مدرسه‌ رهایی
2.34K subscribers
6.96K photos
2.16K videos
199 files
4.97K links
«مدرسه‌ رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالت‌خواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی‌ و عدالت‌ خواهی دانش‌آموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهایی‌بخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبش‌های اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
Download Telegram
💠 #خبر

🔺برگزاری مراسم بیست‌و‌چهارمین سال تأسیس کانون صنفی معلمان

🔹 چهاردهم آذرماه همزمان بود با بیست‌و‌چهارمین سال صدور پروانه کانون صنفی معلمان. به همین مناسبت تعدادی از اعضا و همراهان کانون طی مراسمی ورود کانون به بیست‌وپنجمین سال فعالیت را گرامی داشتند و بر تداوم مسیر کانون در تلاش برای توسعه آموزش نوین، عدالت آموزشی و عدالت اجتماعی تاکید کردند.

#حق_تشکل_یابی_مستقل
#عدالت_آموزشی،#عدالت_اجتماعی
#آموزش_باکیفیت_و_رایگان


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
مدرسه‌ رهایی
⭕️ ضرورت مبارزه با #باند_اصلاح‌طلبان #یادداشت_روز پس از فراز و نشیب فراوان سرانجام نمایش انتخابات به پایان رسید و پزشکیان به عنوان رییس‌جمهور نظام منصوب شد. پیش‌تر نوشته بودیم که راه پیش رو تشکل‌یابی مستقل و مقاومت است و اینک باید برای جنبش مردم ایران به…
⭕️ چرا #اصلاح‌طلبان خطرناک‌ترند؟
#یادداشت_روز ، پنجشنبه ، ۴ مرداد ۱۴۰۳
تجربه زیسته ما از حاکمیت، نشان‌دهنده این واقعیت است که اصلاح‌طلبان برای کنشگری سیاسی، صنفی و مدنی بسیار خطرناک‌ترند. در واقع، یک قاعده در این چند دهه وجود دارد که مطابق آن ورود اصلاح‌طلبان فضا را مه‌آلود می‌کند و تالی آن این است که مبارزه جدی و #موضوع‌گیری‌های_اصولی به سستی و رکود می‌گراید. این فضا معمولا خطرناک‌تر از فضای سرکوب عریان است. زیرا در فضای سرکوب تکلیف کنشگران حوزه‌های مختلف مشخص است: یا مبارزه می‌کنند یا نمی‌کنند. ولی با ورود اصلاح‌طلبان معمولا فضا ابری و #مرزبندی‌ها مغشوش می‌شود. در این فضا بسیاری از کنشگران، هزینه‌داده‌ها و زندان‌رفته‌ها در تردید فرو می‌روند و یک پا در هوا می‌مانند. اسامی افراد مشهوری و نامشهوری زیادی را می‌توان لیست کرد که در فضای انتخاباتی اخیر بیانیه حمایت دادند یا در فضاهای واقعی و مجازی به این استدلال روی آوردند که این بار هم می‌رویم تا فلان طیف خطرناک نیاید و سپس مبارزه خود را ادامه می‌دهیم. از یوسف اباذری تا کیوان صمیمی. از دوستان صنفی خودمان تا دیگرانی که تا دیروز گذار از جمهوری اسلامی را تنها چاره کار می‌دانستند.
اگر نگاهی گذرا به بیانیه‌ها و سخنان و استدلال‌های اولیه این افراد بیندازیم، تردید در آنها موج می‌زند. هرچند همین‌که پا در این میدان گذاشتند، ظاهرا دچار #دوگانگی_شناختی شده و بر این قاعده، به آنچه انتخاب کرده بودند، هر روز بیشتر پای فشردند. در واقع، اکثر آنها - اگر آنهایی که در جستحوی منافع خویش بودند را جدا کنیم - ابتدا با تردید و چه کنم وارد این میدان شدند و سپس …
این همان فضای خطرناکی‌ست که پیش پای کنشگران پهنه‌های مختلف گسترده می‌شود. در این فضاست که کنشگر سیاسی یا صنفی یا مدنی به امید اندک تغییری یا از هراس طیفی که به نظر خطرناک‌تر از طیف مقابل می‌رسد، از مواضع اصولی خویش عدول می‌کند و دل به چیزی می‌بندد که تجربه تاریخی‌ این چند دهه نشان می‌دهد، دویدن پی سراب است.
در این میان برخی از فعالان صنفی معلمان نیز وارد چنین فضایی شدند. مواضع مشخص و اصولی فعالان صادق صنفی معلمان در بیانیه‌ها، قطعنامه‌ها و تجمعات اعتراضی، مجموعه‌ی در هم تنیده‌ای بود و هست که شامل مخالفت با #ایدئولوژیک بودن محتوای آموزشی، مخالفت با #کالایی_شدن_آموزش
مطالبه #عدالت_آموزشی،
حق #تشکل‌یابی_مستقل،
حق #آزادی_تجمعات، #آزادی_معلمان_زندانی، و #مطالبات_معیشتی می‌شد. مجموعه‌ای که نمی‌توان به یک یا دو مورد فروکاهید. مجموعه‌ای که چون رنجیره‌ای پیوسته به هم گره می‌خورد. از هر کدام از فعالان صنفی که در این مرزبندی مغشوش سمت انتخابات حکومتی ایستادند اگر بپرسیم که آیا در وضعیتی که با روی کار آمدن اصلاح‌طلبان تصویر و تصور می‌کنند، آیا امیدی دارند که محتوای ایدئولوژیک آموزشی و پرورشی تغییر کند، پاسخی نخواهند داشت؛ چون به صورت واقعی این امید در دولت‌های هر دو طیف جمهوری اسلامی ناممکن است. اگر از آنها بپرسید که چقدر امیدوارند بساط کالایی شدن آموزش برچیده شود، باز هم پاسخی نخواهند داشت. زیرا واقعیت جاری در دولت‌های رنگارنگ جمهوری اسلامی نشان از انتخاب نظام اقتصادی #نئولیبرالی هاری است که در هر دولت تیزتر می‌شود. اگر بپرسید آیا در دولت اصلاح‌طلبان به سطحی از عدالت آموزشی خواهیم رسید، هر پاسخی هم که دهند، واقعیت این است که عدالت آموزشی تابعی از نظام اقتصادی بزرگ‌تر جامعه است که در چارچوب همان الگوهای نئولیبرالیستی به بازتولید #فاصله_طبقاتی می‌انجامد. از حق تشکل‌یابی مستقل که بپرسید، هر پاسخی که دهند تاریخ جمهوری اسلامی پیش روی ماست. انحلال تشکل‌های کارگری، دانشجویی، معلمی و … در ابتدای انقلاب ۵۷ و برساختن خانه کارگر و تشکیلات دانشجویی و معلمی همچون انجمن اسلامی و بسیج اسلامی داشجویان، انجمن اسلامی معلمان، مجمع اسلامی معلمان و تشکل‌های متعدد وابسته دیگر که از یک سو کارکرد سرکوب طبقه خود را به عهده دارند و از سوی دیگر محفلی برای نیروهای حکومتی و محملی برای رانت‌خوری را ایجاد می‌کنند. این سیاست هنوز نیز ادامه دارد و حاکمیت همچنان تشکل‌های مستقل را دشمن خوبش می‌داند. اگر با همین خط پیش برویم و پرسش‌های خویش را ادامه دهیم، احتمالا به شکلی ناروشن و کلی پاسخ خواهند داد که شاید فضای سرکوب کاهش یابد و شاید امکان تجمع نیز فراهم آید. پاسخ این است که تجمع و اعتراض و فعالیت صنفی معلمان برای دست‌یابی به اصول پیش‌گفته است وگرنه فعالیت صنفی بدون آن اصول معنایی ندارد. این افراد نهایت به بهبود معیشت خواهند چسبید که خود تابع سیاست‌های کلی نظام و عوامل بین‌المللی و منطقه‌ای است؛ که این عوامل نیز از دست رییس حمهور خارج است. ضمن این که جنبش معلمان و فعالیت صنفی آنها هیچ‌گاه جنبش و فعالیتی معیشت-محور نبوده است.

🔸 لینک یادداشت مرتبط :
https://tttttt.me/edalatxah/18152
🔴 چه کسی وزیر خواهد شد؟

مهدی رشیدی، معلم
#دیدگاه_معلم

وزیر در کابینه‌ای که رییسش ذوب در سیاست‌های کلی و رهبر است فرقی نمی‌کند که چه کسی باشد. وقتی قرار است سیاست‌های ضدآموزشی و ضد معلمی برنامه هفتم اجرا گردد چه فرقی می‌کند که #مراد_صحرایی وزیر باشد یا #بطحایی یا #نوبخت یا #حاجی_مرادی؟ منظور این نیست که بین این افراد تفاوت وجود ندارد و سیاست‌های متفاوتی را پیگیری نخواهند نمود منظور این است در عرصه نظام آموزشی با آمدن و رفتن وزرایی در ساختار فعلی شاهد تغییر و تحول رو به جلو نخواهیم بود چرا؟ جواب واضح اینها امتحان داده‌اند و همه در چارچوب ایدئولوژیک و طبقه مسلط حاکم عمل نموده و خواهند کرد.

حال این سوال مهم مطرح می‌شود که اگر چنین است این همه داد و قال از تشکیل کمیته تعیین وزیر تا معرفی افرادی خارج از کمیته و بحث ماندن وزیر فعلی و دسته‌کشی و یارکشی برای تصاحب وزارتخانه برای چیست؟ پاسخ این سوال را باید از زاویه بهرمندی از #رانت و دستیابی به مراکز #قدرت و #ثروت مورد بررسی قرار داد.

تمام گزینه‌های مطرح از #حسینی تا #نوبخت، #حاجی‌میرزایی و از #امانی تا #مراد_صحرایی نماینده یک جناح و محفل سیاسی هستند. #حداد_عادل اول پشت #مراد_صحرایی ایستاده تا او را ابقا نماید اگر موفق نشود گزینه بعدی او #امانی است. حداد با این همه موقعیت و جایگاه که اصلا لیاقتش را ندارد نمی‌خواهد مهمترین مرکز پمپاژه ایدئولوژی متعفن خود را از دست بدهد اما موضوع بحث ثروت هم هست او فرزندش را به سمت #مشاور صندوق ذخیره فرهنگیان رسانده تا حتی اگر وزیر از طیف او نشد این منابع رانت و ثروت از دست نرود.

در جناح مقابل هم داستان همین است بحث اصلی سلطه ایدئولوژیک از طریق مدرسه بر جامعه است باند منتسب به استمرارطلبان که به دروغ شعار #عدالت_آموزشی سر می‌دهند عاشق سیاست‌های صندوق بین‌المللی پول هستند دوست دارند مدرسه بفروشند معلم استخدام نکنند و دستمزدها را پایین نگه دارند در آموزش و پرورش صرفه‌جویی کنند تا بیشتر غارت کنند البته اقتدارگرایان مدعی حقوق مستضعفان و محرومان هم در این سیاست شریک هستند اما شیوه اعمال این ستم‌ها متفاوت است.

این آه و ناله‌ای که تشکل‌های وابسته زرد منتسب به استمرارطلبان به راه انداخته‌اند که وامصیبتا اگر #مراد_صحرایی وزیر شود همه چیز از دست می‌رود از همان جنس #دلواپسی_برای_رانت است و این سوگواری که #ارزشی‌ها به راه انداخته‌اند که اگر وزیر غربزده باشد همه ارزش‌ها از بین می‌رود از جنس #دلواپسی_برای_از_دست_دادن_رانت است. این هر دو هیچ ربطی به منافع معلمان و دانش‌آموزان و جامعه ندارد.

منافع معلمان فقط در تشکل‌یابی مستقل و مستمر تحقق می‌پذیرد جایی که هرکس از هر باندی وزیر شد بداند با یک نیروی قوی و سازماندهی شده روبرو است که برای تحقق حقوق معلمان و دانش‌آموزان وابسته به باندی و جناحی نیست و باید به مطالبات پاسخ دهد. تاکنون هم هر تغییری بوده هر چند کم، حاصل تلاش جمعی تشکل‌های صنفی و حمایت معلمان بوده‌است. اگر اعتراضات مستمر و متشکل نبود سیاست‌های نئولیبرالی حاکمیت همین داشته‌های فعلی را تا حالا بلعیده بود. این یک زاویه دیدی است که نیاز به نگرش رادیکال دارد آنجا که رادیکال بودن به معنای تند و تیز بودن نیست بلکه به معنای درک ریشه‌ای از پدیده‌هاست.

منبع : شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

📌📌📌

#مدرسه_رهایی

🆔
@edalatxah