مدرسه‌ رهایی
2.3K subscribers
6.85K photos
2.12K videos
192 files
4.87K links
«مدرسه‌ رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالت‌خواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی‌ و عدالت‌ خواهی دانش‌آموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهایی‌بخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبش‌های اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
Download Telegram
🔴 ارسال شده توسط جمعی از فعالان مدنی داخل کشور:
با #برای_دیگه_نترسیدن از رزم خود برای تن ندادن به اجبار و سرکوب می‌نویسیم.

توفان توییتری امشب ۲۵ فروردین
ساعت ده شب به وقت ایران

#زن_زندگی_آزادی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism


🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
Forwarded from سرخط
🔴 تجمع گسترده خانواده‌ها و جمعی از مردم شاهین‌شهر اصفهان در اعتراض به حملات شیمایی به مدارس مقابل ساختمان آموزش و پرورش
شنبه ۲۶ فروردین

هفته‌ی گذشته چند مدرسه در این شهر مورد حمله قرار گرفته بود.

برخی از شعارهای امروز:
حکومت بچه کش، نمی‌خوایم، نمی‌خوایم
هیز تویی هرزه تویی، زن آزاده منم
دروغگو، دروغگو
بیشرف، بیشرف

#شاهین_شهر
#اصفهان
#ترور‌_شیمیایی_دختران
#مسمومیت_دانش‌آموزان
#ژینا_امینی
#مهسا_امینی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی

@sarkhatism
Forwarded from سرخط
مدرسه‌ رهایی
Video
🔴 چرا انقلاب فرهنگی ۱۳۵۹ را نباید از یاد برد؟

☑️ «دانشجویان» در کنار «زنان» و «کارگران» و «خلق‌های تحت ستم»، چهارمین سوژه‌ای بودند که جمهوری اسلامی از سر راه برداشتن ایشان را جزء ناگزیر فرآیند استقرار خویش می‌دید. اجزای این استقرار بنا به تناسب سوژه‌های نام‌برده چنین بودند:
دانشگاه (برای بازآرایی سیستم دانش و ایدئولوژی)
کارخانه (برای بازآرایی سیستم تولید)
خانواده (برای بازآرایی سیستم بازتولید)
ناسیونالیسم (برای بازآرایی سیستم دولت)

☑️ «دانشگاه» البته که پایگاهی سیاسی برای نیروهای اپوزیسیون حاکمیت بود و بدنه‌ی قابل توجه‌ نیروهای چپ (به ویژه «فدائیان خلق» و «پیکار») موی دماغی برای حاکمیت بود. در شرایط هرچه بسته‌تر شدن شرایط سیاسی جامعه به میانجی سرکوب «شوراهای خلقی»، «شوراهای کارخانه‌ها»، «ایجاد دشواری‌های متعدد برای زنان بی‌حجاب»، دانشگاه بدل به «آخرین سنگر آزادی» شده بود.

☑️ امروز به واسطه‌ی قیام ژینا و نقش‌آفرینی فعالانه‌ی زنان در آن، «دانشگاه» بار دیگر به عرصه‌ای برای نبرد تبدیل شده است.
روشن است که در هنگامه‌ی اوج‌گیری مبارزات سیاسی و به تناسب آن اوج‌گیری سرکوب، دانشگاه نقشی مهم در حفظ تداوم قیام خواهد داشت.
تجربه‌ی سرکوب در جریان «انقلاب فرهنگی» از این حیث اهمیت دارد که در زمانه‌ای رژیم موفق به سرکوب این آخرین سنگر آزادی شد که دانشجویان بسیار بیش از امروز مُتشکل و سازمان‌مند بودند.
امروز اگر بار دیگر نیروهای سرکوبگر با ادوات سرکوب به درون دانشگاه بریزند، تکلیف چه خواهد بود؟

☑️ امروز لازم است تا رفقای دانشجو فعالیت تشکیلاتی مخفی را در دستور کار قرار دهند. اتفاقی که البته به ذهن خود آن‌ها هم رسیده و دست اندر کار آن شدند. مسأله این است که تجربه‌ی «سرکوب انقلاب فرهنگی» می‌تواند به ما سرخط دهد که چطور سرکوب‌گری احتمالی متوجه‌ی دانشگاه را در شرایط غیرسازمان‌مند می‌شود خنثی کنیم.

پ.ن: ویدیو از «گفتگوهای زندان» به مناسبت ۱ اردیبهشت، سالروز انقلاب خونین ضد فرهنگی

#انقلاب_فرهنگی
#دانشگاه_زنده_است
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی

@sarkhatism
🔴 مردم نگهبان بچه‌هایشان هستند

این تصویری از یک مدرسه دخترانه در زنجان است. خانواده‌هایی که پشت در مدارس نگهبانی می‌دهند تا کار دخترانشان به بیمارستان نکشد.

پس از ماه‌ها ترور شیمیایی دانش‌آموزان دختر، انکار وزرای آموزش و پرورش و بهداشت و «بدحالی و شیطنت» نامیدن ترورها و بازداشت دانش‌آموزان به جای عاملین و مسببین آن، حالا خود خانواده‌ها پشت در مدارس نگهبانی می‌دهند.

بسیاری از مدارس غیرانتفاعی که بر سرمایه خانواده‌های طبقات مرفه می‌چرخند، بادیگارد استخدام کرده‌اند و مدارس دولتی که عمده‌ترین هدف ترورها بوده‌اند هم مثل همه‌ی حوزه‌ها که دولت از آن شانه خالی کرده، خود خانواده‌ها تأمین امنیت را برعهده گرفته‌اند.

جمهوری کشتار و زن‌ستیز اسلامی در چنین شرایطی تنها کاری که کرده اعلام ممنوعیت پوشش اخبار مرتبط با مسمومیت بوده است.

#ترور_شیمیایی_دانش‌آموزان
#جمهوری_طالبانی_اسلامی
#مسمومیت_سریالی
#قیام_زندگی
#قیام_ژینا
#ژینا_امینی


@sarkhatism

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
▫️ جنبش انقلابی و مبارزه‌ی طبقاتی
✊🏼 به مناسبت روز جهانی کارگر

30 آوریل 2023

نوشته‌ی: کمال خسروی

🔸 در پاره‌ای از ارزیابی‌ها و واکاوی‌های جنبش انقلابی جاری جای مفاهیم طبقه‌ی اجتماعی و مبارزه‌ی طبقاتی خالی است. از منظر دو نوع نگاه و رویکرد، حتی نفسِ «جاری» و «انقلابیْ» نامیدن این جنبش دور از «واقع‌بینی» و انکار «واقعیت» تلقی می‌شود. کوشش این جستار کوتاه:
یک: واکاوی رابطه‌ی انتظار «واقع‌بینی» از یک‌سو و غیبت مفاهیم طبقه و مبارزه‌ی طبقاتی در این‌گونه از ارزیابی‌ها، از سوی دیگر؛ و
دو: طرح پرسش‌هایی پیرامون ‌نقش و جایگاه طبقه‌ی کارگر و جنبش کارگری در جنبش جاری است.

🔸 نگاه نخست، همانا رویکرد نگرورز/تماشاگر، با نگاه از پنجره‌ی اتاق کار یا خانه، از راه دور یا نزدیک، یا با نگاه از روزنه‌ی اخبار دنیای مجازی، جاری ‌بودن جنبش را انکار می‌کند. نگاه دوم، همانا رویکردِ واکاوانه/«جامعه‌شناختی»، هم در انقلابی ‌نامیدن جنبش تردید دارد و هم در جاری ‌بودن آن. نگاه نگرورز بی‌واسطه چیزی برای تماشا نمی‌یابد و بناگزیر ادعای جاری ‌بودن جنبش را گریز از «واقع‌بینی» ارزیابی می‌کند یا دست‌کم انتظار اعتراف به افول جنبش را دارد. نگاه واکاوانه‌ باواسطه چیزی برای ارزیابی و واکاوی نمی‌یابد و بناگزیر و بنا بر قیودات یا دست‌کم دغدغه‌های پدیدارشناختی، چاره‌ای جز انکار جاری‌بودن و به‌ویژه انقلابی ‌بودن جنبش نمی‌بیند.

🔸 در برابر این‌ها، رویکرد انتقادی، رویکردی از جایگاه و منظر کنش‌گر/مداخله‌گرِ فعال، می‌کوشد با واکاوی علل و زمینه‌های غیبت مفاهیم طبقه و مبارزه‌ی طبقاتی در ارزیابی جنبش، از مشروعیت جاری و انقلابی‌ بودن آن، دفاع کند. نگاه از این منظر، نگاهی از درون، نگاه جنبش به خودِ جنبش است و در هر موقعیت و وضعیت، چه تدافعی و تهاجمی و چه منتظر و فرصت‌جویانه، نمی‌تواند منکر وجود و جریانِ خودْ باشد. از منظر کارگر یا انسان تهی‌دستی که از سر فقر کلیه یا قرنیه‌ی چشمش را می‌فروشد یا از درماندگی مطلق دست به خودکشی می‌زند، از منظر دانشجو، معلم، پزشک، پرستار، نویسنده، وکیل، روزنامه‌نگار یا دگراندیشی که در سیاه‌چال‌های رژیمی سرکوب‌گر و جنایت‌پیشه زیر شکنجه است، کسی‌که یک پایش در خانه و پای دیگرش در زندان است، از منظر زنی که در مبارزه‌ی شجاعانه و روزمره برای بدیهی‌ترین خواست انسانی‌اش، همانا آزادی پوشش، باید به توهین و تعرض و تجاوز و نقص‌عضو و حتی مرگ تن دهد، و از منظر آن‌که در داغ عزیزانش شب و روز ندارد و در تب و تاب دادخواهی می‌سوزد، گواهی‌اش به جاری ‌بودن جنبشْ اعتراف به وجود خود است.

🔸 اخلال و انقطاع در فرآیند تولید و تحقق ارزش صریحاً و دقیقاً به معنای به‌هم‌ریختن نظم سرمایه‌دارانه‌ی شیوه‌ی تولید و بازتولیدِ اجتماعی است و حتی اگر آگاهانه برای واژگونی این شیوه از زندگی صورت نگرفته باشد، بی‌گمان شرط انکار و اجتناب‌ناپذیرِ انقلابی اجتماعی است که می‌تواند به سپری‌کردن این شیوه‌ی تولید و بازتولید و این شیوه از زندگی راه ببرد. اینک پرسش این است: در شرایطی که سازمان‌یابی سیاسی و صورت‌بندی‌های کمابیش روشنِ هویت سیاسی در جنبش کارگری هنوز قوام و دوام و انسجام و قدرت لازم و کافی را ندارد، آیا می‌توان گفت که جنبش کارگری، چه از دید پیشروان فعال، باتجربه و آگاه آن و چه بنا بر «غریزه»ی توده‌وار طبقاتی‌اش، آماده و متمایل به شرکت فعال در جنبشی انقلابی نیست که هژمونی جنبش کارگری در آن به صراحت تأمین نشده است؟ به‌عبارت دیگر، آیا این هوشیاریِ تجربی، آگاهانه و طبقاتی کارگران نیست که از قربانی‌شدنِ کارگران برای چشم‌اندازها، برنامه‌ها و آمال طبقات دیگر، و در شرایط کنونی، برای ایدئولوژی «طبقه‌ی متوسط»، پرهیز می‌کند؟ آیا چنین نیست که جنبش کارگری نمی‌خواهد هموارکننده‌ی راه بندبازان و شیادان سیاسی داخل و خارج برای استقرار سازوکار استثماریِ دیگری با برچسب‌های «شیک» و «مدرن» باشد، در حالی‌که هنوز دست‌کم امکان در دست گرفتن مهار کار را ندارد؟ آیا حرکت‌هایی درون‌پو و طبقاتی برای تدارک آن قوام و دوام و انسجام و قدرت لازم و کافی، دست ‌اندرکار نیستند؟ آیا پیش‌قدمیِ جنبش معلمان در تدوین و انتشار «منشور بیست» و عدم تمایل یا آمادگی برخی از گروه‌ها و نهادهای دیگر در همراهی با آن ــ هر چند نه لزوماً سراسر سنجیده و بدون فرصت کافی برای بحث و بررسی‌های درونی ــ ناشی از یک‌دستْ نبودنِ جنبش معلمان و دغدغه‌ی کم‌ترِ بخش‌هایی از آن در عطف به هویت طبقاتی خود، به‌لحاظ اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک، نیست؟...

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3ty

#کمال_خسروی #روز_جهانی_کارگر #یکم_می
#قیام_ژینا #مبارزه_طبقاتی
👇🏽

🖋@naghd_com

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴 توفان توییتری در حمایت از #مجید_کاظمی، #سعید_یعقوبی و #صالح_میرهاشمی بازداشت‌شدگان قیام ژینا که در پرونده خانه اصفهان به اعدام محکوم شده‌اند.

یکشنبه ۲۵ اردیبهشت
ساعت ۲۲ به وقت ایران

#StopExecutiomInIsfahan
#خانه_اصفهان
#قتل_حکومتی
#جمهوری_اعدامی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#ژینا_امینی
#مهسا_امینی

@sarkhatism


🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴 مختصری پیرامون “نامه سرگشاده کمپین یکصدهزار امضا به ریاست قوه قضائیه”


به نقل از «راهکار سوسیالیستی»

چندی پیش کانال شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، که همواره به عنوان تریبونی مستقل در ارتباط با مسائل فرهنگیان عمل کرده، نامه‌ای را خطاب به ریاست قوه قضائیه جمهوری اسلامی منتشر کرد که جمع‌آوری بیش از ۱۰۰۰ نفر از معلمان سراسر کشور آن را امضا کرده بودند و در آن خواستار پایان پرونده‌سازی‌ها علیه معلمان و فرهنگیان شده بودند.

بدون شک اصل یک کنش صنفی قابل رد کردن نیست و همواره جریان صنفی فرهنگیان با اقدامات متنوع خود، در جهت احقاق حقوق صنفی، معیشتی، رفع منع تدریس برخی از معلمان بازداشتی و معترض و… حرکت کرده. شاید در یک شرایط عادی، و نه در شرایط ویژه‌ای مانند وضعیت کنونی که پس از قیام ژینا در آن قرار گرفته‌ایم، باتوجه به محتوای یک نامه می‌توان در مواقعی این قبیل اقدامات را قابل توجیه و حتی مثبت دانست.

اما نامه‌ی فعلی در دو سطح از این ویژگی‌ها فاصله‌ی بسیاری دارد؛ سطح نخست مربوط به محتوای نامه‌هایی است که با چنین دغدغه‌ای منتشر می‌شوند و سطح دوم به اصل کنش مطالبه‌گری در قالب یک نامه از نهادی مانند قوه قضائیه است که ضرورت و فایده‌ی آن در وضعیت کنونی باید مورد پرسش قرار بگیرد.

ادامه‌ی متن در: https://www.s-rahkar.org/2023/08/16/10344/

#راهکار_سوسیالیستی
#کمپین
#قوه_قضاییه
#نقد
#قیام_ژینا
#جنبش_صنفی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴 بازجویی‌های شبانه و عدم حق تماس تلفنی، ابزار فشار نیروهای امنیتی

سه روز از بازداشت گسترده‌ی جمعی از فعالان حقوق زنان و‌‌ فعالان سیاسی استان گیلان می‌گذرد. طی این مدت، خانواده‌های بازداشت‌شدگان‌ با حضور در دادسرای عمومی و انقلاب رشت، خواهان پیگیری وضعیت آنان بودند؛ اما با عدم پاسخ‌گویی و بی‌توجهی، تنها به حضور مجدد در روزهای آتی، سوق داده شدند.

از میان بازداشت‌شدگان، تنها تعدادی موفق به برقراری تماس تلفنی با خانواده‌های خود بودند که همگی آنان از محل بازداشت و نگهداری خود بی‌اطلاع هستد. از طرفی، «اعمال بازجویی‌های شبانه» و حضور یک مامور پشت‌سر فرد بازداشتی و بازجوییِ خانواده‌های آنان بر سر دسترسی به پسووردهای تلفن‌های همراه بازداشت‌شدگان، مخرج مشترک اکثر این تماس‌ها بوده است.

از سوی دیگر، فعالینی نظیر «جلوه جواهری» و‌ «فروغ سمیع‌نیا» تا کنون از حق تماس تلفنی محروم بودند. این محرومیت از حق تماس و عدم اطلاع از ضابطین پرونده و محل نگهداری بازداشت‌شدگان، نگرانی‌ها پیرامون  وضعیت سلامت و امنیت جانی آنان را دوچندان کرده است‌.

صبح روز ۲۵ مردادماه، جلوه جواهری، فروغ سمیع‌نیا، متین یزدانی، یاسمین حشدری، نگین رضایی، زهرا دادرس، زهره دادرس، واحده خوش‌سیرت، شیوا شاه‌سیاه، سارا جهانی، همراه با هومن طاهری از فعالان سیاسی ساکن استان گیلان در منازل شخصی خود در شهرهای رشت، انزلی، لاهیجان و فومن بازداشت شدند. بازداشت‌هایی گسترده که همگی با تضییع حقوق اساسی آنان همراه بوده است.

منبع: بیدارزنی

#قیام_ژینا
#ژن_ژیان_ئازادی

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
مدرسه‌ رهایی
Photo
سالگرد جمعه‌ی خونین خاش

یک سال پیش در چنین روزی، در ۱۳ آبان ۱۴۰۱، جمهوری اسلامی جمعه‌ی خونین دیگری در بلوچستان رقم زد. حدود یک ماه پس از قتل عام ۸ مهر در زاهدان، مبارزان خاش خیابان را در نوردیدن و نشانگان سرکوب را به آتش کشاندند و در پاسخ مزدوران انقلابیون را به گلوله بستند. با وجود گذشت یک سال هنوز بسیاری از ابعاد کشتار خاش پنهان مانده، به شکلی که برخی منابع بلوچ شمار شهدای این روز ۱۸ نفر برآورد می‌کنند در صورتی که هویت ۱۱ تن از آنان احراز شده است. از آمار مجروحان نیز اطلاع دقیقی در دسترس نیست. فشارها و تهدیدهای نهادهای امنیتی باعث شده تصویر و نام برخی از این شهدا مشخص نگردد. ماموران جمهوری اسلامی، به مانند جمعه‌ی خونین زاهدان، از پیش برای این کشتار آماده بوده و مامورانی که از پیش بر پشت بام فرمانداری مستقر شده بودند، مبارزان در خیابان و مقابل فرمانداری را هدف قرار دادند. چندی از معترضان نیز که از جمعیت جدا افتاده بودند، به شکل عجیبی کشته شدند و پیکر بی‌جانشان روز بعد در اطراف شهر توسط مردم محلی پیدا شد. یکی از آنها یاسر بهادرزهی، نوجوان ۱۷ ساله‌ی دارای معلولیت شدید بود که جسد بی‌جانش خون‌آلودش روز بعد در بیابان پشت فرمانداری توسط مردم یافت شد.

هویت چندی از شهدای جمعه‌ی خونین خاش:
۱- یونس میربلوچزهی، ۲۳ ساله و ساکن نازیل
۲- محمد شه بخش (میربلوچزهی)، ۲۱ ساله، ساکن بیت آباد (دانشجوی دانشگاه آزاد خاش)
۳- عظیم محمودزهی، ۳۸ ساله
۴- سعيد سهراب‌زهی
۵- صادق آرامش (براهویی)، ۳۰ ساله
۶- علی کرد کلاهوری (مرادزهی)، ۲۵ ساله
۷- عبدالملک شهنوازی (کمالخان زهی)
۸- رحیم‌داد شهلی‌بر
۹- مبین میرکازهی، ۱۴ ساله،
۱۰- یاسر بهادرزهی، ۱۷ ساله، دارای معلولیت
۱۱- کامبیز ریگی، ۱۶ ساله
برگرفته از سرخط

#جمعه_خونین_خاش
#خاش
#بلوچستان
#جمعه_خونین_زاهدان
#ماهو_بلوچ
#قیام_ژینا
#جنین_زند_آجوئی
🔻🔻🔻
@edalatxah
🔴 برگزاری مراسم تجلیل از  #فریبا_انامی، کنشگر صنفی معلمان انزلی

ده‌ها نفر از معلمان بندرانزلى  در روز دوشنبه چهارم دى ماه يكهزاروچهارصدو دو  در يكى از تالارهاى شهر،مراسم باشكوهى  برای گرامیداشت تلاش‌های خانم انامی و قدردانی از این فعال صنفی برگزار کردند.
در این مراسم ،همکاران ودوستان  فریبا انامی،ضمن قدردانی از وى  بر حمایت
بی دریغ خودنيز تاکید کردند

فریبا انامی، مردادماه توسط دادگاه تخلفات اداری گیلان از کار اخراج شد.

#مدرسه_رهایی : هیات‌های تخلفات اداری در سراسر کشور یکی از ابزارهای سرکوب فعالان به ویژه زنان معلم تبدیل شده‌است انتقام از زنان پیش‌رو از طریق احضار، بازداشت و اخراج و ... به خاطر حضور موثر آنان در جنبش معلمان و #قیام_ژینا است. غافل از اینکه زنان موثرترین #نیروی_انقلاب در سپهر اجتماعی و سیاسی ایران هستند و با سرکوب نمی‌توان این قدرت اجتماعی را حذف نمود.

#زنان_پیشرو
#صنفی_سیاسی_است

🔻🔺🔻
@edalatxah
مدرسه‌ رهایی
⭕️ لیستی برای ادامه وضعیت موجود #یادداشت_روز ، جمعه ۲۹ تیر سرانجام لیست پیشنهادی کمیته تعیین وزیر آموزش و پرورش به شورای راهبردی منتشر شد در این لیست اسامی زیر به چشم می‌خورند : 🔹سید جواد حسینی 🔹عبدالرضا فولادوند 🔹عباسعلی باقری 🔹رحیم عبادی 🔹غلامرضا کریمی…
⭕️ معمای غیرقابل‌حل (Dilemma) وزیر آموزش و پرورش
#یادداشت_روز، یکشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۳

سرانجام پس از کش و قوس فراوان، کمیته تعیین وزیر آموزش و پرورش نام ۱۴ نفر و به عبارتی ۵ نفر را به عنوان نامزد پست وزارت به #شورای_کذایی_راهبردی برای معرفی وزیر اعلام کرد. کمیته‌ای که افرادش از باندهای درونی استمرارطلبان تشکیل شده و این کمیته در تحلیل نهایی محملی برای دستیابی به رانت است.

مستقل از اینکه وزیر جدید آموزش و پرورش  از چه جناحی باشد، احتمالا دو راه را در پیش خواهد داشت:
۱- این که میزانی از فشار امنیتی را کاهش دهد.
۲- این که راه پیشینیان را برود و دستگاه سرکوب را هر روز تیزتر کند.

هرگاه از فشار امنیتی و دستگاه سرکوب سخن می‌گوییم، بایستی آن را به تمامیت و گستره آن در نظر بگیریم. مهم‌ترین و ریشه‌ای‌ترین ویژگی دستگاه امنیتی و سرکوب حاکمیت #ایدئولوژی آن است که تضاد بنیادینی با مفهوم مدرن  و هر آنچه مربوط به آن است، دارد.
در نظام آموزش و پرورش نیز همین ایدئولوژی می‌تواند به مثابه #علت‌العلل دستگاه عریض و طویل سرکوب در نظر گرفته شود. در چارچوب این دستگاه ایدئولوژیک است که محتوای کتب درسی و حتی شکل و صورت‌بندی کلاس‌های درس و مناسبات عوامل مدرسه‌ای و غیر مدرسه‌ای قوام می‌یابند، گزینش معلمان انجام می‌شود، دانش‌آموز و معلم منقاد و مطیع، دانش‌آموز و معلم تراز حکومت اسلامی معرفی می‌شوند، خودی و غیر خودی به وجود می‌آید، سرکوب طبقاتی، جنسیتی و قومیتی شکل می‌گیرد، اعتراض و حتی انتقاد معنای امنیتی می‌یابد و نهاد آموزش و پرورش و نهادهای امنیتی به هم گره می‌خورند و تهدید و اخراج و زندان معلم و حتی دانش‌آموز قاعده می‌گردد.

وزیر آموزش و پرورش یا باید ذره‌ای از این ایدئولوژی عدول کند و سپس در جستجوی اصلاح دیگر موارد بر آید یا پا جای پای پیشینیان بگذارد و همان مسیر را ادامه دهد. فقط این که پس از شکل‌گیری و گسترش #جنبش_معلمان و اعتراضات سال ۱۴۰۰ آنها و نیز اتفاقات #قیام_ژینا در سال ۱۴۰۱ که بخش زیادی از دانش‌آموزان و خصوصا زنان جوان و نوجوان را همراه داشت -و به تعبیری این اقشار پیشتاز قیام بودند- #تعادل_پیشین به هم خورده است. وزیر آموزش و پرورش از یک سو نمی‌تواند به خاطر ماهیت استبدادی  و جوهره ایدئولوژیک آن -که بی‌شکاف توتالیتر است- اندک عدولی از گفتمان ایدئولوژیک حاکمیت داشته باشد؛ زیرا بالادستی‌ها به خوبی می‌دانند که در تعادل جدید، هر ترکی بر ساختار ستبر استبداد راه جنبش‌ها و خیزش‌های جدیدی را خواهد گشود.
اگر نظام آموزش و پرورش اندکی از ایدئولوژی مسلط عقب‌نشینی کند، محتوای آموزشی اندکی تغییر کند، نظام گزینش معلم و حراست ادارات فرصتی برای نیروی کارآمد آموزشی ایجاد کند، مناسبات عوامل مدرسه‌ای و غیر مدرسه‌ای اندکی تغییر کند، اشکال مختلف سرکوب ذره‌ای کاهش یابد و…، جنبش معلمان جان تازه‌ای می‌گیرد و گسترش می‌یابد، نسل نوجوان و جوان -خصوصا دختران دانش‌آموز- مطالبات و خواست‌های بیشتری را پیش خواهند کشید و آن ترک، حاکمیت را به شکاف و فروپاشی نزدیک‌تر خواهد ساخت.
از سوی دیگر، خط دیگری که وزیر آموزش و پرورش پیش رو دارد، مسیر تاکنون است که باز هم به دلیل همان بر هم خوردن تعادلی که در بالا اشاره شد، کارایی پیشین را نمی‌تواند داشته باشد. هم اتفاقات و رویدادهای سال‌های قبل -به خصوص ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱- و هم سبک زندگی مردم و خصوصا جوانان و نوجوانان که تحت تاثیر عوامل داخلی، جهانی و خصوصا توسعه تکنوژی‌های ارتباطی به سرعت تغییر کرده است، سبب می‌شود که سرکوب عریان دیگر نتواند خواست مردم برای تغییر را کنترل یا سرکوب کند.
همین اکنون تعداد زیادی از معلمان، دانش‌آموزان و اقشار دیگر زندانند یا به زندان رفته‌، اخراج شده یا پرونده‌ دارند و نیز تغییرات بنیادینی که در مناسبات مردم و خصوصا جوانان و نوجوانان به وجود آمده است، سرکوب عریان را به خطری برای بقای حاکمیت تبدیل خواهد کرد.

بنابراین، دولت پزشکیان در سطح کلان و وزارت آموزش و پرورش در زیرمجموعه آن هر خطی را که پیش بگیرند، احتمالا #جنبش‌ها و #خیزش‌های_اجتماعی را همراه خواهد داشت.

📌 یادداشت‌های مرتبط :

🔸 برای ایران یا برای پاستور و برای وزارت

https://tttttt.me/edalatxah/18244

🔸 لیستی برای ادامه وضعیت موجود

https://tttttt.me/edalatxah/18257
⭕️ ملاحظاتی درباره #قیام_ژینا، به مناسبت دومین سالگرد جانباختن ژینا امینی

#یادداشت_روز ، ۲۶ شهریور ۱۴۰۳

📌📌📌

اینستاگرام #مدرسه_رهایی

https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==

🆔 @edalatxah
مدرسه‌ رهایی
⭕️ ملاحظاتی درباره #قیام_ژینا، به مناسبت دومین سالگرد جانباختن ژینا امینی #یادداشت_روز ، ۲۶ شهریور ۱۴۰۳ 📌📌📌 اینستاگرام #مدرسه_رهایی https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ== 🆔 @edalatxah
⭕️ ملاحظاتی دربارهٔ #قیام_ژینا، به مناسبت دومین سالگرد جان باختن ژینا امینی

آن قیامی که در پی قتل ژینا امینی رخ داد و نام جنبش زن‌زندگی‌آزادی به خود گرفت اگر چه در ظاهر، سرکوب خونین گردید اما در تار و پود جامعه جاری و ساری است. این قیام واجد ویژگی‌هایی است که آن را از قیام‌های پیشین متمایز می‌کنند. از جمله می‌توان به:‌ ۱) سراسری بودن قیام ۲) محله‌محور بودن قیام و ۳) استمرار چهار ماههٔ قیام اشاره نمود. اما آن چیز که این قیام را برجسته‌تر می‌کند، حضور و بروز مؤثر زنان انقلابی بود که می‌خواستند خود را از زیر ستم جنسیتی و مردسالاری رها نمایند. زنان چون شعار قیام نشان دادند که قادرند در امر تغییر مؤثر باشند و عاملیت داشته باشند.
اگر همین امروز قیام را بالفرض خاتمه یافته تلقی کنیم که نیست، این قیام دستاوردهای ملموس و عینی داشته‌است که می‌شود به موارد زیر اشاره نمود:

- عقب راندن نیروی سرکوب در خیابان تا حدی
- تحمیل حجاب اختیاری بر حاکمیت
- بروز و ظهور ادبیات سایر محذوفان مانند LGBTQIA
- تقویت جنبش دادخواهی و ...
- شنیده شدن صدای ملل تحت ستم

بی‌شک به این موارد می‌شود مواردی را افزود. اما قیام در ادامه تاکنون نتوانسته‌است به تغییرات بنیادین و رادیکال دست یابد که از جمله می‌توان به موانع زیر اشاره کرد:

- صدای بلند و رسانه‌ای جریان فاشیستی که در واکنش به دستاوردهای قیام آشکار گردید
- غلبه یافتن نگاه لیبرالی به مسألهٔ زنان بدون درک طبقاتی از مسألهٔ زنان
- ائتلاف‌ در هم شکستهٔ سلبریتی‌ها و بازماندگان نظام ارتجاعی پهلوی که ناامیدی را به جامعه تزریق نمود
- سرکوب گستردهٔ فعالان سیاسی، مدنی و صنفی در داخل و ...

به نظر می‌رسد برای عبور از شرایط موجود وظیفهٔ امروز طبقه کارگر این است که:

گفتمان سازی کند
ستم طبقاتی را در کنار سایر ستم‌ها، از جمله جنسیتی، ملی، مذهبی و ویرانگری محیط زیست را به عنوان مسألهٔ اصلی طرح و پیگیری نماید.
تشکل‌های صنفی واقعی را تقویت کند و در جایی که تشکل وجود ندارد تشکل مستقل ایجاد نماید و از افراد فعال و متوهم و تشکل‌های تک‌نفره و روی کاغذ عبور نماید.
ضمن حفظ استقلال، با جریانات مترقیْ همسویی مرحله‌ای و تاکتیکی داشته باشد.
با هر شکل از استبداد مرزبندی جدی نماید و مقهور فضاسازی داخلی و خارجی به سود ارتجاع نگردد.
و در نهایت، بتواند با پیوند زدن مطالبات خود به سایر جنبش‌های اجتماعی و ایجاد همگرایی گسترده‌تر، نیروی لازم را برای ایجاد تغییرات بنیادی و ساختاری فراهم نماید.

لازم است که طبقهٔ کارگر و سایر نیروهای پیشرو در جامعه با بهره‌گیری از تجربه‌های قیام ژینا و شناخت دقیق نقاط قوت و ضعف آن، راهبردهای خود را به‌روز رسانی کنند و به سوی آینده‌ای که در آن برابری و آزادی برای همگان تضمین شده باشد، گام بردارند.

این مهم تنها از طریق سازماندهی هوشمندانه، همبستگی پایدار و تلاش مشترک برای ایجاد جامعه‌ای عاری از ستم و نابرابری میسر خواهد شد.

https://tttttt.me/edalatxah/18598