروژه اسلام سیاسی که بر محور امپراتوریسازی و سرمایهداری عَلَم شده بود، تبدیل به گورستان آرزوها شده و در توهم حاکمان هم نمیگنجد. برای تن ندادن به گور سپاری این پروژه، برای حاکمان جنگ بزرگترین نعمت شده است، این یعنی شکست پروژهی نازایی که جز خون چیزی نیافرید!
🔸در حوزه آموزش( مدارس و دانشگاهها )، حاکمیت توان برساخت قربانی برای اهداف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود را عملا از دست داده، چنگ زدن به استخدام طلاب و متورم کردن نهاد نمایندگی رهبر و امنیتی کردن دانشگاهها و مدارس عقیمترین تلاش ممکن است. صنعت کشتار آزادی توسط دولت و حکومت نیز مقهور اراده های آزاد شده است.
🔸زنان، زنجیرهای بردگیِ مبتنی بر دین، سنت، سیاست و خانواده را که با خشونت حاکمیت همراه بود، از اندیشه و امور انضمامی خویش با صلابت پاره کرده و عاملیت خویش را در تمامی ساحتهای زندگی تثبیت کردهاند.
🔸فریاد: " آهو دریایی آزاد باید گردد" در تجمع ۱۵ آبان بازنشستگان کرمانشاه، نشان عصیانگری همدلانه ی مادران، پدران، مادربزرگان و پدربزرگانی است که تمامی تبعیضهای سیستماتیک از هرنوع، با همهی هستی خویش زیستهاند؛ از نظریه شکاف نسل ها در مبارزه تمام عیار با استبداد عبور کرده، و چه زیبا همبستگی و همدلی معنای از دست رفته خود را باز مییابد و طغیان به سمت همگانی شدن پیش می رود.
🔸 امر کلیِ برسازندهی جنبش #زن_زندگی_آزادی به شکلی دیکر درخشید و خاموش کردن آن توسط هر خوانشی که بقای آن در ذرهای کردن جامعه و فردگرایی خودمحورانه باشد، شکست حتمی را از پیش تجربه خواهد کرد.
🔸حاکمیت تنها بر بردگی و جهل حکومت می کند. دو عنصری که از مرگ ارتزاق می کنند.
آزادگان و دانایان عریانند، آهوان دریایند، بر هرآنچه آنان را به زنجیر کشاند عصیان کنند.
این است شکننده ی "هر آنچه سخت و استوار" می نُماید.
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
Photo
⭕️ نگاهی به رویکردها به مرگ #کیانوش_سنجری
راه پیش رو، راه آبان ...
#یادداشت_روز، جمعه ۲۵ آبان
امروز کیانوش سنجری را به خاک سپردند. زندانی سیاسی سابق که در اعتراض به ستم حاکمان به زندگی خود پایان داد. در این چند روز شاهد چند رویکرد به این مقوله بودیم:
🔸 دسته اول میگویند کیانوش با مرگ خود عصیان کردهاست تا ماهیت استبدادی سیستم حاکم را افشا کند. پس به ستایشش برخواسته و عملش را عملی رو به جلو و معترضانه میدانند و حتی انتظار دارند این فرود تن بر زمین سخت مرگ و رهایی جان از بدن، موجب حرکتی اعتراضی شود. و اصلا توجهی ندارند که چگونه به صورت پنهانی خودکشی را تقدیس میکنند و آن را چاره کار میدانند.
🔸دوم : دسته دوم همان نگاه را دارند با این تفاوت که خودکشی را تقبیح میکنند و بر این باورند که اصالت به زندگی است و نباید در برابر این سیستم تن به مرگ داد و باید زندگی را احیا نمود.
🔸 سوم : دسته سوم عمل کیانوش را معترضانه و خودکشی را تقبیح میکنند. اما یک گام جلو میروند و بر وجه مقاومت در برابر سیستم و عمل انقلابی مبتنی بر کار جمعی تاکید میکنند. ریشههای ساختاری این مرگ نامیمون را در برابر انگیزههای فردی برجسته میکنند. اما به این بسنده نمیکنند که صرفا زندگی را ستایش کنند.
در همه نگاهها به مرگ کیانوش، نقطه اشتراک این است که این عمل نشانه عصیان و شورش علیه وضع موجود است اما نگاه سوم نقطه افتراقش تاکید بر عمل جمعی، سازماندهی و مقاومت در برابر سیستم سرکوب است.
ما نه در ارتباط با مرگ کیانوش سنجری بلکه در ارتباط با هر عملی باید نسبتش را با شاخص مهمی به نام جمع بسنجیم. این جمع است که میتواند فرد را از انزوا خارج کند حمایتش کند و در مواقع بحرانی مانع بروز فاجعه گردد و ظرفیت این جمع در تشکلیابی است.
البته این به آن معنا نیست که اگر کیانوش درون تشکل و حزب مترقی بود ممکن بود خودکشی نکند. چون هرگز نمیتوانیم عامل و انگیزه فردی را نادیده بگیریم. اما جایی که ساختار و عوامل ریشهای برجسته و بسیار مهم هستند باید نوک پیکان حمله را به سمت هیات حاکم و طبقه مسلط در قدرت و ثروت گرفت.
کیانوش راهش را انتخاب کرد و بهایش را با جانش پرداخت. باید نگران جانهایی بود که فرداها خبر رسانهها میشوند پس باید راهی را برگزید که این روند و ساختار را متوقف کند.
راه آبان، راه رهایی، راه انقلاب.
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
راه پیش رو، راه آبان ...
#یادداشت_روز، جمعه ۲۵ آبان
امروز کیانوش سنجری را به خاک سپردند. زندانی سیاسی سابق که در اعتراض به ستم حاکمان به زندگی خود پایان داد. در این چند روز شاهد چند رویکرد به این مقوله بودیم:
🔸 دسته اول میگویند کیانوش با مرگ خود عصیان کردهاست تا ماهیت استبدادی سیستم حاکم را افشا کند. پس به ستایشش برخواسته و عملش را عملی رو به جلو و معترضانه میدانند و حتی انتظار دارند این فرود تن بر زمین سخت مرگ و رهایی جان از بدن، موجب حرکتی اعتراضی شود. و اصلا توجهی ندارند که چگونه به صورت پنهانی خودکشی را تقدیس میکنند و آن را چاره کار میدانند.
🔸دوم : دسته دوم همان نگاه را دارند با این تفاوت که خودکشی را تقبیح میکنند و بر این باورند که اصالت به زندگی است و نباید در برابر این سیستم تن به مرگ داد و باید زندگی را احیا نمود.
🔸 سوم : دسته سوم عمل کیانوش را معترضانه و خودکشی را تقبیح میکنند. اما یک گام جلو میروند و بر وجه مقاومت در برابر سیستم و عمل انقلابی مبتنی بر کار جمعی تاکید میکنند. ریشههای ساختاری این مرگ نامیمون را در برابر انگیزههای فردی برجسته میکنند. اما به این بسنده نمیکنند که صرفا زندگی را ستایش کنند.
در همه نگاهها به مرگ کیانوش، نقطه اشتراک این است که این عمل نشانه عصیان و شورش علیه وضع موجود است اما نگاه سوم نقطه افتراقش تاکید بر عمل جمعی، سازماندهی و مقاومت در برابر سیستم سرکوب است.
ما نه در ارتباط با مرگ کیانوش سنجری بلکه در ارتباط با هر عملی باید نسبتش را با شاخص مهمی به نام جمع بسنجیم. این جمع است که میتواند فرد را از انزوا خارج کند حمایتش کند و در مواقع بحرانی مانع بروز فاجعه گردد و ظرفیت این جمع در تشکلیابی است.
البته این به آن معنا نیست که اگر کیانوش درون تشکل و حزب مترقی بود ممکن بود خودکشی نکند. چون هرگز نمیتوانیم عامل و انگیزه فردی را نادیده بگیریم. اما جایی که ساختار و عوامل ریشهای برجسته و بسیار مهم هستند باید نوک پیکان حمله را به سمت هیات حاکم و طبقه مسلط در قدرت و ثروت گرفت.
کیانوش راهش را انتخاب کرد و بهایش را با جانش پرداخت. باید نگران جانهایی بود که فرداها خبر رسانهها میشوند پس باید راهی را برگزید که این روند و ساختار را متوقف کند.
راه آبان، راه رهایی، راه انقلاب.
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
Photo
🔴 کودکانِ حافظ حیات وحش
#یادداشت_روز، چهارشنبه ۱۴ آذر
به مناسبت روز جهانی حفاظت از حیات وحش و روز جهانی بوزپلنگ
کودکان در جامعهای مصرفگرا بزرگ میشوند که در آن، تبلیغات، رسانه و فرهنگ حاکم، بهطور مداوم آنها را با پیامهای مصرفگرایانه بمباران میکند. حیوانات در این نظام، بهجای اینکه بهعنوان موجودات زندهای با احساسات، نیازها و حق حیات شناخته شوند، بهعنوان کالاهایی برای مصرف به تصویر کشیده میشوند. آنها در قالب اسباببازی، غذا (گوشت)، یا ابزار سرگرمی (باغ وحش، سیرک) به کودکان معرفی میشوند. این تصویرسازی، رابطهی کودک با حیوانات را به رابطهای صرفاً ابزاری و مصرفی محدود میکند.
در این ساختار، حیوانات بهطور گسترده بهعنوان کالا برای مصرف در نظر گرفته میشوند. صنعت گوشت، صنعت لبنیات و صنعت پوشاک، از نمونههای بارز این مسئله هستند. در این صنایع، حیوانات در شرایطی وحشتناک و غیرانسانی نگهداری میشوند و بهعنوان ابزاری برای تولید سود به کار گرفته میشوند. کودکان، با مشاهدهی این تصاویر و پیامها، بهطور ناخودآگاه به این دیدگاه عادت میکنند و حیوانات را بهعنوان موجوداتی بیارزش و قابل مصرف میبینند.
برای تغییر این وضعیت، باید به تربیت کودکان در راستای ایجاد ارتباطی عمیق و احترامآمیز با طبیعت و حیوانات پرداخت. این کار نیازمند تغییر در سیستم آموزشی، رسانهها، فرهنگ عامه، الگوهای مصرف و به شکل اساسی دگرگونی در وضعیت حاکم است. آموزش کودکان در مورد ارزش ذاتی طبیعت و حیوانات، حفظ محیط زیست و اهمیت زندگی پایدار، میتواند به ایجاد نسل آگاهتر و مسئولیتپذیرتر نسبت به محیط زیست کمک کند.
روز جهانی حفاظت از حیات وحش، فرصتی است تا به اهمیت حفاظت از تنوع زیستی و حیات وحش توجه کنیم. یکی از کلیدیترین راهها برای حفظ این منابع ارزشمند، آموزش نسلهای آینده در مورد اهمیت حیات وحش و اکوسیستمهای طبیعی است.
آموزش حیات وحش به کودکان نه تنها به آنها کمک میکند تا با دنیای طبیعی آشنا شوند، بلکه احساس مسئولیت و احترام به محیط زیست را در آنها تقویت میکند. فهم تنوع زیستی، آگاهی از تهدیدات و توسعه مهارتهای حفاظتی از جمله آموزشهایی است که میتوان کودکان را با دنیای حیوانات آشنا کرد. در این راستا ایجاد برنامهها و کارگاههای آموزشی در مدارس، تورهای طبیعتگردی، فعالیتهای عملی مثل کاشت درخت و استفاده از رسانهها میتواند روشهای موثری باشد.
با توجه به این مسائل، نیاز به ایجاد یک رویکرد جامع و چندجانبه در آموزش حیات وحش به کودکان بیش از پیش احساس میشود. این رویکرد باید شامل همکاری میان خانوادهها، مدارس و سازمانهای غیردولتی باشد تا بتوانیم به یک تغییر فرهنگی عمیق دست یابیم.
نظام آموزشی باید به سمت ترویج یادگیری تجربی و تعاملی حرکت کند. به جای صرفاً انتقال اطلاعات نظری، باید فرصتهایی برای کودکان فراهم شود که با طبیعت در تعامل باشند. این تعامل میتواند شامل فعالیتهایی مانند باغبانی یا شرکت در پروژههای حفاظت از محیط زیست و حیات وحش باشد. این نوع تجربیات به کودکان کمک میکند تا ارتباط عاطفی و معنایی با طبیعت برقرار کنند و از آن به عنوان یک موجود زنده و ارزشمند یاد کنند.
با آموزش کودکان در مورد ارزش ذاتی طبیعت و حیات وحش، نسل جدیدی از شهروندان آگاه و مسئولیتپذیر شکل خواهد گرفت. این افراد نه تنها به حفاظت از محیط زیست اهمیت میدهند، بلکه در تصمیمگیریهای اجتماعی و سیاسی نیز به نفع حفظ تنوع زیستی و منابع طبیعی عمل خواهند کرد. این تغییر در نگرش میتواند منجر به حمایت از سیاستهای محیط زیستی و پروژههای حفاظتی در سطح جامعه شود.
📌 ادامه یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/aJIby
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یادداشت_روز، چهارشنبه ۱۴ آذر
به مناسبت روز جهانی حفاظت از حیات وحش و روز جهانی بوزپلنگ
کودکان در جامعهای مصرفگرا بزرگ میشوند که در آن، تبلیغات، رسانه و فرهنگ حاکم، بهطور مداوم آنها را با پیامهای مصرفگرایانه بمباران میکند. حیوانات در این نظام، بهجای اینکه بهعنوان موجودات زندهای با احساسات، نیازها و حق حیات شناخته شوند، بهعنوان کالاهایی برای مصرف به تصویر کشیده میشوند. آنها در قالب اسباببازی، غذا (گوشت)، یا ابزار سرگرمی (باغ وحش، سیرک) به کودکان معرفی میشوند. این تصویرسازی، رابطهی کودک با حیوانات را به رابطهای صرفاً ابزاری و مصرفی محدود میکند.
در این ساختار، حیوانات بهطور گسترده بهعنوان کالا برای مصرف در نظر گرفته میشوند. صنعت گوشت، صنعت لبنیات و صنعت پوشاک، از نمونههای بارز این مسئله هستند. در این صنایع، حیوانات در شرایطی وحشتناک و غیرانسانی نگهداری میشوند و بهعنوان ابزاری برای تولید سود به کار گرفته میشوند. کودکان، با مشاهدهی این تصاویر و پیامها، بهطور ناخودآگاه به این دیدگاه عادت میکنند و حیوانات را بهعنوان موجوداتی بیارزش و قابل مصرف میبینند.
برای تغییر این وضعیت، باید به تربیت کودکان در راستای ایجاد ارتباطی عمیق و احترامآمیز با طبیعت و حیوانات پرداخت. این کار نیازمند تغییر در سیستم آموزشی، رسانهها، فرهنگ عامه، الگوهای مصرف و به شکل اساسی دگرگونی در وضعیت حاکم است. آموزش کودکان در مورد ارزش ذاتی طبیعت و حیوانات، حفظ محیط زیست و اهمیت زندگی پایدار، میتواند به ایجاد نسل آگاهتر و مسئولیتپذیرتر نسبت به محیط زیست کمک کند.
روز جهانی حفاظت از حیات وحش، فرصتی است تا به اهمیت حفاظت از تنوع زیستی و حیات وحش توجه کنیم. یکی از کلیدیترین راهها برای حفظ این منابع ارزشمند، آموزش نسلهای آینده در مورد اهمیت حیات وحش و اکوسیستمهای طبیعی است.
آموزش حیات وحش به کودکان نه تنها به آنها کمک میکند تا با دنیای طبیعی آشنا شوند، بلکه احساس مسئولیت و احترام به محیط زیست را در آنها تقویت میکند. فهم تنوع زیستی، آگاهی از تهدیدات و توسعه مهارتهای حفاظتی از جمله آموزشهایی است که میتوان کودکان را با دنیای حیوانات آشنا کرد. در این راستا ایجاد برنامهها و کارگاههای آموزشی در مدارس، تورهای طبیعتگردی، فعالیتهای عملی مثل کاشت درخت و استفاده از رسانهها میتواند روشهای موثری باشد.
با توجه به این مسائل، نیاز به ایجاد یک رویکرد جامع و چندجانبه در آموزش حیات وحش به کودکان بیش از پیش احساس میشود. این رویکرد باید شامل همکاری میان خانوادهها، مدارس و سازمانهای غیردولتی باشد تا بتوانیم به یک تغییر فرهنگی عمیق دست یابیم.
نظام آموزشی باید به سمت ترویج یادگیری تجربی و تعاملی حرکت کند. به جای صرفاً انتقال اطلاعات نظری، باید فرصتهایی برای کودکان فراهم شود که با طبیعت در تعامل باشند. این تعامل میتواند شامل فعالیتهایی مانند باغبانی یا شرکت در پروژههای حفاظت از محیط زیست و حیات وحش باشد. این نوع تجربیات به کودکان کمک میکند تا ارتباط عاطفی و معنایی با طبیعت برقرار کنند و از آن به عنوان یک موجود زنده و ارزشمند یاد کنند.
با آموزش کودکان در مورد ارزش ذاتی طبیعت و حیات وحش، نسل جدیدی از شهروندان آگاه و مسئولیتپذیر شکل خواهد گرفت. این افراد نه تنها به حفاظت از محیط زیست اهمیت میدهند، بلکه در تصمیمگیریهای اجتماعی و سیاسی نیز به نفع حفظ تنوع زیستی و منابع طبیعی عمل خواهند کرد. این تغییر در نگرش میتواند منجر به حمایت از سیاستهای محیط زیستی و پروژههای حفاظتی در سطح جامعه شود.
📌 ادامه یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/aJIby
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
Telegraph
کودکانِ حافظ حیات وحش
به مناسبت روز جهانی حفاظت از حیات وحش و روز جهانی یوزپلنگ کودکان در جامعهای مصرفگرا بزرگ میشوند که در آن، تبلیغات، رسانه و فرهنگ حاکم، بهطور مداوم آنها را با پیامهای مصرفگرایانه بمباران میکند. حیوانات در این نظام، بهجای اینکه بهعنوان موجودات زندهای…
🔴 وفاق با ستمگران ممکن نیست
#یادداشت_روز، جمعه ۱۴ دی ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یادداشت_روز، جمعه ۱۴ دی ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
🔴 وفاق با ستمگران ممکن نیست #یادداشت_روز، جمعه ۱۴ دی ۱۴۰۳ #مدرسه_رهایی 📌📌📌 اینستاگرام #مدرسه_رهایی https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ== 🆔 @edalatxah
🔴 وفاق با ستمگران ممکن نیست
#یادداشت_روز، جمعه ۱۴ دی ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
یکی از کارویژههای اصلی اصلاحطلبان حکومتی در طول تاریخ معاصر ایران، بر هم زدن مرزبندی میان استبداد و نیروهای تحولخواه و انقلابی بوده است.
اصلاحطلبان با تهی کردن واژهها از معانی واقعی خود و به واسطه کلیگوییهایی که منافع خود و حکومت مستقر را تأمین میکنند، به وهمپراکنی در جامعه دامن میزنند.
نمونه تاریخی آن، ظهور و بروز خطامامیهای دهه ۶۰ با عنوان جدید اصلاحطلب در میانه دهه ۷۰ بود. یکی از اصلیترین کارویژههای آنان، خالی کردن مفاهیم بنیادی و مهم از محتوای واقعیشان بود. تصور کنید طرح جامعه مدنی، گفتوگوی تمدنها، ضرورت توسعه سیاسی و غیره در فضای آن زمان، میان اقشار مختلف چه انتظارات و امیدهایی خلق کرد.
اما اصلاحطلبان حکومتی نهتنها موفق نشدند هیچیک از این شعارها را عینیت ببخشند، بلکه باعث لوث شدن این مفاهیم شدند. حالا نیز با مطرح کردن مفاهیمی چون آشتی ملی و وفاق، در حال توهمپراکنی در جامعه و مخدوش کردن مرزبندیهای تاریخی و طبقاتی هستند.
آخر چگونه میشود در جامعهای که اقلیتی قدرت و ثروت را در اختیار دارند و به هیچکس پاسخگو نیستند، صحبت از وفاق کرد؟ برای طبقه کارگر و زحمتکشان، وفاق با چه کسانی و چگونه ممکن است؟ مگر میشود با اقلیتی ظالم و غارتگر بر سر مسائل انسانی وفاق نمود؟ البته برای اصلاحطلبان، این مسائل به دلیل تلاششان برای کسب سهمی از قدرت، جایگاه ویژهای دارد.
وظیفه تشکلهای سیاسی منتسب به معلمان، که وابسته به اصلاحطلبان هستند، تئوریزه کردن این گفتمان است. این تشکلها، با توجه به حوزه فعالیت خود، به نام مطالبهگری، در اصل به دنبال سهم خود از قدرت هستند و تلاش میکنند گفتمان وفاق و آشتی ملی را به اشکال مختلف در میان معلمان جا بیندازند.
تشکلهای سیاسی وابسته مانند انجمن اسلامی معلمان از دهه ۶۰ تاکنون و مجمع فرهنگیان ایران اسلامی و سازمان معلمان ایران، نمونههای بارزی از این شکلهای رانتی هستند. این تشکلها هرجا که پای منافع باندی به میان آمده است، مطالبات معلمان را قربانی کردهاند یا در موسم انتخابات، معلمان را به هیزمگرمکنِ تنورِ انتخابات تبدیل کردهاند.
اما با افزایش آگاهی صنفی و طبقاتی معلمان، دیگر حنای این جماعت رنگی ندارد. شاهد این ادعا، برگزیده شدن رئیسجمهوری است که تنها میتوان او را رئیسجمهور اقلیت حکومت نامید، نه مردم ایران.
https://tttttt.me/edalatxah/19367
#یادداشت_روز، جمعه ۱۴ دی ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
یکی از کارویژههای اصلی اصلاحطلبان حکومتی در طول تاریخ معاصر ایران، بر هم زدن مرزبندی میان استبداد و نیروهای تحولخواه و انقلابی بوده است.
اصلاحطلبان با تهی کردن واژهها از معانی واقعی خود و به واسطه کلیگوییهایی که منافع خود و حکومت مستقر را تأمین میکنند، به وهمپراکنی در جامعه دامن میزنند.
نمونه تاریخی آن، ظهور و بروز خطامامیهای دهه ۶۰ با عنوان جدید اصلاحطلب در میانه دهه ۷۰ بود. یکی از اصلیترین کارویژههای آنان، خالی کردن مفاهیم بنیادی و مهم از محتوای واقعیشان بود. تصور کنید طرح جامعه مدنی، گفتوگوی تمدنها، ضرورت توسعه سیاسی و غیره در فضای آن زمان، میان اقشار مختلف چه انتظارات و امیدهایی خلق کرد.
اما اصلاحطلبان حکومتی نهتنها موفق نشدند هیچیک از این شعارها را عینیت ببخشند، بلکه باعث لوث شدن این مفاهیم شدند. حالا نیز با مطرح کردن مفاهیمی چون آشتی ملی و وفاق، در حال توهمپراکنی در جامعه و مخدوش کردن مرزبندیهای تاریخی و طبقاتی هستند.
آخر چگونه میشود در جامعهای که اقلیتی قدرت و ثروت را در اختیار دارند و به هیچکس پاسخگو نیستند، صحبت از وفاق کرد؟ برای طبقه کارگر و زحمتکشان، وفاق با چه کسانی و چگونه ممکن است؟ مگر میشود با اقلیتی ظالم و غارتگر بر سر مسائل انسانی وفاق نمود؟ البته برای اصلاحطلبان، این مسائل به دلیل تلاششان برای کسب سهمی از قدرت، جایگاه ویژهای دارد.
وظیفه تشکلهای سیاسی منتسب به معلمان، که وابسته به اصلاحطلبان هستند، تئوریزه کردن این گفتمان است. این تشکلها، با توجه به حوزه فعالیت خود، به نام مطالبهگری، در اصل به دنبال سهم خود از قدرت هستند و تلاش میکنند گفتمان وفاق و آشتی ملی را به اشکال مختلف در میان معلمان جا بیندازند.
تشکلهای سیاسی وابسته مانند انجمن اسلامی معلمان از دهه ۶۰ تاکنون و مجمع فرهنگیان ایران اسلامی و سازمان معلمان ایران، نمونههای بارزی از این شکلهای رانتی هستند. این تشکلها هرجا که پای منافع باندی به میان آمده است، مطالبات معلمان را قربانی کردهاند یا در موسم انتخابات، معلمان را به هیزمگرمکنِ تنورِ انتخابات تبدیل کردهاند.
اما با افزایش آگاهی صنفی و طبقاتی معلمان، دیگر حنای این جماعت رنگی ندارد. شاهد این ادعا، برگزیده شدن رئیسجمهوری است که تنها میتوان او را رئیسجمهور اقلیت حکومت نامید، نه مردم ایران.
https://tttttt.me/edalatxah/19367
Telegram
مدرسه رهایی
🔴 وفاق با ستمگران ممکن نیست
#یادداشت_روز، جمعه ۱۴ دی ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
#یادداشت_روز، جمعه ۱۴ دی ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
🔴 نگاهی دیگر به ویدئوی نرگس محمدی از درون زندان
📌 در نقد سبک کار فردی
#یادداشت_روز، شنبه ۱۵ دی ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
📌 در نقد سبک کار فردی
#یادداشت_روز، شنبه ۱۵ دی ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
🔴 نگاهی دیگر به ویدئوی نرگس محمدی از درون زندان 📌 در نقد سبک کار فردی #یادداشت_روز، شنبه ۱۵ دی ۱۴۰۳ #مدرسه_رهایی 📌📌📌 اینستاگرام #مدرسه_رهایی https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ== 🆔 @edalatxah
🔴 نگاهی دیگر به ویدئوی نرگس محمدی از درون زندان
📌 در نقد سبک کار فردی
#یادداشت_روز، شنبه ۱۵ دی ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
ویدئویی از رقص و پایکوبی زنان زندانی، از جمله نرگس محمدی، در فضای مجازی منتشر شده و واکنشهای متفاوتی را به همراه داشته است. برخی این ویدئو را به سود نرگس محمدی تعبیر کرده و برخی دیگر آن را دستاویزی برای حمله به او و دیگر زنان زندانی قرار دادهاند. عدهای نیز این ویدئو را اقدامی در راستای سفیدنمایی زندانهای جمهوری اسلامی یا حتی توطئهای برای سرکوب بیشتر زنان زندانی دانستهاند.
برای کسانی که از شادی و پایکوبی زندانیان انتقاد میکنند، باید گفت که این رفتار بخشی از مقاومت زندانیان سیاسی در برابر فشارها و سرکوبهاست. در مناسبتهای مختلف، زندانیان سیاسی با شادی و پایکوبی روحیه مبارزهجویانه خود را تقویت میکنند.
انتقاد به وجود گوشی موبایل در دست زندانیان نیز ناعادلانه است، چراکه داشتن ابزارهایی برای برقراری ارتباط با بیرون از زندان، یکی از راههای مهم مقاومت و مبارزه آنهاست. زندانیان سیاسی حتی با پذیرش خطرات و هزینههای سنگین، از این ابزارها برای رساندن صدای خود به جهان بیرون استفاده میکنند.
🔹نقد عملکرد نرگس محمدی
اگر بخواهیم نقدی به نرگس محمدی داشته باشیم، این نقد باید متوجه سبک کار وی باشد و نوع فعالیتش در حقوق بشر. نرگس محمدی مانند بسیاری از فعالان حقوق بشر بیش از آنکه نگاهش به درون جامعه و در راستای تقویت کار جمعی و تشکیلاتی باشد، به مخاطب خارج و جلب نظر رسانههای جریان اصلی است. کنش منفرد، مازادی برای جنبش و قیام مردم ندارد.
گفتن بدیهیات در مورد وضعیت ایران نه تنها کنش سیاسی نیست بلکه سویهٔ حقوق بشری هم ندارد. این مسئله باعث کشیده شدن فرد به سمت فعالیت نمایشی و سلیبریتی شدن میگردد.
در گذشته نیز فعالیت مبتنی بر عکس و ویدئو از وی و برخی فعالان دیدهایم که مورد انتقاد قرار گرفته است. اما جذابیت رسانهای این حرکات چنان این جماعت را شیفته نموده که نمیتوانند از آن چشمپوشی کنند. تا جایی که برخی چپها هم که مدعی کار جمعی هستند نمیتوانند از جذابیت و شوق دیده شدن این سبک کار چشم پوشی نمایند.
در همه جا سلیبریتیاکتیوستها تنها فضای رسانه را اشغال میکنند و به الگوی انحرافی در امر مبارزه تبدیل میگردند. این سبک کار منحصر به نرگس محمدی نیست. نگاهی به عملکرد نسرین ستوده و حسین رونقی نشان میدهد که علیرغم اختلافات فردی بین محمدی، ستوده و رونقی که برای همگان آشکار است، چگونه این افراد از الگوی واحدی برای فعالیت فردی خود استفاده میکنند.
به نظر میرسد برخی از فعالان حقوق بشر برای جلب توجه رسانهای و پر کردن رزومهٔ خود، اقداماتی برنامهریزیشده انجام میدهند که ریشهٔ آن در نگاه بیرون برای کسب جایزه است؛ تا جایی که بین برخی از این فعالان، جلب توجه خارجی و رسانهای برای گرفتن جایزه به رقابتهای کینهتوزانه منجر شدهاست. این نوع عملکردها و سبک کار باید مورد نقد قرار گیرد، نه اینکه به زندانی حمله شود که تو اگر بیماری چرا رقصیدی؟ یا چرا رو به قبله نیستی؟ و ...
🔸ابعاد امنیتی انتشار ویدئو
پس از انتشار این ویدئو، حملات گستردهای از سوی سلطنتطلبان و نیروهای سایبری جمهوریاسلامی مشاهده شد. اگرچه انگیزه و هویت منتشرکنندگان مشخص نیست، باید به پیامدهای احتمالی آن توجه کرد. بازسازی بند ۷ و تخلیهٔ بند ۶ زندان اوین که گفته میشود برای انتقال زنان آماده میشود، ممکن است بخشی از برنامههای کنترلی سازمان زندانها باشد.
انتقال زندانیان به این بند جدید، با افزایش سیستمهای امنیتی و کاهش اشراف زندانیان بر محیط همراه خواهد بود، که این امر میتواند کیفیت زندگی آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
امیدواریم افرادی که این ویدئو را منتشر کردهاند، ناخواسته در راستای این پروژههای امنیتی عمل نکرده باشند. در غیر این صورت، لازم است این افراد به جامعه معرفی شوند و مسئولیت اقدامات خود را بر عهده بگیرند.
https://tttttt.me/edalatxah/19376
📌 در نقد سبک کار فردی
#یادداشت_روز، شنبه ۱۵ دی ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
ویدئویی از رقص و پایکوبی زنان زندانی، از جمله نرگس محمدی، در فضای مجازی منتشر شده و واکنشهای متفاوتی را به همراه داشته است. برخی این ویدئو را به سود نرگس محمدی تعبیر کرده و برخی دیگر آن را دستاویزی برای حمله به او و دیگر زنان زندانی قرار دادهاند. عدهای نیز این ویدئو را اقدامی در راستای سفیدنمایی زندانهای جمهوری اسلامی یا حتی توطئهای برای سرکوب بیشتر زنان زندانی دانستهاند.
برای کسانی که از شادی و پایکوبی زندانیان انتقاد میکنند، باید گفت که این رفتار بخشی از مقاومت زندانیان سیاسی در برابر فشارها و سرکوبهاست. در مناسبتهای مختلف، زندانیان سیاسی با شادی و پایکوبی روحیه مبارزهجویانه خود را تقویت میکنند.
انتقاد به وجود گوشی موبایل در دست زندانیان نیز ناعادلانه است، چراکه داشتن ابزارهایی برای برقراری ارتباط با بیرون از زندان، یکی از راههای مهم مقاومت و مبارزه آنهاست. زندانیان سیاسی حتی با پذیرش خطرات و هزینههای سنگین، از این ابزارها برای رساندن صدای خود به جهان بیرون استفاده میکنند.
🔹نقد عملکرد نرگس محمدی
اگر بخواهیم نقدی به نرگس محمدی داشته باشیم، این نقد باید متوجه سبک کار وی باشد و نوع فعالیتش در حقوق بشر. نرگس محمدی مانند بسیاری از فعالان حقوق بشر بیش از آنکه نگاهش به درون جامعه و در راستای تقویت کار جمعی و تشکیلاتی باشد، به مخاطب خارج و جلب نظر رسانههای جریان اصلی است. کنش منفرد، مازادی برای جنبش و قیام مردم ندارد.
گفتن بدیهیات در مورد وضعیت ایران نه تنها کنش سیاسی نیست بلکه سویهٔ حقوق بشری هم ندارد. این مسئله باعث کشیده شدن فرد به سمت فعالیت نمایشی و سلیبریتی شدن میگردد.
در گذشته نیز فعالیت مبتنی بر عکس و ویدئو از وی و برخی فعالان دیدهایم که مورد انتقاد قرار گرفته است. اما جذابیت رسانهای این حرکات چنان این جماعت را شیفته نموده که نمیتوانند از آن چشمپوشی کنند. تا جایی که برخی چپها هم که مدعی کار جمعی هستند نمیتوانند از جذابیت و شوق دیده شدن این سبک کار چشم پوشی نمایند.
در همه جا سلیبریتیاکتیوستها تنها فضای رسانه را اشغال میکنند و به الگوی انحرافی در امر مبارزه تبدیل میگردند. این سبک کار منحصر به نرگس محمدی نیست. نگاهی به عملکرد نسرین ستوده و حسین رونقی نشان میدهد که علیرغم اختلافات فردی بین محمدی، ستوده و رونقی که برای همگان آشکار است، چگونه این افراد از الگوی واحدی برای فعالیت فردی خود استفاده میکنند.
به نظر میرسد برخی از فعالان حقوق بشر برای جلب توجه رسانهای و پر کردن رزومهٔ خود، اقداماتی برنامهریزیشده انجام میدهند که ریشهٔ آن در نگاه بیرون برای کسب جایزه است؛ تا جایی که بین برخی از این فعالان، جلب توجه خارجی و رسانهای برای گرفتن جایزه به رقابتهای کینهتوزانه منجر شدهاست. این نوع عملکردها و سبک کار باید مورد نقد قرار گیرد، نه اینکه به زندانی حمله شود که تو اگر بیماری چرا رقصیدی؟ یا چرا رو به قبله نیستی؟ و ...
🔸ابعاد امنیتی انتشار ویدئو
پس از انتشار این ویدئو، حملات گستردهای از سوی سلطنتطلبان و نیروهای سایبری جمهوریاسلامی مشاهده شد. اگرچه انگیزه و هویت منتشرکنندگان مشخص نیست، باید به پیامدهای احتمالی آن توجه کرد. بازسازی بند ۷ و تخلیهٔ بند ۶ زندان اوین که گفته میشود برای انتقال زنان آماده میشود، ممکن است بخشی از برنامههای کنترلی سازمان زندانها باشد.
انتقال زندانیان به این بند جدید، با افزایش سیستمهای امنیتی و کاهش اشراف زندانیان بر محیط همراه خواهد بود، که این امر میتواند کیفیت زندگی آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
امیدواریم افرادی که این ویدئو را منتشر کردهاند، ناخواسته در راستای این پروژههای امنیتی عمل نکرده باشند. در غیر این صورت، لازم است این افراد به جامعه معرفی شوند و مسئولیت اقدامات خود را بر عهده بگیرند.
https://tttttt.me/edalatxah/19376
Telegram
مدرسه رهایی
🔴 نگاهی دیگر به ویدئوی نرگس محمدی از درون زندان
📌 در نقد سبک کار فردی
#یادداشت_روز، شنبه ۱۵ دی ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
📌 در نقد سبک کار فردی
#یادداشت_روز، شنبه ۱۵ دی ۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
🔴 معلمان بخشی از طبقه کارگر هستند.
📌 در نقد سخنان سخیف وزیر بیکفایت آموزش و پرورش
#یادداشت_روز ، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
📌 در نقد سخنان سخیف وزیر بیکفایت آموزش و پرورش
#یادداشت_روز ، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
مدرسه رهایی
🔴 معلمان بخشی از طبقه کارگر هستند. 📌 در نقد سخنان سخیف وزیر بیکفایت آموزش و پرورش #یادداشت_روز ، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳ 📌📌📌 اینستاگرام #مدرسه_رهایی https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ== 🆔 @edalatxah
🔴 معلمان بخشی از طبقه کارگر هستند.
📌 در نقد سخنان سخیف وزیر بیکفایت آموزش و پرورش
#یادداشت_روز ، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳
اظهارات اخیر کاظمی، وزیر آموزشوپرورش، که معلمان مدارس خصوصی یا غیرانتفاعی را «کارگر» نمیداند، نهتنها نادرست است، بلکه از انگیزههای سرکوبگرانه و تحقیرآمیز حکایت دارد.
🔸اول: به لحاظ حقوقی و قانونی، معلمان مدارس خصوصی یا همان غیردولتی ذیل قانون کار فعالیت میکنند. این قانون که مختص کارگران است، باید حقوق و مزایای این معلمان را تضمین کند. اما در عمل، این معلمان با معضلات متعددی مانند عدم عقد قرارداد رسمی، پرداختنشدن حق بیمه، نداشتن مرخصی و نقض سایر حقوق قانونی مواجه هستند. این شرایط آنان را همانند سایر کارگران تحت استثمار قرار داده است.
🔸دوم: براساس یکی از تعاریف طبقه، هر فردی که نیروی کار خود را در ازای مزد در اختیار کارفرمای دولتی یا خصوصی قرار دهد، کارگر محسوب میشود. بنابراین، معلمان، پرستاران، نیروهای خدماتی و سایر افرادی که نیروی کار خود را میفروشند، بخشی از طبقه کارگر به شمار میروند.
برای اثبات این موضوع، پیشتر مطالب مفصلی در این زمینه ارائه شده است که ارجاع به آنها ضروری به نظر میرسد.*
وزیر آموزشوپرورش با چنین اظهاراتی، در تلاش است معلمان را از هویت طبقه کارگر جدا کرده و آنان را در توهم تعلق به طبقه متوسط نگاه دارد. هدف از این سیاست، ایجاد شکاف و فاصله بین اقشار مختلف طبقه کارگر و جلوگیری از اتحاد آنان است.
این نگاه تحقیرآمیز به طبقه کارگر و افسون طبقه متوسط، تلاشی آشکار برای بیارزش کردن مبارزات و حقوق صنفی معلمان و سایر اقشار زحمتکش است.
🔸هویت کارگری معلمان، مایه افتخار است
ما با افتخار اعلام میکنیم که معلمان، چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی، بهعنوان نیروی کار آموزشی، بخشی از طبقه کارگر هستند. این هویت، نهتنها مایه خجالت نیست، بلکه نشاندهنده نقش حیاتی آنان در تولید دانش و تربیت نسل آینده است.
اظهارات سخیف وزیر آموزشوپرورش، بار دیگر نشان داد که برای احقاق حقوق معلمان، چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی، باید متحدتر و مصممتر در مسیر مطالبات صنفی گام برداشت و پیوندهای عمیقتری با سایر اقشار طبقه کارگر ایجاد کرد.
احترام به معلمان و سایر اقشار کارگر، احترام به عدالت، برابری و کرامت انسانی است؛ چیزی که وزیر آموزشوپرورش از درک آن عاجز است.
* برای مطالعه بیشتر در باب کارگر بودن معلمان به لینکهای زیر و دیدگاههای #محمد_دارکش مراجعه نمایید :
📌نئولیبرالیسم و تحولات نیرویِ کار آموزشِ عمومی
https://tttttt.me/edalatxah/17981
📌 معلمان کارگر یا طبقه متوسط
https://tttttt.me/farasookandokav/74
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
📌 در نقد سخنان سخیف وزیر بیکفایت آموزش و پرورش
#یادداشت_روز ، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳
اظهارات اخیر کاظمی، وزیر آموزشوپرورش، که معلمان مدارس خصوصی یا غیرانتفاعی را «کارگر» نمیداند، نهتنها نادرست است، بلکه از انگیزههای سرکوبگرانه و تحقیرآمیز حکایت دارد.
🔸اول: به لحاظ حقوقی و قانونی، معلمان مدارس خصوصی یا همان غیردولتی ذیل قانون کار فعالیت میکنند. این قانون که مختص کارگران است، باید حقوق و مزایای این معلمان را تضمین کند. اما در عمل، این معلمان با معضلات متعددی مانند عدم عقد قرارداد رسمی، پرداختنشدن حق بیمه، نداشتن مرخصی و نقض سایر حقوق قانونی مواجه هستند. این شرایط آنان را همانند سایر کارگران تحت استثمار قرار داده است.
🔸دوم: براساس یکی از تعاریف طبقه، هر فردی که نیروی کار خود را در ازای مزد در اختیار کارفرمای دولتی یا خصوصی قرار دهد، کارگر محسوب میشود. بنابراین، معلمان، پرستاران، نیروهای خدماتی و سایر افرادی که نیروی کار خود را میفروشند، بخشی از طبقه کارگر به شمار میروند.
برای اثبات این موضوع، پیشتر مطالب مفصلی در این زمینه ارائه شده است که ارجاع به آنها ضروری به نظر میرسد.*
وزیر آموزشوپرورش با چنین اظهاراتی، در تلاش است معلمان را از هویت طبقه کارگر جدا کرده و آنان را در توهم تعلق به طبقه متوسط نگاه دارد. هدف از این سیاست، ایجاد شکاف و فاصله بین اقشار مختلف طبقه کارگر و جلوگیری از اتحاد آنان است.
این نگاه تحقیرآمیز به طبقه کارگر و افسون طبقه متوسط، تلاشی آشکار برای بیارزش کردن مبارزات و حقوق صنفی معلمان و سایر اقشار زحمتکش است.
🔸هویت کارگری معلمان، مایه افتخار است
ما با افتخار اعلام میکنیم که معلمان، چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی، بهعنوان نیروی کار آموزشی، بخشی از طبقه کارگر هستند. این هویت، نهتنها مایه خجالت نیست، بلکه نشاندهنده نقش حیاتی آنان در تولید دانش و تربیت نسل آینده است.
اظهارات سخیف وزیر آموزشوپرورش، بار دیگر نشان داد که برای احقاق حقوق معلمان، چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی، باید متحدتر و مصممتر در مسیر مطالبات صنفی گام برداشت و پیوندهای عمیقتری با سایر اقشار طبقه کارگر ایجاد کرد.
احترام به معلمان و سایر اقشار کارگر، احترام به عدالت، برابری و کرامت انسانی است؛ چیزی که وزیر آموزشوپرورش از درک آن عاجز است.
* برای مطالعه بیشتر در باب کارگر بودن معلمان به لینکهای زیر و دیدگاههای #محمد_دارکش مراجعه نمایید :
📌نئولیبرالیسم و تحولات نیرویِ کار آموزشِ عمومی
https://tttttt.me/edalatxah/17981
📌 معلمان کارگر یا طبقه متوسط
https://tttttt.me/farasookandokav/74
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
Telegram
مدرسه رهایی
فایل صوتی سخنرانی #محمد_دارکش با عنوان
نئولیبرالیسم و تحولات نیرویِ کار آموزشِ عمومی
📆یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
به میزبانی مدرسه مطالعات نقداقتصادسیاسی باشگاه اندیشه
#نقداقتصادسیاسی #نئولیبرالیسم #آموزش_عمومی #نیروی_کار
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی…
نئولیبرالیسم و تحولات نیرویِ کار آموزشِ عمومی
📆یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
به میزبانی مدرسه مطالعات نقداقتصادسیاسی باشگاه اندیشه
#نقداقتصادسیاسی #نئولیبرالیسم #آموزش_عمومی #نیروی_کار
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی…
🔴در دفاع از دمکراسی
ملاحظاتی مقدماتی
#یادداشت_روز، پنجشنبه، ۲۰ دی۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
دموکراسی نه شکلی از حکومت است که به الیگارشی اجازه دهد به نام مردم حکمرانی کند، نه شکلی از جامعه است که قدرت کالاها آن را سازماندهی کند. دموکراسی کنشی است که بیوقفه انحصار حکومتهای الیگارشیک بر زندگی همگانی و چنگاندازی ثروت بر زندگیها را از بین میبرد. دموکراسی توان بالقوهای است که باید امروزه بیش از هر زمان دیگری علیه ائتلاف این قدرتهایی که صرفاً از قانون سلطه پیروی میکنند، به مبارزه برخیزد.
ادامه یادداشت را در لینک زیر بخوانید :
https://linkcuts.com/djnisecr
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
ملاحظاتی مقدماتی
#یادداشت_روز، پنجشنبه، ۲۰ دی۱۴۰۳
#مدرسه_رهایی
دموکراسی نه شکلی از حکومت است که به الیگارشی اجازه دهد به نام مردم حکمرانی کند، نه شکلی از جامعه است که قدرت کالاها آن را سازماندهی کند. دموکراسی کنشی است که بیوقفه انحصار حکومتهای الیگارشیک بر زندگی همگانی و چنگاندازی ثروت بر زندگیها را از بین میبرد. دموکراسی توان بالقوهای است که باید امروزه بیش از هر زمان دیگری علیه ائتلاف این قدرتهایی که صرفاً از قانون سلطه پیروی میکنند، به مبارزه برخیزد.
ادامه یادداشت را در لینک زیر بخوانید :
https://linkcuts.com/djnisecr
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah