Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
🔺در بهارِ ۱۴۰۱ موجِ جدیدی از اعتصابات معلمان آغاز شد. در آنروزها #لیبرال_فاشیستها که سالها بر طبلِ رهبرسازی در خارج از کشور، مداخلهی خارجی و سلبریتیمحوری کوبیده بودند، نه تنها با معلمان همصدا نشدند بلکه دست در دستِ دستگاه سرکوب، در شبکههای اجتماعی مشغول پروندهسازی شدند. کار بهجایی رسید که برخی از آنها در نهایتِ وقاحت، اعتصابِ معلمان در چهارگوشهی ایران را "مصرفِ خیابان" و "اعتراض مجاز" نامیدند.
🔺حاکمیتِ جمهوری اسلامی که منتظرِ خیزشی از جنسِ دی و آبان بود، برای جلوگیری از امکانِ سازمانیابیِ اعترضات، به منازلِ اعضای شوراهای صنفی معلمان یورش برد و بهسرعت در رسانههای خود سناريوهای نخنماشده را کلید زد.
🔺با آغاز اعتراضات #زن_زندگی_آزادی اکثریت نفراتِ شوراهای معلمان در زندانها محبوس بودند و با رسیدنِ دامنهی اعتراضات به مدارس، سرکوب هارتر شد و موجی از احکامِ فلهای برای اخراج معلمانِ معترض صادر گردید.
🔺در همان روزها که معلمانِ سازمانده در زندان بودند، راستِ برانداز از واشنگتن و تورنتو و ... طلبکارانه فغان میزد که "پس معلمان چرا به اعتراضات ملحق نمیشوند؟" "چرا اعتصاب سراسری شکل نمیدهند؟"
از اینکه آنها سازماندهی اجتماعی را با تدارکِ هیئت طفلان مسلم اشتباه گرفتهاند و الفبای تشکلسازی را نمیدانند که بگذریم، میرسیم به اینکه آنها حتی سرکوبِ هدفمند معلمان پیش از آغاز قیام را سانسور میکردند تا چنان شود که انگلهایی نظیر بچهی شاهِ شاهِ مخلوع مدعی شوند: "مشعل مبارزه چهل است که در دست من است". زکی!
🔺بر همین مدار است که هرگاه گعدههای جسدمعاش را نقد میکنیم، برخی سوال میکنند: "پس چرا کسی را قبول ندارید؟" تو گویی اولا: برای پیشراندنِ امرِ مبارزه الزاما باید با یکی یا چند عدد از دلقکهای خارجه بیعت کرد و ب: گویی "همه" آنها هستند نه فعالینی که داخل کشور ایستاده و چشم در چشم استبداد از جوانی و زندگی خود هزینه میکنند برای روشن نگاه داشتنِ چراغ مبارزه. اسامیای که در زیر درج میشوند، تعدادی از پرشمارِ معلمانی هستند که علاوه بر تحملِ زندان و شکنجه، از ادامهی کار منع شدهاند تا حتی امکانِ معیشتشان ( معیشت حداقلی با دستمزد معلمی) مسدود شود. برخی از این معلمان بیش از دو دهه است که مشغول فعالیت مدنی هستند.
از مخاطبین و مریدانِ "اتحاد توئیتریِ جرجتاون" سوال کنید که نام چند تن را شنیدهاند و دربارهی فعالیتهای آنها میدانند:
#رسول_بداقی
#محمد_حبیبی
#محمد_دارکش
#حسن_نظریان
#جعفر_ابراهیمی
#عزیز_قاسم_زاده
#فریبا_انامی
#سارا_سیاهپور
#شیوا_عاملی_راد
#عاتکه_رجبی
#محمد_سعیدی_ابواسحاقی
#حمید_جعفری
#تحسین_مصطفی
#شهربانو_امانی
#روح_الله_مردانی
#طبقه_کارگر #سرکوب_معلمان #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #علیه_بی_تفاوتی
@Blackfishvoice1
🔺حاکمیتِ جمهوری اسلامی که منتظرِ خیزشی از جنسِ دی و آبان بود، برای جلوگیری از امکانِ سازمانیابیِ اعترضات، به منازلِ اعضای شوراهای صنفی معلمان یورش برد و بهسرعت در رسانههای خود سناريوهای نخنماشده را کلید زد.
🔺با آغاز اعتراضات #زن_زندگی_آزادی اکثریت نفراتِ شوراهای معلمان در زندانها محبوس بودند و با رسیدنِ دامنهی اعتراضات به مدارس، سرکوب هارتر شد و موجی از احکامِ فلهای برای اخراج معلمانِ معترض صادر گردید.
🔺در همان روزها که معلمانِ سازمانده در زندان بودند، راستِ برانداز از واشنگتن و تورنتو و ... طلبکارانه فغان میزد که "پس معلمان چرا به اعتراضات ملحق نمیشوند؟" "چرا اعتصاب سراسری شکل نمیدهند؟"
از اینکه آنها سازماندهی اجتماعی را با تدارکِ هیئت طفلان مسلم اشتباه گرفتهاند و الفبای تشکلسازی را نمیدانند که بگذریم، میرسیم به اینکه آنها حتی سرکوبِ هدفمند معلمان پیش از آغاز قیام را سانسور میکردند تا چنان شود که انگلهایی نظیر بچهی شاهِ شاهِ مخلوع مدعی شوند: "مشعل مبارزه چهل است که در دست من است". زکی!
🔺بر همین مدار است که هرگاه گعدههای جسدمعاش را نقد میکنیم، برخی سوال میکنند: "پس چرا کسی را قبول ندارید؟" تو گویی اولا: برای پیشراندنِ امرِ مبارزه الزاما باید با یکی یا چند عدد از دلقکهای خارجه بیعت کرد و ب: گویی "همه" آنها هستند نه فعالینی که داخل کشور ایستاده و چشم در چشم استبداد از جوانی و زندگی خود هزینه میکنند برای روشن نگاه داشتنِ چراغ مبارزه. اسامیای که در زیر درج میشوند، تعدادی از پرشمارِ معلمانی هستند که علاوه بر تحملِ زندان و شکنجه، از ادامهی کار منع شدهاند تا حتی امکانِ معیشتشان ( معیشت حداقلی با دستمزد معلمی) مسدود شود. برخی از این معلمان بیش از دو دهه است که مشغول فعالیت مدنی هستند.
از مخاطبین و مریدانِ "اتحاد توئیتریِ جرجتاون" سوال کنید که نام چند تن را شنیدهاند و دربارهی فعالیتهای آنها میدانند:
#رسول_بداقی
#محمد_حبیبی
#محمد_دارکش
#حسن_نظریان
#جعفر_ابراهیمی
#عزیز_قاسم_زاده
#فریبا_انامی
#سارا_سیاهپور
#شیوا_عاملی_راد
#عاتکه_رجبی
#محمد_سعیدی_ابواسحاقی
#حمید_جعفری
#تحسین_مصطفی
#شهربانو_امانی
#روح_الله_مردانی
#طبقه_کارگر #سرکوب_معلمان #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #علیه_بی_تفاوتی
@Blackfishvoice1
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
مدرسه رهایی
Photo
در ادامهی پروژهی سرکوب فعالین صنفی معلمان، #عزیز_قاسم_زاده از کار معلمی اخراج شد.
بر اساس این گزارش #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران حکم اخراج قاسمزاده توسط دیوان عدالت اداری تایید شده است.
قاسمزاده مردادماه ۱۴۰۲، توسط توسط هیات رسیدگی به تخلفات کارکنان آموزش و پرورش استان #گیلان، در خصوص اتهام تبلیغ علیه نظام، به انفصال دائم از خدمات دولتی محکوم شده بود.
عزیز قاسم زاده در تاریخ ۲۶ خردادماه ۱۴۰۱، در ارتباط با برگزاری تجمع اعتراضی معلمان و فرهنگیان در رشت بازداشت شد. او نهایتا در تیر ماه همان سال با تودیع وثیقه آزاد شد.
این فعال صنفی در آبان ماه همان سال، توسط شعبه سوم دادگاه انقلاب شهرستان رشت از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم نهایتا توسط دادگاه تجدیدنظر استان گیلان عینا تایید شد.
در بهمن ماه سال گذشته، او به همراه چند تن از فعالین صنفی معلمان استان گیلان، توسط شعبه سوم دادگاه انقلاب رشت از بابت اتهامات اخلال در نظم عمومی از طریق شرکت و برگزاری تجمعات صنفی و تمرد از دستور پلیس محاکمه شد. در نهایت وی در اسفندماه ۱۴۰۲، توسط شعبه مذکور به تحمل دو سال و یک روز حبس تعزیری و دو سال منع عضویت در احزاب، گروه ها و دستهجات سیاسی و اجتماعی محکوم شد.
عزیز قاسم زاده مورخ نوزدهم فروردین ماه سال ۱۴۰۲، جهت تحمل دوران محکومیت خود بازداشت و به #زندان_لاکان_رشت منتقل شد.
#سرکوب_معلمان
@Blackfishvoice1
بر اساس این گزارش #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران حکم اخراج قاسمزاده توسط دیوان عدالت اداری تایید شده است.
قاسمزاده مردادماه ۱۴۰۲، توسط توسط هیات رسیدگی به تخلفات کارکنان آموزش و پرورش استان #گیلان، در خصوص اتهام تبلیغ علیه نظام، به انفصال دائم از خدمات دولتی محکوم شده بود.
عزیز قاسم زاده در تاریخ ۲۶ خردادماه ۱۴۰۱، در ارتباط با برگزاری تجمع اعتراضی معلمان و فرهنگیان در رشت بازداشت شد. او نهایتا در تیر ماه همان سال با تودیع وثیقه آزاد شد.
این فعال صنفی در آبان ماه همان سال، توسط شعبه سوم دادگاه انقلاب شهرستان رشت از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم نهایتا توسط دادگاه تجدیدنظر استان گیلان عینا تایید شد.
در بهمن ماه سال گذشته، او به همراه چند تن از فعالین صنفی معلمان استان گیلان، توسط شعبه سوم دادگاه انقلاب رشت از بابت اتهامات اخلال در نظم عمومی از طریق شرکت و برگزاری تجمعات صنفی و تمرد از دستور پلیس محاکمه شد. در نهایت وی در اسفندماه ۱۴۰۲، توسط شعبه مذکور به تحمل دو سال و یک روز حبس تعزیری و دو سال منع عضویت در احزاب، گروه ها و دستهجات سیاسی و اجتماعی محکوم شد.
عزیز قاسم زاده مورخ نوزدهم فروردین ماه سال ۱۴۰۲، جهت تحمل دوران محکومیت خود بازداشت و به #زندان_لاکان_رشت منتقل شد.
#سرکوب_معلمان
@Blackfishvoice1