مدرسه‌ رهایی
2.32K subscribers
6.9K photos
2.13K videos
192 files
4.91K links
«مدرسه‌ رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالت‌خواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی‌ و عدالت‌ خواهی دانش‌آموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهایی‌بخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبش‌های اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
Download Telegram
Forwarded from بيدارزنى
🟣 کشتند


بامداد امروز سه‌شنبه ۳ بهمن‌ماه، محمدقبادلو در زندان قزل‌حصار کرج اعدام شد.

محمد قبادلو، زندانی ۲۳ ساله‌ای که در قیام ژینا بازداشت شده بود، بامداد امروز اعدام شد.

خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضاییه با انتشار این خبر، ادعا کرد اعاده دادرسی قبادلو و وکلایش دو مرتبه در دیوان عالی رد شده است، در حالی که حکم وی در شعبه یکم دیوان عالی کشور نقض شده بود.

محمد قبادلو، ۲۲ ساله و کارگر مشغول به کار در یک آرایشگاه بود. او پیش از بازداشت ساکن شهر پرند بود.

مادر قبادلو پیش از این گفته بود که فرزندش اختلال دو قطبی دارد و چند ماه پیش از بازداشت روند درمان را متوقف کرده بود.

قبادلو را متهم کردند که در جریان اعتراض‌های شامگاه ۳۰ شهریور سال گذشته با خودروی سواری مأموران موتوری حکومتی را زیر گرفته است.

اتهام رسمی قبادلو اما «افساد فی ‌الارض» بود که بر اساس آن قاضی ابوالقاسم صلواتی، ۲۵ آبان گذشته برای او حکم اعدام صادر کرد.

محمد قبادلو هفت سال سابقه درمان بیماری اختلال دوقطبی داشت. به علاوه، تناقض‌های دیگری نیز در پرونده او به چشم می‌خورد، از جمله گزارش پزشکی قانونی که علت مرگ مأمور پلیس را اصابت جسم سخت به سر اعلام کرده بود.


⚪️ جمهوری اسلامی، تداوم قدرت و تثبیت سرکوب را در اجرای احکام ظالمانه و غیرانسانی اعدام می‌بیند، وضعیتی که از نخستین روز استقرار حاکمیت تا به امروز برقرار بوده است.

▪️ویدئو: خانواده‌ی محمد قبادلو، مقابل زندان قزل‌حصار کرج، هم‌زمان با شنیدن اجرای حکم اعدام وی


#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣 روایتی از زندگی و مرگ دالیا اندام، نوجوان مبارز در قیام ژینا


۶ آبان‌ ١٤٠١، مردم سنندج پس از بازگشت از مراسم چهلم #پیمان_منبری، #داریوش_علیزادە، #یحیی_رحیمی و #محمد_امینی، از جانباختگان قیام ژینا دست به تجمع اعتراضی زدند.
نیروهای سرکوبگر در این روز اقدام بە تیراندازی بە سوی معترضان کردند که از بهشت محمدی شهر باز‌می‌گشتند. در نتیجه تیراندازی نیروهای امنیتی، دو معترض بە نام‌های #شاهو_بهمنی و #آرام_حبیبی جان خود را از دست دادند. یک معترض دیگر بە نام #امید_حسنی، جوان اهل روستای پایگلان از توابع شهرستان سروآباد در سنندج هم که توسط نیروهای سرکوبگر بازداشت شده بود، در بازداشتگاه زیر شکنجه جان باخت.

⚪️ دالیا اندام، دختری ورزشکار که بە گفتە نزدیکانش تمام وجودش پر از شور و شوق زندگی بود هم در تجمع آن روز شرکت کرده بود. مردم برای مراسم چلهم چهار همشهری معترض جان‌باختە بە بهشت محمدی رفتە بودند.

⚪️ بە گفتە یکی از نزدیکان دالیا اندام، دوستان دالیا حین بازگشت بە سمت محلە قشلاق سنندج، با او تماس می‌گیرند و دالیا نیز با تغییر دادن لباس خود به لباس مردانە کردی و جامانە بە سمت قشلاق می‌رود.
به گفته منابع آگاه، دالیا اندام وقتی بە پل قشلاق رسیدە بود، از پل بالا رفت و بنرهای حکومتی را پایین کشید و آتش زد. نیروهای امنیتی با هجوم بە سمت معترضان، اقدام بە تیراندازی کرد. در نتیجه دالیا از ناحیە هر دو پا و پشت با ٢٥ ساچمە مجروح شد.

دالیا اندام پس از زخمی شدن در کنارە سد قشلاق خود را مخفی کرد. مادر او از زخمی شدن دالیا مطلع شد و بە دنبال او رفت. مادر پس از پیدا کردن دخترش همراه با او ــ که لنگ‌لنگان راه می‌رفت ــ بە سمت خانە حرکت کردند.

پس از برگشت آن‌ها بە خانە، خانوادەی دالیا از بیم بازداشت، از انتقال دخترشان برای خارج کردن ساچمەها به بیمارستان و مراکز درمانی خوداری کردند. مادر دالیا تمام ٢٥ ساچمەی در بدن دخترش را خود در خانە خارج کردە بود.
خانوادە اندام از ترس بازداشت دختر نوجوانشان او را بە خانە خواهرش منتقل کردند و پس از حدود ١٠ روز کە وضعیت جسمانی او بهبود پیدا کرد، دوبارە بە خانە خودشان بازگشتند.

زمانی که خانوادە اندام دخترشان را بە خانە خواهرش منتقل کردە بودند، او دو عدد اسپری داشتە که همراە خود بردە بود. پس از بازگشت بە خانە مادر دالیا متوجه می‌شود که دو اسپری‌ خالی شده است. او که اسپری‌ها را تکان دادە بود از دالیا پرسیده که «این همان اسپری‌هاست که با خودت بردی؟» و دالیا در پاسخ گفتە بود که «نه، این دو اسپری دیگر است کە خریدم.»


⚪️ دالیا همچنین پس از بهبودی دوبارە بە اعتراض‌های مردمی در سنندج پیوستە بود. او در محلە شریف‌آباد سنندج، به دست نیروهای امنیتی از ناحیە سر مورد ضرب و شتم قرار گرفته و آسیب دیدە بود.

دالیا پس از مورد ضرب و شتم قرار گرفتن با باتوم، توسط یک خانوادە دیگر بە خانە برگشته بود. او برای مادرش نقل کردە است کە چهار مرد دالیا و دو دختر نوجوان و یک زن دیگر را تعقیب کردە بودند، ولی آنها موفق شده‌اند از دست نیروهای سرکوبگر فرار کنند.

این نوجوان پس از چند روز بە مادرش گفت: «کمی سرم درد می‌کند و اگر امکان دارد موهای سرم را نوازش کن». مادر دالیا وقتی بە موهای پشت سر دالیا دست زد از دالیا شنید که «بە پشت سرم دست نزن» و وقتی مادرش دلیل آن را جویا شد، دالیا به او گفت: «دیروز با باتوم بە سرم ضربە زدەاند و چیزی نگفتم کە شما، ناراحت نشوید.»
سر او بە سمت گردن تقریبا بە اندازە یک تخم‌مرغ پس از ضربە باتوم، ورم کردە بود. دالیا سپس در بیمارستان‌های کوثر و توحید سنندج برای این ضرب و شتم مورد درمان قرار گرفت.

پس از این انتقال است که برخی شب‌ها و زمانی که دالیا در خواب بوده با شمارەهای ناشناسی با او تماس گرفته می‌شده است و دالیا از ترس تهدیدها بە مادرش پناە می‌برده و کنار او می‌خوابیده است.
پس از مدتی اما دالیا تماس شمارەهای ناشناس را از مادرش مخفی کرد. یکی از دوستان دالیا هم گفتە است نیروهای امنیتی بە دالیا گفتە بودند باید خود را بە ادارە اطلاعات معرفی کند و در غیر این صورت او را بازداشت خواهند کرد.

در پی این تماس‌های تلفنی و تهدیدهای مکرر نیروهای امنیتی، این نوجوان ۱۴ ساله به افسردگی شدیدی مبتلا شد و در ۱۷ آذر ۱۴۰۲ به زندگی خود پایان داد.

▪️ منبع: زمانه

#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
🔴از طرف زندانیان سیاسی #سعید_ماسوری #لقمان_امین_پور، #سپهر_امام_جمعه، #میثم_دهبان‌_زاده

"خطاب به مادر و خانواده
#رضا_رسایی



مادرِ عزیز و داغدار

ما فرزندانِ نادیده‌ی شما هم بارها توسط جلادان تهدید به اعدام شده‌ایم و شاید سعادت و شایستگی جاودانه شدن را هم‌چون فرزند دلبند شما نداشتیم.
آتشی که بر جان و جگر شما انداختند، قطعا برای هیچکس قابل درک نیست، هر چند داغی است که بر دل تک تک ایرانیان نهادند تا در آستانه سالگرد قیام شهریور از همه جوانان زهر چشم بگیرند. ولی هیهات اگر اعدام و کشتار عزیزان‌مان، ما و شما را مرعوب جنایت کند؛
عزادار می‌کند ولی مرعوب و تسلیم هرگز.

مادر، ما به هیچ‌وجه توان تسلی دادن شما را نداریم و تنها به خودمان و شما یادآوری میکنیم که:
آنچه از دریا به دریا می‌رود
از‌ همان‌جا کآمد آنجا می‌رود

و داستان مولانا را درباره مادری چون شما که حرامیان حکومتی فرزندش را در آتش به قتل می‌رسانند، بازگو میکنیم.
مولانا از زبان آن شهید خطاب به مادرش می‌گوید: انی لَم اَمُت (من نمرده‌ام)؛ و اساسا زندگی و حیات در این مرگ است. نترسید و خود را در آتش افکنید که این نترسیدنِ ما از آتش مرگ، تنها راه‌ نجات مردم و جوانان دیگر است.
زمانی‌که به شیوه فرزند شما (رضا) ما هم نترسیم و به استقبال آتش رویم این حربه‌ی اعدام هم بی‌اثر می‌ماند.
اعدام‌ها دیگر ترس تولید نمی‌کند بلکه "رضا" و خشنودی می‌آورد با "رساترین" پیام.

یادش گرامی و راهش پر رهرو که خون این سربداران ضامن آزادی ایران است.

مرداد ماه ۱۴۰۳

#جمهوری_اعدام #قیام_علیه_اعدام #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #علیه_بی_تفاوتی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد

📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸

🆔 @kasenfi